جدایی افغانستان از ایران

23ژانویه سال 1857 (بهمن 148 سال پیش) یک روز تاریک دیگردر تاریخ طولانی و پر رویداد میهن ما بود . در این روز نیروهای اعزامی انگلستان به ریاست « اوت رام » پس از 23 روز حمله ، بندر بوشهر را تصرف کردند تا دولت تهران مجبور به صرفنظر کردن از شهر هرات و غرب افغانستان امروز شود که از زمان تاسیس کشور ایران به دست کوروش بزرگ همیشه بخشی وفادار از ایران و کانون فرهنگ و ادب ما و برای مدتی نیز شاهزاده نشین ایران و مقر حکومت خراسان بود و شاه عباس پیش از احراز سلطنت در آن شهر که در همان جا به دنیا آمده بود می زیست . این قسمت از ایران در عهد باستان « آریانا » خوانده می شد . افغانستان نامی است که انگلیسی ها بر ایران خاوری گذاشته اند .
دوست محمد خان حاکم کابل پس از امضای پیمان پیشاورمورخ سی ام مارس سال 1955 با انگلستان به تحریک این دولت و برخلاف روش گذشته خود به تشویق حاکم هرات به تمرد از دولت ایران پرداخت . ناصر الدین شاه که در همان زمان به تمرد و سرکشی خان خوارزم (ترکمنستان امروز ) پایان داده بود حسام السلطنه را با لشکر خراسان و چند واحد نظامی از تهران ، گرگان و کرمان (سربازان مستقر در ارگ بم ) مأمور گوشمالی حاکم هرات کرد که با اعتراض شدید لندن روبرو شد . چون تهران توجه نکرد ، انگلستان با به رسمیت شناختن فوری مرزهای افغانستان که خود در لندن ترسیم کرده بود ، روابطش را با تهرات قطع و اول نوامبر 1856 به ایران اعلان جنگ داد و بار دیگر به آبهای ما کشتی توپ دار و تفنگ دار روانه ساخت ایران که بر اثر مداخلات سیاسی قدرتهای اروپایی امکان (در حقیقت اجازه ) نیافته بود نیروی دریایی موثر و توپخانه ساحلی داشته باشد موفق به بازداری ناوگان اعزامی انگلستان که از هند به حرکت در آمده بود نشد و این ناوگان از اول ژانویه به گلوله باران کردن بوشهر دست زد ، اما بر اثر ایستادگی مردم محل 23 روز طول کشید تا بتواند تفنگ دار در ساحل مستقر سازد . انگلستان که چنین مقاوت میهن دوستانه ای را انتظار نداشت خرمشهر را هم زیر حمله گرفت و اهواز را مورد تهدید نظامی قرار داد که دولت بی خبر تهران ار معارضات قدرتهای اروپایی با یکدیگر و بی اعتماد نسبت به احساسات میهنی ایرانی و نیز نا آگاهی نظامی از دشواری پیشروی سریع یک نیروی خارجی بدلیل وسعت کشور و کوهستانی بودن آن تسلیم اراده لندن شد و طبق توافق پاریس که با میانجی گری رئیس وقت کشور فرانسه انجام شد از اصلی ترین قطعه ایران صرفه نظر کرد ! باید دانست که قرارداد مربوط به هرات به دولت ایران اختیار داده است که درصورت احساس خطر و وجود تحریکات نظامی علیه خود در افغانستان غربی ( نزدیک مرزهای دو کشور ) بتواند نیرو به سرزمین بفرستد و این نیرو تا قطع خطر و تحریکات در آنجا دست به عملیات بزند و باقی بماند . انگلیسی ها بعداً تلاشهای دیپلماتیکی فراوان کردند تا بصورتهای دیگر بهانه برای بلااثر گذاشتن این قسمت از قراداد هرات از جمله با امضای پیمان سعد آباد و قرداد دو جانبه عدم تعرض میان ایران و افغانستان بتراشند ولی موفقیت نداشتند . انگلیسها از سال 1919 تلاشهای مشابهی در مورد بی اثر ساختن قردادهای قبلی عثمانی و ایران بر سر برخی از مناطق شرق دجله به عمل آوردند و استالین نیز با ساختن جمهوری آذربایجان خواست که ایران نتواند روزگاری قراداد استعماری ترکمنچای را که نتیجه شکست نظامی و تعرض روسیه تزاری بود باطل اعلام کند و ...
می دانیم که قردادهای نتیجه شکست نظامی (تحمیلی و اضطراری ) پس از فراهم شدن فرصت ، قابل اعراض و اعتراض هستند .