آشنایی با تاریخچه کامل نرم افزار ویراشگر تصویر فتوشاپ PhotoShop شرکت Adobe فتوشاپ PhotoShop سال‌هاست كه پرفروش‌ترين نرم‌افزار ويرايشگر تصاوير نقشه‌بيتي در سراسر دنيا محسوب مي‌شود و آن‌چنان معروف و محبوب شده كه به استانداردي براي برنامه‌هاي ويرايشگر عكس تبديل شده است. اين نرم‌افزار به عنوان يكي از بزرگترين منابع در‌آمد شركت ادوبي Adobe هر ساله سود سرشاري را به سوي اين شركت معتبر نرم‌افزاري سرازير مي‌كند. اما همين فتوشاپ غول‌پيكر امروزي، در ابتداي كار محصول بسيار كوچكي بود كه اگر استعداد و تلاش تعدادي از دانش‌آموختگان دانشگاه ميشيگان نبود، شايد هرگز به موقعيتي اين‌چنين نمي‌رسيد. هنوز هم ادوبي در نزد بسياري از گرافيست‌ها به عنوان "سازنده‌ فتوشاپ" معروف است و كمتر كسي از كاربران معمولي مي‌داند كه شركت ادوبي در ابتدا تنها يك توزيع كننده‌ فتوشاپ بوده است. تاريخ بالندگي فتوشاپ پر است از فراز و نشيب‌هايي كه دانستن آن آموزنده و جالب است و اين مقاله حاوي دوره اي ده ساله (يعني از 1990 تا 2000) از اين تاريخ است. به عبارتی یک مقاله جامع در مورد تاریخچه کامل نرم افزار ویراشگر تصویر فتوشاپ PhotoShop شرکت Adobe که باهم مرور می کنیم . از دست ندهیم!!! آغاز داستان‌ نرم افزار ویراشگر تصویر فتوشاپ PhotoShop سال‌ها پيش در پاييز سال 1987 Thomas knoll، دانشجوي دكتراي رشته Computer Vision در حال كار روي برنامه‌اي بود كه بتواند تصاوير طيف خاكستري كامپيوتري را روي مانيتور‌هاي سياه‌و‌سفيد نقشه‌بيتي به نمايش درآورد. اين برنامه به نوعي سرگرمي دوره‌ دانشجويي نول محسوب مي‌شد كه فارغ از درس‌هاي دوره‌ دكتري، در خانه خود و روي كامپيوتر مك پلاس خانگي‌اش روي آن كار مي‌كرد. اين كد برنامه به هيچ وجه مربوط به رساله‌ پايان‌نامه‌ نول نمي‌شد و خود او نيز در اوايل كار هرگز فكر نمي‌كرد كه اين برنامه‌ ساده او قرار است روزي به بزرگترين نرم‌افزار ويرايش تصوير تبديل شود. رشد و نمو نرم افزار فتوشاپ PhotoShop اين برنامه نظر John، برادر نول را جلب كرد. جان در آن زمان در شركت بزرگ (Industrial Light and Magic (ILM در مارين كانتري كاليفرنيا مشغول به كار بود. ILM مركز جلوه‌هاي ويژه تصويري در شركت عظيم لوكاس فيلم بود كه در آن زمان بزرگترين و معتبرترين شركت فيلم‌سازي به شمار مي‌رفت. با تهيه فيلم جنگ‌هاي ستاره‌اي، لوكاس فيلم ثابت كرده بود كه جلوه‌هاي تصويري كار‌آمد مي‌توانند با تركيب شخصيت‌هاي خيالي و داستاني دور از ذهن، به يك پديده در دنياي سينما تبديل شوند. در پي موفقيت عظيم آن فيلم، همه در پي يافتن راه‌حل‌هاي ديجيتالي براي چنين مقاصدي بودند و به همين علت جان نيز به محض اطلاع از پروژه‌ برادرش، از او خواست كه از برنامه‌اش براي توليد تصاوير ديجيتالي استفاده كند. اين برنامه‌ ساده Display نام داشت آغاز فتوشاپ PhotoShop نمايش تصاوير ديجيتالي توسط اين برنامه‌ نتيجه‌ خوبي را به دنبال داشت كه نقطه‌ سرآغاز كار اين دو برادر شد. خود جان چنين تعريف مي‌كند: "من نمي‌دونستم چطور مي‌شه از Display استفاده كرد. وقتي براي اولين بار يك عكس سياه و سفيد رو با اون باز كردم، از جان پرسيدم آيا مي‌تونه كد برنامه‌ رو جوري تغيير بده كه تصاوير رو با فرمت‌هاي ديگه هم ذخيره كنه؟! اگهDisplay مي‌تونست چنين كاري كنه اونوقت من مي‌تونستم با اون از عكس برنامه‌هاي ديگه خروجي بگيرم. من چندتا عكس رو كه از كامپيوترهاي لايت اند مجيك آورده بودم، توي Display باز كردم. اما روي كامپيوتر من خيلي تيره نمايش داده شدند. بنابراين دوباره از توماس پرسيدم: ميتوني كاري كني كه اين عكس‌ها كمي روشن‌تر بشن يا مثلا مقدار شفافيت اونها رو تغيير بدي؟" همين سوال ساده سر‌آغاز كار بر روي نرم‌افزاري شد كه امروزه آن را با نام فتوشاپ مي‌شناسيم. جان توسط پدرش كه در دانشگاه ميشيگان سمت استادي داشت، ترتيب سفارش يك كامپيوتر Macintosh II را كه اولين مدل رنگي محسوب مي‌شد داد. به محض خريداري اين كامپيوتر، نول دوباره شروع به كار روي برنامه كرد، به نوعي كه بتواند روي مانيتورهاي رنگي نيز كار كند. آن دو به مدت چند ماه به طور مداوم روي اين پروژه كار كردند تا بتوانند قابليت‌هاي نمايشي آن را افزايش دهند. در همان زمان به اصرار جان، توماس كدهاي مخصوص خواندن و ذخيره‌كردن فرمت‌هاي مختلف رنگدانه‌ها را به برنامه‌اش اضافه كرد كه همان كد‌ها سال‌ها بعد تبديل به فيلترهاي plug-in تصويرهاي نقشه بيتي شدند. توماس پس از مدتي كار روي برنامه‌اش موفق به ساخت ابزار منحصر به‌فرد محدوده‌ انتخاب (Selection Tool) شد كه بدون اينكه لبه‌هاي زمخت و ناهموار ايجاد كند، قابليت جدا كردن مناطق رنگي را داشت. او همچنين توانست قابليت‌هاي فوق‌العاده‌اي مثل Levelها را براي تنظيم تناليته‌ تصوير، Hue and Saturation را براي تنظيمات رنگي و نيز قابليت‌هاي رنگ‌آميزي را براي تغيير رنگ مناطق مورد نظر در تصاوير نقشه‌بيتي فراهم كند. یک ترقی در فتوشاپ در تابستان 1988 بود كه جان بالاخره به اين نتيجه رسيد كه كاربرد برنامه‌ ساخته شده به حدي از انتظار رسيده است كه بتوان از آن به عنوان يك محصول تجاري استفاده كرد. توماس از اين فكر جان شگفت زده شد:" جداً فكر مي‌كني بتونيم اين برنامه رو به كسي بفروشيم؟ من كه فكرش رو نمي‌كنم. " جان با خوش‌بيني برادرش را متقاعد كرد كه اين كار اصلا دور از ذهن نيست و به او قول داد كه سعي‌اش را مي‌كند تا از برنامه‌ ساخته شده، يك نرم‌افزار تجاري بسازد. جان راست مي‌گفت. فروش چنين برنامه‌اي به همين سادگي‌ها نبود و كار بسيار زياد‌تري لازم داشت تا به چنين نتيجه‌اي برسد. اما جان دست‌بردار نبود. فکر فروش و اندیشه برتری فتوشاپ در دنیای دیجیتال در همان زمان بود كه جان در نشريه MacWeek آگهي تبليغ نرم‌افزار ويرايشگري را ديد كه PhotoMac نام داشت. ديدن آن آگهي باعث شد كه جان بيشتر در فكر فروش نرم‌افزار خودشان بيفتد. به همين علت براي تحقيق پيرامون نرم‌افزار جديد راهي همايش SIGGRAPH شد. نتيجه‌ همايش براي او رضايت‌بخش بود. طوري كه خود او مي‌گويد"ما هيچ نگراني‌اي از آن نرم‌افزار نداشتيم. برنامه‌ ما قابليت‌هاي بزرگي داشت كه PhotoMac فاقد آن‌ها بود" و درحقيقت تعجب كرده بود كه برنامه‌اي با چنين قابليت‌هاي سطح پاييني مي‌تواند فروخته شود! توماس بارها و بارها نام برنامه‌ خودشان را تغيير داد و هر بار كه نام جديدي براي آن برمي‌گزيد چيز ديگري نظرش را جلب مي‌كرد و باعث مي‌شد دوباره آن را تغيير دهد. دقيقا مشخص نيست نام فتوشاپ از كجا گرفته شد. به نظر مي‌رسد اين نام را يكي از افراد مورد اعتماد او به وي پيشنهاد داد و در حقيقت اين نام آخرين نامي بود كه برگزيده شد و روي نرم‌افزار مورد نظر باقي ماند. تولد نرم افزار ویراشگر تصویر موسوم به فتوشاپ‌ photoshop پس از نام‌گذاري نرم‌افزار، جان شروع كرد به گشتن به‌ دنبال شركتي كه روي فتوشاپ سرمايه‌گذاري كند. اولين شركتي كه با آن‌ها وارد مذاكره شد SuperMac بود كه اختلافات مالي موجب جلوگيري از رسيدن به توافق نهايي بين آن‌ها شد. Aldus در حال كار روي يك پروژه‌ خانگي بود و Adobe نيز عليرغم علاقه‌مندي‌اي كه به همكاري نشان داد اما روند كار آن‌ها به سرعتي نبود كه بتوانند به راحتي وارد مذاكره شوند. در آن زماني كه جان در دره سيليكون به دنبال شركتي براي همكاري مي‌گشت، توماس نيز به‌طور تمام وقت در حال كار روي فتوشاپ بود تا بتواند امكانات و قابليت‌هاي بيشتري را به آن اضافه كند. در اين زمان جان نيز براي اين‌كه بتواند امكان استفاده از نرم‌افزار را براي عموم ساده‌تر كند، يك راهنماي ساده براي آن تهيه كرد كه مي‌توانست نحوه‌ كار با نرم‌افزار را به خوبي تشريح كند. خريد فتوشاپ و استفاده از آن زحمات اين دو بالاخره نتيجه داد و توانستند با شركت Barneyscan وارد مذاكره شوند. اين شركت در آن زمان سازنده‌ اسكنر‌هاي نقشه‌بيتي بود و قصد داشت با خريد فتوشاپ و استفاده از آن در جهت بالابردن كار‌ايي اسكنر‌هاي خود، فروش سخت‌افزارهاي خود را افزايش دهد. اقدامات اوليه انجام شد و اولين نسخه‌ نرم‌افزار به عنوان يك برنامه‌ الحاقي براي اسكنر‌ها به بازار آمد. از نسخه‌ فتوشاپ چيزي در حدود دويست كپي به فروش رفت كه هرچند قابل ملاحظه نبود، اما به‌هرحال اولين فروش تجاري برنامه‌ خانگي برادران نول به شمار مي‌رفت. آغازی بر رشد نرم افزار فتو شاپ ؛تبليغی غيرمستقيم براي فتوشاپ در همين زمان جان، نرم‌افزار خودش را به مهندسان شركت اپل نشان داد.اين كار يك موفقيت عظيم براي محسوب مي‌شد. چرا كه مهندسان اپل از او خواستند يك كپي از نرم‌افزار را پيش آن‌ها بگذارد تا آن‌ها روي آن تحقيق كنند. اين اتفاق باعث شد تا ‌آن‌ها از اين نرم‌افزار بين دوستان خود تعريف كرده و كپي‌هايي از آن را براي يكديگر بفرستند. استفاده از آن توسط كارشناسان و تاييد آن‌ها به نوعي يك تبليغ غيرمستقيم براي فتوشاپ محسوب مي‌شد و باعث ‌شد ديد عمومي نسبت به اين برنامه‌ ساده بهتر شود. جان با استفاده از اين فرصت دوباره براي فروش برنامه‌اش به شركت ادوبي مراجعه كرد و اين‌بار Russel Brown، مدير هنري شركت ادوبي، به شدت تحت تاثير قابليت‌هاي فوق‌العاده‌ فتوشاپ قرار گرفت. او كه چند روز قبل قرارداد امضا‌نشده‌اي را براي خريد نرم‌افزار ColorStudio تنظيم كرده بود، بلافاصله تغيير عقيده داد و تحت‌تاثير جان متقاعد شد كه فتوشاپ قابليت‌هاي بيشتري دارد. با امضاي قرارداد مشترك بين آن‌دو، شركت ادوبي حق پخش فتوشاپ را از جان خريد و ماجراي دنباله‌دار فتوشاپ و ادوبي از همان‌جا آغاز شد. فروش "حق توزيع فتوشاپ" به شركت ادوبي نكته‌ بسيار كليدي در اين توافق‌نامه اين بود كه جان تنها "حق توزيع فتوشاپ" را به شركت ادوبي فروخت و اين نرم‌افزار تا سال‌ها بعد كه موفقيتي بسيار عظيم را به دنبال داشت هرگز توسط ادوبي به‌طور كامل خريداري نشد. ادوبي موافقت كرد كه نام فتوشاپ همچنان روي برنامه‌ مذكور باقي بماند. جان و توماس نيز بي‌كار ننشستند و پس از امضاي قرارداد قانوني حق پخش، كار روي فتوشاپ را از سر گرفتند تا بتوانند قابليت‌هاي آن را براي نسخه‌هاي بعدي افزايش دهند. همزمان با توماس كه در Ann Arbor در حال نوشتن كدهاي مربوط به قابليت‌هاي اصلي فتوشاپ بود، جان در كاليفرنيا در حال نوشتن كدهاي برنامه‌هايي بود كه مي‌توانستند به عنوان plug-inهايي براي خلق جلوه‌هاي تصويري به كار روند. بسياري از اعضاي اصلي Adobe معتقد بودند، تلاش‌هاي جان كاملا بي‌فايده است و زحمات او هرگز براي يك نرم‌افزار جدي مانند فتوشاپ كاربردي نخواهد داشت. آن‌ها به فتوشاپ به چشم يك ابزار ويرايش تصوير نگاه مي‌كردند كه تنها مي‌تواند به بازسازي و ترميم تصاوير بپردازد، نه خلق جلوه‌هاي ويژه براي تصاوير. ولي جان بدون توجه به عقيده‌ آن‌ها به طور پنهاني مشغول نوشتن كدهايي شد كه بعدها به يكي از قدرتمندترين ابزارهاي فتوشاپ براي به زانو در‌آوردن ويرايشگرهاي ديگر تبديل شد. فتوشاپ در ادوبي‌ عمليات ساماندهي فتوشاپ در آوريل 1989 نيز همچنان ادامه داشت و راسل براون و ديگر متخصصان ادوبي با ايده‌هاي عجيب و غريبشان توماس را وادار به نوشتن كدهايي مي‌كردند كه عملا نشدني بود و قابليت‌هايي را از او مي‌خواستند كه تا آن روز در هيچ نرم‌افزار ديگري ارائه نشده بود. جان هم مشخصا تاثير به‌سزايي در تشويق توماس داشت و ايده‌هاي خوبي براي كار به او مي‌داد. تمام اين زحمات در سال 1990 به نتيجه رسيد و بالاخره نسخه يك فتوشاپ به بازار ارائه شد. كه البته چون باگ‌هاي غير قابل پيش‌بيني زيادي در آن وجود داشت بلافاصله نسخه‌ ترميم شده‌ 7.0.1 روانه‌ بازار شد تا ضعف‌هاي نسخه‌ قبلي را بپوشاند. عليرغم اين همه عجله براي عرضه‌ اولين نسخه، وضع فتوشاپ نسبت به نرم‌افزارهاي رقيب (به طور خاص ColorStudio) خيلي بهتر بود. قابليت‌هاي چشم‌گير در كنار رابط كاربري ساده و راهنماي بسيار گوياي استفاده از آن توانست به سرعت در بين كاربران جا باز كند. فتوشاپ قابليت‌هايي را ارائه مي‌كرد كه رقبا فاقد آن بودند. در همان زمان‌ بود كه انقلاب نشر روميزي در حال شكل‌گيري بود و فتوشاپ همگام با پيشرفت اين انقلاب در حال رشد بود. (هرچند كه براي همراهي با اين انقلاب مجبور بوديد يك كامپيوتر اپل داشته باشيد.) سلاح مخفي شرکت ادوبی ادوبي همچنين يك سلاح مخفي هم براي خود داشت و آن راسل براون بود. اولين عرضه‌ نمايشي فتوشاپ در سال 1990 در سانتا باربارا و در همايش كاربران مك توسط او انجام شد. او كه مهارت خاصي در كاربرد و استفاده‌ خاص از قابليت‌هاي فتوشاپ داشت، توانست با شوخي‌هاي خودش و قابليت‌هاي سرگرم‌كننده فتوشاپ به خوبي نظر كاربران گرافيست را به آن جلب كند و پيش‌نمايشي بسيار قوي را در مقابل ديدگان آن‌ها قرار دهد. هرچقدر فتوشاپ ساده و كاربردي طراحي شده بود، ColorStudio از شركت Fractal Design كه جدي‌ترين رقيب فتوشاپ محسوب مي‌شد، رابط كاربري مشكلي داشت و نيز بسياري از قابليت‌هاي قوي فتوشاپ را نيز نداشت. شركت رقيب براي توجيه كمبود قابليت‌ها و رابط كاربري محصولش ادعا كرد كه نرم‌افزار آن‌ها يك محصول خاص براي استفاده‌ خاص است و تنها مورد توجه حرفه‌اي‌هاست. اما ادوبي با تاكيد بر اينكه قابليت‌هاي قوي فتوشاپ در اختيار همگان است و هر كاربري با داشتن يك مك و با هر سطحي از معلومات مي‌تواند از آن استفاده كند، جاي خود را در بين كاربران عمومي و حرفه‌اي باز كرد. اين رقابت به حدي شديد بود كه MacWorld يك مقاله‌ تفصيلي منتشر كرد و در آن به مقايسه‌ بين آن‌دو پرداخت كه جان نول به عنوان طراح فتوشاپ و Marc Zimmer به عنوان طراح ColorStudio، در آن به ارائه‌ تعدادي از قابليت‌هاي ترميم و بازسازي تصاوير پرداختند. برنده‌ اين رقابت فتوشاپ بود، اما زيمر ادعا كرد كه اين رقابت جوانمردانه نبوده است! چرا كه جان يك هنرمند گرافيست بود، اما كارل تنها يك برنامه‌نويس بود كه كدهاي برنامه ColorStudio را نوشته بود و به اين شكل بزرگ‌ترين رقيب فتوشاپ نيز از دور خارج شد. نسخه دوم فتوشاپ با انتشار نسخه‌ دوم فتوشاپ، ادوبي رسماً به عنوان شركت استاندارد محصولات گرافيكي شناخته شد. جان همچنان به عنوان مهندس گرافيك داخلي فتوشاپ كار مي‌كرد، اما تعداد مهندسان ادوبي كافي نبود. فتوشاپ در حال تبديل شدن به يك استاندارد جهاني بود و نياز داشت كه افراد متبحر بيشتري با آرا و عقايد متفاوت روي قابليت‌هاي آن كار كنند. براي همين هم ادوبي Mark Hamburg را استخدام كرد. يك دانش‌آموخته‌ ديگر از دانشگاه ميشيگان كه مدتي قبل فرم استخدام شركت ادوبي را پر كرده بود. ادوبي قصد داشت از قابليت مسيرهاي بزيه (Bezier Paths) كه يكي از قوي‌ترين ابزارهاي رسم خطوط و منحني‌ها بودند در فتوشاپ استفاده كند و مارك كه قبل از اين روي پروژه Ashton Tate كار كرده بود و در آن از مسيرهاي بزيه به خوبي استفاده كرده بود...... نسخه دوم فتوشاپ و حضور رسمی ادوبي Adobe با انتشار نسخه‌ دوم فتوشاپ، ادوبي Adobe رسماً به عنوان شركت استاندارد محصولات گرافيكي شناخته شد. جان همچنان به عنوان مهندس گرافيك داخلي فتوشاپ كار مي‌كرد، اما تعداد مهندسان ادوبي كافي نبود. فتوشاپ در حال تبديل شدن به يك استاندارد جهاني بود و نياز داشت كه افراد متبحر بيشتري با آرا و عقايد متفاوت روي قابليت‌هاي آن كار كنند. براي همين هم ادوبي Mark Hamburg را استخدام كرد. يك دانش‌آموخته‌ ديگر از دانشگاه ميشيگان كه مدتي قبل فرم استخدام شركت ادوبي را پر كرده بود. ادوبي قصد داشت از قابليت مسيرهاي بزيه ( Bezier Paths ) كه يكي از قوي‌ترين ابزارهاي رسم خطوط و منحني‌ها بودند در فتوشاپ استفاده كند و مارك كه قبل از اين روي پروژه Ashton Tate كار كرده بود و در آن از مسيرهاي بزيه به خوبي استفاده كرده بود، انتخاب بسيار مناسبي بود. ادوبي Adobe با استخدام مارك از وي خواست كه تمام وقت خود را فقط در جهت اجراي اين قابليت در محيط فتوشاپ صرف كند. مهم‌ترين دستاورد‌هاي نسخه‌ دوم فتوشاپ، امكان رستر كردن فايل‌ها براي Illustrator نرم‌افزار گرافيكي ديگر ادوبي كه قابليت‌هاي برداري داشت، امكان پشتيباني از فايل‌هاي چهار‌رنگ CMYK، قابليت پردازش تصاوير دورنگ Duotone و ارائه‌ ابزار Pen بود. استخدام مارك و همكاري وي با جان كه همچنان در Ann Arbor به سر مي‌برد موجب تسريع در پيشرفت فتوشاپ ‌شد. البته خود مارك هامبورگ در اين باره مي‌گويد كه مهم‌ترين تاثير وي در نسخه‌ دوم تخصيص حداقل رم مورد استفاده از دو‌مگابايت به چهار مگابايت بوده است كه اين تغيير كوچك باعث ايجاد تاثير شگرفي در پايداري و كار‌آيي نرم‌افزار داشت. و بدين ترتيب نسخه‌ دوم اين نرم‌افزار در سال 1991 به بازار آمد. وجود قابليت خروجي چهاررنگ در نسخه‌ جديد فتوشاپ روح تازه‌اي در كالبد نشر روميزي دميد و باعث توجه همگان به اين نرم‌افزار پرادعا شد. به ناگهان كاربران با نرم‌افزاري مواجه شدند كه ابزارهاي چاپ آن از هر نرم‌افزار ديگري قويتر كار مي‌كرد و همين قابليت‌هاي چاپ فوق‌العاده فروش سرسام‌آوري را براي فتوشاپ به دنبال داشت. فتوشاپ PhotoShop در ويندوز Windows پيشرفت ادامه داشت و ادوبي همچنان در پي استخدام متبحر‌ترين مهندسان و گرافيست‌ها بود. در همين زمانKevin Johnston نيز به گروه پيوست. انتشار نسخه‌ بعدي آنچنان ساده نبود. ادوبي بايد به سود خود نيز فكر مي‌كرد و به همين منظور تصميم گرفت دسته‌ ديگري از كاربران را نيز وارد بازي كند. كاربران ويندوز هدف بعدي ادوبي بودند. ادوبي درنظر داشت براي در دست گرفتن نيمه‌ ويندوزي بازار، قابليت هماهنگي فتوشاپ با سيستم‌هاي روميزي را در نسخه‌ جديد بگنجاند. اين تصميم عقيده‌ مدير جديد ادوبي Steven Guttman بود. گاتمن گروه سازنده‌ فتوشاپ را به دو دسته تقسيم كرد. دسته اول به همراه Jeff Parker كار بر روي نسخه‌ مك را ادامه مي‌دادند و گروه دوم به رهبري Bryan lamkin شروع به كار بر روي بخش ويندوزي كردند. كار بسيار كند پيش‌مي‌رفت. چرا كه نسخه‌ ويندوزي محتاج دوباره نويسي كدهاي اصلي از طرف توماس نول بود. نوشتن نسخه‌ ويندوزي برنامه دقيقاً مثل اين بود كه بخواهند يك برنامه ديگر را از نو بنويسند. پس از مدتي كار شبانه روزي و فشرده روي نسخه ويندوزي، هر دو نسخه‌ مك و ويندوزي با هم منتشر شد. نسخه‌ مك با نام Merlin و نسخه‌ ويندوزي با نام Brimstone. و البته هر دو نسخه با شماره‌ نسخه 5/2، به بازار عرضه شدند. تصميمي كه بعدها به شدت موجب پشيماني ادوبي شد. طبق نظر بازارياب‌هاي ادوبي، بازار نرم‌افزار هنوز آماده‌ پذيرش نسخه‌ 3 نبود و عليرغم قابليت‌هاي پيشرفته‌ فتوشاپ 5/2، هنوز به فروش آن در نزد كاربران ويندوز اطمينان نداشتند. فتوشاپ PhotoShop نسخه‌ 5/2 ادوبي نگران بود كه مبادا قابليت‌هاي فتوشاپ اين دسته از كاربران را جذب نكند و به همين علت طبق يك قانون نانوشته، نرم‌افزار خود را با يك شماره نيم، راهي بازار كرد تا در صورت موفق نبودن اين نسخه موجب تخريب نام نسخه‌ سوم نشود. همين امر فروش نسخه 5/2 را تحت تأثير قرار داد و كاربران به اين علت كه گمان مي‌كردند اين نسخه، يك نسخه براي آماده كردن بازار براي نسخه‌ اصلي 3 مي‌باشد، با خودداري از خريد آن به انتظار نسخه‌ سوم ماندند. در نتيجه فروش نسخه‌ 5/2 به هيچ وجه رضايت بخش نبود. قابليت‌هاي فوق‌العاده جديد مثل پالت‌ها و پشتيباني از فايل‌هاي 16 بيتي ناديده گرفته شد و موفقيت اين نسخه‌ خوب تحت تأثير بازاريابي اشتباه ادوبي قرار گرفت. اين نسخه اما هرچه بود شروع فصل جديدي در تاريخ فتوشاپ محسوب مي‌شد. چرا كه از آن پس كاربران ويندوز نيز مي‌توانستند رابط كاربري فتوشاپ را روي مانيتور PC خود ببينند. اگرچه در بين كاربران مك، فتوشاپ بدون رقيب به پيش مي‌تاخت، اما در بين كاربران ويندوز يك رقيب جدي به نامAldus PhotoStyler بر سر راهش بود. كاربران ويندوز مي‌توانستند فتوشاپ را روي سيستم‌هايشان اجرا كنند، اما ليست قابليت‌هاي جديد اضافه شده چندان چشمگير نبود. از بازخورد بازار نيز خبرهاي خوبي به گوش نمي‌رسيد. يك جاي كار ايراد داشت پی سی PCهاي ويندوزي‌ها در هنگام استفاده از فتوشاپ دچار كمبود حافظه مي‌شدند و هنگ مي‌كردند. ( کامپیوترهای شخصی یاهمان پی سی ها به دلیل مدیریت ضعیف و ناکارآمد ویندوز و همچنین کم بودن میزان حافظه موقت در کامپیوترها در هنگام اجرا برنامه های پرحجم که حافظه را اشغال می کرد دچار مشکل می شدند ازجمله هنگ نموده و به اصطلاح قفل نموده و دیگر ادامه کار با کامپیوتر امکان پذیر نبود) قسمت پشتيباني فني به سرعت مشغول كار شدند. هامبورگ به شدت مصمم شده بود كه مشكل را در كوتاه‌ترين زمان رفع و رجوع كند و گروه توانست پس از تلاش‌هاي شبانه‌روزي مشكل كمبود حافظه‌ را حل كند و نسخه‌ ديگري را روانه‌ بازار كنند. يعني نسخه‌ 1.5.2. اولين نسخه فتوشاپ در دو پلات‌فرم مك و ويندوز اين نسخه اولين نسخه‌اي بود كه فتوشاپ توانست روي هر دو پلات‌فرم مك و ويندوز با يك سرعت اجرا شود و همه‌ اين موفقيت بيش از هامبورگ، مديون Zalman Stern برنامه نويس جديد ادوبي بود كه توانست كدهاي هماهنگ‌سازي فتوشاپ با PCها را به عنوان يك plug-in در نسخه‌ آخر بگنجاند. قبل از كامل شدن نسخه‌ 5.2، كار بر روي پروژه نسخه‌ سوم با نام رمز Tiger Mountain آغاز شده بود. ضمن اينكه توماس با همكاري هامبورگ و جانستون كار بر روي قابليت‌هاي جديد نسخه‌ سوم را آغاز كرده بودند و سعي مي‌كردند هماهنگي بين دو نسخه‌ مك و ويندوز را با هم هدايت كنند. استرن در حال بهينه‌سازي نسخه‌ مك بود و سيتا نارايانان مهندس هندي‌الاصل ادوبي وظيفه‌ توليد همزمان قابليت‌هاي ويندوزي را بر عهده گرفت. رقيب تازه به نام Live Picture در آن زمان نرم‌افزار ديگري پا به عرصه گذاشته بود كه بسياري معتقد بودند با قابليت‌هاي پيچيده‌ خود مي‌تواند فتوشاپ را به زانو در آورد. اين رقيب تازه Live Picture نام داشت. ادوبي متوجه شد كه اين رقيب تازه در حال ارائه قابليت هاي بيشتري است و در حال تبديل شدن به يك رقيب بزرگ است. قابليت لايه‌ها در Live Picture به گونه‌اي بود كه كاربر مي‌توانست لايه‌ها را به هم بچسباند بدون اين‌كه مجبور باشد آن‌ها را با هم يكي كند و اين اصلا چيزي نبود كه از نظر كاربران پوشيده بماند. آن‌ها مي‌گفتند فتوشاپ در حال انقراض است، قابليت لايه‌بندي در Live Picture بسيار گسترده‌تر است. در همين حال بر سر زبان‌ها افتاده بود كه مهندسان فتوشاپ قابليت لايه‌ها را ازLive Picture دزديده‌اند! اما در حقيقت توماس زماني كار بر روي لايه‌ها را شروع كرده بود كه هنوز اسمي هم ازLive Picture بر زبان‌ها نبود. از نظر او لايه‌ها تنها يك روش مناسب براي جدا نگه‌داشتن اجزاي كار در طول ويرايش تصوير بودند. روزهاي تاريك فتوشاپ 3 فتوشاپ 3 منتشر شد. اما عرضه‌ اين محصول براي ادوبي خاطره‌ خوبي نداشت. دعواهاي حقوقي بر سر حق انتشار و برخوردهاي پي‌درپي بين كارشناسان و طراحان اصلي برنامه خاطرات بدي را در ذهن سازندگان به جاي گذاشت. جف پاركر از سمت مديريت بخش سازنده مك كنار رفت و John Leddy به جاي او قرار گرفت و نسخه‌ سوم با اما‌و‌اگرهاي فراوان به بازار آمد. شايعه‌ آزمايشي بودن نرم‌افزارهاي پخش‌شده در‌حالي شكل مي‌گرفت كه ادوبي در بدترين موقعيت داخلي قرار داشت. اين روز‌ها را دوره Bass-O-Matic مي‌نامند. هيچ تعريف خاصي براي اين عبارت موجود نيست. اين عبارت تنها يك شوخي بين سازندگان نرم‌افزار بود كه در نسخه‌ آخر به جا مانده بود. برخي از كاربران در هنگام استفاده از فتوشاپ در منو‌ها با اين عبارت مرموز مواجه مي‌شدند كه خودبه‌خود ظاهر شده و سپس ناپديد مي‌شد. مت براون يكي از بهترين مهندسين قسمت پشتيباني فتوشاپ درباره‌ اين اتفاق مي‌گويد" Bass-O-Matic تنها يك نشانه براي شناختن نسخه‌ بتا بود كه براي جدا كردن آن از نسخه‌ اصلي در منو‌ها قرار داده شد". اما اين، همه ماجرا نبود. اتفاقاتي كه براي اين نسخه مي‌افتاد كم نبودند. از جمله‌ آن‌ها ظاهر شدن پيغام Expiration و از بين‌رفتن مجوز استفاده از نرم‌افزار، كاربران را وحشتزده كرد. بلافاصله نسخه‌هاي موجود در بازار جمع‌آوري شد و نسخه‌ 1.0.3 جاي آن را گرفت. اما كاربراني كه نتوانستند نسخه‌هاي قبلي را به نمايندگي‌هاي ادوبي تحويل دهند با پيغامي مبني‌بر اتمام زمان استفاده مواجه شدند. نرم‌افزار‌هاي آن‌ها از تاريخ 1 ژانويه 1995 ديگر اجرا نشدند. درحالي كه موج بدبيني فزاينده‌ كاربران در حال كاستن از اعتبار ادوبي بود و دسته دسته نرم‌افزارها در نمايندگي‌هاي ادوبي در حال تعويض بودند، اين شركت براي تسريع در كار افرادي كه دسترسي به خدمات شركت را نداشتند سرويس رفع مشكل خود را روي سايت قرار داد تا كاربران بتوانند فايل بروز‌رساني نسخه 1.0.3 را از آنجا دريافت كنند. اين كار موقعيت ادوبي را كمي بهتر كرد، اما اتفاق مشابه‌اي نيز در فوريه 1995 براي كاربران نسخه‌ ژاپني نرم‌افزار پيش آمد. ناچاری در ارایه نسخه‌ 3.0.3 فتو شاپ كاربران ژاپني در اول فوريه‌ آن سال با پيغامي مشابه پيغام قبل مواجه شدند و ادوبي به ناچار نسخه‌ 3.0.3 را روانه‌ بازار كرد. موقعيت وحشتناكي بود. ادوبي در پايين‌ترين سطح مقبوليت قرار گرفته بود و در همان زمان بود كه بسياري از بهترين مهندسان برنامه‌نويس، اين شركت را ترك كردند. اتفاقات پيش آمده شرم‌آور بود و آنان تحمل برخورد كاربران را نداشتند. در اين زمان كوين جانستون براي كاهش بار منفي ايجاد شده در بين مهندسان و كاربران براي اولين بار از "شوخي‌هاي بي‌خبر ادوبي "(Adobe Transient Witticism (ATW) " در كدهاي برنامه استفاده كرد كه نشانه‌اي از موقعيت سخت و فشار آن روزها در آن ديده مي‌شود. براي ديدن اين شوخي‌ها كه به تخم‌مرغ شانسي هم (Easter Egg) معروفند بايد در حالي كه دكمه Alt و Ctrl را نگه داشته‌ايد روي About Photoshop در منوي Help كليك كنيد تا صفحه‌ معرفي پنهاني اعضا باز شود. پس از تمام شدن تمام معرفي‌ها و تقديمات بايد بلافاصله روي فاصله‌ خالي بين محل نمايش نوشته‌ها و عكس بالاي آن‌ها كليك كنيد تا صفحه‌ حاوي شوخي‌ها ظاهر شود. اين نسخه از فتوشاپ به دليل اين بدعت جالب بيشتر به نسخه ATW معروف است.نسخه‌ سوم فتوشاپ با همه‌ ب‌روز رساني‌ها و ترميم‌هاي جانبي ارائه شد. بسياري بر اين باور بودند كه اين نسخه آخرين نسخه‌ فتوشاپ خواهد بود و ادوبي مجبور است اين پروژه را به حال خود رها كند. امكان ارائه‌ نسخه چهارم تقريبا غير ممكن بود و اين درحالي بود كه بهترين مهره‌هاي ادوبي هر‌كدام به كاري ديگر مشغول بودند. توماس درگير پروژه‌ وقت‌گير ساختن خانه‌اش شده بود و هامبورگ در حال همكاري با يك شركت برنامه‌نويسي ديگر بود. جانستون و چندين مهندس نرم‌افزار طراز اول ديگر، ادوبي را ترك كرده بودند و يا در حال كار روي پروژه‌هاي ديگري بودند. ادوبي به هيچ وجه در جايگاه خوبي قرار نداشت. هنگامي كه لامكين تصميم خود را براي شروع به كار دوباره اعلام كرد تقريبا هيچكس به موفقيت او اطمينان نداشت و تنها كسي كه او را تشويق مي‌كرد هامبورگ بود. لامكين تصميم داشت كه كار را با بازسازي رابط كاربري فتوشاپ راه‌اندازي كند. وي مي‌خواست يك طراح ماهر را پيدا كند تا حركتي فراگير را آغاز كنند. هدف اين بود: طراحي رابط كاربري نرم‌افزارهاي ادوبي به منظور داشتن ظاهر و رفتاري مشابه. حركت بسيار بزرگي بود به‌طوري‌كه حتي هامبورگ را نيز متقاعد كرد تا براي تسريع كار، دوباره سمت مديريت تيم فتوشاپ را برعهده بگيرد.