تقویم تاریخ- 2 نوامبر میلادی

[SENATOR]

قتل عام انگليسيها در افغانستان و آغاز دور اول جنگهاي لندن با افغانها

شجاع الملك امير دست نشانده انگلستان در كابل دوم نوامبر سال 1841 ميلادي به دست اكبرخان از مخالفان سلطه انگليسي ها كشته شد و افغانها كه برضد نيروهاي اشغالگر انگليسي بپاخاسته بودند «الكساندر برنز» نماينده تام الاختيار انگلستان در كابل و 16 انگليسي ديگر (طبق برخي نوشته ها 23 انگليسي) را هم كشتند و هزار و پانصد نظامي انگليسي را مجبور به عقب نشيني به سوي هند (از طريق گذرگاه خيبر) كردند و سپس هنگام عقب نشيني به آنان شبيخون زدند و قتل عام كردند و بارديگر دوست محمد خان را بركرسي اميري كابل نشانيدند.

اکبرخان

امير كابل در آن زمان بر شرق و جنوب شرقي افغانستان (عمدتا پشتون نشين) حكومت داشت. با اين رويداد، دور اول جنگ هاي انگلستان با افغانها آغاز شد.

شجاع

رويداد يكم نوامبر سه دهه بعد تكرار شد و اين قصه هنوز پايان نيافته و تا مداخله از خارج از منطقه و كشورهايي با فرهنگ و منش ديگر باشد، ادامه خواهد يافت؛ نمونه اش انفجار انتحاري سي ام اكتبر 2008 وزارت فرهنگ و اطلاعات (خبررساني) دولت افغانستان در قلب كابل با تلفات و ويراني سنگين و ....

[SENATOR]

اعلاميه بالفور در حمايت از ايجاد ميهني براي يهوديان در فلسطين

« آرتر بالفور» وزير امور خارجه وقت انگلستان دوم نوامبر 1917ضمن صدور اعلاميه اي كه در تاريخ به «اعلاميه بالفور» شهرت يافته از ايجاد يك كشور براي يهوديان در فلسطين حمايت كرد و به اين ترتيب راه براي مهاجرت يهوديان و ايجاد اسرائيل باز شد. فلسطين از مستملكات امپراتوري عثماني كه در جريان جنگ جهاني اول (1914 ـ 1918) به دست انگليسي افتاده بود.
بالفور که بسال 1848 در اسکاتلند به دنيا آمده بود يک سياستمدار محافظه کار بود. وي که قبلا نماينده مجلس انگلستان بود در زمان نخست وزيري «لويد جورج» وزير امورخارجه شده بود. بالفور تا پايان عمر (1930) به فعاليت سياسي ادامه داد.

[SENATOR]

عشق به ميهن

فرانتس پاپن آلماني بلند آوازه (متولدسال 1879 و متوفا در سال 1969) دوم نوامبر سال 1937 در نطقي مطلبي را بيان كرد كه به صورت يك اصل در آمده و به نام او باقي مانده است و آن از اين قرار است:
هر لذت، غرور و سرفرازي موقتي است، جز عشق به ميهن و خدمت به آن. وطندوستي خصلت مشترك همه انسانها است و من نشنيده ام كه فردي را صرفا به خاطر ميهندوستي سرزنش كرده باشند.
پاپن مدتي صدر اعظم آلمان بود و کمک کرد که حزب ناسيونال سوسياليست (نازي) به قدرت برسد و هيتلر زمام امور آلمان را به دست گيرد. وي بعدا هم با هيتلر در زمينه تبادل نظر و پرسش و پاسخ همکاري کرد، اما در دادگاه فاتحان جنگ جهاني دوم محکوم نشد.

[SENATOR]

خود سوزي آمريكاييان مخالف جنگ ويتنام. اقدامي كه سابقه نداشت

Norman Morrison

دوم نوامبر 1965 ميلادي يك آمريكايي 32 ساله به نام «نورمن موريسونNorman Morrison» كه مخالف جنگ ويتنام بود و صداي اعتراضش موثر نمي افتاد در کنار ساختمان وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون - در حاشيه جنوبي شهر واشنگتن) و زير اطاق مکنامارا وزير دفاع وقت آمريکا خود را اتش زد و در ميان شعله ها جان سپرد. وي پدر سه كودك بود كه هنگام آتش زدن خود دختر يك ساله اش را در بغل داشت كه پس از كشيدن كبريت اورا پايين گذارد. دو روز بود كه در اين محل تظاهرات ضد جنگ برگزار مي شد و آمريكاييان به بيهودگي جنگ ويتنام و بکار بردن بمب ناپالم (اآتشزا) در آن اعتراض مي كردند و اين جنگ را غير منصفانه مي خواندند. موريسون يک کويکرمذهب (فرقه مسيحي معتقد به خلوص دين) متولد پنسيلوانيا و ساکن شهر بالتيمور ايالت مريلند بود. گفته شده است که موريسون دختر يک ساله اش "اميلي" را باخود برده بود تا به وي ظنين نشوند و بتواند خودرا به زير دفتر مکنامارا برساند. وي با خود بک شيشه نفت به آنجا برده بود.
كار خود سوزي آمريكاييان معترض به جنگ ويتنام با مرگ نورمن موريسون پايان نيافت. نهم نوامبر (هفت روز بعد) يك آمريكايي 27 ساله به نام«راجر لاپورت» كه يك كاتوليك بود خودرا به نشانه مخالفت با ادامه جنگ ويتنام در مقر سازمان ملل (واقع در شهر نيويورك) آتش زد.
بايد دانست كه خود سوزي با هدف جلب توجه جهانيان به مخالفت با جنگ ويتنام، ازسال 1963 و شهر سايگون شروع شده بود. در ان سال يك روحاني بودايي در برابر چشم مردم و دوربين هاي فيلم و عكسبرداري خود را آتش زده و سوزانده بود.
سوم دسامبر سال 1965 شوراي كليساهاي آمريكا به ادامه جنگ ويتنام اعتراض كرد و اين اعتراضها به صورتهاي مختلف ادامه يافت ازجمله در 21 نوامبر سال 1965 در شهر نيويورك چهار جوان كه به سربازي احضار شده بود اوراق احضاريه را در ملاء عام سوزاندند و به تدريج مخالف و تظاهرات به محوطه دانشگاههاي آمريكا كشانده شد و ....

[SENATOR]

اعدام زن شگفت انگيزي كه شوهران و نامزدان خود را سر به نيست مي كرد!

دوم نوامبر سال 1984 بانو «ولما بارفيلدVelma barfield» 52 ساله در زندان شهر رالي در ايالت كاروليناي شمالي آمريكا به جرم چند قتل اعدام شد. اين نخستين زني بود كه از سال 1962 تا آن زمان (ظرف 22 سال) در آمريكا اعدام مي شد.
ولما شوهر اول خود را با آتش زدن خانه كشته بود، ولي كسي به او ظنين نشده بود، دومين شوهرش را با خوراندن داروي تپش قلب نابود كرده بود، سومين شوهر را با قطع لوله ترمز اتومبيل از ميان برده بود، بعدا پيرمرد ثروتمندي را كه قرار بود با او كه پرستارش شده بود ازدواج كند با افزودن داروي مرگ موش بر سوپ كشت و چون آخرين نامزد خود را هم با مرگ موش كشت، پزشك قانوني متوجه قضيه شد، و پليس ولما را دستگير و از او اعتراف گرفت.
ولما آخرين قرباني خود را با افزودن مرگ موش به چاي شيرين كشته بود. ولما قبلا چندين نامه عاشقانه براي اين مرد فرستاده بود كه به دست پليس افتاد. ممكن است كه قربانيان ولما بيش از اين چند باشند ولي چون او پس از هر قتل، ايالت محل سكونت خود را تغيير مي داد، تحقيقات بيشتري صورت نگرفت. پيش از اجراي حكم اعدام، چند روانشناس با ولما مصاحبه كردند تا دليل رواني كار او را به دست آورند ولي موفق به کشف انگيزه نشدند زيرا که ولما با آنان همکاري نمي کرد.

[SENATOR]

تاريخچه واژه "كوكتيل"

واژه «كوكتيل به معناي نوعي عصرانه» دوم نوامبر 2008 سيصد و 32ساله شد. در اين روز در سال 1776 مدير يك رستوران شهر نيويورك كه به او سفارش داده بودند رستوران را براي يك پذيرايي رسمي عصرانه آماده كند دست به ابتكار تازه اي زد و براي تزيين رستوران و ارضاء خاطر مهمانان از پرهاي دم خروس استفاده كرد كه به زبان انگليسي «كاك تيل» گفته مي شود و از آن روز اين واژه بين المللي شده و جاي واژه هايي را که مفهوم «مهماني عصرانه» داشته گرفته است.

[SENATOR]

کاسترو: در زمينه اصلاحات اجتماعي، هرکشور بايد راه خودش را برود

فيدل كاسترو رهبر وقت كوبا يکم نوامبر 2003 در دو اجتماع پي در پي در هاوانا تاكيد كرد كه به اين نتيجه رسيده است كه در زمينه اصلاحات اجتماعي هر كشور بايد راه خودش را برود.
وي گفت كه دنبال كردن مدل كشورهاي ديگر ـ حتي مدل كوبا ـ ممكن است موفقيت آميز نباشد، زيرا كه هركشور شرايط و تجربه ملي خاص خود را دارد و خودش راسا راهش را پيداکند.
يكي از دو اجتماعي كه كاسترو اين مطلب را در آن بيان داشت مربوط به كارشناسان علوم اجتماعي آمريكاي لاتين بود.

[SENATOR]

حصاري برگرد دهکده زادگاه صدام

در جريان اشغال نظامي عراق، سربازان لشكر 4 پياده آمريكا سي و يكم اكتبر 2003 دهكده سه هزار و پانصد نفري زادگاه صدام حسين را با سيم خاردار و وسائل ديگر در حصار قرار داده بودند، زيرا گمان مي كردند كه از آنجا به حملات عراقي ها به نيروهاي آمريكايي و عراقي هاي همدست آنان كمك مي شود. اين دهكده در ده كيلومتري جنوب تكريت قرار گرفته است.

[SENATOR]

برخي ديگر از رويدادهاي 2 نوامبر

# 1570: يک سونامي در درياي شمال امواجي به ارتفاع 30 متر به وجود آورد و اين امواج مناطق ساحلي هلند را ويران و هزار تا 1400 تن را در اين منطقه کشتند و از آن پس کار ديوارکشي ساحلي اين مناطق آغاز شد.
# 1783: پايان انقلاب استقلال آمريكا اعلام شد وارتش انقلاب و سازمانهاي مربوط منحل شدند و قوه مقننه امريكا نظر به ايجاد يك ارتش با استخدام افراد داوطلب و نيز تاسيس دادگاههاي عادي داد.
# 1914: روسيه به عثماني اعلان جنگ داد. قسمتي از ميدان جنگ دو کشور، ايران بود که قبلا هم اعلام بيطرفي کرده بود. عثماني در جريان جنگ جهاني اول متحد آلمان بود که شکست خورد و از ميان رفت و جمهوري ترکيه در اناتولي و گوشه اي از اروپا (منطقه استانبول) برجايش نشست.
# 1930: هايله سلاسيه امپراتور اتيوپي شد. وي که خودرا از نسل ملکه سبا (سبا = صبا مرکب از يمن، اريتره و اتيوپي) مي دانست بعدا با کودتاي کمونيستها برکنار و در 1975 درگذشت. او آخرين پادشاه کشور اتيوپي بود.
هايله سلاسيه

# 1964: شبكه تلويزيوني « سي بي اس » آمريكا تيم و باشگاه ورزشي « يانكيز » نيويورك را خريداري كرد . اين نخستين بار بود كه يك موسسه رسانه اي داراي تيم ورزشي حرفه اي ( دادن مسابقه به خاطر كسب درآمد ) مي شد.

[SENATOR]

انتخابات نوامبر 2008: اعتراض هواداران جمهوريخواهان آمريكا به خروج رسانه هاي تصويري اين كشور از جاده بي طرفي

يكم نوامبر 2008 و سه روز پيش از انجام انتخابات عمومي آمريكا (انتخابات رياست جمهوري، اعضاي مجلس نمايندگان و يك سوم سناتورها)، هواداران حزب جمهوريخواه آمريكا صداي اعتراض خودرا به رسانه هاي صوت و تصويري اين كشور بلند كردند كه در پخش اخبار و اظهار نظرها، رعايت بي طرفي را كه خصلت و تكليف رسانه هاي عمومي بايد باشد از دست داده و جانب يك نامزد را گرفته اند و با عمل خود، اين شبكه هاي تلويزيوني هستند كه رئيس جمهور انتخاب مي كنند نه مردم. تاثير تلويزيون در آمريكاييان زياد بوده و مقايسه نتايج نظرسنجي ها در طول مسابقه هاي انتخاباتي باهم، نفوذ تلويزيونها را ثابت كرده است. نظر سنجي ها نشان مي دهد بسياري از آنان كه يك هفته خواهان يك نامزد بودند هفته بعد تغيير نظر داده اند حال آنكه نبايد چنين باشد زيرا كه شخصيت و خصوصيات يك نامزد و هر انسان كه ظرف يك هفته تغيير نمي كند؛ پس اين نفوذ خبري تلويزيونها است و نتيجه اش به زيان جامعه تمام خواهد شد. «اعلان» جاي خود دارد ولي خبر و نظر بايد بي طرفانه، منصفانه و متعادل باشد.
اعتراض كنندگان به طرز عمل شبكه هاي تلويزيوني گفته اند كه طبق آماري كه گرفته اند؛ شبكه «سي بي اس» 73 درصد، شبكه «ان بي سي» 56 درصد و شبكه «اي بي سي» 57 درصد جانب نامزد حزب دمكرات (باراك اوباما) را گرفته اند. اين اعتراض كنندگان گفته اند كه علاوه بر تبليغ و مطرح ساختن نامزد حزب دمكرات، جانبداري غير مستقيم هم از او كرده اند.