آنچه که در زیر میخوانید مروری است کلی بر تاریخچه صداخفه کن و نحوه عملکرد ان که تماما برگرفته از ماهنامه جنگ افزار , شماره 11 و 12 , آبان ماه و آذر ماه 1384 میباشد :
صداخفه کن ها :
اولین صداخفه کن عملی توسط شخصی بنام آقای هیرام پرسی ماکسیم اختراع شد . وی در روز 2 سپتامبر سال 1869 در شهر بروکلین بدنیا آمد . پدر ماکسیم , آقای هیرام استیونس ماکسیم مخترع مسلسل معروف ماکسیم بود . همچنین عموی او آقای هادسون ماکسیم مکتشف مواد منفجره موسوم به شدیدالانفجار بود . ماکسیم در سال 1886 یک دانشمند تمام عیار و البته جوانترین دانشجوی دانشگاه ماساچوست محسوب میشد , یک مهندس فنی 17 ساله !
کارنامه درخشان اختراعات ماکسیم شامل 59 اختراع عملی و کاربردی است . بسیاری میپندارند که آقای ماکسیم بیشتر بر روی طراحی و ساخت سلاح های جنگی متمرکز بوده , در حالی که بسیاری از اختراعات وی همانند رله (تقویت) امواج رادیویی و دستگاه سنجش و ثبت علائم حیاتی بدن , هزاران نفر را از مرگ حتمی نجات داده . اختراع صداخفه کن توسط وی نیز مصادف بود با روزهای سیاه آمریکا . رکود اقتصادی پس از جنگ جهانی اول هزاران نفر را بی کار کرده و به سمت جرم و جنایت سوق داده بود . صدا خفه کن ماکسیم وسیله مناسبی برای سوءاستفاده و قتل و جنایت آن هم در سکوت محسوب میشد که البته این امر دولت آمریکا را بر آن داشت تا قوانین سفت و سختی در خصوص حق مالکیت و حمل صداخفه کن وضع کند .

حال بپردازیم به نحوه عملکرد صداخفه کن ها :
صداخفه کن های امروزی در سه مدل تولید میشوند :
1- ساده 2- رفلکسی 3- شبکه ای .
ساختار کلی صداخفه کن ها بسیار ساده و ابتدایی میباشد البته صداخفه کن های مدرن دارای پیچیدگی های خاص خود هستند که در ادامه به آنها نیز خواهیم پرداخت . در کل صدای حاصل از شلیک گلوله را میتوان معلول دو چیز دانست : 1- صدای بم انفجار باروت . 2- صدای سوت شکلی که از شکافته شدن هوا توسط مرمی بوجود می آید . یک صداخفه کن به طور کلی از چند استوانه تو در تو تشکیل شده . هر کدام از این استوانه ها بر روی خود دارای تعداد زیادی سوراخهای ریز و درشت هستند . و ما وقتی صداخفه کن را به لوله سلاح وصل میکنیم در واقع یک استوانه با دهها سوراخ و کانال تو در تو به لوله سلاح افزوده ایم .
گاز حاصل از انفجار باروت پس از خروج از لوله اصلی وارد فضای آزاد نمیشود ( در سلاح های معمولی دقیقا همین امر موجب شنیده شدن صدای شلیک میشود ) بلکه وارد صداخفه کن شده و در دهها سوراخی که ذکر کردیم اصطلاحا < گم > میشود . تنها مقدار کمی از گاز باروت مستقیما و بدون عبور از سوراخها و کانالهای درون صداخفه کن وارد فضای آزاد میشود که آنهم قابل چشم پوشی است . قسمت دوم مشکل ما یعنی صدای سوت شکل حاصل از شکافته شدن هوا توسط گلوله ( که معمولا سرعتی فراتر از سرعت صوت دارد ) نیز توسط صداخفه کن ها مرتفع میشود که این کار به شکل زیر صورت میگیرد :
قطر داخلی ترین لوله صداخفه کن که گلوله از آن عبور میکند بسیار نزدیک به کالیبر گلوله انتخاب میشود . نتیجه این کار افت تدریجی فشار گاز باروت در طول لوله صداخفه کن و کاهش انرژی جنبشی گلوله است . حالا از سرعت و صدای سوت شکل گلوله کاسته شده , همین و بس !
آقای هیرام ماکسیم در ابتدای طراحی و ساخت این وسیله متوجه شد که با توجه به سرعت بسیار زیاد گازهای خروجی از لوله نمیتواند به یکباره عمل پایین آوردن سرعت مرمی و فشار گازهای خروجی را انجام بدهد . همینطور مطلبی که آقای ماکسیم دریافت این بود که میزان حجم این گازهای خروجی زیاد نمیباشد . سپس او توانست با انحراف مسیر خروج گاز و با هدایت آن درون حفره هایی از سرعت زیاد آن بکاهد و در نتیجه بخش بسیار زیادی از صدای حاصل از شلیک کاسته شود . به دلیل پایین آمدن فشار گاز باروت در طول لوله صداخفه کن , سرعت مرمی نیز کاهش می یافت ( البته طول صداخفه کن بستگی بسیار زیادی به نوع فشنگ سلاح دارد ) . همینطور باید به این نکته توجه داشت که ساختمان هر صداخفه کنی متناسب با سلاح مورد نظر طراحی میشود . مثلا نمیتوان از صداخفه کن ویژه کلت 45 در تپانچه برتا استفاده کرد و یا از صداخفه کنی که برای M-16 طراحی شده است در سلاح G3 استفاده نمود .
اولین نمونه های آزمایشی صداخفه کن ها دارای طول و یا قطر بسیار زیادی بودند . طبعا این طول و یا قطر بسیار از قدرت تحرک تیرانداز می کاست . این مدلها در حقیقت لوله ای بود که چندین برش ساده در فواصل معینی از هم داخل آن قرار میگرفت .
سپس با ساخت یک مغزی حلزونی شکل و قرار دادن آن در یک لوله توانست میزان قابل توجهی از طول و قطر صداخفه کن را کاهش دهد . البته صداخفه کن های حلزونی به دلیل آنکه موجب انحراف مرمی میشوند , مورد استفاده قرار نمیگیرند .
صداخفه کن ها معمولا 95 درصد صدای حاصل از شلیک گلوله را در خود خنثی میکنند . دقیقا همین مکانیزم در منبع اگزوز ماشین ها و ورودی کمپرسورها بکار برده میشود . این مکانیزم در ذهن آقای ماکسیم به ایده ای تبدیل شد که وی در سال 1930 از آن پرده برداری کرد , ایده سیستم تهویه مطبوع بی صدا برای ساختمانهای بزرگ .