-
مدیر بازنشسته
چمبلوك يا همان نيشگون
چمبلوك يا همان نيشگون
چمبلوك نام ستوني بود كه چندي پيش از طريق آن برخي گلايههايم از اوضاع اجتماعي و ...را از زبان پيرزني به نام ننجان، به گويش گرگاني در نشريات مطرح ميكردم.
در اين بين و پس از قطع تدريجي همكاريم با نشريات، گاه كه اتفاقي با برخي صحبت ميكردم از مطالب ستون مذكور ابراز رضايت ميكردند. (البته ريا نشود آنها نميدانستند من نويسنده آن ستون هستم)
اين تشويقها، سبب ايجاد انگيزه به جهت نوشتن خاطراتو داستانها با گويش گرگاني و چاپ آن به صورت كتاب شد.
از اين رو در هنگام نوشتن، سعي كردم بسياري از سنتها و عادتهاي نسل قديم و جديد را در بستر اتفاقات روزمره گرگان تلفيق كرده، تا اثر اثري جذاب از كار درآيد.
و به عنوان نمونه آنكه؛ در چمبلوك ميشد هم نونو ماست غروبهاي ۵شنبه ميدان عباسعلي را يافت و هم عادت تكيه به ماشين و نگريستنها در باباطاهر را. هم از ولي برك سخن بر زبان رانده شد و هم از آن روزها كه پاركشهر ما را حصاري در بر گرفته بود. هم به آن زلزله وحشتناك ساعت ۱ نيمه شب مهر ۸۴ پرداخته شده بود و هم آن زمان كه تفرجگاه گرگانيها سبزهميدان حول و حوش مولنروژ و ۵آذر بود. هم از شبهاي چهارشنبهسوري گفتهبودم و هماينكه اگر ناهارخوران نبود چه برسر ما ميآمد و هم از حنابندانهاي گرگان و قند شكستن بر سر سفره عقدو .... .
-
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن