صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

موضوع: صندلي داغ داغ مخصوص امپراتور عزيز

  1. #11
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051

    24 سوال های اختیاری...

    1) با توجه به چیزهایی که درون چت دیدین اگه یه روز بچه شما خواست بیاد چت کنه آیا بهش اجازه میدین؟


    2) با توجه به اینکه رشته شما ربطی به رایانه نداره , چی شد که با سناتور تصمیم به ایجاد این انجمن و چت روم کردین؟


    3) چرا در چت روم به صورت invisible میایین؟(من خودم حتی یک بار هم اسم شما را ندیدم)


    4) قشنگترین پستی که توی انجمن گذاشتین کدام بوده؟(لطفا لینکش را هم بدهید)


    5) قشنگترین مطلبی که توی انجمن خواندید کدام بوده؟(لطفا لینکش را هم بدهید)


    6) چند درصد مطالب انجمن را میخوانید؟


    7) از کدام قسمت انجمن بیشتر خوشتان می آید؟
    :icon_pf(57):

  2. #12
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/08/26
    محل سکونت
    مریخ , شهر دوستی , خیابان معرفت , کوچه وفا , منزل عشق
    نوشته ها
    5,051

    24

    چون این سوال خیلی برام جالب بود جداگانه پرسیدم
    فکر کنم این سوال شخصی باشه در صورتی که تمایل نداشتین جواب ندهید...


    1.اولين تصميم درست زندگيت

    در سن 18 سالگي از خانه پدري بيرون آمدم و زندگي مستقلي را شروع كردم


    2.اولين اشتباه بزرگ زندگيت

    در سن 18 سالگي از خانه پدري بيرون آمدم و زندگي مستقلي را شروع كردم!!!



    این جواب شما به سوال فلفل نمک بود , برام خیلی جالب هست که درست ترین تصمیم و اشتباهترین تصمیم شما یکی بود!!!
    درسته که با این کار آدم یک سری از امتیازات را از دست میدهد و یک سری امتیاز هم بدست میاورد اما بلاخره باید یک کفه ی ترازو سنگین تر شود!!!

    بلاخره آیا این درست ترین تصمیم شما بود یا اشتباه ترین؟
    :icon_pf(57):

  3. #13
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2008/05/05
    محل سکونت
    ایران-تهران
    نوشته ها
    260

    Thumb پاسخ به بوس عزيز

    نقل قول نوشته اصلی توسط bos3000 نمایش پست ها
    1) با توجه به چیزهایی که درون چت دیدین اگه یه روز بچه شما خواست بیاد چت کنه آیا بهش اجازه میدین؟


    2) با توجه به اینکه رشته شما ربطی به رایانه نداره , چی شد که با سناتور تصمیم به ایجاد این انجمن و چت روم کردین؟


    3) چرا در چت روم به صورت invisible میایین؟(من خودم حتی یک بار هم اسم شما را ندیدم)


    4) قشنگترین پستی که توی انجمن گذاشتین کدام بوده؟(لطفا لینکش را هم بدهید)


    5) قشنگترین مطلبی که توی انجمن خواندید کدام بوده؟(لطفا لینکش را هم بدهید)


    6) چند درصد مطالب انجمن را میخوانید؟


    7) از کدام قسمت انجمن بیشتر خوشتان می آید؟

    در ابتدا ميخوام حسابي از دوست عزيزمون HOTSAUCE معذرت خواهي كنم چونكه فعلا نميتونم پاسخ سوالاتشون رو بدم...راستش رو بخواهيد آنقدر مشغوليات وقت گير در كار و زندگيم دارم كه اصلا فرصت نمي كنم راجع به خصوصيات آدمهاي ديگه تحقيق يا فكر كنم...البته اصلا منظورم اين نيست كه اطلاع داشتن از مسايلي همچون بيوگرافي فلان ورزشكار يا زندگينامه فلان هنرپيشه اشكالي داره...اصلا مخالف نيستم ولي متاسفانه عليرغم اينكه بسكتبال رشته اصلي من در دوران دبيرستان بود ولي الآن اصلا فرصت ندارم كه پيگيري امورات حاشيه اي را بصورت حرفه اي دنبال كنم
    بهرحال اميدوارم HOTSAUCE عزيز من را ببخشند!ضمنا اين
    HOTSAUCE همون حواننده سياه پوسته نيست؟؟

    ولي در مورد سوالات بوس عزيز::::::

    1- قطعا و يقينا پاسخ من به اين سوال مثبت است.چون فكر مي كنم روزي كه فرزندان من (چه پسرم و چه دخترم) توانايي و تمايل داشته باشند كه وارد يك چت روم مثل چت روم خودمان بشوند ؛ به آن درجه از فهم و شعور رسيده اند كه خوب را از بد تشخيص بدهند و قطعا من اين توانايي را در خودم احساس ميكنم كه فرزندانم را به گونه اي آموزش دهم كه بتوانند راه خود را از ميان ميليونها مسير موجود پيدا كنند و قطعا اين حق را بهشون ميدم كه تجربيات شخصي و بخصوصي كه دلشون ميخواد داشته باشن..حتما تا زمانيكه لازم باشه حمايت -پشتيباني و نظارت من را با خود خواهند داشت ولي زماني ميرسد كه بايد اين راه را به تنهايي طي كنند و كسب تجربه در دنياي ما راههاي فراوان دارد و حضور در يك چت روم نيز يكي از همان راههاست.مضافا اينكه در چت روم ما بسيار تلاش مي شود كه محيط پاكيزه و منزه بماند ولي خب يكي از عوارض حضور در اجتماع نيز همان برخورد با مسايل مختلف ميباشد كه اين مسايل الزاما پاك و پاكيزه نيستند و ميتواند بسيار هم ناخوشايند و نامطلوب باشد.و اين به نوع نگرش فرزندم بستگي دارد كه كداميك را انتخاب كند..شنيدن سخنان نامربوط چيزي است كه اجتناب ناپذير شده و نبايد تنها به همين دليل از حضور جوانان در اجتماع جلوگيري كنيم..اين كه چت روم است ؛؛گاهي در محيط مدرسه و دانشگاه نيز با مواردي مواجه ميشويم كه از نظر يك پدر دلهره آور است.آيا بايد به همين علت از حضور فرزندم در دانشگاه جلوگيري كنم؟؟؟!!!!

    2-اين درست است كه رشته تحصيلي من هيچ ربطي به كامپيوتر و اينترنت نداره(البته شما بگو ببينم از كجا ميدوني رشته تحصيلي من چيه؟؟) ولي من ارتباط با كامپيوتر را از زماني شروع كردم كه هنوز سيستم داس هم ابداع نشده بود و كامپيوترها از حافظه برخوردار نبودند(سگا و اسپكتروم) و يك چيزي شبيه به نوار كاست بعنوان حافظه كامپيوتر محسوب مي شد(البته فكر نكنيد در مورد 50سال قبل صحبت ميكنم ها....نه ؛ همين 15 سال پيش رو ميگم!!!) و من براي انجام تحقيقات دانشگاهي مجبور بودم با آن كار كنم و چون بسيار علاقه مند به كامپيوتر و مسايل مرتبط با آن مخصوصا اينترنت بودم توانستم خيلي خوب در اين رشته پيشرفت كنم و به جرات ميتوانم بگويم وقتي اينترنت وارد ايران شد در كشور جزو اولين كساني بودم كه از اينترنت استفاده كردم.
    البته استادان بسيار خوبي هم داشته ام كه يكي از آنها همسرم و ديگري همين سناتور خودمونه.
    در مورد قسمت دوم سوالتون بايد بگم كه اصلا اين موضوع صحت نداره و من هيچ دخالتي در ايجاد و راه اندازي سايت -انجمن-چت روم و.... سناتورها نداشتم و تمام اين امكانات را سناتور عزيز تك و تنها و با هزينه شخصي و بدون شراكت يا كمك هيچكس راه اندازي كردند..ولي اينكه ميبينيد من هم اينجا حضور دارم اين فقط و فقط بدليل لطفي هست كه سناتور عزيز به من داره و تا حدودي نظرات من رو قبول داره!!!خودش هم ميدونه كه هيچ فرقي با برادر واقعيم نداره و اصلا نميتونم هيچ عنواني به غير از برادر خوبم بهش اطلاق كنم.سناتور يكي از بهترين دوستان و برادر خوب من است كه از صميم قلب دوستش دارم و چون جواني است كه چندين صفت خوش فكري-با معرفتي-پاكي-نجابت-مهرباني-و چندين صفت ديگر را تواما دارد جاي خاصي را در زندگي من بخودش اختصاص داده و چون به من لطف داره من را هم اينجا مدير كرده ولي از جنبه هاي ديگه من هيچكاره ام اينجا!!!...ولي باز هم تاكيد ميكنم كليه هزينه هاي ايجاد-پشتيباني-فعاليت-و ادامه اين سايت ها فقط توسط شخص سناتور تامين ميشه و ديگران هيچ دخالتي در اين موضوع ندارن و من هم جز ايجاد مزاحمت كار ديگه اي از دستم بر نمي ياد!!!

    3-البته درسته كه اغلب اوقات بصورت اينويزيبل ميام چت روم ولي دفعات زيادي هم مثل بچه آدم اومدم توي روم و با بروبچ صحبت كردم.اما دليل اينويز بودنم اينه كه معمولا حضورم در وب فقط منحصر به چت روم سناتورها نيست و چون مديريت چند وب سايت ديگه روهم دارم مجبورم به اونجا ها هم رسيدگي كنم و خيلي بده كه اسمم توي روم باشه و مثلا به سلام ها يا خداحافظي ها كه دوستان از سر لطفي كه به من دارن ميگن نتونم پاسخ بدم كه قطعا حمل بر بي ادبي من خواهد شد ..... شما خودت مجسم كن كه اسم من را توي روم ببيني ولي هرچي ميگي من پاسخ ندم...به نظرت خوبه؟؟؟

    4-والا پست يا تاپيك قشنگ كه نذاشتم!!!ولي تاپيكي كه خودم فكر ميكنم در زمان خودش يه كم مفيد بود تاپيكي بود با عنوان معرفی چندین سایت مفید و جالب كه خودم خيلي ازش استفاده كردم.

    5-راستش رو بخواهيد من نتونستم تمام تاپيكها و پستهاي انجمن را مطالعه كنم(لاقل در اين يكسال گذشته نتونستم)ولي در بين مطالب مفيد و قابل توجه به تاپيكي برخوردم با عنوان داستانهای بحارالنوار كه توسط يكي از كاربران خوبمون بنام
    homa_m ايجاد شده بود و چون حاوي نكات زيبا و عبرت آموز و پندهاي مفيد براي بهتر زيستن است ازش تقدير ميكنم.

    6-درحال حاضر هيچ درصد!!!!!

    7-گوناگون-شعر-تاريخ

    8-آخ ببخشيد ...گرم شده بودم حواسم نبود سوالها تموم شده!!!

  4. #14
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/03/25
    محل سکونت
    TEHRAN
    سن
    36
    نوشته ها
    37

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط Emperatur نمایش پست ها
    در ابتدا ميخوام حسابي از دوست عزيزمون HOTSAUCE معذرت خواهي كنم چونكه فعلا نميتونم پاسخ سوالاتشون رو بدم...راستش رو بخواهيد آنقدر مشغوليات وقت گير در كار و زندگيم دارم كه اصلا فرصت نمي كنم راجع به خصوصيات آدمهاي ديگه تحقيق يا فكر كنم...البته اصلا منظورم اين نيست كه اطلاع داشتن از مسايلي همچون بيوگرافي فلان ورزشكار يا زندگينامه فلان هنرپيشه اشكالي داره...اصلا مخالف نيستم ولي متاسفانه عليرغم اينكه بسكتبال رشته اصلي من در دوران دبيرستان بود ولي الآن اصلا فرصت ندارم كه پيگيري امورات حاشيه اي را بصورت حرفه اي دنبال كنم
    بهرحال اميدوارم HOTSAUCE عزيز من را ببخشند!ضمنا اين
    HOTSAUCE همون حواننده سياه پوسته نيست؟؟
    کاملا حق با شماست.....خیلی خیلی از شما متشکرم که حداقل احترام گذاشتین به من و دلیل جواب ندادنتون رو هم گفتید...واقعا از شخصیتتون لذت بردم
    اره عزیز hotsauce هم خواننده سبک رپ هست...ولی این hotsauce من یک بازیکن بسکتبال خیابانی است که الگو من تو ورزشه.

    با ارزوی موفقیت در زندگی و همیچنین دنیای مجازی نت

  5. #15
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2008/05/05
    محل سکونت
    ایران-تهران
    نوشته ها
    260

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط hotsauce نمایش پست ها
    کاملا حق با شماست.....خیلی خیلی از شما متشکرم که حداقل احترام گذاشتین به من و دلیل جواب ندادنتون رو هم گفتید...واقعا از شخصیتتون لذت بردم
    اره عزیز hotsauce هم خواننده سبک رپ هست...ولی این hotsauce من یک بازیکن بسکتبال خیابانی است که الگو من تو ورزشه.

    با ارزوی موفقیت در زندگی و همیچنین دنیای مجازی نت
    من هم از اظهار لطف شما سپاسگزارم
    اميدوارم جوانهاي خوبي چون شما كه هم ورزشكار هستيد و هم طالب كسب علم در تمام مراحل زندگيتون پاينده
    باشيد و پيروز
    درود بر شما

  6. #16
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2008/05/05
    محل سکونت
    ایران-تهران
    نوشته ها
    260

    پیش فرض بازهم پاسخ به بوس عزيز

    نقل قول نوشته اصلی توسط bos3000 نمایش پست ها
    چون این سوال خیلی برام جالب بود جداگانه پرسیدم
    فکر کنم این سوال شخصی باشه در صورتی که تمایل نداشتین جواب ندهید...


    1.اولين تصميم درست زندگيت

    در سن 18 سالگي از خانه پدري بيرون آمدم و زندگي مستقلي را شروع كردم


    2.اولين اشتباه بزرگ زندگيت

    در سن 18 سالگي از خانه پدري بيرون آمدم و زندگي مستقلي را شروع كردم!!!



    این جواب شما به سوال فلفل نمک بود , برام خیلی جالب هست که درست ترین تصمیم و اشتباهترین تصمیم شما یکی بود!!!
    درسته که با این کار آدم یک سری از امتیازات را از دست میدهد و یک سری امتیاز هم بدست میاورد اما بلاخره باید یک کفه ی ترازو سنگین تر شود!!!

    بلاخره آیا این درست ترین تصمیم شما بود یا اشتباه ترین؟

    از شما سپاسگزارم كه اين موضوع را مطرح كردين!!
    راستش رو بخواهيد تا كسي مشابه كاري رو كه من كردم و اتفاقاتي رو كه من تجربه كردم باهاش مواجه نشه يه كم سخته كه مجسم كنه من چرا اين طوري ادعا كرده ام
    ببينيد بوس عزيز ؛؛جدا شدن از خانه پدري و مستقل زندگي كردن آنهم در عنفوان جواني و در سنين قبل از 20 سالگي براي ما ايرونيها بسيار غريب و دور از انتظاره و يه كمي هم سخته.
    جوانهاي ايروني از چندين دهه قبل عادت كرده اند كه حداقل تا زمان ازدواج از حمايتهاي مادي و معنوي در خانه پدري برخوردار باشند و همين حمايتها است كه ميتواند چنان آرامشي را به جوانان بدهد كه بتوانند به راحتي به درس و تحصيل و حتي كسب و كار بپردازند و اصولا چوانان ايراني غالبا خود نيز هيچ تمايلي به استقلال و جدايي از خانه پدري تا قبل از ازدواج ندارند.بگذريم از اينكه برخي از جوانان حتي بعد از ازدواچ نيز مايل به جدايي از خانه پدري نيستند و چنانچه جدا شوند هم باز منتظر حمايتهاي مادي و معنوي از سوي خانه پدري هستند.
    مضافا اين كه چون اين سنت در جامعه ايراني عرف شده كه جوانان تا قبل از ازدواج در خانه پدري ميمانند لذا اگر يك جوان مترصد جدا شدن از خانه پدري آنهم بلافاصله پس از اتمام دوره دبيرستان باشد شايد هزاران انگ و تهمت به او زده شود و او ميبايست بار ذهني فراواني را بر خود تحمل كند.
    پس اگر كسي مثل من اينكار را بكند از چند جهت تجت فشار خواهد بود:
    يكي اينكه خود را از استمرار محبتهاي خانه پدري محروم ميكند.يعني اينكه حتي اگر اين جدا شدن بصورت مسالمت آميز انجام شود بازهم جواني كه اين كار را كرده خود را در تنهايي و غربت خواهد ديد.چه رسد به اينكه با قهر و ناراحتي و از سر لجبازي اينكار را كرده باشد
    ديگر اينكه خيلي زود خود را در معرض فشارهاي مالي قرار خواهد داد تا زمانيكه از شغل مناسبي برخوردار شود و به اصطلاح دخل و خرجش جور شود
    ديگر اينكه خود را در معرض همراهي دشمنان دوست نما قرار ميدهد و از فرداي آن روز بسيار كساني دور او حلقه مي زنند كه هيچ خيالي ندارند بجز كسب منافع خودشان يا ضربه زدن به او
    ديگر اينكه از راهنماييها و دلسوزي هاي والدين دور ميشود
    وامكان دارد چنان از مسير اصلي دور شود كه ديگر راه بازگشت را پيدا نكند!
    و خيلي معايب ديگر كه من به دفعات با آنها روبرو شدم
    ولي منافعي كه در آن نهفته است نيز مجاب كننده و اغوا كننده خواهد بود
    مثلا اينكه بسيار زود وارد چرخه اجتماع واقعي خواهد شد
    بسيار زود از واقعيات زندگي مطلع خواهد شد
    تجربياتي كسب مي نمايد كه كسب انها ميتواند تاثير موثر و گرانبهايي در زندگي آينده او داشته باشد
    تصميمات اساسي زندگي را بسيار زودتر از همسن و سالهاي خود خواهد گرفت وبسيار زودتر آنان به نتيجه دلخواه خواهد رسيد
    و بسياري چيزهاي ديگر كه از حوصله اين بحث خارج است
    و باز موكدا و مصرا مي گويم و پافشاري ميكنم كه اين تصميم بزرگترين-سخت ترين-سنگين ترين-گرانبهاترين-مهلك ترين-خسته كننده ترين-غمناك ترين-زيبا ترين-مهم ترين-مطمئن ترين-متزلزل ترين و اصلي ترين تصميم زندگي ام بود!

    اما در پايان از زبان من كه تمام اين تجربيات را پشت سر گذاشته ام نكته اي بشنويد كه دوستان من بارها و بارها از من شنيده اند:
    تنها دلسوزان واقعي براي هر جوان ؛ هيچكس نيست جز پدر و مادر!
    پدر و مادر نكاتي را ميبينند و به مسايلي توجه ميكنند كه از ديد جوانان پنهان مي ماند و چه كسي ميتواند مانند پدر و مادر اينگونه باشد؟
    كساني كه ما را از جان بيشتر دوست دارند و چون بواسطه سنشان از تجربيات گرانبهايي برخوردار هستند ميتوانند بهترين راهنما و معلم در زندگي فرزندشان باشند
    لطفا اين 2 عامل را با هم بياميزيد و ببينيد حاصل چه خواهد شد:
    1-مهر و علاقه واقعي و صميمي
    2-تجربيات گرانبها


    و پدر و مادر هستند كه با تلفيق اين 2 عامل خواهند توانست بهترين تصميم را براي فرزندشان بگيرند
    من كه در حال حاضر اگر پدرم بگويد خودم را در يك چاه عميق بياندازم بدون لحظه اي تامل خواهم انداخت!
    آيا شما فكر ميكنيد پدري كه چنين درخواستي از فرزندش دارد قصد جان او را كرده؟؟؟واقعا چه فكر مي كنيد؟

  7. #17

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط Emperatur نمایش پست ها


    2-اين درست است كه رشته تحصيلي من هيچ ربطي به كامپيوتر و اينترنت نداره(البته شما بگو ببينم از كجا ميدوني رشته تحصيلي من چيه؟؟) ولي من ارتباط با كامپيوتر را از زماني شروع كردم كه هنوز سيستم داس هم ابداع نشده بود و كامپيوترها از حافظه برخوردار نبودند(سگا و اسپكتروم) و يك چيزي شبيه به نوار كاست بعنوان حافظه كامپيوتر محسوب مي شد(البته فكر نكنيد در مورد 50سال قبل صحبت ميكنم ها....نه ؛ همين 15 سال پيش رو ميگم!!!) و من براي انجام تحقيقات دانشگاهي مجبور بودم با آن كار كنم و چون بسيار علاقه مند به كامپيوتر و مسايل مرتبط با آن مخصوصا اينترنت بودم توانستم خيلي خوب در اين رشته پيشرفت كنم و به جرات ميتوانم بگويم وقتي اينترنت وارد ايران شد در كشور جزو اولين كساني بودم كه از اينترنت استفاده كردم.
    البته استادان بسيار خوبي هم داشته ام كه يكي از آنها همسرم و ديگري همين سناتور خودمونه.
    در مورد قسمت دوم سوالتون بايد بگم كه اصلا اين موضوع صحت نداره و من هيچ دخالتي در ايجاد و راه اندازي سايت -انجمن-چت روم و.... سناتورها نداشتم و تمام اين امكانات را سناتور عزيز تك و تنها و با هزينه شخصي و بدون شراكت يا كمك هيچكس راه اندازي كردند..ولي اينكه ميبينيد من هم اينجا حضور دارم اين فقط و فقط بدليل لطفي هست كه سناتور عزيز به من داره و تا حدودي نظرات من رو قبول داره!!!خودش هم ميدونه كه هيچ فرقي با برادر واقعيم نداره و اصلا نميتونم هيچ عنواني به غير از برادر خوبم بهش اطلاق كنم.سناتور يكي از بهترين دوستان و برادر خوب من است كه از صميم قلب دوستش دارم و چون جواني است كه چندين صفت خوش فكري-با معرفتي-پاكي-نجابت-مهرباني-و چندين صفت ديگر را تواما دارد جاي خاصي را در زندگي من بخودش اختصاص داده و چون به من لطف داره من را هم اينجا مدير كرده ولي از جنبه هاي ديگه من هيچكاره ام اينجا!!!...ولي باز هم تاكيد ميكنم كليه هزينه هاي ايجاد-پشتيباني-فعاليت-و ادامه اين سايت ها فقط توسط شخص سناتور تامين ميشه و ديگران هيچ دخالتي در اين موضوع ندارن و من هم جز ايجاد مزاحمت كار ديگه اي از دستم بر نمي ياد!!!
    سلام
    از اونجايي كه جناب امپراطور شكست نفسي ميكنند و هميشه من رو مورد لطف خودشون قرار داده جا داره بگم اتفاقا ايشون يكي از كساني هستند كه در ابتداي راه اندازي سناتورها تا به حال زحمات زيادي براي اين وب سايت كشيدند و من واقعا از امپراطور ممنونم .
    امپراطور عزيز شما هم مثل برادر بزرگ من هستي و من به كار و فكر شما ايمان دارم و هميشه الگويي از يك انسان كامل در ذهن مني.ايشالا بتونم روزي زحمات و محبتهاي شمارو جبران كنم
    شما هم مدير مني هم مدير اين وب سايت و اينجا متعلق به خودت هست .
    حيف كه اينجا نميتونم ازت تعريف كنم ميترسم خاطرخاهات زياد شن دردسر بشه برات
    ولي دركل بگم دوستي بهتر از امپراطور نديدم ايشالا در تمام لحظات زندگي موفق و پيروز باشي

  8. #18
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2008/05/05
    محل سکونت
    ایران-تهران
    نوشته ها
    260

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط senator نمایش پست ها
    سلام
    از اونجايي كه جناب امپراطور شكست نفسي ميكنند و هميشه من رو مورد لطف خودشون قرار داده جا داره بگم اتفاقا ايشون يكي از كساني هستند كه در ابتداي راه اندازي سناتورها تا به حال زحمات زيادي براي اين وب سايت كشيدند و من واقعا از امپراطور ممنونم .
    امپراطور عزيز شما هم مثل برادر بزرگ من هستي و من به كار و فكر شما ايمان دارم و هميشه الگويي از يك انسان كامل در ذهن مني.ايشالا بتونم روزي زحمات و محبتهاي شمارو جبران كنم
    شما هم مدير مني هم مدير اين وب سايت و اينجا متعلق به خودت هست .
    حيف كه اينجا نميتونم ازت تعريف كنم ميترسم خاطرخاهات زياد شن دردسر بشه برات
    ولي دركل بگم دوستي بهتر از امپراطور نديدم ايشالا در تمام لحظات زندگي موفق و پيروز باشي
    سناتور عزيزم؛؛حسابي شرمنده ميكنيد
    ما مخلص شما و همه بروبچ خوب سناتورها هستيم؛؛؛دربست!!
    ايشالا امسال دوماديتو ببينم داداش.

  9. #19
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    Icon2008

    امپراتور عزيز ببخشيد كه شما رو با وجود اينهمه مشغله

    كه داريد به صندلي داغ اورديم و ممنون از اينكه اينقد واضح

    به سوالات پاسخ گفتيد اميدوارم در همه مراحل زندگي موفق

    وپيروز باشيد

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •