مولوی









مولانا جلال الدین محمد بلخی در سال 604 در بلخ متولد شد و

پدرش در تربیت وی بسیار کوشا بود . مولانا یکی از بزرگ ترین

شاعران ایران است . مولوی را با نام های بسیار صدا می زدند

برای مثال : مولوی - مولای روم - مولانا از آن جمله اند .

روز یک شنبه پنجم جمادی الثانی الاخر سال 672 ه.ق مولانا

بدرود زندگی گفت خرد و کلان مردم قونیه حتی مسیحیان و

یهودیان نیز در سوگ وی زاری نمودند جسم پاک و مطهرش

در مقبره خانوادگی در کنار پدرش در خاک آرمید بر سر تربت

او بار گاهی است که به ((قبه ی خضراء)) شهرت دارد .


آثار مولوی عبارتند از : ((مثنوی معنوی)) - ((غزلیات شمس

تبریزی)) - ((رباعیات)) - ((فیه و مافیه)) - ((مکاتیب)) -

((مجالس سبعه)) .



دیوان اشعار :



مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم

دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

دیده ی سیر است مرا جان دلیر است مرا

زهره ی شیر است مرا زهره ی تابنده شدم

گفت که دیوانه نه ای لایق این خانه نه ای

رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم

گفت که سرمست نه ای روکه ازاین دست نه ای

رفتم و سر مست شدم وز طرب آکنده شدم

گفت که تو کشته نه ای در طرب آغشته نه ای

پیش رخ زنده کنش کشته و افکنده شدم

گفت که تو زیر ککی مست خیالی و شککی

گول شدم هول شدم وزهمه بر کنده شدم

گفت که تو شمع شدی قبله ی این جمع شدی

جمع نیم شمع نیم دوده پراکنده شدم

گفت که شیخی وسری پیشرو و راه بری

شیخ نیم پیش نیم امر ترا بنده شدم

گفت که با بال و پری من پرو بالت ندهم

درهوس بال و پرش بی پرو پر کنده شدم