قسمت اول بحث در مورد اعتكافه:
اعتكاف به معنای نزدیك شدن، تقرب، رو كردن به چیزی و مراقبت از آن چیز است.
اعتكاف مراتبی دارد:
۱. همنشینی با خداوند: گرچه در تمام زندگی انسان همنشین خداست، اما خدا راضی نیست و لذا از انسانها خواسته تا سه روز فقط در خانـﮥ خدا باشند: «سه روز مهمان من باش تا این همنشینی و مهمانی ذاتی شود تا بتوانی وارد جامعه شوی.» اعتكاف برای اینست كه ما به یقین برسیم. مهمان میداند كه میزبان قادر به فراهم كردن همه چیز است، والا مهمانی نمیگرفت. اگر در مقابل خدا به این درجه رسیدیم و خود را مهمان خدا دانستیم، خدا خود را موظف میداند كه از ما میزبانی كند.
۲. انقطاع:
الهی هب لی كمال الانقطاع الیك
در این سه روز از جامعه و هر چه در آن است میبُریم تا خودمان باشیم و خدا و كسانی كه آمده اند برای خدا. احكام اعتكاف به گونه ایست كه انسان نمیتواند كسی را جز خدا بخواهد. قرار نیست دل فرد برای كسی یا چیزی غیر از خدا تنگ شود، اگر غیر از این شد اعتكاف قبول، اما با درجـﮥ پایینتر.
در این مهمانی، غذا هم بركت و حرمت دارد چون از طرف میزبان است، اگر از خارج از اعتكاف برای انسان غذا بیاورند، آن غذا سیاه است و ارزش اعتكاف را كم میكند.
۳. عبادت: هر كاری میتواند عبادت باشد، مثل درس خواندن، كار كردن و آشپزی. اما خود عبادت هم مهم است. از برترین عبادتها جهاد در راه خداست. اگر فردی شب تا صبح بجنگد عمل بسیار عظیمی را انجام داده، ولی به پای نماز شب نمیرسد.
۴. حزن و اشك: این دو كار اعتكاف را بسیار رقیق میكند. یكی از عبادات اعتكاف، سكوت است، چون موجب تمركز شده و در نهایت انسان را به توحید رهنمون میكند و فرد محزون میشود یعنی به رقت قلبی میرسد (منظور حزن قلبی است نه حزن در صورت).
۵. توبه به معنای بازگشت: با این نیت وارد اعتكاف شوید كه پس از سه روز با وضعیتی بهتر از مسجد خارج شوید. بهتر شدن باید هم در ظاهر نمایان باشد و هم در باطن. بدون نیت و برنامه ریزی وارد اعتكاف نشوید. از قبل بدانید كه دنبال چه چیزی هستید.
یك روایت مشهور:
من تاب و لم یغیر رفقائه لیس بتاب، من تاب و لم یغیر لباسه لیس بتاب، من تاب و لم یغیر فراشه لیس بتاب، من تاب و لم یغیر طعامه لیس بتاب.
یعنی بعد از توبه، دوستان بد قبلی باید عوض شوند، و نوع لباس پوشیدن و خوابیدن و نحوﮤ غذا خوردن شخص باید تغییر كند.
توبه فقط استغفرالله گفتن نیست.
سه روز عبادت پیوسته در اعتماف این امكان را به انسان میدهد تا به این درجه برسد. یك عبادت سه روزه و كامل.
۶. خلوت:
الف) دوری از شیطان: خود فضای اعتكاف و مسجد اولین خلوت است كه دوری از شیطان را بوجود می آورد. شیطان در بیرون از مسجد غل و زنجیر میشود. اگر كسی در مسجد گناه كند، به خاطر نفسش است نه شیطان.
ب) با خوبان بودن: نفس جمع و عبادات جمعی روی انسان تأثیر میگذارد. اگر در جمع یك نفر بتواند با خدا یا امام زمان (عج) ارتباط خاصی برقرار كند، فیض این ارتباط به همه میرسد.
ج) خلوت با خدا: وقتی انسان در اعتكاف با خدا حرف میزند، حس میكند كه خدا رسماً به حرفهایش گوش میكند.
خداوند خطاب به بنده اش میگوید گرچه من یكی هستم، اما اینگونه به نظر میرسد كه تو هزار خدا داری؛ ولی من به گونه ای با تو برخورد میكنم كه گویا فقط یك بنده دارم و آن هم تو هستی.
۷. جوانان: ارتباط جوانان با خدا و پاسخ خدا به آنان بسیار خاص است.
در دنیایی كه سعی میكنند تا لذت طلبی را به سمت مادیات و شهوات ببرند، جای بهت است كه این همه جوان و نوجوان از روزها قبل خوشحالند كه اعتكاف و مهمانی خدا نزدیك است. این مسئله در دنیا نظیر ندارد، این عنایت خداست. جوانی كه با گریه و زاری از مسجد بیرون میرود در جهان خریدار دارد.
و اما قسمت دوم بحث:
شهید رجایی از یكی از نزدیكان خواستند كه فردی را جهت ریاست آموزش و پرورش كرمانشاه معرفی كند. وقتی فرد مورد نظر خدمت شهید رجایی رسید، گفت: من حاضرم، وضعیت حقوق و خونـﮥ من اونجا چه جوره؟ شهید رجایی هم بلافاصله فرمودند به سلامت!؟ و بعد از دوستشان گله كردند كه: كسی رو به من معرفی كردی كه از حقوق سؤال میكنه؟
شهید رجایی علوی بود، اما علی نبود.
ياد و خاطرﮤ اين شهيد بزرگوار و شهيد باهنر را گرامی ميداريم.
قسمت سوم بحث هم پیرامون حضرت علی علیه السلام است:
روایتی كه هم علمای شیعه و هم علمای اهل سنت نقل میكنند:
جبرئیل خدمت رسول خدا بود كه علی (ع) وارد شدند، در حالیكه جبرئیل را نمیدیدند. با این وجود جبرئیل تمام قد در مقابل امیرالمؤمنین بلند شد و سلام كرد، و تا هنگامی كه حضرت علی (ع) خارج شدند در همین وضعیت قرار داشت. حضرت رسول (ص) پرسیدند چه شد؟ و جبرئیل پاسخ داد این استادم بود:
روزی كه خدا من را خلق كرد از من پرسید تو كی هستی و من كی ام؟ نتوانستم جواب دهم، تا اینكه این آقا رد شدند. خدا فرمود از او بپرس. تا نزدیك شدم، فرمودند سلام جبرئیل! به خدا بگو:
انا عبد الذلیل و انت رب الجلیل
این از سه قسمت بحث. اما دیشب حاج مهدی سلحشور مهمان ویژﮤ كانون بودند كه طبق سنوات گذشته قراره همراه بچه های كانون معتكف بشن. شعری در مدح آقا امیرالمؤمنین خوندن كه قسمتی از شعر را تقدیمتون میكنیم:
ثواب نیست ثوابی كه بی ولای علیست نماز نیست نمازی كه كه بی علی برپاست
شكسته باد دهانی كه بی علی باز است بریده باد زبانی كه بی علی گویاست
به آیه آیـﮥ قرآن، به حق پیغمبر كه راه غیر علی، راه نیستی و فناست
من و جدا شدن از مرتضی خدا نكند كه هركه گشت جدا از علی جدا زخداست
علی كسی است كه یك ذره از ولایت او نجاتبخش تمامی خلق روز جزاست
و اما یه توضیح در مورد سخنرانی هفتـﮥ گذشته در مورد پهلوانی یا قهرمانی از زبان خود آقا سيد:
آیا فایده ای دارد كه ما این حرفها را میزنیم؟
بله - در اثر همان صحبت اقداماتی در تهران در حال انجام است. ما فقط برای كانون داد نمیزنیم، ما اگر اینجا یك داد بزنیم، ده جا میفرستیم. اگر فردا، پس فردا پرونده ای رو شد و عده ای محروم شدند، اثر همین صحبتها بوده. اگر اثر نداشت اینجا داد و بیداد نمیكردیم. این نظام، نظام جمهوری اسلامی است، رهبر این نظام، پسر فاطمه (س) و ولی فقیه ماست.
كیهان ورزشی سه هفته پیش نوشت كه فلان سی دی در بازار دست به دست میگردد، پیگیری نمیكنید؟
و بعد خود كیهان هم پیگیری نكرد. ولی ما پیگیری كردیم و ان شاءالله كه اقدام شود.
قهرمانی پهلوانانمان برای ما هم خوشحال كننده است، هفتـﮥ پیش قسمت بد ورزش را كوبیدم، نه قسمت خوبش را. كسی كه مدال طلا را به مردم بم هدیه میكند، و یا به خانوادﮤ شهدا، كسی كه روی سكوی افتخار میگوید این كه چیزی نبود، خانوادﮤ شهدا را دریابید مایـﮥ افتخار ما هستند. اگر كسی به بحث ایرادی وارد میكند، به دلیل خوب گوش نكردن است. من از موضع خودم كوتاه نمی آیم.
از همـﮥ معتکفين التماس دعای خير داريم.