در قرآن كريم آيات بسياري وجود دارد كه فطرت وجودي انسان و حالات گوناگون روان او را متذكر شده علل و عوامل انحراف و بيماري ها و همچنين راه هاي تهذيب و تربيت و درمان روان انسان را نشان داده است.

آياتي كه در خصوص روان انسان در قرآن كريم وجود دارند نشانه هايي هستند كه انسان براي شناختن خود و خصلت هاي گوناگونش مي تواند از آن ها راهنمايي بجويد و براي دست يابي به روشي درست به منظور تهذيب و تربيت نفس خويش، توسط آيات مزبور ارشاد شود. ما به طور كامل مي توانيم به كمك حقايقي كه در قرآن درباره انسان و صفات و حالات رواني او آمده است، به ترسيم چهره اي درست از شخصيت انساني راهنمايي شويم و نيز انگيزه هاي اصلي محرك رفتار انسان و عواملي را كه در هماهنگ كردن شخصيت و تكامل و ايجاد بهداشت رواني او تاثير به سزايي دارند، بشناسيم تا «روان شناسي قرآن» به صورت هماهنگ و منسجم در اختيار ما قرار گيرد.

روان شناسان جديد به دليل اين كه در پرتو پژوهش هاي خويش روش علوم تجربي را به كار مي گيرند، خود را تنها در چارچوب بررسي آن بخشي از پديده هاي رواني كه امكان مشاهده و بررسي موضوعي آنها وجود دارد، محصور مي كنند و از پژوهش و كاوش درباره بسياري از پديده هاي مهم رواني كه از محدوده مشاهده و آزمون تجربي نمي گنجند، دوري مي كنند. از اين رو، كار بررسي در مورد «نفس» را از حوزه پژوهش هاي خود كنار گذاشتند، چون «روان» چيزي نيست كه بتوان آن را ديد و يا به آزمايش گذاشت. به همين دليل، اين ها بررسي هاي خود را تنها به آن بخش از «رفتار» انسان كه قابل مشاهده و ارزيابي است، محدود مي كنند