مقدمه:

انسان‏اصالتاموجودی‏است اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران. بسیاری از نیازهای عالیه انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیت‏هایش فقط از طریق تعامل‏بین فردی و ارتباطات اجتماعی ارضا می‏گردد. در واقع،خودشناسی، برقراری ارتباط مؤثر و متقابل با دیگران‏و پذیرش مسؤولیت اجتماعی از اهداف اساسی همه نظام‏های تربیتی است. در دنیای پیچیده امروز، یعنی در عصر ارتباطات حضور فعال فرهنگی و احاطه بر زنجیره علوم، فنون و تکنولوژی برتر انکارناپذیر است.
در هر جامعه‏ای درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگ‏سالان بدون آن‏که تمایلی داشته باشند، ناخواسته خود را در حصاری از کم‏رویی محبوس و زندانی می‏کنند و شخصیت واقعی و قابلیت‏های ارزشمند ایشان در پس توده‏ای از ابرهای تیره کم‏رویی ناشناخته می‏ماند.
چه بسیار دانش‏آموزان، دانشجویان، کارمندان، کارگران و... هوشمند و خلاقی که در مدارس، دانشگاه‏ها، ادارات، کارخانجات و... فقط به دلیل کم‏رویی و ناتوانی اجتماعی، همواره از نظر پیشرفت تحصیلی و شغلی و قدرت خلاقیت و نوآوری نمره کم‏تری عایدشان می‏شود; چرا که کم‏رویی یک مانع جدی برای رشد قابلیت‏ها و خلاقیت‏های فردی است.
پدیده کم‏رویی در بین بزرگ‏سالان و افراد مسن بسیار پیچیده‏تر از جوانان است و چنین پیچیدگی روانی ممکن است در اغلب موارد نیازهای درونی، تمایلات، انگیزه‏ها، قابلیت‏ها، فرصت‏ها، هدف‏ها و برنامه شغلی، حرفه‏ای و اجتماعی جوانان ایشان را به طور جدی متاثر و دگرگون کند.
پرداختن به پدیده کم‏رویی و بررسی مبانی روان‏شناختی آن از این‏رو حائز اهمیت است که تقریبا همه ما به‏گونه‏ای تجاربی از کم‏رویی را در موقعیت‏های مختلف داشته‏ایم. اما نکته مهم‏تراین است که بعضی‏ها درهمه‏شرایطوموقعیت‏های اجتماعی به کم‏رویی قابل توجهی دچار می‏شوند. بنابراین می‏توان گفت که اکثر قریب به اتفاق مردم در مواردی از زندگی اجتماعی خود به گونه‏ای دچار کم‏رویی شده‏اند. اما پدیده کم‏رویی دارای درجات مختلفی است:
- بعضی‏ها صرفا در مواقع و موقعیت‏های خاص دچار کم‏رویی می‏شوند;
- بعضی‏ها در برخی از مواقع و موقعیت‏ها دچار کم‏رویی می‏شوند;
- بعضی‏ها در غالب مواقع و موقعیت‏ها دچار کم رویی می‏شوند;
- بعضی از کودکان، نوجوانان و بزرگ‏سالان که شمارشان نیز قابل ملاحظه است، تقریبا در همه موقعیت‏های اجتماعی دچار کم‏رویی می‏شوند.
روندتحولات اجتماعی گویای این حقیقت است که مساله کم‏رویی غالبا با گذشت زمان، فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی وتشدیدفشارهای‏اجتماعی، رقابت‏ها، گوشه‏گیری‏ها، تکروی‏ها، عزلت گزینی‏ها و تنهایی‏ها گسترده‏تر و شدیدتر می‏شود و درصد بیش‏تری از جوانان و بزرگ‏سالان را فرا می‏گیرد که می‏تواند به تدریج‏به صورت نوعی بیماری روانی درآید. مگر این‏که بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش‏های تربیتی و درمانی مناسب و مؤثر از گسترش و تشدید آن جلوگیری کنیم.
کم‏رویی چیست؟

کم‏رویی یک توجه غیر عادی همراه با ترس به خویشتن است که در یک موقعیت اجتماعی ظاهر می‏شود و در نتیجه آن، فرد دچارنوعی اختلال در رفتار و عضلات بدنی شده و شرایط عاطفی و شناختی‏اش متاثر می‏گردد. یعنی زمینه بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و عکس‏العمل‏های نامناسب در وی فراهم می‏شود. به دیگر سخن پدیده کم‏رویی به وجود مشکل در برخوردهای اجتماعی و رفتارها و احساس‏های آزار دهنده شخصی مربوط می‏شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می‏گردد. به کلام ساده کم‏رویی یعنی: «خود توجهی‏» فوق‏العاده و ترس از مواجه شدن با دیگران. زیرا کم‏رویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد.
بنابراین فرد کم‏رو، از یک طرف نگران رو به رو شدن با افراد جدید است و از سوی دیگر از وارد شدن به اماکن جدید و کسب کار و تجارت تازه هراس دارد که مجموعه این حالات احساس عجز در عین توانمندی را در وی به دنبال خواهد داشت. البته باید توجه داشت که احساس کم‏رویی افراد، همیشه در برابر انسان‏ها متبلور می‏شود و نه حیوانات، اشیا و موقعیت‏های طبیعی و جغرافیایی.
کم‏رویی از دیدگاه بین فرهنگی

کم‏رویی یک پدیده گسترده و متنوعی است که در نزد افراد، خانواده‏ها، جوامع و فرهنگ‏های مختلف معانی متفاوتی دارد. یک کودک یا نوجوان ممکن است از نظر روان‏شناسی‏اجتماعی فردی کم‏رو باشد، اما از نظر خانواده یا مدرسه به عنوان یک کودک یا نوجوان مؤدب و متین تلقی گردد. به عبارت دیگر بعضی‏ها افراد کم‏رو را انسان‏هایی ساکت، مؤدب و محترم می‏دانند و تصور می‏کنند که این افراد، شهروندان سالم و بی‏آزاری هستند و برخی نیز افراد کم‏رو را انسان‏های مطیع، حرف گوش‏کن، مستعد و مقبول اجتماع می‏دانند.
بعضی نیز کم‏رویی را برای دختران امری عادی و صفتی مثبت تلقی می‏کنند و آن را برای پسران یک ویژگی یا منش ناپسند می‏دانند. در حالی‏که کم‏رویی همان‏گونه که پیش‏تر اشاره شد یک معلولیت اجتماعی و مانع رشد مطلوب شخصیت است و برای هر دو جنس امری نامطلوب است.
برخی دیگر کم‏رویی را در افراد، به خصوص در دختران مترادف با حیا و عفت می‏دانند و آن را تایید و تمجید و تشویق می‏کنند،
در حالی‏که «حیا» یکی از برجسته‏ترین صفات انسان‏های متعالی بوده، شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. به بیان دیگر قدرت خویشتن‏داری امری ارادی وارزشمند است و برعکس، کم‏رویی پدیده‏ای کاملا غیر ارادی، ناخوشایند و حکایتگر ناتوانی و معلولیت اجتماعی است.
انتظار این است که در جوامع اسلامی به ویژه در کشور ما با توجه به ارزش‏های والای قرآنی و وظایف و تکالیف شرعی فردی و گروهی، پذیرش مسؤولیت‏های اجتماعی و اتصاف به فضیلت‏های اخلاقی، رشدی متعادل و متوازن داشته باشد. بدون تردید مسلمانان کم‏رو نمی‏توانند در انجام بعضی از وظایف و مسؤولیت‏های اجتماعی خود موفق باشند. فی‏المثل خمیر مایه ایفای وظیفه مهم امر به معروف و نهی از منکر، برخورداری از شجاعت اخلاقی و مهارت در برقراری ارتباط اجتماعی متقابل، مؤثر و مفید است.
