دستگاه از بهم پيوستن چند مقام شكل مي گيرد و از اين چند مقام، مقامي به عنوان مقام اصلي ، نقش شروع ، خاتمه و همچنين رابطه ميان مقامها را به عهده دارد.
به عبارتي ساده تر : به مجموع اجزاي يك آهنگ در يك گام يا يك مقام ، با حفظ فواصل مخصوص آن ، دستگاه گفته ميشود.
همانگونه كه از ظاهر واژه دستگاه پيداست، اين كلمه از دو جزء « دست » و « گاه » تركيب شده است. از آنجائيكه در موسيقي هاي ملل مختلف بخصوص موسيقي ايراني دست ( در مضراب زني و آرشه كشي ) و انگشتان ( در گرفتن پرده ها بر روي ساز ) موارد استعمال فراوان دارد و نيز مفهوم « گاه » واژه هايي همچون : لحظه ، دم ، وقت ، محل ، وهله ، مرحله ، نوبت ، موقع معين و...را در ذهن تداعي مي نمايد ، نتيجتا" كلمه « دستگاه » به سادگي مي تواند به مفهوم محل قرارگرفتن دست نوازنده روي دسته ساز باشد.
چنانكه در موسيقي غربي ، براي پيانو و هارپ ( همان چنگ ايراني كه غربي ها به اشتباه و از روي عناد وغرض ورزي اين ساز را از آن خودشان ميدانند در حاليكه اين ساز منسوب به ايرانيان بوده و بس) دست راست و دست چپ هريك نقش جداگانه و مهمي را ايفا مي كنند و در ويولون ، تار، بربط و ... نقش دست راست با دست چپ متفاوت است. در سازهاي بادي نيز عملكرد انگشتان دست نوازنده درخور اهميت فوق العاده است.
در موسيقي قديم ايران عمل انگشتان دست از اينها نيز بيشتر است بطوريكه نام انگشتان دست را عينا" به صداهاي موسيقي نسبت داده اند ( نت هاي موسيقي را با نام انگشتان دست شناسايي كرده اند). براي مثال : در كتب قدما ، سيم دست باز را « مطلق » و محل قرارگرفتن انگشت دوم - سوم - چهارم و پنجم را بر روي دسته ساز بترتيب با نامهاي « سبابه - وسطي - بنصر و خنصر » نامگذاري كرده اند.
مشتقات دستگاهها ( آوازها ) :
كلمه آواز هم به معني بانگ و لحن است و هم به نوعي از موسيقي اطلاق مي شود كه وزني آزاد داشته باشد( در قديم به آن نواخت گفته ميشد).
به بياني ساده تر : منظور از آواز در حقيقت همان آوازيست كه بر طبق رديف ثبت شده موسيقي سنتي ايران خوانده مي شود.
تقسيمات موسيقي قديم ايران :
موسيقي ايران در زمان قديم به سه قسمت « آوازه - شعبه - مقام » تقسیم ميشد.
آوازه : مشتمل بود بر شش قسمت « گردانيه ، گواشت ، نوا ، نوروز، سلمك و شهناز ».
شعبه : موسيقي قديم شامل 24 شعبه بود كه عبارت بودند از : « اوج ، چهارگاه ، حجازي ، پنجگاه ، حسيني ، حصار ، دوگاه ، راهوي ، زاول ، زنگوله ، زيرافكند ، سلمك ، عشيران ، عراق ، عشاق ، گردانيه ، گواشت ، ماهور ، مبرقع ، محيّـر ، نوروز خارا ، نوا ، نهفت ، نيريز ».
مقام : اين كلمه ريشه تازي و عربي داشته و در ايران براي اولين بار در قرن هشتم در رابطه با موسيقي دوره اسلامي عنوان شده و موسيقيدانان قبل از آن ، اصطلاحات « دور ، الحان ، اجناس » را در مقابل كلمه مقام بكار مي گرفتند.
قدما مفهوم موسيقي مقامي را در مقابل موسيقي رديفي ( دستگاهي ) بكار برده اند. مقام تحت عناويني همچون « مُــقام ، مَــقوم ، مُــقُـوم » وجود دارد كه اين كلمه ( مُــقام ) در برخي از موسيقي هاي نواحي ايران بخصوص موسيقي آذربايجان متداول است. واژه مقام گاهي به معني موضع و محل قرارگرفتن انگشتان نوازنده روي ساز بكار رفته است ، چون هريك از پرده هاي بسته شده بر روي ساز، نشانگر لحن يا آواز و شعبه ايست ، از اين رو برخي از آوازها از همان گام يا محل يا مقام آغاز مي شده است.
تقسيمات موسيقي در قديم بگونه اي بوده كه بسياري از گوشه هاي رديف امروز ، بصورت مستقل تشكيل مقامهاي بلندي را مي دادند و بسط و گسترش آن مقام سبب بوجود آمدن يكسري شاخه هاي ديگري مي شد.
مقامهاي موسيقي زمان صفي الدين ارموي ( موسيقيدان قرن هفتم هجري ) به 12 مقام « راست ، اصفهان ، عراق ، كوچك ، بزرگ ، حجاز ، بوسليك ، عشاق ، حسيني ، زنگوله ، نوا و رهاوي شامل مي شد. تغيير سيستم مقامي به احتمال از سده يازدهم هجري به بعد صورت گرفته كه آخرين تحولات آن مربوط به دوره قاجاريه مي باشد كه موسيقي ايراني بصورت هفت دستگاه « ماهور ، شور ، سه گاه ، چهارگاه ، راست پنجگاه ، همايون و نوا » و پنج آواز « ابوعطا ، دشتي ، بيات ترك ، افشاري و بیات اصفهان» مرسوم و رايج گرديد.
اختلاف دستگاه و آواز :
از لحاظ علمي و عملي دستگاه مفصّـل تر از آواز است چنانچه آوازها از دستگاهها مشتق مي شوند ( آوازهاي ابوعطا ، دشتي ، بيات ترك ، افشاري از دستگاه شور و آواز بيات اصفهان از دستگاه همايون مشتق مي شوند).
معمولا" گوشه هاي دستگاهها از مايه هاي بم شروع ميشوند و پس از اجراي درآمد ويا درآمد هايي به تدريج اوج گرفته و به فاصله اكتاو ( نت هشتم ) ميرسند ( گوشه هاي اجرا شده در فاصله اكتاو : « گوشه منصوري در دستگاه چهارگاه ، عراق در دستگاه ماهور ، حسيني در دستگاه شور ، مغلوب در دستگاه سه گاه و .. » ).
اما در آوازها ، نغمات معمولا" از مايه هاي متوسط از لحاظ توناليته آغاز ميشوند و اغلب در يك اوج خاتمه مي پذيرند. البته بنا به سليقه هنري آوازخوان ، خواننده ممكن است از اوج ، پس از گردشهاي ملوديك مختلف ، به مايه اول درآمد ويا حتي دستگاه اصلي مراجعت كند ( مانند آواز ابوعطا كه فرود آن اغلب در دستگاه شور صورت مي پذيرد). وسعت نغمات دستگاهها از دودانگ گرفته تا سه دانگ هم ميرسد ( توضيحات درباره دانگ در پست هاي قبلي به تفضيل داده شده است ) در صورتيكه گستره نغمات در آوازها از دودانگ تجاوز نمي كند.
اكثرا" ديده و شنيده ميشود كه به غلط اصطلاح دستگاه را براي مشتقات آنها ( آوازها ) بكار مي برند ، براي مثال : دستگاه بيات اصفهان - دستگاه بيات ترك و... كه در ميان خوانندگان و نوازندگان بي توجه به موسيقي علمي و تئوريك اين مسئله مشهود است . پس منطقي نيست كه آوازها را دستگاه ناميد و بهتر است از مشتقات دستگاهها با عنوانهايي همچون « آواز ، نغمه ، مايه ، مقام » ياد نمود.