پاسخ: عبادت، وسیله تكامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعی لطف و رحمت و راهنمایی است كه ما را به كمال می رساند; مثلا وقتی پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر می كنند، به خاطر خود فرزند است و سعادت او را می خواهند و این امر از روی محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازی ندارند.
خداوند متعال در قرآن می فرماید: «أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِكْرِی; (طه، 14) نماز را بر پادار تا به یاد من باشی.» و یاد خدا مایه اطمینان و آرامش دل هاست: «أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَـئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد، 28) و در سوره طه آیه 124 می فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنكًا وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَـمَةِ أَعْمَی; هر كه از یاد من روی بگرداند، در حقیقت، زندگی سختی خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور می كنیم.»
نماز، عامل بازدارنده مهمّی در جلوگیری از منكرات و بدكاری هاست: «إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنكَرِ»(عنكبوت،45)
در حدیثی آمده است كه: «نقش نمازهای پنجگانه برای امت من همانند نهر آب زلالی است كه از مقابل خانه آنان می گذرد، اگر كسی روزانه پنج بار در این نهر شستشو كند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگی و پلیدی خواهد ماند؟!»[1]
و در حدیثی دیگر امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «هنگامی كه نمازگزار به سمت قبله برای نماز می ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه می كند.»[2]
نماز روزانه انسان اظهار تشكر و سپاس دائمی او از این همه نعمت ها و خوبی هایی است كه خداوند به انسان داده است، و نیز ثناگویی و تمجید انسان از این همه زیبایی و عظمت است كه خداوند متعال دارد. هیچ كس برای تعریف و تمجید از یك گل زیبا كه در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمی كند، امّا اگر زیبایی را نبینی، نابینایت می شمرند و اگر ببینی و واكنش نشان ندهی و ستایش نكنی سرزنشت می كنند كه چرا ذوق و احساس نداری و چقدر بددلی!
و البته شیوه ستایش بزرگان و بلكه هر شخص و گروهی ویژه خود آنهاست. سلام دادن یك نظامی به فرمانده خود و سلام یك فرزند به پدر و مادر و سلام یك دوست به دوست خود باید متناسب شأن و مقام آنان باشد. پس ستایش به درگاه خدا و تمجید از كمال و جمال او نیز در صورت نماز جلوه نموده است.
و باز در مضمون بعضی از احادیث آمده است كه: «انسان در حال نماز با خدای خود نجوا و گفتگو می كند و اگر انسان لذت این گفتگو را بچشد هیچگاه از حال نماز خارج نمی شود.»[3]
راستی چقدر لذتبخش است با خدای جهان آفرین به گفتگو و مناجات پرداختن! یعنی روحی به عظمت تمام هستی یافتن و با خدای هستی هم سخن شدن!
از طرفی باید توجه داشت حضرت حق خود در قرآن به نماز اهمیت فراوانی داده است.
توجّه و اهمیت فراوان قرآن و روایات به نماز، از جهت، آثار، بركات و فواید دنیوی و اخروی آن است كه به برخی از آن ها اشاره
می شود.
1. نماز یاد خدا است و یاد خدا مایه آرامش دل ها است. (طه، 14 ـ رعد، 28)
2. نماز آدمی را از فحشاء و منكرات باز می دارد. (عنكبوت، 45)
3. نماز به آدمی نیرو می بخشد. (بقره، 45)
4. نماز خودبینی و كبر را در هم می شكند. (بقره، 45)
5. نماز خردكننده شیاطین است. برای همین، شیاطین همواره می خواهند انسان را از نماز دور كنند. (مائده، 91)
6. نماز نشانه ایمان است. (انفال، 3)
7. نماز ستون دین است، هر كس نمازش را ترك
كند، دینش را خراب كرده است.[4]
8. ترك نماز موجب داخل شدن در آتش است. (مدثر، 40ـ43)
و ... .
دوست عزیز! لازم است توجه داشته باشید اگر قبلا با برخی از این استدلال ها برخورد داشته اید; نمی تواند دلیل ضعیف بودن آن ها باشد.
نكته دیگر این كه نماز در همه ادیان الهی وجود داشته است و در واقع ارتباط ذره ای ناچیز با آفریننده و مدیر همه جهان هستی است با یك سری الفاظ و حركات مشخص، در وقت هایی معین; در واقع این نماز هر چند به ظاهر تكراری است، ولی مانند بالا رفتن از پلكان نردبانی است كه هر پله آن، درجه و مرحله ای انسان را به خدایش نزدیك تر می كند.