کم‏رویی‏واحساس تنهایی

فردی که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست، به طور قابل ملاحظه‏ای کم‏تر از دیگران از روابط اجتماعی بهره می‏برد. چنین فردی نمی‏تواند احساسات خوشایند یا ناخوشایند، ترس‏ها یا نگرانی‏ها و آرزوها یا امیدهایش را با نزدیکان و دوستانش در میان بگذارد و پاسخ‏ها و عکس‏العمل‏های ایشان را دریافت کند. احساس تنهایی نیز همانند کم‏رویی، نوعی ناتوانی اجتماعی است و هر کدام از ما ممکن است در یک موقعیت‏یا شرایط خاص چنین احساسی داشته باشیم. افرادی که دچار احساس تنهایی می‏شوند و این احساس با شدت و مداومت، افکار و رفتار آن‏ها را فرا می‏گیرد، به تدریج از تمایلات اجتماعی و ارتباطات فردی‏شان کاسته می‏شود و از این نظر بعضی از ویژگی‏های افراد کم‏رو را پیدا می‏کنند. کم‏رویی ناتوانی و معلولیت فرد در برقراری ارتباط است و تنهایی مشکل انسان در اثر فقر ارتباطی است و در بسیاری موارد احساس تنهایی به کم‏رویی تبدیل می‏شود.
شایان ذکر است که به دلیل ویژگی‏ها و نیازهای خاص روحی - اجتماعی نوجوانان، ظهور پدیده تنهایی (احساس تنهایی) در بین ایشان به طور فوق‏العاده‏ای بیش‏تر از شیوع این احساس در میان بزرگ‏سالان است. و هم‏چنین این احساس در میان کهن‏سالان به خاطر شرایط خاص اجتماعی و بدنی آن‏ها، فراوان است. به همین خاطر در طول یک هفته لحظاتی که نوجوانان وکهن‏سالان‏احساس تنهایی می‏کنند بیش‏تر از کودکان و بزرگ‏سالان (میان سال‏ها) است. هرگاه چنین احساسی به علل گوناگون، از جمله ناکامی‏های مکرر، نگرانی و اضطراب شدید، رفتار تبعیض‏آمیز والدین یا بی‏مهری‏های فرزندان در برابر والدین مسن و از کارافتاده، واکنش‏های منفی اطرافیان و قطع امید از پیوندهای عاطفی عزیزان، تقویت گردد و فرد عمیقا احساس تنهایی کند، نه تنها همانند افراد کم‏رو دچار ناتوانی یا معلولیت اجتماعی می‏شود، بلکه زمینه افسردگی جدی در وی به وجود می‏آید و ممکن است دست‏به اقدامات غیر عادی و کژروی‏های اجتماعی نظیر گریز از خانه و محل کار، اعتیاد و خودکشی بزند. درصد قابل توجهی از کسانی که خودکشی کرده‏اند یا اقدام به خودکشی می‏کنند، تجارب فراوانی از احساس تنهایی و رها شدگی از طرف صمیمی‏ترین نزدیکان و دوستان خود را داشته‏اند.
بنابراین به طور خیلی جدی می‏بایست افراد مبتلا به این پدیده را اعم از نوجوان و بزرگ‏سال مورد توجه قرار داد و با اتخاذ روش‏های اصلاحی و درمانی مناسب و یا مراجعه به متخصصین مربوطه، مورد درمان و توانبخشی اجتماعی قرار داد.
بدون تردید در دنیای پیچیده امروز، فراوانی ناراحتی‏ها و رنج‏های ناشی از مشکلات ارتباطی و سازگاری اجتماعی مانند اضطراب، افسردگی، کم‏رویی، احساس تنهایی و.. به مراتب بیش از بیماری‏های قلبی است! براساس تحقیقات انجام شده‏بسیاری از ناراحتی‏های قلبی نتیجه فشارهای عاطفی و روانی و روابط ناسالم یا ناموفق بین فردی است و هیچ منشا فیزیکی و بدنی نداشته است.
ویژگی‏های رفتاری افراد کم‏رو

برخی از ویژگی‏های رفتاری کودکان، نوجوانان و بزرگ‏سالان کم‏رو به طور قابل ملاحظه‏ای متفاوت از دیگران بوده و به سادگی قابل تشخیص است.
از نظر زیستی و فیزیولوژیکی نشانه‏ها یا علایم مشترکی در میان غالب افرادی که به طور جدی دچار کم‏رویی هستند مشاهده می‏شود. در این ارتباط می‏توان به علایم فیزیولوژیکی نظیر تشدید ضربان قلب، سرخ شدن چهره، اختلال در ریتم تنفسی، تغییر در تن صدا و... اشاره کرد.
هم‏چنین‏برخی‏رفتارهای اضطرابی و یا رفتارهای روانی - حرکتی (1) در بین کودکان، نوجوانان و بزرگ‏سالان کم‏رو دیده می‏شود. برخی از این ویژگی‏ها مانند گریه کردن، روبرگرداندن از غریبه‏ها و چسبیدن به فرد آشنا بیش‏تر در کودکان کم‏رو مشاهده می‏شود. از دیگر ویژگی‏های افراد کم‏رو می‏توان به موارد ذیل اشاره کرد:
فرار کردن از جمع غریبه‏ها، مخفی کردن خود از انظار اطرافیان غریبه و ناآشنا، خجالت کشیدن و به لکنت افتادن، با حداقل کلمات سخن گفتن، بریده و کم حرف زدن، بیش‏تر عبوس بودن و کم‏تر لبخند زدن، دستپاچه شدن، گوش خود را کشیدن، با انگشتان خود بازی کردن، با لباس خود ور رفتن، از این پا به آن پا شدن، سر را خم کردن و زیر چشمی به غریبه‏ها نگاه کردن، عدم بر قراری ارتباط چشمی مستمر و طبیعی با دیگران، غرق در افکار خود شدن، تمایل به سر و کار داشتن بیش‏تربا کتاب و اشیاء و لوازم مختلف به جای آدم‏ها، علاقه به بازی با کودکان آشنا و کوچک‏تر از خود، عدم برخورداری از یک رابطه دوستانه با آشنایان، با صدای آهسته و غیر طبیعی سخن گفتن، گرفته و نگران بودن، بیزاری از دعوت کردن و دعوت شدن، تمایل به تنها بودن، بیزاری شدید از نگاه‏های نقادانه دیگران، فقر شدید در انگیزه فعالیت‏های اجتماعی، ضعف اعتماد به نفس، عدم برخورداری از ابتکار عمل و ارائه خلاقیت‏های ذهنی، بی‏جرات و بی‏شهامت‏بودن در عین توانایی و قدرت و... .
تاثیر کم‏رویی بر رشد شناختی، عاطفی، روانی، سازش یافتگی اجتماعی و شخصیت
پدیده کم‏رویی به عنوان یک معلولیت اجتماعی، چنانچه به موقع تشخیص داده نشود و درمان نگردد ممکن است آثار نامطلوبی به همراه داشته باشد و رشد شناختی، عاطفی و روانی و اجتماعی فرد را به طور جدی‏متاثر کند. در این‏جا به صورت‏مختصروفهرست‏وار به بعضی از تاثیرات سوء کم‏رویی بر روند رشد شناختی،قدرت هوشمندی، رشدشخصیت‏و ویژگی‏های عاطفی و روانی افراد کم‏رو اشاره می‏کنیم:
بعد شناختی: در بسیاری از مواقع هوش و استعداد سرشار در پس ابرهای تیره کم‏رویی پنهان می‏ماند. به عبارت دیگر بعضی از کودکان و نوجوانان کم‏رو به رغم آن‏که‏ممکن است فوق‏العاده تیزهوش و سرآمد باشند، اما قدرت هوشمندی ایشان توسط دیگران، به خصوص معلمان به طور واقع‏بینانه مورد ارزیابی‏قرار نمی‏گیرد. کم‏رویی پایدار می‏تواند منجر به یک ترس و تنش عمومی شود و کودک یا نوجوان کم‏رو، اعتماد به نفس و جرات تجربه هیچ کار تازه‏ای را پیدا نکند و در نتیجه عملکردو پیشرفت اوبه‏طور جدی و معنی‏داری پایین‏تر از سطح توانایی‏اش ظاهر گردد. به کلام دیگر همیشه فاصله‏ای قابل توجه بین‏توان‏بالقوه‏و توان بالفعل افراد کم‏رو وجود دارد.
کم‏رویی‏موجب افزایش فوق‏العاده خودتوجهی و اشتغال ذهنی فرد کم‏رو نسبت‏به واکنش‏های خویش می‏شود، به گونه‏ای که شخص از هرگونه تفکر مولد و خلاق و ارتباط برتر باز می‏ماند، چرا که خلاقیت متضمن برخورداری از شخصیتی سالم، پویا و فعال است و کودکان و نوجوانان خلاق عموما افرادی کنجکاو، جست‏وجوگر، انعطاف‏پذیر، صریح الکلام، شجاع، راحت و بی‏تکلف، گشاده رو و متبسم هستند. بنابراین کم‏رویی قدرت تفکر خلاق و خلاقیت فرد را محدود می‏کند. این‏جاست که سنگینی بار تربیت صحیح بیش‏تر می‏شود و وظیفه پدری یا مادری ایجاب می‏کند که موانع رشد همه جانبه فرزندان را رفع کرده و زمینه رشد بیش‏تر و فردای بهتر آن‏ها را فراهم سازند.
بعد عاطفی، روانی و اجتماعی: افراد کم‏رو غالبا دچار اضطراب، افسردگی و احساس تنهایی بوده، در برقراری و حفظ پیوندهای عاطفی با مشکل جدی مواجه هستند. کم‏رویی مانع اصلی رشد مطلوب عاطفی و روانی فرد است.
در افراد کم‏رو ترس از غریبه‏ها ممکن است‏به تدریج تعمیم یابد و باعث‏شود که آنان از هر چیز تازه و متفاوتی بترسند. این امر می‏تواند محصور کننده فرد در میان دیواره‏های احساسات بازدارنده باشد و زمینه رشد نابهنجار روانی - اجتماعی وی را فراهم کند. چنین فردی نمی‏تواند همسری خوب و سازگار، پدری مهربان و مربی و شهروندی سازگار باشد و در نتیجه از زندگی لذتی نخواهد برد.
افرادکم‏رو سهم چندانی در گروه‏های همگن ندارند و یا در صورت عضویت در گروه‏های اجتماعی، حضوری انفعالی و غیر فعال خواهند داشت. گرچه معمولاافرادکم‏روبه‏خصوص به خاطر تبعیت پذیری و فرمانبری بی کم و کاست، از سوی اعضای گروه طرد نمی‏شوند، اما باید اذعان داشت‏که‏غالباموردکم‏توج ی واقع می‏شوند و در نتیجه چنین‏نقش غیر فعال گروهی و سازش یافتگی ضعیف، از کسب یادگیری‏ها، مهارت‏ها و تجارب مؤثر فعالیت‏های اجتماعی محروم می‏مانند.
کم‏رویی باعث می‏شود که فرد در عین این‏که بعضا از نظر صلاحیت‏های علمی، فکری و اخلاقی، قابلیت‏هاوکفایت‏های،فردی برتر از هم‏سالان، دوستان، هم‏گروه‏ها و هم‏کلاسی‏های خود است، اما نتواند رهبری گروه را عهده‏دار شود، در حالی‏که فرصت رهبری گروه،ازتجارب ارزشمند رشداجتماعی و از عوامل مؤثر افزایش اعتماد به نفس است.
از آن‏جا که فرد کم‏رو غالبا می‏ترسد که با دیگران به ویژه مخاطب‏های ناآشنا، تازه واردها و غریبه‏ها صحبت کند، بالطبع دیگران نیز با او کم‏تر سخن می‏گویند، به قول معروف:
تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد.
بنابراین قلت ارتباطات کلامی و روابط اجتماعی، موجب می‏شود که کودک، نوجوان یا فرد بزرگ‏سال کم‏رو دچار نوعی خود محصوری (زندگی در یک چارچوب بسته) شود و از زندگی فعال و خوشایند اجتماعی محروم بماند.
معمولا افراد کم‏رو نسبت‏به خود همان قضاوتی را ندارند که دیگران نسبت‏به ایشان دارند (افراد کم‏رو خود را بسیار کم‏تر از آنچه هستند، می‏بینند.) چون ارزشیابی صحیح از خود نشانی از سازگاری اجتماعی است، بنابراین خود پنداری ضعیف، بینانگر رشد معیوب شخصیت و وجود عقده خطرناک حقارت است و همین عقده حقارت است که ریشه بسیاری از حسادت‏ها و اختلافات خانوادگی به شمار می‏آید.