شرح بيماري هايي كه با الف شروع ميشوند

[azadeh]

نوعي اضطراب شديدي خودبخودي كه حملات آن عود كننده و غير قابل پيش بيني است. بيشتر اين حملات 2-10 دقيقه طول ميكشد ولي برخي حملات ممكن است بيش از 1-2 ساعت نيز به طول بيانجامد.
اين نوع اختلال با علايم حمله اي بروز ميكند (اغلب در حين خواب) در حاليكه در اضطراب مزمن (اضطراب عمومي) اضطراب حالت پايدار دارد.

علايم:
علايم جسمي:
· طپش قلب، تندي ضربان قلب، درد سينه
· كوتاهي نفس، احساس خفگي، تنفس عميق و سريع
· ضعف يا حالت سستي، غش كردن (گاهي)
· تعريق و لرزيدن
· كرختي و گزگز اطراف دهان، دستها و پاها
· گرفتگي يا انقباضات عضلاني در دستها و پاها
· احساس پرپر زدن پروانه ها در معده

علايم رواني:
· ترس شديد از ديوانه شدن (از دست دادن مشاعر)
· ترس از مردن
· احساس وحشت
· احساس بي واقعيتي
· قطع ارتباط با افراد يا اشيا

[azadeh]

اِختِلالِ وَسواسی جَبری یا اختلال وسواس فکری عملی (Obsessive-compulsive disorder، به اختصار OCD)، گونه‌ای بیماری روانی است.
اختلال وسواسی جبری نوعی اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمال‌طلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطاف‌پذیری، صراحت و کارائی می‌انجامد
در اختلال وسواسی-اجباری افکار وسواس‌گونه و اضطراب‌آور با وسواس‌های عملی همراه می‌شود. این وسواس‌های عملی کارهایی وسواس‌گونه هستند که شخص برای کوشش در راه کاهش وسواس‌های فکری خود انجام می‌دهد. این کردارها تکراری و کلیشه‌ای و تا اندازه‌ای غیرارادی هستند
وسواس شامل احساس، اندیشه یا تصویر ذهنی مزاحم است و اجبار شامل، رفتاری آگاهانه و عودكننده‌است. ریشه بیماری وسواس اضطراب است و به دو شكل فكری و عملی بروز می‌كند. چنانچه فردی در برابر انجام عمل وسواسی مقاومت كند، اضطرابش بیشتر می‌شود. گاهی اوقات كودكان هم دچار وسواس می‌شوند كه معمولاً نشانه‌های آن رفتارهای پرخاشگرانه، تكرار كلمات و یا لجبازی با اطرافیان است.

وسواس فکری
وسواس فکری در مبتلایان به این بیماری عقیده، هیجان یا تکانه‌ای‌ست که مکررا و مصرانه برخلاف میل شخص خود را وارد ضمیر هشیار او می‌کند. این افکار، تکانه‌ها یا تصاویر ذهنی به طور مکرر و مقاوم برای شخص اتفاق افتاده، ناراحتی و اضطراب بارزی را در او بر می‌انگیزند.
معمولا شخص می‌کوشد آن‌ها را نادیده گرفته، از ذهن خود بیرون کند و یا با عمل و فکر دیگری خنثی کند و البته آگاهی دارد که این پدیده‌های مزاحم حاصل ذهن خود او هستند و مثل تزریقافکار از خارج تحمیل نمی‌شوند

وسواس عملی

وسواس عملی تکانه غیرقابل مقاومتی برای انجام یک عمل غیر منطقی (مانند شستن مکرر) است


روان‌کاوی

واکنش‌سازی، ابطال، جداسازی، توجیه عقلی و دلیل‌تراشی مهمترین دفاع‌های روانی هستند که ممکن است منجر به پیدایش وسواس شوند
همه‌گیری

• در مردان شیوع بیشتری دارد.
• احتمال تطابق در دوقلوهای همسان بالاتر است.
• در بزرگترین فرزند خانواده بیشتر تشخیص داده می‌شود.

تشخیص افتراقی

بر خلاف هراس‌ها که در آن‌ها اضطراب معطوف اشیا یا موقعیت خاص است، اختلال‌های وسواس فکری-عملی (OCD) با اضطراب پراکنده‌ای که از اندیشه‌های وسواسی فکری یا رفتارهای وسواسی عملی به وجود می‌آید، مشخص می‌شود.
تفاوت بین OCD و انواع خفیف تر وسواس‌های عملی، آن است که رفتار‌های OCD شدید تر هستند، تقریباً به نظر اکثریت افراد غیر منطقی می‌آیند و به طور قابل ملاحظه‌ای با زندگی روزانه تداخل می‌کنند. افراد مبتلا به OCD گاهی صدها بار در روز دست‌های خود را می‌شویند یا ساعت‌های متمالی به تشریفات بیهودهٔ طبقه بندی و نظافت می‌پردازند

[azadeh]

وجود يك عدم تعادل در آب و نمكهايي (الكتروليتهايي) كه براي كار طبيعي بدن لازم هستند.
نمكهاي ضروري براي كار بدن عبارتند از: سديم، پتاسيم، كلسيم، بي كربنات و فسفات.
تمام قسمتهاي بدن در مايعي كه حاوي نسبتهاي دقيقي از آب و نمكهاي طبيعي است شناور هستند.
مايعات بدن همواره در يك حالت ثبات دروني قرار دارند، به نحوي كه خصوصيات فيزيكي و شيميايي آنها از تعادل خاصي برخوردار است.

علايم:
بستگي به اين دارد كه آب يا نمكها كم و زياد شده باشند، علايم زير ممكن است نشان دهنده هر كدام از اين حالتها باشند:

· خشكي دهان
· پوست چروكيده
· افزايش، كاهش يا به كلي فقدان ادرار
· خستگي
· پاها، دستها، صورت يا شكم ورم كرده و پف كرده
· احتقان و ورم ريوي
· ضعف و گيجي
· نا منظم بودن ضربان قلب

[azadeh]

علايم احساسي يا رفتاري بيش از اندازه در پاسخ به يك موقعيت استرس زا در زندگي.
در اين حالت فرد قادر نيست آنطور كه انتظار ميرود با تغييرات پيش آمده در زندگي سازگاري حاصل كند، كه اين امر به نوبه خود باعث خلل وارد آمدن به كاركردهاي فرد در زندگي روزانه ميشود.

علايم:
حتما بايد يك عامل استرس زا قابل شناسايي وجود داشته باشد. اين عامل استرس زا ممكن است خيلي جزئي به نظر آيد، مثلا مقداركمي ضرر مالي، يا حتي مثبت باشد، مثلا ارتقاي شغلي.

علايم يا تغييرات رفتاري در عرض 3 ماه از ظهور عامل استرس زا به وجود مي آيند و حد اكثر تا 6 ماه پس از رفع عامل استرس زا ادامه مي يابد.
اختلالات رواني ديگري وجود ندارد (مثلا افسردگي اساسي، اختلال اضطراب، اختلال شخصيت و غيره)
علايم و شدت آنها در افراد مختلف عينا شبيه هم نيستند. نوجوانان و سالمندان معمولا علايم شديدتري دارند.
در كل اين علايم عبارتند از مشكلات خواب، بي قراري، تحريك پذيري، از دست دادن تمركز، خستگي، از جا پريدن، عصبي بودن، افسردگي، اضطراب، گوشه گيري و خودداري و همچنين امكان دارد احساساتي مثل ترس، خشم، گناه و شرمساري و انكار عامل يا واقع استرس زا وجود داشته باشد.

[azadeh]

گروهي از حالات رواني كه بيماري نبوده، بلكه شيوه هاي رفتاري هستند.
خصوصيات اين اختلالت عبارتند از الگوهاي رفتاري نسبتا ثابت ، انعطاف پذير و ناسازگار كه بروز مشكلاتي در ارتباط برقرار كردن با ديگران و مشكلات شغلي و قانوني منجر ميگردد.
افراد دچار اين حالات تصور ميكنند كه الگوهاي رفتاريشان طبيعي و صحيح است.

علايم:
پارانوييد داراي شك و بي اعتمادي غير منطقي نسبت به ديگران، در زمينه بي اعتمادي، داراي حالت تدافعي و حساسيت بيش از حد نسبت به ديگران
اسكيزوييد و اسكيزوتيپال از نظر هيجاني سر؛ در برقراري ارتباط با ديگران مشكل دارند.
گوشه گير، خجالتي، خرافاتي و از نظر اجتماعي منزوي هستند.
جبري كمالگرا، داراي عادت خشك و مردد بوده و نيازهاي طبيعي خود را مهار ميكنند.
نمايش هيستريونيك (نمايشي) ، وابسته، فاقد بلوغ فكري، زودرنج، عاطل و باطل، دايم خواستار تشويق و توجه ديگران بوده و با ظواهر يا رفتار خود با ديگران ارتباط برقرار ميكنند.
خود شيفته (نارسيستيك)، داراي يك حس خودباوري بيش از حد بوده، شيفته قدرت هستند، نسبت به ديگران بي علاقه هستند.
خواستار توجه ديگران بوده و احساس ميكنند كه سزاوار توجه بيش از حد هستند.
دوري گزين، ترس و واكنش بيش از حد نسبت به رد شدن، اعتماد بنفس پايين، از نظر اجتماعي وابسته و گوشه گير هستند.
وابسته غير فعال، بيش از حد پذيراي نظرات ديگران، ناتوان در تصميم گيري، فاقد اطمينان هستند.
بي تفاوت، مهاجم، سرسخت، بد اخلاق و قهر كننده، ترسان از صاحب اختيار بودن و سهل انگار هستند.
هميشه كارها را به تعويق ادناخته ، استدلالي بوده و به سختي از ديگران كمك پذيرفته يا عقايد خود را كنار ميگذارند.
ضد اجتماعي، خودپسند، بي عاطفه، بي نظم و بي قاعده، تحريك پذير و بي پروا هستند.
از تجارت درس عبرت نميگيرند و در تحصيل و كار ناموفقند
بينابيني تحريكپذير، داراي شخصيت ناپايدار و تغيير شخصيتي هستند.
احساسات خود از جمله خشم، ترس و احساس گناه را نابجا بروز ميدهند، نميتوانند خود را كنترل كنند، مشكلات هويت دارند، ممكن است اقدام به خودزني كنند (ايجاد جراحت يا سوزاندن قسمتي از بدن براي كاهش تنش خود) و گاهي دست به خودكشي ميزنند.

[azadeh]

مجموعه اي از علايم وخيم و تهديد كننده حيات ناشي از نارسايي احتقاني قلب.

علايم:
علايم زير به طور ناگهاني در اواسط شب بروز كرده و بسرعت تشديد ميگردند:
كوتاهي نفس شديد، گاهي همراه خس خس
تنفس سريع
بي قراري و اضطراب
رنگ پريدگي
تعريق
كبودي ناخنها و لبها
افت فشار خون
سرفه، در ابتدا ممكن است سرفه بدون خلط باشد، ولي بعدا ميتواند با خلط كف آلود حاوي رگه هاي خون همراه گردد.

[azadeh]

بيماري التهابي پوست و بافت زير پوست كه مشخصه عمده آن وجود گره هاي قرمز و دردناك بر روي پا، خصوصا پوست روي استخوانهاي بزرگ ساق پا است.
اين بيماري گاهي در بازوها يا ساير نواحي بدن رخ ميدهد.
احتمال بروز آن در دختران و خانمهاي 12-40سال زيادتر است.

علايم:
گره هايي با ويژگيهاي زير:
قرمز، دردناك يا حساس به لمس و گرم و بزرگ 4-10 سانتيمتر
معمولا بيش از 6 گره در يك زمان ظاهر نميشوند، گره ها معمولا ناگهاني ظاهر ميشوند.
غالبا علايم ديگري مثل تب و نيز تورم، قرمزي و حساسيت به لمس در مچ پا و زانو همراه با اين گره ها وجود دارند.
گره ها در عرض 7-10 روز از رنگ صورتي به قرمز و آبي و قهوه اي تغيير رنگ ميدهند.

[azadeh]

بيماري التهابي حاد پوست و غشاهاي مخاطي (بافتهاي نازك و مرطوبي كه حفرات بدن را ميپوشانند)
در اكثر موارد، اين بيماري ها خوش خيم است و خود بخود محدود ميشود، اما امكان شديد نيز باشد. نوع شديد بيماري با نام نشانگان استيونس جانسون يا اريتم مولتيفرم شديد نيز شناخته ميشود.

علايم:
نقاط بثوري كه قرمز هستند و شكلي قرينه دارند و غالبه بصورت حلقه ها متحد المركز (شبيه سيبل تيراندازي) ظاهر ميشوند.
اين بثور معمولا روي كف دست دست و پا يا ساير نقاط دست و پا ظاهر ميشود و ممكن است به صورت و ساير نقاط بدن نيز گسترش يابد.
ضايعات معمولا خارش دارند و گاهي دردناك هستند يا فرد در آنها احساس سوزش ميكند. ضايعات تبديل به تاول، كهير يا زخم ميشوند.
در موارد شديد غشاهاي مخاطي دهان، چشمها و ناحيه تناسلي ملتهب ميشوند.
تب
سردرد
گلودرد
اسهال

[azadeh]

تغييرات تخريبي استخوانهاي گردن كه به موجب وارد آمدن فشار به اعصابي ميشود كه به دستها، پاها و مثانه ميروند. اين مشكل در مردان 40 سال به بالا شايعتر است و شيوع ن پس از 60 سالگي افزايش مي يابد.
در اين بيماري 7 مهره موجود در گردن، ديسكهاي بين آنها و عروق خوني كه به مغز ميروند تحت تاثير قرار ميگيرند.

علايم:
درد در گردن، كه به كتفها، بالاي شانه ها، قسمت فوقاني بازوها، دستها يا پشت سر تير ميكشند.
صداي سايش به هنگام حركات گردن يا عضلات شانه
بيحسي يا گزگز در بازوها، دستها و انگشتان؛ مقداري از دست رفتن حسهاي مختلف در دستها و اختلال در بازتابها
ضعف عضلاني و تحليل رفتن عضلات، كاهش بازتابها
گيجي، راه رفتن نامتعادل
با پيشرفت بيماري بي اختياري ادرار و عدم كنترل مثانه، و نيز ضعف در پاها بوجود مي آيد
خشكي گردن
سر درد

[azadeh]

تحليل غضروفهاي مفصلي و رشد خارهاي استخواني كه باعث التهاب بافتهاي اطراف ميگردد. اين عارضه مكن است هر يك ار مفاصل را درگير سازد ولي شايعترين مفاصل درگير عبارتند از مفاصل انگشتان دست، پا، زانو، ران و ستون فقرات. اين عراضه معمولا بزرگسالان بالاي 45 سال را مبتلا ميسازد.

علايم:
حشكي و درد مفاصل از جمله كمردرد. تغييرات اب و هوا بخصوص سرما و رطوبت ممكن است درد را افزايش دهد.
محدوديت حركت و كاهش انعطاف پذيري مفاصل مبتلا
نبود قرمزي ، گرما يا تب همراه درگيري مفاصل
تورم مفاصل درگير(گاهي) بخصوص مفاصل انگشتان دست
صداي ترق و تروق يا صداي ساييده شدن با حركت مفصل مبتلا