در سوره ق آیه 19 آمده است: «و جاءت سکرة الموت بالحق ذلک ما کنت منه تحید»،«و سرانجام، سکرات (و بیخودی در آستانه)مرگ حقیقت را(پیش چشم او)می آورد (و به انسان گفته می­شود:) این همان چیزی است که تو از آن می­گریختی!»



در پاسخ به این سوال که چرا مرگ، سکرات دارد، توجه به چند نکته می­تواند راهگشا باشد:



روشن است که مرگ پلی است بین دنیا و آخرت و مرحله انتقالی مهم است که باید انسان در آن لحظه، تمام پیوندهای خود را با جهانی که سالیان دراز با آن خو گرفته بود، قطع کند و در عالمی گام بگذارد که برای او کاملا تازه واسرار آمیز است، به خصوص اینکه در لحظه مرگ، انسان درک ودید تازه­ای پیدا می­کند، بی ثباتی این جهان را با چشم خود می­بیند و حوادث بعد از مرگ را کم و بیش مشاهده می­کند، اینجاست که وحشتی عظیم سرتا پای او را فرا می­گیرد. درست است که مرگ برای مومنان، آغاز یک انتقال به جهانی وسیعتر و مملو از مواهب الهی است ولی این حالت انتقال برای هیچ کس، آسان نیست چرا که روح سالیان دراز با این تن، خو گرفته و پیوند داشته است. لذا وقتی از امام صادق علیه السلام می­پرسند که چرا روح هنگامی که از بدن خارج می­شود، احساس ناراحتی می­کند، ایشان می فرمایند:«زیرا بدن با آن خو گرفته و رشد کرده است.»(1)



درست مانند لحظه­ای است که دندان فاسدی را از دهان بیرون کشند؛ مسلما بعدا احساس آرامش می­کند اما لحظه­ جدایی، دردناک است.



چنانکه گفته شد، لحظه انتقال ازمرحله دنیا به آخرت برای هر کسی سخت است اما از این نکته نباید غافل شد که میزان سکرات برای نیکوکاران و گنهکاران یکسان نیست. مسلما آنها که علایق خاصی به دنیا دارند، انتقالشان از آن بسیار سخت­تر است و نیر کسانی که مرتکب گناهان بیشتری شده­اند سکرات موت برای آنها شدیدتر است لذا هرچه انسان دلبستگی کمتری به دنیا داشته باشد و خود را بیشتر و بهتر برای سفر آخرت آماده کرده باشد، سکرات موت برایش راحت تر خواهد بود.



از آنجا که بلا و مصیبت همواره برای مومن، خیراست، سکرات موت نیز چنین است یعنی موجب می­شود بخشی از گناهان مومن گنهکار، پاک شود و مومن با آمادگی و پاکی بیشتری وارد عالم برزخ و قیامت شود. بی تردید برای کافر، این سکرات، شروع عذابهای الهی است.(2)