اشتر و دراخو
تا سيزن نزني دروش جاش نيشت
واي مرگ واي پس از مرگ
مرده شور ضامن بهشت ني
شو دراز و كلندر بيكار
خيا از دو بلگش پيدان
آسوده كسي كه خر نداره از كاه و جوش خبر نداره
خر پير اوسار رنگي
خر خسته و صاحب ناراضي
خر كه جوش زياد شد كپ صاحبش مي ده
سياه گر سرخ پوشد خر بخندد سياهي با سفيدي نقش بندد
عاقلان از بهر تاريكي نگه دارند چراغ
دير شتر بخواب تا خواب آشفته نبيني
تو كه لالا دني خوابت نيايد
كه ايشم پلنگ ايات دريا ايشم نهنگ ايات
درخت بي ثمر گز هم بلندن
آسه بيا آسه برو كه گربه شاخت نزنه
كه پليل واوت دريا كماچ
آسيو به نوبت
بچه ي يكي دنگن يا گنا
سرم بشكه نرخم مشكه
سلام لر بي طمع ني
كاچي بعض هيچي
هم فال و هم تماشا
هر چي سنگن سي پلنگن
سيزني سي خوت بزه دروشي سي مردم
مرافه اول بعض صلح آخر
سوار خر مردم آخرش پياده ن
هرجا آشن كچل فراشن
مهمون چيش مهمون نداره صاحبخونه چيش هر دوتاش
گپ گپ مياره
كاري بكو بهر ثواب نه سيخ بسوزه نه كباب
سنگ گت نشونه نزدنن
درد گرو دواش خنن
مار برش پيدم اش نيسن پيدم در كلش سوز آميت
ماهي كه بگندد نمكش مي زنن واي به روزي كه بگندد نمك
پليل كه سردايي بازي بچ با را وامبيت