تخت سلیمان (یا آتشکده آذرگُشنَسب) نام محوطهٔ تاریخی بزرگی در نزدیکی تَکاب و روستای تخت سلیمان (در گذشته نصرتآباد) در استان آذربایجان غربی و ۴۵ کیلومتری شمال شرقی این شهر است.
در قسمت غربی سایت جهانی تخت سلیمان، سالنی به نمایش یافته های باستانشناسی از محوطه تاریخی تخت سلیمان اختصاص یافته است. سالنی نه چندان برزگ که برخی از یافته های باستانشناسی از محوطه تخت سلیمان در نهایت بی نظمی دور تا دور این سالن روی زمین رها شده اند. برخی از این یافته ها در ویترین های فلزی به برای نمایش گذاشته شده اند. ویترین هایی که نه تنها نور ندارند و لامپ هایشان خاموش است، بلکه قسمت بالایی بسیاری از آنها از جا در آمده و گرد و غبار روی اشیاء به نمایش گذاشته شده در ویترین ها نشسته است
منبع ؛ اخبار گردشگری و صنایع دستی ، میراث جهانی بر تخت سلیمان ننشسته است
در سال ۶۲۴ میلادی و در حمله هراکلیوس، امپراتور رومیان، به ایران تخریب شد. آباقاخان برادرزاده هلاکوخان که به دین اسلام گرویده بود، بر روی ویرانههای تخت سلیمان مسجدی بنا کرد که آن نیز بعدها ویران شد و تنها کاشیهایی با نقوش و خط برجسته از آن به جا مانده که امروزه در موزه رضا عباسی نگهداری میشود . منبع :محمدی، علی. تکاب افشار. تهران: ناشر مؤلف، ۱۳۶۹
در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتشهایی که در این آتشگاهها نگهداری میشد یکی بُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت دومی فَربغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بودسومی آتشکده آذرگشسپ که در تکاب آذربایجان قرار داشت. آتشکده آذرگشسپ ویژه ارتشیان بود و در شهر و محلی به نام شیز یا گَنجَک بر روی کوه اَسنَوند قرار داشت.آذرگشنسپ به معنای آتش اسب نر است. بر پایهٔ افسانههای ایرانی این آتشگاه بدین علت این طور نامیده شدهاست که کیخسرو هنگام گشودن بهمن دژ در نیمروز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آورده بودند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرودآمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرودآمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر (گُشسب یا گُشنسب) نامیده شد. این محل هم اکنون تخت سلیمان نام دارد.
هرچند قدمت تاسیسات انسانی تخت سلیمان به هزارهی اول قبل از میلاد مسیح برمیگردد اما اوج شکوفایی آن مربوط به دورهی ساسانیان است. ساسانیان بهویژه خسرو انوشیروان در آبادانی این مجموعه سعی فراوان کردند و خصوصاً ساخت بزرگترین و معتبرترین آتشکده در این مکان بهطور روزافزون بر جایگاه آن افزود. طی جنگهای ایران و روم در سال ۶۲۴ میلادی خسرو پرویز از هراکلیوس شکست سنگینی خورد و آتشکده ویران گردید. هرج و مرج اواخر دورهی ساسانی، حملهی اعراب به ایران، حکومت ترکان در شمال شرق ایران و دور بودن آنان از نواحی غربی، همه
باعث شد تا تخت سلیمان برای مدتهای طولانی به بوتهی فراموشی سپرده شود تا اینکه مجدداً در دورهی ایلخانی، تمایل آنان به مناطق غربی ایران و انتخاب تبریز، مراغه و سلطانیه بهعنوان پایتخت، باعث شد برای عمران و آبادانی این منطقه اقدام گردد. آنان از این منطقه بهعنوان پایتخت تابستانی و شکارگاه استفاده میکردند. با افول ایلخانان، تخت سلیمان کمکم مرکزیت خود را از دست داد و از حدود قرن ۱۱ هجری قمری به بوتهی فراموشی سپرده شد.
چاکرا گردی
همانطور که بدن انسان ۷ چاکرای اصلی دارد، در زمین نیز ۷ چاکرای اصلی وجود دارد. شش عدد از این چاکراها ثابت هستند که دارای مکانهای مشخصی در هر یک از قارهها هستند. هفتمین چاکرا در حرکت است و در دوره زمانی مشخصی در موقعیت مکانی خاصی مستقر خواهد شد. این چاکرا، چشم سوم زمین است. گفته میشود زمانیکه چاکرای چشم سوم بر محلی مستقر میشود آن قسمت از نظر سطح آگاهی ناگهان ارتقاء مییابد. این چاکرا در دوره بعدی فعالیت خود از سال ۲۰۰۸ برروی چاکرای قلب زمین مستقر شدهاست! شش چاکرای غیر متحرک در یک گروه سه قسمته دسته بندی میشوند: الهام، ساختار و خلاقیت) در "چاکراهای گلو و چرخش عنصر هوا" سه محل : "اهرام مصر( ساختار)، مکه(الهام) و تخت سلیمان(خلاقیت)" وجود دارند. سفر به چاکراهای زمین و حضور در آنجا فرصتی را به انسان میدهد که لحظاتی از خود و دغدغههای خود فاصله بگیرد و به تجربههای ناب و غیر قابل وصفی دست یابد. این مکانها برای انسانها با درونی جستجوگر و آگاه در تمام نقاط کره زمین دارای ارزش ویژهای هستند .تخت سلیمان یکی از محل هایی است که جریان انرژی زمین را در خود جای داده است که از سال 1384 گردشگران در روز اوج فعالیت های انرژی زمین در این نقطه از هستی در جهت عقربه های ساعت به دور دریاچه ی سر آمیز تخت سلیمان می چرخند و تجارب حیرت انگیز روحی و روانی را با تمام وجود لمس می کنند!
دور تا دور مجموعهی تخت سلیمان با دیوارهای قطور و برجهای متعدد حفاظت میشده و مساحت آن حدود ۱۲۴٫۰۰۰ متر مربع است و بهطور متوسط ۱۵ متر بلندی دارد. قطر دیوار حدود چهار متر است و ۳۸ برج نگهبانی از مجموعه حفاظت میکرده است. حصار دارای دو دروازه بوده، یکی در ضلع شمالی (که ظاهراً ورودی اصلی بوده و هماکنون قابل استفاده نیست) و دیگری دروازهی ضلع جنوب شرقی.
ایوان غربی (ایوان خسرو)، معبد آناهیتا، هشت ضلعی دورهی ایلخانی، بقایای کاخهای دورهی ایلخانی، تالار شورا، موزه و نمایشگاه از دیگر نقاطی است که در این مجموعه قرار دارند.
پیشینهی باستانشناسی
تخت سلیمان بهدلیل اینکه در منطقهای نسبتاً صعبالعبور قرار داشت و از مسیر حرکت اروپاییان دور بود، دیرتر مورد توجه ایشان قرار گرفت. در سال ۱۳۳۷ خورشیدی گروهی باستانشناس آلمانی بههمراه همکاران ایرانی و سوئدی تحقیق روی این مجموعه را شروع کردند و طی فصول متعدد باستانشناسی که تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت در این مجموعه فعال بودند. کاووش دریاچه توسط آلمانیها چندین بار با شکست مواجه شد. از اینکه این گروه در تحقیقات خود چه کشف کردند و چه با خود بردند اطلاعی نداریم.
از سال ۱۳۵۷ بهمدت بیش از ۱۵ سال تخت سلیمان به حال خود رها شد و پس از آن بهتدریج بهعنوان یکی از نقاط بسیار دیدنی در شمال غرب کشور در حال مطرح شدن است.
مجموعهی تخت سلیمان در ۱۴ تیرماه ۱۳۸۲ (پنجم جولای ۲۰۰۳) بهعنوان چهارمین اثر ملی ایران در فهرست جهانی یونسکو ثبت گردید
اتشکده اذرگشنسب به عنوان نماد وحدت کشور از احترام بالایی برخوردار بوده است ،به طوریکه بعد از پادشاهی اشخاصی از خاندان ساسانی آنها با پای پیاده به این محل می آمده اند و ضمن زیارت ،تاج شاهی برسرمی گذاشته اند ،نخستین صحنه ای که در روبرو شدن با این مجموعه بی نظیر چشم را خیره میکند ؛حصار عظیم دوره ساسانی با ظاهری تدافعی به طول ۱/۲۰کیلومتر و عرضی حدود ۳/۸۰ متر به شکل بیضی ، تمام مجموعه را دریاچه مقدس احاطه کرده است ،در حالیکه هسته اصلی دیوار ها از لاشه سنگ و ملات ساروج است ،پوشش بیرونی حصار را سنگ های بزرگ حجاری شده زینت بخشیده اند .این حصار ۱۳ متر ارتفاع دارد و سالم ترین قسمت باقیمانده آن جبهه غربی و جنوب غربی که بخشی از آن به تازگی به شکل اولیه مرمت شده اند ، حصار مربوط دارای ۳۸ برج به صورت قوس در جبهه بیرونی بوده و دارای دروازه است ،دروازه جنوب شرقی به علت زیبایی ها ی حجاری بالای طاق و نیز اسیب ناچیز از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است .آتشکده آذرگشنسب در ضلع شمالی دریاچه قرار گرفته است و دارای نمای ۴ طاقی است که درون آن محراب آتش قرار گرفته است و راهروی مخصوص مراسم عبادی اطرافش را فرا گرفته
جایی که موبدان در حالی که سروده های اوستا را زمزمه میکرده اند در کنار اتشدان دهان خود را با پارچه میبستند تا با نفس خود آن را آلوده نکنند و دستکش به دست چوب های از قبل پاک شده را با انبری در آتش قرار می داده اند . در ظلع شمال غربی ایوان بلند و شکوهمند ساسانی معروف به ایوان خسرو که از آجر قرمز و ملات ساروج ساخته شده قرار دارد که تنها دیوارهای باقی مانده هنوز به عنوان شاخص این مجموعه قرار دارد و به احتمال زیاد تاریخ ساخت آن مربوط به خسرو اول معروف به انوشیروان است از برخی تاریخ نویسان یادداشت هایی باقی مانده در مورد شکوه تزئینات سقف و ملزومات اشرافی بویژه تخت جواهر نشان سلطنتی طاقدیس این ایوان شاهی که گویای توجه خاص شاهان ساسانی به رونق و شکوه این مکان مذهبی سیاسی است ،تخت طاقدیس که برحسب قرار گرفتن نور خورشید قابل چرخش و تنظیم بوده ،جنسی از عاج چوب ساج و سایبانی از نقره و طلا داشته که طاقی از طلا و لاجورد که آسمان را با کواکب به تصویر می کشیده و آن را در برمی گرفته است ،یکی از معابد شناسایی شده در تخت سلیمان تالاری است که در ظلع شرقی آتشکده قرار و به دلیل تشابه سبک معماری احتمالا مکانی برای ستایش ایزر بانو آناهیتا بوده است