توی این بخش هر کسی خاطره ای , حرفی از چت روم یا انجمن سناتورها داره یا...
یا اینکه دلش تنگه و میخواد حرفی بزنه , نصیحت کنه و....
اینجا بنویسید!
خلاصه هرچه دل تنگت میخواهد بگو!!!
توی این بخش هر کسی خاطره ای , حرفی از چت روم یا انجمن سناتورها داره یا...
یا اینکه دلش تنگه و میخواد حرفی بزنه , نصیحت کنه و....
اینجا بنویسید!
خلاصه هرچه دل تنگت میخواهد بگو!!!
:icon_pf(57):
سلام
راستش بخش دست نوشته بچه سناتورها که برای همه ما یه خاطره بود نمیدونم به چه دلیلی پاک شده یا غیب!
خلاصه منکه دلم میخواست باز خاطره و دست نوشته ام را بنویسم
برای همین باز این بخش را باز کردم!
البته چون بیشتر حرف های اینجا حرف دل بچه ها هست اسمش را گذاشتم دل نوشته بچه سناتوری ها که اگه دیدید خوب نیست میتونید همین جا بگید یا به مدیران و سرپرست ها بگید تا تغییر بدهند...
خلاصه بازم شروع کنید هرچه دل تنگ میخواهد بگو...
فقط تورو خدا اینجا چیزهایی که مربوط به این بخش نیست نگذارین...
همتون را دوست دارم
موفق باشید....
ویرایش توسط bos3000 : 2010/03/18 در ساعت 12:33
:icon_pf(57):
دلم برای علی لاو تنگ شده که همیشه اینجا پست میگذاشت...
الان چند روزه روم فیلتر شده!
روم های دیگه برام باز میشه فقط سناتورها برام فیلتر هست!
اما هیچ جا روم خودمون نمیشه...
دلم برای همه دوستای نتیم که با هم چت میکردیم تنگ شده...
از بیکاری وب گردی میکنم...
جدیدا هم تصمیم گرفتم برم یه بخش برای خودم بزنم که درباره خودم باشه...
خلاصه علی جات توی انجمن خالی هست....
مثل خیلی های دیگه....
:icon_pf(57):
سلام دوستان
من تو چت روم های زیادی رفتم که نمی تونم نام ببرم
چت روم هایی که نه رنگ و بویی از تازگی و طراوت نداشتن و کلا بگم حوصله ی ادم اونجا سر میرفت نه میشد عکسی رو فرستاد و نه میشد دوستی(دادا و ابجی) پیدا کرد و اونجا هیچ کس تمایلی برای اشنایی و دوستی نداشت!
یه وقت به سرم زد که برم تو گوگل و چند تا چت روم رو سرچ کنم بالاخره دوسه تا رو باز کردم دیدم خوب نیست یعنی واسم جالب نبود
یه دفعه چشمم به روم سناتور ها افتاد و بازش کردم دیدم محیطش ارام بخش بخاطر روشناییش میگم و همون روز دوست های زیادی پیدا کردم به خودم گفتم این همونه که دلم میخواد.
چند روزی که اومدم دیدم دلم فقط میخوادهررزو اینجا باشم
حتی اینقدر واسم جالب بود که درس خواندن رو فراموش کردم
چند روزی که گذشت دلم خواست مستر بشم از خدا کمک خواستم و شروع کردم به پست زدن بعدش به لطف خدا و به کمک سناتور عزیز مستر شدم
و هم اکنون در خدمت شما هستم انشاءالله همیشه در خدمت شما خواهم بود
با سلامی دوباره عزیز وگرامی
من در این مدتی که میخواستم مستر بشم خیلی هارو اذیت کردم یکی سناتور عزیز -ابجی فلفل نمک و ابجی گلم بوس 3000 رو
اخه من روز ها اول بلد نبودم پست هارو کجا بزنم
این دوستان منو خیلی راهنمایی کردن ولی من چند روزی هل بودم که میخواستم مستر بشم راستش دروغ چرا فکرم کار نمیکرد
از این دوستانی که منو راهنمایی کردن و منو تحمل کردن خیلی ممنونم
با سپاس فراوان کوچیک شما Mehdi3047
ویرایش توسط MEGAMAN : 2010/03/18 در ساعت 14:43
اگر تمامی ابر های آسمان ببارند ، گل های قالی نخواهند شکفتو این قانون زیر پا ماندن است . . .
چه زود داره میگذره...
دوست ندارم , نمیخوام....
یعنی باید 1 سال دیگه هم بزرگ بشم؟
از همون بچگی از سال نو بدم میومد...
البته از اجیل و میوه و شیرینی هاش و مهمتر از همه تعطیلاتش و عیدی هاش نمیشه گذشت...
اما دوست ندارم سال نو بشه! نمیخوام حس کنم 1 سال بزرگتر شدم! نمیخوام...
اینقدر از سال نو بدم میاد که همیشه لحظه ی تحویل سال سعی میکنم پای سفره هفت سین نشینم...
برای سال نو لباس جدید نمیخرم...
خلاصه برام یه عذابه!
اما 2 سال پیش بود که 9 روز قبل از عید تصادف کردم , خیلی بد بود! اون موقع بود که دعا میکردم که هرجایی باشم به جز بیمارستان...
خلاصه بعد از کلی التماس دکتر اجازه ی مرخصی داد , وقتی آمدم توی خونه 2 روز به عید مونده بود...
یادمه لحظه ی تحویل سال برای اینکه یعنی روحیه ام خوب بشه تمام خانوادم بهم کادو عیدی دادند...
بابایی برام یه گوشی موبایل خریده بود , بقیه هم هر کدوم یه چیزی...
همه ی فامیل بهترین عیدی هارا به من میدادند!
یادمه روز های اول میگفتم وقتی خوب بشم , هر چند ماه یکبار برم بیمارستان و عیادت مریض ها...
برم تا یادم نره خدا چه نعمتی بهم داده...
اما وقتی خوب شدم یادم رفت دیگه...
خلاصه الان یاد همه بیمارهایی افتادم که روی تخت بیمارستان هستند یا کسانی که مریض هستند...
همین الان چندتا از دوست های روم سناتورها هم مریض هستند , یک نفرشون هم توی بیمارستان هست!
فقط یه خواهش دارم هرکی این تایپک را خوند , برای سلامتی همه بیمارها و مریض ها بخصوص برای سلامتی دوستانمون 3 تا صلوات بفرستند...
امیدوارم هیچ وقت براتون مشکلی پیش نیاد...
قدر سلامتی را آدم وقتی میدونه که سالم نیست , اینا شعار ندادم چون خودم تجربه کردم...
یا من اسمه دواء و ذکره شفاء
:icon_pf(57):
الان چند روزه که نتونستم برم تو روم
ا ببخشید سلام یادم رفت
سلام
خیلی حالم گرفتس
انگار یه چیزو گم کردم
دلم خیلی واسه بچها تنگیده
از همین جا به فلفل جان,هستی,داداش تازه,امپراتور عزیز و همهی بچه های دوست داشتنی دیگه سلام میکنم و امیدوارم خوب باشن و زندگی به کامشون باشه
قربون همه ی بچه های سناتوری
داداش کوچیکتون و دلتنگتون موجی :icon_pfds2 (37):
سلام به دوستاي عزيزم خوشحال شدم ديدم بوس دوباره بخش دست نوشته ها رو راه انداخته
بوس دستت مرسي
همين جا بگم همتونو دوست دارم و دلم برا بچه هايي كه اين روزا نميتونن بيان تو چت روم تنگ شده...
عيد همه دوستاي گلم مبارك ...
موفق باشيد و سربلند
امروز بعد از چند روز بلاخره روم باز شده...
صبح سومین نفری بودم که رفتم داخلش...
با اینکه تعداد کم بود و خیلی ها نمیدونستند اما بچه ها همینطور آمدند , تا اینکه ظهر دیگه 20 نفری بودیم...
خیلی خوشحال شدم!
این تایپک هم برای کسی زدم که فکر میکردم دوستمه!!!
آدم ها همیشه دوستانشون را توی شرایط سخت میتونند بشناسند...
اهل اینکه بیام اینجا و از این و اون حرف بزنم نیستم , اما این موضوع باعث شد چشمم باز بشه...
کسی که میاد توی روم حرف هایی میزنه که اصلا در شان یک انسان نیست چه برسه به دوست!!!
و حتی بعدش میره یک روم دیگه و اونجا هم از این حرف ها میزنه که حتی توی اون روم هم بان میشه!!!
همون کسی که پشت سر منم حرف زده بود و دوستی منا با یکی از بهترین دوستانم یعنی زبل خانم بهم زد...
هرچند من . زبل خانم تا هنوز دوستیم و دوست هم خواهیم ماند , چون میدونیم این حرف ها سر یه چیز دیگه هست...
اما این درست نیست که پشت سر کسی حرف زدن!
البته در باره این موضوع هیچ وقت باهاش حرفی نزدم اما اینجا گفتم که فکر نکنه من نمیدونم توی روم چکارها میکنه...
اگه حرفی نمیزنم دلیل بر ندونستنم نیست...
اینم که اینجا نوشتم برای این بود که جلوی خودم پشت سر یکی از بهترین دوستانم حرفی زد که واقعا اسمش را نمیدونم چی باید بگذارم...
حرفی که به دوستم بزنند , یعنی حرفی هست که به من میزنند!!!
خلاصه این را اینجا گذاشتم تا بدونه دنیا اینقدر کوچیکه که با هر دستی بدی با همون دست هم پس میگیری...
خلاصه تهدید کردی!
آخه عزیز شما که ادعای هک کردنت میشه , آی پی منرا که داری , اگه هم نداری بهم بگو خودم بهت میدم تا ببینم چطوری میخوای اینکار را بکنی...
تو که حتی از روی آی پی من نتونستی بفهمی از کجا هستم...
مهم عمل کردنه , اگه به شعار باشه منم میگم سیستم کاخ سفید را هک میکنم...
من منتظر هک کردن سیستمم هستم...
خلاصه برای خودت میگم چون دوستت دارم:
آدم نباید کینه ای باشه و به فکر انتقام چون در اینصورت اولا که هیچ کدوم از ما همچین اجازه ای را بهت نمیدیم و دوما فقط شخصیت خودت را جلوی بچه ها پایین میبری...
الان که داره سال نو میشه خوبه دلمون را خونه تکانی بکنیم و دلمون را از همه کینه ها و بدی ها پاک کنیم...
امیدوارم این ها را حرف های یک دوست بدونی , نه دشمن
و اینکه همینجا تمامش کنی...
:icon_pf(57):