کهن ترين دژ نظامی درگيلان کهن ترين دژ نظامی درگيلان
غبار فراموشى
بركهن ترين دژ نظامى گيلان








در بيست كيلومترى جنوب شرقى شهرستان فومن و بر ارتفاعات بلند منطقه رشت قلعه اى وجود دارد كه متعلق به دوره ساسانيان بوده و پس از گذشت قرنها، زير باران و برف همچنان سر پا مانده و زمانى معظم ترين دژ نظامى گيلان به شمار مى رفت.
برخى از ساكنين منطقه به اين شايعه باور دارند كه اين قلعه را «جن ها» بنا كرده اند. آنها در باور خود، اظهار مى دارند هيچ بنايى كه توسط آدميزاد بنا شده باشد، نمى تواند اينقدر دوام بياورد. بر اساس تحقيقات انجام شده، اين دژ عظيم كه به قلعه روخان (رودخان) موسوم است، طى وقايع و رويدادهايى كه پس از دوره ساسانى به وقوع پيوست، تخريب شد، اما در قرن ۵ و ۶ هجرى قمرى و در زمان حكومت سلجوقيان تجديد بنا شد و به همين جهت در شمار قلاع اسمعيليه مشهور است. اين مكان تاريخى يكى از ديدنى ترين نقاط استان گيلان محسوب مى شود كه در صورت انجام اقدامات اساسى براى مرمت و بازسازى و نيز معرفى و شناسايى آن قابليت فراوانى براى جذب توريستهاى داخلى و خارجى پيدا مى كند.
به تعبيرى، بناى قلعه رودخان يكى از عجايب هفتگانه گيلان به شمار مى رود و به روخان شفت و قلعه حسامى كه به حسام الدين بن امير منسوب است، نيز شهرت دارد.
الكساندر شودزكو (خودچكو) محقق روسى (لهستانى الاصل) كه در سال ۱۸۳۰ ميلادى در گيلان به بررسى و تحقيق پرداخته، در بازديدى كه از قلعه روخان داشته، آورده است: «قلعه روخان دژى است بر بالاى كوهى در قسمت علياى رودخانه اى به همين نام، روى آن از سنگ و آجر است، طرفين در ورودى دو برج مستحكم دفاعى است و بر بالاى دروازه اصلى ورودى كتيبه اى است.» اين كتيبه كشف و خوانده شد و در حال حاضر در موزه رشت نگهدارى مى شود.
بر اساس تحقيقات به عمل آمده از قلعه روخان كه مدتها مقر حاكميت سلاطين غرب و جنوب غربى گيلان بود تا قرن دهم هجرى قمرى نامى در اسناد و مدارك تاريخى ديده نمى شود.
سلاطين اسحاقوند كه ۵۵۰ تا ۱۰۰۲ هجرى قمرى بر قسمت اعظم اين مناطق حكمروايى داشته اند و نسبت خود را به اشكانيان مى رساندند، از اين قلعه با توجه به موقعيت دفاعى ممتاز و سوق الجيشى به عنوان مقر فرمانروايى خود استفاده كرده و به دفعات نيز در تجديد و مرمت آن همت گماشته اند، به طورى كه در سال ۹۱۸ (ه . ق) به امر حسام الدين تجديد بناى آن آغاز شد و در سال ۹۲۱ (ه . ق) به اتمام رسيد.
مصالح به كار رفته در بنا بخصوص در پى و ديوارهاى خارجى آن از سنگ بادبر و محوطه هاى داخلى و قراولخانه ها و برجك ها از آجر و ملاط و ساروج است، در ساخت ديوارهاى خارجى و بناهاى حاشيه قلعه از پستى و بلندى كوه تثبيت شده و وسعت آن حاكى از اهميت فراوان قلعه است. ورودى قلعه از سمت شمال است كه بعد از هشتى وارد محوطه قلعه مى شوند. در اطراف قلعه ۱۶ قراولخانه و دو ارك وجود داشته است، ارك اصلى در منتهى اليه ضلع غربى قلعه قرار دارد و قراولخانه ها به صورت دو طبقه با نورگيرها و روزنه هاى متعدد بر محيط اطراف مسلط اند.
گفته مى شود قلعه در دو طبقه طراحى شده بود، اما اكنون چيزى از طبقات زيرزمينى موجود نيست.
شرايط اقليمى و رطوبت بسيار زياد كه در رويش گياهان خودرو و درختان تنومند چندصد ساله مؤثر بوده است، عامل اصلى در تخريب اين بنا به شمار مى رود. قراولخانه ها و قسمتهاى حساس قلعه در قشرى از خزه ها و پيچك ها پنهان شده و درحال حاضر به جز شاه نشين و ارك آن كه در حال خرابى و نابودى است، بقيه قلعه شامل قسمتهايى از قراولخانه ها و اماكن مخصوص نگهبان و برجك ها و تركش هايى كه به صورت افقى و مايل، حفاظت و امنيت قلعه را تضمين مى كرده اند، نسبتاً سالم و قابل ترميم هستند. به گفته كارشناسان در طرح احيا و تجهيز قلعه روخان، ساخت جاده براى دستيابى به محوطه تاريخى قلعه ضرورى است.
از روستاى قلعه روخان پس از گذر از «حيدرآلات» مسير مالرويى به طول ۴ كيلومتر به منتهى اليه دره قلعه روخان مى پيوندد. اين مسير از حاشيه رودخانه سيلابى و صخره اى مى گذرد كه مناظر زيباى طبيعى آن هر بيننده اى را مسحور صنع آفرينش مى كند.
اين قلعه از هدايت خان حكمران فومن در دوره كريمخان زند به حال خود رها و به طور كلى متروك شد، عوامل گياهى و درختان قطور كه سراسر قلعه را در خود فرو برده اند، در فرسايش عناصر معمارى و ريزش برج و بارو و قراولخانه ها تأثير زيادى داشته است. همچنين وجود پرتگاههاى عميق، قراولخانه هاى مطبق، تقسيم بندى مواضع نگهبانى، ديوارهاى بلند و دفاعى، همه و همه حكايت از موقعيت استراتژيكى قلعه دارد، نشان مى دهد صدها سال پيش اجداد ما از اصول پيشرفته علمى و دفاعى بهره مند بوده اند.
در آخرين روز از مهرماه سال ۸۰ از سوى منابع مسؤول شروع عمليات اجرايى فاز دوم قلعه روخان اعلام شد. بر اساس اين اعلام در فاز دوم بايد راه توريستى منتهى به قلعه تعريض، شن ريزى و آسفالت مى شد و براى اين منظور ۶۰۰ ميليون ريال از سوى سازمان ايرانگردى و جهانگردى وقت اختصاص يافت ولى از وضعيت اجراى اين پروژه خبرى منتشر نشده است.
يكى از كارشناسان باستان شناسى اداره كل ميراث فرهنگى اظهار مى دارد نخستين كاوش و پژوهشهاى باستان شناسى در سال ۱۳۷۹ به سرپرستى رضا صدر كبير انجام شد، دومين فصل كاوش در سال ۸۲ را شخصاً انجام دادم با اين هدف كه قدمت دقيق قلعه معلوم شود، شناسايى آثار باستانى در قسمتهاى ناشناخته پيگيرى و براى مشخص كردن لايه هاى استقرارى قلعه اقداماتى صورت گرفت.
شهرام رامين ادامه مى دهد: اين برنامه با حفارى و خاكبردارى در جهت غرب قلعه از بيستم خردادماه تا چهارم مردادماه ۸۴ به مدت ۴۵ روز ادامه يافت و به طور كلى منطقه شمال غربى و جنوب غربى آن پاكسازى شد. همچنين در قسمت شرق نيز ده گمانه آزمايشى زده شد كه اطلاعات بسيار مفيد و سودمند، اما ناكافى ارائه داد.
شهرام رامين خاطرنشان مى كند: در ميان آثار به دست آمده از كاوش و گمانه زنى فصل اخير، غير از آثار معمارى، سفال بيشترين و اصلى ترين يافته هاى فرهنگى را به خود اختصاص مى دهد. از لحاظ پراكندگى مكانى، نظم و ترتيب خاصى در پراكندگى سفال ديده نمى شود، قطعات سفال هم در داخل سازه ها، هم بر سطح پله ها و در گمانه هاى كاوش به دست آمدند. اما برخى از نقاط داراى سفال كمتر و برخى ديگر مقادير بيشترى سفال داشتند. به هنگام كاوش در سازه حدود ۱۲ كيسه فقط از اين سازه كه مساحت زيادى ندارد، سفال جمع آورى شد. حال آنكه در بعضى نقاط تنها چندين تكه به دست آمد.
اين كارشناس باستان شناس شباهت شكل، ساختار و تزئينات سفالها را در مطالعه مربوط به كاوش و پژوهش پيرامون اين قلعه مؤثر مى داند و ادامه مى دهد در ميان هزاران قطعه به دست آمده، تنها تعداد معدودى از آنها ارزش مطالعاتى داشته اند كه شايد يكى از دلايل آن، كاركرد توافقى قلعه باشد كه ضرورتى در عقيده و توليد و وارد كردن انواع و اقسام ظروف سفالى احساس نمى شد و ساكنين قلعه تنها به توليد و استفاده از ظروف سفالين خاص بسنده مى كردند.
شهرام رامين مى گويد كه قدمت سفالهاى به دست آمده به دوره ايلخانى (سده ۷ و ۸ هجرى) مى رسد.
به گفته اين كارشناس، از چند سال قبل اقداماتى در جهت ترميم و بازسازى قلعه صورت گرفته كه از جمله اين اقدامات، مى توان از پاكسازى و علف زدايى از محوطه اثر، تهيه مدارك فنى مربوط به بخشهاى ميانى، تجهيز كارگاه و انجام حفاظتهاى اضطرارى و موضعى، مرمت قسمتى از برجهاى ورودى و ضلع شمالى، ترميم سقف قسمتهايى از بخش ميانى، رطوبت زدايى از بنا، ساخت درها و پنجره هاى چوبى، نصب تأسيسات برقى، بندكشى فضاهاى داخلى و تهيه و نصب تابلوهاى راهنما شامل ويژگيها و تاريخچه بنا و موقعيت آن نام برد.
به هر حال به نظر مى رسد مرمت و بازسازى كامل قلعه روخان و راههاى منتهى به آن و نيز انجام كارهاى فرهنگى و تبليغى براى شناساندن اين كهن ترين دژ نظامى گيلان و تبديل آن به يك منطقه توريستى و تحقيقاتى راه درازى در پيش باشد