اعتیاد سایبری ,اعتیاد نوظهور (بدون دارو) قسمت دوم:

معتادان سايبري،افرادي هستندكه در كوشش‌هايشان بدنبال پركردن خلاءهويتي خود بوده،اغلب اوقات با موانع خيالي و نزاع‌هائي كه تصور مي‌كنند پيشاپيش مغلوب شده‌اند و يا بي حاصل‌ است مواجه مي‌شوند، موقعيت‌هائي كه بطور غيرقابل اجتنابي محروميت‏ها و پديده‌هاي نگران كننده و مشكلاتي را در برخواهدداشت آنان در پي يك پناهگاه يا گريزگاهي براي دوري از واقعيت‌اند، تا بدينوسيله خود را از زمينه واقعي كه مي‌تواند يكي از انگيزه‌هاي دروني رفتارهاي معتادان اينترنتي شود، دور سازند. گروه ملقب به «سايبري‌ها» در تلاش براي يافتن يك خانواده، به منزله محيطي سرشار از عاطفه يا مباحث دنيوي
عاشقانه و با احساسي متعالي هستند
جايگزيني واقعيت با مجاز تنها شيوه قابل درك زندگي است. بر اساس اظهار يك روانپزشك آمريكايي، ايوان كي، گلد برگ: «اعتياد به اينترنت،مي‌تواند
انكار يا اجتناب از مشكلات ديگر زندگي جاري را در پي داشته باشد>>
رفتار اعتيادگونه كه از آن به خامي احساسي _ اجتماعي تعبير شده است، عدم
امكان پذير بودن ايجاد يك هويت رواني _ اجتماعي واقعي و راسخ را موجب
مي‌شود. اين موقعيت، بواسطه همزيستي با يك احساس شخصي بي ارزش بودن و
ناسپاسي تشديد مي‌شود. آنان احساس تنهايي، منزوي بودن و خودشيفتگي بي حد ومرز مي‌كنند؛ حالتي كه آنان را به سوي اين عمل تهييج و يك نيروي بالقوه خودشيفتگي تشديد شونده ناشي از اضطرابات زمينه‌اي را با زمينه ها و موقعيت‌هاي مختلفي كه مي‌تواند بدنبال رفتارهاي اعتيادگونه متفاوت ايجاد شود، منطبق مي‌سازد

شاخص‌هاي تشخيص بيماري شخص وابسته( dsm- iv)
نياز كلي و افراطي كه فرد را در بر مي‌گيرد، نيازي كه به رفتاري آرام و به ترس از جدائي منجر شده، درآستانه سن بزرگسالي ظهور مي‌يابد ، درعرصه‌هاي
مختلف احساس مي‌شود. حداقل با پنج مورد از تظاهرات باليني زير نمايان مي‌شود:
-شخص وابسته در زندگي عادي خود بدون آنكه بطور فراگيري از سوي شخص ديگري
مورد مشورت و حمايت قرار گيرد در اتخاذ تصميم ناتوان است
-در بسياري از قلمروهاي حياتي و مهم زندگي، شخص نيازمندتقبل مسئوليت‌هايش از سوي ديگران است
-شخص وابسته در اظهار مخالفت باديگري از ترس از دست دادن حامي وپشتوانه‌اش ناتوان است
-شخص وابسته در شروع كارها و يا به تنهايي انجام دادن آن (بواسطة فقدان اعتماد بنحوه قضاوت يا توانمنديهاو ظرفيت‌هايش كه بمراتب بيشتراز توان واقعي اوست) دچار مشكل است
-در كسب حمايت و پشتيباني افرادديگر، بمنظورانجام داوطلبانه كارهاي ناخوشايند بيش از اندازه تلاش مي‌كند
-زماني كه تنهاست از ترس اغراق‌آميز ناتواني در سر و سامان دادن آسان يا
سخت امور احساس بدي دارد
-به محض آنكه يك رابطه نزديك به پايان مي‌رسد، خيلي فوري بدنبال رابطه‌اي ديگر مي‌رود تا بتواند از مراقبت‌ها و حمايتي كه بدان نياز دارد برخوردار ‌شود
-از ترس آنكه در تنهائي رها شده و دست و پا بزند به شيوه‌اي بي سرانجام
خود را مشغول مي‌كند