نجات پيرزن 92 ساله بمي از زير آوار، به وسيله «جک» - سگ تجسس ايراني-خبر شگفت انگيزي بود که در دلتنگي هاي غروب ديماه 82، براي لحظه اي هر چند کوتاه لبخند را برلبان همه آنهايي که زل زده بودند بر صفحه تلويزيون تا خبري جديد از بم بشنوند نشاند و شايد اولين بار از همين جا بود که نام سگهاي تجسس بر سر زبانها افتاد.
«جک» سگي که اين پيرزن را نجات داد،يکي از معدود سگهاي شگفت انگيزي بود که در مرکزي کوچک در کمالشهر کرج نگهداري مي شد و مي توانست با بو کشيدن بفهمد در کجا يک انسان هنوز زندگي را نفس مي کشد.
اين سگها در حادثه بم توانستند با يافتن 67 انسان زنده به طور مستقيم و 330 نفر به طور غير مستقيم رکورد جهاني سگهاي زنده ياب را بشکنند و از همين جا بود که مردم و بسياري از مسوولان ،تصويري هر چند گنگ و مبهم از اين سگها پيدا کردند و اين گزارشي است کوتاه از بزرگ ترين مرکز تربيت سگهاي تجسس خاورميانه.

نقطه صفر سگها
سگ ،سگ ،سگ ،اينجا همه چيز سگي است ؛ البته نه به آن معنا که در ذهن من و شماست ،بلکه اينجا جايي است براي تربيت سگهاي جستجويي که قرار است زندگي را بو بکشند.
کمالشهر کرج ،بعد از پمپ بنزين ،اولين فرعي خاکي را که بپيچيد، سمت راست ،مي رسيد به مرکز نگهداري سگهاي تجسس و اينجا نخستين مرکزي است که براي نگهداري سگهاي تجسس ايراني اختصاص يافته است.
نقطه صفر مرکز برمي گردد به سال 78و تلاش بي وقفه براي تاسيس مرکزي براي پرورش سگهاي امداد و نجات ،کاري که تا آن زمان نه تنها در ايران بلکه در سراسر خاورميانه با اين همه زلزله ،سيل و طوفان که مثل نقل و نبات بر اين منطقه از کره زمين نازل مي شود، کسي به فکرش نرسيده بود يا اين که اصلا به آن اهميت نداده بودند.
پيش از هر چيز، يک مساله مطرح بود و آن هم برخي مشکلات شرعي در زمينه پرورش سگها بود که خيلي زود با رايزني هاي صورت گرفته و با توجه به اهميت نقش سگها در عمليات امدادي ،موافقت هاي لازم اتخاذ شد و داستان احداث بزرگ ترين مجتمع تربيت سگهاي امداد و نجات خاورميانه کليد زده شد.
براي شروع کار، 2 مربي سوئيسي با دو سگشان ، کوله پشتي هايشان را بستند و براي يک دوره آموزشي يکماهه آمدند ايران ،تا نخستين دوره آموزش جستجو و تربيت سگهاي تجسس پايه گذاري شود.چند ماه بعد خانم دکتر رهيده ، همسر دکتر حبيبي (معاون اول سابق رئيس جمهوري) چند قلاده سگ به مرکز اهدا کرد و به اين ترتيب از سال 80 کارها شکل جدي تري به خود گرفت و تعداد مربياني که بايد آموزش مي ديدند بيشتر شد،اما متاسفانه سوئيسي ها شرط سنگيني گذاشتند و آن اين که سگها بايد تمام روز همراه مربيانشان و در خانه آنها باشند و وقتي اين موضوع به دليل مسائل شرعي مورد قبول واقع نشد،آنها هم بعد از تمام شدن مدت قراردادشان سگرمه هايشان را در هم کشيدند و با هواپيماي بعدي برگشتند به سرزمين سرد و يخي خودشان.
با برگشتن سوئيسي ها،چون نمي شد کار را تعطيل کرد، مرکز دست به دامان مربيان آموزش سگهاي نيروي هوايي شد. اين مربيان سگها را براي نگهباني ،رديابي مهمات ويا يافتن هواپيماهاي سقوط کرده تربيت مي کردند و البته فاز کاري آنها با فاز کاري سگهاي تجسس امدادکه قرار بود آدم و آن هم از نوع نفس کشش را پيدا کنند خيلي فرق داشت ،اما به هر حال آنها توانستند برخي آموزش هاي اوليه را بدهند.




شرکت در چندين کنگره جهاني در خارج از کشور به مسوولان هلال احمر ياد داد که بايد بيشتر دنبال کار بود،به اين ترتيب ،طرحي براي سازمان صليب سرخ آلمان ارسال شد،آلمان ها اول کمي شگفت زده شدند و بعد از شگفت زدگي به فکرشان رسيد اين ايراني ها عجب مخ هايي هستند که با اين همه مشکل که در زمينه نگهداري سگ در اين کشور وجود دارد، باز هم پاي کار هستند و مي خواهند چنين مرکزي که در خاورميانه همتا ندارد، تاسيس کنند؛ البته شايد هم فکر کردند اين يک شوخي خنده دار است.
با اين حال آلمان ها وقتي اصرار ايراني ها را ديدند، بعد از کمي اين پا و آن پا کردن گفتند: حالا که خود ايراني ها مايلند و امکانات هم دارند چه بهتر که به آنها کمک شود و اين همان نقطه پرش طلايي براي مرکز بود.چون چنين مرکزي در خاورميانه وجود نداشت ، آلمان ها حاضر به سرمايه گذاري در زمينه اعزام مربي و خريد برخي از تجهيزات شدند و مدتي بعد «مايکل کي ال او» ،معاون گروه تجسس هامبورگ چمدانش را بست و آمد ايران ،کي ال او، در همان ابتداي کار به اولين مشکل تاريخي در اين زمينه برخورد، مشکلي که سوئيسي ها قبلا با آن مواجه شده بودند، زندگي سگها با مربيانشان در يک خانه در ايران امکانپذير نيست.
اما او خيلي زود متوجه قضايا شد و با همان هوش و ذکاوت خاص آلمانها از تجربه سوئيسي ها سرمشق گرفت و با شرايط ايراني ها کنار آمد و قبول کرد که سگها به صورت جدا از مربيانشان در يک مرکز خاص زندگي کنند و فقط در طول روز در مرکز با مربيان خودشان فعاليت کنند، ولي با اين شرط که محل زندگي مربيان در خانه هايي در نزديکي سگها باشد.
اين طور بود که با آمدن اين مربي آلماني کار تربيت سگهاي نجات سروسامان گرفت و به نقطه اي که حالا آنجا ايستاده است ، رسيد.
بيش از 50 سگ و نزديک به 30 مربي حرفه اي که چند تا از اين مربيان در کشور آلمان اردوهاي سختي را پشت سر گذاشته اند.
حالا پس از رونق مرکز،صليب سرخ جهاني و هلال احمر ايران دارند تلاش مي کنند. مرکز نگهداري سگهاي کمالشهر به صورت مرکزي بزرگ در منطقه خاورميانه در بيايد و مربيان آن با آشنايي به زبان انگليسي براي کمک به آسيب ديدگان حوادث کشورهاي همسايه نيز مورد استفاده قرار گيرند.

