نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: زندگينامه امام زمان (عج)

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    24 زندگينامه امام زمان (عج)

    نام : محمد بن الحسن .
    كنيه :
    ابوالقاسم .امام زمان (ع) هم نام و هم كنيه حضرت پيامبر اكرم (ص) است . در روايات آمده است كه شايسته نيست آن حضرت را با نام و كنيه ، اسم ببرند تا آن گاه كه خداوند به ظهورش زمين را مزيّن و دولتش را ظاهر گرداند .
    القاب : مهدى ، خاتم ، منتظر ، حجت ، صاحب الامر ، صاحب الزمان ، قائم و خلف صالح . شيعيان در دوران غيبت صغرى ايشان را " ناحيه مقدسه"
    لقب داده بودند . در برخى منابع بيش از 180 لقب براى امام زمان (ع) بيان شده است.
    منصب : معصوم چهاردهم ، امام دوازدهم شيعيان و بر پاكننده اولين حكومت واحده جهانى در دوره آخر الزمان .

    تاريخ ولادت : نيمه شعبان سال 255 هجرى . برخى روز تولد آن حضرت را هشتم شعبان و برخى ديگر 23 رمضان دانسته‏اند . سال تولد آن حضرت را نيز برخى 256 و برخى 258 دانسته‏اند .
    محل تولد : سامرا ( در سرزمين عراق كنونى ) .

    نسب پدرى : ابو محمد ، حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابیطالب (ع) .
    نام مادر : نرجس . نام اصلىِ وى مليكه ، دختر يشوعاى ، فرزند قيصر روم است . برخى گفته اند كه نام وى صيقل می باشد .
    مدت امامت : امامت آن حضرت در دو مرحله است كه به " غيبت صغرى " و " غيبت كبری " شهرت يافته است . مدت " غيبت صغرى " از هنگام ولادت آن حضرت ، در سال 255 تا سال 329 هجرى ، به مدت 74 سال بوده است . و " غيبت كبرى " از سال 329 هجرى آغاز و تاكنون ادامه يافته است . اين غيبت همچنان ادامه دارد تا خواست خداوند منان بر ظهور آن حضرت تعلق گيرد . در آن زمان ، غيبتش به پايان می رسد و حكومت اسلامى ، در سراسر جهان ، به رهبرى آن حضرت محقق می گردد .
    تاريخ و سبب شهادت :

    امام زمان (عج) هم اكنون زنده است و به خواست خداى متعال تا زمانى كه قيام كند و جهان را از عدالت بهره‏مند سازد ، زنده خواهد بود . سپس چند سال حاكم علی الاطلاق روى زمين خواهد گرديد كه مدت آن ، در روايات ، به طور مختلف ، هفت ، هشت ، نه ، ده و نوزده سال تعيين شده است كه هر سال آن برابر با ده سال فعلىِ ما است . بنابراين اگر حكومتش هفت سال باشد ، برابر با هفتاد سال ما خواهد بود .
    پس از شهادت آن حضرت ، به مدت چهل روز هرج و مرج و فتنه و فساد در جهان حاكم می گردد و سپس عمر اين جهان به پايان می رسد و عالم قيامت آغاز می گردد .

    اصحاب و ياران :
    1- عثمان بن سعيد عمروى ( متوفاى سال 257 ق. ) .
    2- محمد بن عثمان عمروى ( متوفاى سال 304 ق. ) .
    3- حسين بن روح نوبختى ( متوفاى سال 326 ق. ) .
    4- على بن محمد سمرى ( متوفاى سال 329 ق. ) .

    اين چهار تن نماينده بلافصل امام زمان (ع) بودند كه در ايام غيبت صغرى ، پس از شهادت امام حسن عسكرى (ع) ، از سال 260 تا 329 ، به مدت 70 سال به ترتيب ، واسطه ميان امام (ع) وشيعيان ايشان بودند . اين چهار نفر به " نواب اربعه " مشهورند . ولى در هنگام خروج آن حضرت ، 313 نفر از يارانش به او پيوسته و نخستين هسته لشكريان امام (ع) را تشكيل می دهند . علاوه بر آنان ، هزاران نفر در ايام غيبت آن حضرت به اين مقام ارجمند نايل شده اند كه بر ديگران پنهان مانده است و پنهان خواهد ماند . همچنين افراد بسيارى در ايام غيبت به محضرش شرفياب گشته و از عناياتش بهره مند شده اند كه در اين جا به نام برخى از آنان اشاره می گردد :
    1- اسماعيل بن حسن هرقلى .
    2- سيد محمد بن عباس جبل عاملى .
    3- سيد عطوه علوى حسنى .
    4- امير اسحاق استرآبادى .
    5- ابوالحسين بن ابى بغل .
    6- شريف عمر بن حمزه .
    7- ابوراجح حمامى .
    8- شيخ حر عاملى .
    9- مقدس اردبيلى .
    10- محمد تقى مجلسى .
    11- ميرزا محمد استرآبادى .
    12- علامه بحر العلوم .
    13- شيخ حسين آل رحيم .
    14- ابوالقاسم بن ابى جليس .
    15- ابو عبدالله كندى .
    16- ابو عبدالله جنيدى .
    17- محمد بن محمد كلينى .
    18- محمد بن ابراهيم بن مهزيار .
    19- محمد بن اسحاق قمى .
    20- محمد بن شاذان نيشابورى .

    زمامداران معاصر :
    امام زمان (ع) از زمان تولد ( سال 255 هجرى ) تا زمان ظهور و تشكيل حكومت جهانى ، با تمام حاكمان و زمامداران كشورهاى اسلامى و غير اسلامى ، معاصر بوده و خواهد بود ؛ اما خلفاى عباسى كه در ايام غيبت صغراى آن حضرت بر مسلمانان حكومت راندند ، عبارتند از :
    1- مهتدى عباسى (255 - 256ق.).
    2- معتمد عباسى (256 - 279ق.).
    3- معتضد عباسى (279 - 289ق.).
    4- مكتفى عباسى (289 - 295ق.).
    5- مقتدر عباسى (295 - 320ق.).
    6- قاهر عباسى (320 - 322ق.).
    7- راضى عباسى (322 - 329ق.).
    8- متقى عباسى (329 - 333ق.).

    هنگامى كه حضرت مهدى(ع) ظهور كند و قيام آزادى بخش وى فراگير شود ، برخى از سلاطين و حاكمان كشورها در برابر او تواضع نموده و سر تسليم فرود می آورند و برخى ديگر با آن حضرت ، به مقابله و منازعه بر می خيزند و پس از درگيرى ، متحمل شكست و اضمحلال خواهند شد و حكومت آن حضرت ، از شرق تا غرب كره زمين را فرا خواهد گرفت . در اين باره ، روايات فراوانى از معصومين (ع) نقل شده است كه براى نمونه ، حديثى را از امام محمد باقر (ع) بيان می كنيم :

    عَن أبي جعفر(ع) قال: القائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بالرُّعبِ، مُؤيّدٌ بالنَّصر، تُطوى‏ له الأرضُ وَتظهَرُ لَهُ الكنوزُ ويبلغُ سُلطانه المشرقَ والمغرِبَ ويُظِهرُ اللَّهُ دينهُ على الدّينِ كُلّه ولو كَرِهَ المُشركون فلا يَبقى‏ على وجهِ الأرضِ خرابٌ إلّا عمّر وينزلُ روحُ‏اللَّهِ عيسى بن مريم فيُصلّي خلفه .
    قيام كننده از ما منصور به رعب و مؤيّد به نصر است . زمين از براى او در نورديده شود و گنج هاى پنهان را براى او آشكار كند . سلطنت و حكومت او شرق و غرب را فرا خواهد گرفت و خداوند منان ، به دست او دين خود را بر همه دين‏ها غالب گرداند ، اگر چه مشركان را خوش نيايد . در روى زمين هيچ خرابى باقى نماند ، مگر اين كه آبادش كند و روح الله ، عيسى بن مريم از آسمان نازل شده و بر او اقتدا كند و پشت سرش نماز بخواند .
    رويدادهاى مهم :
    از آغاز تولد نويد بخش حضرت مهدى (ع) ( در سال 255 هجرى ) تا زمان قيام آن حضرت و تشكيل حكومت جهانى ، رويدادهاى مهم و فراوانى رخ داده و خواهد داد كه قابل شمارش نيستند و هيچ دفتر و ديوانى گنجايش ثبت و ضبط آنها را ندارد ؛ اما در اين جا به برخى از رويدادهاى مهمى كه در زمان ظهور آن حضرت اتفاق خواهد افتاد و در روايات و منابع اسلامى به عنوان علامات ظهور حضرت مهدى (ع) از آنها ياد شده است ، اشاره می شود :
    1- خروج دجّالِ يك چشم و ادعاى الوهيت و خون ريزى و فتنه‏هاى فراوان او در زمين و جنگ با حضرت مهدى (ع) و شكست و نابودی اش به دست امام زمان (ع) يا حضرت عيسى (ع) .
    2- نداى آسمانى براى معرفىِ حضرت مهدى (ع) و شنيدن همه مردم ، آن را به زبان رايج خودشان و استقبال آنان از امام زمان (ع) .
    3- خروج سفيانى ( عثمان بن عنبسه از اولاد يزيد بن معاويه ) از وادىِ يابس ، در سرزمين ميان مكه و شام ، و تصرف بسيارى از شهرها و خون ريزى و فتنه در بين مردم ، و نبرد او با لشكريان امام زمان (ع) و كشته شدنش در صخره بيت المقدس به دست ياران حضرت مهدى (ع) .
    4- خروج سيد حسنى از شمال ايران ( حدود ديلم و قزوين ) و دعوت او به مذهب اماميه ، و رفع ظلم از مردم و نبردهاى پيروزمندانه او با ستمكاران و فاسقان و پيوستن او به حضرت مهدى (ع) در كوفه .
    5- خروج شصت كذّاب كه به دروغ ادعاى پيامبرى می كنند .
    6- ادعاى دروغين مقام امامت توسط دوازده نفر از آل ابیطالب (ع) .

    7- كشته شدن نفس زكيه ، پسرى از آل محمد(ص) ، در مسجد الحرام ، ما بين ركن و مقام .
    8- ظاهر شدن صورت و سينه و يا كف دست ، در چشمه خورشيد .
    9- وقوع كسوف در نيمه ماه رمضان و خسوف در آخر رمضان .
    10- برخاستن نداهاى متعدد از آسمان در ماه رجب و شنيدن همه مردم .
    11- گسترش سياهىِ كفر ، فسق و معصيت در سراسر جهان .
    12- ظهور حضرت مهدى(ع) ( به هيأت مردى سى‏سال ) از كنار كعبه ، در مكه معظّمه، و دعوت مردم به اسلام راستين.


  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    24

    اخبار و روایات فراوانی از پیامبر اسلام و هر یک از امامان درباره ی تولد، غیبت، ظهور و قیام جهانی و سایر ویژگی های حضرت مهدی (عج) نقل شده و در واقع سال ها پیش از تولد او، خصوصیات و ویژگی های او پیشگویی شده است. تعداد این روایات میان عامه و خاصه به حدی فراوان است که درباره ی کمتر موضوعی از موضوعات اسلامی این اندازه حدیث وارد شده است و اعتقاد به مهدویت و قیام مهدی جزء باورهای تمام مذاهب و فرق اسلامی است.
    مهدی در منابع شیعه
    با آن که عصر هر یک از ائمه ویژگی هایی داشته و قاعدتا این موضوعات بیشتر توجه ائمه را به خود معطوف می کردند، اما در عین حال موضوع حضرت مهدی (ع) همواره مورد نظر آنان بوده و به مناسبت های گوناگون بیانات و پیشگویی های فراوانی نموده اند که ذیلا آماری اجمالی از این احادیث آمده است.
    1- امام علی (ع): 51 حدیث
    2- امام حسن (ع): 5 حدیث
    3- امام حسین (ع): 14 حدیث
    4- امام زین العابدین (ع): 11 حدیث
    5- امام باقر (ع): 63 حدیث
    6- امام صادق (ع): 124 حدیث
    7- امام موسی کاظم (ع): 6 حدیث
    8- امام رضا (ع): 19 حدیث
    9- امام جواد (ع): 6 حدیث
    10- امام هادی (ع): 6 حدیث
    11- امام حسن عسکری (ع): 22 حدیث (1)
    درباره ی روایات منقول از پیامبر (ص)، در بخش روایات اهل سنت توضیح خواهیم داد.
    برای نمونه به بعضی از احادیث اشاره می کنیم:
    حضرت علی (ع) می فرماید: پیامبر اسلام فرمود: عمر جهان به پایان نمی رسد مگر آنکه مردی از نسل حسین امور امت مرا در دست می گیرد و دنیا را پر از عدل می کند، همچانکه پر از ظلم شده است. (2)
    امام حسین (ع) می فرماید: اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را آنقدر طولانی می کند تا آنکه مردی از نسل من قیام کند و دنیا را بر از عدل و داد کند، چنانکه از ظلم و ستم پر شده است. از رسول خدا شنیدم چنین می فرمود. (3)
    امام باقر (ع) می فرماید: پس از حسین بن علی (ع) نه امام است که نهمین آنها قائم آنان است. (4)
    امام جواد (ع) به عبدالعظیم حسنی (س) فرمود:
    قائم ما همان مهدی منتظر است که در زمان غیبت باید در انتظارش بود و در زمان ظهور باید اطاعتش نمود. او سومین فرزندان من خواهد بود. سوگند به خدایی که محمد (ص) را به پیامبری برگزید و امامت را ویژه ی خاندان ما قرار داد، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خدا آن روز را آنقدر طولانی می کند تا مهدی ظاهر شود و زمین را از عدل و داد پر کند چنانکه از ظلم و ستم پر شده است. خداوند کار او را یک شبه اصلاح می ند، چنانکه کار موسی کلیم الله را در یک شب اصلاح فرمود، او رفت تا برای همسرش آتش بیاورد اما با منصب نبوت و رسالت برگشت. امام سپس فرمود: بهترین اعمال شیعیان ما، انتظار ظهور و قیام اوست. (5)
    کتاب هایی که پیش از تولد مهدی (عج) درباره ی او تالیف شدند
    موضوع غیبت و قیام حضرت مهدی (عج) در اسلام به قدری قطعی و مسلم بوده که کتاب های متعددی درباره ی آن تالیف شده که تاریخ نگارش بعضی از آنها سال ها پیش از تولد او بوده است. مثلا حسن بن محبوب زراد (متوفی 224) یکی از محدثان و مصنفان موثق شیعه کتاب المشیخه را یک صد سال قبل از غیب کبری نوشته و اخبار و پیشگویی ها ائمه در مورد غیبت امام مهدی را در آن نقل کرده است. (6) مرحوم طبرسی می نویسد: محدثان شیعه در زمان امام باقر و امام صادق اخبار غیبت را در تالیفات خویش آورده اند. (7) همچنین برخی از اصحاب ائمه درباره ی آن حضرت و قیام او کتاب ها نوشته اند، مانند: ابراهیم بن صالح انماطی (از یاران امام باقر) (8)، حسن بن محمد بن سماعه (از اصحاب امام موسی کاظم) (9)، محمد بن حسن بن جمهور (از یاران امام رضا) (10)، علی بن مهزیار (از یاران امام جواد) (11)، و فضل بن شاذان بن نیشابوری (از شاگردان امام رضا، امام جواد و امام هادی) (12) (13)
    مهدی در منابع اهل سنت
    چنانکه قبلا اشاره کردم، مهدویت و اعتقاد به وجود مهدی و ظهور او، اختصاص به مذهب تشیع ندارد، بلکه محدثان بزرگ اهل سنت نیز احادیث مربوط به آن حضرت را از طریق گروه بسیاری از صحابه و تابعین در کتاب های خویش نقل کرده اند، به طوری که گذشته از کتب شیعه، کتب و آثار دیگر مذاهب اسلامی (حنفی، شافعی، مالکی، و حنبلی) نیز از روایات نبوی که درباره ی مهدی و ظهور او رسیده، سرشار است.
    بر اساس پژوهش برخی از محققان، محدثان اهل سنت احادیث مربوط به حضرت مهدی را از 33 نفر از صحابه پیامبر در کتب خود نقل کرده اند (14)، 106 نفر از مشاهیر علمای بزرگ اهل سنت، اخبار ظهور امام غایب را در کتاب های خود آورده اند (15)، و 32 نفر از آنان مستقلا در این باره کتاب یا کتاب هایی نوشته اند. (16)
    مسند احمل حنبل (متوفای 241 هـ.ق)، و صحیح بخاری (متوفای 256 هـ.ق) از جمله کتب مشهور اهل سنت است که قبل از تولد امام قائم (عج) نوشته شده و احادیث مربوط به آن حضرت در آنها نقل شده است. (17)
    از جمله احادیثی که احمد حنبل نقل کرده این حدیث است: پیامبر فرمود: اگر از عمر جهان جز یک روز باقی نماند، خداوند حتما در آن روز شخصی از ما را بر می انگیزد و او جهان را پر از عدل و داد می کند، همچنانکه پر از ظلم شده باشد. (18)
    احادیث نبوی پیروان حضرت مهدی و صفات و علایم او در کتاب ها و منابع قدیم اهل سنت به قدری زیاد است که دانشمندان علم حدیث و حافظان بزرگ سنی، احادیث مربوط به مهدی را متواتر دانسته اند. بر اساس یک بررسی اجمالی، تعداد 17 نفر از دانشمندان بزرگ اهل سنت، به متواتر بودن احادیث نبوی در کتاب های خود تصریح کرده اند. (19) علامه شوکاتی در خصوص اثبات تواتر این روایات کتابی به نام التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظر و الدجال و المسیح تالیف کرده است. (20)
    او در کتاب یاد شده، پس از نقل احادیث مربوط به حضرت مهدی می گوید: همه احادیثی که آوردیم، به حد تواتر می رسد، چنانکه بر مطلعان پوشیده نیست. بنا بر این با توجه به همه احادیثی که نقل کردیم، مسلم شد که احادیث منقول درباره ی مهدی منتظرف متواتر است.. آنچه گفته شد برای کسانی که ذره ای ایمان و اندکی انصاف دارند، کافی به نظر می رسد. (21)
    مهدی در قرآن
    قرآن در زمینه ظهور و قیام حضرت مهدی – مانند بسیاری از زمینه های دیگر – بدون اینکه وارد جزئیات شود، به صورت کلی و اصولی بحث کرده است؛ یعنی از تشکیل حکومت عدل جهانی، و پیروزی کامل و نهایی صالحان در روی زمین سخن گفته است. ما از مجموع آیات قرآنی چند نمونه را که صراحت بیشتری دارند نقل می کنیم:
    1- وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون‏ (22)
    و نوشته ایم در زبور و تورات که زمین را ارث خواهند برد بندگان نیکوکار من
    در توضیح معنای این آیه یادآوری می کنیم که ذکر در اسل به معنای هر چیزی است که مایه تذکر و یادآوری باشد، در آیه یاد شده ذکر به کتاب آسمانی حضرت موسی (ع) یعنی تورات تفسیر گردیده است به قرینه این که قبل از زبور معرفی شده است.
    طبق تفسیر دیگری، ذکر اشاره به قرآن مجید است زیرا که در خود آیات قرآن این عنوان به قرآن گفته شده است، مثلا در سوره تکویر آیه 27. بنا بر این کلمه من بعد به معنای علاوه بر بوده و معنای آیه چنین خواهد بود: ما نوشته ایم در زبور علاوه بر قرآن که زمین را ارث خواهند برد بندگان نیکوکار من.
    جالب توجه این است که عین ان موضوع در کتاب مزامیر داود، که امروز جزء کتب و اسفار عهد قدیم است و مجموعه ای است از مناجات ها، نیایش ها، و اندرزهای حضرت داود (ع)، به تعابیر گوناگون به چشم می خورد. از جمله در مزمور 37 می خوانیم:
    ... شریران منقطع خواهند شد، اما متوکلان به خدا وارث زمین خواهند شد، و حال اندک است که شریز نیست می شود که چند مکانش را استفسار نمایی نا پیدا خواهد بود اما متواضعان وارث زمین شده از کثرت سلامتی متلذذ خواهند شد.
    همچنین در همان مزمور چنین می خوانیم:
    متبرکان وارث زمین خواهند شد، اما ملعونان منقطع خواهند شد.
    2- وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی‏ لا یُشْرِكُونَ بی‏ شَیْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون‏ (23)
    وعده داد خداوند به کسانی که ایمان آوردند از شما، و کارهای نیک انجام دادند، که جانشین خود بدارد بر روی زمین آنها را، همان گونه که جانشینی بخشید به پیشینیان، و گسترده خواهد کرد آیینی که پسندید برای شما، و دگرگون خواهد کرد زانپس ترس را که مرا پرستش کنند و انباز نگیرند با من چیزی را.
    مرحوم طبرسی در تفسیر این آیه می گوید:
    از خاندان پیامبر روایت شده است که این آیه در باره ی مهدی آل محمد نازل شده است. عیاشی، از حضرت علی بن الحسین (ع) روایت کرده است که این آیه را خواند و فرمود: به خدا سوگند آنان شیعیان ما خاندان پیامبر هستند. خداوند این کار را در حق آنان به دست مردی از ما به انجام می رساند و او مهدی این امت است. او همان کسی است که پیامبر در مورد او فرمود:
    اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را آنقدر طولانی می گرداند تا مردی از خاندان من حاکم جهان گردد. او همنام من است، او زمین را از عدل و داد پر می سازد همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد.
    طبرسی می افزاید: این معنا در تفسیر آیه مزبور از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نیز روایت شده است. (24)
    غیبت صغری و غیبت کبری
    چنانکه می دانیم، غیبت امام مهدی به دو دوره تقسیم می شود، غیبت صغری و غیبت کبری. غیبت صغری از سال 260 هجری (سال شهادت امام یازدهم) شروع شد و تا سال 329 هجری (سال درگذشت آخرین سفیر خاص امام) ادامه داشت، یعنی حدود 70 سال. در دوران غیبت صغری، ارتباط شیعیان با امام به کلی قطع نبود و آنان به گونه ای خاص و محدود با امام ارتباط داشتند. در طول این مدت، افراد مشخصی که با عنوان سفراء امام شناخته می شدند با حضرت در تماس بودند و شیعیان می توانستند به وسیله ی آنان مسائل و مشکلات خویش را به عرض امام برسانند و توسط آنان پاسخ دریافت کنند و حتی گاه به دیدار امام بروند.
    این دوره را می توان دوره آماده سازی شیعیان برای غیبت کبری دانست که طی آن، ارتباط شیعیان با امام، حتی در همین حد نیز قطع شد و مسلمانان موظف شدند در امور خود به نایبان عام آن حضرت یعنی فقهای واجد شرایط و آشنایان به احکام اسلام، رجوع کنند.
    اگر غیبت کبری یکباره و ناگهان رخ می داد، ممکن بود موجب انحراف افکار شود و ذهن ها آماده ی پذیرش آن نباشد. اما صرف نظر از زمینه سازی های مدبرانه ی امامان پیشین، در طول غیبت صغری، به تدریج ذهن ها آماده شد و بعد، مرحله ی غیبت کبری آغاز گردید. همچنین امکان ارتباط نایبان خاص با امام در دوران غیبت صغری، و نیز شرفیابی بعضی از شیعیان به محضر امام در این دوره، مسئله ولادت و حیات آن حضرت را بیشتر تثبیت کرد.
    غیبت دو گانه ی امام دوازدهم سال ها پیش از تولد او توسط امامان قبلی، پیشگویی شده و از همان زمان توسط راویان و محدثان، حفظ و نقل و در کتاب های حدیث ضبط شده است که به عنوان نمونه به نقل چند حدیث در این زمینه اکتفا می کنیم:
    امام علی (ع) فرمود:
    غایب ما، دو غیبت خواهد داشت که یکی طولانی تر از دیگری خواهد بود. در دوران غیبت او، تنها کسانی در اعتقاد به امامتش پایدار می مانند که دارای یقینی استوار و معرفتی کامل باشند. (25)
    امام باقر (ع) فرمود:
    قائم دو غیبت خواهد داشت که در یکی از آن دو، خواهند گفت او مرده است.. (26)
    امام صادق (ع) فرمود:
    امام قائم دو غیبت خواهد داشت، یکی کوتاه مدت و دیگری دراز مدت.. (27)
    سیر تاریخ صحت این پیشگویی ها را تایید کرد و همچنان که پیشوایان قبلی فرموده بودند، غیبت های دو گانه امام عینیت یافت.
    منابع و مآخذ:
    1- امینی، ابراهیم؛ دادگستر جهان، چاپ چهارم، ص 74-82. این آمار از روی احادیث منقول در کتاب "منتخب الاثر" تهیه شده است و اگر تتبع بیشتری صورت گیرد، طبعا تعداد احادیث بیش از این خواهد بود.
    2- محمد بن جریر بن رستم طبری، دلائل الامامه، ص 240
    3- صدوق، کمال الدین، ج 1، ص 318
    4- اصول کافی، کتاب الحجته، باب ما جاء فی الاثنی عشر و النص علیهم، حدیث شماره 1395
    5- صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 377؛ بحارالانوار، ج 51، ص 156
    6- طبرسی، اعلام الوری، ص 443-444
    7- همو، همان، ص 443
    8- شیخ طوسی، فهرست، ص 14؛ نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه، ص 11
    9- شیخ طوسی، همان کتاب، ص 98؛ نجاشی، همان کتاب، ص 29
    10- شیخ طوسی، همان کتاب، ص 284
    11- نجاشی، همان کتاب، ص 178
    12- نجاشی، همان کتاب، ص 17؛ آیت ا.. صافی، منتخب الاثر، ص 466 و 467
    13- البته ابراهیم انماطی و حسن بن محمد سماعه، واقفی بودند و هدفشان از نوشتن چنین کتابی، اثبات دیدگاه های خودشان بوده است، اما در هر حال این موضوع نشان می دهد که غیبت یک موضوع مسلم بوده است که ائمه پیش از تولد حضرت مهدی در مورد آن به شیعیان گفته بودند.
    14- صافی، لطف الله، نوید امن و امان، ص 91-92
    15- صافی، همان کتاب، ص 92-95
    16- صافی، همان کتاب، ص 95-99
    17- ر.ک: صحیح بخاری، باب نزول عیسی بن مریم؛ و مسند احمد حنبل، ج 1، ص 84،99، 448 و ج 3، ص 27، 37، و سنن ابن ماجه، کاب الفتن، باب خروج المهدی، حدیث 4082 و 4088
    18- مسند احمد حنبل، ج 1، ص 99
    19- صافی، همان کتاب، ص 90-91
    20- صافی، همان کتاب، ص 91
    21- نقل از غایه المامول فی شرح التاج الجامع الاصول، تالیف شیخ منصور علی ناصف
    22- سوره انبیاء، آیه 106
    23- سوره نور، آیه 55
    24- طبرسی، مجمع البیان، ج 7، ص 152
    25- شیخ سلیمان قندوزی، ینابیع الموده، ج 3، باب 71، ص 82
    26- نعمانی، الغیبة، ص 173
    27- نعمانی، همان کتاب، ص 170، و نیر ر.ک: منتخب الاثر، فصل 2، باب 26، ص 251-253

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •