( كمان كوچك را گويند . به معني مضراب و زخمه زدن نيز مي باشد )) فرهنگ آنندراج (( طنبور كه اكنون ( قرن هشتم هجري ) به (( كمانچه )) مشهور است )) نفايس الفنون في عرايس العيون
کمانچه یکی از سازهای موسیقی است.
این ساز جز دسته
سازهای زهی است و دارای ۴ سیم می‌باشد. این سیم‌ها به موازات تمام طول ساز امتداد دارد و صدای آن خیلی خوش و جذاب می‌باشد ولی کمی به اصطلاح تو دماغی.
کاسه صوتی این ساز از چوب
توت است که با برش‌های از عاج تزیین شده‌است
(( نام اين ساز در عربي به صورت (( كمنجا )) به كاررفته و ساز چندان مشهور بوده كه نام آن در شعر
شاعران عرب نيز آمده است . امروزه نيز در كشورهاي عربي ويولون را (( كمان )) مي گويند )) امام شوشتري ايران گهواره دانش و هنر
(( ابن فقيه نخستين كسي است كه در اوايل سده سوم هجري در آثار خود از كلمه و ساز كمانچه نام ميبرد و مي گويد اين ساز در نواحي مصر و سند مورد استفاده بسيار بوده است .)) مهدي فروغ -
تيري زكمانچه ربابي بجهيد از چنبر تن گذشت و در قلب رسيد
(( كمانچه و آن از آلات مجروره است و بعضي كاسه آن را از پوست جوز هندي سازند و از موي اسب بر آن وتر بندند و بعضي ديگر كاسه آن را از چوب تراشند و بر آن و تراز ابريشم بندند و البته بر روي آن پوستي كشند كه آن پوست دل گاو باشد و آن را با كمانه در عمل آورند )) مقاصد الا لحان مراغي
(( يكي از بهترين و كامل ترين انواع ارباب داراي كاسه اي كروي شكل است يعني بدنه يا كاسه ساز را از چوب بصورت يك كره مجوف مي سازند و يا اينكه پوست نارگيلي را مي تراشند و صيقل مي زنند و در روي سوراخ دهنه آن پوست مي كشند و بكار مي برند . دسته آن نيز گرد است و از چوب ساخته مي شود و داراي پايه آهني است ولي ممكن استكه پايه نداشته باشد . اين نوع رباب در بسياري از كشورهاي مجاور ايران و مخصوصا در شبه قاره هند (( كمانچه )) معروف است )) مهدي فروغ
مداومت در اصول موسيقي ايران
خوش كمانچه مي كشد كان تيراو در دل عشاق دارد اضطراب
( مولوي )
ربابي چشم بر بسته رباب و زخمه بر دسته كمانچه رانده آهسته مرا از خواب اوافغان
( مولوي )
(( اين ساز چو روي كاسه اش پوست كشيده شده و خرك روي پوست قرار دارد در اثر تغيير هوا صداي آن هم عوض مي شود ولي از آنجا كه پوست كمانچه كلفت تر تار است ، حرارت و رطوبت كمتر در ان تاثير مي كند . صداي كمانچه كمي تو دماغي است. وقتي ويولون به ايران آمد چون داراي چهار سيم
بود ،كمانچه كش ها هم يك سيم آخر را به تقليد ويولون اضافه كردند و چون در طرز نواختن خيلي شبيه به ويولون بود كمانچه كش ها معلم ويولون شدند )) خالقي - سرگذشت موسيقي ايران بخش اول
(( كمانچه كه آن را هم از مجرورات است . بر دو نوع باشد يكي آن كه بر جوز هندي ( نارگيل ) پوستي كشند و او تار آن از موي اسب سازند و ديگر آن كه كاسه آن از چوب مخرط كنند و او تار آن از ابريشم باشد واين قسم مطبوع تر است )) تاريخ موسيقي - شمس العلماء
(( كمانچه از دسته سازهاي كماني است كه از مدت ها پيش به شكل هاي گوناگون با تارهايي از جنس ابرايشم ، زه و سيم از دوره هاي مختلف نواخته مي شده است . مسعود سعد سلمان درباره
كمانچه مي گويد :
زنزهت و طرب و عز و شادكامي و لهو زچنگ و بربط و ناي و كمانچه و بگماز
بعضي (( ربابي )) را كه باكمان نواخته مي شد اولين شكل كمانچه تصور مي كنند . در نقاشي هاي كاخ چهل ستون در اصفهان در تابلويي نوازنده كمانچه هم ديده مي شود . در دوره قاجار اين ساز اهميت زيادي داشته است . كمانچه از نظر داشتن حدود صوتي خاص و همچنين حدود صوتي و امكانات وسيع فني بيشتر از سازهاي ديگر ايراني مورد توجه بوده و از مدت ها پيش اين ساز سردسته سازهاي ديگر ايراني مورد توجه بوده و از مدت ها پيش اين ساز سردسته سازهاي ديگر به شمار مي رفته است و متاسفانه چندي است كه اكثر نوازندگان سازهاي اين كماني اين ساز را كه از هر لحاظ دامنه نوازندگان سازهاي كماني اين ساز را كه از هر لحاظ دامنه و زنگ آن با تار و سنتور و سازهاي ديگر ملي موافق است رها كرده و در همنوازي ويولون را به جاي آن بكار مي برند . صداي كمانچه كمي تو دماغي و داراي كيفيتي مخصوص به خود است . كمانچه هاي قديم را معمولا با صدف كاري و خاتم كاري زينت مي داده اند . كاسه اين ساز از خارج صاف و صيقل داده شده و به شكل كره مجوفي است كه يكي از مدار هاي آن را با صفحه قطع كرده ( به شكل عرق چين ) و روي كاسه را پوست كشيده اند. پوست روي كاسه كلفت تر از ساير قسمت هاست و ازين جهت كمتر تحت تاثير رطوبت و گرما قرار مي گيرد . دسته آن مخروط ناقصي است كه راس آن به كاسه وصل است و در نمونه ديگر دسته آن گرد و به صورت استوانه است . به تازگي در روي دسته دو حفره ايجاد كرده اند كه در تقويت صدا و ايجاد طنين بيشتر موثر است .
زير كاسه ميله اي آهني است كه از كاسه گذشته و به دسته مربوط مي شود و پايه آنرا تشكيل مي دهد . تا چندي پيش اين ساز داراي تار ابريشمي بود ولي چون هم صداي آن بم بود و هم هنگام كوك پاره مي شد ازين جهت سيم را به جاي آن انتخاب كردند زيرا سيم فولادي پر دوام تر و با صرفه تر است و در برابر رطوبت و آب و هوا و عرق دست و غيره كمتر تغيير مي كند و زود هارمونيك هاي خود را از دست نمي دهد . البته بايد در انتخاب سيم دقت زيادي نمود زيرا سازهاي ملي در برابر كم و زياد بودن قطر سيم ها بي اندازه حساسند و اگر قطر هاي گوناگون سيم ها هماهنگ با ساختمان ساز نباشد واكنش هايي در آن پديد مي آورد كه از ارزش صدايي آن كاسته مي شود . در حال حاضر سيم هاي ماندو لين را در كمانچه بكار مي برند . كمانچه مانند ويولون چهار سيم دارد و آن را مانند ويولون نيز كوك مي كنند . آرشه يا كمان آن از چوبي باريك درست شده كه تارهاي آن از موي اسب است و وسيله دو حلقه گرد فلزي كه به چوب اتصال دارد بسته شده است . در قديم پايه كمانچه را در طرف چپ روي زمين قرار ميدادند ولي اكنون در انتهاي پايه ، فلز خميده و سطح ديگر اضافه كرده اند كه آنرا بالاي زانوي چپ قرار مي دهند . نگاه داشتن كمانچه در دست به آساني انجام پذير مي باشد ، انگشت هاي دست چپ روي دسته تكيه دارد . پل يا خرك كمانچه بسيار ساده است و آنرا از چوب عناب يا شمشاد انتخاب مي كنند . پل در حقيقت مركز ساز و جايي است كه ارتعاشات حاصله از كشيدن كمان در آن متمركز و به تمام قسمت ها ميرسد. معمولا آنرا عمود برصفحه پوستي و كج مي گذارند . لبه بالاي خرك انحناي متناسبي دارد كه معمولا براي بدست آوردن صداي بم و تو دماغي آنرا متناسب با وضع كاسه مي كنند . جابجايي خرك بسيار مهم و در ايجاد صداهاي مختلف موثر است . چوب كاسه از جنس گردو يا افرا بوده و معمولا براي ساختن آن قطعات چوب را طوري به هم وصل ميكنند كه كوچكترين خطي در ميان آنها به چشم نمي خورد . شهميري - صدا شناسي موسيقي
كمانچه آه موسي وار ميزد مغني راه موسيقار ميزد
( نظامي )
نوازندگان تركمن به كمانچه قيچاق مي گويند . قيچاق سه سيم دارد و اندازه آن نيز از كمانچه هاي رايج كوچك تر است . جنس كاسه در گذشته از كدو با رويه پوست آهو بود در صورتيكه كمانچه هاي كنوني از چوب درخت توت ساخته مي شود .

  • نوازندگان پیشین:
حسین‌خان اسماعیل‌زاده، باقر‌خان رامشگر، علی اصغر بهاری
  • نوازندگان کنونی:
داوود گنجه‌ای، کیهان کلهر، سعید فرجپوری، اردشیر کامکار، علی اکبر شکارچی، هادی منتظری، درویش‌رضا منظمی، ابراهیم نقدیان، شروین مهاجر، کوروش بابایی،سعید کامجو