کلاس درسي براي سگها
سگهاي تجسس ، اعم از سگهاي پليس ،امداد و نجات و...، به طور کلي دو نوع آموزش مي بينند؛ آموزش هاي عمومي و آموزش هاي تخصصي.
درمرحله آموزش هاي عمومي يک سگ باهوش جستجو ياد مي گيرد به دستورات صاحب خودش عمل کند؛ دستوراتي مثل « بنشين»، «بيا»، «ساکت» و هزار و يک جور دستوري که صاحبش آنها را از او مي خواهد.
البته بسياري از سگهاي خانگي هم ممکن است برخي از اين کارها را بلد باشند. اما در مرحله تخصصي سگهاي جستجو با توجه به هدف تربيتشان آموزش هايي را مي بينند تا بتوانند کارهاي جستجو را انجام دهند.
برخي از آنها مثلا سگهاي پليس مبارزه با مواد مخدر براي يافتن مواد مخدر تربيت مي شوند، برخي ديگر براي يافتن هواپيماهاي سقوط کرده (سگهاي نيروي هوايي) و برخي براي نجات افراد زنده در ميان آوار( سگهاي جستجوي امداد و نجات) و برخي هم براي يافتن کوهنوردان گير افتاده در بهمن و کولاک کوهستان (سگهاي امداد کوهستان) و به اين ترتيب نوع آموزش هايي که به آنها داده مي شود متفاوت است.




بنابراين سگها به صورتهاي مختلف آموزش هاي خاص خود را مي بينند و به بوهاي خاصي حساس مي شوند که براي سگهاي تجسس امداد بوي انسان زنده است.
علي جيروند، مسوول اداره سگهاي تجسس درباره شيوه آموزش سگهاي تجسس امداد مي گويد: آموزش سگها به روش شرطي سازي صورت مي گيرد که روش بسيارپيچيده اي است ؛ اما به زبان ساده مي شود گفت ، آموزش سگها به اين نحو است که مربي در نخستين جلسات آموزش در فاصله چند متري سگها مي نشيند و با صدا زدن و تکان دادن اسباب بازي مورد علاقه حيوان ، او را به پارس کردن تحريک مي کند، پس از آن که سگ اين کار را درست انجام داد، مربي به او اسباب بازي و يا بيسکويت مورد علاقه اش را مي دهد، سگ علاوه بر آن که جايزه مي گيرد، فکر مي کند، مربي دارد با او بازي مي کند و بنابراين به پيدا کردن مربي علاقه مند مي شود.
بتدريج فاصله مربي و سگ بيشتر و بيشتر مي شود و کم کم مربي جايي قرار مي گيرد که سگ نمي تواند او را ببيند و تنها بوي او را احساس مي کند، مربي با صدا زدن ، سگ را تشويق مي کند تا او را پيدا کرده و پارس کند و جايزه خود را بگيرد.
کم کم مربي فرد ديگري را به جاي خود قرار مي دهد و سگ براي يافتن او تلاش مي کند،با يافتن او باز هم حيوان جايزه مي گيرد و به اين ترتيب او کاملا شرطي مي شود و از آنجا که او فکر مي کند اين يک بازي مثل قايم باشک است و بعد از هر بار پيدا کردن کسي که مخفي شده جايزه مي گيرد،باعلاقه اين کار را انجام مي دهد.
هنگام عمليات واقعي مثلا زمان زلزله نيز سگ تصور مي کند کسي براي بازي با او در زير آوار مخفي شده و با يافتن او و پارس کردن جايزه مي گيرد. علاوه بر اين تمرينات عمومي و تخصصي سگها تمرينات خاص و مورد نيازي مثلا سوار شدن به بالگرد را هم مي بينند.
جيروند، مدير اداره سگهاي تجسس مي گويد تمرين با بالگرد يکي از تمريناتي است که بتازگي مطرح شده است. علتش هم آن بود که در يک عمليات که با استفاده از بالگرد انجام مي شد، يکي از سگها به حدي از بالگرد ترسيده که از ترس به صورت مربي خود چنگ مي زد و يا به سمت ملخ هواپيما حمله ور مي شد، در حالي که آنها پس از مدتي آموزش با بالگرد حالا کاملا به اين وسيله عادت کرده اند.آموزش سگها از حدود 2ماهگي شروع مي شود و بسته به هوش سگ تا 18ماهگي و حتي تا 2سالگي ادامه مي يابد.

يک کنکور براي سگها
سگهاي جستجو سگهاي معمولي نيستند، آنها آزمايش ها و امتحانات سختي را بايد پشت سر بگذارند تا بتوانند براي اين کار استخدام شوند.
يوسف انصاري ، يکي از مربيان سگهاي امداد که دوره فشرده اي را نيز در اين زمينه در آلمان ديده است ، در اين باره مي گويد: براي انتخاب يک سگ جستجو او بايد بتواند تستهاي مختلفي را که شامل تستهاي هوش و قدرت است ، بخوبي پشت سر بگذارد، اين تستها در برخي از موارد تا 117تست را شامل مي شود که يک توله سگ بايد با موفقيت از حداقل 110تاي آنها بگذرد.
به گفته اين مربي جوان ، به عنوان نمونه يکي از تستها اين است که وقتي سگ ، صدايي را مي شنود، چه عکس العملي از خود نشان مي دهد، آيا حيوان تنها گوشش را تيز مي کند، به دنبال صدا مي آيد و پارس مي کند و يا فرار مي کند،هر کدام از اينها يک شاخص براي انتخاب شدن يا انتخاب نشدن يک سگ جستجو و نجات است و يا مثلا اين که توله سگ به سوت ممتد به چه صورت عکس العمل نشان مي دهد، بعضي از سگها اصلا هيچ توجهي به اين صدا ندارند، بعضي ها فقط سرشان را تکان مي دهند؛ اما برخي با دقت خاصي گوش مي دهند که اين نشان مي دهد که چقدر يک سگ باهوش است و به درد کار جستجو و نجات مي خورد.

يک تعامل دو طرفه
جستجو و يافتن افراد زنده در زير آوار، سيل و هزاران بلاي طبيعي و مصنوعي ديگر يک همکاري دو طرفه بين سگ و مربي اوست ، يک سگ جستجو و نجات و مربي اش آنقدر به يکديگر نزديک مي شوند که بخوبي مي توانند حتي احساسات يکديگر را درک کنند و با زبان احساس و با علايم قراردادي خاصي منظورشان را به همديگر تفهيم کنند.
دکتر پرند، مدير دفتر امداد ونجات هلال احمر در اين باره مي گويد: مهمترين اصل موفقيت در به کارگيري سگهاي جستجو در عمليات مختلف ايجاد همکاري بين حيوان و مربي اوست ، زماني کار نتيجه مي دهد که مربي بتواند بخوبي زبان حيوان را بفهمد؛ يعني او بتواند با درک علايمي که سگ از خود نشان مي دهد و مشخصه هايي که حيوان در هر لحظه دارد، بفهمد منظور حيوان از هر حرکت چيست و گرنه به اين صورت نيست که يک سگ امداد به هر کسي داده شود و او بتواند عمليات جستجو و نجات را انجام دهد.

سگهاي خوب امداد
آموزش سگها نژاد آنها را هم تعيين مي کند،علي جيروند در اين باره مي گويد:«مثلا سگهاي پليس ، فرانسوي هستند؛ اما در مورد سگهاي جستجوي امداد سگها بيشتر از نژاد ژرمن شپرد(German sheperd) و شيانلو انتخاب مي شوند،سگهاي اين 2 نژاد از قدرت بدني و هوش بالا که مستلزم عمليات جستجوست برخوردارند.
البته مربيان آلماني احتمال مي دهند که در ايران بتوانند از سگهاي نژاد بختياري هم بعد از انجام تحقيقات ،استفاده کنند.
سگهاي جستجو به طور کلي سگهاي نر هستند؛ چرا که سگها ي ماده به دليل شرايط فيزيکي و نيز حالت فحلي که 2نوبت در سال براي آنها ايجاد مي شود،علاوه بر آن که باعث مي شوند تا سگهاي نر حواسشان به آنها متوجه شود و به اين ترتيب بر آموزش سگهاي نر تاثير منفي مي گذارند،در زمان حاملگي و نيز شيردادن توله ها نيز کارآيي ندارند و تنها در مواقع اندکي از سال مي شود از آنها استفاده کرد،بنابراين در مرکز نگهداري سگهاي امداد فقط چند سگ ماده براي توله گيري نگهداري مي شوند.

سگهاي اشرافي
هزينه نگهداري سگهاي نجات خيلي زياد است به آنها فقط غذاي پخته و يا کنسرو داده مي شود،به سگها به هيچ وجه نبايد غذاي خام داده شود،در مرکز نگهداري سگهاي تجسس ايران سگها فقط با کنسرو مخصوص تغذيه مي شوند ،چرا که در زمان تجسس نمي شود به آنها غذاي پخته داد.
دادن غذاي خام هم باعث مي شود تا شرايط تغذيه اي سگها به هم بخورد و سگها نتوانند بخوبي کار خود را انجام دهند؛ اما کنسرو را مي شود در همه جا به آنها رساند.
هزينه روزانه يک سگ بالغ بر 10هزار تومان مي شود و اين البته بجز هزينه هاي بهداشتي ،نگهداري و لباسهاي مربيان است که به دليل شوخي ها و ابراز محبتهاي گاه و بيگاه سگها بسرعت پاره مي شود، علاوه بر آن سگها هزينه هايي جانبي مثل خريد بيسکويت يا اسباب بازي مخصوص نيز دارند، که به گفته يکي از مربيان تنها قيمت يک اسباب بازي معمولي آنها بين 6 تا 11 يوروست.

سگهاي مشهور ايراني رکورد شکستند
کروني ،جک و پيتر مشهورترين سگهاي امداد ايراني هستند، جک سگ جواني است که در جريان زلزله بم مکان پيرزني را پس از گذشت 8 روز شناسايي کرد. کروني برادر جک ، بزرگ ترين سگ مجموعه امداد است.
او توانسته است کودک شيرخواره اي را پس از گذشت 5روز از وقوع زلزله پيدا کند ،اين سگ با شناسايي مکان 13زنده در زلز له بم ، يکي از رکورددارهاي جهان است.

رکورد سگهاي ايراني
گروه سگهاي جستجوي امدادايران در حادثه بم يک رکورد جهاني در زنده يابي به دست آوردند ،در اين زلزله در حالي که 25 کشور جهان بين 4 تا 10 سگ جستجو را به ايران آورده بودند فقط توانستند يک نفر را زنده پيدا کنند البته اين موضوع تا حدود خيلي زيادي به تفاوت وضعيت جوي بين ايران و کشورهايي که سگها از آن آورده شده بودند برمي گشت؛ اما گروه ايراني 67 انسان زنده را به طور مستقيم (يعني نجات آنها نيز از سوي مربيان ايراني بوده است) پيدا کردند،و اين بغير از 330 نفري بود که جاي آنها توسط سگها نشانه گذاري شد و گروههاي امداد بعدي آنها را نجات دادند.



اگر چه سگها حتي بيش از 12سال هم عمر مي کنند؛ اما عمر مفيد سگهاي تجسس بين 2تا 4سال است و آموزش آنها از 2ماهگي آغاز شده است و تا 18ماهگي و يا بيشتر بسته به هوش آنها ادامه دارد.

وقتي سگها فيلم بازي کنند
يک فيلمساز زن آلماني در حال ساختن يک فيلم مستند از فعاليت مرکز نگهداري سگهاي امداد و نجات در ايران است.
قرار است او از فعاليت هاي مرکز در ايران و نيز دوره هاي آموزشي مربيان ايراني در آلمان براي يک شبکه آلماني فيلم بسازد.
اين فيلم قرار است در برخي از شبکه هاي تلويزيوني آلماني به عنوان موفقيت ايران در زمينه پرورش سگهاي زنده ياب نمايش داده شود.