اوتادی خودش را یك «سوپر استار» نمی‌داند. او معتقد است ما یك سوپر استار زن به نام «هدیه تهرانی» داریم كه بعد از او كسی نتوانسته جایش را پر كند...

با ليلا اوتادی و دغدغه‌های سينمايی و غيرسينمايی‌اش
لیلا‌ اوتادی بازیگر جوانی است كه این روزها حسابی در سینما و تلویزیون فعال است. او در حال حاضر مشغول بازی در سه فیلم است كه سال آینده اكران می‌شوند. با او در مورد دغدغه‌های سینمایی و غیرسینمایی‌اش گفت‌وگویی را انجام داده‌ایم كه می‌خوانید.

قبول داری كه چند سالی است هیچ ستاره جدیدی در سینمای ما ظهور نكرده و فیلم‌هایمان از ستاره‌های قدیمی اشباع شده‌اند؟
بله. تعداد ستاره‌هایمان می‌تواند خیلی بیشتر از این باشد. سینمای ما منتظر ظهور سوپر استارهای جدید زن ومرد است. در زمینه سوپر استارهای مرد داریم دچار كلیشه و تكرار می‌شویم. فكر می‌كنم جای یك سوپر استار هنرمند زن در سینمای ایران خالی است تا هم به صنعت سینما كمك شود، هم به خواسته مردم جواب داده شود.


فكر می‌كنید تهیه‌كننده‌ها تا چه حد دنبال چهره‌های جدید می‌گردند؟
تهیه‌كننده‌ها دارند به ستاره‌هایی رو می‌آورند كه نقش‌های كلیشه‌ای كمتری كار كرده‌اند. در سال‌های قبل می‌دیدیم ناگهان 20 تا فیلم شبیه به هم اكران می‌شد، در 17 تایش یك نفر بازی می‌كرد و در 3 تای دیگر یك نفر دیگر. الان تهیه‌كننده‌ها دارند از چهره‌های كمتر دیده شده استفاده می‌كنند؛ با پتانسیل كاری بیشتر. به هرحال، سوپر استار و ستاره جدید نیاز صنعت سینمایی است.




خودت را سوپر استار نمی‌دانی؟
این را مردم باید بگویند، ولی من اهداف مهم‌تر و با ارزش‌تری را در سینما دنبال می‌كنم كه این مقوله هم در كنار آن قرار می‌گیرد.






چطور می‌شود سوپراستارهای جدید را به سینما معرفی كرد؟
با فرصت دادن به كسانی كه كمتر دیده شده‌اند و با شناخت قابلیت‌ها و معرفی چهره‌های جدید به سینما. در همه جای دنیا روال سینما همین است. ستاره‌ای كه یك دفعه وارد شود، یك دفعه گل می‌كند و یك دفعه از اوج می‌افتد. من همیشه دلم می‌خواهد یك سیر صعودی، نه خیلی سریع، نه خیلی آهسته داشته باشم. خدا را شكر، تا الان از كارم راضی‌ام. سعی می‌كنم نقش‌های متفاوتی در كارهای خاص بازی كنم تا توانایی بازیگری‌ام دیده شود.


كمتر مصرف شدن یعنی فیلم‌های كمتری بازی كردن؟
نه، یعنی هر فیلمی را بازی نكردن. خیلی از دوستان لطف دارند و به من نقش پیشنهاد می‌دهند. یك وقت‌هایی نقش به دل من می‌نشیند و می‌پذیرم، یك وقت‌هایی هم نمی‌پذیرم. ممكن است آن فیلم كار خوبی بشود، اما خواسته من را برآورده نمی‌كند. یعنی می‌گویم خب این كار را كه من سر فیلم «چپ دست» یا بید مجنون یا «زن‌ها فرشته‌اند» كرده‌ام. دلیلی ندارد دوباره تكرارش كنم. اما اگر نقشی جای كار داشته باشد حتما قبولش می‌كنم مثل فیلم‌های «آدمكش» و «باغ قرمز.» اگر قرار است فیلم گیشه‌ای باشد، من باید یك چیز جدید برای ارائه داشته باشم. در فیلم «عروسك» این اتفاق افتاد. نقش خاص و جالبی دارم كه مطمئنم نقش تازه‌ای در كارهای سینمایی است.


‌نه گفتن سخت نیست؟
سخت است، اما چیزی كه می‌تواند مرا از بقیه متمایز كند، نه گفتن‌های من است، نه بله گفتن. من به چیزهایی نه می‌گویم كه بقیه بله می‌گویند. ممكن است آنها موفق شوند، اما این راهی نیست كه من می‌خواهم. من راهی را می‌خواهم كه همه جنبه‌ها را در بر بگیرد، یعنی هم دنیا داشته باشد، هم آخرت. یعنی هم فیلم‌های هنری را از دست ندهم، هم فیلم‌های پرفروش را داشته باشم؛ هم مخاطب خاص از من راضی باشد هم مخاطب عام.


فیلم‌هایت معمولا دنیای خوبی داشته‌اند. اما یك فیلم چطور می‌تواند آخرت داشته باشد؟
آخرت داشتن نه به معنای مصطلحش! ان‌شاء‌الله همیشه خدا از كارهای ما راضی باشد. اما منظورم این است كه فیلم و بازی مورد توجه افراد خاص قرار بگیرد؛ یعنی منتقدان و مطبوعات و كارگردان‌های خاص آن را بپسندند.


پس ما منتقدان در عالم آخرت در ارتباط بوده‌ایم و خودمان نمی‌دانستیم!
(می‌خندد)‌ اوج خواسته من این است كه كمتر بشود از بازی‌ام ایراد گرفت. آدم بی‌عیب وجود ندارد، ولی سعی می‌كنم مطالعه‌ام را بیشتر كنم و به كلاس‌های مختلف بروم.


بیشتر چه كتاب‌هایی می‌خوانی؟
كتاب‌های تخصصی روان‌شناسی و جامعه‌شناسی می‌خوانم. یك بازیگر باید جامعه اطرافش را بهتر بشناسد. من باید خودم را بهتر بشناسم. این كار را با كارهای جانبی مثل شعر، فیلمنامه نوشتن، كتاب ترجمه كردن و عكاسی هم انجام می‌دهم.


پس هم كتابخوان هستی و هم نویسنده.
یكی دو كتاب نوشته‌ام كه وقتی زمان نشرش فرا رسید، جزئیاتش را می‌گویم. سال‌هاست كه شعرهایی گفته‌ام و جمعشان كردم.


چرا شما بازیگر‌ها این قدر از این شاخه به آن شاخه می‌پرید؟ مگر خود بازیگری چه اشكالی دارد كه بازیگران مدام می‌روند دنبال عكاسی و نقاشی و نویسندگی و...
هر كس به‌اندازه روحش از هنر بهره می‌گیرد. در علم هم هر كس به‌ اندازه فكر و اندیشه‌اش سهم می‌برد. در هنر هرچه روحت بزرگ‌تر باشد، تغذیه روحی بیشتری می‌خواهی. هر مسافرتی كه می‌روم، عكس می‌گیرم. قرار است كتاب عكس‌هایم را به صورت سفرنامه چاپ كنم. از زمان دانشكده نقاشی هم می‌كنم. این كه یك عده از همكاران ما نمایشگاه برپا می‌كنند خوب است. من هم كه عكس‌هایم كامل شود، حتما نمایشگاه برگزار می‌كنم؛ چون مردم مشتاق هستند. می‌خواهند ببینند بازیگر مورد علاقه‌شان چه كارهای دیگری به جز بازیگری بلد است.


اگر نمایشگاه برگزار كنی ممكن است آثارت زیر سایه نامت گم بشود. یعنی مردم بیشتر به نام تو توجه كنند تا خود آثار.
كارهای هنری بازیگر باید آنقدر كامل باشد كه همه مجذوب هنرش بشوند نه نامش. بعضی وقت‌ها این طوری است و بعضی وقت‌ها نه. شهرت همه جای دنیا اثرات بد و خوبش را دارد. یكی از تبعاتش این است كه وقتی شناخته می‌شوی مردم دنبال كارهایت می‌آیند. اما ما بازیگران احساس نمی‌كنیم نسبت به بقیه هنرمندان برتری داریم. هنر، هنر است.


گفتی سعی كرده‌ای نقش‌های متفاوتی بازی كنی. درباره آن تفاوت‌ها صحبت كن.
در فیلم «حركت اول»، نقش یك دزد را بازی كردم. در «باغ قرمز» نقش زن دوم یك مرد را و در «آدمكش» نقش یك دكتر را كه در عشقش دچار تزلزل شده. در «عروسك‌» نقش یك زن نجات‌دهنده كه زبر و زرنگ است. در سریال «اشك‌ها و لبخندها» نقش یك دختر خیلی درسخوان نابغه را و در سریال آخرین گناه ایفاگر نقش یك دختر مذهبی بودم و...
دلم می‌خواهد این تفاوت‌ها ادامه پیدا كند. خودم از تكرار خودم خسته نشوم. بیننده هم همین‌طور است.


تا حالا شده در فیلمی بازی كنی و بعد از بازی كردن در آن پشیمان بشوی؟
خدا را شكر تا حالا پشیمان نشده‌ام. نه از كارم و نه از هیچ چیز، كلا اهل پشیمانی نیستم.


ولی یك بار گفتی كه از بازی در فیلم دعوت حاتمی‌كیا پشیمانی.
در فیلم «دعوت» از نقش پشیمان نشدم. به نظر من حق آن اپیزود ادا نشد. من نفهمیدم دلیل این كار چه بود. احتمالا خود صاحبان فیلم هم نمی‌دانند. من اگر به نقشی «بله» بگویم، حتما آن نقش را دوست داشته‌ام. گذشته هرچه بوده گذشته. همه‌اش خواست و تقدیر خدا بوده، می‌شود آینده را رقم زد.


تا به حال با كارگردان‌های زن همكاری نداشته‌ای؟
نه، ولی خیلی دوست دارم كار كنم. پوران درخشنده از دوستان خوب من است. وقتی در دفترش با هم صحبت می‌كنیم، خیلی با هم راحتیم و حرف همدیگر را می‌فهمیم. كارهای تهمینه میلانی و رخشان بنی‌اعتماد را هم خیلی دوست دارم. امیدوارم همكاری‌های خوبی با آنها داشته باشم.


كار سینماگران زن را چطور ارزیابی می‌كنی؟
در تدوین و فیلمسازی و فیلمنامه نویسی دو سه تا خانم عالی داریم؛ مثل مینو فرشچی و هایده صفی‌یاری و مستانه مهاجر و.... من خودم یك زن هستم و وسختی‌های كارشان را می‌دانم. امیدوارم زنان موفق در سینما و عرصه‌های دیگر بیشتر از این داشته باشیم.


شرایط سخت یك بازیگر زن چیست؟
مردان بازیگر از انواع و اقسام حركات استفاده می‌كنند تا خودشان را بهتر جا بیندازند. اما زنان سینمای ما جزو قدرتمندترین بازیگران جهان‌اند، چون فقط با صورت‌شان بازی می‌كنند. آنها از حجاب به عنوان یك مولفه كمك دهنده استفاده می‌كنند كه خیلی هم خوب است. زنان ما به حق در حدود ضوابط اسلامی و اجتماعی خوب ظاهر می‌شوند.


شنیده‌ای كه می‌گویند مردان بهتر از زنان رانندگی می‌كنند؟
با احترام به آقایان باید بگویم اگر شما ماشین دارید و در خیابان رانندگی می‌كنید، دیده‌اید اینقدر كه رانندگان كامیون و اتوبوس و راننده تاكسی و وانت و موتوری‌ها شما را اذیت می‌كنند شاید هیچ خانمی اذیتتان نمی‌كند. البته صددرصد نباید یك طرفه قضاوت كرد.


فكر می‌كنی واقعا زن‌ها فرشته‌اند؟
همه موجوداتی كه خدا آفریده فرشته‌اند.


در بین بازیگران زن، فكر می‌كنی چه كسانی ماندگارترین نقش‌ها را بازی كرده اند؟
بازی ماندگار در میان زنان سرزمین ما بیشتر 2 اسم را به خاطر می‌آورد. سوسن تسلیمی و فاطمه معتمد آریا. این دو واقعا متفاوت‌اند و ماندگار هستند كه امیدوارم تعدادشان بیشتر شود.


تفاوت سوپر استار و بازیگر ماندگار چیست؟
سوپر استار بودن با ماندگار شدن فرق می‌كند. 2 شاخه متفاوت است. اگر بازیگری هم ماندگار باشد، هم سوپراستار شود، خدا خیلی به او لطف داشته. لازمه سوپر استارشدن یك سری مولفه‌هاست، مثل تاثیر‌گذاری در جامعه و مورد توجه واقع شدن،‌ الگو قرار گرفتن در بین جوانان و. . .
ماندگار بودن مولفه‌های دیگری دارد مثل خوب بازی كردن، مورد توجه و قضاوت قشرخاص قرار گرفتن، روشنفكر بودن و. . .


به نظر تو یك ستاره برای این كه ستاره بماند باید چه اصولی را رعایت كند؟
اولین چیزی كه برای یك ستاره زن مهم است، رعایت ضوابط اخلاقی است. ویژگی‌های اخلاقی خوب باید در بازیگر وجود داشته باشد. این نكته در همه جوامع لازم است. روحی كه با عرفان بیگانه باشد، ناپخته است. بازیگر با روحش كار می‌كند. پس از رعایت این اصول، بازیگر باید به دنبال رفتار خوب اجتماعی باشد، چون خیلی‌ها بازیگران را الگو قرار می‌دهند.


منظورت از اصول رفتار اجتماعی چیست؟
رفتار مناسب با مردم جامعه،‌ در خانواده و اخلاق فردی.
اجتماع نباید مثل صحنه یك مسابقه دو باشد كه وقتی شلیك شد، همه به هم تنه بزنند. برخی‌ها فكر این نیستند كه بدوند. كار اصلی را ول می‌كنند و به این می‌چسبند كه بقیه را از میدان خارج كنند. كاش این رقابت تبدیل به همدلی شود.


چرا بعضی‌ها تنه می‌زنند؟
این برمی‌گردد به این كه چقدر به توانایی‌های خودشان اعتقاد داشته باشند و مطمئن باشند كه احتیاج به دزدیدن كار دیگری ندارند. این همان تنه زدن است. اگر خوب بدوی، صددرصد اول می‌شوی. اول هم نشوی، دوم می‌شوی. اما اگر تنه بزنی، صددرصد آخر می‌شوی. چون حواست به این است كه كسی از تو جلو نزند.


نظرت درباره ساخته شدن برنامه 90 سینمایی چیست؟ فكر می‌كنی آنجا بشود مسائل مربوط به تنه زدن را بررسی كرد؟
خیلی عالی است. ما فضایی نداریم كه بنشینیم و درباره سینمایمان باز صحبت كنیم. مسوولان رشته خودمان درباره ما نظر بدهند و ما درباره آنها نظر بدهیم. البته دلم نمی‌خواهد این برنامه به همان تنه زدن دامن بزند، دوست دارم راهی برای تبادل نظر ایجاد كند.


دوست داری این برنامه چه اولویت‌هایی را دنبال كند؟
اولویتش باید ایجاد یك مجمع با هدف ایجاد رابطه دوستانه بین اهالی سینما باشد. آدم‌های سینما باید با افكار جدید آشنا بشوند و مشاوره بگیرند.


زمانی كه دانش‌آموز بودی، انشای «می‌خواهید چه كاره شوید» را چگونه می‌نوشتی؟
انشای من همیشه توضیح و تفسیر حس‌هایی بود كه نسبت به زندگی داشتم. مثل همه دخترها، سال‌های اول جوابم معلم بود و بعد دكتری .


چند سال در رشته معماری تحصیل كردی، بعد جذب بازیگری شدی. چرا؟
من در رشته كارگردانی و نمایش هم قبول شدم. اما ترجیح خودم این بود كه معماری بخوانم. رشته معماری در خانواده ما موروثی است؛‌ قسمتی از كار پدرم،برادرم،خواهرم و.... دوست داشتم با این رشته آشنا بشوم. الان هم اگر وقتم اجازه بدهد كار طراحی را دنبال می‌كنم. دلم می‌خواست تحصیلات مرتبط با بازیگری را از مسیری غیر از دانشگاه به دست بیاورم. اما معماری رشته‌ای نبود كه بشود از مسیر غیر دانشگاه دنبالش كرد.


فكر می‌كنی معماری و بازیگری چه نقاط مشتركی با هم داشته باشند؟
اولین نكته در هر هنری ریتم است. اگر در بازیگری، موسیقی، معماری و هر چیز دیگری ریتم را از دست بدهی، دچار ناهنجاری می‌شوی. بنابراین ریتم نقطه مشترك همه هنرهاست. معماری هم مثل بازیگری با حس بینایی در ارتباط است. پس نظم در آن نقش مهمی دارد. كادری كه در معماری می‌بینی، برایش ساعت‌ها زحمت كشیده شده تا بینایی تو حس خوبی را به مغز منتقل كند. ما بازیگرها سعی می‌كنیم بهترین بازی را كنیم. معماری هم یعنی تلاش برای این كه بهترین هارمونی و تناسب ایجاد شود.


می‌شود گفت بازیگر یك انسان را طراحی می‌كند، معمار یك مكان را؟
در بازیگری مكان و انسان را طراحی می‌كنیم. سینما این برتری را دارد كه علاوه بر مكان، یك انسان را هم طراحی می‌كند. محیط اطراف یك بازیگر نقش مهمی در بازی‌اش دارد. بازیگر به محیط اطرافش جان می‌دهد. مثل بازی ای كه در صحنه با اشیا می‌كند یا...


چقدر از وقتت صرف سینما و بازیگری می‌شود؟
خیلی زیاد. بیشتر وقتم، منهای لحظاتی كه خوابم یا وقتی كه كارهای شخصی‌ام را انجام می‌دهم. اگر وقتی پیدا كنم، به همه كارهایی كه بلدم می‌پردازم.


یكی از بازیگران گفته بود من از جوانی‌ام هیچ چیزی نفهمیدم چون بیشترش صرف سینما شد. این اتفاق برای تو هم افتاده است؟
این یك بخش منفی كار ماست. جسم یك بازیگر ممكن است پیر بشود، اما روحش این طور نیست. روحش همیشه بالاتر است. همیشه روح شاداب و جوانی دارد. تیك‌تیك ساعت به ما می‌گوید زمان دارد می‌گذرد؛ كار مهمی انجام بده تا وقتی رفتی اسم خوبی از تو باقی بماند.


خیلی به آینده فكر می‌كنی؟
نه. ترجیح می‌دهم بیشتر به حال فكر كنم تا گذشته و آینده.


اولین بار كی فهمیدی به بازیگری علاقه داری؟
5 سال داشتم. فیلمی می‌دیدم كه اسمش خاطرم نیست. بعد از دیدن آمدم داخل اتاق و همه صحنه هایش را برای خودم اجرا كردم. یك روسری سفید روی سرم انداختم و همان كارها را انجام دادم.


اولین پیشنهاد بازیگری؟
وقتی 7 ساله بودم احمد رضا درویش به مدرسه ما آمد تا برای نقش دختر خسرو شكیبایی بازیگر پیدا كند. من كلاس یك یك بودم و اول صف می‌ایستادم. من را انتخاب كردند. مدیر مدرسه زنگ زد تا از پدرم اجازه بگیرد. پدرم گفت تا وقتی درسش تمام نشود، نه.


اولین فیلم تاثیرگذاری كه دیدی؟
سگ كشی.


اولین معلم در بازیگری؟
حس خودم بود. این حس می‌گفت نقش را آن جوری بازی كن كه اگر آن آدم بودی زندگی‌اش می‌كردی.


اولین همبازی سینما؟
پرویز پرستویی در فیلم بید مجنون.


اولین كتاب تاثیرگذار؟
بامداد خمار. وقتی اول راهنمایی بودم خواندمش.


اولین مشوق؟
خانواده. البته اولش خیلی موافق نبودند، اما بعد موافق شدند. الان از خودم بیشتر كارهایم را پیگیری می‌كنند.


لیلا اوتادی اگر یك دیوار سفید داشته باشد رویش چه می‌نویسد؟
پروردگارا ! در كلبه محقر من چیزی هست كه در بارگاه كبریایی تو نیست. من چون تویی دارم اما تو، چون تویی نداری.


چند می‌گیری بازی كنی؟
لیلا اوتادی در فیلم‌هایی بازی كرده كه بیشترشان گیشه گرم و پر رونقی داشته‌اند. با این حساب می‌توان او را یك «بازیگر پولساز» دانست. شاید فیلم «دعوت» مهم‌ترین فیلم كارنامه بازیگری لیلا اوتادی باشد.
«ببینید، من وقتی برای صحبت خدمت ایشان رسیدم از لحاظ زمانی و از لحاظ اقتصادی قرار داد سفید امضا كردم. با تمام مشكلاتی كه بود كار ساخته شد. حتی نقش مقابل من 3 بار عوض شد. ولی خب اپیزود دانشجو كنار گذاشته شد. هنوز هم خودم دلیلش را نمی‌دانم.»
اوتادی خودش را یك «سوپر استار» نمی‌داند. او معتقد است ما یك سوپر استار زن به نام «هدیه تهرانی» داریم كه بعد از او كسی نتوانسته جایش را پر كند.
در شرایطی كه آمار و ارقامی درباره دستمزد بازیگران اعلام شده، برایم جالب است كه بدانم او چقدر دستمزد می‌گیرد. او نه‌تنها دستمزدش را اعلام نمی‌كند بلكه اعلام دستمزدهای دیگر بازیگران را هم اقدامی اشتباه می‌داند. اوتادی می‌پرسد: «مگر ما از آدم‌های دیگر می‌پرسیم چقدر حقوق می‌گیرید؟ دستمزد ما هم شخصی است. مگر این كه از جایی درز پیدا كند كه تازه آن عدد هم معلوم نیست چقدر درست است یا غلط.»
او ادامه می‌دهد: «سینما مشكلات بسیار دیگری دارد. هر وقت آن مشكلات را حل كردند و به دستمزدها رسیدند، خودمان رقمش را اعلام می‌كنیم.»
اوتادی معتقد است: «هر شغلی یك دوره‌هایی دارد كه این دوره‌ها مدام در حال چرخش هستند. یك وقت‌هایی بیمارسالاری بود، الان پزشك‌سالاری است. یك زمانی در معماری مهندس‌سالاری داشتیم. الان دوره مشتری‌سالاری است. هر چیزی جایش را به چیز دیگری می‌دهد. تغییر لازمه زندگی است. در سینما هم همین‌طور است. یك زمانی دوره كارگردان‌سالاری بود، بعد نوبت دوره تهیه‌كننده‌سالاری شد.
الان در دهه سوم دوره بازیگرسالاری است. چرا همه در برابر این مساله این قدر گارد می‌گیرند؟ تهیه‌كننده می‌تواند از 20 تا 120 سالگی كار كند. اما بازیگر نمی‌تواند. مسوولان سینمایی و مطبوعات باید این شرایط را درك كنند. اگر با خودشان بنشینند به تنهایی فكر كنند می‌بینند در سال‌های پیش حق بازیگر ضایع می‌شده و الان دارد جبران می‌شود.»