نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: پسرک

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/10/07
    سن
    38
    نوشته ها
    2,630
    سپاس ها
    750
    سپاس شده 1,111 در 840 پست

    Eh پسرک

    در تعطیلات کریسمس در یک بعد از ظهر سرد زمستانی پسرک شش، هفت ساله ای جلوی ویترین مغازه ای ایستاده بود. او کفش به پا نداشت و لباسهایش پاره پوره بود. زن جوانی از آنجا میگذشت. همین که چشمش به پسرک افتاد آرزو و اشتیاق را در چشمهای آبی او خواند.


    دست پسرک را گرفت و داخل مغازه بد و برایش یک جفت کفش و یک دست لباس گرمکن خرید.


    آنها بیرون آمدند و زن جوان به پسرک گفت: حالا به خانه برگرد. امیدوارم تعطیلات شاد و خوبی داشته باشی.


    پسرک سرش را بالا آورد، نگاهی به او کرد و پرسید: خانم! شما خدا هستید؟


    زن جوان لبخندی زد و گفت: نه پسرم! من فقط یکی از بندگان او هستم.

    پسرک گفت: مطمئن بودم با او نسبتی داری...

  2. 2 کاربر از پست مفید azadeh سپاس کرده اند .


کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •