هر آنچه در عالم دنيا هست، باطني دارد؛ زيرا دنيا تنزل يافتة عوامل بالاست، هر چه در عالم دنياست نمونه‌اي است از آنچه در عالم معناست. احكام و قوانين الهي هم كه در دنيا به صورت دين و دستورات عبادي ظهور كرده، اسرار و باطني دارد. عبادت كه به عنوان هدف آفرينش انسان تعيين شده است حكمتي دارد، حكمت عبادات غير از آداب و احكام آن است. انسان با سرّ عبادت محشور مي‌شود. ارواح و باطن عبادات است كه با باطن انسان در ارتباط است و حشر انسان نيز با همان خواهد بود[1] (_ftn1) آنچه كه در تعبيرات معصومين ـ عليهم السّلام ـ به عنوان الفاظ عبادات آمده اين است كه آن حضرات به اندازه فكر ما سخن گفته‌اند. در واقع ما اسرار خيلي از احكام و دستورات الهي را با اين عقل و اندازة فكر درك نمي‌كنيم. در پشت پردة عبادات به خصوص نماز، الفاظ و مفاهيم، حقايقي است. رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايد: ما موظفيم با مردم به اندازة فكر آنها سخن بگوييم ولي هر كس به اندازة فكر خود مي‌فهمد[2] (_ftn2) نه تنها نماز و روزه بلكه خيلي از عبادات است كه موجبات رضايت خدا را فراهم مي‌آورد، از جمله، اعمال حج، انفاق، زكات و خمس و غيره امّا نماز و روزه داراي اهميت ويژه‌اي هستند. حضرت آيت الله بهجت عارف وارسته در مورد نماز مي‌فرمايد: «نماز به منزلة كعبه و تكبيرة الاحرام، پشت سر انداختن همه چيز غير خدا و داخل شدن در حرم الهي است وقيام به منزلة صحبت دو دوست و ركوع، خم شدن عبد در مقابل آقاست، و سجده نهايت خضوع و خاك شدن و عدم شدن در مقابل اوست و وقتي كه عبد در آخر نماز، از پيشگاه مقدس الهي باز مي‌گردد، اولين چيزي را كه سوغات مي‌آورد، سلام از ناحيه اوست.»
امّا ابعادي كه در نماز نقش دارند همه حاكي از خضوع و خشوع و راز و نياز با مولاي حقيقي‌ است از جمله: 1. ياد خداست: «نماز را بخوانيد تا ياد مرا زنده كنيد و من در ياد شما به وسيلة نماز ظهور مي‌كنم[3] (_ftn3) با ياد او دلها آرامش مي‌يابد.[4] (_ftn4)
2. هم نشيني با ملائك و صعود از رتبه ملائك: امام باقر ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: هيچ بنده‌اي از شيعيان ما به نماز نمي‌ايستد جز آنكه به تعداد مخالفان او فرشتگان وي را در برمي‌گيرند و پشت سر او نماز مي‌گذارند و براي او دعا مي‌كنند تا ازنماز فراغت يابد.[5] (_ftn5)
3. بازدارنده از فساد و فحشا و منكرات: »نماز را برپا دار كه نماز (انسان را) را زشتي‌ها و بديها باز مي‌دارد و خداوند مي‌داند شما چه كارهايي انجام مي‌دهيد.[6] (_ftn6)
4. انفاق از مال: نمازگزار كسي است كه همة آنچه در اختيار اوست به خود اختصاص نمي‌دهد بلكه سهمي را هم براي فقرا منظور مي‌كند. سخن از مال حلال است نه مال حرام. اگر كسي از مال حرام بخشش كرد، هيچ سودي به حال او ندارد، چون مال حلال جزء مال انسان به حساب مي‌آيد. كه مي‌فرمايد: نماز گزار كسي است كه مال او حساب شده است و ديگران در مال او سهمي ندارند[7] (_ftn7).
5. به ياد قيامت بودن
نمازگزاران كساني هستند كه به قيامت باور دارند، چون ياد معاد است كه انسان را طاهر مي‌كند و همة مشكلات در اثر فراموشي قيامت است.[8] (_ftn8)
6. طهارت جسم و روح: به فرمودة امام علي ـ عليه السّلام ـ نماز چشمة زلال است و انسان با آن پاك مي‌شود. من در عجبم از كسي كه چشمه‌اي در منزل اوست و شبانه روز پنج بار در آن چشمه شستشو مي‌كند، با اين حال، باز آلوده است. چون نماز مثل چشمة زلال است كه انسان نمازگزار در وقت‌هاي پنج گانه در آن شستشو مي‌كند.[9] (_ftn9)
به نظر مي‌رسد همين اندازه كفايت مي‌كند چون آن قدر آيات و روايات در اين زمينه فراوان است كه اگر همة آنها مورد بررسي در اين مكتوب قرار گيرد بيش از چندين مجلد كتاب خواهد بود البته در پايان جهت مطالعة بيشتر و دستيابي به ابعاد گوناگون آن كتبي معرفي شده است.
امّا چرا خداوند براي عبادت خود روزه را انتخاب كرد، از ابن اثير جمله‌اي ذكر مي‌شود «يكي از نكاتي كه خداي سبحان بر اساس حديث قدسي «الصوم لي و أنا أجزي به» فرموده اين است كه در هيچ ملتي از ملل شرك و بت پرستي براي بت‌ها روزه نمي‌گرفتند. اگر چه براي بت ها نماز مي‌خواندند، قرباني مي‌كردند و مراسم ديگر داشتند. امّا روزه تنها براي خداست و هيچ مشرك و بت‌پرستي، براي تقرب به بت روزه نگرفته چون روزه يك فرمان الهي است ولي ساير عبادات، مورد شرك قرار گرفته است و براي غير خدا هم انجام مي‌دادند. امّا خداي متعال روزه را به خود اسناد داده و شخصا جزاي روزه دار را به عهده گرفته است.»[10] (_ftn10)
البته در اينجا به اين نكته بايد توجه داشت كه نماز براي غير خدا هم انجام مي‌شود، مصداق فراواني دارد. ولي خداوند آن نمازي را براي خودش انتخاب كرده كه به فرموده استاد شهيد مطهري: «بپا داشتن نماز آن است كه حق نماز ادا شود، يعني نماز به صورت يك پيكر بي‌روح انجام نگردد. بلكه نمازي باشد كه واقعاً بنده را متوجه خالق و آفريننده خويش سازد.»[11] (_ftn11)
پس وقتي خداوند مي‌فرمايد من جزاي روزه ‌دار را مي‌دهم. طبيعي است كه عبادت آن را از بندگانش جهت تقرب و ارتباط مستقيم خواهان است به طوري كه بزرگان فقه ما نظير مرحوم صاحب «جواهر الكلام» فرموده‌اند: در فضيلت روزه گرفتن همين بس كه انسان از نظر ترك بسياري از كارها، شبيه فرشته مي‌شود به همان اندازه كه انسان از فكر شكم رها شود، به فرشته شدن نزديك مي‌گردد.[12] (_ftn12)
وقتي انسان از اول سحر تا اذان مغرب در حال روزه باشد،‌يعني همة اعضا و جوارح او روزه است و همة وجودش با خداست و متوجه ذات اقدس الهي است. خداوند اين عبادت را از ما مي‌خواهد كه هميشه به ياد او باشيم. انشاء الله. خداوند همة ما را در زمرة نمازگزاران و روزه‌داران واقعي مقرر فرمايد.
منابع جهت مطالعه بيشتر: