صفحه 23 از 52 نخستنخست ... 345678910111213141516171819202122232425262728293031323334353637383940414243 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 221 تا 230 , از مجموع 514

موضوع: بیانات مقام معظم رهبری از سال 79 تا 88

  1. #221
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    24 پیام رهبر انقلاب اسلامی به همایش جهانی حکمت مطهر 06 / 02 / 1383

    پیام رهبر انقلاب اسلامی به همایش جهانی حکمت مطهر

    06 / 02 / 1383
    آیت الله علی خامنه اى رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به همایش جهانی حکمت مطهر با اشاره به جهاد هوشمندانه ، عمیق و متقن علمی استاد شهید مرتضی مطهرى در مقابل تفکرات وارداتی غربی و شرقی و معرفی اسلام صحیح تاکید کردند : یکی از مسایلی که باید دراین گردهمایی مورد توجه قرارگیرد، بررسی راه هاى تداوم حرکت عمیق و اصیل شهید مطهرى براى برآورده کردن نیازهاى فکرى جدید و ورود به عرصه چالش با افکار وارداتی و نقادى علمی این افکار است .
    متن پیام مقام معظم رهبرى به این شرح است :
    بسم الله الرحمن الرحیم
    در ابتدا از همه مسئولان و دست اندرکاران برگزارى این کنگره و از حضور همه علما ، اساتید ، محققان بویژه مهمانان خارجی که براى شرکت دراین اجلاس از کشورهاى مختلف به جمهورى اسلامی ایران تشریف آورده اند صمیمانه تشکر می کنم .
    بررسی اندیشه ها و آراء شهید آیت الله مطهرى و تاثیر آن در شکلگیرى مبانی فکرى انقلاب اسلامی و تجلیل از شخصیت کم نظیر ایشان ، هم مورد نیاز جوامع اسلامی و هم اداى بخشی از وظیفه حق شناسی نسبت به اندیشمندان و فرزانگان انقلاب اسلامی است .
    به نظر می رسد محور اصلی دراین گردهمایی باید تبیین شخصیت فکرى و هویت روشنفکرى شهید مطهرى و نقش آن در جریان فکرى و روشنفکرى اسلامی معاصر باشددرباره هویت فکرى و روشنفکرى شهید مطهرى تاکنون تعریف جامعی ارائه نشده است .
    ایشان با قوت فکرى و اندیشه صائب خود دردهه هاى ۵۰ -۱۳۴۰ وارد میدانهایی شد که تا آن زمان هیچکس درزمینه مسائل اسلامی وارد آن نشده بود و با تفکرات وارداتی غربی و شرقی به چالش علمی عمیق ، وسیع و تمام نشدنی پرداخت و در جبهه مقابله با مارکسیسم و تفکرات غربی و لیبرالیسم دست به یک جهاد هوشمندانه زد و با توان علمی و ایمان راسخ و اعتماد به نفس ، موفقیت هاى بزرگی به دست آورد و با قدرت اجتهاد و انصاف و ادب علمی ، روشی متقن و به دور از تحجر و التقاط براى معرفی اسلام و مقابله باکج اندیشی و انحراف ایجاد کرد و پایه هاى افکار مورد نیاز جامعه اسلامی و انقلابی را تاسیس نمود و نقش موثرى برجریان فکرى اسلامی و شکلگیرى نظام اسلامی برجاى گذاشت و به صورت سنگرى امن براى جوانان طالب و علاقه مند فکر اسلامی درحوزه ها و دانشگاه ها درآمد تا بتوانند زیر سایه این تفکر عمیق و مستحکم دین خود را حفظ کنند و دست آوردهاى نوین فکرى داشته باشند و از آن دفاع نمایند.
    محور دیگرى که پیشنهاد می کنم ، در این گردهمایی به آن توجه شود بررسی راههاى تداوم این جریان عمیق و اصیل است . ما نمی توانیم در شهید مطهرى متوقف شویم . هرچند پس از گذشت ۲۵ سال از شهادت این مرد بزرگ ، کتابهاى اوجزو جذابترین و پرفروش ترین کتابها براى نسلهاى جویاى فکر متین و منطقی اسلام است و ما درحال حاضر بدیلی براى مجموعه کتابهاى شهید مطهرى نداریم ولی نیازهاى فکرى روز به روز و نو به نو می شود و جریان ورود به چالش با افکار وارداتی و نقادى علمی و تفکیک صحیح از سقیم آن ، از وظایف مهمی است که باید ادامه پیدا کند. ما در دهه هاى آینده به مطهرى ها نیاز مبرم داریم .
    فکر اسلامی بویژه پس از انقلاب اسلامی مورد چالش جدى قرار گرفته و این روند ادامه خواهد یافت . ما باید خود را آماده کنیم و با توجه به سرمایه هاى عظیم فکرى و فرهنگی اى که دراختیار ما است اگر از همه امکانات خوب استفاده کنیم در این مصاف پیروز خواهیم شد.
    خوشبختانه در حوزه هاى علمیه و دانشگاهها ، فضلا ، علما ، دانشمندان و افراد صالح و شایسته از نظر علمی و فکرى وجود دارند و باید حضور خود را در این میدانها گسترش دهند و با امواج تبلیغاتی و شبهات جدید مقابله کنندو وظیفه خود را نسبت به اسلام ادا نمایند. امیدوارم خداوند متعال همه شما را موفق بدارد و این گردهمایی بتواند زمینه هاى شناخت بیشتر اندیشه هاى شهید مطهرى و راههاى تداوم آنرا براى نسلهاى آینده فراهم سازد.

  2. #222
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    24 بیانات معظم له در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم 26 / 01 / 1383

    بیانات معظم له در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم
    26 / 01 / 1383
    بسم‏ اللّه‏ الرّحمن ‏الرّحیم
    رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم ، پاسخگویی را «حقیقتی اسلامی» خواندند و افزودند: پاسخگویی یعنی احساس مسوولیت، و همه مسوولان و مدیران رده های مختلف کشور بدون استثنا باید پاسخگوی کارها و تصمیمات خود باشند.
    حضرت آیت الله خامنه ای ، با اشاره به آیات قرآن کریم درباره مسوولیت و پاسخگویی آحاد بشر در درگاه پروردگار متعال، خاطرنشان کردند: اعتقاد به پاسخگویی ، اعمال و گفتار انسان را ، بنوعی کنترل می کند و فرد در مقابل وجدان خود و در برابر جامعه ، احساس مسوولیت می نماید.

    ایشان، احترام مردم به مسوولان را، با احساس مسوولیت مدیران کشور مرتبط دانستند و افزودند: مسوولانی شایسته تکریم مردم هستند که خود را در قبال همه گفتار، اقدامات و تصمیمات خود پاسخگو و مسوول بدانند.

    حضرت آیت الله خامنه ای اوضاع جهان و از جمله اوضاع آشفته عراق را نتیجه بی مسوولیتی و پاسخگو نبودن دولت آمریکا برشمردند و خاطرنشان کردند: جنایات سهمگین، وحشیانه و حیرت انگیزی که در عراق جاری است از اغراض سیاسی - اقتصادی قدرت بی مهار آمریکا ناشی می شود که خود را در مقابل افکار عمومی جهان پاسخگو نمی داند و برای پرکردن جیب کمپانی های نفتی و صهیونیستی ، یک کشور را با کشتار و جنایت، به اشغال خود در آورده است.

    رهبر معظم انقلاب ، وضع امروز عراق را نتیجه عکس العمل طبیعی مردم این کشور در برابر اقدامات اهانت بار اشغالگران ارزیابی کردند و افزودند: آمریکایی ها ، دیگران را به تحریک ملت عراق و دخالت در این کشور متهم می کنند اما کاملا روشن است که جنایات اشغالگران و رفتار توهین آمیز آنان با زنان و جوانان عراقی ، باعث عکس العمل ملت غیور و جوانان شیعه و سنی عراق شده است و وضعی را که ما از ماهها قبل پیش بینی می کردیم برای اشغالگران بوجود آورده است.

    ایشان اعتراض جهانیان از جمله برخی شخصیتهای آمریکایی به دروغگویی دولت آمریکا در مورد مبارزه با تروریسم و مقابله با سلاح کشتار جمعی در عراق را نشان دهنده افشا شدن ماهیت حقیقی دولت آمریکا دانستند و خاطرنشان کردند: آمریکایی ها با اسم مردم سالاری به عراق آمدند اما در این کشور »مردم کشتاری » براه انداخته اند و چهره خود را از گذشته نیز سیاه تر کرده اند.

    رهبرمعظم انقلاب اسلامی سیاست های آمریکا در عراق را شبیه سیاست مشت آهنین رژیم صهیونیستی در قبال مردم مظلوم فلسطین برشمردند و تاکید کردند: اقدامات آمریکایی ها در عراق بر اساس همه اصول و موازین بشری محکوم و تنفرانگیز - و بر اساس همه قواعد طبیعت محکوم به شکست است و آمریکاها دیر یا زود با ذلت و سرافکندگی از عراق خارج خواهند شد.

    ایشان هوشیاری و وحدت مردم عراق را باعث کوتاه شدن دوره اشغال این کشور دانستند و افزودند: مردم عراق می توانند با تمسک به اسلام ، وحدت کلمه ، حفظ روحیه اسلامی و ایمانی ، بکارگیری عقل و حکمت و تدبیر، قدرشناسی و پیروی از علما و مرجعیت - و «نیافتادن در دام آمریکا و انگلیس برای ایجاد تفرقه قومی و مذهبی»، روند برپایی عراق مستقل ، آزاد ، مردمی و تحت پرچم اسلام را تسریع کنند.

    حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با اشاره به ایام رحلت نبی مکرم اسلام - حضرت ختمی مرتبت را الگویی برای همه تاریخ بشر خواندند و خاطرنشان کردند: روح تعالیم و معارف اسلامی این است که «عقل و تقوا»، رفتار و گفتار انسان را هدایت کند نه «شهوت و غضب » و مسلمانان می توانند با استفاده از این تعالیم گرانقدر ، دنیایی نو و منطبق با خواسته های حقیقی و فطری انسان ایجاد کنند.

  3. #223
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    24 پیام تسلیت مقام معظم رهبری درپی‎ درگذشت كیومرث صابری 11 / 02 / 1383

    پیام تسلیت مقام معظم رهبری درپی‎ درگذشت كیومرث صابری
    11 / 02 / 1383
    ‎درپی‎ درگذشت‎ هنرمند طنـزپـرداز و مبتكر، مرحوم‎‎ كیومرث صابری‎ رهبر معظم انقلاب‎ اسلامی‎ حضرت‎‎ آیت الله‎‎ خامنه ای‎ پیام‎ تسلیتی‎ صادر فرمودند. و به‎‎ خانواده محترم و دوستان‎ و همكاران‎‎ مرحوم تسلیت‎‎ گفتند.
    متن‎‎ این پیام‎ به‎ شرح‎ زیر است‎:

    بسم‎‎ الله‎ الرحمن‎ الرحیم
    باتاسف‎ فراوان‎ خبردرگذشت‎ هنرمند طنزپرداز و مبتكر مرحوم‎ آقـای‎‎ كیـومـرث صـابـری را دریافت‎ كردم‎.
    این‎ ضایعه‎‎ ای‎‎ در عرصه ی هنر و غم‎ بـزرگی‎ برای‎ دوستان‎‎ و معاشران او و كسانی‎ است‎ كه‎ باسلامت‎ نفس‎ و پاكدامنی‎‎ سیـاسی او آشنـا بودند.
    او یار دیرین‎ شهید رجایی‎ و طرفدار وفادار همیشگی‎‎ انقلاب‎ و نظام‎ اسلامی بود .
    هنر برجسته‎ او در سـالهـای‎ دفـاع مقـدس‎ همواره‎ در خدمت‎‎ كشور قرار داشـت و او تـا آخرین‎ روز عمر خود هرگز قلـم‎ و قـریحـه‎ سرشار خود را جز در راه‎ ایمان‎ و باور خود به‎ كار نگرفت‎ .
    اینجانب‎ كه‎‎ مدتها از همكاری‎ او و در همه بیست‎ سال‎ اخیر از لطف‎ هنـر او بـرخـوردار بوده‎ ام‎‎ ، خود را در غم درگذشت‎ او شریـك‎ می‎ دانم‎‎ و به‎‎ خانواده محترم و دوستان‎ و همكاران‎‎ او تسلیت‎‎ می‎گویم‎ و رحمت و غفران الهی‎ را ازخداوند متعال‎ بـرای‎ او مسـئلـت‎ می‎كنم‎ .

  4. #224
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    24 بیانات رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار با هزاران نفر از معلمان وکارگران 12 / 02 / 1383

    بیانات رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار با هزاران نفر از معلمان وکارگران
    12 / 02 / 1383
    بسم‏ اللّه‏ الرّحمن ‏الرّحیم

    رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز شنبه (دوازدهم اردیبهشت) در دیدار هزاران نفر از معلمان وکارگران ، با تاکید بر لزوم رسیدگی به مسایل معیشتی این دو قشر ارزشمند جامعه ، افزودند : معلمان و کارگران ، سازندگان و اداره کنندگان حقیقی جامعه اند و مهم تراز همه مسایل ، احقاق حقوق انسانی و تجلیل حقیقی از شرف و کرامت بسیار والاى این دو قشر است .

    حضرت آیت الله علی خامنه اى با تبریک ایام فرخنده هفته وحدت ، روز معلم و روز کارگر خاطرنشان کردند : براساس فرهنگ اسلامی ، همه مردم باید بادرک جایگاه حقیقی تعلیم و تربیت و کار و کارگرى خود را مدیون معلمان و کارگران بدانند چراکه معلم بزرگترین کار عالم طبیعت یعنی پرورش انسان هاى سازنده ، فرزانه ، آگاه و مفید را انجام می دهد و کارگر نیز باتلاش و سازندگی و تولید ، مسوولیت مهم ترین بخش حرکت جامعه را برعهده دارد.
    ایشان توجه کامل سیاستگذاران ، قانونگذاران و برنامه ریزان کشور را به نقش تعیین کننده معلم و کارگر ، زمینه ساز احقاق حقوق مادى و انسانی این دوقشر خواندند و افزودند : باید بگونه اى عمل کرد که کارگر و معلم ، واقعا احساس شرف و کرامت و حرمت کنند.
    آیت الله خامنه اى رسیدگی به حقوق کارگران را درچارچوب امکانات دولت ، ضرورى برشمردند و افزودند : باید مسایل کارگرى را با واقع بینی و حکیمانه مورد رسیدگی قرارداد تا هم کارگران از امنیت شغلی و حقوق حقه خود برخوردار شوند و هم سرمایه گذاران از استخدام کارگر ، احساس وحشت نکنند.

    ایشان ، نظام اسلامی را حقیقتا مدیون معلمان و کارگران خواندند و بااشاره به تلاش هایی که از اول انقلاب براى جداکردن این دو قشر از نظام اسلامی صورت گرفته است ، افزودند : دشمنان و عوامل آنها همچون ۲۵ سال اخیر امروز هم سعی می کنند با برزگ نمایی نقطه ضعف ها و مسایل گله آمیز، این دوقشر مومن و علاقه مند و خدمتگزار را درمقابل انقلاب و نظام قراردهند، اما با هوشیارى معلمان و کارگران آگاه مومن و نجیب کشور ، همچون گذشته دراین کار ناموفق خواهند بود.
    ایشان ، جامعه معلمان را جامعه اى خوشنام خواندند و خاطرنشان کردند : در موقعیتی که کشور به شتاب گرفتن درعرصه هاى تعلیم و تربیت و تحقیق نیازمند است ، دشمن و عواملش با توطئه چینی و تحریک ، درصددند دردانشگاه هاو مدارس ما اختلال ایجاد کنند، اما موفق نمی شوند چرا که معلمان ، قدر خوشنامی خود را می دانند و اجازه نمی دهند بیگانگان آنها را درمقابل اولیا دانش آموزان و در واقع درمقابل ملت قراردهند.
    حضرت آیت الله خامنه اى دربخش دیگرى از سخنانشان به اقدامات سرگوبگرانه دولت آمریکا درعراق و رژیم صهیونیستی در فلسطین اشاره کردند و افزودند : باند حاکم بر آمریکا با صحنه گردانی صهیونیست ها ، با ارایه طرح خاورمیانه بزرگ در صدد بلعیدن این منطقه ثروتمند جهان است ، اما این لقمه گلوگیر برخلاف تصور مستکبران ، آنها را از پاى درخواهدآورد.

    ایشان حمایت گستاخانه دولت آمریکا از ترور فلسطینی ها از جمله شیخ احمد یاسین و رنتیسی را از نشانه هاى آشکار دروغگویی آمریکایی ها در مبارزه با تروریسم برشمردند و افزودند : دولت آمریکا در حمایت از شارون جنایتکار ، می گوید اسراییل با ترور فلسطینی ها ، از خود دفاع می کند اما این ، همان منطق غیر قابل قبول همه دیکتاتورهاى تاریخ است که جنایاتشان را به اسم دفاع از خود توجیه می کردند .
    مقام معظم رهبرى مخالفت افکار عمومی جهان با حمایت آمریکا از ترور فلسطینی ها را نشانه ضعف حقیقی و افول رژیم آمریکا ارزیابی کردند و افزودند : هنگامی که یک نظام سیاسی ، استدلال قانع کننده اى براى اقدامات و مواضع خود نداشته باشد ، حقانیت سیاسی اش را از دست داده و رو به افول گذاشته است و حکومت آمریکانیز درهمین راه حرکت می کند و مردم دنیا نابودى این رژیم استکبارى را شاهد خواهند بود.
    رهبر معظم انقلاب اسلامی سخنان اخیر بوش را درمورد اهمیت نفت عراق براى آمریکا، نشان دهنده تلاش دولت آمریکا براى آرام کردن افکار عمومی آمریکا درباره اشغال عراق دانستند و افزودند : رییس جمهورى آمریکا بااین کار ،هدف حقیقی خود یعنی تسلط برمنابع نفتی عراق و تامین منافع کمپانی هاى صهیونیستی را آشکار کرد، ضمن آنکه واقعیات جارى درعراق هم نشان می دهد که شعارهاى آمریکایی ها در دفاع از حقوق بشر ، آزادى و دمکراسی ادعایی دروغین است .

    رهبر معظم انقلاب با اشاره به ناتوانی آمریکا و انگلیس درتوجیه حضور نظامی خود در عراق ، افزودند : اشغالگران ،همچون گرگی که درتله بدام افتاده ، در عراق گرفتار شده اند و مانند صهیونیست ها ، مردم را سرکوب می کنند اما سرانجام ، قدرت مظلومیت ملت عراق وملت فلسطین برقدرت ظالم آمریکا و صهیونیست ها غلبه خواهد کرد. ایشان دشمنی عمیق آمریکا با نظام اسلامی را یادآورى کردند و افزودند : آنچه باعث جلوگیرى از اقدامات مستکبران شده است ، ترس آنها از بنده و دیگر مسوولان کشور نیست بلکه ترس مستکبران از ملت مومن ، هوشیار و همیشه در صحنه ایران است که با حمایت از نظام اسلامی ، همچون سد مستحکمی در برابر هرگونه توطئه ایستادگی کرده و می کند. حضرت آیت الله خامنه اى همچنین با اشاره به برگزارى دور دوم انتخابات مجلس در برخی حوزه ها در روز جمعه ، به واجدان شرایط راى دادن دراین حوزه ها، تاکید کردند باکمال جدیت در انتخابات شرکت کنند تا این حضور گسترده نشانه اى از حضور پرشور مردم در صحنه انتخابات باشد.

  5. #225
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    24 بیانات رهبر معظم انقلاب در محکومیت هتک حرمت عتبات عالیات توسط اشغالگران27 / 02 / 1383

    بیانات رهبر معظم انقلاب در محکومیت هتک حرمت عتبات عالیات توسط اشغالگران
    27 / 02 / 1383
    بسم‏ اللّه‏ الرّحمن ‏الرّحیم

    حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی روز (یکشنبه 27 اردیبهشت 83) در درس خارج خود، تعرض نظامیان اشغالگر آمریکایی به مقدسات مسلمانان و شیعیان و هتک حرمت عتبات عالیات در عراق را اقدامی گستاخانه، وقیحانه و همراه با حماقت دانستند.

    ایشان ضمن اظهار تألم و تأسف شدید از این وقایع تصریح کردند: مطمئنا مردم مسلمان و شیعیان در عراق و دیگر نقاط دنیا در مقابل این تعرض و گستاخی ساکت نخواهند نشست زیرا این وقایع، بسیار مهم است و نباید در مقابل آنها ساکت ماند.
    ایشان با تاکید بر اینکه حضرت امیرالمومنین (ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) در اعماق قلوب مسلمانان و شیعیان جای دارند و مرقدهای مطهر آنان دارای جایگاه بسیار والا و خاصی است افزودند: مسلمانان نمی توانند تعرض نظامیان وقیح آمریکایی به این امکان مقدس و گلوله باران وادی السلام در نجف را که محل دفن بسیاری از اولیا، اوصیا، و بزرگان است تحمل نمایند و این جنایت از نظر دنیای اسلام، شیعیان و ملت ایران محکوم است.
    مقام معظم رهبری خاطرنشان کردند: وقاحت آمریکاییها به حدی رسیده است که برغم این جنایات و هتک حرمت ها در عراق، همچنان دم از حقوق بشر و دموکراسی می زنند.
    حضرت آیت الله خامنه ای با تاکید بر اینکه تخم نفرتی که آمریکاییها در عراق کاشته اند، تا دهها سال محصول تلخ نفرت را ببار خواهد آورد، افزودند: رسوایی اخیر زندان ابوغریب که مشخص شده در زندانهای دیگر نیز جریان دارد، داغ ننگی بر پیشانی آمریکاییها است که به آسانی پاک نخواهد شد.
    ایشان با اشاره به اظهارات مقامات آمریکایی مبنی بر بی اطلاعی از ماجرای زندان ابوغریب، آن را یک دروغ آشکار دانستند و خاطرنشان کردند: سردمداران کاخ سفید در حالی چنین آشکار دروغ می گویند که صلیب سرخ اعلام کرده است از مدتها قبل مسوولان آمریکایی را در جریان وضع زندان ابوغریب قرار داده بود.
    رهبر معظم انقلاب اسلامی، دستگاه هیات حاکمه آمریکای را دستگاه نفرت، ظلم و بی اعتنایی به کرامت انسانها دانستند و تصریح کردند: ورود آمریکاییها به عراق، ماندن آنها در عراق ، رفتارشان با مردم عراق، گماردن یک حاکم آمریکایی در این کشور، شکنجه زندانیان در زندانها و تعرض اخیر آنها به شهرهای مقدس کربلا و نجف، همه کارهای غلطی است که پشت سر هم انجام گرفته و آمریکاییها امروز در باتلاق و گندابی گرفتار شده اند که هر چه جلوتر روند بیشتر گرفتار خواهند شد.
    حضرت آیت الله خامنه ای ، ارایه طرح انتقال قدرت در عراق را نیز یک فریب برشمردند و تاکید کردند: سیاستمداران و نخبگان عراقی بدانند که هر کدام از آنها که سر کار بیایند و دست نشانده آمریکا باشند به اندازه آمریکاییها، منفور خواهند بود.
    ایشان تصریح کردند: انتقال قدرت واقعی هنگامی است که مردم عراق حق انتخاب داشته باشند و در غیر این صورت طرحی که از جانب یک نفر و با حمایت آمریکاییها به سیاستمداران عراقی دیکته شود، انتقال قدرت به مردم نخواهد بود.
    حضرت آیت الله خامنه ای با تاکید بر اینکه امروز، دولت آمریکا در عراق و صهیونیستهای غاصب در فلسطین ، مرتکب بزرگترین جنایات بشری می شوند، خاطرنشان کردند: این جنایات در اثبات حقانیت مردم ایران برای انتخاب شعار "مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل" کافی است.
    مقام معظم رهبری با اشاره به ادعای دولتهای اروپایی مبنی بر حمایت از حقوق بشر، تصریح کردند: اگر دولتهای اروپایی در این ادعای خود صادق هستند، باید اقدامات و جنایات اخیر آمریکا را صریحا محکوم نمایند و این محکومیت باید با ارایه و تصویب قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل باشد زیرا در غیر این صورت ، ادعای حمایت از حقوق بشر، برای ملتها هیچ ارزشی ندارد.
    :icon_pf(57):

  6. #226
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    24 بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جمع كاركنان سازمان صدا و سيما 28 / 02 / 1383

    بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جمع كاركنان سازمان صدا و سيما
    28 / 02 / 1383
    بسم‏ اللّه‏ الرّحمن ‏الرّحیم
    خدا را سپاسگزارم كه اين توفيق را به من داد تا بار ديگر در جمع كاركنان محترم و عزيز صدا و سيما حاضر شوم و مجموعه‏ى دوستان فعال در اين بخش فرهنگى و سياسىِ بسيار مهم را از نزديك زيارت كنم.
    از اين بازديد امروزه بنده راضى هستم؛ هم بعضى از بخشها را از نزديك بازديد كرديم، هم با مديران ارشد مجموعه ديدار كرديم؛ هم در اين ساعت با مجموعه‏ى برادران و خواهران عزيزى كه اين‏جا تشريف داريد، اين ملاقات دست داده كه من خوشحالم. اين‏جا يك مجموعه‏ى فرهنگى است و شايد بشود گفت اثرگذارترين مجموعه‏ى فرهنگى در كشور، اين رسانه‏ى ملى و عمومى است.
    فرهنگ مايه‏ى اصلى هويت ملتهاست. فرهنگ يك ملت است كه مى‏تواند آن ملت را پيشرفته، عزيز، توانا، عالم، فناور، نوآور و داراى آبروى جهانى كند. اگر فرهنگ در كشورى دچار انحطاط شد و يك كشور هويت فرهنگى خودش را از دست داد، حتى پيشرفتهايى كه ديگران به آن كشور تزريق كنند، نخواهد توانست آن كشور را از جايگاه شايسته‏يى در مجموعه‏ى بشريت برخوردار كند و منافع آن ملت را حفظ كند. من به حوادث دوران استعمار كه نگاه مى‏كردم - دوران استعمار تقريباً از اواخر قرن هجدهم ميلادى شروع شد، در قرن نوزدهم به اوج رسيد و تا اواسط قرن بيستم هم ادامه پيدا كرد. حركت استعمار يعنى حضور قدرتهاى مسلط نظامى و سياسىِ دنيا در كشورهايى كه مى‏توانستند با استفاده از زور در آنها حضور پيدا كنند و منافع خودشان را از آن‏جاها تأمين كنند و در واقع از موجودىِ مادى و معنوى آن كشور سرمايه‏يى براى خودشان بسازند، همان چيزى كه آنها اسمش را استعمار گذاشتند و امروز هم اطلاق مى‏شود - مى‏ديدم هرجا كه اينها وارد شده‏اند، اگر اين توانايى را پيدا كرده‏اند كه فرهنگ آن ملت را مضمحل كنند و تحت تأثير قرار دهند و تضعيف كنند، پايه‏هاى قدرتشان در آن‏جا مستحكم شده و اگر در جايى فرهنگ ملى و بومى به‏خاطر كهنسال بودن، ريشه‏دار بودن و برجسته بودن مضمحل نشده و از بين نرفته، استعمارگرها و اشغالگرها نتوانسته‏اند مدت زيادى از آن‏جا منافع خودشان را تأمين كنند و ناچار شدند كه آن منطقه را رها كنند. اين در مورد همه‏ى جهانگشاييها و كشورگشاييهاى دورانهاى گذشته‏ى تاريخ هم - كه ما در تاريخ مى‏خوانيم - صادق است. آن كشورگشاهايى توانسته‏اند در سرزمينهاى گشوده شده‏ى با شمشير، با زور پايدار بمانند و مقاصد و سلطه‏ى خودشان را در آن سرزمينها اعمال كنند، كه توانسته باشند فرهنگ آن كشور را در مشت و در اختيار بگيرند. حالا گاهى يك فرهنگ را ريشه‏كن مى‏كنند؛ مثل اين‏كه زبان يك كشور را بكل از بين مى‏برند. شما الان ملاحظه كنيد كه آفريقا، امريكاى لاتين و بسيارى از كشورها، زبان بومى اصلاً ندارند. پرتغالى‏ها و اسپانيول‏ها آن‏جا آمدند و زبانها را عوض كردند؛ زبانهاى بومى و بسيارى از نشانه‏هاى فرهنگ را از بين بردند؛ البته يك جاهايى هم نتوانستند. فرهنگ ستون فقرات حيات يك ملت و هويت يك ملت است.
    بعد از پيروزى انقلاب اسلامى - كه انقلابى براساس يك هدف تعريف شده‏ى فرهنگى بود - كه به مقوله‏ى فرهنگ اهميت داده شد و به مقوله‏ى هويت ملى - كه خودِ هويت ملى يك كشور، فرهنگ است و خود اين جزو مصاديق و سطور برجسته‏ى فرهنگ يك ملت است - اهتمام ورزيده شد، بركاتى بر اين كار مترتب شد كه اين بركات به‏هيچوجه ممكن نبود در اين كشور به‏وجود بيايد. اين نوآوريها، اين پيشرفتهاى علمى، اين جسارتِ وارد شدن در عرصه‏هاى نوِ علمى و تحقيقى - كه امروز در كشور ما خوشبختانه مشاهده مى‏شود - به خاطر همين اعتماد به نفسى است كه از احياء هويت ملى پيدا شده است؛ اين را انقلاب به‏وجود آورد. قبل از انقلاب از هويت ملى و مليت اسم زياد مى‏آوردند؛ اما به هيچوجه به معناى حقيقى كلمه، هويت ملى را تقويت نمى‏كردند. البته علت هم واضح بود؛ چون آن كسانى كه ايران را براى منافع خودشان مى‏خواستند و در كشور عزيز ما منافع خود را تعريف كرده بودند، مى‏دانستند كه اگر هويت ملى در اين كشور زنده شود، با منافع آنها ناسازگار خواهد بود و آنها نمى‏توانند به منافعى كه هدف گرفته‏اند، برسند. به همين دليل، هويت ملى در آن زمان در اين‏جا تضعيف شد. ما در كشور خودمان در وابستگى و اضمحلال هويت در مقابل بيگانگان تا آن‏جا پيش رفتيم كه افراد برجسته‏يى خجالت نكشيدند و پيشنهاد تغيير زبان و خط فارسى را دادند! البته روى تغيير زبان كمتر كار كردند؛ اما براى تغيير خط فارسى - خط يك كشور يكى از نقاط برجسته و از شاخصهاى مهم فرهنگى هر كشور است - در همين روزنامه‏ها و مطبوعات دوره‏ى طاغوت در كشور ما علناً و صريحاً مطلب نوشتند، دفاع كردند و حرف زدند كه ما خط فارسى را تغيير بدهيم؛ آن هم با استدلالهاى كاملاً مجادله‏آميز و مغالطه‏آميز و خلاف واقع. آنها تا اين حد پيش رفتند.
    كسانى كه رژيم پهلوى را روى كار آوردند، هيچ كدام از شاخصه‏هاى مليت را حاضر نبودند تحمل كنند. البته مليت ما از اول با اسلام آميخته بود؛ زبانمان، آدابمان، دانشمان و دانشمندانمان با اسلام آميخته بودند. در تاريخ مى‏بينيد كه دانشمندان برجسته و نام‏آور و ماندگار ما كسانى هستند كه دانشِ دين را در كنار دانشهاى معمولى زندگى دارا بودند؛ يعنى همه‏ى دانشها از مجموعه‏ى دين برآمده است. البته اين به آن معنا نيست كه طلاب مدرسه‏ى دينى اين خصوصيت را داشتند؛ نه، جامعه، جامعه‏ى دينى بود. فرهنگ ما، دانش ما، رفتار ما و سنتهاى ما با دين آميخته است و بسيارى از آنها از دين سرچشمه گرفته است. وقتى با هويت ملى و شاخصه‏هاى آن مبارزه مى‏كردند، قهراً مبارزه‏ى با دين جزوش بود و چون دين و ايمان پشتوانه‏ى همه‏ى ارزشهاى انسانى است، طبعاً با ايمان هم بشدت مخالفت مى‏كردند. اينها حاضر نشدند قبول كنند كه ما حتى لباس محلى داشته باشيم. ما ايرانى‏ها با چند هزار سال سابقه، لباس بومى نداريم و لباس محلى و بومىِ‏مان را نمى‏شناسيم، در حالى‏كه خيلى از كشورهاى ديگر دنيا دارند. البته لباس بومى، مانع پيشرفت هم نيست؛ اما ما نداريم؛ چون آنها نگذاشتند. اين، عمل به همان توصيه‏يى است كه مى‏گفت ايرانى بايد از فرق سر تا نوك پا فرنگى شود! ببينيد خودباختگى تا كجا. اين‏كه من هميشه مى‏گويم تهاجم فرهنگى، تهاجم فرهنگى اين است.
    تهاجم فرهنگى غير از تبادل فرهنگى است؛ غير از گرفتن برجستگيها و زبده‏گزينى از فرهنگهاى ديگر است؛ اين، چيزى است مباح، بلكه واجب. اسلام به ما دستور مى‏دهد، عقل هم به‏طور مستقل از ما مى‏خواهد كه هر چيز خوب، زيبا و باارزشى را كه در هر كجا مى‏بينيم، آن را فرا بگيريم و از آن استفاده كنيم. اين جملات معروفِ متداول در زبانهاى مردم ما كه «اطلبوا العلم ولو بالصين» يا «انظر الى ما قال و لا تنظر الى من قال»؛ نگاه نكن حرف خوب، سخن حكمت‏آميز، دانش و معرفت را چه كسى دارد مى‏گويد، اگر سخن خوب است، آن را فرابگير، اين گرفتن، گرفتنِ فرهنگى است و اخذ فرهنگى، تبادل فرهنگى و زبده‏گزينىِ فرهنگى، يك چيز لازم است و اين، غير از تهاجم فرهنگى است. من بارها گفته‏ام كه يك وقت هست كه يك انسان با ميل خود و بر طبق نياز و اشتها و ضرورت زندگى‏اش يك نوع غذا، يك نوع دارو يا ماده‏ى لازمى را انتخاب مى‏كند و آن را داخل جسم خودش مى‏كند؛ اين، گزينش است، كه چيز خيلى خوبى است؛ اما يك وقت هست كه يك نفر را مى‏خوابانند و ماده‏اى را كه نه براى او لازم است و نه او به آن ميل و اشتهايى دارد و نه برايش مفيد است، به‏زور در حلقش مى‏ريزند، يا به او تزريق مى‏كنند؛ اين، نامطمئن است؛ اين، تهاجم فرهنگى است؛ همان كارى كه با ملت ايران در طول سالهاى متمادى كردند. از سياستمدارانى كه وابسته بودند، از آنهايى كه با قراردادهاى مالى دهنِ‏شان را مى‏بستند، هيچ توقعى نيست؛ اما از شخصيتهاى علمى و فرهنگى در آن دوران اين انتظار و توقع بود كه اگر داراى هر عقيده‏يى هستند، ولو اسلام را هم قبول ندارند و ايمان اسلامى هم ندارند، براى هويت فرهنگى اين ملت ارج قائل شوند؛ اما ارجى قائل نشدند؛ دروازه‏ها را باز كردند و چشمها را بستند و مجذوب و خيره شدند و ما را عقب انداختند. به خاطر همين، ما در ميدان علم و فناورى عقب مانديم. اين‏كه در عرف دوره‏ى جوانىِ من - كه حالا خوشبختانه آن‏طور نيست و خيلى فرق كرده - واقعاً هر كالايى به صِرف خارجى بودن، مطلوب بود و به صِرف داخلى بودن نامطلوب، فرهنگ عمومىِ آن زمانها بود و در داخل كشور هم جرأت و گستاخى كار علمى و تحقيقى و باز كردن بن‏بستها و شكستن مرزهاى دانش اصلاً قابل تصور نبود و كسانى كه در خودشان چنين استعدادى مى‏ديدند، به هيچ راهى جز اين‏كه در محيطهاى خارج از كشور كار كنند، فكر نمى‏كردند. اين‏كه ما خودمان بسازيم، خودمان توليد كنيم و خودمان ابتكار، اصلاً متصور نبود. بنده از اطلاعات و گزارشهاى گوناگونى كه در اختيارم قرار گرفته، نمونه‏هاى عينىِ خيلى فراوانى را سراغ دارم كه شايد بعضى از شماها هم اين موارد را بدانيد. اما امروز نه، امروز خوشبختانه اين حالت دليرى و خوداتكايى و شجاعتِ وارد شدن در ميدانهاى گوناگون هست. اين فرهنگ را انقلاب عوض كرد. مقوله‏ى فرهنگ اين است. اين يك مثال و يك مصداق بود.
    حالا اين فرهنگ در دست شما كاركنان صدا و سيماست؛ از مديرانتان گرفته تا كاركنان گوناگون در بخشهاى فنى، پشتيبانيهاى گوناگون، تحقيقات، هنرى، توليد برنامه و برنامه‏سازيهاى مختلف و در بخشهاى سياسى و خبرى. در همه‏ى بخشها شما هستيد كه مى‏توانيد عطر خوش فرهنگ صحيح را در فضاى جامعه بپراكنيد و هيچ‏كس هم نمى‏تواند در مقابل اين گسترش فرهنگى كه شما ايجاد مى‏كنيد، مقاومت كند. امروز مهمترين ابزار جنگ بين قدرتها در دنيا رسانه است و امروز حتى قدرتهاى بزرگ هم با رسانه‏ها دارند كار مى‏كنند. امروز تأثير رسانه‏ها و تلويزيونها و هنرها و اين شبكه‏هاى عظيم اطلاع‏رسانىِ اينترنتى و... از سلاح و از موشك و از بمب اتم بيشتر است. امروز دنيا، يك چنين دنيايى است. روزبه‏روز هم دارند اين ميدان را گسترش مى‏دهند. من در آن جلسه به مديرانمان عرض مى‏كردم كه امروز آرايش رسانه‏يى و فرهنگى كه در مقابل جمهورى اسلامى قرار دارد، بسيار آرايش پيچيده، متنوع، متكثر، كارآمد و فنى و پيشرفته است. صدا و سيما يك تنه در مقابل اين آرايش عظيم ايستاده و الحمدللَّه از عهده هم تا حالا برآمده است و من هم مى‏خواهم به شما بگويم كه تا حالا از عهده برآمده‏ايد. شما ببينيد براى اين راديوها و تلويزيونها و اين شبكه‏هاى اطلاع‏رسانى كه هدفشان كشور ماست، چقدر سرمايه‏گذارى شده است. آنها چند برابر سرمايه‏گذارى‏يى كه ما براى صدا و سيماى خودمان مى‏كنيم، سرمايه‏گذارى كرده‏اند. اگر آن‏طور كه آنها پيش خودشان محاسبه كرده بودند پيش مى‏رفت، امروز بايد اثرى از اسلام و ايمان و جمهورى اسلامى باقى نمانده باشد؛ چون فعاليت آنها مربوط به امروز و ديروز كه نيست، بلكه آنها از روز اول پيروزى انقلاب كارشان شروع شد و بيست‏وپنج سال است كه روزبه‏روز دارند كار خود را توسعه مى‏دهند و شدت مى‏بخشند. الحمدللَّه رسانه‏ى ملى ما به خودش پرداخته و واقعاً خودش را متناسب با حضور در اين ميدان، تا آن‏جايى كه مى‏توانسته، حاضريراق و آماده كرده و وارد ميدان شده است؛ شما مى‏توانيد.
    من به شما عرض كنم كه جهتگيرى اساسى صدا و سيما بايد درست نقطه‏ى مقابل همان جهت‏گيرى‏يى باشد كه آنها دارند. آنها مى‏خواهند فرهنگ ملت را از گرايش به ايمان، ارزشها و گرايش به اصول اسلامى و استقلال هويت ملى برگردانند. شما بايد درست نقطه‏ى مقابل اين كار را مورد اهتمام خودتان قرار دهيد. آنها مى‏خواهند وحدت ملى را از بين ببرند؛ آنها مى‏خواهند اتكا به نفس جوانان را از بين ببرند؛ آنها مى‏خواهند افق مقابل چشم نسل جوان ما را تيره و مبهم و وهم‏آلود جلوه بدهند؛ آنها مى‏خواهند حتى مديرانِ ارشد سياسىِ كشور را از اقدام شجاعانه در مسائل گوناگون منصرف كنند و آنها را بترسانند - از مهمترين ابزارهاى استكبار؛ همين قدرتها و سلطه‏هاى جهانى، ترساندن است. از قديم هم همين‏طور بوده است. اين نامه‏هايى كه «فان الحرب اولها كلام» در آغاز جنگها شنيده‏ايد و ديده‏ايد كه پادشاهان براى رقباى سياسى خودشان به كشورهاى مختلف مى‏فرستادند، پُر از تهديد و پُر از به رخ كشيدن قدرت خود بود. اينها براى اين بود كه تهديد؛ تهديدى كه منجر بشود به ترسيدن طرف مقابل، نقش مهمى را در پيروزى ايفا مى‏كند، كه امروز هم سرمايه‏گذارى مهمى براى اين كار مى‏شود - تا جرأت اقدام را از اينها بگيرند و اين مديران را نگران وضعيت آينده كنند؛ آنها همچنين جوانان را يك‏طور، آحاد مردم را يك‏طور، مديران را يك‏طور، سياستمداران را يك‏طور و مبتكران و فعالان علمى را يك‏طور در تيررس رسانه‏هاى معارض خود با جمهورى اسلامى قرار مى‏دهند. شما بايد درست نقطه‏ى مقابل آنها حركت كنيد.
    برنامه‏ريزى در صدا و سيما بايد با جهتگيرى به سمت وحدت ملى، ايجاد اميد، نشان دادن افقهاى روشنى كه در پيش روى ملت ماست، شجاعت دادن به مجموعه‏ى مبتكر و محقق و فنّان كشور، شجاعت دادن به اداره‏كنندگان و مسؤولان و تصميم‏گيران كشور در زمينه‏هاى مختلف، ترغيب مردم به حضور در صحنه - كه حلال همه‏ى مشكلات حضور و اراده‏ى مردمى و تصميم مردمى است - باشد. البته جانمايه‏ى همه‏ى اينها هم ايمان قلبى و دينى است. اگر كسى دين را براى ارزش والاى معنوىِ ذاتى خودش هم قبول نداشته باشد و نشناخته باشد، مى‏تواند به دين به عنوان دارويى كه مى‏تواند مهمترين مشكلات اجتماعى يك ملت را علاج كند، تكيه كند. اين را فقط ما كه جمهورى اسلامى هستيم، نمى‏گوييم و فقط هم براى كشور ما نيست، بلكه امروز متفكران و نخبگان سياسى و فكرى دنيا هم به همين فكرها افتاده‏اند. آنها خلأ دين را، بخصوص در برخى از كشورهاى اروپايى، كه فاصله‏ى آنها با ديندارى و ايمانِ دينى خيلى زياد شده، احساس مى‏كنند و نسبت به اين خلأ هشدار مى‏دهند. ايمان خيلى چيز باارزش و خيلى عنصر مهمى است براى سامان دادن و سر و صورت دادن به حركتها و جلوگيرى از زياده‏كاريها و زياده‏رويها و تخلفها و آشفتگيها در مسائل گوناگون زندگى، و واقعاً اين كار، براى صدا و سيما يك هدف عمده است، كه اميدواريم همه بتوانند آن را انجام دهند.
    من روى دو نكته، بخصوص مى‏خواهم تكيه كنم: تحقيق و هنر.
    كار تحقيقى خيلى مهم است. كارى كه از روى تحقيق و عالمانه باشد، حتى براى مردم عامى كه عالم هم نيستند، ارزش و جاذبه‏ى بيشترى دارد. البته كار عالمانه به معناى قلنبه سلنبه‏گويى نيست، بلكه كار عالمانه، يعنى كار مُتقن و صحيح؛ ولو اين‏كه با زبان همه‏كس فهم و مردمى گفته شود. همچنان‏كه شنيده‏ايد، در همه‏ى زمينه‏هاى تحقيقات علمى، بودجه‏هاى كلانى در برخى از كشورهاى پيشرفته گذاشته مى‏شود. تحقيق در زمينه‏هاى مفاهيم فرهنگى و مسائل گوناگونى كه رسانه‏ى ملى با آنها سروكار دارد، از جمله كارهاى بسيار مهم است.
    و اما هنر، كه من راجع به هنر واقعاً هرچه بگويم، كم گفته‏ام. من بارها هم گفته‏ام كه به هنر بايد اهميت داد و بايستى آن را روزبه‏روز اعتلا بخشيد و بايد شكل فاخر هنر را انتخاب كرد. بدون هنر، حرف عادى جاى خودش را حتى در ذهن كسى پيدا نمى‏كند، چه برسد به اين‏كه جذابيت داشته باشد و جايگير و ماندگار شود. هنر مهمترين وسيله است براى گسترش يك فكر درست يا نادرست. هنر، وسيله، ابزار و رسانه است؛ رسانه‏يى بسيار مهم. از هنر و از اعتلاى آن نبايد غفلت كرد و آن را مساوى با گناه و غلط و اين مقولات نبايد دانست. هنر جزو برجسته‏ترين مخلوقات الهى است و جزو ارزشمندترين صُنع پروردگار است، كه بايد آن را ارج گذاشت. در همه‏ى كارها، حتى در يك تبليغات معمولى، بايد هنر را به كار برد. اگر از ابزار هنر در كارهاى علمى و القائات فكرى و علمى كه از صدا و سيما پخش مى‏شود، استفاده شود، ماندگارى و جاذبه‏ى آن كارها مضاعف خواهد شد. در همه‏ى بخشها بر روى تحقيقات و بر روى هنر خيلى بايستى تكيه كرد.
    به‏هرحال اميدواريم كه خداوند متعال به شماها، ما و به مديران محترم و عزيز صدا و سيما توفيق دهد. از يكايك شما مسؤولان و كاركنان بخشهاى مختلف صميمانه تشكر مى‏كنم. من از همه، چه بخشهايى كه آقاى لاريجانى ذكر كردند و چه بعضى از بخشهايى كه در بيانات ايشان نيامد، صميمانه متشكرم. اميدوارم روزبه‏روز پيشرفت، تكامل، گسترش و امتداد و عمق كار شما بيشتر شود.
    والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته‏
    :icon_pf(57):

  7. #227
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    24 بیانات رهبر انقلاب با اعضای ستاد برگزاری مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام (ره)30 / 02 / 1383

    بیانات رهبر انقلاب با اعضای ستاد برگزاری مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام (ره)
    30 / 02 / 1383
    بسم‏ اللّه‏ الرّحمن ‏الرّحیم


    حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام (ره) ، با اشاره به هنر بزرگ امام راحل (ره) در ارائه یک اندیشه و مکتب سیاسی نو ، هویت حقیقی امام خمینی (ره) و جمهوری اسلامی ایران را مبتنی بر این تفکر و اندیشه سیاسی دانستند و تصریح کردند: امروز مهمترین وظیفه ، انتقال سالم مکتب سیاسی امام (ره) به نسلهای آینده است.
    ایشان با تاکید بر اینکه اظهار ارادت به امام (ره) بدون اعتقاد به این مکتب سیاسی ، بی مفهوم است ، خاطرنشان کردند: امام بزرگوار (ره) این تفکر را در طول سالها تبیین نمود و با استقامت در راه آن ، تمام مصائب را به جان خرید و این تفکر در واقع همان مکتب سیاسی اسلام است که امام خمینی (ره) از آن تعبیر به اسلام ناب محمدی (ص) کردند.

    مقام معظم رهبری با یاد آوری تلاشهای فراوان برای معرفی این مکتب سیاسی بعنوان یک مکتب ارتجاعی و نامناسب با نیازهای روز افزودند: برغم این تبلیغات ، مکتب سیاسی امام (ره) نیاز اصلی بشریت است زیرا تمام مصائب ، رنجها و گرفتاریهای کنونی بشر محصول مکتب لیبرال دموکراسی است که دنیای غرب ادعای تکامل یافته بودن این مکتب را داشت.

    حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به رسوایی های اخیر در شکنجه زندانیان عراقی در زندان ابوغریب و انتشار خبر رایج بودن اینگونه شکنجه ها در زندانهای آمریکا، تاکید کردند: مصائب مردم عراق ، فلسطین و حتی مردم آمریکا از نتایج لیبرال دموکراسی غرب ، درسها و عبرتهای مهمی برای بشریت است تا مشاهده نمایند مدعیان دموکراسی ، حقوق بشر و احترام به ارزشهای انسانی، چگونه با انسانها رفتار می نمایند.

    ایشان علت اصلی تمام این مصائب را تهی بودن مکتب لیبرال دموکراسی غرب از معنویت برشمردند و افزودند: در مکتب سیاسی امام (ره) علاوه بر مردم سالاری مدرن ، معنویت حقیقی و توجه و توکل به خداوند متعال نیز وجود دارد.

    رهبر معظم انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه امام خمینی (ره) به اصول این مکتب سیاسی در تمام رهنمودها و شئونات زندگی شخصی و عمومی نیز پایبند بودند، خاطرنشان کردند: این کلام عمیق امام بزرگوار (ره) که می فرمودند: "ما برای تکلیف کار می کنیم و نه برای نتیجه" نشات گرفته از همین مکتب است و بر همین اساس در همه امور هدف، خداوند متعال است و باید در راه او مبارزه کرد و در صورت پیروزی مغرور نشد و در صورت شکست نیز مایوس نگردید.

    حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری کلام دیگری از امام (ره) مبنی بر اینکه "آمریکا نیز زائل خواهد شد" افزودند: این رهنمود اکنون مشخص تر شده زیرا آنچه که در عراق رخ می دهد در واقع آمریکا را قدم به قدم به پرتگاه نزدیک تر می کند.

    ایشان با تاکید بر اینکه آمریکا ، دنیای اسلام و عواطف مسلمانان را دست کم گرفته است تصریح کردند: آنها تصور می کردند که بازی پیچیده کنونی در عراق را به سادگی خواهند برد اما قطعا چنین نخواهد شد و طعم تلخ شکست را خواهند چشید.
    مقام معظم رهبری، اقدام نظامیان اشغالگر آمریکایی در هتک حرمت عتبات عالیات را اقدامی غیرقابل تحمل برای مسلمانان و شیعیان خواندند و تاکید کردند: دنیای اسلام به این مساله حساسیت فوق العاده ای دارد و این اقدام، خشم مسلمانان را بر می انگیزد و دنیای اسلام طوفانی خواهد شد.

    حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند : هنگامی که انسانها با انگیزه وارد میدان شوند هیچ قدرت و نیرویی توان پایداری در مقابل آنان را نخواهد داشت.

    در این دیدار قبل از سخنان مقام معظم رهبری ، آقای محمد علی انصاری رییس ستاد برگزاری سالگرد ارتحال امام (ره) ضمن ارایه گزارشی از فعالیتهای انجام گرفته برای برگزاری هر چه باشکوه تر پانزدهمین سالگرد ارتحال امام (ره) گفت: بیش از یک میلیون نفر برای حضور در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی (ره) اعلام آمادگی کرده اند و همزمان با ایام سالگرد امام (ره) ، کنگره "اندیشه امام از نگاه اندیشمندان جهان" نیز برگزار خواهد شد.
    :icon_pf(57):

  8. #228
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    24 بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) 14 / 03 / 1383

    بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره)
    14 / 03 / 1383
    بسم‏ اللّه‏ الرّحمن ‏الرّحیم

    الحمدللَّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‏القاسم المصطفى محمّد وعلى اله الأطیبین الأطهرین سیّما بقیةاللَّه فى‏الأرضین. قال‏اللَّه تعالى: «و جعلنا منهم ائمّة یهدون بأمرنا لمّا صبروا و کانوا بایاتنا یوقنون».

    بیانات مقام معظم رهبری از سال 79 تا 88
    بیست وپنج سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی نظام جمهوری اسلامی، و پانزده سال پس از وفات رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی، هنوز محور اصلی تبلیغات خشمآلود دشمنان انقلاب و کشور ما، دشمنی با امام بزرگوار ماست. آنها مهمترین هدف خود را - حتّی بعد از بیستوپنج سال از تشکیل نظام اسلامی - این قرار دادهاند که با هزاران ساعت برنامهریزی و برنامهسازی در ماه برای صدها رادیو و تلویزیونی که در اطراف عالم از سوی محافل صهیونیستی و استکباری به راه افتاده است، شخصیت پُرجاذبه و چهرهی درخشان امام بزرگوار را زیر سؤال ببرند. باید تصدیق کنیم که دشمنان نظام اسلامی برای مقابله و مبارزهی با نظام جمهوری اسلامی و حرکت ملت ایران، جز این چارهیی هم ندارند؛ زیرا عامل مهم تسلیمناپذیری و ایستادگی ملت ایران در راه پُر افتخار خود، فلسفهی سیاسی و مکتب سیاسی امام است، که ملت ما از بن دندان به آن اعتقاد دارند. دشمنان انقلاب چارهیی ندارند جز اینکه با فلسفهی امام، با مکتب امام و با شخصیت امام - که همچنان زنده و پایدار است - دشمنی کنند تا بتوانند این ملت را به خیال خود به عقبنشینی و تسلیم در مقابل خودشان وادار کنند. امام بزرگوار با مکتب سیاسیِ خود بود که توانست طلسم دیرپای استبداد را در این کشور بشکند. امام بزرگوار با مکتب سیاسیِ خود بود که توانست دست غارتگران را از این کشور کوتاه کند؛ غارتگرانی که با همدستی با دیکتاتورها، ایران را به خانهی امن خود تبدیل کرده بودند؛ کسانی که امیدوار بودند بتوانند ایران را بهصورت یک کشور تولیدکنندهی مواد اولیه و انبار تمام نشدنیِ نفت برای خود نگه دارند. من میخواهم روی مکتب سیاسی امام تکیه کنم. مکتب سیاسی امام نمیتواند از شخصیت پُرجاذبهی امام جدا شود. راز موفقیت امام در مکتبی است که عرضه کرد و توانست آن را بهطور مجسم و بهصورت یک نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد. البته انقلاب عظیم اسلامی ما بهدست مردم به پیروزی رسید و ملت ایران عمق تواناییها و ظرفیت فراوان خود را نشان داد؛ اما این ملت بدون امام و مکتب سیاسی او قادر به چنین کار بزرگی نبود. مکتب سیاسی امام میدانی را باز میکند که گسترهی آن حتّی از تشکیل نظام اسلامی هم وسیعتر است. مکتب سیاسییی که امام آن را مطرح و برای آن مجاهدت کرد و آن را تجسم و عینیت بخشید، برای بشریت و برای دنیا حرف تازه دارد و راه تازه پیشنهاد میکند. چیزهایی در این مکتب وجود دارد که بشریت تشنهی آنهاست؛ لذا کهنه نمیشود. کسانی که سعی میکنند امام بزرگوار ما را به عنوان یک شخصیت متعلق به تاریخ و متعلق به گذشته معرفی کنند، در تلاشِ خود موفق نخواهند شد. امام در مکتب سیاسی خود زنده است، و تا این مکتب سیاسی زنده است، حضور و وجود امام در میان امت اسلامی، بلکه در میان بشریت، منشأ آثار بزرگ و ماندگار است.
    مکتب سیاسی امام دارای شاخصهایی است. من امروز چند خط از خطوط برجستهی این مکتب را در اینجا بیان میکنم. یکی از این خطوط این است که در مکتب سیاسی امام، معنویت با سیاست در هم تنیده است. در مکتب سیاسی امام، معنویت از سیاست جدا نیست؛ سیاست و عرفان، سیاست و اخلاق. امام که تجسم مکتب سیاسیِ خود بود، سیاست و معنویت را با هم داشت و همین را دنبال میکرد؛ حتّی در مبارزات سیاسی، کانون اصلی در رفتار امام، معنویت او بود. همهی رفتارها و همهی مواضع امام حول محور خدا و معنویت دور میزد. امام به ارادهی تشریعی پروردگار اعتقاد و به ارادهی تکوینیِ او اعتماد داشت و میدانست کسی که در راه تحقق شریعت الهی حرکت میکند، قوانین و سنتهای آفرینش کمک گار اوست. او معتقد بود که: «وللَّه جنود السّماوات و الأرض و کان اللَّه عزیزاً حکیما». امام قوانین شریعت را بستر حرکت خود میدانست و علائم راهنمای حرکت خود بهشمار میآورد. حرکت امام برای سعادت کشور و ملت، بر مبنای هدایت شریعت اسلامی بود؛ لذا «تکلیف الهی» برای امام کلید سعادت بهحساب میآمد و او را به هدفهای بزرگِ آرمانی خود میرساند. اینکه از قول امام معروف است و همه میدانیم که گفته بودند «ما برای تکلیف عمل میکنیم، نه برای پیروزی»، به معنای بیرغبتی ایشان به پیروزی نبود. بدون تردید پیروزی در همهی هدفهای بزرگ، آرزوی امام بود. پیروزی جزو نعمتهای خداست و امام به پیروزی علاقهمند بود - نه اینکه علاقهمند نبود یا بیرغبت بود - اما آنچه او را به سوی آن هدفها پیش میبرد، تکلیف و عمل به وظیفهی الهی بود؛ برای خدا حرکت کردن بود. چون انگیزهی او این بود، لذا نمیترسید؛ شک نمیکرد؛ مأیوس نمیشد؛ مغرور نمیشد؛ متزلزل و خسته هم نمیشد. اینها خاصیت عمل به تکلیف و عمل برای خداست. کسی که برای تکلیف عمل میکند، دچار تردید و تزلزل نمیشود؛ ترسیده و خسته نمیشود؛ از راه برنمیگردد و مصلحتاندیشیهای شخصی، تعیینکنندهی راه و جهتگیری او نمیشود. کسی که سیاست را با عرفان جمع میکند و معنویت را با حرکت سیاسی، یکجا در برنامه زندگی خود قرار میدهد، برای او ترس از مرگ معنا ندارد؛ ترس از شکست هم معنا ندارد. این درست نقطهی مقابل سیاستِ کهنه شده و از مد افتادهی غربی است که بدروغ آن را سیاستِ مدرن میگویند؛ یعنی تفکیک دین از سیاست، و تفکیک دولت از معنویت. تمدن غربی بر پایهی ستیز با معنویت و طرد معنویت بنا شد؛ این خطای بزرگ کسانی بود که تمدن و حرکت علمی و صنعتی را در اروپا شروع کردند. به علم اهمیت دادند - این خوب بود - اما با معنویت به جنگ برخاستند؛ این بد و انحراف بود. لذا این تمدن مادی و دور از معنویت هرچه پیشرفت کند، انحرافش بیشتر میشود؛ هم خود آنها و هم همهی بشریت را با میوههای زهرآگین خود تلخکام میکند؛ همچنانکه تا امروز کرده است. پدیدهی استعمار - که دهها کشور و میلیونها انسان را سالهای متمادی غرق در سختترین و شدیدترین محنتها کرد - یکی از چیزهایی است که در نتیجهی تفکیک علم از معنویت، سیاست از معنویت و دولت از اخلاق در اروپا اتفاق افتاد. دو جنگ جهانی اول و دوم هم از همان میوههای تلخ بود. کمونیزم و حکومتهای اختناق مارکسیستی هم جزو نتیجهها و میوههای تلخ جدایی حرکت علمی و صنعتی از معنویت بود. ویران شدن کانون خانواده، سیلاب فساد جنسی و طغیان سرمایهداریِ افراطی، همه نتایج همان تفکیک است. امروز هم اوج این دوری از معنویت را در زندان ابوغریب و دیگر زندانهای عراق میبینید. کسانی که این زندانها را اداره میکنند، مدعی هستند که در تمدن بشری پیشرفتهتریناند! نتیجهی چنین پیشرفتی را مردم دنیا از راه عکس و فیلم در زندانهای عراق دیدند و یا از آن مطلع شدند. فجایعی که برای ملت عراق - و قبل از آن برای ملت افغانستان - پیش آمده است، منحصر به این چیزها نیست. در دو سه سال قبل کاروان عروسی در افغانستان بمباران شد و ماه قبل در عراق مجلس عروسی بهوسیلهی هواپیماهای انگلیسی به عزا تبدیل گردید. تحقیر جوانهای عراقی، شکنجهی مردان عراقی، تعرض به زنان و نوامیس عراقی، وارد شدن به حریم امن خانوادههای عراقی، دولت فرمایشی بهوجود آوردن برای ملت عراق، همه سرریزهای همان حرکتی است که وقتی شروع شد، این نتایج بهطور قهری به دنبال آن هست. معنویت از دستگاه سیاست حذف شده است. در گذشته هم حکام و مستبدین و دیکتاتورهای دنیا در شرق و غرب عالم از این کارها میکردند؛ اما وقتی نامها و شعارهای زیبایی مثل حقوق بشر، حقوق انسان و رأی انسان برای اروپاییها شناخته شد، و وقتی پا در جادهی علم گذاشتند، دوری از معنویت نگذاشت این شعارها آنطور که توقع بود و معنا میشد، برای بشریت خیر به بار آورد؛ همانها برای بشریت مایهی شر و فساد شد. حرف نوی مکتب سیاسی امام بزرگوار ما برای دنیا این است که در همهی ارکان برنامهریزیهای یک قدرت سیاسی، سیاست با معنویت، و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقی مورد مراعات قرار گیرد. شاخص اول از شاخصهای اساسیِ مکتب سیاسی امام این است.
    شاخص دوم، اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم است؛ هم کرامت انسان، هم تعیین کننده بودن اراده انسان. در مکتب سیاسی امام، هویت انسانی، هم ارزشمند و دارای کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتیجه ارزشمندی و کرامت داشتن این است که در اداره سرنوشت بشر و یک جامعه، آراء مردم باید نقش اساسی ایفا کند. لذا مردمسالاری در مکتب سیاسی امام بزرگوار ما - که از متن اسلام گرفته شده است - مردمسالاریِ حقیقی است؛ مثل مردمسالاری امریکایی و امثال آن، شعار و فریب و اغواگریِ ذهنهای مردم نیست. مردم با رأی خود، با اراده خود، با خواست خود و با ایمان خود راه را انتخاب می کنند؛ مسؤولانِ خود را هم انتخاب می کنند. لذا دو ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که امام اصل نظامِ برآمده از انقلاب را به رأی مردم گذاشت. شما این را مقایسه کنید با رفتاری که کودتاگران نظامی در دنیا می کنند، رفتاری که حکومتهای کمونیستی می کردند، و رفتاری که امروز امریکا می کند. امروز امریکا بعد از پانزده ماه که با اشغال نظامی عراق را گرفته است، هنوز به مردم این کشور اجازه نمی دهد که بگویند برای حکومتِ خود چه چیز و چه کسانی را می خواهند. نماینده سازمان ملل دیروز مصاحبه می کند و می گوید چون امریکاییها در عراق حضور نظامی دارند، باید رأی حاکم امریکایی در انتخاب عناصر دولت مراعات شود! دمکراسی اینها این است. نام دمکراسی، اغواگری است. دمکراسی حتی در کشورهای خودشان هم، یک مردمسالاری حقیقی نیست؛ جلوه فروشی به وسیله تبلیغات رنگین و پولهای بی حسابی است که در این راه خرج می کنند؛ لذا آراء مردم گم است. در مکتب سیاسی امام رأی مردم به معنای واقعی کلمه تأثیر می گذارد و تعیین کننده است. این، کرامت و ارزشمندی رأی مردم است. از طرف دیگر امام با اتکاء به قدرت رأی مردم معتقد بود که با اراده پولادین مردم می شود در مقابل همه قدرتهای متجاوز جهانی ایستاد؛ و ایستاد. در مکتب سیاسی امام، مردمسالاری از متن دین برخاسته است؛ از «امرهم شوری بینهم» برخاسته است؛ از «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین» برخاسته است. ما این را از کسی وام نگرفته ایم. عده ای می خواهند وانمود کنند که نقش مردم در اداره حکومتها را باید غربیها بیایند به ما یاد بدهند! غربیها خودشان هنوز در خم یک کوچه گرفتارند! همین امریکاییها و همین مدعیان دمکراسی، دیکتاتورهایی از قبیل محمد رضای پهلوی را - که سی وپنج سال در این مملکت دیکتاتوری مطلق داشت و قبل از او پدرش حدود بیست سال در این کشور دیکتاتوری کرد - در آغوش گرفتند و پشتیبانی کردند و از آنها حمایت کردند. اینها طرفدار دمکراسی اند؟! دروغ میگویند. هر کس می خواهد دمکراسی اینها را ببیند، به عراق برود. برود رفتار آنها را با مردم مظلوم افغانستان ببیند. برود دمکراسیِ امریکایی را از حمایت بی دریغ امریکا از شارونِ جنایتکار ببیند. دمکراسی آنها این است؛ ما از اینها دمکراسی یاد بگیریم؟! اینها برای انسان نقش و ارزش قائلند؟ شما ببینید امروز در فلسطین چه فجایعی دارد اتفاق میافتد. آیا فلسطینیها انسان نیستند؟ آیا صاحب سرزمین خود نیستند؟ آیا حق ندارند رأی و عقیده داشته باشند؟ امروز زشتترین و فجیعترین رفتار در فلسطین و عراق و افغانستان - و قبل از این در بسیاری از مناطق دیگر - دارد صورت می گیرد؛ آن وقت همان کسانی که این رفتارهای زشت را انجام می دهند، خجالت نمی کشند و ادعای دمکراسی می کنند! رئیس جمهور امریکا وقیحانه ادعا می کند که رسالت گسترش دمکراسی در دنیا و خاورمیانه بر دوش او سنگینی می کند! دمکراسی آنها را در زندانهای امثال ابوغریب - که در عراق و گوانتانامو کم هم نیستند - مردم دنیا دارند می بینند. این، دمکراسی و حقوق بشر آنهاست! بسیار غافلانه است اگر کسی در داخل جوامع ما و در میان امت اسلامی خیال کند که غربیها باید بیایند به ملتهای ما دمکراسی و مردمسالاری یاد بدهند! ما توقع داریم گویندگان و نویسندگانی که از انصاف برخوردار هستند، طوری حرف نزنند و طوری ننویسند که گویی امروز آنها دارند به مردم ما پیام مردمسالاری می دهند. مردمسالاری را امام آورد؛ مردمسالاری را انقلاب آورد. در کشوری که در طول قرنهای متمادی، جز در برهه های بسیار کوتاه - که مثل یک لحظه گذشته است - معنای رأی و اراده مردم را نمی دانستند (ما در طول عمر خود چشممان به صندوق رأی نیفتاده بود! برای رأی مردم ایران کسی ارزش قائل نبود و دیکتاتورها در تمام دوران حکومتِ خود بیشترین بی اعتنایی را به مردم ما می کردند) امام و انقلاب و نظام اسلامی ما مردمسالاری را آورد. عده ای طوری حرف می زنند که گویا ما تازه داریم وارد میدان مردمسالاری م یشویم! این بی انصافی نیست؟ این چشم بستن بر روی حقیقت نیست؟
    شاخص سوم از شاخصهای مکتب سیاسی امام، نگاه بین المللی و جهانیِ این مکتب است. مخاطب امام در سخن و ایده سیاسی خود، بشریت است؛ نه فقط ملت ایران. ملت ایران این پیام را به گوش جان شنید، پایش ایستاد، برایش مبارزه کرد و توانست عزت و استقلال خود را به دست آورد؛ اما مخاطب این پیام، همه بشریت است. مکتب سیاسی امام این خیر و استقلال و عزت و ایمان را برای همه امت اسلامی و همه بشریت می خواهد؛ این رسالتی است بر دوش یک انسان مسلمان. البته تفاوت امام با کسانی که برای خود رسالت جهانی قائلند، این است که مکتب سیاسی امام با توپ و تانک و اسلحه و شکنجه نمی خواهد ملتی را به فکر و به راه خود معتقد کند. امریکاییها هم می گویند ما رسالت داریم در دنیا حقوق بشر و دمکراسی را توسعه دهیم. راه گسترش دمکراسی، کاربرد بمب اتم در هیروشیماست؟! توپ و تانک و جنگ افروزی و کودتاگری در امریکای لاتین و آفریقاست؟! امروز هم در خاورمیانه این همه دغل بازی و فریبگری و ظلم و جنایت به چشم می خورد. با این وسایل می خواهند حقوق بشر و رسالت جهانیشان را گسترش دهند! مکتب سیاسی اسلام فکر درست و سخن نو خود را با تبیین در فضای ذهن بشریت رها می کند و مثل نسیم بهاری و عطر گلها در همه جا می پیچد. کسانی که شامه درستی داشته باشند، آن را استشمام می کنند و از آن بهره می برند؛ همچنانکه امروز در بسیاری از کشورهای دنیا بهره آن را برده اند. فلسطینیها می گویند ما حیات دوباره و بیداری خود را از پیام امام گرفته ایم؛ لبنانیها می گویند ما پیروزی خود بر ارتش رژیم صهیونیستی و اخراج صهیونیستها را از مکتب امام درس گرفته ایم؛ مسلمانها در هر نقطه دنیا - جوانهای مسلمان، روشنفکران مسلمان، نخبگان مسلمان - فتوحات فکری خود در میدانهای سیاسی را برخاسته و برآمده از مکتب فکری امام می دانند؛ توده های امت اسلامی با نام اسلام احساس عزت می کنند؛ این همان نگاه بین المللیِ مکتب امام به مسائل بشر است؛ مخصوص دنیای اسلام هم نیست؛ لذا امروز مسأله فلسطین برای ما یک مسأله اصلی است؛ مصایب امت اسلامی برای ما دردناک است. آنچه در دنیای اسلام اتفاق می افتد، برای ملت ایران و کسانی که به نام و یاد امام بزرگوار دلبسته و دلخوش هستند، مسائل اساسی است؛ نمیتوانند نسبت به این مسائل بی تفاوت بگذرند. برای همین است که دنیای استکبار می خواهد بزرگترین جنایتها را نسبت به ملتهای مسلمان انجام دهد؛ در حالیکه دیگر ملتهای مسلمان نبینند، نفهمند و تصمیم نگیرند؛ حتی اعتراض هم نکنند. ملت ایران می بیند، می فهمد، اعتراض می کند، موضع می گیرد و نسبت به مسائل دنیای اسلام بی تفاوت نمی ماند.
    بیانات مقام معظم رهبری از سال 79 تا 88
    شاخص مهم دیگر مکتب سیاسی امام بزرگوار ما پاسداری از ارزشهاست، که مظهر آن را امام بزرگوار در تبیین مسألهی ولایت فقیه روشن کردند. از اول انقلاب اسلامی و پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، بسیاری سعی کرده اند مسأله ولایت فقیه را نادرست، بد و برخلاف واقع معرفی کنند؛ برداشتهای خلاف واقع و دروغ و خواسته ها و توقعات غیرمنطبق با متن نظام سیاسی اسلام و فکر سیاسی امام بزرگوار. اینکه گاهی می شنوید تبلیغاتچیهای مجذوب دشمنان این حرفها را می پراکنند، مربوط به امروز نیست؛ از اول، همین جریانات و دست آموزها و تبلیغاتِ دیگران این حرفها را مطرح می کردند. عده ای سعی می کنند ولایت فقیه را به معنای حکومت مطلقه فردی معرفی کنند؛ این دروغ است. ولایت فقیه - طبق قانون اساسی ما - نافی مسؤولیتهای ارکان مسؤول کشور نیست. مسؤولیت دستگاههای مختلف و ارکان کشور غیرقابل سلب است. ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسی ترین و محوری ترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است. بنابراین ولایت فقیه نه یک امر نمادین و تشریفاتیِ محض و احیاناً نصیحت کننده است - آنطوری که بعضی از اول انقلاب این را می خواستند و ترویج می کردند - نه نقش حاکمیت اجرایی در ارکان حکومت دارد؛ چون کشور مسؤولان اجرایی، قضایی و تقنینی دارد و همه باید بر اساس مسؤولیتِ خود کارهایشان را انجام دهند و پاسخگوی مسؤولیتهای خود باشند. نقش ولایت فقیه این است که در این مجموعه پیچیده و در هم تنیده تلاشهای گوناگون نباید حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود. پاسداری و دیده بانیِ حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالی اش، مهمترین و اساسی ترین نقش ولایت فقیه است. امام بزرگوار این نقش را از متن فقه سیاسی اسلام و از متن دین فهمید و استنباط کرد؛ همچنانکه در طول تاریخ شیعه و تاریخ فقه شیعی در تمام ادوار، فقهای ما این را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان کردند. البته فقها برای تحقق آن فرصت پیدا نکردند، اما این را جزو مسلمات فقه اسلام شناختند و دانستند؛ و همینطور هم هست. این مسؤولیتِ بسیار حساس و مهم، به نوبه خود، هم از معیارها و ضابطه های دینی و هم از رأی و خواست مردم بهره میبرد؛ یعنی ضابطه های رهبری و ولایت فقیه، طبق مکتب سیاسی امام بزرگوار ما، ضابطه های دینی است؛ مثل ضابطه کشورهای سرمایه داری، وابستگی به فلان جناح قدرتمند و ثروتمند نیست. آنها هم ضابطه دارند و در چارچوب ضوابطشان انتخاب می کنند، اما ضوابط آنها این است؛ جزو فلان باند قدرتمند و ثروتمند بودن، که اگر خارج از آن باند باشند، ضابطه را ندارند. در مکتب سیاسی اسلام، ضابطه، اینها نیست؛ ضابطه، ضابطه معنوی است. ضابطه عبارت است از علم، تقوا و درایت. علم، آگاهی می آورد؛ تقوا، شجاعت می آورد؛ درایت، مصالح کشور و ملت را تأمین می کند؛ اینها ضابطه های اصلی است برطبق مکتب سیاسی اسلام. کسی که در آن مسند حساس قرار گرفته است، اگر یکی از این ضابطه ها از او سلب شود و فاقد یکی از این ضابطه ها شود، چنانچه همه مردم کشور هم طرفدارش باشند، از اهلیت ساقط خواهد شد. رأی مردم تأثیر دارد، اما در چارچوب این ضابطه. کسی که نقش رهبری و نقش ولی فقیه را بر عهده گرفته، اگر ضابطه علم یا ضابطه تقوا یا ضابطه درایت از او سلب شد، چنانچه مردم او را بخواهند و به نامش شعار هم بدهند، از صلاحیت می افتد و نمی تواند این مسؤولیت را ادامه دهد. از طرف دیگر کسی که دارای این ضوابط است و با رأی مردم که به وسیله مجلس خبرگان تحقق پیدا می کند - یعنی متصل به آراء و خواست مردم - انتخاب می شود، نمی تواند بگوید من این ضوابط را دارم؛ بنابراین مردم باید از من بپذیرند. «باید» نداریم. مردم هستند که انتخاب می کنند. حق انتخاب، متعلق به مردم است. ببینید چقدر شیوا و زیبا ضوابط دینی و اراده مردم ترکیب یافته است؛ آن هم در حساسترین مرکزی که در مدیریت نظام وجود دارد. امام این را آورد. بدیهی است که دشمنان امام خمینی و دشمنان مکتب سیاسی او از این نقش خوششان نمی آید؛ لذا او را آماج حملات قرار میدهند. در رأس اینها کسانی هستند که به برکت امام بزرگوار ما و مکتب سیاسی او، دستشان از غارت منابع مادی و معنوی این کشور کوتاه شده است. آنها جلودارند، یک عده هم دنبالشان حرکت می کنند. بعضی می فهمند چه کار می کنند، بعضی هم نمی فهمند چه کار می کنند.
    آخرین نکته که به عنوان شاخصه مکتب سیاسی امام عرض می کنم، مسأله عدالت اجتماعی است. عدالت اجتماعی یکی از مهمترین و اصلیترین خطوط در مکتب سیاسی امام بزرگوار ماست. در همه برنامه های حکومت - در قانونگذاری، در اجرا، در قضا - باید عدالت اجتماعی و پُر کردن شکافهای طبقاتی، مورد نظر و هدف باشد. اینکه ما بگوییم کشور را ثروتمند می کنیم - یعنی تولید ناخالص ملی را بالا می بریم - اما ثروتها در گوشه ای به نفع یک عده انبار شود و عده کثیری هم از مردم دستشان خالی باشد، با مکتب سیاسی امام نمی سازد. پُر کردن شکاف اقتصادی در بین مردم و رفع تبعیض در استفاده از منابع گوناگون ملی در میان طبقات مردم، مهمترین و سختترین مسؤولیت ماست. همه برنامه ریزان، قانونگذاران، مجریان و همه کسانی که در دستگاههای گوناگون مشغول کار هستند، باید این را مورد توجه قرار دهند و یکی از مهمترین شاخصهای حرکتِ خود به حساب آورند.
    این مکتب، نظام اسلامی را بنیانگذاری کرد. بیست وپنج سال از آن زمان می گذرد. بیشترین حملات هم در طول این بیست وپنج سال به کشور و ملت ما و این مکتب سیاسی شده است؛ اما ملت ما روزبه روز پیشرفت کرده است. ملت ما در زمینه علم، در زمینه عمران، در زمینه سیاست بین الملل، در زمینه ارتقای آگاهیهای گوناگون، در زمینه ساخت زیربناهای عظیم کشور، در زمینه به دست آوردن قدرت فناوری و احیای استعدادهای مردمی، و در بسیاری از زمینه های دیگر، پیشرفتی داشته است که در گذشته حتی تصور آن را هم نمی کرده؛ این به برکت اسلام است. ما هرگز ادعا نمی کنیم که در برنامه های انقلاب، بهنگام و بهروز پیش رفته ایم و در آنجایی که باید باشیم، هستیم؛ نه، اما این کم کاریِ ماست. ما مسؤولان در ردههای مختلف اگر بیشتر و بهتر کار کنیم، بدون شک موفقیتها بیشتر خواهد شد. امروز هم موفقیتهای بسیاری داریم. امروز ملت ما قوی است؛ دولت ما قوی است؛ زیربناهای کشور آماده است و پیشرفت علمی و استخراج استعدادهای جوانان ما محیرالعقول است. ما می توانیم حرکت خود را شتاب دهیم؛ و این کار را هم ملت ما خواهد کرد و به فضل پروردگار و به حول و قوه الهی پیشرفت می کنیم. امروز پرچم اسلام، پرچم دینداری، پرچم شجاعت و پرچم نوآوری در زمینه سیاست در دست ملت ماست. دشمنها در تبلیغاتِ خود سعی می کنند این دستاوردها را کوچک نشان دهند و آنچه را که این ملت به دست آورده، از قلم بیندازند؛ اما نمیتوانند. انواع تلاشها را برای مقابله کرده اند. حتی کار دشمنان انقلاب اسلامی با محوریت امریکا به اینجا رسید که سعی کردند نسخه بدلِ سر تا پا غلط از نظام اسلامی را در افغانستان به وجود آورند، که شد حکومت طالبان؛ تبدیل شد به یک کاریکاتور خنده آور مسخره؛ همان هم شد آفت جانشان. شاید به خیال خودشان میخواستند پرچم اسلام خواهی و احیای اسلام سیاسی را از دست این ملت بگیرند و دست کسانی بدهند که دست آموز خودشان بوده اند؛ اما نتوانستند و نخواهند توانست. خدا را شکر می کنیم که اراده ما محکم است؛ راهمان روشن است؛ مردم مان مؤمن اند و مکتب سیاسی امام، زنده و درخشنده است. دشمنان ما هم قدرت ملت را فهمیده اند و به آن اعتراف کرده اند. در زمینه مسائل گوناگون جهانی و بین المللی، مواضع ما مستقل است. ما تحت تأثیر کسی قرار نمی گیریم و به سراغ جنجال و تنش آفرینی نمی رویم؛ اما ظلم را محکوم می کنیم؛ با ظالم اعلام مخالفت می کنیم و از مظلوم اعلام حمایت می کنیم. ما جنایت صهیونیستها در فلسطین را محکوم می کنیم. ما ددمنشی و جنایات فجیع و بی نظیر دولت غاصب صهیونیست را در کشور فلسطین نسبت به مردم - ویران کردن خانه ها، کشتن کودکان، کشتن پیرمرد مریضِ معلولی مثل شیخ احمد یاسین، آواره کردن هزاران فلسطینی از خانه خود - زشت می شماریم و محکوم می کنیم و بر مرتکبان این جنایت و بر امریکا - که از این مرتکبان حمایت می کند - لعنت می فرستیم.
    بیانات مقام معظم رهبری از سال 79 تا 88
    در قضایای عراق - علیرغم آنچه دشمنان ادعا می کنند - دخالتی نمی کنیم. معتقدیم عراق متعلق به ملت عراق است. رأی ملت عراق باید در تعیین سرنوشت عراق تأثیر داشته باشد. در عراق، رهبری دینی و رهبری سیاسی و نخبگان سیاسی و نخبگان فرهنگی و دینی زیادند. به اعتقاد ما اشغالگران یک روز هم نباید در عراق بمانند؛ یک قطره از نفت عراق هم متعلق به آنها نیست؛ یک نفر هم به عنوان مسؤول در عراق نباید معین کنند؛ آنها هیچکاره اند. ما معتقدیم امروز کار امریکا در عراق بمراتب از یک سال پیش مشکلتر است؛ روزبه روز هم مشکلتر خواهد شد و امریکا در عراق - چه قبول کند، چه قبول نکند؛ چه بخواهد، چه نخواهد - شکست خورده است.
    پروردگارا ! ما به این ملت شجاع، مؤمن، پُرانگیزه و حاضر در صحنه، افتخار و پیش تو شکرگزاری می کنیم. ما به مکتب امام افتخار و شکرگزاری می کنیم. پروردگارا ! خیر و رحمت و لطف خود را بر این ملت نازل کن. پروردگارا ! دشمنان این ملت را منکوب کن. پروردگارا ! این ملت عزیز و مؤمن را به همه هدفهای والا و آرمانهای خودش برسان. پروردگارا ! از این ملت جزای خیری به امام بزرگوار - که این راه افتخار را به روی ما باز کرد و جلوی پای ما گذاشت - بفرست. پروردگارا ! امام بزرگوار ما را با اولیایش محشور کن. پروردگارا ! برکات خود را بر ملت و کشور ما نازل کن .والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
    :icon_pf(57):

  9. #229
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    24 بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار طلاب و اساتید مدرسه‏ علمیه‏ آیةالله مجتهدى21 / 03 / 1383

    بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار طلاب و اساتید مدرسه‏ علمیه‏ آیةالله مجتهدى
    21 / 03 / 1383
    بسم‏ اللّه‏ الرّحمن ‏الرّحیم
    ‎خیلى خوشوقتم و خوشحالم از این که این توفیق را به دست آوردم که امروز در این جا با شما جوانان مؤمن و طالب علم و فعال در عرصه ى کسب علم و معرفت در حوزه ى دینى، ملاقات کنم. از سالها پیش خیلى مایل بودم که یک وقت به مدرسه ى شما و این حوزه ى گرمى که در تهران برخلاف معمول بحمدالله با همت بلندى به وجود آمده، خودم بیایم و از نزدیک آن جا را ببینم. اما امروز بحمدالله این توفیق را پیدا کردیم که شما به این جا تشریف بیاورید و از نزدیک زیارتتان کنیم. خیلى قبل از آن که خدمت جناب آقاى مجتهدى برسم و ایشان را از نزدیک زیارت کنم، مدرسه ى ایشان را پیش از انقلاب مى شناختم و نام و آوازه ى این مدرسه را شنیده بودم. ایشان همت کردند و در تهران یک حوزه ى علمیه ى واقعى و جدى تشکیل دادند؛ این چیز خیلى کمیاب و کم نظیرى بوده است. عشق و علاقه ى ایشان به این کار و تلاش مخلصانه یى که انجام دادند، کمک الهى را جلب کرد و ایشان توانستند این کار را انجام دهند. این مدرسه بحمدالله برکاتى هم داشته است.
    از سالهاى متمادى فضلاى برجسته و علماى محترمى از همین کانون بنا شده ى بر عشق و همت و تلاش و اخلاص بیرون آمده اند و در نقاط مختلف مشغول انجام وظیفه اند؛ این را باید قدر بدانیم. امروز هم این مدرسه قائم به شماست؛ شما طلاب عزیز و حضرات مدرسین و علماى اعلامى که تدریس را در این مدرسه برعهده دارند. آنچه مهم است، این است که در یک جامعه ى روبه رشد و داراى آرمانهاى والاى علمى و اجتماعى و دنیایى، اگر یک جریان متنفذ فرهنگى وجود داشته باشد که تلاشها و حرکت این جامعه را هدایت کند، این جامعه به خیر و صلاح و فلاح خواهد رسید؛ اما اگر یک چنین جریان فرهنگىِ دینىِ الهى و معنوى در جامعه ى در حال رشد و توسعه ى علمى وجود نداشته باشد، نتیجه همان چیزى مى شود که شما امروز در جوامع پیشرفته ى غربى دارید مشاهده مى کنید. هرچه پیشرفت بیشتر است، دورى از صلاح و انسانیت و عدالت هم بیشتر است. اوج تمدن مادى از لحاظ علم و ثروت و قدرت نظامى و تلاش سیاسى و دیپلماسى را امروز شما در امریکا مى بینید. امریکا کشورى است داراى ثروت و قدرت افسانه یىِ نظامى و تحرک سیاسى فوق العاده؛ اما اوج دورى از انسانیت و معنویت و اخلاق و فضیلت را هم شما در همین جامعه ى امریکایى مى بینید، که قبل از این در هیچ جامعه ى دیگرى دیده نشده است. امروز مستنکرترین کارهاى بشرى، اخلاقى، جنسى و اجتماعى در همین جامعه ى پیشرفته و جوامع نظیر آن به شکل قانون و عرفِ مقبول درآمده است.
    گناه در همه ى جوامع بشرى هست؛ اما گناهى که عرف و قانون بشود و براى آن سرمایه گذارى و از آن دفاع شود، انحرافى بى نظیر است. امروز این انحراف، در جامعه ى امریکایى به عنوان پیشرفته ترین جامعه ى علمى، صنعتى، مالى، اقتصادى و سیاسى بروشنى و وضوح مشاهده مى شود. شما مى بینید یک مرد یا یک زن، با ظاهر آراسته و با شکل کاملاً مطلوب، که اگر کسى این مرد را در خیابان یا این زن را در یک فروشگاه ببیند، هیچ گونه احساس بدبینى یى نسبت به روش اخلاقى او ندارد؛ اما همین مرد و همین زن در زندان ابوغریب بغداد به یک گرگ درنده تبدیل مى شود. چرا که زیر این ظاهر انسان تمیز، مرتب، ادلکن زده و و کراوات و پاپیون بسته یک سگ وحشى خوابیده است. عکسهایى که از زندان ابوغریب منتشر شد، خواب رفته ترین لایه هاى اجتماعى جوامع غربى را هم تکان داد و بیدار کرد. شکنجه گر، یک زن - با احساسات لطیفى که یک زن باید داشته باشد - شکنجه شده، چندین مرد عراقى، جرم مورد سوءظن قرار گرفتن؛ همین! و شکنجه، در حد اعلاى شنائت؛ و جامعه یى که این جنایت را مرتکب شده است، یک جامعه ى پیشرفته ى علمى، صنعتى، مدنى، پُرادعا و مدعى رهبرى بشریت! وقتى رگه ى هدایت معنوى و جریان متنفذ فرهنگىِ سالم در جامعه یى غایب بود، نتیجه این مى شود؛ گناه بزرگ تمدن غربى همین بود. این که گفته مى شود اسلام گرایانِ روشنفکر و روشن بین با تمدن غربى مخالفند، خود معاندان غربى نعل واژگونه مى زنند؛ وانمود مى کنند اینها با علم و پیشرفت مخالفند؛ در حالى که مخالفت مؤمنِ به اسلام با تمدن غربى به خاطر پیشرفت علمى و مبارزه ى با خرافات و علمى کردن همه ى روابط اجتماعى نیست؛ به خاطر خلأ معنویت و فضیلت در این مجموعه ى دنیایى است.
    البته این سرنوشت غرب بود که به این ورطه دچار شود. روحانیتى که غرب قبل از رنساس اروپا به آن دچار بود - آن کج فکریها، آن واپسگرایى ها، آن تعصبهاى عنادآمیز و بکلى دور از عقل و منطق - واکنشش همین ها هم بود. وقتى با علم و پیشرفت مخالفت مى کردند و انسانها را به جرایم موهوم، زنده زنده در آتش مى سوزاندند - این مربوط به همین دو سه قرن پیش اروپاست؛ مال خیلى قدیم نیست - وقتى خرافات زشت بر همه ى شؤون فکرى و معنوى اروپا و کلیساى آن روز حاکم بود، نتیجه اش مى شود همین چیزى که در اروپا پیش آمد و اروپا را در این سراشیب انداخت. شما جوانها آن روز را خواهید دید که این دنیاى متمدن غربى از نبود معنویت، دچار هلاکت و نابودى خواهد شد؛ از اوج توانایى ها و اقتدارى که امروز از آن برخوردار است، به حضیض ذلت و ناتوانى خواهد افتاد. نتایج فعل و انفعالات تاریخى، سریع و زودرس نیست. روزى این نتایج دیده خواهد شد که دیگر علاج پذیر نیست؛ و آن روز براى تمدن غربى فراخواهد رسید؛ هشدارش را هم همین امروز خود روشن بینان غربى دارند مى دهند. این حرفى نیست که منِ طلبه این جا بنشینم و از دور بگویم؛ نه، این حرف و فهم خود آنهاست؛ ما هم البته همین را مى فهمیم. این به خاطر چه بود؟ اینها در علم مشکلى نداشتند. از طریق این علم، ثروت بى اندازه هم کشف کردند و به دست آوردند؛ از ثروتهاى زیرزمینى و منابع خدادادى هم حداکثر استفاده را کردند؛ به فضا هم رفتند؛ به اعماق اجسام هم پى بردند؛ در پیشرفت علمى کار زیادى کرده اند و از این علم هم براى به دست آوردن ثروت و قدرت و سیاست و همه چیز، حداکثرِ استفاده هاى مشروع و نامشروع را کردند؛ با همین علم استعمار کردند؛ کشتارهاى گوناگون جهانى کردند؛ میلیونها انسان را اروپایى ها در قرن اخیر و در جنگهاى مختلف و حوادث گوناگون کشتند؛ بنابراین اینها در علم مشکلى نداشتند؛ اما علم بدون هدایت، و بدون فضیلت و معنویت و انسانیت، و علم ناظرِ فقط به دنیا و غمض معین از آخرت، نتیجه اش همین است. اول، جلوه یى به زندگى مى بخشد و قدرت و ثروت و زیبایى مى دهد - «للباطل جوله» - اما آخر قضیه این است؛ و این ادامه پیدا خواهد کرد. شما بدانید وحشیگرى اخلاقى جوامع مترقى و متمدنى که از معنویت بویى نبرده اند، روزبه روز بیشتر خواهد شد و همین وحشیگرى، لغزشگاه بزرگ تمدن غربىِ امروز است؛ آنها را سرنگون خواهد کرد.
    چه کسى باید این معنویت را در جامعه تأمین کند و چراغ فضیلت را در میان انگیزه هاى متراکم دنیایى برافروزد؟ چه کسى باید بر اسبهاى سرکش هواهاى نفسانى که انسانها را به چنین میدان خطرناکى مى اندازند، دهنه بزند و مهار کند؟ روحانیت پاکیزه ى آگاهِ عاقلِ ژعالمِ فعال؛ غرب این را نداشت. اگر در جامعه یى مجموعه ى روحانیت و علماى دین از این خصوصیات برخوردار باشند، دانش دین را بدانند، از پارسایى و پرهیزگارى به قدر لازم برخوردار باشند، شجاعت لازم را داشته باشند، براى خدا وارد میدان بشوند و عاقلانه و مدبرانه کار کنند، هرچه پیشرفت دنیایىِ آن جامعه بیشتر شود، معنویت او هم به همان میزان پیش خواهد رفت. این عدم تعادل و توازنى که امروز دنیاى غرب به آن دچار است و مایه ى هلاکت او خواهد شد، دیگر پیش نمى آید.
    شما جوانان و نونهالان چنین مجموعه یى هستید که کشور و جامعه ى شما، بلکه جامعه ى بزرگ اسلامى، و در وراى آن، جامعه ى بشرى را مى تواند نجات دهد؛ با این نگاه بنگرید به صحنه و عرصه ى کارى که شماها به آن اشتغال دارید. نگاه درست، این است. نه این که ما روحانیون کمبود و نقص نداشتیم؛ چرا، نقصهاى زیادى داشتیم؛ اما این سلامت را سلف روحانیت حفظ کردند که در راه علم و تقوا مجدانه کوشیده اند و توانسته اند رشته ى معنویت را همچنان مستمر نگه دارند. امروز کشور و جامعه ى اسلامى ما با همه ى دوران گذشته ى تاریخ متفاوت است. به همین نسبت، نقش روحانیت هم امروز فوق العاده برجسته تر است از آنچه در گذشته داشته است. در گذشته، روحانیت ما همیشه به عنوان یک مجموعه بکلى جدا از اداره و تدبیر حرکت جامعه قرار داشته. خودش مغلوب گروه مغلوبى بوده است؛ در همه ى دورانها حتى در دورانى که پادشاهان صفویه مدعى تشیع بودند و به علما احترام مى کردند و فتحعلى شاه به خانه ى میرزاى قمى در قم مى رفت و زیر بازوى او را مى گرفت؛ حتى در همان زمانها هم روحانیت یک گروه کاملاً حاشیه یى بودند؛ مثل این که جریانى دارد مانند سیل حرکت مى کند، خلیج کوچکى هم در این گوشه وجود دارد؛ با این جریان ارتباط دارد، اما هیچ تأثیرى در این جریان به صورت بنیانى و اصولى ندارد. نه تنها روحانیت، دین هم این طور بوده است. امروز براى اولین بار در تاریخ کشور ما - بلکه در تاریخ کشورهاى اسلامى - بعد از صدر اسلام، دین منشأ و منبع قدرت و تدبیر امور و اداره ى جامعه شده است. شاخص، بودن و نبودن روحانى نیست؛ شاخص، بودن دین و نبودن دین است.
    مجلس قانونگذار ما، مجلس شوراى اسلامى است؛ یعنى ملاک قبول و عدم قبول قوانین ما، انطباق و عدم انطباقِ با دین است - شوراى نگهبان - یعنى قوه ى مجریه ى کشور و همه ى بازوان و دستان و سرانگشتان اداره ى کشور، به یک منشأ دینى متصل مى شود؛ اینها خصوصیات اصلى جامعه ى امروز ماست؛ این در گذشته سابقه نداشته است. اگر مى بینید جبهه ى عظیم کفر و استکبار در همه ى اشکال گوناگون آن با این نقاط بشدت معارضه مى کند، به خاطر این است. با شوراى نگهبان سخت مخالفند؛ با مجلسى که شوراى اسلامى باشد، بشدت مخالفند؛ با رئیس جمهورى که دم از اسلام بزند، بشدت مخالفند؛ به طریق اولى با رهبرى و ولایت فقیه صددرصد مخالفند؛ چون اینها نقطه هاى اساسى یى است که حرکت و جهتگیرى و سمتگیرى اسلامىِ نظام را تأمین مى کند. این وضعیت در کشور ما وضعیتى است که اگر همین طور عقب بروید، تا صدر اسلام سابقه ندارد. اگر این کشور توانست در میدانهاى تحرک و پیشرفت مادى به موفقیتهایى دست پیدا کند؛ اگر توانست علم و فناورى و صنعت پیدا کند؛ اگر توانست یک سیاست بین المللى و یک دیپلماسى قوى پیدا کند؛ اگر توانست اقتصاد جامعه را سر و سامان دهد؛ اگر توانست از منابع عظیم ثروت در زیرزمین، اعم از معدن و کشاورزى و امثال اینها استفاده کند؛ اگر توانست از سرزمین وسیع و متنوع ایران و موقعیت مهم سوق الجیشى آن استفاده کند؛ و خلاصه، اگر توانست با معیارهاى پیشرفت جهانى و مدنى خودش را همراه کند، این اولین کشور و دولتى خواهد بود که توانسته است پیشرفت مادى را در زیر روشنىِ چراغ برافروخته ى فضیلت و معنویت به دست آورد؛ این یک تمدن جدید مى شود؛ که در تاریخ کم سابقه و در مقابل تمدن غربى یک پدیده ى بشدت هشداردهنده است.
    اگر در این مجموعه، شما نقش روحانیت را برجسته کردید، ببینید چقدر به این مدنیت خدمت کرده اید. دانشهاى جدید، خیلى خوب است. ما جوانهایى را که در دانشگاه ها درس مى خوانند، به علم و تحقیق و پژوهش تشویق مى کنیم. مى شنوید و مى بینید؛ من به دانشگاه ها مى روم و با جوانهاى دانشجو و اساتید صحبت مى کنم و آنها را به شکستن مرزهاى دانش ترغیب مى کنم؛ از مرزها عبور کنند، دانش جدید به دست آورند و علم تولید کنند؛ اینها کارهایى است که باید بشود. مدیران و بازوان فعال کشور را به کار فناورى و صنعت و کشاورزى و تولید و تکثیر ثروت ملى تشویق و ترغیب مى کنیم؛ در این کار تلاش و سرمایه گذارى مى کنیم؛ همه ى اینها لازم است؛ به شرطى که به بهترین وجه انجام بگیرد. اما اگر شما که براى روشن نگهداشتن فروغ معنویت و فضیلت و دین کمر بسته اید، غایب باشید، همه ى این پیشرفتها بى ارزش خواهد شد؛ بلکه به ضد ارزش تبدیل خواهد شد. اهمیت حوزه هاى علمیه، این جا معلوم مى شود. با این نگاه، کار شما از همه ى کارهایى که انجام مى گیرد، مهمتر است. وجود یک مجموعه ى روحانىِ عالم، روشن بین، روشنفکر، شجاع، پارسا، پاکدامن، داراى آگاهى وسیع و برخوردار از خشیت الهى، در جامعه یى که در حال پیشرفت است، نویدبخش این است که این پیشرفتها در جهت گمراهى و ضلالتِ هر چه بیشتر، و در فرآیند تاریخى در جهت سقوط به کار نخواهد رفت؛ این نقش شما جوانهاى طالب علم و محصل علوم دینى است؛ این را قدر بدانید؛ خیلى مهم است. البته مشکلاتى در سر راه شماها وجود دارد. امروز طلاب و روحانیون ما مشکلات بسیارى دارند؛ مشکلات مادى دارند ، مشکلات حیثیتى دارند، سختیهاى گوناگون دارند، محرومیتهایى دارند؛ منتها اینها در راه این هدف بزرگ صفر است و هیچ مجموعه یى بدون دست و پنجه نرم کردن با مشکلات نتوانسته است یک نقش اثرگذار و ماندگار را ایفا کند و به وجود بیاورد. طبیعت بشر این طور نیست که با راحت طلبى و برخوردارى از آسایشِ مطلق بتواند به جاى والایى دست پیدا کند؛ سختى ها را باید تحمل کرد. این همان سمتگیرى به سمت رضاى الهى و نقش آفرینى در سعادت یک جامعه است.
    حوزه هاى علمیه امروز مى توانند خود را آن چنان بسازند که به معناى حقیقى کلمه نقش آفرین باشند. حوزه ى قم در سال 1340 قمرى - یعنى تقریباً هشتاد و پنج سال قبل - توسط مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائرى به وجود آمد و در سال 1355 قمرى - یعنى پانزده سال بعد - با درگذشت مؤسس آن حوزه، بظاهر متلاشى شد؛ یعنى در اوج اقتدار و اختناق رضاخانى. وقتى مرحوم آقا شیخ عبدالکریم حائرى از دنیا رفت، همان چند صد طلبه یى هم که در قم بودند، متفرق شدند. گرسنه و بى پول و بى منشأ درآمد و ترسان، روزها بیرون شهر قم مى رفتند و در باغهاى اطراف قم مباحثه مى کردند؛ شب برمى گشتند، به مدرسه ى فیضیه یا به خانه هایشان مى آمدند. اما در میان همان طلاب آواره ى پراکنده ى ترسانِ مرعوبِ از اقتدار دستگاه و زیر فشار شدید اقتصادى و حیثیتى و سیاسى، کسى مثل امام خمینى بیرون آمد. چهل سال بعد از تشکیل حوزه ى قم - یعنى در سال 1381 - نهضت روحانیت شروع شد. اینها خیلى معنا دارد. تازه از این چهل سال، چندین سالش با این شدت گذشته بود. در فروردین سال 1342 که حوادث مدرسه ى فیضیه و زدن طلاب و انداختن آنها از بالاى پشت بام پیش آمد، همان روز ما منزل امام رفتیم. بنده آن وقت طلبه ى جوانى بودم در سنِ الان شماها. دستگاه اختناق محمدرضا علیه حوزه ى علمیه، شمشیر را از رو بسته بود. در خیابان ارم قم طلبه جرأت نمى کرد - این را من به چشم خودم دیدم - از این طرف خیابان به آن طرف برود! کماندوهاى دستگاه شاه مثل شمر مى ریختند سرش، کتکش مى زدند، عمامه اش را برمى داشتند و لباسش را پاره مى کردند. در چنین حالت رعب آورى، آن روز امام (رضوان الله علیه) بعد از نماز مغرب و عشا به خانه شان رفتند - همین خانه یى که الان هم در قم هست - طلبه ها هم رفتند، بنده هم بودم.
    ایشان خاطره ى اختناق دوران رضاخانى و رفتن طلبه ها به بیرونِ از قم را یادآورى کردند و گفتند آن روز ما این طور زندگى کردیم؛ آنها رفتند و ما ماندیم؛ حالا هم اینها خواهند رفت و شما خواهید ماند. این پیشگویىِ امام بود؛ پیشگویىِ مبنى بر وعده ى الهى. خداى متعال وعده کرده است که اگر جماعتى در راه او مجاهدت و ایستادگى کنند و داراى ایمان باشند، قطعاً به هدف خواهند رسید. وعده ى الهى که دروغ نیست. خداى متعال راه را جلوى پاى انسان مى گذارد و قدم به قدم دست انسان را مى گیرد. وقتى هدف، خدا بود، «والذّین جاهدوا فینا لنهدیّنهم سبلنا». عمده، وجود این انگیزه و این ایمان است؛ وارد میدان شدن و تلاش کردن است. هر جا این باشد، موفقیت بدون تردید حاصل خواهد شد.
    امروز ما توانسته ایم نتیجه ى مجاهدتهاى انبوه و متراکمى را که خداى متعال اجرى براى آنها قرار داد، در مقابل چشم ببینیم: ایجاد حکومتى بر مبناى اسلام و معارف اهل بیت (علیهم السّلام). این شوخى است؟ اصلاً به ذهن کسى مى گنجید که در دوران سیطره ى مطلق قدرت مادى بر دنیا و انواع شیوه ها و روشهاى استعمارى و نواستعمارى تبلیغى و سیاسى و اقتصادى و مالى - آن هم در این نقطه ى حساس دنیا - ناگهان نهال برومندى با این ریشه ى مستحکم سر بلند کند و طوفانها نتواند در طول بیست و پنج سال به آن آسیبى بزند؛ این نشدنى بود؛ اما همین کار - که بر حسب نگاه عادى و عرفى و معمولى نشدنى بود - در میزان و معیار الهى، حتمى بود و شد. ما امروز در چشم انداز بیست ساله گفته ایم که بیست سال دیگر کشور ما از لحاظ پیشرفت مادى، پیشرفت سیاسى و از لحاظ معنوى و فرهنگى باید به این نقطه برسد. با تلاش و مجاهدتى که پشت سر این گذاشته بشود، رسیدنِ به اینها قطعى است؛ هیچ تردیدى در آن نیست؛ منتها - همان طور که عرض کردم - این حرکت مى تواند همراهِ با هدایت الهى و هدایت دینى و هدایت روحانیت باشد؛ مى تواند بدون آن هم باشد. اگر بدون آن باشد، ما در ذیل جدول کشورهاى پیشرفته ى دنیا خواهیم بود.
    صد سال قبل از ما، دویست سال قبل از ما، دیگران هم به این پیشرفتها دست پیدا کرده بودند؛ این هم آخرش! زندان ابوغریب و زندانهاى دیگر و دو جنگ بین الملل و چهره ى زشت استعمار در دنیا، آخر آن پیشرفتهاست؛ اما اگر این پیشرفتها با هدایت دین همراه باشد، آن وقت چیزى است که در دنیا اتفاق نیفتاده و در تاریخ سابقه نداشته است.مدنیت و علم و پیشرفت مادى همراهِ با معنویت، تقوا، فضیلت و هدایت دینى؛ چیزى است که دنیا این را دیگر تجربه نکرده است. ما در صدر جدول پیشرفته هاى دنیا خواهیم بود. مى بینید نقش روحانیت و شما جوانها چقدر حساس است؟ در بین همین جماعتى که این جا نشسته اند و هزاران طلاب جوانى که در قم و حوزه هاى دیگرى از قبیل شما هستند، علماى بزرگى بالقوه وجود دارند که در آینده ان شاءالله تاریخ اینها را خواهد دید. در بین شما افرادى در حد امام هستند؛ در حد مراجع بزرگ؛ در حد مجاهدان بزرگ راه دین و نام آوران بزرگ تاریخ دین و معنویت. اگر تلاش کردید، این بالقوه ها همه بالفعل خواهد شد. روزى که در جامعه و کشور ما صد نفر، پانصد نفر، هزار نفر شخصیت روحانى مثل امام باشند، شما ببینید چه حرکت عظیمى در این جامعه به وجود خواهد آمد.
    وقتى در جامعه ى ما صدها نفر شخصیت هاى داراى دانش دین و مسلطِ بر منطق و استدلال دینى، در فلسفه و کلام و فلسفه ى جدید و محاجّه ى با شبهه افکنان وجود داشته باشند، ببینید چه اتفاق عظیمى در جامعه مى افتد. وقتى به وسیله ى همین مجموعه، هزاران کتاب، مجله و مقاله هاى علمى در سطح دنیا با زبانهاى مختلف منتشر شود، شما ببینید چه خورشید فروزانى از این نقطه ى عالم بر همه ى فضاى فکرى جهان بشرى پرتو خواهد افکند. همه ى اینها شدنى است؛ خیالات نیست. تصور نکنید اینها آرزوهاى پوچ و توخالى است؛ نخیر، اینها واقعیتهاى دست یافتنى است؛ منتها باید دست دراز کرد، خود را به این واقعیت رساند و آن را گرفت. این کار همت مى خواهد. باید به طور جدى درس بخوانید - همان توصیه یى که من همیشه به جوانهاى طلبه مى کنم - علومى را که امروز در اختیار حوزه هاى علمیه است، فرا بگیرید و از بن دندان خودتان را به سطح تحقیق برسانید. انسان با سرهم بندى، محقق نمى شود. با برف انبار کردن، انسان فقیه و فیلسوف نمى شود. باید محکم، خشت خشت این پایه را روى هم بچینید و بروید تا به آن اوج برسید. در عرصه ى علم و تقوا، شماها نورانى هستید. دلهاى شما پاک و جانهایتان پاکیزه است. شماها شفافید؛ این شفافیت را حفظ کنید. از گناه دورى کنید و به ذکر و توجه اهمیت دهید؛ همین آیه یى که الان خواندند؛ «فمن شاء أتّخذ الى ربّه مآبا»؛ هر کس بخواهد، مى تواند به سمت خدا برود؛ با خدا خودش را آشنا و نزدیک کند. در نماز، به معناى واقعى کلمه احساس کند که با یکى دارد مخاطبه مى کند و حرف مى زند؛ از او کمک مى خواهد، به او پناه مى برد، از او استضائه مى کند و رحمت و فضل و کمک او را جذب مى کند. در درجه ى اول، اجتناب از گناهان است؛ بعد واجبات و نوافل و توجهات. شما جوانها سرمایه ى خیلى خوبى دارید. اندک همت و تلاشى شماها را پیش مى برد. بنابراین علم و تقوا دو پایه ى اصلى است. پاکیزگى، پارسایى، پاکدامنى، آگاهى، روشن بینى، روشنفکرى و آشنایى با مسائل جامعه و جهان، پایه هاى اصلى است. ممکن است انسان، عالم و باتقوا هم باشد، اما چون دنیا را نمى شناسد، سرش را پایین بیندازد و راه بیفتد، یک وقت ببیند مقدار زیادى از جاده دور شده است. ما چنین اشخاصى داشته ایم؛ آدمهاى خیلى خوب، مؤمن و عالم؛ اما خط جبهه را گم کرده اند.
    وقتى انسان قطب نما نداشته باشد، راه را زود گم مى کند. اغلب شما جوانها دوران جنگ را درک نکرده اید. در جبهه، انسان زود راه را گم مى کند؛ یک وقت خیال مى کند که دارد به طرف دشمن تیراندازى مى کند؛ اما چون درست جهت یابى نکرده، مى بیند به طرف نیروى خودى دارد تیراندازى مى کند! ما کسانى را دیدیم که به جاى این که تیراندازى معنوى شان را به طرف دشمن بکنند، لوله هاى توپخانه شان را به طرف جبهه ى خودى گرفتند؛ جبهه ى خودى را تا هر جا که توانستند، کوبیدند! در دوران مبارزات، ما این را دیدیم و علت هم بر اثر ناآگاهى است؛ آگاهى باید کسب کنید. روشن بینى و روشنفکرى تان را نگه دارید و اراده و همت و خستگى ناپذیرى را در خود حفظ و تقویت کنید. ان شاءالله خداوند متعال تفضلات خود را به همه ى شما روزافزون کند و حضرت بقیةالله (ارواحنافداه) نظر خاصى به شما جوانهاى مؤمن و خوب بکند و ان شاءالله مشمول الطاف آن بزرگوار باشید و در آینده ى اسلام و مسلمین و آینده ى کشور نقشهاى فراوانى ایفا کنید.
    والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
    :icon_pf(57):

  10. #230
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    24 بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با میهمانان شرکت کننده در اجلاس بین المللی وحدت 25 / 03 / 1383

    بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با میهمانان شرکت کننده در اجلاس بین المللی وحدت
    25 / 03 / 1383
    بسم‏ اللّه‏ الرّحمن ‏الرّحیم
    رهبر معظم انقلاب روز دوشنبه در دیدار شورای عالی علمی و هیات امنای بنیاد دائره المعارف اسلامی، ایران را از قله های رفیع تاریخ فرهنگ بشری خواندند و افزودند: ایران و ایرانی مرکز جوشش و اعتلای فرهنگ اسلامی بوده اند به گونه ای که فرهنگ ملی ما همان فرهنگ دینی ماست و همه کشورهای اسلامی مدیون تلاشهای فرهنگی تحقیقی ایرانیان هستند. حضرت آیت الله خامنه ای تدوین دائره المعارف اسلامی را کاری بزرگ و کاملا ضروری برشمردند و خاطر نشان کردند: این دائره المعارف در واقع ایرانی ، اسلامی است چرا که این دو مقوله از یکدیگر تفکیک ناپذیرند.
    رهبر معظم انقلاب با تشکر از تلاشهای آقای بجنوردی رییس بنیاد دائره المعارف و دیگر نخبگان و دست اندرکاران تدوین دائره المعارف افزودند : در این کار باید همه استانداردهای علمی در نظر گرفته شود و دائره المعارف بر تولید - ابتکار و تالیف فرهیختگان و دانشمندان ایرانی متکی باشد.
    ایشان بااشاره به تسهیلاتی که رایانه و اینترنت در امر تحقیق و ارتباط با مراکز علمی جهان ایجاد کرده است افزودند: باید ضمن حمایت همه جانبه از استادان و دست اندرکاران تدوین دائره المعارف بگونه ای عمل کرد که حضور و شرکت در این گونه کارها به عنوان یک ارزش واقعی شناخته شود و از شان و اعتبار ویژه ای برخوردار گردد.
    حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به لزوم تدوین دائره المعارف در رشته ها و زمینه های مختلف افزودند: همه مراکزی که در این راه حرکت می کنند باید ضمن همکاری متقابل با قدرت به راه خود ادامه دهند.
    رهبر معظم انقلاب تدوین لغت نامه و فرهنگ نامه جامع و مدرن و ترجمه قوی و فاخر دائره المعارف به زبانهای خارجی را از دیگر نیازهای فرهنگی دانستند و افزودند: ملت ایران شایستگی آن را دارد که در زمینه های فرهنگی در نقطه برتر جهان قرار گیرد.
    در ابتدای این دیدار آقای بجنوردی رییس بنیاد دائره المعارف اسلامی با تشریح فعالیتهای این مرکز اعلام کرد تدوین دائره المعارف بزرگ اسلامی به دو زبان فارسی و عربی و با ترجمه انگلیسی - جغرافیای جامع ایران - تاریخ علم در ایران - دانشنامه سی جلدی ایران - دانشنامه فقه اسلامی و فرهنگنامه هفده جلدی کتابهای فارسی سراسر جهان از جمله کارهای در دست اجرای این مرکز است.
    در این دیدار همچنین چند تن از دست اندرکاران بنیاد دائره المعارف اسلامی دیدگاههای خود را در باره مسائل مربوط به دائرالمعارف بیان کردند.
    25 خرداد 1383
    :icon_pf(57):

صفحه 23 از 52 نخستنخست ... 345678910111213141516171819202122232425262728293031323334353637383940414243 ... آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •