پاسخ: اولاً، مقصود از خروج با شمشير كه در روايات به آنها اشاره شده، مأموريت به جهاد وتوسل به اسلحه براي اعلاي كلمه حق است، زيرا شمشير سمبل مبارزه و جنگ است، نه آنكه موضوعيت داشته باشد.
بنابراين، قيام با شمشير، كنايه از قيام با اسلحه و پيكار و جهاد و تعيين نوع مأموريت آن حضرت است و اينكه آن حضرت مأمور به مصالحه با كفار نيست. بديهي است كه حضرت با هر اسلحه اي كه لازم باشد با كفار و ستمگران جهاد مي كند و از هر گونه اسلحه اي كه در زمان ظهور آن حضرت متداول باشد. استفاده مي نمايد.
ثانياً، از كجا كه در زمان ظهور آن حضرت، اين اسلحه هاي مهيب در اختيار بشر باقي باشد. زيرا ممكن است كه در اثر حوادث و‌آشوبها و انقلابات شديد و جنگهاي خانماسوز جهاني كه پيش از ظهور آن حضرت واقع مي شود، اين اسلحه هاي جهنمي معدوم شود.
يكي از اموريكه در احاديث از آن خبر داده شده، جنگهاي جهان گيري است كه در اثر آن بيشتر نقاط زمين از سكنه خالي شده و شهرها ويران مي شود و دراثر آن جنگها قهراً اين نوع سلاحها نابود مي گردند.
ثالثاً، جنگها و كشتارهاي بي رحمانه و بكارگيري سلاحهاي اين چنيني نتيجه جهل و ضلالت و بي خردي بشر است كه در عصر ظهور عقل مردم كامل مي شود و بر فرض هم كه سلاحهاي مخرب در اختياز داشته باشند، آن را عليه يكديگر بكار نمي گيرند و نيروهايي كه بايد آن سلاحها را بكار گيرند، به حقانيت حضرت پي مي برند، هر چند كه سردمدارنشان دستور بكارگيري آن سلاحها را بكار گيرند، به حقانيت حضرت پي مي برند، هر چند كه سردمدارانشان دستور بكارگيري آن سلاحها را صادر مي كنند، ولي آنان اجرا نمي كنند. اگر در بيست سال قبل از انقلاب اسلامي درايران به رهبري امام خميني (ره) كسي خبر مي داد كه رهبري انقلاب اسلامي در ايران به رهبري امام خميني (ره) كسي خبر مي داد كه رهبري انقلاب بر شاه و ارتش تا دندان مسلح او پيروز مي شود، در حالي كه كمترين سلاح روز را در اختيار ندارد، براي مردم قابل پذيرش نبود، ولي همگان ديديد كه ارتش و نيروهاي مسلح طاغوت از فرمان فرمانده سرپيچي كرده و سلاحها را عليه انقلابيون بكار نگرفتند و طرفداران انقلاب با دست خالي و باشعار الله اكبر، بر ارتش قوي پنجه شاه پيروز شدند، به تعبير بهتر، مردم ارتش را تسخير كردند، نه تسليم ؛ يعني امام و رعيت آنچنان برخورد مي كردند كه دستها توان اينكه روي ماشه تفنگ ها برود نداشت و سربازها از پادگانها فرار مي كردند و خلبانان اعلام وفا داري نمودند و جز اندكي از نيروها كه وفادار مانده بودند، اكثريت به ملت پيوستند. در زمان ظهور حضرت نيز علاوه بر تأييدات رباني و كمكهاي عالم بالا و به ياري آمدن ملائكه، به طور طبيعي نيز پيشرفتها حاصل است. اين است كه سخني در بين مردم رايج است كه در عصر حضرت سلاحها از كار مي افتد، يعني سلاحها اساساً به كار گرفته نخواهد شد تا تخريب نمايد و يا كسي را نابود نمايد و آن مقدار هم كه بكار گرفته مي شود، حضرت نيز درمقابل آن توان مقابله را دارد و در اثر پيشرفتهاي سريعي كه نصيب حضرت مي شود، بسياري از اين سلاحها و نيروهاي بكارگيرنده آن در اختيار حضرت قرار مي گيرند. بنابراين، پيروزي حضرت امري طبيعي و عادي است.