سروده های رها

[behroozraha]

سلام دوستان

عضو جدید گروه هستم
انشالله بتونم در این تایپیک از سروده های خودم استفاده کنم
امید که مقبول افتد

[SENATOR]

سلام رها جان
ما منتظر شعرهای شما هستیم

[behroozraha]

((فرياد التماس))
يادت رفيق دل شـد ،در حجم بی قراری
با بوی نرگست شـد ، غمـها ز دل فراری


جان از شميم نابت ‏، در گوش دل بخواند
تصنيف راز بودن ، با نغـمه ای بهـاری


دسـتم به دامنت شـد ،تا كام دل بر آيد
ای چشـم احتياجم ، در آســمان ياری


چشمم به خون نشيند،ازهجرت اي نگارم
بنشان ز خاك پايت ،بر چشـم من غباری


فـرياد التـماسـم ، از انتـهای غـربت
پيچد ميـان شــهري،از كوچه نـداری


ای جايگاه امنم،كي ميكشي ز احسـان
با دست مهربانت ،بـر گرد من حصـاری


در دام انتظارت،اينك«رهـا» سير است
آيا تو می پذيری ، ماننـد من شـكاری؟

______بهروز((رها))

[behroozraha]

(انتهايافق)

درامتــــداد نگاهم به خانـه مي­آيي

زانتــهاي افق،عـاشـــقانه مي­آيي

سوارمركب عشق و زسنگرغيبت

شـدي به جانب رفتن روانه مي­آيي

سبدسبد گل عشقم،به پاي تو ريزم

كنون كه از ره دوري،شبانه مي­آيي

ميان دست قشنگت،شكوه بيـداري

نشسته بـرلب نـازت،تـرانه مي­آيي

پرازشكوفه خوبي،نجابت چشمت

زشهـرعاطفه باصـد نشانه مي­آيي

تمـام عشـق خدايي،نهفته در قلبت

بـه سـرزمين دلم،جـاودانـه مي­آيي

تو با حضورطلايي،«رها»شدي در من

كه درمسير نگاهم،به خانه مي­آيي

[behroozraha]

(رنگ شب)

بر سرم امشب هوای کوی توست

در فضــای خانه امشب بوی توست

بر مشــامم عطـــر گامت ميرسد

اشتياقمآرزوی روی تــوست

شوق عشق و همــدلی دارد دلم

تيرعشـقم در خم ابروی توست

امشــبم طــــرحی دگــر دارد ز تـو

رنگ شب مفـتون رنگ موی توست

پر کشـــد حس نجيبي در فضـــا

عاشــقی جادوی ناب خوی توست

هجـر تو آتش کشـد اينسينه را

مــرهــم زخــم دلــم داروی تـوست

شـــوق ديدارت رهـــــايمميكند

چشم دل هر لحظه امشب سوی توست

_________________________(رها)

[behroozraha]

شـیفتـه نـاز نگاهت شــد دلم

همنشین عطـر نابت شـد دلم


لحظه هایم با حضورت دلنشین

حضرت عباسی فدایت شد دلم

[behroozraha]

(راز دل)
عطر نگاه مستت ، چون بـوی ســبزه زاران
رخســــاره قشـنگت ، ســیمای مـاه تـابان

لبخــــند دلنشینت ، بـر قلب مـن نشــــیند
آن گـوهـر لبــانت ، چـون قطــره های بـاران

پر می کشد ز شوقت،در سینه این دل من
بندی به دست این دل،زلف کمندت ای جان

بنشــین دمی کنــــارم ، تـا راز دل بگـــویم
شــاید ز مهــربانی ، گیــری سرم به دامان

احســاس بودنم را ، بـا چشمت آشــنا کن
تا هستی ام بگیرد ، رنگی ز بـوی ســامان

آنی میــان ســینه ، جـز عشــق تو نگــنجد
راضی مشو که بی تو گردد«رها » هراسان

____________________((رها))

[jahanbakhsh]

بنام خدا

سلام داش بهروز گل گلاب .

داداش اشعارت خیلی عالین . بنده نیز گاه گاهکی شعر میگم دوتاشم گذاشتم رو سایت در تاپیک سناتورهای

شاعر من خواستم که تاپیک اشعار اعضا یکی باشه و اونجا باهم تبادل افکار داشته باشند به قول معروف.

اما مثل اینکه شما این تاپیک رو اختصاص به خودتون کردین . ؟؟؟

میشه ادغام شن این تاپیکها ؟؟؟؟ این تقدیم به شما و همه سناتورهای شاعر

[behroozraha]

سلام دوست من

با توجه به اینکه روی وزن شعر خیلی حساسم و مشاهده میشه که بعضی از سروده ها رنگ و بوی شعر را ندارد و اوزان شعری در آن مخدوش است ترجیح می دهم در تایپیکی مستقل به ارسال سروده هایم بپردازم
قصد خودنمایی ندارم ول خوب شعر باید شعر باشه تا کلام نزدیک به موزون
دوستان دیگه هم اگه تمایل داشتن می تونن هم شعرهامو بخونن هم نظر بدن

همانطور که من سروده های شمارو می خونم

[jahanbakhsh]

بنام خدا

سلام و عرض ادب و احترام .

بهروز جان بنده نیز با شما موافقم که شعر باید رنگ و بوی شعر رو داشته باشه . حالا موزون یا ناموزون .

هستند شعرهای ناموزونی که خیلی مفهومی تر از اشعار موزون هستند .

من نیز شعرهایم موزونه . ولی در کنار اینها شعر نو هم می گم .

خوب سبکیه که گذاشته شده و پیشگامان و رهروان زیادی داشته که هر کدام در کارشان موفق بوده اند .

بنده فقط خواستم که همه اعضای شاعر اشعارشون رو در یک تاپیک بگذارند و سروده های همدیگه رو نقد و بررسی

کنند. این جداسازی به نظر من باعث دلسردی و در نتیجه مسکوت ماندن تاپیکها میشه.