صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20

موضوع: تقویم تاریخ - 20 سپتامبر میلادی

  1. #1

    Thumb تقویم تاریخ - 20 سپتامبر میلادی

    دولت ايران و كشتي دو ـ بادبانه


    تاريخ كشتي سازي و دريانوردي نشان مي دهد كه در آستانه پاييز (اواخر سپتامبر) سال 442 پيش از ميلاد، اردشير يكم (به نوشته مورخان يونان باستان: اردشير درازدست) شاه وقت ايران از دودمان هخامنشيان اعتبار لازم براي ساختن كشتي دو ـ بادبانه را از خزانه دولت در اختيار كشتي سازان فنيقي (سوري ـ لبناني) قرارداد تا در كارگاههاي كشتي سازي (شيپ يارد) بندر صور (تير) چنين كشتي هايي را بسازند. اردشير اين تصميم را هنگامي اتخاذ كرد كه اطلاع يافته بود مهاجران يوناني مقيم جنوب ايتاليا سه سال پيش از آن (سال 450 پيش از ميلاد)، اين نوع كشتي را اختراع كرده بودند كه نياز به پاروزن نداشت و در خلاف جهت وزش باد هم مي توانست حركت كند، زيرا كه بادبان (Mast) بزرگتر باد را مي گرفت و با فشار زياد به بادبان كوچكتر پس مي فرستاد و كشتي در خلاف جهت باد حركت مي كرد. چهار سال طول كشيد تا فنيقي ها (در آن زمان از اتباع ايران) كشتي دو ـ بادنانه براي ايران ساختند. اين كشتي ها در فاصله زماني ميان صلح ايران با اتحاديه يوناني ها و آغاز جنگ پلوپونز (جنگ داخلي يوناني ها) آماده شدند كه دولت ايران تعدادي از آنها را در اختيار اسپارت قرار داد تا آتني ها را بشكند و با اين مداخله، مورخان يوناني در تاليفات خود ايران را «امپرياليست» لقب دادند كه اين اصطلاح از همان زمان باقي مانده و دولت هاي برتري طلب و مداخله گر با آن صفت خطاب مي شوند

  2. #2

    پیش فرض

    سازش ايران و عثماني بر سر بغداد

    20 سپتامبر سال 1638 ميلادي مراد چهارم سلطان عثماني كه بغداد را به محاصره گرفته بود از نيروهاي ايراني مدافع شهر خواست كه تسليم شوند كه فرمانده اين نيروها درخواست سلطان عثماني را رد كرد و تاكيد كرد كه جنگ دفاعي خود را تا آخرين نفر ادامه خواهد داد و سه ماه روي اين تعهد خود ايستادگي كرد. سرانجام سلطان عثماني كه اصرار داشت همه سرزمينهاي عربي را تصرف كند و وجود نيروهاي ايراني را در بغداد سدي در برابر اين هدف خود مي ديد از طريق سياسي وارد عمل شد و روز 24 دسامبر سال 1638 ضمن قراردادي با شاه صفي، تعهد سپرد كه اگر بغداد از نيروهاي ايراني تخليه شود، وي شهر "ايروان" را به عنوان جزئي از قلمرو ايران به رسميت خواهد شناخت و تعرض ديگري به قفقاز نخواهد كرد. و در پي امضاي اين قرارداد بود كه شاه صفوي از اصفهان به فرمانده پادگان بغداد اطلاع داد كه شهر را ترك گويد و با نيروهاي خود به همدان منتقل شود.

  3. #3

    پیش فرض

    اخطار خان ها قشقايي به قوام السلطنه

    در اين روز در سال 1325 سران ايل قشقايي به قوام السلطنه نخست وزير وقت اخطار كردند كه ظرف 24 ساعت وزيران حزب توده را بركنار كند. حزب توده قبلا در روزنامه هايش برادران قشقايي را كه رئيس اين ايل بودند متهم به حرف شنوي از خارج (دولت آمريكا) كرده بود. قوام السلطنه، نخست اعتناء نكرد و چون افراد مسلح ايل دست به ياغيگري زدند، از يك طرف خود، بوسيله بي سيم با ناصرخان قشقايي تماس گرفت و از سوي ديگر سرلشكر فضل الله زاهدي را كه همان روزها به سمت فرمانده نيروهاي جنوب و كفالت استانداري فارس منصوب كرده بود و شهرت به دوستي با غرب داشت مامور حل مسالمت آميز مسئله كرد! و بحران رفع شد.

  4. #4

    پیش فرض

    مصوبه دولت هژير درباره مطبوعات عمومي: مدير، سردبير و اعضاي تحريريه نبايد حقوق بگير دولت باشند


    همچنين بايد دانست: آيين نامه مصوب سال 1327 كابينه هژير از آن پس به صورت حربه اي در دست دولت ها قرار گرفته بود كه هر وقت از روزنامه ها ناراضي مي شدند آن را از بايگاني بيرون مي كشيدند و روزنامه ها را تسليم مي كردند. در سالهاي 1339 تا 1341 براي اجراي آن آيين نامه سختگيري بيشتري شد و كارت روزنامه نگاراني كه حقوق بگير دولت بودند لغو شد كه سپهبد عزيزي وزير كشور كه امور مطبوعات را به دست داشت پس از مشورت با وزارت دادگستري و كميسيونهاي قضايي مجلسين و حقوقدانان نظر داد كه ادامه انتشار مطالب حقوق بگيران سازمانهاي عمومي در مطبوعات حرفه اي چنانچه به صورت «روزنامه نگار آزاد» عمل كنند و حق التحرير بگير باشند ناقض آيين نامه كابينه هژير نيست زيرا كه نمي شود افراد را از نوشتن مانع شد ولي حقوق بگيران از دستگاههاي دولتي و شهرداري ها نبايد در نشريات عمومي داراي مسئوليت (مقام) باشند. با اين نظر كه به صورت بخشنامه رسمي درآمده بود بحران رفع شد!. با توجه به آيين نامه شهريور سال 1327، قانون مطبوعات مصوب سال 1334 دادن پروانه انتشار نشريه حرفه اي را به كارمند شاغل و حقوق بگير دولت ممنوع كرده بود.
    29 شهريور سال 1327 مصوبه شوراي وزيران با سه هفته تاخير براي اجرا به ناشران روزنامه هاي عمومي (حرفه اي) كشور ابلاغ شد. طبق آيين نامه تازه كه هشتم شهريور به تصويب شوراي وزيران كابينه هژير رسيده بود، حقوق بگيران سازمانهاي دولتي تا زماني كه شاغل مي بودند نمي توانستند سردبير و يا عضو تحريريه نشريات عمومي (غيرتخصصي و غيرحزبي) باشند. در ابلاغيه دولت آمده بود كه مقررات تازه از اول مهر ماه (سال 1327 هجري) به اجرا در خواهد آمد. عبدالحسين هژير نخست وزير وقت در توجيه اين مصوبه در يك نطق راديويي گفت كه بسيار ديده شده كه خبرنگار و يا دبير يك حوزه خبري، كارمند همان وزارتخانه و دستگاه دولتي است و اين، يك روزنامه نگاري سالم و بي طرفانه نيست و اين مصوبه براي خدمت به مطبوعات حرفه اي است كه بايد بي طرف باشند، نه بر ضد آنها. وي در اين نطق گفت كه قانون مطبوعات با هدف ارتقاء كيفيت نشريات عمومي و به صورت حرفه اي واقعي درآوردن آنها بزودي اصلاح خواهد شد. مفاد اين آيين نامه بعدا بر قانون مطبوعات اضافه شد و تا تصويب قانون تازه مطبوعات (مصوب سال 1364) ادامه داشت. قانون مطبوعات مصوب سال 1334، دادن مجوز انتشار نشريه به حقوق بگير دولتي شاغل را نيز (جز نشريه تخصصي) منع كرده بود كه اين مورد نيز در قانون مطبوعات سال 1364 ديده نمي شود. اصحاب نظر يكي از ضعف هاي ژورناليسم جاري ايران را فقدان همين موارد دانسته اند.

  5. #5

    پیش فرض

    نگراني دكتر مصدق از مولفان انگليسي زبان و يادآوريهاي فايده بخش او


    دكتر مصدق در ديدار بيست و هشتم شهريور 1331 با دكتر مهدي آذر وزير فرهنگ كابينه اش به وي گفت كه شنيده است مولفان انگليسي زبان كتاب هاي رفرنس (مرجع) و به ويژه در زمينه هاي فرهنگ، تاريخ و حتي ادبيات در تاليفات خود سهم ايران را ناديده مي گيرند و نامي از وطن ما نمي برند. از آنجا كه خريداران عمده اين كتب سازمانهاي دولتي آن ممالك براي قراردادن در كتابخانه هاي عمومي، مدارس و ادارات هستند، به احتمال زياد مولفان در سالهاي پس از ملي شدن نفت و درگيري با انگلستان دست به خودسانسوري زده اند تا ايرادي به خريد كتب گرفته نشود. اين كار (ازقلم انداختن حقايق) اين خطر را دارد كه انگليسي زبانها گذشته ما و زحمات ايرانيان به پيشبرد تمدن بشر را متوجه نشوند كه به نوعي سلب حق است. به وابستگان فرهنگي ما در ممالك ديگر بگوييد كه بروند كتابهاي مرجع انتشار يافته در دو سال اخير و كتابهايي را كه بعدا منتشر مي شوند ببينند تا اگر نام ايران حذف شده باشد اعتراض كنيم. لازم نيست كه خرج تراشي كنند و كتابها را بخرند، بروند در كتابخانه ها و كتابفروشي ها اين قبيل كتابها را ورق بزنند و گزارش كنند. هرگونه سانسور در اين زمينه را در روزنامه ها منتشر سازيد تا ملت متوجه شود. اين كار مولفان خارجي را متوجه هشياري و بيداري ما مي كند و دست از اين كار مي كشند.
    در اين ديدار، دكتر مصدق به دكتر آذر گفته بود كه به معلمان مدارس بخشنامه شود كه سوژه انشاء دانش آموزان را از ميان اندرزهاي گرانبهاي شعراء و نويسندگان وطن انتخاب كنند و نيز از موضوعات روز. معلمان بايد قبلا توضيح فراوان درباره سوژه بدهند و دانش آموزان را با روش تحقيق آشنا سازند. اين انشاء ها و تحقيقات در كلاس مطرح شود تا نسل جوان روشن باشد. به مديران و ناظمان مدارس بگوييد كه در سر صف (در اجتماع دانش آموزان) از دادن اندرز و اطلاع به نوجوانان خودداري نكنند و اين اندرزها نبايد خشك و دستوري باشد، مثال لازم است، و در عين حال يادآور شويد كه تعميرات جزيي مدارس و ميز و نيمكت ها توسط فراشهاي مدارس (كاركنان خدمات) بعمل آيد تا براي كوبيدن يك ميخ به تخته براي دولت خرج تراشي نشود.
    دكتر آذر كه اواخر عمر در خانه پسرش (پزشك) در آمريكا زندگي مي كرد اين مطلب را بيان داشته بود.

  6. #6

    پیش فرض

    طرح دکتر مصدق براي اصلاح روش استخدام دولتي



    دكتر مصدق از اصحاب نظر خواسته بود كه نسبت به طرح ابراز نظر كنند تا پس از آن تصميم نهايي خود را بگيرد.
    قوانين استخدامي دولتي ايران، هيچکدام جامع ، مفيد و خالي از اغراض نبوده اند، از جمله قانون استخدام مصوب سال 1345 هجري.
    29 شهريور 1331 طرح دكتر مصدق براي اصلاح وضع استخدامي كشور اعلام شد كه در صورت اجراء سه نوع وضعيت استخدامي آن زمان؛ روز مزد، پيماني و رسمي از ميان مي رفت و استخدامهاي دولتي به صورت آن چه كه امروز در كشورهاي پيشرفته از جمله آمريكاست در مي آمد كه تحول بزرگي بشمار رفت.

  7. #7

    پیش فرض

    پيش بيني مارگارت تاچر در آستانه جنگ عراق با ايران

    بيستم سپتامبر 1980 و در آستانه حمله نظامي تمام عيار عراق به ايران، احتمال اين جنگ در ديدار مارگارت تاچر نخست وزير انگلستان با وزير امورخارجه كابينه اش مطرح و بررسي شد. تاچر در صفحه 91 كتاب خاطرات خود درباره اين ملاقات نوشته است: به وزير امور خارجه گفتم كه در اين نظر كه ايران در مدتي كوتاه از پاي درخواهد آمد شريك نيستم و دليل آوردم كه ايران داراي يك نيروي هوايي موثر است، مردمي مقاوم دارد و ارتش فروپاشيده آن در جريان انقلاب، در اندك مدتي تمركز خواهد يافت و دست به حمله متقابل خواهد زد. ارزيابي و محاسبات صدام حسين از فروپاشيدگي ارتش ايران درست نيست زيرا كه افراد و سلاحهاي اين ارتش باقي هستند و .... هشت سال بعد نظر من تاييد شد زيرا كه عراق جز در هفته هاي اول جنگ پيشرفتي نداشت و مقروض و زمينگير شد.

  8. #8

    پیش فرض

    كتاب نوشت تا عقايدش را جهاني كند


    بيستم سپتامبر زادروز مبارز معروف اصلاحات اجتماعي، آپتن سينكلر، است كه بسال 1878 به دنيا آمد، 90 سال عمر کرد و 25 نوامبر 1967 در گذشت.
    سينكلر با اين كه تا 1934 عضو حزب كمونيست آمريكا بود، به نوعي سوسياليسم ملايم عقيده داشت. وي براي ايجاد اتحاديه هاي كارگري (و كارمندي)، ممنوع شدن كاركردن نوجوانان، رعايت اخلاقيات در كسب و كار، آزادي هاي مدني، وجود رسانه هاي روراست و صادق، تامين عدالت اجتماعي، محدود بودن ميزان درآمد - ثروت و مالكيت، اصلاح آموزش و پرورش، تنظيم خانواده، تبديل جهان به نوعي جامعه مشترك المنافع تعاوني، تامين رفاه انسانها به گونه اي كه نگراني نداشته باشند، تقويت قوه ابتكار، و اختراع و كشفيات تازه با هدف آسايش هرچه بيشتر بشر مبارزه مي كرد و براي جهاني ساختن اين افكار و آرزوها 90 كتاب نوشت كه به بيشتر زبانها ترجمه شده اند و در بعضي كشورها مطالعه آنها از سوي احزاب چپگرا تشويق مي شده است.
    سينكلر كه در بالتيمور آمريكا به دنيا آمده بود شايد تنها مولف در جهان بود كه به منظور كسب درآمد كتاب نمي نوشت. وي در خاطراتش كه كتابي است قطور نوشته است: اگر پس از مرگ، قلب مرا بشكافند در آنجا اين عبارت خواهند يافت: «عدالت اجتماعي».
    وي در جاي ديگر اين كتاب نوشته است: من براي كمك به رسيدن انسان به عدالت، تنها يك سلاح دارم و آن قلم من است و اين سلاح را تا زنده ام در خدمت بشر بكار خواهم برد، و تاثير نوشته هاي سينكلر، کمک بسيار به چند اعتراض اجتماعي بزرگ در آمريکا کرد. با وجود اين، وي اعمال خشونت را براي رسيدن به هدف رد مي كند و مي گويد: روزي كه انسانها روشن شوند و حقوق خود را بشناسند، آن وقت است كه عدالت اجتماعي برقرار مي شود، زيرا همه قدرتها ناشي از انسانند و فعلا بسياري از انسانها به علت بي اطلاعي و درگيري با تلاش معاش اين قدرت را «ندانسته» و رايگان به جماعت كمي واگذار مي كنند و اين شمار از اين قدرت برضد خود آنان استفاده مي كند.
    نخستين كتاب سينكلر «جنگل» عنوان داشت كه در 1906 انتشار يافت و درباره آلوده بودن بسته بندي گوشت در شيكاگو است. تاثير اين كتاب چنان بود كه دولت آمريكا سازمان ملي غذا و دارو را براي نظارت بر اين مواد را تاسيس كرد.
    كتابهاي مهم ديگر سينكلر عبارتند از: «نفت» كه در آن پرده از توطئه هاي كمپاني هاي نفت كه اين منابع عمومي متعلق به همگان را به چشم ملك شخصي نگاه و مورد بهره برداري قرار مي دهند برداشته ، به آنها تاخته و همچنين نوشته است: تا زماني كه يك ملت داراي منابع طبيعي رايگاني چون نفت باشد كه پول مفت عايد آن مي كند نمي توان در باره كارايي و شايستگي دولت مربوط قضاوت كرد، زيرا پول مفتي را به چنگ مي آورد و خرج مي كند و .... كتاب ديگرسينكلر «منافع مذهب» عنوان دارد كه ضمن آن تاكيد فراوان بر اهميت اخلاقيات و تقويت روح کرده و نوشته است كه شرط روحاني شدن بايد «بي علاقگي به پول بيش از نياز فردي» باشد و جامعه روحانيت نبايد اجازه دهد كه پولدوستان به اين كسوت درآيند. «قدم رو» عنوان كتاب ديگر اوست كه در آن شديدا به روش و برنامه هاي موجود آموزش و پرورش حمله برده و نوشته است كه با اين برنامه ها و روش نمي توان انسان كامل به بار آورد و انسان كامل كسي است كه حقوق خود را بشناسد و به حقوق ديگران احترام بگذارد و بداند كه اين دنيا متعلق به او و يا عده اي معدود نيست.«كتاب سلطان زغال سنگ» بر ضد راكفلر است و محتوائي نظير كتاب «نفت» دارد و در آن خواسته است بگويد كه به راكفلر چه كسي اين حق را داده كه خود را مالك مطلق معادن زغال و آهن آمريكا بداند كه از ميليونها سال پيش در دل زمين ــ زميني كه متعلق به همه مردم است انبار شده بودند. عنوان كتاب ديگرش«دندانهاي اژدها» است كه او را برنده جايزه پوليتزر كرد. كتاب معروف او كه هنوز ميان دانشجويان روزنامه نگاري دست به دست مي گردد «براس چك» عنوان دارد كه در آن به وجود انحطاط و تباهي در ژورناليسم و اين كه برخي از روزنامه نگاران عامل و زرخريد قدرتمندان و ثروتمندان شده اند اشاره كرده و اين فرضيه را مطرح ساخته كه بدون يك ژورناليسم روراست و صادق، بشر به مقامي كه بايد نخواهد رسيد و در مرحله اي كه ايستاده است «درجا» خواهدزد. وي رسانه هاي هرملت را پايه هر گونه پيشرفت و اقتدار، بقاء فرهنگ و تمدن و پاسدار حقوق آن ملت مي داند.
    از كارهاي سينگلر كه تاكنون به ندرت انديشمندي ديگر انجام داده است نوشتن كتاب يازده جلدي «تاريخ نا گفته» است كه جمعا 7 هزار و 364 صفحه دارد.
    وي بارها علنا از روش و رفتار مقا مات شوروي ــ نه اصول سوسياليسم آن كشور ــ انتقاد كرده بود و بعيد دانسته بود كه بتوان با آن روش، سوسياليسم را به پيروزي رساند. وي گفته بود كه مقامات شوروي به آن چه كه اندرز مي دهند عمل نمي كنند و معناي آن اين است كه معتقد به حرفهاي خود (سوسياليسم) نيستند و تنها مي خواهند براي حفظ مقام از آن سوء استفاده كنند و دستاويز داشته باشند.

  9. #9

    پیش فرض

    «ادي آدامز» فتوژورناليست معروف كه يك عكس او مسير جنگ ويتنام را تغيير داد


    «ادي آدامز» فتو ژورناليست معروف و برنده 500 جايزه در اين زمينه از جمله جايزه پوليتزر 18 سپتامبر 2004 در خانه اش در شهر نيويورك در 71 سالگي درگذشت. وي نيم قرن روزنامه نگاري كرده بود. ادي دهها سال خبرنگار ـ عكاس اسوشييتدپرس، مجله تايم و مجله پاريد بود. ستون مصور او در جرايد ديگر تحت عنوان «يك روز از زندگي» معروف است كه سال 2003 بهترين موضوعهاي آن را به صورت كتابي با قطع بزرگ تحت همين عنوان منتشر ساخته بود. آدامز در سالهاي اخير يك مدرسه تعليم توليد و تهيه خبر و عكس براي رسانه ها تاسيس كرده بود كه روزنامه ها و شبكه هاي تلويزيوني افراد مستعد را انتخاب، استخدام و جهت آموزش به مدرسه او معرفي مي كردند.
    معروفترين كار «ادي آدامز» گرفتن عكس از صحنه اي است كه انتشار آن جهان را منقلب كرد و مسير جنگ ويتنام را تغيير داد و به قطع آن کمک بسيار کرد.
    ماجرا از اين قرار است: در جريان تعرض «تت» در سال 1968 كه ويت كنگ پايگاهها و اردوگاههاي آمريكاييان در جنوب ويتنام را مورد حمله همزمان قرارداده بود، چند مامور پليس سايگون مردي را به اتهام همدستي با ويت كنگ دستگير كرده و دست بسته نزد سرتيپ «نگوك لوآن» رئيس پليس كه در يك چهار راه شهر بر كار ماموران نظارت مي كرد برده بودند. سرتيپ نگوك لوآن بدون اين كه تحقيق كرده باشند كه آيا آن مرد واقعا همدست ويت كنگ بوده و يا اشتباها دستگير شده است در همانجا در برابر چشم مردم تپانچه خود را بيرون كشيد و يك گلوله به مغز آن مرد خالي كرد و او را جا به جا كشت و ادي آدامز كه در آنجا حضور داشت از اين وضعيت به گونه اي كه پليس متوجه نشود عكس گرفت و اين عكس كه برنده جايزه پوليتزر شد از سوي اسوشييتدپرس در سراسر جهان توزيع گرديد و در روزنامه ها به چاپ رسيد و از شبكه هاي تلويزيوني پخش شد و مردم را به خروش درآورد. از آن پس آمريكاييان آرام نگرفتند و دست از تظاهرات ضد جنگ برنداشتند تا نيكسون رئيس جمهوري آمريكا مجبور شد كه واحدهاي زميني اين کشور را از ويتنام خارج سازد و در نتيجه وحدت ويتنام تامين گردد.
    اين عكس به صورت يك سند در همه كتابهاي تاريخ عمومي چاپ شده است و در جريان مبارزات انتخاباتي سال 2004 آمريكا بارديگر به عنوان يك سند مورد استفاده سناتور جان كري قرار گرفته بود كه در سال 1971 پس از بازگشت از ويتنام به صف مخالفان جنگ پيوسته بود و همان زمان در سناي آمريكا شهادت داده بود كه نظاميان آمريكايي در ويتنام گاهي مجبور مي شوند غيرنظاميان را بكشند و جنگ ويتنام خشونت بر ضد بشريت است. اين عكس ادي ادامز به عنوان دگرگون سازترين عكس در تاريخ ثبت شده و «عكس» را به صورت يك سند غير قابل انكار درآورده است.
    ادي عكسهاي مهم ديگري هم دارد ولي اين عكس از همه تكان دهنده تر است. يكي از كارهاي جالب دوران خبرنگاري ادي آدامز اين بود كه براي ترسيم واقعيت هاي فراريان ويتنام كه به «آدمهاي قايقي» معروف شده بودند خود را در ميان آنان جا زد و با يك قايق فراريان در دريا آواره شد و صحنه مرده خواري ايشان از گرسنگي، حمله دزدان دريايي و تجاوز به زنان فراريان و غارت اموال آنان و مصائب ديگر را ثبت كرد كه انتشارشان باعث شد كه كشورهاي مختلف از جمله آمريكا به حمايتشان به شتابند و پناهشان دهند.

  10. #10

    پیش فرض

    انقلاب فرانسه طلاق را آزاد كرد


    مجلس ملي فرانسه در دوران انقلاب اين كشور در جلسه 20 سپتامبر سال 1792 خود "طلاق" را در آن كشور آزاد كرد. فرانسه يك كشور كاتوليك مذهب است و طلاق در مذهب كاتوليك و ازدواج مجدد ممنوع بوده است، كه انقلاب فرانسه اين سد را به صورت مدني آن شكست. دويست و ده سال طول كشيد تا ساير كشورهاي كاتوليك مذهب از جمله اسپانيا، ايتاليا و ممالك آمريكاي لاتين و ايرلند طلاق را طي شرايط سختي به تدريج آزاد كرده اند. با وجود اين كليساي كاتوليك هنوز طلاق را مطابق شرع نمي داند و بر آن صحه نمي گذارد.

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •