رای روشن شدن پاسخ باید در دو بخش جداگانه بحث شود: الف) معاد در بین یهود:در این زمینه سه سوال مطرح می شود. آیا یهودیان اساسا معاد و رستاخیز را قبول داشتند یا خیر؟ بر فرض قبول آیا جزو اصول آنها است یا خیر؟ و آیا به معاد جسمانی قائلند یا روحانی؟قبل از پرداختن به جواب این سوال ها ذکر این نکته لازم است که اولا به تصریح قرآن کریم و شهادت تاریخ دین یهودیت و مسیحیت دچار تحریف شده است. ثانیا این دو دین دارای فرقه های بسیار گوناگون و متنوع هستند که گاه دارای آرای متناقض در یک زمینه هستند.1- یهود و رستاخیز:در مورد اعتقاد یهودیان به رستاخیز آقای دکتر جواد مشکور در دو مورد از کتاب خلاصه ادیان تصریح می کند بر اینکه بر خلاف مسلمین و نصاری، یهودیان اعتقاد روشنی به آخرت و روز جزا ندارند و سزا و جزای اعمالشان را بیشتر در این جهان می دانند و اعتقاد به رستاخیر که در دین ایشان ذکر شده اعتقادی قدیم نیست و چنانجه از پیش گفتیم این عقیده را پس از آزادی ایشان از اسارت بابل به دست کورش از نشست و برخاست با ایرانیان زرتشتی فرا گرفتند.(خلاصه ادیان، دکتر محمد جواد مشکور، ص134 و 142) لیکن در کتاب گنجینه از تلمود (احادیث شناسی یهود در سال 216م توسط دانشمندی یهودی بنام رابی یهودا همراه یکصد و پنجاه تن از علما یهود جمع آوری شد و میشتاه نامیده شد چون کتاب میشتاه نیاز به شرح داشت علمای یهود بر آن شروحی نوشتند به نام گمارا از ترکیب میشتاه با گمارا کتابی عظیم در بیان عقاید یهودیت بوجود آمد که معروف است به تلمود) که به صورت تفصیلی به این بحث پرداخته استفاده می شود که یهودیان معتقد بر معاد هستند و معاد جزو اصول دین آنهاست. نویسنده در این کتاب تصریح می کند که در تعلیمات دینی دانشمندان یهود هیچیک از موضوعات مربوط به جهان آینده مانند اعتقاد به رستاخیز مردگان دارای اهمیت نیست اعتقاد به رستاخیر یکی از اصول دین و ایمان یهود است و انکار آن گناهی بزرگ محسوب می شود در تلمود چنین آمده است: «کسی که به رستاخیز مردگان معتقدد نباشد و آن را انکار کند از رستاخیز سهمی نخواهد داشت»(گنجینه ای از تلمود، ص362، نقل از سنهدرین 90 الف) لیکن باید گفت این اعتقاد گروهی از یهودیان به نام فرسیان است حال اگر گروهی دیگر به نام صادوقیان چنین تعلیم می دادند که با مردن جسم روح نیز معدوم می شود و مرگ پایان موجودیت انسان است و دلیل صادوقیان بر رد رستاخیز مردگان این بود که در اسفار پنجگاه تورات ذکری از این موضوع به میان نیامده در مقابل فرسیان مخالفت کرده و مواردی را ذگر کرده اند که تورات اشاره به مسئله رستاخیز دارد که فعلا جای تفصیل نیست.2- همگانی بودن معاد:اختلاف عظیم دیگر در بین علمایی از یهود که معتقد به معاد هستند واقع شده که آیا معاد برای همه افراد است؟ بعضی قائلند برای همه مردگان و برخی معاد را مختص یهودیان دانسته و عده دیگر محدود تر از این گفته اند و تصریح کرده اند که حتی یهودیانی که لیاقت و امتیازات لازم را کسب نکرده باشند از پاداش زندگی بعد از مرگ محروم خواهند بود و برخی این نظریه را قائل شده اند که فقط مردگانی که در خاک اسرائیل خفته اند از تجدید حیات بهره مند خواهند بود.3- معاد روحانی یا جسمانی:اما در باره اینکه معاد را یهود جسمانی می داند یا روحانی از مجموع نوشته های آنها معاد جسمانی استفاده می شود گرچه در نحوه این معاد جسمانی اختلافاتی دارند.4- چگونگی معاد جسمانی:مثلا پیروان مکتب شمای می گویند شکل یافتن انسان در جهان آینده مانند شکل یافتن او در این جهان نخواهد بود در این جهان شکل یافتن بدن از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه می یابد ولی در جهان آینده بر عکس از رگها و استخوانها آغاز و با پوست و گوشت پایان می پذیرد.(گنجینه ای از تلمود ص368 نقل از حزقیال 8:37) اما پیروان مکتب هیلل می گویند شکل پذیرفتن بدن انسان در جهان آینده مانند شکل یافتنش در این جهان خواهد بود یعنی از پوست و گوشت شروع شده و با رگها و استخوانها خاتمه می یابد. سوال دیگر که در بین علمای یهود درباره رستاخیز مطرح است درباره افرادی است که در این دنیا دارای نقایص جسمانی بوده اند آیا در آخرت هم این نقایص جسمانی را دارند یا خیر. علمای یهود با استناد به برخی موارد از تورات و منابع دیگر قائل شده اند که با همان نقایص جسمی برانگیخته می شوند. مثلا در کتاب جامعه سلیمان نقل شده که نسلی میرود و نسل دیگری می آید در شرح این جمله علمای یهود در تلمود می گویند یک نسل همان طور که می رود همانگونه نیز باز می گرد و اگر کسی با پای لنگ یا چشم کور از دنیا رفت با پای لنگ و چشم کور برانگیخته خواهد شد.(جامعه سلیمان 4:1) و قائلند که مأمور واقعه عظیم رستاخیز ایلیاس (الیاس) نبی است چنانچه در میشاسوطا جلد 9 ص15 نقل شده که رستاخیز مردگان توسط ایلیا عملی خواهد شد.حاصل سخن: از مطالبی که ذکر کردیم به دست می آید که در تورات نص صریحی بر معاد نیست بلکه اشاراتی است که بعضی دلالت آنها بر معاد پذیرفته بعضی انکار کرده لهذا اصل وجود معاد در بین علمای یهود خصوصا یهود اوایل محل اختلاف است و ثانیا فرقه ای که قائل به معاد هستند آن را جزء اصول دانسته و لیکن در این که آیا برای همه است یا بعضی افراد اختلاف داردند و ثالثا از نقل های که در آخر از فرقه شمای و هیلل بیان کردیم روشن شد که معتقدین به معاد از یهود معاد را جسمانی می دانند نه روحانی.(برای یافتن مستندات این مطالب می توانید به کتاب افتخار اسلام به سایر ادیان تألیف محمد صادق فخر الاسلام ص129 به بعد و کتاب گنجنه ای از تلمود ص362 به بعد و کتاب خلاصه ادیان ص134 به بعد مراجعه فرمائید.)ب) معاد در مسیحیت:آنچه از کتاب مقدس و کتبی که درباره مسیحیت نوشته شده به دست می آید این است که همه مسیحیان معتقد به رستاخیز هستند و در باره اینکه رستاخیز از اصول است یا خیر، علمای مسیحی آن را جزء اصول می دانند لیکن برتراند راسل در کتاب «چرا مسیحی نیستم» می گوید اعتقاد به دوزخ پیرو تصمیم شورای خصوصی، هرچند که اسقف اعظم کانت بری و اسقف اعظم پورت آن را به رسمیت نشناختند، جزء اصول اعتقادی مسیحیت نمی باشد لیکن در تعالیم اساسی کتاب مقدس و به تصریح پولس و دیگر رسولان جزء اصول اعتقادی محسوب می شود.(انجیل مرقس باب9 آیه 43-49، یوحنا باب 5 آیه 20-27، رساله اولای پولس باب 15 آیه 15) اما در باره اینکه معاد جسمانی است یا روحانی از مواضع متعدد از کتاب مقدس تصریح به جسمانی بودن معاد شده چنانچه شیخ محمد صادق فخر الاسلام در کتاب افتخار اسلام بر سایر ادیان می گوید: «اقرار به معاد و حشر جسمانی از ضروریات دین نصاری و مجمع علیه جمیع فرق ایشان است و در این مسئله با ما هیچ اختلافی ندارند و اقرار به حشر جسمانی منصوص علیه اناجیل است در مواضع کثیره.» و ایشان شش مورد از مواردی را که در اناجیل مختلف تصریح به جسمانی بودن معاد شده را ذکر می فرمایند.افتخار اسلام ...، شیخ محمد صادق فخر الاسلام ص120) لیکن نکته ای که لازم به یادآوری است که ولو علمای مسیحی و اناجیل تصریح به جسمانی بودن معاد دارند ولی درباره لذات و آلام می گویند در قیامت لذت و درد روحانی است که این خود یکی از موارد تناقض در عقاید مسیحیت است.(همان، ص121) لازم به ذکر است که گروهی از متألهین لیبرال و نو ارتدکس واقعیت های کتاب مقدس را انکار و قائل به روحانیت معاد شده اند. مسئله دیگری که نباید از آن غفلت کرد مسئله رستاخیز حضرت مسیح در بین نصاری است که قائلند مسیح مرد و بعد از مرگ زنده شد و این رستاخیز جسمانی بود که بر این مطلب در موارد متعددی از اناجیل تصریح شده است.(انجیل یوحنا 1/23، مرقس 15/45، مثی 28/9، لوقا 24/34 و یوحنا 20/25 و موارد دیگر) که این مسئله رستاخیز مسیح نباید با مسئله معاد خلط شود.برای مطالعه بیشتر می توانید در باره معاد در کیش یهود به کتابهای خلاصه ادیان تألیف دکتر محمد جواد مشکور، گنیجنه ای از تلمود تألیف راب ترجمه امیر فریدونی گرگانی و درباره مسیحیت به کتاب های درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت تألیف محمد رضا زیبائی نژاد، کلام مسیحی تألیف توماس میشل ترجمه حسن توفیق و منابع دیگر مراجعه فرمایید.