نابغه بداخلاق بدادا!!


شان پن/ بهترین بازیگر مرد
با شنیدن نام شان پن چه چیزی به ذهن متبادر می‌شود؟ شاید اولین چیزی که به ذهن می‌رسد تصویر یک آدم پرخاشگر و عصبی باشد. بعد از آن یادمان می‌آید که او بازیگر خوبی است. کمی ‌بعدتر شاید به این نتیجه برسیم که پن بازیگر بی‌نظیری است.


شان پن بدون کوچک‌ترین تردیدی یکی از بهترین بازیگران حال حاضر سینمای جهان است. او بازیگری است که در فیلم‌هایش کاملا ً در شخصیت مورد نظر حل می‌شود و اصلا ً نمی‌شود او را شناخت. ویژگی‌ای که در بهترین بازی آل پاچینو و داستین‌ هافمن به یاد می‌آوریم. اما چیزی که شان پن را به شمایلی شاخص در ‌هالیوود تبدیل کرده یاغی بودنش است. پن همیشه در آرام‌ترین شخصیت‌هایی هم که نقش‌شان را بازی کرده نوعی عصبیت و پرخاشگری را به مخاطب انتقال می‌دهد. او در زندگی واقعی خود به همه چیز و همه کس اعتراض دارد و این معترض بودن به بخش لاینفک شخصیت سینمایی و اجتماعی‌اش تبدیل شده است. او اصولا ً آدم بی ملاحظه و بددهنی است که با شدیدترین الفاظ اعتراض اش را بیان می‌کند. بدون کوچکترین ترسی سیاست‌های جنگ‌طلبانه دولت آمریکا را زیر سؤال می‌برد و مواضع خلاف عرف جامعه آمریکا را بدون ملاحظه به زبان می‌آورد. این شخصیت همیشه معترض و طلبکار به نوعی یادآور یاغی گری مارلون براندو و جیمز دین است که در دهه اول به خاطر همین ویژگی خود مطرح شدند و بعد حرف از قدرت بازیگری شان به میان آمد.

نگاهی به کارنامه سینمایی پن یک نکته جالب را به ما نشان می‌دهد. او تقریبا ً در گیشه فیلم پرفروشی نداشته. حتی شاید خیلی‌ها نام فیلم‌های او را هم به یاد نیاورند. اصلا ً کسی یادش هست او در «تلفات جنگ» و «راه کارلیتو» با دی پالما کار کرده یا در «ما فرشته نیستیم» هم بازی رابرت دنیرو بوده است؟ کسی بازی دیدنی او در برابر آل پاچینو در «راه کارلیتو» را به یاد دارد؟


گرچه به خاطر ازدواج و طلاق اش از مدونا تا حدودی معروف شده بود اما به نظر می‌رسد بازی در«آخرین گام‌های یک محکوم به اعدام» به کارگردانی تیم رابینز باعث شد تا علاقه‌ندان به سینما نام او را به خاطر بسپارند. پس از آن حضور در فیلم «بازی» روبروی مایکل داگلاس تثبیت همان شخصیت عصبی و معترض بود. اما بازی استثنایی‌ش در «پیچ تند/ چرخش کامل» کاملا ً جایگاه او را به عنوان بازیگری فوق‌لعاده مستحکم کرد. هیچ کدام از این فیلم‌ها و فیلم‌های بعدی‌ش فروش خوبی نداشتند اما محبوبیت پن روز به روز افزایش می‌یافت؛ چه در میان اهالی روشنفکر سینما و چه در میان علاقه‌ندان عادی. بازی او در نقش یک پدر عقب ماندۀ ذهنی در «من سام هستم» او را نامزد اسکار کرد و دو سال بعد در حالی که کمتر کسی می‌توانست به نبوغ بازیگری‌اش اشاره نکند به خاطر «رود میستیک» به کارگردانی کلینت ایستوود برنده اسکار شد. اسکار بردن پن در آن سال اتفاق بسیار عجیبی بود. آکادمی ‌هرگز به یاغیان بی‌کله‌ای مثل پن اسکار نمی‌داد مگر اینکه تغییر روشی در رفتارشان دیده باشد یا بازی‌شان آن قدر چشمگیر باشد که نتوان از آن چشم پوشی کرد. به نظر می‌رسید علاقه وافر آکادمی ‌به ایستوود از یک طرف و وجه هنری پن در میان اهالی سینما چاره ای برای آکادمی ‌باقی نگذاشت. پن اسکار برد ولی رفتارش چندان هم تعدیل نشد. او کماکان همان شخصیت معترض و عصبی را در فیلم‌هایش بازی می‌کند و این رفتار را به زندگی خود هم تسری می‌دهد. بازی در فیلم «میلک» فقط از عهده آدم بی کله و نابغه ای مثل پن برمی‌آمد دقیقا ً مشابه بازی باورنکردنی اش در «21 گرم». دومین اسکاری که پن برد به نظرم نشانه استیصال‌ هالیوود در برابر نبوغ بازیگری است که به هیچ وجه نمی‌توان از او چشم پوشید (شاید مشابه اتفاقی که سال‌ها قبل در مورد مارلون براندو هم رخ داد). موفقیت پن در سینمای بی رحم ‌هالیوود فقط و فقط مرهون قدرت بازیگری‌اش است. او کاملا ً فاقد تیپ و قیافه کلاسیک یک ستاره ‌هالیوودی است، حتی می‌توان گفت ژولیده و بد قیافه است. فیلم پرفروشی هم نداشته اما بین علاقه‌مندان سینما محبوب است. فیلم‌های کارنامه بازیگری او مملو از آثار کمابیش روشنفکرانه و خارج از محور تجاری ‌هالیوود است. تنها فیلم واقعا ً تجاری پن «مترجم»نیکول کیدمن که او هم همزمان با او اسکار برده بود هم بازی شد. فیلم را سیدنی پولاک فقید کارگردانی کرد اما «مترجم» برخلاف تمام گمانه زنی‌ها فروش خیلی بالایی نداشت. پن در این فیلم هم همان شمایل ضد ستاره خود را حفظ کرده بود اما به رغم بازی عالی‌اش تکیلفش در فیلم با خودش معلوم نبود.
است که بلافاصله پس از اسکار بردنش بازی کرد و در آن با

شان پن، یک ستاره ‌هالیوودی به معنای مطلق کلمه است. ستاره ای که ‌هالیوود از او بدش می‌آید اما نمی‌تواند انکارش کند. انگار وودی آلن که در فیلم «بد جنس و دوست داشتنی»، پن را هدایت کرده بود درباره خودش و او بهترین توصیف ممکن را کرده است: «‌هالیوود از من متنفر است چون من عاشق موسیقی جز و شان پن هستم.»