-
مدیر بازنشسته
شماره ارسال: #1 آموزش احکام - طهارت
طهارت
همانگونه كه در فصل اول گذشت، مجموعه برنامههاى عملى اسلام «احكام» نامیده مىشود و از جمله آنها؛ واجبات است و نماز یكى از مهمترین و اساسىترین آنهاست.
مسائل مربوط به نماز را به سه دسته تقسیم مىكنیم:
١ ـ مُقدّمات
٢ ـ مُقارنات
٣ ـ مُبطلات
مقدمات نماز: نمازگزار باید قبل از نماز آنها را مراعات كند.
مقارنات نماز: مسائلى كه مربوط به متن نماز است، از تكبیرةالاحرام تا سلام.
مبطلات نماز: مسائلىكه درباره چیزهایى است كه نماز را باطل مىكند.
مقدّمات نماز
از جمله مسائلى كه قبل از انجام این عبادت بزرگ باید مورد توجه نمازگزار قرار گیرد، طهارت و پاكى است.
نمازگزار باید بدن و لباس خود را از ناپاكیها (نجاسات) پاك كند و براى پاكى از نجاست، شناخت آنها و راه پاك كردن اشیاء نجس نیز لازم است. بنابراین به بیان آنها مىپردازیم:
قبل از شناخت ناپاكیها، به یك قاعده كلّى اسلامى توجه كنید:
«درعالَم همه چیز پاك است، مگر یازده چیز
و آنچه براثر برخورد با اینها نجس شود».
نجاسات
١ ـ ادرار (بول) | انسان و حیوانهاى حرام گوشتِ خون جهندهدار(١) مانند گربه و موش.
٢ ـ مدفوع (غائط) | انسان و حیوانهاى حرام گوشتِ خون جهندهدار(١) مانند گربه و موش.
٣ ـ منى | انسان و حیوانى كه خون جهنده دارد.
٤ ـ مردار مانند: گوسفند. | انسان و حیوانى كه خون جهنده دارد.
٥ ـ خون | انسان و حیوانى كه خون جهنده دارد.
٦ ـ سگ | كه در خشكى زندگى مىكند ولى دریایى آن نجس نمىباشد.
٧ ـ خوك | كه در خشكى زندگى مىكند ولى دریایى آن نجس نمىباشد.
٨ ـ شـراب و هـر مـایع مستكننـده
٩ ـ آبجــو (فُقّاع) ـ آبجـوى غیـر طبى
١٠ ـ كافر
١١ ـ عرق شتر نجاستخوار
* حیوانى كه اگر رگ آنرا بِبُرند خون از آن جستن مىكند خون جهنده دارد.
«طهارت» غیر از «نظافت» است و «نجاست» غیر از «كثافت» است، ممكن است چیزى تمیز باشد ولى از نظر احكام اسلام، پاك نباشد، خواسته اسلام، هم طهارت است و هم نظافت، یعنى انسان باید به فكر پاكى و تمیزى خود و محیط و زندگى خود باشد، و اكنون سخن درباره طهارت است.
١ ـ ادرار و مدفوع انسان و تمامى حیوانهاى حرام گوشت كه خون جهنده دارند نجس است.
٢ ـ ادرار و مدفوع حیوانهاى حلال گوشت، مانند گاو و گوسفند و حیوانهائى كه خون جهنده ندارند، مانند: مار و ماهى پاك است.(١)
٣ ـ بول و غائط حیوانهائى كه گوشت آنها مكروه است پاك مىباشد مانند؛ اسب و الاغ.(٢)
٤ ـ فضله پرندگان حرامگوشت، مانند كلاغ، نجس است(٣).(٤)
١ ـ العروةالوثقى ـ ج ١ص٥٥.
٢ ـ العروةالوثقى ـ ج ١ص٥٥ .
٣ ـ توضیح المسائل، م ٨٥.
٤ آیةاللّه خامنهاى: فضله پرندگان حرامگوشت نجس نیست. (منتخبى از استفتائات، س ٤)
احكـام مـردار
١ ـ انسان مرده هر چند تازه مرده باشد و بدنش سرد نشده باشد (بجز اجزاء بىروح او مانند ناخن و مو و دندان) تمام بدنش نجس مىباشد، مگر آنكه:(١)
الف:شهید معركه باشد.
ب:او را غسل داده باشند (سه غسلش تمام شده باشد).
٢ ـ تنها شهیدى كه در معركه جان داده باشد بدنش پاك است، بنابر این كسانى كه در بمبگذاریها یا ترور دشمنان به شهادت مىرسند یا كسى كه در جبهه نبرد مجروح مىشود و بیرون جبهه جان مىدهد، مشمول این حكم نیستند.(٢)
حدود معركه
معركه، محدوده تیررس دشمن است تا آنجایى كه درگیرى بین نیروهاى دو طرف جریان دارد و اختصاص به خط مقدم یا وقت حمله ندارد.(٣)
مـردار حیـوان
١ ـ مردار حیوانى كه خون جهنده ندارد پاك است، مانند ماهى.
٢ ـ مردار حیوانى كه خون جهنده دارد، اجزاء بىروح آن مانند؛ مو و شاخ، پاك و اجزاء روحدارش مانند گوشت و پوست، نجس است.(٤)
١ ـ العروةالوثقى ـ ج ١ص٥٨ . الرابع و ص ٦١، م ١٢ .
٢ ـ استفتاآت، ج ١، ص ٨٣، س ٢٠٦.
٣ ـ استفتاآت، ج ١، ص ٥٠٤، س ٤٢.
٤ ـ العروة الوثقى ـ ج ١ص٥٨؛ الرابع ـ تحریرالوسیله ج ١ص١١٥، الرابع.
نمودار احكام مردار حیوان
مردار حیوان
١ـ سگ و خوك، تمام اجزاء آن نجس است.
٢ـ غیرسگوخوك
١ ـ خونجهندهدارد
١. اجزاءروحدار، نجساست.
٢. اجزاء بىروح، پاك است.
٢ ـ خون جهنده نداردتماماجزاءآنپاك است
٣ ـ اجزایى كه در حال حیات (قبل از مردن) از بدن انسان یا حیوانى كه خون جهنده دارد جدا مىشود، در حكم طهارت و نجاست با اجزاء مردار تفاوتى ندارد، یعنى اگر جزء بىروح باشد پاك است واگر روحدار باشد نجس است. بنابر این اگر بر اثر جراحتى، جزئى از بدن انسان جدا شود نجس است.(١)
٤ ـ اگر جزئى از بدن انسان زنده قطع شود ولى به وسیله پوست به بدن متصل باشد هرچند، آن پوست بسیار نازك باشد، تا وقتى كه كاملاً جدا نشده، آن عضو پاك است و حكم مردار ندارد.(٢)
در موارد زیر حكم به طهارت مىشود:
١ ـ بول و غائط حیوانى كه انسان نمىداند حلالگوشت است یا حرام گوشت؛
١ ـ العروة الوثقى، ج ١، ص ٦٢، م ١٤).
٢ ـ همان.
مثلاً فضله پرندهاى كه انسان نمىداند آن پرنده حلالگوشت است یا حرام گوشت.(١)
٢ ـ فضلهاى كه انسان نمىداند از حیوانى است كه خون جهنده دارد، یا از حیوانى است كه خون جهنده ندارد؛ مثلاً در غذا فضلهاى مىبیند و نمىداند كه فضله موش است یا سوسك.(٢)
٣ ـ استخوانى یافت شده كه گوشت بر آن نیست و نمىدانیم از حیوان نجسالعین (سگ و خوك) است یا غیر آن.(٣)
٤ ـ استخوان انسانى پیدا شده و گوشت بر آن نیست و نمىدانیم از كافر است یا از مسلمان.(٤)
٥ ـ پوست یا گوشتى كه نمىدانیم از حیوان خون جهندهدار است یا از حیوانى كه خون جهنده ندارد.(٥)
حكم اشیاء چرمى
١ ـ اشیایى كه از اجزاء بىروح حیوان تهیه شده پاك است، هرچند ذبح شرعى نشده باشد، بنابر این لباسهاى پشمى، كركى، مویى، پاك است، هرچند غیرمسلمان آن را ساخته باشد و یا در بازار غیر مسلمین به فروش مىرسد، ولى اگر از حیوان حرام گوشت باشد، نماز خواندن با آن لباس باطل است.(٦)
١ ـ العروةالوثقى، ج ١، ص ٥٧، م ٣.
٢ ـ همان.
٣ ـ العروةالوثقى، ج ١، ص ٦٢، م ١٧ و ١٨.
٤ ـ همان.
٥ ـ همان.
٦ ـ العروةالوثقى، ج ١، ص ٥٨.
٢ ـ اشیائى كه از اجزاء روحدار مردار حیوان خون جهندهدار تهیه شده باشد نجس است، مانند چیزهایى كه از چرم تهیه مىشود مانند: كفش ـ كیف ـ كلاه ـ كمربند ـ دستكش ـ بند ساعت.(١)
٣ ـ چیزى كه معلوم نیست چرم است یا نه محكوم به طهارت است، یعنى نجس نمىباشد.(٢)
٤ ـ چیزى كه معلوم نیست از اجزاء حیوان خون جهندهدار است یا از حیوانى كه خون جهنده ندارد محكوم به طهارت است؛ مانند كمربندى كه معلوم نیست از پوست مار است یا غیر آن.(٣)
٥ ـ چیزى كه از چرم حیوان خون جهندهدار تهیه شده مانند كفشى كه معلوم است از چرم گاو تهیه شده، اگر ذبح شرعى آن معلوم نیست، یعنى نمىدانیم به طریق شرعى ذبح شده یا نه مسأله اقسام مختفى دارد بدین شرح:
از مسلمان خریدارى مىشود و ساخت كشور اسلامى است: پاك است.
١ ـ همان.
٢ ـ العروةالوثقى، ج ١، ص ٦٢.
٣ ـ همان.
از مسلمان خریدارى مىشود ولى ساخت كشور غیر اسلامى است؛ مثلاً در بازار كویت كفشى مىخرد كه ساخت ایتالیا است: نجس است، مگر آنكه معلوم شود، ذبح شرعى شده و واردكننده مسلمان با احراز اینكه ذبح شرعى شده وارد كرده است.
از غیر مسلمان خریدارى مىشود ولى ساخت كشور اسلامى است؛ مثلاً در لندن كفشى مىخرد كه ساخت سوریه مىباشد: پاك است.
از غیر مسلمان خریدارى مىشود و ساخت كشور غیر اسلامى است: نجس است.(١)
از مسلمان مىخرد و معلوم نیست از چه كشورى است: پاك است.
از غیر مسلمان مىخرد و معلوم نیست از چه كشورى مىباشد: نجس است.(٢)(٣)
فرآوردههاى لبنیاتى
فرآوردههاى لبنیاتى كه از حیوان حلالگوشت زنده گرفته مىشود، مانند شیر، ماست، پنیر، كشك، كره، خامه كه از گاو و گوسفند مىباشد، همگى پاك و خوردن آن حلال است، هرچند شخص كافر آن را تهیه كرده باشد و یا در بازار غیر مسلمان به فروش برسد، و یا از كشورهاى غیر اسلامى وارد كرده باشند، مگر آنكه انسان یقین كند كه با بدن كافر تماس پیدا كرده و نجس شده است، و شك و احتمال كافى نیست و نیازى به تحقیق و جستجو ندارد. (براى آشنایى بیشتر به فصل خوردنیها و آشامیدنیها مراجعه كنید).
١ آیة الله خامنهاى: س ـ در مورد گوشت و چرم و اجزاء حیوانى كه از بلاد غیر اسلامى تهیه شده است نظر مبارك را مرقوم فرمائید.
ج ـ اگر احتمال دهد كه حیوان ذبح اسلامى شده پاك است و اگر یقین دارد ذبح اسلامى نشده محكوم به نجاست است.(منتخبى از استفتائات، س ٨)
٢ ـ العروةالوثقى، ج ١، ص ٥٥٨، م ٩ و ص٥٥٩، م ١٠ و ص ٦٠، م ٦ و ٧.
٣ ـ به حاشیه قبل مراجعه شود.
استفتا(١)
س ـ آیا چرمى كه در كشور فرانسه به فروش مىرسد (كفش چرمى و غیره) ـ از آنجا كه احتمال ورود از الجزایر را دارد ـ پاك است و پوشیدن یا استفاده كردنش اشكال ندارد؟
ج ـ در حكم میته است [نجس است(٢)/(٣)]
س ـ آیا پوستهایى كه از خارج وارد مىشود و در ساختن كفش و امثال آن به كار مىرود پاك است یا نجس؟
ج ـ پوستى كه از بلاد اسلامى وارد مىشود محكوم به طهارت است مگر آنكه ثابت شود كه ذبح به طریق غیر شرعى بوده، و پوستى كه از بلاد غیر اسلامى وارد مىشود محكوم به نجاست است مگر احراز شود كه ذبح به طریق شرعى بوده یا احتمال داده شود كه وارد كننده مسلمان، احراز تذكیه حیوان را نموده است و پوست را در دسترس مسلمین قرار داده است(٤).(٥)
١ استفتا = فتوا خواستن از مرجع تقلید، سؤالى كه مقلّد از مرجع تقلید خود مىنماید و پاسخى كه او مىدهد.
٢ به حاشیه صفحه قبل مراجعه شود.
٣ـ استفتاآت، ج ١، ص ٩٧، س ٢٥٢.
٤ به حاشیه صفحه قبل مراجعه شود.
٥ ـ همان مدرك، س ٢٥٣.
احكـام خون
١ ـ خون انسان و هر حیوانى كه خون جهنده دارد نجس است، مانند؛ مرغ و گوسفند.
٢ ـ خون حیوانى كه خون جهنده ندارد پاك است، مانند ماهى و پشه.
٣ ـ خونى كه گاهى در تخم مرغ یافت مىشود نجس نیست، ولى بنابر احتیاط واجب باید از خوردن آن اجتناب كرد و اگر خون را با زرده تخم مرغ به هم بزنند كه از بین برود، خوردن زرده هم مانعى ندارد.
٤ ـ خونى كه از لاى دندان (لثه) مىآید، اگربا آب دهان مخلوط شده و از بین برود پاك است و در آن صورت فرو بردن آب دهان هم اشكال ندارد.(١)
در موارد زیر حكم به طهارت مىشود:
١ ـ شىء قرمز رنگى كه خون بودن آن معلوم نباشد.(٢)
٢ ـ خونى كه نمىداند از حیوان خون جهندهدار است یا نه؟ مثل اینكه خونى در لباس خود مىبیند و نمىداند خون پشه است یا بدن خودش.(٣)
٣ ـ خون حیوانى كه نمىداند آن حیوان خون جهندهدار است یا نه (مثلاً مار).(٤)
٤ ـ آنچه از دهانه زخم بیرون مىآید و نمىداند خون است یا چرك [در صورتى كه دهانه زخم پاك باشد. امّا اگر نجس باشد چرك یا زردابهاى كه بیرون مىآید، با برخورد به محل نجس، نجس مىشود].(٥)
٥ ـ بر اثر خراش برداشتن بدن رطوبتى از آن بیرون آید كه معلوم نیست خون است یا نه؟
١ ـ توضیح المسائل ـ م ٩٦ و ٩٨ تا ١٠١ .
٢ ـ العروةالوثقى، ج ١، ص ٦٤، م٧.
٣ ـ العروةالوثقى، ج ١، ص ٦٤، م ٧.
٤ ـ همان.
٥ ـ العروةالوثقى، ج ١، ص ٦٥، م ٨ و ٩.
شـراب
١ ـ شراب و هر مایع مست كننده نجس است.(١)(٢)
٢ ـ مایع مستكننده (كه در اصل مایع مىباشد) گرچه به شكل جامد درآید نجس است.(٣)
٣ ـ شىء جامد مست كننده مانند بنگ و حشیش نجس نیست هرچند آنرا ساییده و با آب مخلوط كنند و به صورت مایع درآورند.(٤)
٤ ـ آب انگور جوش آمده اگر مست كننده باشد، نجس است، و چنانچه مست كننده نباشد، گرچه خوردن آن حرام است ولى نجس نمىباشد.(٥)
٥ ـ خرما و كشمش را اگر همراه غذا (مثلاً برنج) بپزند حرام نمىباشد، هرچند به جوش آید.(٦)
كـافـر
افراد كافر و نجس:
١ ـ منكر خدا (آنكس كه وجود خداوند را انكار مىكند).
٢ ـ منكر پیامبرى حضرت محمّد صلىاللهعلیهوآله ، (آن كس كه نبوت پیامبر اكرم را انكار مىكند).
٣ ـ منكر توحید، (كسى كه براى خدا شریك قرار دهد).
١ ـ همان، ص ٦٩.
٢ ـ آیة الله خامنهاى: مشروبات مستكننده بنابر احتیاط نجس مىباشند.(منتخبى از استفتائات، س ٥)
٣ ـ همان.
٤ ـ همان.
٥ ـ همان، ص ٦٥، م ١٢.
٦ ـ همان، ص٧٠، م ٣.
٤ ـ منكر ضرورى دین(١) در صورتى كه بداند آن چیز ضرورى دین است و انكار آن به انكار رسالت یا تكذیب پیامبر صلىاللهعلیهوآله یا نقص دین برگردد.
٥ ـ كسى كه به ائمه اطهار دشنام دهد یا با آنها دشمنى ورزد، هرچند با یك نفر از آنها(٢).(٣)
چند مسأله:
١ ـ تمام بدن كافر، حتى مو و ناخن و رطوبتهاى او نجس است.(٤)
٢ ـ كسى كه معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاك مىباشد ولى احكام سایر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمىتواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.(٥)
چگونه چیز پاكى نجس مىشود؟
در درس پیش بیان شد كه در عالَم، همه چیز پاك است، مگر برخى از آنها، ولى، چیزهاى پاك هم ممكن است با برخورد با ناپاكیها نجس شود، در صورتى كه یكى از آن دو (چیز پاك یا نجس) طورى تر باشد كه رطوبت یكى از آن دو به دیگرى برسد(٦).
١ ـ ضرورى دین، یعنى چیزى كه مسلمانان جزء دین اسلام مىدانند مانند نماز و روزه.
٢ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١١٨، العاشر.
٣ آیةاللّه خامنهاى: اهل كتاب بعید نیست كه ذاتاً طاهر باشند. (اجوبة الاستفتائات، ج ١، ص ٩٧، س ٣٢٤)
اهل كتاب عبارتند از یهود، نصارى، زردشتىها، صابئین. (اجوبة الاستفتائات، ج ١، ص ٩٨، س ٣٢٨)
٤ ـ توضیح المسائل، م ١٠٧.
٥ ـ توضیح المسائل، م ١٠٩.
٦ ـ توضیح المسائل ـ م ١٢٥
١ ـ اگر چیز پاكى به نجسى برخود كند و یكى از آن دو طورى تر باشد كه رطوبت یكى به دیگرى برسد، چیز پاك نجس مىشود.
٢ ـ در موارد زیر حكم به پاكى مىشود.
*نداند پاك و نجس به هم برخورد كردهاند یا نه.
*نداند چیز پاك و نجس مرطوب بودهاند یا نه.
*نداند رطوبت یكى به دیگرى سرایت كرده است یا نه.(١)
چند مسئله:
١ ـ خوردن و آشامیدن چیز نجس حرام است.(٢)
٢ ـ اگر انسان ببیند كسى چیز نجسى را مىخورد، یا با لباس نجس نماز مىخواند، لازم نیست به او بگوید.(٣)
٣ ـ چیز پاك را اگر انسان شك كند نجس شده یا نه، پاك است و جستجو و وارسى هم لازم نیست، هرچند بتواند نجس بودن یا پاك بودن آن را بفهمد، بنابر این در نمونه مثالهایى كه آورده مىشود، حكم به طهارت مىشود و نیاز به سؤال كردن و تحقیق و پرهیز نیست(٤)، بنابر این:
عطر و ادكلنى كه غیرمسلمان ساخته است ولى معلوم نیست كه با بدن وى تماس داشته است یا نه، پاك است.
١ ـ توضیح المسائل ـ م ١٢٦؛ و العروة الوثقى، ج ١، ص ٧٩، م١.
٢ ـ توضیحالمسائل ـ م ١٤١ .
٣ ـ توضیح المسائل ـ م ١٤٣.
٤ ـ توضیح المسائل، م ١٢٣ ـ العروةالوثقى، ج ١، ص ٧٩، م ١.
وسائل و لوازمى كه در هتلها ـ در كشورهاى غیر اسلامى ـ وجود دارد، از جمله ظروف غذا، حوله و حمام و دستشویى، صابون و رختخواب و تخت و سایر چیزها و حتى دستگیره در اگر یقین به تماس با بدن كافر به گونهاى كه رطوبت سرایت كرده باشد و یا یقین به نجس شدن آن از راه دیگر نباشد، پاك است.
ابزار و وسایلى كه در منزل اجاره شده یا خریدارى شده وجود دارد و قبلاً غیر مسلمان در آن زندگى مىكرده؛ مانند لوازم آشپزخانه، فرش، موكت، كمد و حتى دستگیرههاى در و غیره اگر یقین به نجس شدن آن نباشد، پاك است.
صندلى اتوبوس و تاكسى در كشورهاى غیر اسلامى، در مواقعى كه باران مىبارد و بدن خیس است، ولى یقین به نجس شدن صندلى ماشین وجود ندارد، با نشستن بر آن، بدن نجس نمىشود.
استفاده از قاشق، چنگال، بشقاب، لیوان و سایر امكانات در رستورانها، در صورتى كه یقین به نجس شدن آنها نباشد، پاك است.
نوشابهها و سایر نوشیدنیهایى كه اصل آنها پاك و حلال است و معلوم نیست كه با بدن كافر تماس داشته است یا نه، پاك است، امروزه غالبا اینگونه چیزها را با دستگاه مىسازند و پر مىكنند.
خوراكىهایى از قبیل: قند، شكر، بیسكویت، شكلات، آدامس و غیره، كه در ساخت آنها غیر مسلمان دست داشته ولى یقین به تماس با بدن وى نداریم و بهگونهاى دیگر نجس نشده پاك است.
حبوبات و سبزیجات و میوههایى كه غیر مسلمان مىفروشد، و یقین به نجس شدن آنها نیست، پاك مىباشد هرچند غیر مسلمان آن را كاشته و چیده و حمل كرده باشد.
روغن، اعم از حیوانى و غیر آن كه یقین به نجس بودن یا نجس شدن آن نباشد پاك است.
مایعات مورد نیاز موتورسیكلت و اتومبیل یا منزل اعم از بنزین، گازوئیل، نفت سفید، روغن، گریس و غیره كه استخراج و تصفیه و توزیع آن به دست غیر مسلمان است ولى یقین به نجس شدن آن نیست، پاك مىباشد.
وسایلى كه براى كار به غیر مسلمان داده شده مانند پارچه براى دوخت لباس و ماشین براى تعمیر اگر پس از تحویل گرفتن، یقین به نجس شدن آن نباشد، پاك است.
لباسى كه براى شستن یا اتو كردن به خشكشویى داده شده و غیر مسلمان كار آن را انجام داده است در صورتى كه یقین به نجس شدن آن نباشد، پاك است.
نان و سایر پختنیها كه غیرمسلمان طبخ آن را انجام داده و ماده اولیه آن پاك بوده و یقین به نجس شدن آن نیست، پاك مىباشد.
دست دادن با كافر در حالى كه دست او رطوبت ندارد و یا رطوبت به حدّى نیست كه سرایت كند، یا یقین به سرایت نباشد، دست مسلمان نجس نشده است.
-
مدیر بازنشسته
شماره ارسال: #2
RE: آموزش احکام - طهارت
مُطهِّـرات (پاك كنندهها)
چگونه چیز نجس پاك مىشود؟
همه اشیاء نجس پاك مىشود و پاك كنندهها عبارتند از:
١ ـ آب
٢ ـ زمین
٣ ـ آفتاب
٤ ـ استحاله
٥ ـ انتقال
٦ ـ اسلام
٧ ـ تبعیت
٨ ـ برطرف شدن نجاست(١)
٩ ـ استبراء حیوان نجاستخوار
١٠ ـ غایب شدن مسلمان
آب، بسیارى از چیزهاى نجس را پاك مىكند و اقسام مختلفى دارد كه شناخت آنها ما را براى یادگرفتنِ بهترِ مسائل مربوط به آن كمك مىكند.
اقسام آبها
١ ـ مُضاف
١ ـ آب چاه
٢ ـ آب جارى
٣ ـ آب باران
٤ ـ آب راكد: كُر
قَلیل
٢ ـ مُطلق
١ ـ توضیحالمسائل ـ م ١٤٨ .
آب مضاف: آبى است كه یا ازچیزى گرفته باشند (مانند آب سیب و هندوانه) و یا با چیزى مخلوط شده باشد، به قدرى كه به آن، آب نگویند مانند شربت.
آب مطلق: آبى است كه مضاف نباشد.
احكام آب مضاف
١ ـ چیز نجس را پاك نمىكند (از مطهرات نمىباشد).
٢ ـ با برخورد نجاست نجس مىشود، هر چند نجاست كم باشد وبو یا رنگ یا مزه آب عوض نشود.
٣ ـ وضو و غسل با آن صحیح نیست.(١)
اقسام آب مطلق
آب یا از زمین مىجوشد.
و یا از آسمان مىبارد.
و یا نه مىجوشد و نه مىبارد.
به آبى كه از آسمان ببارد «باران» گویند.
و به آبى كه از زمین مىجوشد، اگر جریان داشته باشد «آب جارى» گویند و اگر بدون جریان باشد، «آب چاه» گویند.
١ ـ توضیح المسائل، م ٤٧ ـ ٤٨.
آبى كه از زمین نمىجوشد و از آسمان نمىبارد، «آب راكد» است.
«آب راكد» اگر مقدار آن زیاد باشد، «كر» و اگر كم باشد «قلیل» است.
مـقدار كُــر(١):(٢)
حجم:٨٧٥/٤٢وجب، مقدارآبى كه اگر در ظرفى كه درازا وپهناوگودى آن
هریك حداقل٥/٣وجبباشد بریزند پر شود، بهمقدار كر است.
وزن:٤١٩/٣٧٧ كیلوگرم.
مقدار آب قلیل: آبى كه از كر كمتر باشد قلیل است.
تنها آب مطلق، آلودگیها را پاك مىكند. گرچه ممكن است آب مضاف چیز كثیفى را تمیز كند ولى هرگز نجس را پاك نمىكند.
در درس آینده، با احكام آبهاى مطلق و چگونگى تطهیر با آنها آشنا مىشویم.
احكام آب قلیـل:
١ ـ آب قلیل با برخورد نجاست نجس مىشود (روى چیز نجس ریخته شود یا چیز نجس به آن برسد).(٣)
٢ ـ اگر آب قلیل از بالا با فشار بر چیز نجس بریزد، مقدارى كه به شىء نجس مىرسد، نجس است و هر چه بالاتر از آن است پاك مىباشد (مثلاً با آفتابه، آب را بر شىء نجس بریزد).(٤)
١- آیة الله خامنهاى: ٨٧٤٢ وجب مىباشد(تقریباً ٣٨٤ لیتر).
٢ ـ تحریرالوسیله ـ ج ١ص١٤، م ١٤؛ توضیحالمسائل ـ م ١٦ .
٣ ـ توضیحالمسائل ـ م ٢٦ .
٤ ـ توضیح المسائل، م ٢٦.
٣ ـ اگر آب قلیل از پایین با فشار به بالا رود (مانند فوّاره) اگر نجاست به قسمت بالاى آن برسد، پایین نجس نمىشود و اگر نجاست به پایین برسد، بالا هم نجس مىشود.(١)
٤ ـ اگر آب كر یا جارى به آب قلیلِ نجس، متصل و با آن مخلوط شود پاك مىگردد. (مثلاً ظرف آب قلیلى كه نجس شده زیر شیر آبى كه به منبع كر متصل مىباشد گذاشتـه و آب را بر آن باز كرده و با آن مخلوط شود).(٢)
٥ ـ آب قلیل كه براى برطرف كردن عین نجاست روى چیز نجس ریخته مىشود و از آن جدا مىگردد نجس است و باید از آبى كه بعد از برطرف شدن عین نجاست براى تطهیر چیز نجس روى آن مىریزند و از آن جدا مىشود اجتناب كنند.(٣)
احكام آب كر ـ جارى ـ چاه
١ ـ تمام اقسام آبهاى مطلق بجز آب قلیل تا زمانى كه بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشد پاك است و هرگاه بر اثر برخورد با نجاست بو یا رنگ یا مزه نجاست بگیرد نجس مىشود (بنابراین، آب جارى، چاه، كر و حتّى باران در این حكم مشتركند).(٤)
٢ ـ آب لولههاى عمارات كه متصل به منبع كر مىباشد در حكم آب كر است.(٥)
١ ـ همان.
٢ ـ تحریرالوسیله ـ ج ١ص١٤، م ١١ .
٣ ـ توضیح المسائل، م ٢٧.
٤ ـ تحریرالوسیله ـ ج ١ص١٣، م ٤ .
٥ ـ توضیحالمسائل ـ م ٣٥ .
برخى از خصوصیات آب باران
١ ـ اگر بر چیز نجسى كه عینِ نجس در آن نیست یكبار ببارد پاك مىشود.
٢ ـ اگر بر فرش و لباس نجس ببارد پاك مىشود و فشار لازم ندارد.
٣ ـ اگر بر زمین نجس ببارد پاك مىشود.
٤ ـ هرگاه باران در جائى جمع شود، اگر چه كمتر ازكرباشد، چنانچه تا موقعى كه باران مىبارد چیز نجسى را در آن بشویند، تا زمانى كه بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته، پاك است.(١)
احكام شك در آب
١ ـ مقدار آبى كه معلوم نیست كر است یا نه؟ با برخورد نجاست نجس نمىشود، اما سایر احكام آب كر را ندارد.
٢ ـ مقدار آبى كه قبلاً كر بوده و شك در آن است كه قلیل شده یا نه؟ حكم آب كر را دارد.
٣ ـ آبى كه معلوم نیست، پاك است یا نجس؟ پاك مىباشد.
٤ ـ آبى كه پاك بوده و شك در آن است كه نجس شده یا نه؟ حكم آب پاك را دارد.
٥ ـ آبى كه نجس بوده ولى معلوم نیست پاك شده یا نه؟ حكم آب نجس را دارد.
٦ ـ آبى كه مطلق بوده و معلوم نیست مضاف شده است یا نه؟ حكم آب مطلق را دارد.(٢)
١ ـ توضیح المسائل ـ م ٣٧ ، ٤٠ ، ٤١ ، ٤٢ .
٢ ـ العروةالوثقى ـ ج ١ص٤٩؛ تحریرالوسیله ـ ج ١ص١٥، م ١٥ .
چگونگى تطهیر اشیاء نجس با آب
آب، مایه زندگى و پاك كننده بیشترین نجاسات است و از جمله مطهراتى است كه همه روزه تمام افراد با آن سروكار دارند.
اینك چگونگى تطهیر چیزهاى نجس با آن را فرا مىگیریم.
تطهیر اشیاء نجس(١):
١ ـ ظـرف
١ ـ با آب كر: یك مرتبه
٢ ـ با آب قلیل: سه مرتبه
٢ ـ غیر ظرف
١ ـ به بول نجس شده
١ ـ با آب كر: یك مرتبه
٢ ـ با آب قلیل: دو مرتبه
٢ ـ به غیر بول نجس شده
١ ـ با آب كر: یك مرتبه
٢ ـ با آب قلیل: یك مرتبه
١ ـ توضیحالمسائل، م ١٥٠ ـ ١٥٩ ـ ١٦٠.
توضیح:
الف: براى تطهیر اشیاء نجس، ابتدا باید عین نجس را برطرف كرده سپس به همان تعداد كه در نمودار آمده است آنرا آبكشید. مثلاً؛ ظرف نجس را بعد از برطرف كردن آلودگى اگر یك مرتبه در آب كر بشویند كافى است.
ب: فرش و لباس و چیزهایى مانند فرش و لباس كه آب را به خود مىگیرد و قابل فشردن است چنانچه با آب قلیل تطهیر مىكنند باید بعد از هر بار شستن، آن را فشرده تا آبهاى داخل آن بیرون آید و یا به گونهاى دیگر آبِ آن گرفته شود و در آب كر و جارى هم احتیاط واجب آن است كه آب داخل آن گرفته شود.(١)
ج: آب جارى و چاه در احكامى كه براى تطهیر اشیاء نجس بیان شد مانند آب كر است.
١- آیةاللّه خامنهاى: فشار لازم نیست بلكه خروج آب ولو با حركت باشد كافى است. (اجوبة الاستفتائات، ج ١، ص ٢٧، س ٧٥)
مسـأله :
ظرف نجس را مىتوان این گونه آب كشید:
با آب كر: یك بار آن را در آب برده و بیرون آورند.
با آب قلیل: آنرا سهمرتبه پر از آب كرده و خالى كنند، یا سه مرتبه قدرى آب در آن ریخته وهر مرتبه آبرا بهطورى در آن بگردانند كه به جاهاى نجس برسد و بیرون بریزند.
دو مسأله:
١ ـ خاكى كه براى خاكمال استعمال مىشود باید پاك باشد.
٢ ـ ظرفى كه خوك لیسیده، بنابر احتیاط واجب حكم ظرفى را دارد كه از آن چیز روان خورده.(١)
كیفیّت آب كشیدن زمین نجس
تطهیرزمین(٢)
١ ـ با آب كر: ابتدا آلودگى را برطرف كرده، سپس آب كر یا جارى بر آنگرفته، به مقدارى كه تمام جاهاى نجس را فراگیرد.
٢ـ باآبقلیل ١ ـ زمین به گونهاى است كه آب بر آن جارى نمىشود (به اصطلاح آب رابهخود گرفته و مىخورد): با آب قلیل پاك نمىشود.
٢ ـ آب بر زمین جارى مىشود: جائى كه آب جارى شده، پاك مىشود.
مسأله ١ ـ دیوار نجس هم مانند زمین نجس تطهیر مىشود.(٣)
مسأله ٢ ـ هنگام تطهیر زمین، اگر آبها جارى شده و به داخل چاه مىرود یا از آن محل بیرون مىرود، تمام جاهائى كه آب جارى شده، پاك مىشود.
كیفیت آب كشیدن حبوبات
١ ـ ظاهر آن نجس شده: با فروبردن در آب كر یا جارى و یا ریختن آب قلیل (جارى كردن) بر آن پاك مىشود.
٢ ـ باطن آن هم نجس شده: باطن آن نه با آب قلیل و نه با آب كر پاك مىشود.
٣ ـ نجس شدن باطن آن مورد شك است: تطهیر ظاهر آن كافى است.(٤)
١ ـ توضیح المسائل، م ١٥٠ و ١٥٢ و ١٥٣. (اگر با آب قلیل شسته مىشود باید پس از خاكمال دو مرتبه شسته شود.)
٢ ـ توضیحالمسائل، م ١٧٩ ـ ١٨٠.
٣ ـ توضیح المسائل، م ١٨٠.
٤ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٢٨، م ٥ و ٦ ـ العروة الوثقى، ج ١، ص ١١٥، م ٢٠.
چند مسأله:
١ ـ اگر موى سر و صورت را كه زیاد است با آب قلیل آب بكشند، باید فشار دهند تا آبهاى جمع شده بین موها جدا شود.(١)
٢ ـ گوشت و دنبهاى كه نجس شده، مثل چیزهاى دیگر آب كشیده مىشود و همچنین اگر بدن یا لباس، چربى كمى داشته باشد كه از رسیدن آب به آنها جلوگیرى نکند.(٢)
٣ ـ اگر چیزى به بول پسربچه شیرخوارى كه غذاخور نشده و شیر خوك نخورده نجس شود، چنانچه یك مرتبه آب روى آن بریزند كه به تمام جاهاى نجس آن برسد پاك مىشود و در فرش و لباس و مانند اینها هم فشار لازم ندارد.(٣)
شرایط مطهّر بودن آب(٤)
١ ـ مطلق باشد. (آب مضاف پاككننده نیست)
٢ ـ پاك باشد. (آب نجس چیز نجس را پاك نمىكند)
٣ ـ هنگام تطهیر شىء نجس مضاف نشود.
٤ ـ هنگام تطهیر شىء نجس بو یا رنگ یا مزه نجاست نگیرد.
٥ ـ پس از آب كشیدن چیز نجس، عین نجاست در آن نباشد.
١ ـ توضیح المسائل، م ١٧٣.
٢ ـ توضیح المسائل، م ١٧٥.
٣ ـ توضیح المسائل، م ١٦١.
٤ ـ توضیح المسائل، م ١٤٩.
زمـیـن
١ ـ اگر كف پا یا كف كفش، هنگام راهرفتن، نجس شود، و به سبب تماس با زمین، آلودگىها برطرف گردد، پاك مىشود. پس زمین، فقط پاك كننده كف پا و كف كفش است، آنهم با این شرایط:
* زمین پاك باشد.
* زمین خشك باشد، (ترنباشد).
* زمینى پاككننده است كه خاك، شن، سنگ، آجرفرش و مانند اینها باشد.(١)
٢ ـ اگر بر اثر تماس ته كفش یا كف پا با زمین، نجاست برطرف شود پاك مىگردد، ولى بهتر است حداقل پانزده قدم راه برود(٢).(٣)
٣ ـ این اشیاء پاك كننده نیست:
* آسفالت * فرش * زمینى كه با چوب فرش شده است * حصیر و بوریا * سبزه و گیاه، مگر به قدرى كم باشد كه چیزى به حساب نیاید و عرفا بگویند بر زمین راه مىرود نه گیاه.(٤)
٤ ـ بنا بر احتیاط واجب، زمین موارد زیر را پاك نمىكند:
١ ـ دست و زانوى معلولینى كه بر دست یا زانو راه مىروند.
٢ ـ نعل چهارپایان.
٣ ـ نوك عصا.
٤ ـ جوراب (مگر جورابى كه كف آن از پوست باشد).
٥ ـ ته پاى مصنوعى.
٦ ـ چرخ اتومبیل.(٥)
١ ـ توضیحالمسائل، مسأله ١٨٣ ، ١٩٢ .
٢ آیة الله خامنهاى: هرگاه تقریباً بقدر ده قدم روى زمین خشك و پاك راه برود، كف پا یا ته كفشى كه نجس شده است پاك مىشود.
٣ ـ العروةالوثقى، ج ١ ، ص ١٢٥ .
٤ ـ همان.
٥ ـ همان، ص ١٢٦ و توضیح المسائل، م ١٨٨.
چند مسأله:
١ ـ بعد از آنكه كف پا یا ته كفش پاك شد، مقدارى از اطراف آن هم كه معمولاً به گل آلوده مىشود، اگر زمین، یا خاك به آن اطراف برسد پاك مىگردد.(١)
٢ ـ داخل كفش و مقدارى از كف پا كه به زمین نمىرسد به واسطه راه رفتن پاك نمىشود.(٢)
لازم نیست كف پا و ته كفشِ نجس، تر باشد، بلكه اگر خشك هم باشد با راه رفتن پاك مىشود.(٣)
آفـتــاب
آفتاب هم با شرائطى كه خواهد آمد، این اشیاء را پاك مىكند:
* زمین.
* ساختمان و چیزهائى كه در آن بكار رفته است، مانند در و پنجره.
* درخت و گیاه.(٤)
١ ـ توضیح المسائل، م ١٨٧.
٢ ـ توضیح المسائل، م ١٩٠.
٣ ـ توضیح المسائل، م ١٨٦.
٤ ـ العروةالوثقى ، ج ١ ، ص ١٢٩ ، و تحریرالوسیله، ج ١ ، ص ١٣٠ .
شرایط مُطهِّر بودن آفتاب
* چیز نجس تر باشد به قدرى كه اگر چیزى به آن برسد تر شود.
* با تابش آفتاب خشك شود، اگر مرطوب بماند، پاك نشده است.
* چیزى مانند ابر یا پرده، مانع تابش آفتاب نباشد، مگر آنكه رقیق و نازك باشد و از تابش آفتاب جلوگیرى نكند.
* آفتاب، به تنهائى آن را خشك كند، مثلاً به كمك باد خشك نشود.
* هنگام تابش آفتاب، عین نجاست(١) در آن نباشد، پس اگر عین نجاست هست، پیش از تابش آفتاب برطرف كنند.
* قسمت بیرون و درون دیوار یا زمین را یكباره خشك كند، پس اگر روى آن امروز خشك شود و درون آن فردا، تنها روى آن پاك مىشود.
١ ـ اگر زمین و مانند آن نجس باشد، ولى رطوبتى نداشته باشد، مىتوان مقدارى آب، یا چیز دیگرى كه سبب مرطوب شدن آن بشود، بر آن ریخته و سپس آفتاب بتابد و آن را پاك كند.(٢)
٢ ـ ریگ و خاك و گل و سنگ تا وقتى كه بر زمین است و جزء آن به حساب مىآید، با آفتاب پاك مىشود و اگر جدا شد با آفتاب پاك نمىشود و همچنین میخ و چوب و مانند آن تا وقتى كه بر دیوار است و جزء آن به حساب مىآید، حكم ساختمان را دارد و اگر جدا شد این حكم را ندارد و آفتاب آن را پاك نمىكند.(٣)
١- آنچه خودبخود نجس است مانند خون «عین نجاست» است.
٢ ـ العروةالوثقى، ج ١ ، ص ١٢٩ تا ١٣١ و تحریرالوسیله ، ج ١ ، ص ١٣٠ .
٣ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣٠، م ١٠.
استحاله
١ ـ اگر جنس چیز نجس به نحوى عوض شود كه به صورت چیز پاكى درآید، پاك مىشود، و گویند استحاله شده است.
مثل اینكه:
مردار تبدیل به خاك شود.
دانه نجس تبدیل به گیاه شود.
چوپ نجس بسوزد و خاكستر شود.
مواد سوختى بسوزد و دود شود.
مایع نجس تبدیل به بخار شود.
شراب سركه شود.(١)
٢ ـ اگر جنس چیز نجس عوض نشود و فقط تغییر شكل در آن داده شود پاك نمىشود.
مثل اینكه:
گندم نجس را آرد كنند یا نان بپزند.
انگور نجس سركه شود.(٢)
٣ ـ چیز نجسى كه معلوم نیست استحاله شده یا نه، نجس است.(٣)
١ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣١ و توضیح المسائل، م ١٩٧.
٢ ـ توضیح المسائل، م ١٩٧.همان.
٣ ـ همان.
انتقال
١ ـ اگر قسمتى از بدن حیوانى كه خون جهنده دارد، به بدن حیوانى كه خون جهنده ندارد، منتقل شود و جزء بدن آن حیوان به حساب آید پاك مىگردد و همچنین به بدن حیوان زنده غیر نجس العین منتقل شود و جزء آن به حساب آید.
مثل اینكه:
خون بدن انسان به بدن پشه یا مگس منتقل شود.
جزئى از بدن حیوانى (مانند چشم) را جدا كرده و به بدن انسان منتقل كنند.
مقدارى از گوشت بدن را بریده و به جاى دیگر بدن پیوند دهند.(١)
٢ ـ اگر كسى پشهاى به بدنش، نشسته، بكشد و نداند خونى كه از پشه بیرون آمده از او مكیده یا از خود پشه مىباشد، پاك است، ولى اگر نداند خون موجود از پشه است یا از بدن خود، نجس مىباشد.(٢)
٣ ـ اگر بداند از خون پشه است ولى نمىداند از او مكیده و یا از قبل بوده، پاك است و همچنین اگر مىداند از او مكیده ولى جزو بدن پشه محسوب مىشود ـ امّا اگر شك دارد جزو بدن پشه بحساب مىآید یا نه، نجس است.(٣)
١ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣٢.
٢ ـ همان.
٣ ـ همان.
اســلام
١ ـ اگر كافر، شهادتین بگوید، مسلمان مىگردد، و به اسلام تمام بدن او (حتى عرق و آب دهان) پاك مىشود.
شهادتین: اَشْهَدُ اَنْ لاالهَ اِلاَّ اللّه ـ اَشْهَدُ اَنَّ محمَّدا رسُولُ اللّه.(١)
٢ ـ اگر كافر شهادتین بگوید و انسان نداند كه قلبا مسلمان شده یا نه، پاك است.
ولى اگر بداند كه قلبا مسلمان نشده، بنابر احتیاط واجب باید از او اجتناب كرد.(٢)
٣ ـ اگر بدن كافر با نجاست دیگرى (عارضى) نجس شده باشد مثلأ جایى از بدن او زخم شده و به خون آلوده است آن نجاست با اسلام پاك نمىشود.(٣)
٤ ـ لباسهایى كه قبل از اسلام با رطوبت بدن كافر نجس شده با اسلام پاك نمىشود. بلكه لباسهایى هم كه در هنگام اسلام آوردن به تن دارد و با رطوبت بدن نجس شده بنابر احتیاط واجب باید از آنها اجتناب كرد.(٤)
١ ـ همان.
٢ ـ توضیح المسائل، م ٢٠٩.
٣ ـ العروةالوثقى، ج ١، ص ١٤١.
٤ ـ توضیح المسائل، م ٢٠٨.
تبعیّت
١ ـ تبعیّت آن است كه شىء نجسى به واسطه پاك شدن چیز دیگرى پاك شود.
٢ ـ در موارد زیر اشیاء نجس به تبعیّت پاك مىشود.
الف: شراب سركه شود، ظرف آن هم (به تبع آن) پاك مىشود حتى جاهایى كه هنگام جوش آمدن نجس شده. و حتى اگر پشت ظرف هم نجس شده باشد.
ب: پس از اتمام سه غسل میّت، تختى كه میّت را بر آن خواباندهاند و دست غسال و پارچهاى كه بر میت انداختهاند (لنگ) پاك مىشود.
ج: كسى كه چیزى را تطهیر مىكند اگر دست و آن چیز با هم آب كشیده شود، دست او هم پاك مىشود و احتیاج به تطهیر مجدّد ندارد.
د: پس از فشردن لباس و مانند آن، مقدار آبى كه در آن باقى مىماند (اگر به طور معمول فشرده باشد) پاك مىشود.
ه : اگر ظرف و مانند آن را با آب قلیل بكشند قطرات آبى كه بر ظرف مىماند پاك است.(١)
برطرف شدن عین نجاست
در دو مورد اگر عین نجس برطرف شود، چیز نجس پاك مىشود و احتیاج به آب كشیدن ندارد. و آن دو مورد عبارت است از:
١ ـ بدن حیوان ـ مثلاً منقار مرغى كه نجاست خورده هنگامى كه نجس برطرف شود منقارش پاك است.
٢ ـ باطن بدن انسان ـ مانند داخل دهان و بینى و گوش.
بنابر این اگر از لثهها خون بیاید و یا شخصى غذاى نجس بخورد، زمانى كه در دهان غذاى نجس و خون نباشد و یا به قدرى كم است كه با آب دهان مخلوط شده و از بین برود پاك است.(٢)
١ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣١ و توضیح المسائل، م ٢١١ ـ ٢١٥.
٢ ـ توضیح المسائل، م ٢١٦ ـ ٢١٧.
استبراء حیوان نجاستخوار
١ ـ بول و غائط حیوانى كه به خوردن نجاست عادت كرده، نجس است [هرچند حلال گوشت باشد].
٢ ـ اگر بخواهند بول و غائط، چنین حیوانى پاك شود باید آن را استبراء كنند، یعنى مدّتى آن را از نجاست بازداشته و غذاى پاك به آن بدهند.
٣ ـ براى استبراء حیوانات بنابر احتیاط واجب باید مدتهاى زیر مراعات شود.
ـ شتر ٤٠ روز.
ـ گاو ٢٠ روز.
ـ گوسفند ١٠ روز.
ـ مرغابى ٥ روز.
ـ مرغ خانگى ٣ روز.(١)
غائب شدن مسلمان(٢)
اگر بدن یا لباس مسلمان، یا چیز دیگرى كه در اختیار اوست (مانند ظرف و فرش) نجس شود، و آن مسلمان غائب گردد، اگر انسان احتمال بدهد آن چیز را تطهیر كرده محكوم به طهارت است و اجتناب از آن لازم نیست.(٣)
١ ـ تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣٢.
٢ آیة الله خامنهاى: هرگاه یقین داشته باشد كه بدن یا لباس یا یكى از چیزهاى شخص مسلمانى نجس است و آن مسلمان را مدتى نبیند، و سپس ببیند كه او با آن چیزى كه نجس بوده است رفتار چیز پاك را مىكند، [مثلاً با آن لباس نماز مىخواند] آن چیز محكوم به پاكى است، مشروط به آن كه صاحب آن چیز از نجاست قبلى و از احكام طهارت و نجاست باخبر باشد.
٣ ـ توضیح المسائل، م ٢٢١، تحریرالوسیله، ج ١، ص ١٣٢.
احكام تخلّى (توالت رفتن)
چون یكى از مسائل تخلّى مسأله تطهیر مخرج بول و غائط است، بنابر این تمام احكام تخلى را در پایان مبحث مطهرات مىآوریم.
واجب: پوشاندن عورت از دیگران حتى دیوانه و بچه ممیّز (بجز همسر)
حرام: روبه قبله یا پشت به آن بودن.
مستحب:
١ ـ جایى بنشیند كه كسى او را نبیند.
٢ ـ هنگام وارد شدن به توالت با پاى چپ داخل شود.
٣ ـ هنگام بیرون آمدن اوّل پاى راست را بیرون بگذارد.
٤ ـ هنگام تخلّى سر را بپوشاند.
٥ ـ سنگینى بدن را روى پاى چپ بیندازد.
مكروه:
١ ـ توقف زیاد
٢ ـ روبروى خورشید یا ماه بودن.
٣ ـ روبروى باد.
٤ ـ حرف زدن، مگر در حال ضرورت و گفتن ذكر.
٥ ـ تطهیر با دست راست.
٦ ـ خوردن و آشامیدن در حال تخلى.
٧ ـ ایستاده بول كردن.(١)
١ ـ العروةالوثقى، ج ١، ص ١٧٨ و توضیح المسائل، م ٥٧ ـ ٥٩ و ٦٤.
مكانهایى كه تخلى در آنها حرام است:
١ ـ در كوچههاى بنبست كه صاحبان آنها اجازه نداده باشند.
٢ ـ در ملك كسى كه اجازه تخلى نداده است.
٣ ـ در جاییكه براى افراد خاصى وقف شده است.
٤ ـ بر قبور مؤمنین، در صورتى كه بىاحترامى به آنان باشد.(١)
مكانهایى كه تخلّى در آنها مكروه است:
١ ـ در جاده، خیابان، كوچه، درب خانه.
٢ ـ زیر درختى كه میوه مىدهد.
٣ ـ بر زمین سخت.
٤ ـ در لانه جانوران.
٥ ـ در آب.(٢)
احتیاط واجب آن است كه بچه را در وقت تخلّى رو به قبله یا پشت به آن ننشانند، ولى اگر خود بچه بنشیند، جلوگیرى از او واجب نیست.(٣)
تطهیر مخرج بول و غائط
١ ـ مخرج بول با غیر آب (سنگ، كلوخ، پارچه و...) پاك نمىشود.
٢ ـ براى تطهیر مخرج بول، بعد از برطرف شدن بول یكبار شستن آن كافى است.(٤)
١ ـ توضیح المسائل، م ٦٤.
٢ ـ توضیح المسائل، م ٧٩ و ٨٠.
٣ ـ توضیح المسائل، م ٦٣.
٤ - آیةالله خامنهاى: محل دفعادرار بنابراحتیاط با دو مرتبهشستنپاكمىشود.(م نتخبىازاستفتائات،س ١٠)
٣ ـ تطهیر مخرج غائط:
با آب: پاك مىشود.
با غیر آب: پاك شدنش محل تأمل است (به احتیاط واجب پاك نمىشود) ولى مىتوان با آن حال [پس از برطرف كردن نجاست و قبل از تطهیر با آب[ نماز خواند(١).(٢)
١- آیة الله خامنهاى: مخرج مدفوع را دو جور مىشود تطهیر كرد: اول: آنكه با آب شستشو كنند تا نجاست زائل شود و پس از آن آب كشیدن لازم نیست. دوم: آن كه با سه قطعه سنگ یا پارچه پاك و امثال آن، نجاست را پاك كنند، و اگر با سه قطعه، نجاست كاملاً زائل نشد با قطعات دیگرى آن را كاملاً پاك كنند. و بجاى سه قطعه مىتوانند از سه جاى یك قطعه سنگ یا پارچه استفاده كنند.
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن