در بین کشورهایی که با ما معامله می‎کردند، از همه بیشتر کشور بی‎طرف سوییس بود که در حد بالایی به ما مهمات فروخت. چین، بلغارستان، لهستان و مجارستان هم به ما سلاح می‎فروختند، کره شمالی که هر چه داشت به ما می‎داد. لیبی هم برخی از سلاح‎های استراتژیک را در اختیار ما قرار داد.

تامین و تولید تجهیزات نظامی در دوران دفاع مقدس با توجه به تحریم ها از جمله کارهای بود که با دشواری های بسیار زیادی انجام می گرفت.

به گزارش جهان، محسن رفیق دوست -اولین وزیر سپاه پاسداران- به بیان بخش های از این تلاش ها با درج یادداشتی در دوهفته نامه پنجره پرداخت و نوشت:

یکی از دوران‎های حساس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از ابتدای تشکیل تاكنون، دوران پرافتخار دفاع مقدس و تلاش‎هاي انجام شده جهت تهيه سلاح، در آن دوران است كه به برخي از آن‎ها اشاره مي‎شود:

1- پیش از انقلاب با سازمان فتح ارتباط و با شخص عرفات آشنایی داشتیم. اولین اسلحه که برای سپاه، از فلسطینی‏ها خریده شد 500 قبضه آرپی‎جی هفت ساخت خودشان بود، به لبنان رفتیم و از کارخانه‏شان که زیر کوهی ساخته شده بود. بازدید کردیم. تفنگ هم از آن‎ها خریدیم که آن‎‎ها خودشان تفنگ‎ها را از بلغارستان تهیه کرده بودند. از ابتدای تشکیل سپاه تا پایان جنگ، به عنوان مسئول پشتیبانی سپاه با دیگر دوستان مشغول خدمت بودیم، با این حال بعضا در بسیاری از موارد به نیروهای ارتش هم کمک‎هایی را داشتیم.

مثلا در مقطعی، از لیبی امکاناتی تهیه کردیم که توان نیروی دریایی خودمان را بالا ببرد، چراکه نیروی دریایی ایران و لیبی را هر دو یک سیستم طراحی کرده بودند و قطعات ناوهای لیبی، که به طور کلی توسط آن‎ها کنار گذاشته شده بود، به ناوهای ما می‎خورد. همچنین یک کشتی مهمات هم برای نیروی دریایی از لیبی وارد کردیم.

2- تهیه مهمات در دوران دفاع مقدس بسیار دشوار بود. ما در دوران جنگ در محاصره کامل نظامی بودیم. اولین کشوری که از آن‎جا مهمات تهیه شد، فلسطین و پس ازآن کره شمالی بود. کره شمالی کشوری عقب افتاده، اما از نظر نظامی پیشرفته بود. در آن‎جا به ملاقات آدمی به اسم «کی مین سونگ» ‏می‎رفتیم. او به انقلاب اسلامی خیلی علاقه‏مند بود و با سعه‎صدر با ما برخورد می‎کرد، البته پول تجهیزاتی را هم که در اختیار ما قرار می‎داد، می‎گرفت.

یک روز به ما گفت: «چرا از ما اسلحه و مهمات می‎خری؟! برو خودت بساز، ملتی که دیگران بخواهند فشنگ تفنگش را بدهند، موفق نمی‎شود!!» از همان موقع که حدود سال 59 اما قبل از جنگ بود، تصمیم گرفتیم در سپاه صنایع ایجاد کنیم. شنیده بودیم خمپاره 60، اسلحه‎ای است كه در تشکیلات ارتش 15 سال است، از رده خارج شده، بنابراین سراغ صنایع دفاع رفتیم و گفتیم اگر شما 15 سال است این اسلحه را نمی‎سازید، قالب‏هایش را بدهید ما بسازیم. از هرکسی که می‎گفت می‎تواند کاری بکند حمایت می‎کردیم.

3- در سال 65 عملیاتی را طراحی کرده بودیم که مهمات بسیار زیادی می‎خواست و این مهمات را اگر می‎خواستیم از خارج از کشور وارد کنیم، 2 میلیارد و 800 میلیون دلار هزینه لازم بود، اما کل ارز آن سال مملکت 5/6 میلیارد دلار بود و کل ارزی که به دفاع می‏دادند یک میلیارد دلار بود. با توجه به این شرایط طرحی برای پیشنهاد به ذهن ما رسید و از حضرت امام (ره) اجازه گرفتم که با 380 میلیون دلار ارز، آن صنعت را در ایران ایجاد کنیم. روش کار این‎گونه بود که همه امکانات مملکت را در این راستا مورد استفاده قرار دهیم، براین اساس به هر کارخانه‎‎ای که می‎توانست ریخته‎گری کند، پوکه و مواد اولیه می‎دادیم. برای همین منظور سه هزار دستگاه کپی تراش وارد شد و به سه هزار تراش‎کار در مملکت هدیه گردید. گفتیم اگر هر کدام از شما هزار گلوله را برای ما تراش بدهید، نه تنها دستگاه مال خودتان، بلکه مزد کارتان را هم به شما خواهیم داد.

4- به خاطر دارم در دوران جنگ از آلمانی‎ها بیسیم می‎خریدیم اما همان زمان جنگ، بیسیمی ساختیم که 190 کانال داشت. رمز کننده و کشف کننده را هم خودمان ساختیم و برای جبهه فرستادیم. زمانی‎كه دشمن از سلاح شیمیایی استفاده کرد، بلافاصله پدافند شیمیایی را اجرایی کردیم. در عملیات خیبر، صدام از مواد شیمیایی بدون محابا استفاده کرد که از مجروحین شیمیایی هشت درصد شهید شدند. بعد از عملیات بزرگ بدر بود که ما پدافند انفرادی، گروهی و لشکری درست کرده بودیم و شهدایمان به هشت هزار رسیدند. به یاد دارم در سال 64 كه اولین موشک تاو در میدان تیر سمنان امتحان شد، بالای سر خودمان فرود آمد. عده‎ای ما را مسخره کردند، اما یک سال بعد موشک تاوی که ساخته شده بود، آزمایش کردیم و به هدف متحرک خورد.

5- ارتش عراق تانک زیاد داشت، بنابراین ما باید سلاحی در اختیار داشتیم که بتواند، تانک‎ها را هدف قرار دهد و آن‎ها را منهدم کند. موشک تاو بهترین سلاح ضد تانک بود. از کانال‎های مختلف کسانی پیدا می‎شدند و می‌گفتند که ما تاو می‏فروشیم، با آن‎ها وارد مذاکره می‎شدیم و گشایش اعتبار می‎کردیم. تضمین می‎کردند، اما سر 6 یا 9 ماه هم به ما نمی‎دادند، به همین خاطر حتی یکی دو بار به ما خسارت هم دادند.

یکباره دیدیم همه امکانات ارزی دفاعی 2 میلیارد دلار است، 5/1 میلیارد دلار گیر موشک تاو است كه هنوز نیامده! به همین خاطر تصمیم گرفتیم تاو را خودمان بسازیم. در مورد تهیه سلاح همه کشورها از مصر گرفته تا کشورهای اروپایی و حتی خود آمریکایی‏ها پیشنهاد می‎دادند. از طرف دیگر دلال‎های مختلف هم مراجعه می‎کردند و می‏گفتند شما هر چه می‎خواهید، ما تهیه می‎کنیم.

***روال این بود که ارتش و سپاه به آن دلال‎ها لیستی می‎داد و می‏گفت که ما این‎ها را می‎خواهیم، اما هیچ‎کس این‎ها را به ما نمی‎فروخت. گفتیم هرکس مراجعه کرد بگویید ما هیچ چیز نمی‎خواهیم. شما باید به چهار تا «چ» جواب بدهید؛ چی دارید؟ چند تا دارید؟ چند می‎دهید؟ چه جوری می‎دهید؟ هرکس این چهار تا «چ» را جواب داد وارد مذاکره می‎شویم. به کسی مربوط نیست که ما چه می‏خواهیم. از آن به بعد توانستیم معاملات خوبی انجام دهیم.***

6- در بین کشورهایی که با ما معامله می‎کردند، از همه بیشتر کشور بی‎طرف سوییس بود که در حد بالایی به ما مهمات فروخت. چین، بلغارستان، لهستان و مجارستان هم به ما سلاح می‎فروختند، کره شمالی که هر چه داشت به ما می‎داد. لیبی هم برخی از سلاح‎های استراتژیک را در اختیار ما قرار داد.

7- اگرچه محدودیت‎های زیادی برای ما جهت تهیه امکانات، در وانفسای دفاع مقدس ایجاد شده بود آن‎گونه که برای تهیه حداقل‎های آن، محتاج دیگران بودیم، لیکن خودباوری مبتنی بر ایمان و تلاش در پرتو توکل به درگاه الهی، سبب بروز خلاقیت‎هایی شد که امروز نه تنها بی‎نیاز در بسیاری از عرصه‎ها هستیم، بلکه افزون بر نیازها نیز تولید کرده‎ایم. امروز جایگاه ما در سطح جهان، جایگاه ممتازیست و این میسر نمی‎شد به جز با خودباوری مبتنی بر ایمان.