-
مدیر بازنشسته
-
کاربر معمولي
-
مدیر بازنشسته
-
کاربر سایت
-
مدیریت کل سایت
-
کاربر معمولي
-
مدیر بازنشسته
اينو براي خدام نوشتم
سلام خداي عزيزم
خوب ميدوني چرا اومدم سراغت... كاري كه هروقت بهت نياز دارم
ميكنم ...ميدونم الان پيش خودت ميگي چه دختر بدي هستم كه
وقتي كارم ميفته بهت سر ميزنم ..ولي يه چيزم خوب ميدونم
اينقده ماهي و عزيز كه هيچ وقت ازم دلگير نميشي...
خدايا برات نميگم چي شده چون خودت ميدوني كه تو اين قلب
كوچيكم چي ميگذره ..ميدوني الان چه حالي دارم
خدا جونم كمكم كن... كم آوردم ...
اين يه بارم كمكم كن قول ميدم ديگه كاري نكنم كه ازم ناراحت و
دلگير بشي...
-
مدیر بازنشسته
عشق دوران كودكيم
سلام
نميدونم چي شد كه ياد تو افتادم...
حتما زده به سرم ...از اون سالها خيلي وقته ميگذره ...من اون
موقع يه دختر كوچولوي لوس بودم و تو شيطون ترين پسر محله ...
يادته تو دعواي اون روز موهامو كشيدي و من با گريه به مادرت
شكايت كردم از بي وفاييت ...اون روزا عشق اينقد معنيش عجيب و
غريب نبود ..چيزي به اسم هوس قاطيش نشده بود ..يادمه به
دختراي همبازيم گفته بودم وقتي بزرگ شدم ميخوام با تو عروسي
كنم بدون اينكه بدونم معني عروسي كردن چي هست...
نميدونم چرا هرچي فكر ميكنم يادم نمياد چي شد كه ديگه
نديدمت ...فقط يادمه اون روز مثل هميشه اومدم در خونتونو
با مشتهاي كوچيكم كوبيدم اخه دستم به زنگ درتون نميرسيد
من خيلي در زدم ولي هيچكي درو باز نكرد...بعد ها شنيدم
كه رفتي يه جاي دور يه جايي كه ديگه هيچ وقت نتونستم
ببينمت ولي من هنوزم گاهي يادت ميفتم اون عكس دستجمعي
كه تو پارك محله انداخته بوديم هنوز تو البومه...وقتي بهش نگاه
ميكنم بي اختيار لبخندي به لبم ميشينه...و به سادگي عشقم
به سادگي دوست داشتنم حسرت ميخورم....
]
ویرایش توسط فلفل نمك : 2010/01/28 در ساعت 03:33
-
مدیر بازنشسته
-
کاربر سایت
فلفل جون ممنون كه تو ثبت نام كمكم كردي اسمم خيلي قشنگ شده بازم ازت متشكرم عزيزم تو خيلي خوب ومهربوني از اينكه به سوالاي من بدون ناراحتي جواب دادي و اسمم رو ثبت كردي ازت تشكر ميكنم اميدوارم بتونم دوست خوبي برات باشم
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن