موسيقي سنتي ايران از دستگاهها، ملحقات يا متعلقات و گوشه هاي موسيقي تشکيل شده است. دستگاه از دو واژي (دست)و (گاه)به معناي مکان، زمان و نغمه تشکيل شده و مانند لغت پهلوي ((دستان)) در موسيقي دوران ساساني، به نوعي موسيقي که با دست اجرا مي شود، اشاره مي کند.
دستگاه را به معنای وسیعتر میتوان به راژمان (سیستم) تعبیر کرد. چه از اين حيث نيز موسيقي ايراني به راژمان کامل يوناني شباهت دارد که در موسيقي قديم يونان شامل دستگاههاي دورين، فريژين، ليدين و ملحقات آنها مانند هيپودورين و هيپوفريژين و غيره بوده است.
يک دستگاه موسيقي از نظر قالب، قطعه اي کامل است و مانند سونات و سنفوني داراي قواعد و قسمتهاي مختلفي است که با ساز و آواز اجرا مي شود.در موسيقي غربي، معمولآ قطعاتي که به وسيله ساز يا ارکستر نواخته مي شود با موسيقي آوازي فرق دارد. اما در دستگاه موسيقي ايراني، آواز قسمت اصلي و مرکزي موسيقي است و قسمتهاي پيشين آواز(پيش درآمد و چهار مضراب) و قسمتهاي بعدي آواز(تصنيف و رنگ) در حقيقت به طور مقدمه يا خاتمه موسيقي، به آن بستگي دارد.
موسيقي سنتي ايران داراي هفت دستگاه و پنج آواز است که از متعلقات و ملحقات آن شمرده مي شود. از اين آوازها چهار آواز متعلق به دستگاه شور، ويک آواز متعلق به دستگاه همايون است.


انواع دستگاهها

1- دستگاه شور: (شامل 15 گوشه)
آواز ابوعطا (شامل 9 گوشه)
آواز بيات ترک (شامل 12 گوشه)
آواز دشتي (شامل 9 گوشه)
آواز افشاري (شامل 9 گوشه)

2- دستگاه همايون (شامل 12 گوشه)
آواز اصفهان (شامل 11 گوشه)

3 – دستگاه سه گاه (شامل 10 گوشه)
4 – دستگاه چهار گاه (شامل 10 گوشه)
5 – دستگاه ماهور (شامل 20 دستگاه)
6 – دستگاه راست پنجگاه (شامل 14 گوشه)
7 – دستگاه نوا (شامل 14 گوشه)

پاره اي از ويژگيهاي دستگاهها
دستگاه شور را مادر آوازهاي موسيقي ايراني نام نهاده اند، و علت آن هم وجود ملوديهاي متنوع مناطق مختلف ايران در اين دستگاه مي باشد. آوازهاي ابوعطا يا دستان عرب، بيات ترک يا بيات زند، آواز دشتي يا چوپاني از ملحقات اين دستگاه مي باشند.
دستگاه همايون که آواز اصفهان را در بر مي گيرد، با دستگاه شور کاملآ متفاوت است.
دستگاههاي سه گاه و چهار گاه تا حدودي به يکديگر شباهت دارند، اما دستگاه ماهور دستگاهي کاملآ متفاوت است، و گام آن با گام بين المللي مطابقت دارد.
دستگاه راست پنجگاه، قديمي ترين دستگاه موسيقي ايراني محسوب مي شود که شباهت زيادي با دستگاه ماهور دارد.
بطوريکه برخي از بزرگان موسيقي، اين دو دستگاه را يکي مي دانسته اند، و آخرين دستگاه موسيقي دستگاه نواست که در بعضي قسمتها با دستگاه شور نزديک مي نمايد.

تعريف آواز
آواز مجموعه اي از نغمه هاست که با ريتم آزاد، و برخي اوقات با وزن آميخته با ميزان اجرا مي گردد. آوازها در اصل قسمتي از دستگاهها مي باشند.

تعريف گوشه
در هر دستگاه و آواز تعدادي گوشه با اسامي مختلف به کار مي رود. گوشه، جزء کوچکي از موسيقي است که به تنهايي استقلال ندارد، اما هر گوشه به آهنگ خاصّي خوانده و نواخته مي شود و نوازنده و خواننده روي اين گوشه ها بديهه نوازي و بديهه خواني مي کنند.
در تاريخ موسيقي ايران بيش از يک هزار کوشه متداول بوده است که امروزه فقط حدود يکصد و پنجاه گوشه در قالب هفت دستگاه و پنج آواز خوانده و نواخته مي شود، و مابقي آنها در رهگذر تاريخ به فراموشي سپرده شده اند.


مختصری در باره موسیقی سنتی ایران
قبل از بررسي خلاصه وار تاريخ موسيقي ايران بايد به چند نكته توجه كرد: اول آنكه ايران باستان كشوري پهناور بوده كه حدودا شامل ۳٠ كشور امروزي بوده است و به طبع داراي اقوام، مذاهب و فرهنگهاي گوناگوني بوده اند. پس ما نبايد منتظر فرهنگي يك پارچه باشيم زيرا اين اقوام در كنار هم و به كمك دستاوردهاي يكديگر به پيشرفت و تكامل رسيده اند، نه هر كدام به تنهايي. پس همه دستاوردهاي اين خطه بزرگ را هر كدام از اين اقوام مي توانند از آن خودبدانند. در دوره بعد از فتح ايران بدست اعراب و مسلمان شدن ايرانيان چون اعراب داراي فرهنگي غالب نبودند، از لحاظ فرهنگي مغلوب ايرانيان شدند و فرهنگ برتر ايرانيان را پذيرفتند و در راستاي شكوفايي آن باديگر اقوام كه مغلوب اعراب مسلمان شده بودند كوشيدند و از اين فرهنگ ايراني فرهنگ اسلامي را به وجود آوردند كه پايه واساس آن همان فرهنگ ايران باستان بود.
در سده هاي اول فرهنگ اسلامي يعني تاحدود دوران خلافت عباسيان يك فرهنگ واحد در سراسر اين سرزمينهاي اسلامي وجود داشت و از آن زمان به بعد بود كه سرزمينهاي اشغالي مستقل شدند و هر كدام باتوجه به ريشه فرهنگي يكسان رنگ و بوي منطقه و قوميت خود را به اين فرهنگ مادر بخشيدند و بخاطر همين امر است كه وجوه مشترك فرهنگي هنري زيادي دز ميان كشورهاي مسلمان وجود دارد كه اغلب مستشرقين به اشتباه اين وجوه مشترك را اخذ شده از فرهنگ عرب مي دانند كه اين امر نيز حاصل سطحي نگري به تاريخ و فرهنگ اين سرزمينها است.
تاريخ موسيقي ايران زمين را مي توان به دو بخش اصلي تقسيم كرد، آن دو بخش عبارتند از :

الف: دوران پيش از اسلام

ب: دوران بعد از سلام


در بررسي دوره پيش از اسلام منابع معتبر ما كه همان حجاري ها و مجسمه ها و نقوش روي ظروف بدست آمده مي باشد كه از ١٥٠٠ قبل از ميلاد مسيح آغاز مي شود. از مجسمه هاي بدست آمده در حيطه قلمرو ايران باستان كه در شوش بدست آمده، سازي شبيه تنبور امروزي مشاهده مي شود كه نمايانگر يك ساز ملوديك در آن زمانها است. درحجاريهاي طاق بستان گروه نوازندگان چنگ نواز و سازهاي بادي نيز مشاهده مي شود. بيشتر اطلاعات ما از دوران پيش از اسلام ايران زمين محدود به كتب تاريخي و اشعار سده هاي اول دوران اسلامي است. در هر حال ما اطلاعي از موسيقي كاربردي و نحوه اجراي دقيق موسيقي در آن دوران نداريم. اما در دوره بعد ازفتح ايران توسط اعراب تا آخر دوره خلفاي راشدين كه در سده اول حكومت اسلامي حكمراني مي كرده اند (از سال يازده تا چهل و يك هجري قمري) انواع موسيقي ممنوع بود. با به روي كار آمدن بني اميه حدودا موسيقي آزادي بيشتري پيدا كرد و از اين دوران تا دوران خلفاي عباسي دوره اوج شكوفايي موسيقي نظري و عملي ايران و اسلام است كه در اين دوران كساني چون فارابي، ابن سينا، خواجه نصيرالدين طوسي، ابن زيله، صفي الدين ارموي، عبدالقادر مراغي، و افراد بيشمار ديگري در موسيقي عملي و نظري ظهور كردن كه كتب و رساله هاي آنها در موسيقي موجود است. در هر حال با ظهور تشيع در ايران و به روي كار آمدن شاهان صفوي موسيقي در ايران رنگ و بوي ديگري به خود گرفت و از موسيقي كه در دوران اسلامي كاربرد داشت جدا شد و رنگ ايراني اين موسيقي بيشتر شد تا در دوره قاجاريه اين روند به اوج كمال خود رسيد و سيستم ديگري كه بنام دستگاه در دوره صفويه ظهور كرده بود، كامل شد و توسط نوارندگان چيره دست آن زمان به صورت شفاهي به شاگردان سازهايي از قبيل تار، سه تار، كمانچه، ني و سنتور انتقال پيدا كرد و در همين دوران قاجاريه بود كه خط نت امروزي به ايران راه يافت و سنت شفاهي اساتيد موسيقي ايران كه بنام رديف است به خط نت در آمد.