صفحه 14 از 132 نخستنخست 1234567891011121314151617181920212223242526272829303132333464114 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 131 تا 140 , از مجموع 1313

موضوع: ((*مشاعره*))

  1. #131
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض

    دگــــر بــــه هــــــر چه تو گویی مخالفت نکنم
    کــــــه بی تــــــو عیش میسر نمی‌شود ما را
    دو چشــم بــاز نهاده نشسته‌ام همــــه شب
    چـــو فرقدین و نگه مــــــــی‌کنــــم ثـــــریا را
    شبی و شمعی و جمعی چه خوش بود تا روز
    نظر بــــــه روی تــــــــو کــوری چشم اعدا را
    مــن از تـو پیش که نالم که در شریعت عشق
    مـعــاف دوســت بـدارنــــد قتــــل عمــــدا را
    تـــــو همچنـان دل شهــری به غمزه‌ای ببری
    کــــــه بندگان بنـــــی سعـــد خــوان یغمـا را
    در ایـــن روش کــه تویی بر هزار چون سعدی
    جفـــــا و جـــــــور توانـــــــی ولــی مکـن یارا
    :icon_pf(57):

  2. #132
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض

    امشب از آسمان دیده تو روی شعرم ستاره میبارد
    درسکوت سپید کاغذهاپنجه هایم جرقه می کارد
    شعردیوانه تب آلودم شرمگین ازشیار خواهش ها
    پیکرش را دوباره می سوزد عطش جاودان آتش ها
    آری آغازدوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست
    من به پایان دگرنیندیشم که همین دوست داشتن زیباست
    :icon_pf(57):

  3. #133
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض

    تا شربت بیخودی چشیدند
    از بیم و امید، باز رستند
    چالاک شدند، پس به یک گام
    از جوی حدوث، باز جستند
    اندر طلب مقام اصلی
    دل در ازل و ابد نبستند
    خالی ز خود و به دوست باقی
    این طرفه که نیستند و هستند
    این طایفه‌اند، اهل توحید
    باقی، همه خویشتن پرستند
    :icon_pf(57):

  4. #134
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض

    دهان‌ات را مي‌بويند
    مبادا که گفته باشي دوست‌ات مي‌دارم.
    دل‌ات را مي‌بويند

    روزگار ِ غريبي‌ست، نازنين

    و عشق را
    کنار ِ تيرک ِ راه‌بند
    تازيانه مي‌زنند.

    عشق را در پستوی خانه نهان بايد کرد

    در اين بُن‌بست ِ کج‌وپيچ ِ سرما
    آتش را
    به سوخت‌بار ِ سرود و شعر

    فروزان مي‌دارند.
    به انديشيدن خطر مکن.

    روزگار ِ غريبي‌ست، نازنين

    آن که بر در مي‌کوبد شباهنگام
    به کُشتن ِ چراغ آمده است.

    نور را در پستوی خانه نهان بايد کرد
    :icon_pf(57):

  5. #135
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض

    در دور خوبی تو بی‌قیمتند خوبان
    گل در رسید و لابد رونق بشد گیا را
    ای مدعی که کردی فرهاد را ملامت
    باری ببین و تن زن شیرین خوش لقا را
    تا مبتلا نگردی گر عاقلی مدد کن
    در کار عشق لیلی مجنون مبتلا را
    :icon_pf(57):

  6. #136
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض

    اي كه كرده اي اسيرم به اسير كن مدارا
    كه جز اين روا نباشد دل بي زبان ما را
    كه دو چشم فسونگر تو بربوده قلب ما را
    كه قلبم توان ندارد غم عشق ماه رو را
    كه تويي فسونگر او و همه عشق پاك ما را

    :icon_pf(57):

  7. #137
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض

    اي واي بر اسيري کز ياد رفته باشد
    در دام مانده باشد صياد رفته باشد

    آه از دمي که تنها، با داغ او چو لاله
    در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد

    امشب صداي تيشه از بيستون نيامد
    شايد به خواب شيرين، فرهاد رفته باشد

    خونش به تيغ حسرت يا رب حلال بادا
    صيدي که از کمندت آزاد رفته باشد
    :icon_pf(57):

  8. #138
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض

    دستت را به من بده
    دستهاي تو با من آشناست
    اي دير يافته با تو سخن مي گويم
    به سان ابر كه با توفان
    به سان علف كه با صحرا
    به سان باران كه با دريا
    به سان پرنده كه با بهار
    به سان درخت كه با جنگل سخن مي گويد
    زيرا كه من
    ريشه هاي تو را دريافته ام
    زيرا كه صداي من
    با صداي تو آشناست ...

    :icon_pf(57):

  9. #139
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض

    تا خار غم عشق تو در پای دلم شد
    بی‌روی تو گلهای چمن خار شمارم

    نی طاقت آن تا ز غمت صبر توان کرد
    نی فرصت آن تا نفسی با تو برآرم

    تا شام درآید، ز غمت، زار بگریم
    باشد که به گوش تو رسد ناله‌ی زارم

    کم کن تو جفا بر دل مسکین عراقی
    ورنه، به خدا، دست به فریاد برآرم
    :icon_pf(57):

  10. #140
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051
    سپاس ها
    813
    سپاس شده 1,425 در 787 پست

    پیش فرض

    من خوب می دانم دلم بی تو زمستانیست
    تنها پناهم اشک های سرد و بارانی ست
    من خوب می دانم تنفس بی تو دشوار است
    غم با وجود تو سرش بر دار است
    با من بمان ای خوب من ای ماه شب هایم
    من با حضور سبز تو از عشق سرشارم.

    :icon_pf(57):

صفحه 14 از 132 نخستنخست 1234567891011121314151617181920212223242526272829303132333464114 ... آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •