نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: کجایی رفیق؟!

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض کجایی رفیق؟!

    کجایی رفیق؟!دلم بدجوری دلتنگته!!!

  2. کاربر روبرو از پست مفید bos3000 سپاس کرده است .


  3. #2
    مدیر بخش حسابداری
    تاریخ عضویت
    2009/06/11
    نوشته ها
    726
    سپاس ها
    229
    سپاس شده 426 در 233 پست

    پیش فرض


  4. 2 کاربر از پست مفید mahya سپاس کرده اند .


  5. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض

    دنیای غریبی است به آنی فراموش می شوی انگار که اصلا نبوده ای!
    حتی یک خاطره هم نه........
    آنجا که همیشگی ها فراموش می شوند
    آنجا که پر است از رفاقت
    پر است از سادگی دوستی
    پراست از سنگ صبور
    دنیا را می گویم
    میان آنهمه ظاهرا رفیق
    درست کنار وسوسه باتمام قهقه بودن واضطراب نبودن!!
    کافیست یک لحظه نباشی!!
    آری همان لحظه فراموش میشوی و......
    بیچاره من
    بیچاره خدا
    خوش بحال تو
    کسی این دشنه را از پهلوی من در بیاورد!!
    ویرایش توسط bos3000 : 2009/12/23 در ساعت 20:10

  6. 2 کاربر از پست مفید bos3000 سپاس کرده اند .


  7. #4
    مدیر بخش حسابداری
    تاریخ عضویت
    2009/06/11
    نوشته ها
    726
    سپاس ها
    229
    سپاس شده 426 در 233 پست

    پیش فرض


  8. 2 کاربر از پست مفید mahya سپاس کرده اند .


  9. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    24

    دلم تنگه برای همه , برای اون که گفت عاشقم اما چیزی ندیدم

  10. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض خدامانده بود ومن !!

    خدامانده بود ومن !!
    مردمان کم کم آمدند ومن دوباره وسوسه شدم!!
    آنقدر سر گرمشان شدم که خدا را یادم رفت!!
    من آنچنان مبهوت صدا ها شده بودم که صدای مهربان خدا را فراموش کردم!!
    مردم آهسته آهسته رفتند!!
    ومن !!
    بهمین سادگی
    دوباره تنها شدم!!
    ترسیدم!
    اما همانی که من فراموشش کرده بودم دوباره صدایم زد!!
    خداگفت:رفیق من اینجا هستم!!
    من همیشه در کنار تو با تمام فراموشیهایت می مانم!!
    مردمان
    همه رفته بودند!!
    اما!!
    خدا مانده بود رفیق من!!

    خدا مانده بود رفیق من!!

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •