نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: شماره ارسال: #1 آموزش احکام - طهارت

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    New 1 شماره ارسال: #1 آموزش احکام - طهارت

    طهارت

    همانگونه كه در فصل اول گذشت، مجموعه برنامه‏هاى عملى اسلام «احكام» نامیده مى‏شود و از جمله آنها؛ واجبات است و نماز یكى از مهمترین و اساسى‏ترین آنهاست.
    مسائل مربوط به نماز را به سه دسته تقسیم مى‏كنیم:

    ١ ـ مُقدّمات
    ٢ ـ مُقارنات
    ٣ ـ مُبطلات

    مقدمات نماز: نمازگزار باید قبل از نماز آنها را مراعات كند.
    مقارنات نماز: مسائلى كه مربوط به متن نماز است، از تكبیرة‏الاحرام تا سلام.
    مبطلات نماز: مسائلى‏كه درباره چیزهایى است كه نماز را باطل مى‏كند.

    مقدّمات نماز

    از جمله مسائلى كه قبل از انجام این عبادت بزرگ باید مورد توجه نمازگزار قرار گیرد، طهارت و پاكى است.
    نمازگزار باید بدن و لباس خود را از ناپاكیها (نجاسات) پاك كند و براى پاكى از نجاست، شناخت آنها و راه پاك كردن اشیاء نجس نیز لازم است. بنابراین به بیان آنها مى‏پردازیم:
    قبل از شناخت ناپاكیها، به یك قاعده كلّى اسلامى توجه كنید:

    «درعالَم همه چیز پاك است، مگر یازده چیز

    و آنچه براثر برخورد با اینها نجس شود».
    نجاسات

    ١ ـ ادرار (بول) | انسان و حیوانهاى حرام گوشتِ خون جهنده‏دار(١) مانند گربه و موش.

    ٢ ـ مدفوع (غائط) | انسان و حیوانهاى حرام گوشتِ خون جهنده‏دار(١) مانند گربه و موش.


    ٣ ـ منى | انسان و حیوانى كه خون جهنده دارد.
    ٤ ـ مردار مانند: گوسفند. | انسان و حیوانى كه خون جهنده دارد.
    ٥ ـ خون | انسان و حیوانى كه خون جهنده دارد.


    ٦ ـ سگ | كه در خشكى زندگى مى‏كند ولى دریایى آن نجس نمى‏باشد.

    ٧ ـ خوك | كه در خشكى زندگى مى‏كند ولى دریایى آن نجس نمى‏باشد.


    ٨ ـ شـراب و هـر مـایع مست‏كننـده
    ٩ ـ آبجــو (فُقّاع) ـ آبجـوى غیـر طبى
    ١٠ ـ كافر
    ١١ ـ عرق شتر نجاستخوار

    * حیوانى كه اگر رگ آنرا بِبُرند خون از آن جستن مى‏كند خون جهنده دارد.

    «طهارت» غیر از «نظافت» است و «نجاست» غیر از «كثافت» است، ممكن است چیزى تمیز باشد ولى از نظر احكام اسلام، پاك نباشد، خواسته اسلام، هم طهارت است و هم نظافت، یعنى انسان باید به فكر پاكى و تمیزى خود و محیط و زندگى خود باشد، و اكنون سخن درباره طهارت است.
    ١ ـ ادرار و مدفوع انسان و تمامى حیوانهاى حرام گوشت كه خون جهنده دارند نجس است.
    ٢ ـ ادرار و مدفوع حیوانهاى حلال گوشت، مانند گاو و گوسفند و حیوانهائى كه خون جهنده ندارند، مانند: مار و ماهى پاك است.(١)
    ٣ ـ بول و غائط حیوانهائى كه گوشت آنها مكروه است پاك مى‏باشد مانند؛ اسب و الاغ.(٢)
    ٤ ـ فضله پرندگان حرام‏گوشت، مانند كلاغ، نجس است(٣).(٤)

    ١ ـ العروة‏الوثقى ـ ج ١ص٥٥.
    ٢ ـ العروة‏الوثقى ـ ج ١ص٥٥ .
    ٣ ـ توضیح المسائل، م ٨٥.
    ٤ آیة‏اللّه‏ خامنه‏اى: فضله پرندگان حرام‏گوشت نجس نیست. (منتخبى از استفتائات، س ٤)


    احكـام مـردار

    ١ ـ انسان مرده هر چند تازه مرده باشد و بدنش سرد نشده باشد (بجز اجزاء بى‏روح او مانند ناخن و مو و دندان) تمام بدنش نجس مى‏باشد، مگر آنكه:(١)
    الف:شهید معركه باشد.
    ب:او را غسل داده باشند (سه غسلش تمام شده باشد).
    ٢ ـ تنها شهیدى كه در معركه جان داده باشد بدنش پاك است، بنابر این كسانى كه در بمب‏گذاریها یا ترور دشمنان به شهادت مى‏رسند یا كسى كه در جبهه نبرد مجروح مى‏شود و بیرون جبهه جان مى‏دهد، مشمول این حكم نیستند.(٢)


    حدود معركه

    معركه، محدوده تیررس دشمن است تا آنجایى كه درگیرى بین نیروهاى دو طرف جریان دارد و اختصاص به خط مقدم یا وقت حمله ندارد.(٣)

    مـردار حیـوان

    ١ ـ مردار حیوانى كه خون جهنده ندارد پاك است، مانند ماهى.
    ٢ ـ مردار حیوانى كه خون جهنده دارد، اجزاء بى‏روح آن مانند؛ مو و شاخ، پاك و اجزاء روح‏دارش مانند گوشت و پوست، نجس است.(٤)

    ١ ـ العروة‏الوثقى ـ ج ١ص٥٨ . الرابع و ص ٦١، م ١٢ .
    ٢ ـ استفتاآت، ج ١، ص ٨٣، س ٢٠٦.
    ٣ ـ استفتاآت، ج ١، ص ٥٠٤، س ٤٢.
    ٤ ـ العروة الوثقى ـ ج ١ص٥٨؛ الرابع ـ تحریرالوسیله ج ١ص١١٥، الرابع.


    نمودار احكام مردار حیوان

    مردار حیوان

    ١ـ سگ و خوك، تمام اجزاء آن نجس است.

    ٢ـ غیرسگ‏وخوك
    ١ ـ خون‏جهنده‏دارد

    ١. اجزاءروح‏دار، نجس‏است.
    ٢. اجزاء بى‏روح، پاك است.
    ٢ ـ خون جهنده نداردتمام‏اجزاءآن‏پاك است


    ٣ ـ اجزایى كه در حال حیات (قبل از مردن) از بدن انسان یا حیوانى كه خون جهنده دارد جدا مى‏شود، در حكم طهارت و نجاست با اجزاء مردار تفاوتى ندارد، یعنى اگر جزء بى‏روح باشد پاك است واگر روح‏دار باشد نجس است. بنابر این اگر بر اثر جراحتى، جزئى از بدن انسان جدا شود نجس است.(١)
    ٤ ـ اگر جزئى از بدن انسان زنده قطع شود ولى به وسیله پوست به بدن متصل باشد هرچند، آن پوست بسیار نازك باشد، تا وقتى كه كاملاً جدا نشده، آن عضو پاك است و حكم مردار ندارد.(٢)

    در موارد زیر حكم به طهارت مى‏شود:

    ١ ـ بول و غائط حیوانى كه انسان نمى‏داند حلال‏گوشت است یا حرام گوشت؛

    ١ ـ العروة الوثقى، ج ١، ص ٦٢، م ١٤).
    ٢ ـ همان.

    مثلاً فضله پرنده‏اى كه انسان نمى‏داند آن پرنده حلال‏گوشت است یا حرام گوشت.(١)
    ٢ ـ فضله‏اى كه انسان نمى‏داند از حیوانى است كه خون جهنده دارد، یا از حیوانى است كه خون جهنده ندارد؛ مثلاً در غذا فضله‏اى مى‏بیند و نمى‏داند كه فضله موش است یا سوسك.(٢)
    ٣ ـ استخوانى یافت شده كه گوشت بر آن نیست و نمى‏دانیم از حیوان نجس‏العین (سگ و خوك) است یا غیر آن.(٣)
    ٤ ـ استخوان انسانى پیدا شده و گوشت بر آن نیست و نمى‏دانیم از كافر است یا از مسلمان.(٤)
    ٥ ـ پوست یا گوشتى كه نمى‏دانیم از حیوان خون جهنده‏دار است یا از حیوانى كه خون جهنده ندارد.(٥)


    حكم اشیاء چرمى

    ١ ـ اشیایى كه از اجزاء بى‏روح حیوان تهیه شده پاك است، هرچند ذبح شرعى نشده باشد، بنابر این لباسهاى پشمى، كركى، مویى، پاك است، هرچند غیرمسلمان آن را ساخته باشد و یا در بازار غیر مسلمین به فروش مى‏رسد، ولى اگر از حیوان حرام گوشت باشد، نماز خواندن با آن لباس باطل است.(٦)

    ١ ـ العروة‏الوثقى، ج ١، ص ٥٧، م ٣.
    ٢ ـ همان.
    ٣ ـ العروة‏الوثقى، ج ١، ص ٦٢، م ١٧ و ١٨.
    ٤ ـ همان.
    ٥ ـ همان.
    ٦ ـ العروة‏الوثقى، ج ١، ص ٥٨.

    ٢ ـ اشیائى كه از اجزاء روحدار مردار حیوان خون جهنده‏دار تهیه شده باشد نجس است، مانند چیزهایى كه از چرم تهیه مى‏شود مانند: كفش ـ كیف ـ كلاه ـ كمربند ـ دستكش ـ بند ساعت.(١)
    ٣ ـ چیزى كه معلوم نیست چرم است یا نه محكوم به طهارت است، یعنى نجس نمى‏باشد.(٢)
    ٤ ـ چیزى كه معلوم نیست از اجزاء حیوان خون جهنده‏دار است یا از حیوانى كه خون جهنده ندارد محكوم به طهارت است؛ مانند كمربندى كه معلوم نیست از پوست مار است یا غیر آن.(٣)
    ٥ ـ چیزى كه از چرم حیوان خون جهنده‏دار تهیه شده مانند كفشى كه معلوم است از چرم گاو تهیه شده، اگر ذبح شرعى آن معلوم نیست، یعنى نمى‏دانیم به طریق شرعى ذبح شده یا نه مسأله اقسام مختفى دارد بدین شرح:
    از مسلمان خریدارى مى‏شود و ساخت كشور اسلامى است: پاك است.

    ١ ـ همان.
    ٢ ـ العروة‏الوثقى، ج ١، ص ٦٢.
    ٣ ـ همان.

    از مسلمان خریدارى مى‏شود ولى ساخت كشور غیر اسلامى است؛ مثلاً در بازار كویت كفشى مى‏خرد كه ساخت ایتالیا است: نجس است، مگر آنكه معلوم شود، ذبح شرعى شده و واردكننده مسلمان با احراز اینكه ذبح شرعى شده وارد كرده است.
    از غیر مسلمان خریدارى مى‏شود ولى ساخت كشور اسلامى است؛ مثلاً در لندن كفشى مى‏خرد كه ساخت سوریه مى‏باشد: پاك است.
    از غیر مسلمان خریدارى مى‏شود و ساخت كشور غیر اسلامى است: نجس است.(١)
    از مسلمان مى‏خرد و معلوم نیست از چه كشورى است: پاك است.
    از غیر مسلمان مى‏خرد و معلوم نیست از چه كشورى مى‏باشد: نجس است.(٢)(٣)


    فرآورده‏هاى لبنیاتى

    فرآورده‏هاى لبنیاتى كه از حیوان حلال‏گوشت زنده گرفته مى‏شود، مانند شیر، ماست، پنیر، كشك، كره، خامه كه از گاو و گوسفند مى‏باشد، همگى پاك و خوردن آن حلال است، هرچند شخص كافر آن را تهیه كرده باشد و یا در بازار غیر مسلمان به فروش برسد، و یا از كشورهاى غیر اسلامى وارد كرده باشند، مگر آنكه انسان یقین كند كه با بدن كافر تماس پیدا كرده و نجس شده است، و شك و احتمال كافى نیست و نیازى به تحقیق و جستجو ندارد. (براى آشنایى بیشتر به فصل خوردنیها و آشامیدنیها مراجعه كنید).

    ١ آیة الله خامنه‏اى: س ـ در مورد گوشت و چرم و اجزاء حیوانى كه از بلاد غیر اسلامى تهیه شده است نظر مبارك را مرقوم فرمائید.
    ج ـ اگر احتمال دهد كه حیوان ذبح اسلامى شده پاك است و اگر یقین دارد ذبح اسلامى نشده محكوم به نجاست است.(منتخبى از استفتائات، س ٨)
    ٢ ـ العروة‏الوثقى، ج ١، ص ٥٥٨، م ٩ و ص٥٥٩، م ١٠ و ص ٦٠، م ٦ و ٧.
    ٣ ـ به حاشیه قبل مراجعه شود.


    استفتا(١)

    س ـ آیا چرمى كه در كشور فرانسه به فروش مى‏رسد (كفش چرمى و غیره) ـ از آنجا كه احتمال ورود از الجزایر را دارد ـ پاك است و پوشیدن یا استفاده كردنش اشكال ندارد؟
    ج ـ در حكم میته است [نجس است(٢)/(٣)]
    س ـ آیا پوستهایى كه از خارج وارد مى‏شود و در ساختن كفش و امثال آن به كار مى‏رود پاك است یا نجس؟
    ج ـ پوستى كه از بلاد اسلامى وارد مى‏شود محكوم به طهارت است مگر آنكه ثابت شود كه ذبح به طریق غیر شرعى بوده، و پوستى كه از بلاد غیر اسلامى وارد مى‏شود محكوم به نجاست است مگر احراز شود كه ذبح به طریق شرعى بوده یا احتمال داده شود كه وارد كننده مسلمان، احراز تذكیه حیوان را نموده است و پوست را در دسترس مسلمین قرار داده است(٤).(٥)

    ١ استفتا = فتوا خواستن از مرجع تقلید، سؤالى كه مقلّد از مرجع تقلید خود مى‏نماید و پاسخى كه او مى‏دهد.
    ٢ به حاشیه صفحه قبل مراجعه شود.
    ٣ـ استفتاآت، ج ١، ص ٩٧، س ٢٥٢.
    ٤ به حاشیه صفحه قبل مراجعه شود.
    ٥ ـ همان مدرك، س ٢٥٣.

    احكـام خون

    ١ ـ خون انسان و هر حیوانى كه خون جهنده دارد نجس است، مانند؛ مرغ و گوسفند.
    ٢ ـ خون حیوانى كه خون جهنده ندارد پاك است، مانند ماهى و پشه.
    ٣ ـ خونى كه گاهى در تخم مرغ یافت مى‏شود نجس نیست، ولى بنابر احتیاط واجب باید از خوردن آن اجتناب كرد و اگر خون را با زرده تخم مرغ به هم بزنند كه از بین برود، خوردن زرده هم مانعى ندارد.
    ٤ ـ خونى كه از لاى دندان (لثه) مى‏آید، اگربا آب دهان مخلوط شده و از بین برود پاك است و در آن صورت فرو بردن آب دهان هم اشكال ندارد.(١)


    در موارد زیر حكم به طهارت مى‏شود:

    ١ ـ شى‏ء قرمز رنگى كه خون بودن آن معلوم نباشد.(٢)
    ٢ ـ خونى كه نمى‏داند از حیوان خون جهنده‏دار است یا نه؟ مثل اینكه خونى در لباس خود مى‏بیند و نمى‏داند خون پشه است یا بدن خودش.(٣)
    ٣ ـ خون حیوانى كه نمى‏داند آن حیوان خون جهنده‏دار است یا نه (مثلاً مار).(٤)
    ٤ ـ آنچه از دهانه زخم بیرون مى‏آید و نمى‏داند خون است یا چرك [در صورتى كه دهانه زخم پاك باشد. امّا اگر نجس باشد چرك یا زردابه‏اى كه بیرون مى‏آید، با برخورد به محل نجس، نجس مى‏شود].(٥)
    ٥ ـ بر اثر خراش برداشتن بدن رطوبتى از آن بیرون آید كه معلوم نیست خون است یا نه؟

    ١ ـ توضیح المسائل ـ م ٩٦ و ٩٨ تا ١٠١ .
    ٢ ـ العروة‏الوثقى، ج ١، ص ٦٤، م٧.
    ٣ ـ العروة‏الوثقى، ج ١، ص ٦٤، م ٧.
    ٤ ـ همان.
    ٥ ـ العروة‏الوثقى، ج ١، ص ٦٥، م ٨ و ٩.


    شـراب

    ١ ـ شراب و هر مایع مست كننده نجس است.(١)(٢)
    ٢ ـ مایع مست‏كننده (كه در اصل مایع مى‏باشد) گرچه به شكل جامد درآید نجس است.(٣)
    ٣ ـ شى‏ء جامد مست كننده مانند بنگ و حشیش نجس نیست هرچند آنرا ساییده و با آب مخلوط كنند و به صورت مایع درآورند.(٤)
    ٤ ـ آب انگور جوش آمده اگر مست كننده باشد، نجس است، و چنانچه مست كننده نباشد، گرچه خوردن آن حرام است ولى نجس نمى‏باشد.(٥)
    ٥ ـ خرما و كشمش را اگر همراه غذا (مثلاً برنج) بپزند حرام نمى‏باشد، هرچند به جوش آید.(٦)

    كـافـر

    افراد كافر و نجس:
    ١ ـ منكر خدا (آنكس كه وجود خداوند را انكار مى‏كند).
    ٢ ـ منكر پیامبرى حضرت محمّد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، (آن كس كه نبوت پیامبر اكرم را انكار مى‏كند).
    ٣ ـ منكر توحید، (كسى كه براى خدا شریك قرار دهد).

    ١ ـ همان، ص ٦٩.
    ٢ ـ آیة الله خامنه‏اى: مشروبات مست‏كننده بنابر احتیاط نجس مى‏باشند.(منتخبى از استفتائات، س ٥)
    ٣ ـ همان.
    ٤ ـ همان.
    ٥ ـ همان، ص ٦٥، م ١٢.
    ٦ ـ همان، ص٧٠، م ٣.

    ٤ ـ منكر ضرورى دین(١) در صورتى كه بداند آن چیز ضرورى دین است و انكار آن به انكار رسالت یا تكذیب پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله یا نقص دین برگردد.
    ٥ ـ كسى كه به ائمه اطهار دشنام دهد یا با آنها دشمنى ورزد، هرچند با یك نفر از آنها(٢).(٣)


    چند مسأله:

    ١ ـ تمام بدن كافر، حتى مو و ناخن و رطوبتهاى او نجس است.(٤)
    ٢ ـ كسى كه معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاك مى‏باشد ولى احكام سایر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمى‏تواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.(٥)

    چگونه چیز پاكى نجس مى‏شود؟

    در درس پیش بیان شد كه در عالَم، همه چیز پاك است، مگر برخى از آنها، ولى، چیزهاى پاك هم ممكن است با برخورد با ناپاكیها نجس شود، در صورتى كه یكى از آن دو (چیز پاك یا نجس) طورى تر باشد كه رطوبت یكى از آن دو به دیگرى برسد(٦).

    ١ ـ ضرورى دین، یعنى چیزى كه مسلمانان جزء دین اسلام مى‏دانند مانند نماز و روزه.
    ٢ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١١٨، العاشر.
    ٣ آیة‏اللّه‏ خامنه‏اى: اهل كتاب بعید نیست كه ذاتاً طاهر باشند. (اجوبة الاستفتائات، ج ١، ص ٩٧، س ٣٢٤)
    اهل كتاب عبارتند از یهود، نصارى، زردشتى‏ها، صابئین. (اجوبة الاستفتائات، ج ١، ص ٩٨، س ٣٢٨)
    ٤ ـ توضیح المسائل، م ١٠٧.
    ٥ ـ توضیح المسائل، م ١٠٩.
    ٦ ـ توضیح المسائل ـ م ١٢٥

    ١ ـ اگر چیز پاكى به نجسى برخود كند و یكى از آن دو طورى تر باشد كه رطوبت یكى به دیگرى برسد، چیز پاك نجس مى‏شود.
    ٢ ـ در موارد زیر حكم به پاكى مى‏شود.
    *نداند پاك و نجس به هم برخورد كرده‏اند یا نه.
    *نداند چیز پاك و نجس مرطوب بوده‏اند یا نه.
    *نداند رطوبت یكى به دیگرى سرایت كرده است یا نه.(١)


    چند مسئله:

    ١ ـ خوردن و آشامیدن چیز نجس حرام است.(٢)
    ٢ ـ اگر انسان ببیند كسى چیز نجسى را مى‏خورد، یا با لباس نجس نماز مى‏خواند، لازم نیست به او بگوید.(٣)
    ٣ ـ چیز پاك را اگر انسان شك كند نجس شده یا نه، پاك است و جستجو و وارسى هم لازم نیست، هرچند بتواند نجس بودن یا پاك بودن آن را بفهمد، بنابر این در نمونه مثالهایى كه آورده مى‏شود، حكم به طهارت مى‏شود و نیاز به سؤال كردن و تحقیق و پرهیز نیست(٤)، بنابر این:
    عطر و ادكلنى كه غیرمسلمان ساخته است ولى معلوم نیست كه با بدن وى تماس داشته است یا نه، پاك است.

    ١ ـ توضیح المسائل ـ م ١٢٦؛ و العروة الوثقى، ج ١، ص ٧٩، م١.
    ٢ ـ توضیح‏المسائل ـ م ١٤١ .
    ٣ ـ توضیح المسائل ـ م ١٤٣.
    ٤ ـ توضیح المسائل، م ١٢٣ ـ العروة‏الوثقى، ج ١، ص ٧٩، م ١.

    وسائل و لوازمى كه در هتل‏ها ـ در كشورهاى غیر اسلامى ـ وجود دارد، از جمله ظروف غذا، حوله و حمام و دستشویى، صابون و رختخواب و تخت و سایر چیزها و حتى دستگیره در اگر یقین به تماس با بدن كافر به گونه‏اى كه رطوبت سرایت كرده باشد و یا یقین به نجس شدن آن از راه دیگر نباشد، پاك است.
    ابزار و وسایلى كه در منزل اجاره شده یا خریدارى شده وجود دارد و قبلاً غیر مسلمان در آن زندگى مى‏كرده؛ مانند لوازم آشپزخانه، فرش، موكت، كمد و حتى دستگیره‏هاى در و غیره اگر یقین به نجس شدن آن نباشد، پاك است.
    صندلى اتوبوس و تاكسى در كشورهاى غیر اسلامى، در مواقعى كه باران مى‏بارد و بدن خیس است، ولى یقین به نجس شدن صندلى ماشین وجود ندارد، با نشستن بر آن، بدن نجس نمى‏شود.
    استفاده از قاشق، چنگال، بشقاب، لیوان و سایر امكانات در رستورانها، در صورتى كه یقین به نجس شدن آنها نباشد، پاك است.
    نوشابه‏ها و سایر نوشیدنیهایى كه اصل آنها پاك و حلال است و معلوم نیست كه با بدن كافر تماس داشته است یا نه، پاك است، امروزه غالبا اینگونه چیزها را با دستگاه مى‏سازند و پر مى‏كنند.
    خوراكى‏هایى از قبیل: قند، شكر، بیسكویت، شكلات، آدامس و غیره، كه در ساخت آنها غیر مسلمان دست داشته ولى یقین به تماس با بدن وى نداریم و به‏گونه‏اى دیگر نجس نشده پاك است.
    حبوبات و سبزیجات و میوه‏هایى كه غیر مسلمان مى‏فروشد، و یقین به نجس شدن آنها نیست، پاك مى‏باشد هرچند غیر مسلمان آن را كاشته و چیده و حمل كرده باشد.
    روغن، اعم از حیوانى و غیر آن كه یقین به نجس بودن یا نجس شدن آن نباشد پاك است.
    مایعات مورد نیاز موتورسیكلت و اتومبیل یا منزل اعم از بنزین، گازوئیل، نفت سفید، روغن، گریس و غیره كه استخراج و تصفیه و توزیع آن به دست غیر مسلمان است ولى یقین به نجس شدن آن نیست، پاك مى‏باشد.
    وسایلى كه براى كار به غیر مسلمان داده شده مانند پارچه براى دوخت لباس و ماشین براى تعمیر اگر پس از تحویل گرفتن، یقین به نجس شدن آن نباشد، پاك است.
    لباسى كه براى شستن یا اتو كردن به خشكشویى داده شده و غیر مسلمان كار آن را انجام داده است در صورتى كه یقین به نجس شدن آن نباشد، پاك است.
    نان و سایر پختنیها كه غیرمسلمان طبخ آن را انجام داده و ماده اولیه آن پاك بوده و یقین به نجس شدن آن نیست، پاك مى‏باشد.
    دست دادن با كافر در حالى كه دست او رطوبت ندارد و یا رطوبت به حدّى نیست كه سرایت كند، یا یقین به سرایت نباشد، دست مسلمان نجس نشده است.

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    شماره ارسال: #2
    RE: آموزش احکام - طهارت
    مُطهِّـرات (پاك كننده‏ها)
    چگونه چیز نجس پاك مى‏شود؟

    همه اشیاء نجس پاك مى‏شود و پاك كننده‏ها عبارتند از:

    ١ ـ آب
    ٢ ـ زمین
    ٣ ـ آفتاب
    ٤ ـ استحاله
    ٥ ـ انتقال
    ٦ ـ اسلام
    ٧ ـ تبعیت
    ٨ ـ برطرف شدن نجاست(١)
    ٩ ـ استبراء حیوان نجاستخوار
    ١٠ ـ غایب شدن مسلمان

    آب، بسیارى از چیزهاى نجس را پاك مى‏كند و اقسام مختلفى دارد كه شناخت آنها ما را براى یادگرفتنِ بهترِ مسائل مربوط به آن كمك مى‏كند.

    اقسام آبها

    ١ ـ مُضاف
    ١ ـ آب چاه
    ٢ ـ آب جارى
    ٣ ـ آب باران
    ٤ ـ آب راكد: كُر
    قَلیل

    ٢ ـ مُطلق

    ١ ـ توضیح‏المسائل ـ م ١٤٨ .

    آب مضاف: آبى است كه یا ازچیزى گرفته باشند (مانند آب سیب و هندوانه) و یا با چیزى مخلوط شده باشد، به قدرى كه به آن، آب نگویند مانند شربت.
    آب مطلق: آبى است كه مضاف نباشد.


    احكام آب مضاف

    ١ ـ چیز نجس را پاك نمى‏كند (از مطهرات نمى‏باشد).
    ٢ ـ با برخورد نجاست نجس مى‏شود، هر چند نجاست كم باشد وبو یا رنگ یا مزه آب عوض نشود.
    ٣ ـ وضو و غسل با آن صحیح نیست.(١)


    اقسام آب مطلق

    آب یا از زمین مى‏جوشد.
    و یا از آسمان مى‏بارد.
    و یا نه مى‏جوشد و نه مى‏بارد.
    به آبى كه از آسمان ببارد «باران» گویند.
    و به آبى كه از زمین مى‏جوشد، اگر جریان داشته باشد «آب جارى» گویند و اگر بدون جریان باشد، «آب چاه» گویند.

    ١ ـ توضیح المسائل، م ٤٧ ـ ٤٨.

    آبى كه از زمین نمى‏جوشد و از آسمان نمى‏بارد، «آب راكد» است.
    «آب راكد» اگر مقدار آن زیاد باشد، «كر» و اگر كم باشد «قلیل» است.
    مـقدار كُــر(١):(٢)

    حجم:٨٧٥/٤٢وجب، مقدارآبى كه اگر در ظرفى كه درازا وپهناوگودى آن
    هریك حداقل٥/٣وجب‏باشد بریزند پر شود، به‏مقدار كر است.
    وزن:٤١٩/٣٧٧ كیلوگرم.
    مقدار آب قلیل: آبى كه از كر كمتر باشد قلیل است.
    تنها آب مطلق، آلودگیها را پاك مى‏كند. گرچه ممكن است آب مضاف چیز كثیفى را تمیز كند ولى هرگز نجس را پاك نمى‏كند.
    در درس آینده، با احكام آبهاى مطلق و چگونگى تطهیر با آنها آشنا مى‏شویم.

    احكام آب قلیـل:

    ١ ـ آب قلیل با برخورد نجاست نجس مى‏شود (روى چیز نجس ریخته شود یا چیز نجس به آن برسد).(٣)
    ٢ ـ اگر آب قلیل از بالا با فشار بر چیز نجس بریزد، مقدارى كه به شى‏ء نجس مى‏رسد، نجس است و هر چه بالاتر از آن است پاك مى‏باشد (مثلاً با آفتابه، آب را بر شى‏ء نجس بریزد).(٤)

    ١- آیة الله خامنه‏اى: ٨٧٤٢ وجب مى‏باشد(تقریباً ٣٨٤ لیتر).
    ٢ ـ تحریرالوسیله ـ ج ١ص١٤، م ١٤؛ توضیح‏المسائل ـ م ١٦ .
    ٣ ـ توضیح‏المسائل ـ م ٢٦ .
    ٤ ـ توضیح المسائل، م ٢٦.

    ٣ ـ اگر آب قلیل از پایین با فشار به بالا رود (مانند فوّاره) اگر نجاست به قسمت بالاى آن برسد، پایین نجس نمى‏شود و اگر نجاست به پایین برسد، بالا هم نجس مى‏شود.(١)
    ٤ ـ اگر آب كر یا جارى به آب قلیلِ نجس، متصل و با آن مخلوط شود پاك مى‏گردد. (مثلاً ظرف آب قلیلى كه نجس شده زیر شیر آبى كه به منبع كر متصل مى‏باشد گذاشتـه و آب را بر آن باز كرده و با آن مخلوط شود).(٢)
    ٥ ـ آب قلیل كه براى برطرف كردن عین نجاست روى چیز نجس ریخته مى‏شود و از آن جدا مى‏گردد نجس است و باید از آبى كه بعد از برطرف شدن عین نجاست براى تطهیر چیز نجس روى آن مى‏ریزند و از آن جدا مى‏شود اجتناب كنند.(٣)


    احكام آب كر ـ جارى ـ چاه

    ١ ـ تمام اقسام آبهاى مطلق بجز آب قلیل تا زمانى كه بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشد پاك است و هرگاه بر اثر برخورد با نجاست بو یا رنگ یا مزه نجاست بگیرد نجس مى‏شود (بنابراین، آب جارى، چاه، كر و حتّى باران در این حكم مشتركند).(٤)
    ٢ ـ آب لوله‏هاى عمارات كه متصل به منبع كر مى‏باشد در حكم آب كر است.(٥)

    ١ ـ همان.
    ٢ ـ تحریرالوسیله ـ ج ١ص١٤، م ١١ .
    ٣ ـ توضیح المسائل، م ٢٧.
    ٤ ـ تحریرالوسیله ـ ج ١ص١٣، م ٤ .
    ٥ ـ توضیح‏المسائل ـ م ٣٥ .


    برخى از خصوصیات آب باران

    ١ ـ اگر بر چیز نجسى كه عینِ نجس در آن نیست یكبار ببارد پاك مى‏شود.
    ٢ ـ اگر بر فرش و لباس نجس ببارد پاك مى‏شود و فشار لازم ندارد.
    ٣ ـ اگر بر زمین نجس ببارد پاك مى‏شود.
    ٤ ـ هرگاه باران در جائى جمع شود، اگر چه كمتر ازكرباشد، چنانچه تا موقعى كه باران مى‏بارد چیز نجسى را در آن بشویند، تا زمانى كه بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته، پاك است.(١)

    احكام شك در آب

    ١ ـ مقدار آبى كه معلوم نیست كر است یا نه؟ با برخورد نجاست نجس نمى‏شود، اما سایر احكام آب كر را ندارد.
    ٢ ـ مقدار آبى كه قبلاً كر بوده و شك در آن است كه قلیل شده یا نه؟ حكم آب كر را دارد.
    ٣ ـ آبى كه معلوم نیست، پاك است یا نجس؟ پاك مى‏باشد.
    ٤ ـ آبى كه پاك بوده و شك در آن است كه نجس شده یا نه؟ حكم آب پاك را دارد.
    ٥ ـ آبى كه نجس بوده ولى معلوم نیست پاك شده یا نه؟ حكم آب نجس را دارد.
    ٦ ـ آبى كه مطلق بوده و معلوم نیست مضاف شده است یا نه؟ حكم آب مطلق را دارد.(٢)

    ١ ـ توضیح المسائل ـ م ٣٧ ، ٤٠ ، ٤١ ، ٤٢ .
    ٢ ـ العروة‏الوثقى ـ ج ١ص٤٩؛ تحریرالوسیله ـ ج ١ص١٥، م ١٥ .

    چگونگى تطهیر اشیاء نجس با آب

    آب، مایه زندگى و پاك كننده بیشترین نجاسات است و از جمله مطهراتى است كه همه روزه تمام افراد با آن سروكار دارند.
    اینك چگونگى تطهیر چیزهاى نجس با آن را فرا مى‏گیریم.


    تطهیر اشیاء نجس(١):

    ١ ـ ظـرف
    ١ ـ با آب كر: یك مرتبه
    ٢ ـ با آب قلیل: سه مرتبه
    ٢ ـ غیر ظرف
    ١ ـ به بول نجس شده

    ١ ـ با آب كر: یك مرتبه
    ٢ ـ با آب قلیل: دو مرتبه
    ٢ ـ به غیر بول نجس شده

    ١ ـ با آب كر: یك مرتبه
    ٢ ـ با آب قلیل: یك مرتبه


    ١ ـ توضیح‏المسائل، م ١٥٠ ـ ١٥٩ ـ ١٦٠.
    توضیح:

    الف: براى تطهیر اشیاء نجس، ابتدا باید عین نجس را برطرف كرده سپس به همان تعداد كه در نمودار آمده است آن‏را آبكشید. مثلاً؛ ظرف نجس را بعد از برطرف كردن آلودگى اگر یك مرتبه در آب كر بشویند كافى است.
    ب: فرش و لباس و چیزهایى مانند فرش و لباس كه آب را به خود مى‏گیرد و قابل فشردن است چنانچه با آب قلیل تطهیر مى‏كنند باید بعد از هر بار شستن، آن را فشرده تا آبهاى داخل آن بیرون آید و یا به گونه‏اى دیگر آبِ آن گرفته شود و در آب كر و جارى هم احتیاط واجب آن است كه آب داخل آن گرفته شود.(١)
    ج: آب جارى و چاه در احكامى كه براى تطهیر اشیاء نجس بیان شد مانند آب كر است.

    ١- آیة‏اللّه‏ خامنه‏اى: فشار لازم نیست بلكه خروج آب ولو با حركت باشد كافى است. (اجوبة الاستفتائات، ج ١، ص ٢٧، س ٧٥)


    مسـأله :

    ظرف نجس را مى‏توان این گونه آب كشید:
    با آب كر: یك بار آن را در آب برده و بیرون آورند.
    با آب قلیل: آن‏را سه‏مرتبه پر از آب كرده و خالى كنند، یا سه مرتبه قدرى آب در آن ریخته وهر مرتبه آب‏را به‏طورى در آن بگردانند كه به جاهاى نجس برسد و بیرون بریزند.

    دو مسأله:

    ١ ـ خاكى كه براى خاكمال استعمال مى‏شود باید پاك باشد.
    ٢ ـ ظرفى كه خوك لیسیده، بنابر احتیاط واجب حكم ظرفى را دارد كه از آن چیز روان خورده.(١)


    كیفیّت آب كشیدن زمین نجس

    تطهیرزمین(٢)

    ١ ـ با آب كر: ابتدا آلودگى را برطرف كرده، سپس آب كر یا جارى بر آن‏گرفته، به مقدارى كه تمام جاهاى نجس را فراگیرد.


    ٢ـ باآب‏قلیل ١ ـ زمین به گونه‏اى است كه آب بر آن جارى نمى‏شود (به اصطلاح آب رابه‏خود گرفته و مى‏خورد): با آب قلیل پاك نمى‏شود.
    ٢ ـ آب بر زمین جارى مى‏شود: جائى كه آب جارى شده، پاك مى‏شود.

    مسأله ١ ـ دیوار نجس هم مانند زمین نجس تطهیر مى‏شود.(٣)
    مسأله ٢ ـ هنگام تطهیر زمین، اگر آبها جارى شده و به داخل چاه مى‏رود یا از آن محل بیرون مى‏رود، تمام جاهائى كه آب جارى شده، پاك مى‏شود.

    كیفیت آب كشیدن حبوبات

    ١ ـ ظاهر آن نجس شده: با فروبردن در آب كر یا جارى و یا ریختن آب قلیل (جارى كردن) بر آن پاك مى‏شود.
    ٢ ـ باطن آن هم نجس شده: باطن آن نه با آب قلیل و نه با آب كر پاك مى‏شود.
    ٣ ـ نجس شدن باطن آن مورد شك است: تطهیر ظاهر آن كافى است.(٤)

    ١ ـ توضیح المسائل، م ١٥٠ و ١٥٢ و ١٥٣. (اگر با آب قلیل شسته مى‏شود باید پس از خاكمال دو مرتبه شسته شود.)
    ٢ ـ توضیح‏المسائل، م ١٧٩ ـ ١٨٠.
    ٣ ـ توضیح المسائل، م ١٨٠.
    ٤ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٢٨، م ٥ و ٦ ـ العروة الوثقى، ج ١، ص ١١٥، م ٢٠.

    چند مسأله:

    ١ ـ اگر موى سر و صورت را كه زیاد است با آب قلیل آب بكشند، باید فشار دهند تا آبهاى جمع شده بین موها جدا شود.(١)
    ٢ ـ گوشت و دنبه‏اى كه نجس شده، مثل چیزهاى دیگر آب كشیده مى‏شود و همچنین اگر بدن یا لباس، چربى كمى داشته باشد كه از رسیدن آب به آنها جلوگیرى نکند.(٢)
    ٣ ـ اگر چیزى به بول پسربچه شیرخوارى كه غذاخور نشده و شیر خوك نخورده نجس شود، چنانچه یك مرتبه آب روى آن بریزند كه به تمام جاهاى نجس آن برسد پاك مى‏شود و در فرش و لباس و مانند اینها هم فشار لازم ندارد.(٣)


    شرایط مطهّر بودن آب(٤)

    ١ ـ مطلق باشد. (آب مضاف پاك‏كننده نیست)
    ٢ ـ پاك باشد. (آب نجس چیز نجس را پاك نمى‏كند)

    ٣ ـ هنگام تطهیر شى‏ء نجس مضاف نشود.
    ٤ ـ هنگام تطهیر شى‏ء نجس بو یا رنگ یا مزه نجاست نگیرد.
    ٥ ـ پس از آب كشیدن چیز نجس، عین نجاست در آن نباشد.

    ١ ـ توضیح المسائل، م ١٧٣.
    ٢ ـ توضیح المسائل، م ١٧٥.
    ٣ ـ توضیح المسائل، م ١٦١.
    ٤ ـ توضیح المسائل، م ١٤٩.

    زمـیـن

    ١ ـ اگر كف پا یا كف كفش، هنگام راه‏رفتن، نجس شود، و به سبب تماس با زمین، آلودگى‏ها برطرف گردد، پاك مى‏شود. پس زمین، فقط پاك كننده كف پا و كف كفش است، آنهم با این شرایط:

    * زمین پاك باشد.
    * زمین خشك باشد، (ترنباشد).
    * زمینى پاك‏كننده است كه خاك، شن، سنگ، آجرفرش و مانند اینها باشد.(١)
    ٢ ـ اگر بر اثر تماس ته كفش یا كف پا با زمین، نجاست برطرف شود پاك مى‏گردد، ولى بهتر است حداقل پانزده قدم راه برود(٢).(٣)
    ٣ ـ این اشیاء پاك كننده نیست:

    * آسفالت * فرش * زمینى كه با چوب فرش شده است * حصیر و بوریا * سبزه و گیاه، مگر به قدرى كم باشد كه چیزى به حساب نیاید و عرفا بگویند بر زمین راه مى‏رود نه گیاه.(٤)

    ٤ ـ بنا بر احتیاط واجب، زمین موارد زیر را پاك نمى‏كند:

    ١ ـ دست و زانوى معلولینى كه بر دست یا زانو راه مى‏روند.
    ٢ ـ نعل چهارپایان.
    ٣ ـ نوك عصا.
    ٤ ـ جوراب (مگر جورابى كه كف آن از پوست باشد).
    ٥ ـ ته پاى مصنوعى.
    ٦ ـ چرخ اتومبیل.(٥)

    ١ ـ توضیح‏المسائل، مسأله ١٨٣ ، ١٩٢ .
    ٢ آیة الله خامنه‏اى: هرگاه تقریباً بقدر ده قدم روى زمین خشك و پاك راه برود، كف پا یا ته كفشى كه نجس شده است پاك مى‏شود.
    ٣ ـ العروة‏الوثقى، ج ١ ، ص ١٢٥ .
    ٤ ـ همان.
    ٥ ـ همان، ص ١٢٦ و توضیح المسائل، م ١٨٨.


    چند مسأله:

    ١ ـ بعد از آنكه كف پا یا ته كفش پاك شد، مقدارى از اطراف آن هم كه معمولاً به گل آلوده مى‏شود، اگر زمین، یا خاك به آن اطراف برسد پاك مى‏گردد.(١)
    ٢ ـ داخل كفش و مقدارى از كف پا كه به زمین نمى‏رسد به واسطه راه رفتن پاك نمى‏شود.(٢)
    لازم نیست كف پا و ته كفشِ نجس، تر باشد، بلكه اگر خشك هم باشد با راه رفتن پاك مى‏شود.(٣)


    آفـتــاب

    آفتاب هم با شرائطى كه خواهد آمد، این اشیاء را پاك مى‏كند:
    * زمین.
    * ساختمان و چیزهائى كه در آن بكار رفته است، مانند در و پنجره.
    * درخت و گیاه.(٤)

    ١ ـ توضیح المسائل، م ١٨٧.
    ٢ ـ توضیح المسائل، م ١٩٠.
    ٣ ـ توضیح المسائل، م ١٨٦.
    ٤ ـ العروة‏الوثقى ، ج ١ ، ص ١٢٩ ، و تحریرالوسیله، ج ١ ، ص ١٣٠ .

    شرایط مُطهِّر بودن آفتاب

    * چیز نجس تر باشد به قدرى كه اگر چیزى به آن برسد تر شود.
    * با تابش آفتاب خشك شود، اگر مرطوب بماند، پاك نشده است.
    * چیزى مانند ابر یا پرده، مانع تابش آفتاب نباشد، مگر آنكه رقیق و نازك باشد و از تابش آفتاب جلوگیرى نكند.
    * آفتاب، به تنهائى آن را خشك كند، مثلاً به كمك باد خشك نشود.
    * هنگام تابش آفتاب، عین نجاست(١) در آن نباشد، پس اگر عین نجاست هست، پیش از تابش آفتاب برطرف كنند.
    * قسمت بیرون و درون دیوار یا زمین را یكباره خشك كند، پس اگر روى آن امروز خشك شود و درون آن فردا، تنها روى آن پاك مى‏شود.
    ١ ـ اگر زمین و مانند آن نجس باشد، ولى رطوبتى نداشته باشد، مى‏توان مقدارى آب، یا چیز دیگرى كه سبب مرطوب شدن آن بشود، بر آن ریخته و سپس آفتاب بتابد و آن را پاك كند.(٢)
    ٢ ـ ریگ و خاك و گل و سنگ تا وقتى كه بر زمین است و جزء آن به حساب مى‏آید، با آفتاب پاك مى‏شود و اگر جدا شد با آفتاب پاك نمى‏شود و همچنین میخ و چوب و مانند آن تا وقتى كه بر دیوار است و جزء آن به حساب مى‏آید، حكم ساختمان را دارد و اگر جدا شد این حكم را ندارد و آفتاب آن را پاك نمى‏كند.(٣)

    ١- آنچه خودبخود نجس است مانند خون «عین نجاست» است.
    ٢ ـ العروة‏الوثقى، ج ١ ، ص ١٢٩ تا ١٣١ و تحریرالوسیله ، ج ١ ، ص ١٣٠ .
    ٣ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣٠، م ١٠.

    استحاله

    ١ ـ اگر جنس چیز نجس به نحوى عوض شود كه به صورت چیز پاكى درآید، پاك مى‏شود، و گویند استحاله شده است.
    مثل اینكه:

    مردار تبدیل به خاك شود.
    دانه نجس تبدیل به گیاه شود.
    چوپ نجس بسوزد و خاكستر شود.
    مواد سوختى بسوزد و دود شود.
    مایع نجس تبدیل به بخار شود.
    شراب سركه شود.(١)

    ٢ ـ اگر جنس چیز نجس عوض نشود و فقط تغییر شكل در آن داده شود پاك نمى‏شود.
    مثل اینكه:

    گندم نجس را آرد كنند یا نان بپزند.
    انگور نجس سركه شود.(٢)

    ٣ ـ چیز نجسى كه معلوم نیست استحاله شده یا نه، نجس است.(٣)

    ١ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣١ و توضیح المسائل، م ١٩٧.
    ٢ ـ توضیح المسائل، م ١٩٧.همان.
    ٣ ـ همان.

    انتقال

    ١ ـ اگر قسمتى از بدن حیوانى كه خون جهنده دارد، به بدن حیوانى كه خون جهنده ندارد، منتقل شود و جزء بدن آن حیوان به حساب آید پاك مى‏گردد و همچنین به بدن حیوان زنده غیر نجس العین منتقل شود و جزء آن به حساب آید.
    مثل اینكه:

    خون بدن انسان به بدن پشه یا مگس منتقل شود.
    جزئى از بدن حیوانى (مانند چشم) را جدا كرده و به بدن انسان منتقل كنند.
    مقدارى از گوشت بدن را بریده و به جاى دیگر بدن پیوند دهند.(١)

    ٢ ـ اگر كسى پشه‏اى به بدنش، نشسته، بكشد و نداند خونى كه از پشه بیرون آمده از او مكیده یا از خود پشه مى‏باشد، پاك است، ولى اگر نداند خون موجود از پشه است یا از بدن خود، نجس مى‏باشد.(٢)
    ٣ ـ اگر بداند از خون پشه است ولى نمى‏داند از او مكیده و یا از قبل بوده، پاك است و همچنین اگر مى‏داند از او مكیده ولى جزو بدن پشه محسوب مى‏شود ـ امّا اگر شك دارد جزو بدن پشه بحساب مى‏آید یا نه، نجس است.(٣)

    ١ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣٢.
    ٢ ـ همان.
    ٣ ـ همان.


    اســلام

    ١ ـ اگر كافر، شهادتین بگوید، مسلمان مى‏گردد، و به اسلام تمام بدن او (حتى عرق و آب دهان) پاك مى‏شود.
    شهادتین: اَشْهَدُ اَنْ لاالهَ اِلاَّ اللّه‏ ـ اَشْهَدُ اَنَّ محمَّدا رسُولُ اللّه‏.(١)
    ٢ ـ اگر كافر شهادتین بگوید و انسان نداند كه قلبا مسلمان شده یا نه، پاك است.
    ولى اگر بداند كه قلبا مسلمان نشده، بنابر احتیاط واجب باید از او اجتناب كرد.(٢)
    ٣ ـ اگر بدن كافر با نجاست دیگرى (عارضى) نجس شده باشد مثلأ جایى از بدن او زخم شده و به خون آلوده است آن نجاست با اسلام پاك نمى‏شود.(٣)
    ٤ ـ لباسهایى كه قبل از اسلام با رطوبت بدن كافر نجس شده با اسلام پاك نمى‏شود. بلكه لباسهایى هم كه در هنگام اسلام آوردن به تن دارد و با رطوبت بدن نجس شده بنابر احتیاط واجب باید از آنها اجتناب كرد.(٤)

    ١ ـ همان.
    ٢ ـ توضیح المسائل، م ٢٠٩.
    ٣ ـ العروة‏الوثقى، ج ١، ص ١٤١.
    ٤ ـ توضیح المسائل، م ٢٠٨.


    تبعیّت

    ١ ـ تبعیّت آن است كه شى‏ء نجسى به واسطه پاك شدن چیز دیگرى پاك شود.
    ٢ ـ در موارد زیر اشیاء نجس به تبعیّت پاك مى‏شود.
    الف: شراب سركه شود، ظرف آن هم (به تبع آن) پاك مى‏شود حتى جاهایى كه هنگام جوش آمدن نجس شده. و حتى اگر پشت ظرف هم نجس شده باشد.

    ب: پس از اتمام سه غسل میّت، تختى كه میّت را بر آن خوابانده‏اند و دست غسال و پارچه‏اى كه بر میت انداخته‏اند (لنگ) پاك مى‏شود.
    ج: كسى كه چیزى را تطهیر مى‏كند اگر دست و آن چیز با هم آب كشیده شود، دست او هم پاك مى‏شود و احتیاج به تطهیر مجدّد ندارد.
    د: پس از فشردن لباس و مانند آن، مقدار آبى كه در آن باقى مى‏ماند (اگر به طور معمول فشرده باشد) پاك مى‏شود.
    ه : اگر ظرف و مانند آن را با آب قلیل بكشند قطرات آبى كه بر ظرف مى‏ماند پاك است.(١)


    برطرف شدن عین نجاست

    در دو مورد اگر عین نجس برطرف شود، چیز نجس پاك مى‏شود و احتیاج به آب كشیدن ندارد. و آن دو مورد عبارت است از:
    ١ ـ بدن حیوان ـ مثلاً منقار مرغى كه نجاست خورده هنگامى كه نجس برطرف شود منقارش پاك است.
    ٢ ـ باطن بدن انسان ـ مانند داخل دهان و بینى و گوش.
    بنابر این اگر از لثه‏ها خون بیاید و یا شخصى غذاى نجس بخورد، زمانى كه در دهان غذاى نجس و خون نباشد و یا به قدرى كم است كه با آب دهان مخلوط شده و از بین برود پاك است.(٢)
    ١ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣١ و توضیح المسائل، م ٢١١ ـ ٢١٥.
    ٢ ـ توضیح المسائل، م ٢١٦ ـ ٢١٧.


    استبراء حیوان نجاستخوار

    ١ ـ بول و غائط حیوانى كه به خوردن نجاست عادت كرده، نجس است [هرچند حلال گوشت باشد].
    ٢ ـ اگر بخواهند بول و غائط، چنین حیوانى پاك شود باید آن را استبراء كنند، یعنى مدّتى آن را از نجاست بازداشته و غذاى پاك به آن بدهند.
    ٣ ـ براى استبراء حیوانات بنابر احتیاط واجب باید مدتهاى زیر مراعات شود.

    ـ شتر ٤٠ روز.
    ـ گاو ٢٠ روز.
    ـ گوسفند ١٠ روز.
    ـ مرغابى ٥ روز.
    ـ مرغ خانگى ٣ روز.(١)

    غائب شدن مسلمان(٢)

    اگر بدن یا لباس مسلمان، یا چیز دیگرى كه در اختیار اوست (مانند ظرف و فرش) نجس شود، و آن مسلمان غائب گردد، اگر انسان احتمال بدهد آن چیز را تطهیر كرده محكوم به طهارت است و اجتناب از آن لازم نیست.(٣)

    ١ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣٢.
    ٢ آیة الله خامنه‏اى: هرگاه یقین داشته باشد كه بدن یا لباس یا یكى از چیزهاى شخص مسلمانى نجس است و آن مسلمان را مدتى نبیند، و سپس ببیند كه او با آن چیزى كه نجس بوده است رفتار چیز پاك را مى‏كند، [مثلاً با آن لباس نماز مى‏خواند] آن چیز محكوم به پاكى است، مشروط به آن كه صاحب آن چیز از نجاست قبلى و از احكام طهارت و نجاست باخبر باشد.
    ٣ ـ توضیح المسائل، م ٢٢١، تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣٢.


    احكام تخلّى (توالت رفتن)

    چون یكى از مسائل تخلّى مسأله تطهیر مخرج بول و غائط است، بنابر این تمام احكام تخلى را در پایان مبحث مطهرات مى‏آوریم.
    واجب: پوشاندن عورت از دیگران حتى دیوانه و بچه ممیّز (بجز همسر)
    حرام: روبه قبله یا پشت به آن بودن.

    مستحب:

    ١ ـ جایى بنشیند كه كسى او را نبیند.
    ٢ ـ هنگام وارد شدن به توالت با پاى چپ داخل شود.
    ٣ ـ هنگام بیرون آمدن اوّل پاى راست را بیرون بگذارد.
    ٤ ـ هنگام تخلّى سر را بپوشاند.
    ٥ ـ سنگینى بدن را روى پاى چپ بیندازد.


    مكروه:

    ١ ـ توقف زیاد
    ٢ ـ روبروى خورشید یا ماه بودن.
    ٣ ـ روبروى باد.
    ٤ ـ حرف زدن، مگر در حال ضرورت و گفتن ذكر.
    ٥ ـ تطهیر با دست راست.
    ٦ ـ خوردن و آشامیدن در حال تخلى.
    ٧ ـ ایستاده بول كردن.(١)

    ١ ـ العروة‏الوثقى، ج ١، ص ١٧٨ و توضیح المسائل، م ٥٧ ـ ٥٩ و ٦٤.


    مكانهایى كه تخلى در آنها حرام است:

    ١ ـ در كوچه‏هاى بن‏بست كه صاحبان آنها اجازه نداده باشند.
    ٢ ـ در ملك كسى كه اجازه تخلى نداده است.
    ٣ ـ در جاییكه براى افراد خاصى وقف شده است.
    ٤ ـ بر قبور مؤمنین، در صورتى كه بى‏احترامى به آنان باشد.(١)


    مكانهایى كه تخلّى در آنها مكروه است:

    ١ ـ در جاده، خیابان، كوچه، درب خانه.
    ٢ ـ زیر درختى كه میوه مى‏دهد.
    ٣ ـ بر زمین سخت.
    ٤ ـ در لانه جانوران.
    ٥ ـ در آب.(٢)

    احتیاط واجب آن است كه بچه را در وقت تخلّى رو به قبله یا پشت به آن ننشانند، ولى اگر خود بچه بنشیند، جلوگیرى از او واجب نیست.(٣)

    تطهیر مخرج بول و غائط

    ١ ـ مخرج بول با غیر آب (سنگ، كلوخ، پارچه و...) پاك نمى‏شود.
    ٢ ـ براى تطهیر مخرج بول، بعد از برطرف شدن بول یكبار شستن آن كافى است.(٤)

    ١ ـ توضیح المسائل، م ٦٤.
    ٢ ـ توضیح المسائل، م ٧٩ و ٨٠.
    ٣ ـ توضیح المسائل، م ٦٣.
    ٤ - آیة‏الله خامنه‏اى: محل دفع‏ادرار بنابراحتیاط با دو مرتبه‏شستن‏پاك‏مى‏شود.(م نتخبى‏ازاستفتائات،س ١٠)

    ٣ ـ تطهیر مخرج غائط:
    با آب: پاك مى‏شود.
    با غیر آب: پاك شدنش محل تأمل است (به احتیاط واجب پاك نمى‏شود) ولى مى‏توان با آن حال [پس از برطرف كردن نجاست و قبل از تطهیر با آب[ نماز خواند(١).(٢)

    ١- آیة الله خامنه‏اى: مخرج مدفوع را دو جور مى‏شود تطهیر كرد: اول: آنكه با آب شستشو كنند تا نجاست زائل شود و پس از آن آب كشیدن لازم نیست. دوم: آن كه با سه قطعه سنگ یا پارچه پاك و امثال آن، نجاست را پاك كنند، و اگر با سه قطعه، نجاست كاملاً زائل نشد با قطعات دیگرى آن را كاملاً پاك كنند. و بجاى سه قطعه مى‏توانند از سه جاى یك قطعه سنگ یا پارچه استفاده كنند.

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •