هيچ دانش آموزي نيست که نام ابوريحان بيروني برايش نا آشنا باشد او دانشمند،رياضي دان، منجم،جغرافي دان و فيلسوف و جهان گردي بزرگ بود. ابوريحان از مردم خوارزم بود و چون در بيرون از شهر خوارزم بدنيا آمد ،به بيروني معروف شد.


ابوريحان در سال 362 هجري قمري چشم به جهان گشود. او اوايل عمر را در خوارزم گذراند و سپس چند سالي در دربار شمس المعالي قابوس وشمگير بعد به خوارزم برگشت.


او در زمان لشکر کشي سلطان محمود غزنوي به خوارزم در آنجا بود و همراه سلطان محمود به غزنه و سپس در جريان لشگر کشي سلطان محمود به هندوستان رفت .


ابوريحان در هندبه معاشرت با دانشمندان هندي پرداخت و زبان سانسکريت را اموخت. طي اين مدت به تاليف کتاب تحقيق ماللهند همت گماشت.


وي دانشمندي بود محقق و نکته سنج افکارش تازه و نو بودند و به دانشمندان کنوني بيشتر نزديک بود تا به دانشمندان نسل خودش او در زمان حياتش با بو علي سينا نيز آشنا شد و مدتي را با هم به تحقيق و آزمايش پرداختند.


از تحقيقهاي او ميتوان به گندمهايي که به تساعد هندسي در خانه هاي شطرنج قرار داده ميشوند. ساده کردن تصوير جسمها براي تسطيح کره، تعيين دقيق عرض و طول جغرافياي شهرها اشاره کرد.


او ثابت کرد که زمين کروي است.


در هنگام مرگ هم دست از دانش اندوزي بر نداشت و هنگامي که در بستر مرگ بود از دوست و همکارش تقاضا کرد که مساله اي علمي را که زماني با هم درمورد آن تحقيق ميگردند باز گويد.


هنگامي که دوستش با تعجب به او گفت: اکنون چه وقت پرسيدن اين مطلب است؟ ابوريحان پاسخ داد: اين مساله را بدانم و بميرم يا نا دانسته و نادان بميرم؟


ابوريحان بيروني در سال 440 ه.ق و در سن 70 سالگي در غزنه در گذشت.