به راستي كه اين دنيا ديگرگونه و ناشناس شده و خوبي‌هايش پشت كرده و رفته‌ است و از آن جز ته‌مانده‌اي همچون ته‌مانده آبي در ظرفي و اندك عيش همانند چراگاهي آفت‌‌زده باقي نمانده‌ است: آيا نمي‌بينيد كه به حق عمل نمي‌شود و از باطل نهي نمي‌شود؟ به راستي كه مؤمن بايد به (مرگ و) ديدار خدا روي آورد. پس من مرگ را جز سعادت نمي‌بينم و زندگي با ستمگران را جز ملال و رنج. شما را به تقواي خدا سفارش مي‌كنم و از روزهاي او شما را بر حذر مي‌دارم و پرچم‌ها و نشانه‌هايش را برايتان برمي‌افرازم. گويا آنچه ترسناك است با ورودي هولناك و مقدمي ناآشنا و مزه‌اي تلخ رسيده است.
مردي از آن حضرت پرسيد: من مردي نافرمانم و در برابر معصيت شكيبايي ندارم، مرا اندرزي فرما. آن حضرت فرمودند: پنج كار بكن و آن‌گاه هر چه خواستي گناه كن. اول اينكه روزي خدا را نخور و هر چه خواهي گناه كن. دوم اينكه از قلمرو خدا بيرون شو و هر چه خواهي گناه كن. سوم اينكه به جايي برو كه خدا تو را نبيند و هر چه خواهي گناه كن. چهارم اينكه هرگاه ملك‌الموت براي گرفتن جان تو آمد، او را از خودت دور گردان و هر چه خواهي گناه كن و پنجم اينكه هرگاه مالك دوزخ تو را به آتش برد، داخل آن نشو و هر چه خواهي گناه كن. ميزان‌الحكمه، جلد 14، ص 6921