درباره وحدانیت و یگانگی خداوند دلائل متعدّدی وجود دارد که برخی از آن‏ها برهان فلسفی و علمی و برخی دیگر دلائل نقلی... هستند.(1) در این جا به برخی اشاره می شود:
1- فطرت:
همان گونه که فطرت(2) بر وجود خداوند دلالت دارد، بر یگانگی او نیز دلالت دارد؛ زیرا انسان در برابر مشکلات و گرفتاریها (که امیدش از همه جا قطع می شود و همه درهای عالَم اسباب به روی وی بسته می گردد) آهنگ توحید را در ژرفای وجود خود می شنود که او را به سوی "مبدأ یگانه‏ای" فرامی خواند که قدرت مافوق همه مشکلات و فراتر از تمامی عالم اسباب است.(3) اگر قدرت دیگری وجود داشت، باید انسان در هنگام مشکلات به او توسّل می شد. عدم توسّل به قدرت دیگر بهترین دلیل بر یگانگی خداوند است. در قرآن آمده است: "هنگامی که سوار بر کشتی می شوند، خدا را با اخلاص می خوانند (و غیر او را فراموش می کند) امّا هنگامی که خدا آن‏ها را به خشکی رسانید و نجات داد، باز مشرک می شوند".(4)
2- برهان وحدت و همآهنگی
از جمله راه‌هایی که اندیشمندان عقاید و فلاسفه برای رسیدن به یگانگی خداوند پیموده‏اند. مطالعه جهان هستی است که مجموعه‏ای است همآهنگ و واحدی است به هم پیوسته. این وحدت و همآهنگی از وحدت و یگانگی خداوند خبر می دهد. از این برهان به عنوان "برهان وحدت و همآهنگی" یاد می شود.(5)
اگر بر این جهان دو یا چند قدرت حاکم بود، موجب بروز اختلاف و ناهمآهنگی می گردید.(6) چند قدرت بودن اقتضا می کرد که نظم و وحدت در جهان وجود نداشته باشد. در آیات متعدّد آمده است که خالق جهان تنها خداوند است.(7) این آیات اشاره برهان عقلی و فلسفی است: "لوکان فیهما آلهة إلااللَّه لفسدتا؛(8) اگر در آسمان و زمین خدایان و معبودهایی جز اللَّه بود، نظم جهان بر هم می خورد و آسمان و زمین ویران می شدند".
هشام بن حکم از امام صادق(ع) سؤال کرد: چه دلیلی داریم بر این که خداوند یگانه است، حضرت فرمود: "اتصال التدبیرک و تمام الصّنع...؛(9) انجام و پیوستگی تدبیر جهان و کامل بودن آفرینش".
3- دلیل صرف الوجود
یکی از دلائل یگانگی خداوند برهان صرف الوجود است. منظور از برهان صرف الوجود آن است که خداوند هستی مطلق است، و از هر نظر بی قید و بی شرط و نامحدود است. نامحدود بودن معنایش آن است که دومی برای او فرض نمی شود، چون وقتی سخنی از دوگانگی پیش می آید، که هر یک فاقد هستی دیگری است. به تعبیر دیگر به جایی می رسیم که وجود اوّل پایان می گیرد و وجود دوّم شروع می شود، بنابراین هم وجود اول محدود است و هم وجود دوم چون هر کدام پایان و آغاز دارد. بر این اساس هیچ کدام نمی تواند خداوند و هستی مطلق باشد.
در آیات نیز به نامحدود بودن خداوند و این که خداوند یگانه است، اشاره شده است.(10) در روایتی از امام سجاد(ع) آمده است: "خداوند به هیچ محدودیّتی توصیف نمی شود. او برتر از چنین توصیفی است. چگونه ممکن است کسی که هیچ حدی ندارد، توصیف به محدودیت گردد؟!".(11)
4- دلیل فیض و هدایت‏
یکی از دلائل مهم یگانگی خداوند دلیل فیض و هدایت است، یعنی خداوند وجودی است کامل و چنین وجودی مسلّماً منبع فیض و کمال برای دیگران است. آیا ممکن است چنین منبع کمالی موجودات دیگر را از فیض خود محروم بگذارد و حداقل خود را به آن‏ها معرّفی نکند و نشناساند؟ بر این اساس اگر خدایان متعدّدی وجود داشت، باید هر کدام رسولانی داشته باشند و خود را به مخلوقات معرفی نموده و هر کدام از پیامبران از خدایان متعدد خبر دهند و خدایان متعدد با فرستادن پیامبران خود به هدایت مردم بپردازند، حال آن که همه پیامبران از خداوند یگانه خبر داده‏اند. پس روشن می شود غیر از او معبود و خداوندگار دیگری نیست.
در برخی از آیات به این مطلب اشاره شده است که همه پیامبران از خداوند یگانه خبر داده‏اند:(12) "و ما أرسلنا مِن قبلک مِن رسول إلا نوحی إلیه أنّه لا إله الاّ أنا فاعبدون؛(13) ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این که به او وحی کردیم که معبودی جز من نیست، بنابراین تنها مرا پرستش کنید".