سازهاي بادي
سازهاي بادي
دسته سازهاي بادي مشروحه به دو رده كلي تقسيم مي شوند:
اول- رده بادي هاي چوبي كه به نوبه خود برسه نوع متقسم اند:

قسم اول: سازهاي بي زبانه (مانند «ني» و «بالابان») كه هوا بطور ساده يا با برخورد به لبه سوراخ ورود به داخل لوله وارد مي شود.
قسم دوم: سازهاي يك زبانه (مانند «دوزله») كه هوا در ورود به لوله زبانه اي ازجنس ني به نام «قميش» را مي لرزاند.
قسم سوم: سازهاي دو زبانه(مانند «سرنا») كه هوا از ميان دو تيغه نازك متكي به هم (ازجنس ني) عبوركرده، سبب لرزش آن دو مي شود.
بديهي است كه كيفيت صدا در هر يك از انواع سازهاي بالا با يكديگر متفاوت است.


دوم-
رده بادي هاي برنجي (مانند «كرميل») كه به عوض سوراخ يا زبانه، «دهاني» اي لنگي- يا فنجاني شكل دارند و لبهاي خود عبورداده به درون لوله مي فرستد. كيفيت صدا در اين رده قوي تر و درخشان تر است.
نيروي محركه توليد صوت در تمام سازهاي بادي هوا و در قسمت اعظم آنها نفس آدمي است كه در نوع اخير نوازنده ساز نمي تواند صوتي را بيش ازمدت معيني بكشد زيرا او براي تازه كردن نفس احتياج به قطع صوت دارد. زير و بم شدن صوت در سازهاي بادي به چند عامل بستگي دارد كه مهمترين آنها كوتاهي با بلندي لوله و نيز قطر مقطع آن است؛ به عبارت ديگر هر چه لوله كوتاه تر و نازك تر شود صوت حاصل زيرتر خواهد بود، عامل ديگر فشار هوا است. به اين ترتيب كه هر چه هوا با فشار بيشتري به لوله داخل شود صوت حاصل در فواصل معيني زيرتر خواهد شد. قسمت اعظم سازهاي بادي، سازهائي «انتقالي» هستند، يعني اصوات حاصل از اجراي هر نت، به نسبت معيني زيرتر يا بم تر از اصوات استاندارد شده در سازهاي غيرانتقالي است.


انواع سازهاي بادي

ني
سازي است متشكل از يك لوله استوانه اي از جنس «ني» كه سراسر طول آن از هفت «بند» و شش «گروه» تشكيل شده است ( به اين دليل اين ساز را «ني هفت بند» نيز مي گويند). «ني» به قطرهاي متفاوت (از 5/1 تا 3 سانتيمتر) و طولهائي مختلف (حدود 30 تا 70 سانتيمتر) ساخته شده است. در تمام آنها روي لوله، كمي در قسمت پائين 5 سوراخ در طرف جلو و يك سوراخ در قسمت عقب قرارگرفته و در يك يا دو انتهاي «ني» روكشي برنجي با طولي كوتاه لوله نئي را پوشانده است و لبه لوله در قسمت دهاني آنقدر تيز است كه مي تواند لاي دندانها قرار گيرد.
ني از انواع سازهاي بي زبانه است. هوا توسط نفس نوازنده از انتهاي بالائي به درون فرستاده شده و قسمت اعظم آن از نزديكترين سوراخ باز خارج مي شود. بنابراين باز و بسته شدن سوراخها به توسط انگشتان هر دو دست نوازنده، طول هواي مرتعش و طول موج ارتعاش را زياد و كم كرده و در نتيجه صوت زير و بم مي شود.
ساز را نمي توان «كوك» كرد، يعني كوك آن را- چنانكه در سازهاي زهي، با پيچاندن گوشي ها ميسر است، تغيير داد. بدين نسبت نمي توان آن را با ساز ديگر منطبق كرد و از اين رو معمولاً درنقش تكنواز ظاهرمي شود. گاه- اگر چه بسيار به ندرت- كه بخواهند از صوت ني در همنوازي اركستر استفاده كنند، ناگزير نوازنده ساز تعدادي ني را با كوكها (ميدان صدا)ي مختلف فراهم كرده و در دسترس خود مي گذارد تا در طي همنوازي يا همراهي صداي خواننده به تناسب موقع از يكي از ني ها استفاده كند.
وسعت صداي ني حدود دو اكتاو و نيم است، ولي ميدان صدا (يا كوك) در سازهاي مختلف متفاوت مي كند.
اجراي اصوات در اكتاوهاي بالاتر بوسيله فشار هوا عملي است. به عبارت ديگر با دو برابر كردن فشار صداهاي حاصله يك اكتاو زير مي شود و بايد دانست كه هر ني فاقد يكي دو صدا است. ني از دسته سازهاي محلي است و تقريباً در تمام ايران معمول است. نوازندگان محلي با ابتكاري سنتي تا اندازه اي ازقطع شدن صداي ساز، هنگام تازه كردن نفس جلوگيري مي كنند. توضيح آنكه در حين نواختن هوا را از بيني به ريه و نيز به «لُپها» داخل كرده، ذخيره مي كنند و اين هوا را به تدريج به درون لوله مي فرستند.
ني هميشه سازي شهري بوده است.



سُرنا
اين ساز متشكل است ازيك لوله مخروطي شكل، كه درانتهاي بالائي آن «قميش» قرارمي گيرد. سرنا از دسته سازهاي «دوزبانه» است و به اين ترتيب«قميش» آن از دو تيغه متكي به هم تشكيل شده و انتهاي آن دو در حلقه اي مسطح محصورشده است.
در روي لوله، تعداد 6 تا 7 سوراخ تعبيه شده و نوازنده با گذاشتن و برداشتن انگشتان هر دو دست، اصوات حاصله را زير و بم مي كند.
وسعت صدا نيز در اين ساز كاملاً ثابت نيست و واضح است كه سرناهاي بزرگتر ميدان صدائي بم تر از سرناهاي كوچك دارند.
سرنا سازي نه تنها محلي بلكه قديمي است. در اشعار شعراي ايران به كرات نام «سرنا» يا «سورنا» يا «سورناي» آمده است.
در نواحي بختياري و دزفول سرناي كوچك معمول است. سرناي محلي معمولاً با دهل نواخته مي شود.



كرنا
سازي است قديمي و تاريخي كه در استانهاي مختلف ايران به شكل هاي متفاوت ساخته و اجرا مي شود.
كرناي شمال: آن را اخيراً «درازناي» نام نهاده اند. لوله فاقد سوراخ است و به همين دليل حصول اصوات مختلف فقط به تغيير فشار هواي نفس آدمي ميسر مي گردد؛ در نتيجه تعداد اصوات آن بسيار محدود است. جنس آن ازني است و طول آن زياد و گاه تا 3 متر مي رسد. بر انتهاي تحتاني ساز«كدوي پرورش داده ي» خميده اي الصاق كرده اند. دهاني آن در واقع استوانه كوچكي است كه روي لوله محكم شده و يك سوي آن تراش خورده و از همين سو هوا وارد لوله مي شود.
كرناي مشهد: جنس لوله آن از فلز و در طول لوله، بر زمينه عقايد مذهبي سازندگان ساز سه عدد «قبه ي» تزئيني ساخته شده است. فاقد سوراخ و «سر ساز» است. دهاني آن در كرناي ساخت محل بسيار ساده ساخته شده و نواختن آن را بسيار مشكل مي كند. كرناي فارس: به مقياس بزرگتر عيناً شبيه به سرناي دزفولي و بختياري است و به همان تعداد سرنا (6 تا 7) روي لوله را سوراخ كرده اند. جنس آن نيمه بالائي از چوب است كه سوراخها در اين نيمه قرار گرفته و نيمه ديگر كه با سرعت بيشتري گشاده مي شود از فلزاست.
كرناي فارس جديداً به دو اندازه مختلف ساخته شده است. اين كرنا سازي دو زبانه است. كرنا در تمام انواع خود سازي محلي است.
كرميل: نوعي ساز فلزي است و بسيار قديمي متعلق به دوره هاي قبل از اسلام بوده كه در قرون اخير متروك مانده است. از آنجا كه نوع ملي آن تا قبل از جشنهاي دو هزار و پانصد ساله اساساً وجود نداشته و در دسترس نبوده است.



دوزله
اين ساز متشكل است از دو لوله مسي (و گاه نئي يا از جنس پَر«دال» يا استخوان قلم مرغان ديگر) كه به توازي به هم الصاق شده يا بر هم بسته و محكم شده است. هر يك از لوله ها داراي قميشي يك زبانه و مستقل از ديگري است. در طول هر لوله شش سوراخ تعبيه شده به طوري كه سوراخها همواره در كنار هم قرار مي گيرند. انتهاي تحتاني لوله ها مانند تمام سازهاي بادي كه تاكنون ديده ايم بازاست. دوزله به طولهاي مختلف ساخته مي شود. (كوچك ترين آن نوع ساخته شده در شهر به طول 22 سانتيمتر و قطر حدود 2 سانتيمتر است).
وسعت ساز حدود دو اكتاو است كه بسته به بزرگي و كوچكي ساز در ميدان صدائي متفاوت قرارمي گيرد.
دوزله سازي است محلي و از انواع «بادهاي يك زبانه اي» است.
در بعضي نقاط ايران اين ساز را «جفته» يا «جفتي» مي نامند.


ني انبان
اين ساز در واقع دوزله است كمي بزرگتر از دوزله معمولي (و گاه با هفت سوراخ) كه انتهاي قميش دار آن به كيسه اي به نام «انبان» الصاق و دقيقاً «هواگيري» شده است كه از اين نقطه الصاق هوا خارج و داخل نشود، در نزديكي محل الصاق دوزله لوله ديگري به طول نامعين خارج شده (محل خروج اين لوله نيز به دقت هواگيري شده) كه نوازنده آن را به دهام مي گذارد و از اين طريق كيسه را پر باد مي كند و در نتيجه فشاربازو آرنج بر روي كيسه كه هنگام نواختن آن را زير بغل گرفته است؛ هوا را به داخل لوله دوزله مي فرستند و با انگشتان خود سوراخها را باز و بسته مي كند.



بالابان (نرمه ناي)
اين ساز از يك لوله استوانه اي چوبي و يك قسمت سر مركب از قميشي دو زبانه اي تشكيل شده است. در روي لوله هفت سوراخ در جلو و يك سوراخ در عقب تعبيه شده است.
ميدان صداي ساز به اضافه تعداد كمي از فواصل كروماتيك مخصوص موسيقي محلي حدود دو اكتاو است.
طول ساز بدون زبانه 32 و در مجموع 40 سانتيمتر است.
بالابان سازي محلي و متعلق به نواحي شمال غربي ايران است (بالابان به نظر مي رسد كه كلمه اي به زبان آذربايجاني باشد). فارسي آن را «نرمه ناي» گفته اند