صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21

موضوع: موضوعات جالب و خواندني در مورد متا فيزيك و ماوراء

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    Eh موضوعات جالب و خواندني در مورد متا فيزيك و ماوراء

    محلی که ارواح به کشتی‌ها حمله می‌کنند!!




    كشتی كاملا متروكه بود. باز هم یك كشتی ارواح دیگر خود را به ساحل رسانده بود. آیا این كشتی آنقدر به...

    كشتی «كارول ای – دیرینگ» بدون خدمه و بی‌هیچ وسیله شخصی به جا مانده از خدمه مفقود شده و بدون هیچ یك از ابزار ثبت و كنترل كشتی، شناور بر روی آب پیدا شد. برخی این موضوع را از آن جهت اسرارآمیز می‌دانند كه همین اتفاق برای كشتی دیگری به نام «مری سلست» حدود پنجاه سال قبل از آن هم افتاد. در آن كشتی هم به نظر می‌رسید كسی قبل از این اتفاق عجیب درحال چیدن میز غذا بوده است.

    كشتی كاملا متروكه بود. باز هم یك كشتی ارواح دیگر خود را به ساحل رسانده بود. آیا این كشتی آنقدر به مثلث برمودا نزدیك بود كه نیروهای اسرارآمیز آن منطقه خدمه را ناپدید كرده باشند؟ یا شاید روسیه به دلایلی كشتی‌های آمریكایی را به تسخیر خود درمی‌آورد؟ به واقع در آن روز كذایی چه اتفاقی برای كشتی كارول ای – دیرینگ و خدمه آن افتاد؟!

    یازده نفر خدمه كشتی رفته بودند. كشتی تبدیل به یك كشتی ارواح شده بود كه روی امواج سواحل كارولینای شمالی به این سو و آن سو می‌رفت. كارول ای – دیرینگ ذغال حمل می‌كرد. كاپیتان كشتی و پسرش «ویلیام و اس‌ای.حریت» در سال 1920 و قبل از ترك بندر نورفولك در ویرجینیا خدمه خود را استخدام كرده و به راه افتاده بودند. كمی پس از شروع سفر كاپیتان بیمار شد. كشتی در بندر «لوس» در «دراور» پهلو گرفت و كاپیتان و پسرش كه ناخدای دوم كشتی هم بود از آن پیاده شدند و كشتی را به خدمه كار كشته آن سپردند. كاركنان كشتی یك كاپیتان تازه به نام «ویلیس ورمل» كه مردی 66 ساله بود را انتخاب كردند و او هم «چارلز بی‌.مك للان» را دستیار خود كرد.

    ناپدید شدن 9 كشتی
    كارول ای دیرینگ در ماه سپتامبر به شهر ریودوژانیرو رفت و در كنار آن لنگر انداخت و بار خود را تخلیه كرد. «ورمل» در ریودوژانیرو به یكی از دوستانش گفته بود كه دستیارش قابل اعتماد نیست. روز دوم دسامبر 1920 كشتی به پورت‌لند رفت. وقتی كشتی در بندر «باربادوس» پهلو گرفت، مشكلی در آن به وجود آمد. مك للان به جرم مصرف مشروبات الكلی به زندان افتاد. هر چند ورمل او را آزاد كرد ولی مك للان او را تهدید و گفت؛ كه تلافی خواهد كرد. روز نهم ژانویه كشتی، بندر را ترك كرد تا به نور فولك بازگردد. روز 29 ژانویه مسئول فانوس دریایی كارولینای شمالی آن را در نزدیكی ساحل دید. او گفت صدایی از كشتی به گوش می‌رسید. مردی نوك عرشه ایستاده بود و حركاتش مثل كاركنان كشتی نبود. او موهایی سرخ رنگ داشت و می‌گفت لنگر كشتی گم شده است و آنها دارند با كمك باد به «كیپ فیر» می‌روند. سپس از مسئول فانوس دریایی خواست به شركت دیرینگ خبر بدهد. كشتی كارول ای دیرینگ مدتی در سواحل كم‌عمق «كیپ هاتراس» سرگردان بود. اثری از كاركنان، ابزار و وسایل راهیابی و كنترل كشتی، ساعت كشتی، دكل آن و وسایل شخصی خدمه در آن دیده نمی‌شد. كسی نتوانست كشتی را نجات دهد و كشتی به قعر آب‌های منطقه فرو رفت. بعدها معلوم شد بیش از نه كشتی دیگر در همان زمان گرفتار همان اتفاق عجیب شده‌اند. این كشتی‌ها با خدمه‌شان ناپدید شده بودند. مدتی بعد یك نامه درون بطری در بسته‌ای به ساحل رسید. در نامه نوشته شده بود یك نفر با قایق موتوری آمده و سوار كشتی شده است. آیا افرادی به كشتی حمله كرده و خدمه را دست بسته از آن خارج كرده‌اند؟ آیا هیچ‌كس موفق به فرار نشد؟ آیا این نامه معتبر است؟ پس چرا نویسنده نام خود را پای آن ننوشته و آن را امضا نكرده است.


    فـرضیات ارائـه شــده

    طی انجام بررسی‌هایی پیرامون علت ناپدید شدن خدمه این كشتی، فرضیات مختلفی برای آن ارائه شد كه مهم‌ترین آنها عبارتند از:

    دزدان دریایی: كاپیتان پاركر عضو هیات كشتی رانی ایالات متحده مطمئن بود كار دزدان دریایی است. او می‌گفت دزدان دریایی هنوز هم وجود دارند و حتما گروهی از آنان مسئول این ناپدید شدن‌ها هستند. ولی هیچ مدرك واقعی برای اثبات این فرضیه در دست نبود.

    حمله روس‌ها: پس از حمله ماموران اف‌بی‌‌آی به مقر حزب كارگر روسیه در شهر نیویورك، اوراقی كشف شد كه در آن از اعضای حزب خواسته شده بود كشتی‌های آمریكایی را تسخیر كرده و به روسیه برسانند. همین كشف باعث شد كه گروهی حادثه كشتی كارول ای – دیرینگ را مربوط به این موضوع بدانند ولی واقعیت آن است كه هنوز مدركی نیست كه اعضای این حزب به این دستور، عمل كرده باشند.

    قاچاقچیان: فرضیه دیگر آن است كه گروهی از قاچاقچیان موادمخدر كه در منطقه باهاماس فعالیت می‌كردند كشتی را ربوده‌اند تا از آن به عنوان وسیله حمل محموله خود استفاده كنند. این كشتی آنقدر بزرگ بود كه آنها می‌توانستند یك محموله یك میلیون دلاری را با آن منتقل كنند. این فرضیه قابل قبول به نظر می‌رسد ولی برای آن هم مدركی وجود ندارد.

    شورش: كشمكش‌های میان ورمل و خدمه‌اش و حرف و حدیث‌های مربوط به آن، باعث شده كه برخی این فرضیه را مطرح كنند كه كاركنان كشتی شورش كرده‌اند. مسئول فانوس دریایی مطمئن است كه مرد درون كشتی كاپیتان نبود. حتی او از افسران كشتی هم نبوده است. پس شاید نارضایتی از كاپیتان باعث بروز شورش میان كاركنان شده باشد كه این موضوع هم ثابت نشده است.

    مسائل ماوراءالطبیعه: شاید شایع‌ترین علت كه برای این اتفاق در آن دوران و دهه‌های پس از آن ذكر می‌شد همین موضوع بود. نویسندگان بی‌شماری این اتفاق را به مسائل ماوراءالطبیعه مربوط دانستند. كتاب‌های زیادی در این باره نوشته و فیلم‌های بسیاری پیرامون «اسرار دریاها» ساخته شدند.

    نتیجه‌گیری‌ها

    سرانجام، تحقیقات و بررسی‌های زیاد به پایان رسیدند و داستان كشتی «كارول ای دیرینگ» همچون داستان‌های دیگر به افسانه‌ها پیوست. تحقیقات، رسما از اواخر سال 1922 كنار گذاشته شد. هیچ توضیح قانع‌كننده‌ای برای ناپدید شدن خدمه كشتی «كارول ای دیرینگ» ارائه نشد.
    هر چند كه فرضیه شورش از تمام فرضیات قوی‌تر به نظر می‌رسد ولی در سال‌های بعد نیز هیچ اثری از بازماندگان یا آثار كشمكش در كشتی یافت نشد، آیا «كارول ای دیرینگ» هم یكی از قربانیان مثلث برمودا بود؟ به راستی چه رازی در میان امواج بلند اقیانوس شكل گرفت و «كارول ای دیرینگ» را تبدیل به یك كشتی ارواح كرد؟!



    ویرایش توسط !MAHSA! : 2014/03/24 در ساعت 00:28

  2. 2 کاربر از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده اند .


  3. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    24 رایج‌ترین کابوس‌های شبانه! (+تعابیر آنها)

    موضوعات جالب و خواندني در مورد متا فيزيك و ماوراء

    هر کسی خواب و رویا می‌بیند و گاهی هم اینها شبیه کابوس هستند چه پس از خواب به یاد بیاوریم و چه به یاد نیاوریم. محققین دریافته اند که ...

    هر کسی خواب و رویا می‌بیند و گاهی هم اینها شبیه کابوس هستند چه پس از خواب به یاد بیاوریم و چه به یاد نیاوریم. محققین دریافته اند که اکثر کابوسها و خوابهایی که افراد می‌بینند شبیه هم بوده و تعابیر مشترک دارند. در اینجا رایجترین خوابها و کابوسهای بین مردم را که از سوی موسسه جهانی تحقیقات خواب منتشر شده، مرور می‌کنیم.

    ۱ – خرابی اتومبیل و هر نوع وسیله نقلیه
    در این نوع از خواب دیدن، شما در کنار و یا در داخل یک نوع اتومبیل یا هر نوع وسیله نقلیه دیگری که از کنترل خارج شده و یا هر نوع مشکل دیگری برایش پیش آمده (در حین حرکت) هستید. برای مثال شاید ترمزها بریده باشند، کنترل فرمان از دستتان خارج شده باشد و یا اینکه رودرروی یک صخره بوده یا حتی با آن تصادف کرده اید. شما می‌توانید راننده و یا سرنشین یا در کنار اتومبیل باشید. این نوع خواب فقط برای افرادی که راننده هستند یا رانندگی یاد دارند اتفاق نمی‌افتد بلکه برای همه ممکن است اتفاق بیفتد.
    تعبیر : این نوع خواب معمولا نشان دهنده یک نوع احساس ضعف و ناتوانی در برابر مساله ای در زندگی بوده و یا اینکه شما به زودی تصادف خواهید کرد !

    ۲ – دستگاه های معیوب
    در کابوس دستگاههای معیوب، شما تلاش بر این دارید که با دستگاهی که خراب یا معیوب است کار کرده و کنترل آنرا بدست بگیرید و گاهی شاید این دستگاه یا وسیله کار کند ولی نتیجه مورد انتظار شما را ندهد. بیشتر حالتهای این نوع خواب، کار با تلفن است که شامل شماره گیری اشتباه، قطع شدن ارتباط تلفنی، ناتوانی در شماره گیری و همچنین مشکلات متعدد در زمینه کار با اینترنت و هرچیزی نظیر اینترنت است. همچنین ممکن است شما با یک دستگاه داغون و بهم ریخته روبرو شوید(عکس).
    تعبیر : شما احساس دوری از حقیقت و واقعیت را داشته و یا اینکه یک قسمت از بدن یا فکر شما آنطور که باید کار نمی‌کند همچنین در مواقعی که در مورد ارتباط برقرار کردن با دیگران دچار مشکل شویم، ممکن است دچار اینگونه خواب شویم.

    ۳ – گم شدن و در بند افتادن (زندانی شدن)
    گم شدن در خواب نمایانگر تضاد در تصمیم گیری در مورد پاسخ به یکی از فرایندهای زندگی روزمره است. در این نوع کابوس شما در تلاش برای پیدا کردن راهی در یک منطقه وسیع، باغ و بیابان، خیابانهای شهر، ساختمانهای بزرگ و هر چیز دیگری شبیه به اینهاست حالت دیگر این خواب هم گرفتار و گیر افتادن در زندان، تار عنکبوت، اسیر شدن در قبر و کلا عدم توانایی در حرکت و آزاد شدن است.
    تعبیر : این نوع کابوس نشانگر عدم توانایی در تصمیم گیری و انتخاب راه درست و بین دوراهی ماندن است.

    ۴ – به دنبال وسیله نقلیه عمومی‌دویدن
    در این نوع رویا شما در تقلا برای رسیدن یا سوار شدن به اتوبوس، قطار، هواپیما و … می‌باشید اما به آن نرسیده یا در یک لحظه ناپدید میشود. جدای از احساس ترس در این نوع خواب شما احساس نا امیدی و شکست خوردگی می‌کنید همچنین نوع دیگر این خواب این است که شما برای شرکت در یک برنامه مهم مثلا مسابقه ورزشی دیر رسیده و آنرا از دست داده اید که البته نوع اول رایج تر است.
    تعبیر : از دست دادن شانس یا موقعیتی خوب در زندگی، مثلا شغل خوب یا خانه مناسب و همچنین تقلا و تلاش برای گرفتن تصمیم مناسب برای ایجاد موقعیتی مناسب در زندگی از تعبیرهای این نوع خواب است.

    ۵ – رد شدن در امتحان
    این خواب معمولا برای کسانی که مدتی از مدرسه اخراج شده و یا ترک تحصیل نموده اند اتفاق می‌افتد. در این نوع خواب شما به حالات و شرایط مختلف از شرکت در یک امتحان منع شده و یا شانس قبول شدن در آنرا از دست می‌دهید. مثلا دیر به جلسه می‌رسید، توانایی پاسخ به سوالات را ندارید، مداد و قلم به همراه ندارید و … .
    تعبیر : این نوع رویا نشانگر آن است که شما احساس قرار گرفتن در حیطه آزمایش در زندگی واقعی خود را دارید. ولی آمادگی موفقیت در این آزمایش را نداشته و یا در حال انجام عملی اشتباه هستید.

    ۶ – مرگ و مریضی
    در این نوع کابوس شما خودتان یا یکی از افرادی که خیلی دوستش دارید را در حالت مریضی، جراحت و یا مرگ می‌بینید. این نوع رویا معمولا با خوابی آرام همراه است که بیشتر به خاطر مریضی و عدم سلامتی جسمی‌بوجود می‌آید. در حالتی که در زندگی واقعی مریض هستید اگر از لحاظ روحی نیز مریض بوده و یا ترس از مریضی داشته باشید نیر ممکن است از این نوع رویا ببینید. همچنین در این نوع خواب ممکن است کسی را درحال وصیت کردن ببینید.
    تعبیر :
    الف )مرگ : دراز شدن عمر، قطع رابطه با فرد دیده شده یا از دست دادن وی.
    ب ) مریضی : احتمال وجود خطر برای فرد دیده شده، آرزوی قطع رابطه با وی

    ۷ – تعقیب و گریز
    خواب دیدن اینکه عده ای یا شخصی به دنبال شماست می‌تواند تجربه ای بسیار خوفناک باشد. فرد تعقیب کننده معمولا یا موجودی وحشتناک است و یا انسانی ترسناک و همچنین حیوانات مختلف. جالب اینجاست که این نوع کابوس بیشترین آمار را در بین کابوسهای دیگر دارا می‌باشد.
    تعبیر : معنی این نوع کابوس این است که شما در زندگی واقعی از موضوعی ترسیده و یا احساس وحشت می‌کنید. همچنین این نوع خواب به واسطه یک موضوع مهیب و تاثیر گذار (منفی) که قبلا در زندگی برایتان پیش آمده دیده می‌شود.
    راه درمان : اینکه از خودتان بپرسید چه کسی یا چه چیزی در زندگی برای من ترسناک بوده و مانند یک غول بی شاخ و دم نمایانگر می‌شود؟ مثلا بعضی افراد پاس کردن چکهایشان مانند غولی بی شاخ و دم ایجاد وحشت برایشان می‌کند! یا بعضی دیگر قطع شدن ارتباط اینترنت به واسطه قطع شدن کابل ته دریا!

    ۸ – دندان !
    دندان در خواب دیدن از خوابهای بسیار رایج است که بعضی اوقات می‌بینید که دهان خود را باز کرده و دندانهایتان یکی یکی شروع به افتادن می‌کند. (البته این می‌تواند به دلیل مشکلات دندان بوده و یا هرچیزی که به دهان و دندان مربوط می‌باشد.) همچنین می‌بینید که یکی از دندانها دچار مشکل شده و لق است که کلاً این نوع خواب پریشان بوده و نیز خود پریشان کننده است ولی باز هم معنی و تعبیر دارد.
    تعبیر : رایجترین تعبیر ممکن این است که از اینکه فردی منزوی و غیر قابل نفوذ در مردم باشید می‌ترسید. تعبیری دیگر این است که احساس شرم و خجالت و عدم توانایی در ایجاد تعاملات اجتماعی بر شما غلبه کرده است.

    ۹ – عریان بودن
    در این نوع خواب شما می‌بینید که عریان یا نیمه عریان هستید و یا اینکه لباس نا مناسبی به تن دارید. (مثلا در محل کار پیژامه پوشیده‌اید) بیشتر شما باعث جلب نظر فرد یا افراد دیگر می‌شوید. این نوع خواب معمولا نتیجه خجالت و شرم و حیاست ولی معنی آزادی عمل در مورد مسائل مختلف را نیز می‌دهد.
    تعبیر : این رویا نتیجۀ احساس بی پناهی، آسیب پذیری و ترس از اینکه دیگران از آنچه که نباید در مورد شما بدانند ولی مطلع هستند (مانند مسائل بسیار شخصی و اسرار) سرچشمه میگیرد. نکته قابل توجه این است که این خواب بیشتر توسط افرادی که درگیر مسائل عروسی و ازدواج هستند دیده می‌شود.

    ۱۰ – سقوط کردن و افتادن
    احتمالاً همه ما تجربه سقوط و افتادن در خواب را داشته ایم و در بیشتر مواقع پس از سقوط و افتادن (از بلندی) مرده ایم. همچنین شاید در هوا معلق شده و بسیار وحشت کرده باشیم و یا اینکه در آب غرق شده باشیم.
    تعبیر : این رویا معمولا در مواقعی دیده می‌شود که ما احساس خطر و ناامنی در زندگی کرده و یا ترس از عدم وجود پشتیبانی دیگران وجود ما را فرا گرفته. شاید هم بر روی موضوعی بسیار تمرکز کرده و پس از فکر بسیار خود را در برابر آن موضوع تسلیم کرده و منصرف از انجام آن شده ایم.
    راه درمان : اگر این نوع خواب ما را اذیت کرده و بیشتر اوقات با آن شب را به روز می‌رسانیم بهتر است موقعیت کنونی خود را ارزیابی کرده و مسئله ای را که اینقدر فکر ما را مشغول کرده را باز کرده و زوایای مختلف آنرا یک به یک حل نماییم.


    منبع:pourali.ne

  4. 2 کاربر از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده اند .


  5. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    24 كانالهاى اصلى انرژى سوشومنا، ایدا و پینگالا

    اين مسيرهاى رسانا به موازات ستون مهره (ايدا و پينگالا) و يا در ستون مهره

    (سوشومنا)، از لگن تا سر امتداد دارند و تمام چاكراهاى اصلى و بسيارى از
    چاكراهاى فرعى را مستقيماً، و همچنین تمام بخشهاى ديگر سيستم انرژى را
    به طور غيرمستقيم به هم وصل مى كنند. اين اتصال بخصوص براى چاكراى ريشه

    و چشم سوم اهميت دارد، زيرا انرژيها بر حسب نياز چاكراى چشم سوم ،
    مستقيماً از منطقه لگن به حركت درمى آ يد. بنابراين انسدادهاى اين گذرگاهها
    اثرهاى جدى بر همه قسمتهاى بدن-ذهن-روح دارد. اين نوع انسداد را همواره
    دركسانى كه مسئوليت چگونگى زندگيشان را به گردن ديگرى مي اندازند،
    ديده می شود. دليل آن مى تواند وابستگى بسيار زياد به يك معلم ،

    پير،سيستم پيشگویی(از جمله ستاره شناسى)

    يا ايدئولوژيى باشدكه به شخصى ديكته مى كند چگونه زندگى كند

    (به جاى اينكه خود او مسئوليت شخصى اش را براى زندگي برعهده بگيرد).
    وقتى رشد شخصى به درجه اى كافى رسيد، نيرويى كه كندالینی نامیده

    مى شود و شكل بسيار نيرومندى از انرژى قطبى حيات است كه در چاکرای

    ریشه در دنبالچه ذخيره شده، در اين سه كانال انرژى به طرف چاكراى تاجی

    (هفتمین چاكراى اصلى كه درست بالاى سر قرارگرفته است) بالا مى آ يد.

    حركت كندالینی به تاج سر به شحص قدرت زيادى مى دهد و دستيابى او را به

    تواناييهاى لطیف آسان مى كند، اما در عين حال از لحاظ انتخاب راه مناسب براى

    دستيابى به قدرت شخصى، نمايانگر يكى از بزرگترين چالشهاى راه معنوى است.

  6. 2 کاربر از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده اند .


  7. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    24 سنگ شناسی و قدرت سنگ ها در عالم ماورا ء

    سنگهای ماههای شما
    فروردین (الماس) اعتماد به نفس. احساس شکست ناپذیری. تصفیه کننده. اثر مثبت روی کارکرد کلیه و مثانه. کارایی و قدرت سنگهای دیگر را افزایش می دهد. افرودن ان به هر سنگی مفید است برای هر ماهی.
    اردیبهشت(زمرد) تعادل روح و جسم. اثر روی تیرویید و تصلب شرایین. بهبود بیماری پارکینسون یا صرع. فشار خون و بیماری قلبی را کنترل می کند. برای بچه های کوچک که تب می کنند. افزایش ادراکات شهودی. تاثیر در ایجاد نبوغ. ایجاد تمرکز سریع در یوگی ها و کسانی که مدیتیشن می کنند.
    خرداد (مروارید) داروی جادویی. اثر مثبت روی اعصاب و کلیه و عضلات. بیماریهای ناشی از کمبود کلسیم را بر طرف می سازد. افزایش نیروی حیات. ضد اضطراب. عمل بهتر قوه ابتکار. خلاقیت.
    تیر(گارنت) تیره شبیه یاقوت قرمز. حامی مسافرینی که با کشتی سفر می کنند. استحکام دیواره های سرخرگ. تقویت چشم. درمان سرطان در مراحل اولیه. اثرات بیشتر در میان زنان نمایان می شود. بهبود بیماریهای زنانگی. اثر مثبت بر اختلالات قاعدگی.
    مرداد(پریدوت و اونیکس) اونیکس شبیه عقیق. سیاه رنگ. درمان اعتیاد. ایجاد اعتماد به نفس و دلگرمی (جلوگیری از اعتیاد). روی سیاهرگها و مفاصل (بیماری نقرس) اثر مثبت. موجب ازدیاد هماهنگی روحی انسان می شود.
    شهریور (یاقوت کبود) شفابخش. اثر روی سلولهای پوست. مو. ناخن. جلوگیری از ریش مو. سیستم عصبی را بهبود می بخشد. درد را کاهش می دهد. اثر مثبت روی روماتیسم و نقرس. درمان سرگیجه. جلوگیری از خونریزی زخم.
    مهر(مونستون و اپال (opal) مونستون (سفید مایل به آبی. مایل به سبز. مایل به صورتی) اثر مثبت روی اختلالات هورمونی. افزایش شیر مادر. درمان تیرویید. از بین بردن موانع احساسی. اپال از خانواده عقیق است و در کشور استرالیا به دست می اید. اثر روی التهابات روده و معده. اثر روی جریان خون. معروف به طلسم خوشبختی. در قدیم افراد افسرده به اپال سیاه نگاه می کردند.
    ابان (سیترین و یاقوت قرمز) یاقوت قرمز برای بیماریهای ویروسی و اپیدمی. درمان تب. از بین برنده بیحسی و رخوت. جلوگیری از زایمان زودرس. افزایش ایمنی بدن. باعث رهایی از وابستگی های روانی. در قدیم به زوجهای جوان توصیه می شده برای وفای بیشتر به شریک زندگی به گردن بیاویزند.
    اذر (فیروزه) معروف به سنگ حامی. در اروپا خلبانان و مهمانداران برای ایمنی در سفر از فیروزه استفاده می کنند . چون این سنگ از سقوط جلوگیری می کند. اثر مثبت روی عملکرد نادرست کبد. قدرت و سوی چشم را زیاد می کند. ضد افسردگی. نشاط اور. التهابات پوستی را فرومی نشاند.
    دی. متولدین دی سنگ مخصوص به خود ندارند و تمام سنگها برایشان مفیدند.
    بهمن (اماتیستamatist) سنگ کریستال بنفش. پایان اضطراب. ضد اضطراب و کابوس. مفید برای بدخوابی. ایجاد ارامش.
    اسفند(مرجان) از قرمز پررنگ تا گل بهی. منشا کلسیم. روی بیماریهای استخوانها بخصوص راشیتیسم اثر مثبت دارد. مفید برای استحکام دندانها. تقویت انعطاف پذیری. وفق دادن با محیط

  8. 2 کاربر از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده اند .


  9. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    24 بیشتر درباره ی بروفکنی بدانیم

    موضوعات جالب و خواندني در مورد متا فيزيك و ماوراء
    روشی برای برون فکنی کالبداختری: مرز ميان خواب و بيداری
    نویسنده: انسان(spiritchaser) وبلاگ: calbodakhtari.persianblog.ir
    روشهای خيلی موثر و سريعی برای برونفکنی کالبداختری (به اصطلاح عاميانه پرواز روح) وجود دارد. که خيلی از اين روشها بسيار زيرکانه و دارای جزئيات بسيار جالبی است.هر چقدر شناخت ما از تجاربی که بدست می آوريم بيشتر ميشود روز به روز به روش شخصی خودمان نزديک ميشويم. و ميتوانيم راحتترين روش مناسب را برای انجام آن بسازيم. روشی که ميخواهم برای شما بيان کنم يکی از اين روشهاست که بسيار ساده ولی کارساز ميباشد. و سرعت دستيابی به برون فکنی در آن بسيار بالاست. کسانی که در مورد آگاهی در خواب تمرين کرده باشند نتايج بسيار موثرتری ميبينند ولی بهرحال اين روش برای هر شخص تازه کاری هم مفيد و عملی ميباشد.پس آماده باشيد تا آگاهی جديدی در برونفکنی بدست آوريد. حالتی که ما از آن استفاده ميکنيم حالتی است که شما معمولا از آن به آسانی ميگذريد. وقتی که ما ميخوابيم قبل از به خواب رفتن در حالت خاصی قرار ميگيريم. که در واقع اين مرحله از به خواب رفتن مرزی ميان خواب و بيداری است. در اين حالت ما شروع به ديدن تصاوير جسته و گريخته ميکنيم۱. که ديدن اين تصاوير در واقع نشانه اين است که ما در حال به خواب رفتن هستيم. حتی در اين حالت ما هنوز به بيداری خودمان مطمئن هستيم ولی کاملا آگاه نيستيم. بعد از گذر از اين حالت ما به خواب رفته ايم. يک شخص عادی به آسانی از کنار اين پديده ميگذرد. در حالی که اگر شما کسی باشيد که شغف برای برونفکنی داريد از آن استفاده خواهيد کرد. نکته ای که بايد اضافه کنم اينست که ما پس از گذر از اين مرز آگاهی خودمان را از دست ميدهيم. منظور من از آگاهی آن نوعی است که ما در هنگام بيداری داريم و به وضعيت خودمان يعنی بيداری واقف هستيم. نکته بسيار جالبی که مطرح ميشود ادامه دادن اين آگاهی پس از گذشتن از مرز ميان خواب و بيداری ميباشد. در واقع اگر ما موفق به آگاه ماندن پس از به خواب رفتن بشويم به راحتی ميتوانيم شاهد يک برونفکنی کاملا طبيعی باشيم. که در آن کالبد انرژی بدن به حالت آزاد در آمده و کالبد اختری ما در تبع آن از کالبد انرژی آزاد ميگردد و در اين حين کالبد انرژی شروع به جذب انرژی ميکند که يک روند کاملا طبيعی است. البته در صورت آگاه شدن اکثريت متوجه اين مرحله نميشوند. چون در هنگام برونفکنی مرحله ای وجود دارد که ما در آن آگاهی را از دست خواهيم داد و آن در هنگام جدا شدن از بدن است و پس از جدا شدن ما دوباره آگاه خواهيم شد. اين مرحله بسيار کوتاه است و خيلی ها متوجه آن نخواهند شد. حالا سوال اصلی اينست که چگونه بر به خواب رفتن غلبه کنيم؟ روشهای بسيار موثری ابداع شده که ميتوانيم از آنها استفاده کنيم. يکی از اين روشها به اين صورت هست که هنگام خواب (ترجيحا بايد به اندازه کافی نياز به خواب داشته باشيم. شب هنگام بهترين موقع است) و در حالی که دراز کشيده ايم ودر حال به خواب رفتن هستيم به يک تصوير دلخواه فکر کنيم. سعی کنيد تصويری را انتخاب کنيد که واقعا دلخواه شماست. يعنی به اندازه کافی به آن علاقه داشته باشيد که بتوانيد به آن در ذهنتان فکر کرده و آن را در ذهنتان نگهداريد. برای مثال تصوير شخصی که خيلی به آن علاقه داريد. تصوير يک مکان . يک شيء يا هر چيز که قبلا در ذهن شما ماندگار باشد. دليل انتخاب کردن تصوير برای اين روش به اين دليل ميباشد که در اين مرحله که شما به اين کار مشغول هستيد با مرحله ای که پشت سر خواهيد گذاشت و آن هم از تصاوير تشکيل شده شباهت بسياری وجود دارد و باعث خواهد شد شما بتوانيد آگاهی خودتان را حفظ کرده و از مرز ميان خواب و بيداری رد شويد و همچنان آگاه بمانيد. برای اين تمرين فقط وقتی به تختخواب برويد که واقعا احساس خواب در شما زياد باشد و بتوانيد اين کار را شروع کنيد. بعد از آن کار شما بايد نگاه داشتن اين تصوير ذهنی باشد وبتوانيد اين کار را به خوبی انجام دهيد. شما بايد اين کار را همچنان ادامه دهيد به هر ميزان زمان تا شما به خواب فرو رويد. بعد از آنکه بدن شما به خواب رفت و شما هنوز آگاه بوديد ميتوانيد از بدنتان خارج شويد. خيلی ها ممکن است برايشان سوال باشد که چطور از بدنمان بيرون بياييم؟ شما ميتوانيد مثل اينکه از تختخواب بلند ميشويد دستتان را روی تخت بگذاريد و آهسته بلند شويد و سر پا بايستيد. يا ميتوانيد به يک سمت بغلتيد و دوباره سر پا بايستيد. همچنين ميتوانيد به آسانی اراده کنيد و تصور کنيد که در حال ارتفاع گرفتن از جسمتان هستيد يا داريد از قسمت پاهايتان خارج ميشويد و از جسمتان دور ميشويد. البته سعی کنيد برای انجام راحت اين مرحله هنوز چشمهای کالبد اختريتان بسته باشند. اين فقط برای راحتی شماست و باز کردن چشمها در حين بيرون آمدن از بدن هيچ خطری ندارد. رمز موفقيت اين روش يکی از نياز به خواب داشتن شماست (البته نبايد خيلی خيلی خواب آلود باشيد) و ديگری موفقيت در نگاه داشتن تصوير در ذهن تا آخرين مرحله و هنگام رد شدن از مرز ميان خواب و بيداری است. در اين حالت شما به راحتی آگاه ميمانيد در حاليکه بدن شما کاملا به خواب رفته است. در صورتی که در انجام مرحله تصوير ذهنی احساس راحتی نميکنيد و اين روش را نمی پسنديد ميتوانيد از يک روش ديگر استفاده کنيد. ميتوانيد در صورت تمايل از روش دوم استفاده کنيد. در اين روش که کاملا مشابه با روش اول است قسمت تصوير ذهنی وجود ندارد و به جای آن در هنگام به خواب رفتن ميبايست دستتان را بالا نگهداريد. اتفاقی که در اين حين می افتد اينست که به محض به خواب رفتن، دست شما به پائين می افتد و شما دوباره بيدار ميشويد. پس از بيداری دوباره دستتان را بالا نگهداريد. و اين حالت چندين تکرار ميشود تا اينکه بتوانيد در نزديکترين مکان بين خواب و بيداری قرار بگيريد و بتوانيد بيدار بمانيد در حاليکه بدن شما به خواب رفته است. اين تمرينی است که به اين طريق شما ميتوانيد هر بيشتر به مرز خواب و بيداری نزديک شويد و بتوانيد خودتان را بيدار نگهداريد و بدنتان را بخواب ببريد. برای دستيابی به تسلط در اين روش ميبايست شما به تمرين در اين زمينه بپردازيد و در صورت ورزيده شدن در اين کار ميتوانيد به راحتی برون فکنی کالبداختری کنيد. شرط موفقيت در اين روش و ديگر روشها تمرين ميباشد.

    ۱. Hypnagogic State برای اطلاعات بيشتر درباره اين حالت به پايگاه زير مراجعه کنيد: themystica.com/mystica/articles/h/hypnagogic_state.htm

  10. 2 کاربر از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده اند .


  11. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    24 روشهايي برای برون فکنی(توضیحات کامل کامل)

    موضوعات جالب و خواندني در مورد متا فيزيك و ماوراء
    این کار مانند این است که بخواهید دوچرخه سواری یاد بگیرید.اوائل هر چه برای دوچرخه سواری تلاش می کنید تعادل خود را از دست می دهید و می افتید وبارها و بارها شکست می خورید و ممکن است روزهای زیادی را تلاش کنید ولی موفق نشوید ولی یک روز طی تمرین یکدفعه متوجه می شوید که می توانید تعادل خود را حفظ کنید و دوچرخه سواری کنید.و دلیل اینکه چرا توانستید را هم هیچ وقت نمی دانید.اگر یک بار بتوانید تعادل خود را روی دوچرخه حفظ کنید،از آن به بعد همیشه می توانید دوچرخه سواری کنید زیرا دیگر این توانایی را کسب کرده اید.
    -----------------------------------------------------------------------
    تکنیک برونفکنی 1
    روش ساعت زنگ دار و تلقین به خود

    شما در این روش به یک ساعت زنگ دار یا گوشی همراه نیاز دارید.ساعت را طوری تنظیم کنید که دوساعت زود تر از زمانی که همیشه بیدار می شوید زنگ بزند.وقتی ساعت زنگ زد باید هنوز آنقدر خسته باشید که دوباره فوراً خوابتان ببرد.
    به محض اینکه با زنگ ساعت بیدار شدید و قبل از اینکه دوباره بخوابید به خودتان بگویید ( وقتی که خوابم برد برونفکنی خواهم کرد) و سعی کنید این حالت را تجسم کنید.این تلقین و تجسم را چندین بار در ذهن خود تکرار کنید تا اینکه خوابتان ببرد.
    ممکن است به محض به خواب رفتن متوجه شوید که برونفکنی کرده اید.
    روش دیگر این است که ساعت را تنظیم کنید و قبل از خواب بارها وبارها به خود تلقین کنید که (با شنیدن زنگ ساعت برونفکنی خواهم کرد ) و با هربار تلقین این حالت را تجسم کنید.
    هرچه تلقین و تجسم قوی تر و بیشتر باشد احتمال موفقیت بیشتر است.
    -----------------------------------------------------------------------

    تکنیک برونفکنی 2
    روش کمک شدن بوسیله نفر دیگر
    در این روش در بستر خود طاق باز(رو به سقف) دراز می کشید تا بخوابید و ساعد یک دست خود را بلند می کنید و در هوا نگه می دارید و منتظر می مانید تا خوابتان ببرد.به محض اینکه خوابتان برد دستتان شل شده و روی بسترتان پایین می آید .در این موقع کسی که در کنار شما نشسته در گوش شما با صدایی که کاملاً قابل شنیدن باشد می گوید (بیرون بیا، بیرون بیا) .
    این روش بر این اساس است که در اولین لحظه خواب ،انسان در عمیق ترین حالت خلسه قرار دارد و تلقین در این لحظه به شدت موثر است.

    در این روش نه نیاز به تمرکز هست و نه نیاز به شل کردن تمام بدن،فقط به یک نفر دیگر به عنوان کمک کننده نیاز است که صبور باشد و از لحظه دراز کشیدن تا به خواب رفتن منتظر بماند.
    این روش برای کسانی که قلبشان ضعیف است نباید انجام شود زیرا ممکن است یک دفعه از خواب بپرند یا بترسند و برای قلبشان ضرر داشته باشد.
    --------------------------------------------------------------------------------

    تکنیک برونفکنی 3
    روش سنگین-سبک
    درازبکشید و تمام عضلات بدن خود را شل کنید و راحت باشید.تجسم کنید که همچنان که راحت دراز کشیده اید به آرامی سنگین و سنگین تر می شوید به طوری که بی نهایت سنگین می شوید.به تمام رشته های وجودتان تمرکز کنید که چگونه سنگین می شوند.شما تا حالا اینقدر سنگین نشده اید.احساس کنید که هر عضله،هرعضو،هر قسمت از بدن شما وزن زیادی پیدا کرده و سنگین شده.
    دقیقاً زمانی که نمی توانید سنگینی بیشتری را تحمل کنید روند کار را برعکس کنید وتجسم کنید که ناگهان به شدت سبک شده اید به طوری که از هوا هم سبک تر گردیده اید. تجسم کنید که اصلاً وزنی ندارید.ممکن است متوجه شوید که آگاهی شما دارد به سمت بالا می رود و از بدن جسمانی شما خارج می گردد.
    کلید موفقیت در این روش این است که آنقدر تجسم احساس سنگین بودن را ادامه دهید تا اینکه چنین حالتی را در خود احساس کنید و در مورد احساس سبکی نیز چنین است.تمرکزهر چه طولانی تر بر این احساس و تجسم آن رمز موفقیت است و هر حواس پرتی کوچک نیزهمه کار را خراب می کند.
    --------------------------------------------------------------------------------

    تکنیک برونفکنی 4
    روش آسا نسور
    تجسم کنید که در یک آسانسور هستید و آسانسور شروع می کند به سمت بالا رفتن و هر لحظه بر سرعت بالارفتنش اضافه می شود و شما که در آسانسور هستید هر لحظه احساس سنگین و سنگین تر شدن می کنید ولی آسانسور به آرامی می ایستد و این بار به سرعت پایین می آید و شما در آسانسور احساس بی وزنی می کنید.
    --------------------------------------------------------------------------------

    تکنیک برونفکنی 5
    روش تجسم شناور بودن
    وقتی در بستر خود درازکشیدید و چشمان خود را بستید ،تصور کنید که بستر خود را لمس نمی کنید،تصور کنید که در هوا شناور هستید و رخت خوابتان با بدنتان تماس ندارد.
    باورتان نمی شود که چقدر این روش ساده است.
    یک دفعه احساس می کنید که واقعاً شناور شده اید و دارید از محل خواب خود دور می شوید.
    --------------------------------------------------------------------------------

    تکنیک برونفکنی 6
    روش انبساط
    به پشت دراز بکشید و حالتی را اتخاذ کنید که راحت باشید.هنگامی که تمام عضلات بدن شما شل شد و یک کم حالت خواب آلودگی به شما دست داد میتوانید شروع به تجسم کنید که اندام شما به آهسته گی تغییر می کند و یک کم بزرگتر می شود.بگذارید که چند سانتیمتر رشد کنید و دوباره به اندازه اول خود باز گردید.
    هر بار که سعی می کنید تجسم کنید که بزرگتر شده اید،بگذارید کمی بزرگتر از دفعه قبل شوید تا بالاخره آنقدر بزرگ شوید که تمام اطاق را با خود پر کنید.همچنانکه احساس می کنید که منبسط شده اید آگاهی شما نیز منبسط می شود و موقعی که آگاهی شما تمام اطاق را پر کرد ،از بدن بیرون می آید.
    --------------------------------------------------------------------------------

    تکنیک برونفکنی 7
    روش مدیتیشن میدان بزرگ شونده
    وقتی دراز کشیدید و تمام بدن خود را شل کردید احساس کنید که یک گوی انرژی هستید.
    تجسم خود را به کار ببرید تا ببینید که آگاهی شما درست در وسط این توپ قرار دارد.
    بگذارید آگاهی شما گسترش یابد تا تمام توپ را پرکند و سطح آن را بپوشاند.

    تصور کنید که بدن شما با یک هاله احاطه شده است-یک پوشش مه آلود از انرژی که دور تا دور شما قرار دارد.
    بگذارید هاله شما گسترش یابد و یکی دو متر محیط اطراف شما را پر کند، سپس تجسم کنید که آگاهی شما نیز دارد گسترش یابد و تمام هاله شما را پر می کند.

    --------------------------------------------------------------------------------

    تکنیک برونفکنی 8
    روش مدیتیشن تنفس شکمی
    نفس خود را به ناحیه پایین تر از قفسه سینه منتقل کنید به این ترتیب در طی تنفس از شکم خود استفاده خواهید کرد.می توانید دستهایتان را روی شکم خود قرار دهید تا حرکت آهسته بالا و پایین رفتن شکم خود را احساس کنید.
    تجسم کنید که با بالا آمدن شکم آگاهی شما منبسط می شود و با پایین رفتن شکم منقبظ می گردد.
    تجسم کنید که آگاهی شما مثل بادکنک باد می شود ،سبک می گردد و به سمت بالا می رود،
    بدن جسمانی شما را پشت سر می گذارد و به سوی هوای اطراف می رود.
    تجسم کنید که با هر نفس کمی دورتر می شود.
    --------------------------------------------------------------------------------

    تکنیک برونفکنی 9
    روش تجسم ذهنی حرکت
    در فضای ذهن خود یک صفحه گرد را تجسم کنید.این صفحه گرد می تواند به هر رنگی که شما دوست دارید، باشد.صاف و گرد و به طرف شما.تصور کنید که به دور خود می گردد.تجسم کنید که حرکت آن با سرعت بسیار کم شروع می شود و کم کم سرعتش افزایش می یابد.
    بالاخره سرعت آن به حدی می رسد که رنگ آن به بیرون می پاشد و شما یک صفحه گرد دارید که مثل فرفره به دور خود می چرخد و رنگ آن سفید خالص است.

    در این موقع تجسم کنید که این فرفره دارد شما را با قدرت خیلی زیادی به سوی خودش می کشد.بگذارید شما را از خودتان بیرون بکشد،بگذارید تمام وجود شما بیرون برود و به سوی آن سفید چرخان مه آلود روانه گردد. تا اینکه ببینید بیرون از خودتان هستید.
    --------------------------------------------------------------------------------

    تکنیک برونفکنی 10
    روش چرخاندن چشمها به سمت بالا ( روش تمرکز به چشم سوم)
    در این روش می توانید دراز بکشید یا در یک صندلی راحتی بنشینید.باید کاملاً راحت باشید وهمه عضلات بدن خود را شل کنید وبه چیزی فکر نکنید ،چشمهایتان را ببندید و عمیق و منظم نفس بکشید.
    همانطور که چشمهایتان بسته است ،چشمها را به سمت بالا بچرخانید مثل اینکه دارید به نقطه وسط پیشانی خیره می شوید.
    اگر بتوانید این حالت را برای مدتی حفظ کنید متوجه می شوید که آگاهی شما نسبت به این نقطه افزایش یافته و آگاهی شما نسبت به تمام بدنتان کاهش یافته است به طوری که همه بدن خود را احساس نمی کنید و فقط نقطه وسط پیشانی خود را احساس می کنید.
    این حالت را آنقدر ادامه دهید که احساس کنید تمام وجود شما در نقطه وسط پیشانی شما جمع شده است و دیگر اصلاً بدن خود را احساس نمی کنید.
    در این مرحله باید مرکز آگاهی تان را که در نقطه وسط پیشانی جمع شده به بیرون از سر خود انتقال دهید برای این کار با تمام قدرت خود بخواهید که این نقطه آگاهی به بیرون از سر شما انتقال پیدا کند.
    در این روش فشار وحشتناکی به عضلات حرکتی چشم وارد می شود ولی روشی بسیار قوی و موثر برای برونفکنی است.
    --------------------------------------------------------------------------------
    تکنیک برونفکنی 11
    روش مدیتیشن چشم سوم
    عضلات بدن خود را شل کنید و چشمان خود را ببندید و تجسم کنید که یک نقطه نورانی در ذهن شما است که دقیقاً در مرکز پیشانی تان ،بالای ابروها یتان و تقریباً دو سانتیمتر داخل سر قرار دارد.این جایی است که چشم سوم انسان قرار دارد، غده صنوبری ( the pineal gland ).می توانید بر این نقطه کوچک نورانی تمرکز کنید و تجسم کنید که این نقطه مرکز آگاهی شما است.بگذارید این نقطه نورانی گسترش بیابد تا آنجا که تمام میدان دید ذهن شما را فراگیرد و ببینید چه اتفاقی می افتد.ممکن است ببینید که نقطه نورانی رنگ یا شکلش عوض می شود یا طرح هایی در آن بوجود می آید.مثلاً ممکن است به یک توپ آبی ضربان دار تغییر کند.با تمرکز بر این توپ آبی رنگ متوجه می شوید که این امکان وجود دارد که با تشویق آگاهی تان برای خار

  12. 2 کاربر از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده اند .


  13. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    24 شنيدن صداي درون

    روانشناسان مي گويند اگر شما آواهايي خيلي مي شنويد كه شما را خطاب قرار مي دهند نگران نشويد زيرا امري شايع و طبيعي است. پژوهشگران دانشگاه منچستر مي گويند بر خلاف اين باور قديمي شنيدن صداي خيالي در سر نشانه اي از بيماري رواني نيست
    در واقع بسياري از كساني كه چنين آواهايي را مي شنوند در جستجوي درمان بر نمي ايند و مي گويند اين صداها تاثير مثبتي در زندگيشون داشته واحساس آرامش يا الهام مي كنند

    تفاوت هاي فردي
    آيليش كپيل پژوهشگر روانشناسي در اين باره مي گويد :ما مي دانيم كه بسياري از مردم آواهي خيالي مي شنوندولي هرگز درصدد مراجعه به متخصصان بهداشت رواني بر نمي آيند.
    برخي از كساني كه چنين صداهايي را شنيده اند مي گويند كه انگاركسي شما را صدا كرده است
    برخي از مردم همچنين مي گويند هنگامي چنين صداهايي را مي شنويد كه گويي افكاري از خارج وارد سرشان مي شود
    پژوهشگران دانشگاه منچستر مي خواهند در اين باره تحقيق كنند كه چرا برخي از مردم با ديدي مثبت به اين آواها مينگرنند و برخي ديگر وحشت زده شده و در جستجوي كمك بر مي آيند

    خانم كمپيل مي گويد: به نظر نمي رسد كه شنيدن چنين آواهايي به خودي خود مشكل ساز باشد آن چه مهم به نظر مي رسد چگونگي تلقي افراد از اين صداها است
    وي مي گويد عواملي چون تجارب زندگي و اعتقادات ممكن است و در اين امر موثر است

    مضمون آواها
    اين روانشناس مي گويد كه اگر فردي در حال رويارويي با يك ضربه رواني باشد يا خودش را آسيب پذير يا در معرض پرخاشجويي ديگران بيابد ممكن است اين آواها را مخرب خصوصت آميز و غلبه گر بيابد در همين حال وي مي گويد كه كساني كه تجارب مثبت بيشتري در زنگي داشته اند و بينش بهتري نسبت به خود و ديگران داشته اند بيشتر از اين آواها استقبال مي كنند
    تحقيقات پيشين نشان مي دهند اغلب كساني كه چنين آواهايي مي شنيدند كودكي دهشت باري داشته اند
    دكتر كمپبل هشدار مي دهد گاهي فرد تصور ميكند كه شنيدن اين صداها نشانه بيماري رواني است و از صحبت كردن در اين باره با ديگران خودداري مي كنند كه در اين صورت بيشتر نگران خواهند شد
    پروفسور ماريوس روم مدير موسسه اي به نام نداي دروني مي گويد: به دليل سو تفاهم و وحشتي كه در جامعه و مفاهيم روانپزشكي درباره شنيدن آواهاي دروني وجود دارد مردم عموما از آن به عنوان نشانه اي از بيماري ياد ميكنند كه بايد از شر آن خلاص بشوند و به اين ترتيب محتوا و معناي تجربه اين آوا كمتر مورد بحث قرار گرفته مي شود وي مي گويد تحقيقات آن ها نشان مي دهد 70٪ كساني كه اين صداها را شنيده اند گفته اند كه يك رخداد دهشت زا را در زندگي شان تجربه كرده اند كه زمينه ساز پديداري اين آواها شده اند به اين ترتيب وي معتقد است گفتمان درباره اين آواها و برجستگي پيامي كه براي فرد در خود نهفته است از اهميت بسيار بالايي برخوردار است و مي تواند از

    اضطراب و انزواي فرد بكاهد

  14. 2 کاربر از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده اند .


  15. #8
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    24 مرتاض کیست؟

    اين قضيه اينکه بعضي اشخاصي که اصلا نماز هم نمي خوانند و دين رو قبول ندارند يه حالات عجيبي دارند مثل همان کسي که خدمت شيخ انصاري رسيد و گفت من مي دانم شما چند بار خدمت امام زمان(عج) رسيديد اين قضيش چگونه است؟ يا اين قضيه خارجي که اسمش رو يادم نيست که من يه کليپي ديدم (شايد ساختگي باشه) که با چند حرکت بدن انسان نصف ميشه و يا حرکت مي کنند؟ آيا واقعيت داره؟

    پاسخ :بدون ترديد، افعال خارق‏العاده‏اى وجود دارد كه يا ما آن را خود ديده‏ايم، يا به حد زيادى براى ما نقل شده كه به آن يقين پيدا كرده‏ايم. برخى از اينها مستند، به اسباب عادى است كه از چشم حسّى ما خارج است؛ مانند كسى كه دارويى به بدن خود ماليده، داخل آتش مى‏شود و نمى‏سوزد. اما بعضى از آنها مستند به هيچ سببى از اسباب طبيعى و عادى نيست؛ مانند خبر دادن از غيب، ايجاد محبت و يا دشمنى، بيمار كردن، شفا بخشيدن و برخى كارهايى كه مرتاض‏ها نيز انجام مى‏دهند.
    اما اين گونه كارها - با اختلافى كه در نوع آنها هست - مستند به قوّت اراده و شدت ايمان به تأثير «اراده» است؛ چرا كه اراده، تابع علم و ايمان قلبى است و توجه ايمان آدمى به تأثير اراده هر چه بيشتر باشد، اراده هم مؤثرتر مى‏شود. شدت قوت اراده هم متوقف بر انجام دادن اعمالى است كه هر دين و مذهبى، بر اساس نگرش خويش به پيروان خود دستور مى‏دهد.
    گفتنى است انجام دادن يك سلسله اعمال خاص توسط مرتاض، نَفْس را از علل و اسباب خارجى، مأيوس ساخته به طورى كه مستقل و بدون استمداد از اسباب طبيعى، مى‏تواند كارى انجام دهد.
    به هر روى، اثر رياضت اين است كه براى نفس، حالتى حاصل مى‏شود كه مى‏فهمد، مى‏تواند مطلوب را انجام دهد؛ يعنى، هنگامى كه رياضت به طور كامل انجام گرفت، نفس طورى مى‏شود كه اگر مطلوب را اراده كند، حاصل مى‏شود. مثل اينكه روح را براى كودكى در آينه احضار نمايد، يا مدت زمان مديدى، گرسنه باشد، يا روى آب راه رود و ... ولي بايد توجه داشته باشيد كه آنچه در كليپ ها مشاهده مي شود، قابل اعتماد نيست و بيشتر ساختگي است.}در اين باب: الميزان، ج‏1، صص 365 - 363 و ج‏6، صص 272 - 275..
    راه رسيدن به عرفان حقيقي منحصر به انس با خداوند و به رنگ خدا در آمدن است، چون خداوند است كه منبع تمام قدرت ها و توانايي ها است. در مقابل خدا هيچ كسي و چيزي از خود قدرتي ندارد تا به كسي بدهد. بنابراين تنها راه رسيدن به عرفان حقيقي ارتباط با خداوند و كسب قدرت از او است.
    خيلي ها اشكال مي كنند و مي گويند پس اين قدرتي كه مرتاض ها دارند از كجا است آنها كه خداپرست و اهل انس با خدا نيستند و فقط با رياضت به اين قدرت مي رسند؟
    اين اشكال خوبي است و خيلي ها هم خواستند به آن جواب بدهند ولي گاهي جواب ها قانع كننده نيست. در پاسخ به آن مي توان گفت: عرفان دو بخش دارد. يك بخش آن كندن از دنيا و ترك عادت ها و رياضت كشيدن و تحمل گرسنگي و ترك لذت هاي مادي و گذشتن از خواسته ها است. به اين بخش رفع موانع سلوك و عرفان گفته مي شود و يك بخش هم عبادت خداوند و انس با پروردگار هستي است.
    بخش اول يعني رياضت چون باعث سبكي روح و تجرد نفس مي شود، خودش زمينه ساز رسيدن انسان به قدرت تاثير گذاري در اشيا و نوعي تصرف تكويني است، ولي گفتني است كه منظور نظر عرفان اسلامي و ناب تنها رسيدن به اين نوع اقتدار نيست.
    منظور عرفان رسيدن به نوع قدرتي است كه علاوه بر رياضت از طريق انس با خداوند بدست مي آيد. عارف حقيقي در اثر انس با خداوند و عبادت به رنگ خدا مي شود و مي تواند خليفه خدا در زمين باشد و خلق خدا را به سوي خداوند رهبري كند و صفات و كمالات الهي را در خويش ظاهر سازد و در بندگان خدا و جامعه تاثير مثبت و خداگونه بگذارد.
    اين نوع كمال و تاثير گذاري خاص عارف حقيقي و كسي است كه با خداوند انس داشته باشد و هرگز از كساني كه تنها به رياضت هاي بشري و غير ديني مي پردازند ساخته نيست. آنها تنها ممكن است به اين قدرت برسند كه مثلا با يك بادام در روز زنده بمانند و يا با يك نگاه قطاري را از حركت بياندازند و يا روي يك طناب بخوابند و روي ميخ بنشينند و روي ديوار راه بروند و مانند آن.
    اين كارها ممكن است، ولي هدف انبيا و اولياي خداوند اين نبوده كه از اين نوع كارها انجام بدهند. البته گاهي هم قدرت از خودشان نيست و مثلا از طريق ارتباط با اجنه و استفاده و تسخير آنها به نوعي قدرت رسيده اند كه باز اين كار علامت كمال در انسان نيست.
    نمونه يك انسان واقعي و عارف واصل و صاحب اقتدار ولايي امام خميني رض است كه توانست چنين انقلاب بزرگي را در تاريخ بشريت ايجاد كند و در دل و جان انسان ها چنين اثر بگذارد و مسير تاريخ و فرهنگ انسان ها را به سوي خداوند عوض نمايد كه تازه دارد اثر آن در جوامع گوناگون ظاهر مي شود و تمام صاحبان قدرت هاي مادي از رواج اسلام و قدرت اسلام به هراس افتاده اند.
    انسان داراى روحى است كه اگر تقويت شود، قدرت تصرف در امور و اشياى ديگر را به دست مى‏آورد. البته اين تصرف بر اساس نظام على و معلولى است. مرتاضان و كسانى كه كارهاى خارق العاده انجام مى‏دهند، تا حدودى داراى كارهايى هستند كه نوعى كرامت شمرده مى‏شود و از اين جهت با عرفا و صاحبان ولايت تكوينى تشابه دارند. دليل آن را نيز بايد در اين نكته جست و جو كرد كه نظام جهان بر اساس علت و معلول است و هر پديده‏اى بر اساس علتى موجود مى‏شود. علت برخى امور روشن و واضح است. چنان كه علت عادى توقف قطار ترمز لكوموتيوران است؛ اما علت برخى از كارها خلاف عادت است. مثل اين كه كسى با قدرت روحى خود قطار را متوقف مى‏كند.
    روح انسان فرمانده بدن است و كليه كارهاى بدن سالم تحت فرمان او انجام مى‏شود. برخى از نفوس به دليل تمرين‏ها و رياضت‏هاى خاص چنان قوى مى‏شوند كه مى‏توانند افزون بر بدن خود، در انسان‏ها و اشياى ديگر نيز حالت تدبير داشته باشند. انسانى كه اراده خود را قوى كرد، امكان مى‏يابد بر امور و پديده‏ها تأثير بگذارد. اين جزئى از نظام علت و معلول جهان مادى(1) و نشانه قدرت نفس انسان است؛ زيرا نفس انسان مظهر خداوند است و در صورتى كه تقويت شود، توان تصرف و انجام كارهاى خلاف عادت را به دست مى‏آورد.
    تقويت نفس با تمرين‏هايى كه اصطلاحاً رياضت خوانده مى‏شود، حاصل مى‏گردد. رياضت دو گونه است: رياضت شرعى كه مطابق با شرع و با راهنمايى معنوى ولى الله الاعظم - سلام الله عليه - انجام مى‏شود؛ و رياضت‏هاى غير شرعى. پويندگان راه شريعت به مدارج قرب الاهى و ولايت تكوينى نائل مى‏آيند؛ اما آنان كه از روش‏هاى غير شرعى بهره مى‏برند، تنها توان تصرف در برخى امور را به دست مى‏آورند.
    عرفا و مرتاضان از جهت بروز كرامت با هم تشابه دارند و هر دو كارهاى خارق العاده انجام مى‏دهند. البته آن كه به مقام قرب وارد شد و از خود فانى گرديد، در صدد بروز كرامت و كارهاى خارق العاده نيست، و آنچه از وى عيان مى‏شود، امورى است كه از وسعت وجودى‏اش ريزش مى‏كند.(2)
    آرى، برخى انسان‏ها به واسطه قدرت روحى خود مى‏توانند كارهاى خارق العاده انجام دهند؛ زيرا نظام عالم براساس علت و معلول است، برخى از علت‏ها براى ما روشن است و آن‏ها را علت‏هاى عادى مى‏خوانيم و برخى براى ما آشكار نيست و آن‏ها را خلاف عادت مى‏پنداريم. كارهاى خلاف عادت اين افراد به نفس انسانى رياضت كشيده منتسب است. بين اين انسان‏ها و عارفان تفاوت‏هاى زير قابل توجه مى‏نمايد:
    1. عارف به مقام قرب بار يافته، براساس دستورهاى شرعى به مقامى رسيده است كه مى‏تواند كارهاى خدايى انجام دهد. امام صادق - سلام الله عليه - مى‏فرمايد: «العبودية جوهرة كنهُها الربوبية، فما فُقد فى العبودية وُد فى الربوبيّة و ما خفى عن الربوبيّة أُصيب فى العبودية؛ بندگى گوهرى است كه حقيقت آن مقام ربوبيت است. پس آنچه در بندگى پنهان است، در مقام ربوبيت يافت مى‏شود و هر آنچه در مقام ربوبيت پنهان باشد، با بندگى حاصل مى‏شود.(3) «رب» به معناى مالك و صاحب است كه در آنچه تحت تصرفش است، قدرت تصرف دارد. بدين اعتبار يكى از اسماى حسناى حضرت حق «رب» (صاحب اختيار تمام موجودات) است. «مقام ربوبيت» يعنى مقام تصرف در امور و اشيا. روايت شريف مى‏گويد: آن كه به مقام بندگى راه يافت ،داراى گوهرى مى‏شود كه مى‏تواند در امور و اشيا تصرف داشته باشد؛ به عبارت ديگر، حقيقت و كنه بندگى مقام ربوبيت است و آن كه بنده شد، آقاى جهان و مظهرى از اسم «رب» خداى جهانيان مى‏گردد. ظاهر بندگى در دنيا اظهار و ابراز ذلت و عجز است و باطن آن آقايى. بنابراين، آن كه به مقام قرب الاهى راه يافت، توان تصرف در امور و اشياى بيرون از خود را به دست مى‏آورد. عرفا براساس همين مقام كارهاى خارق العاده انجام مى‏دهند؛ اما مرتاضان باتمرين‏هاى خلاف شرع نفس خود را تقويت مى‏كنند.
    2. هدف عرفا بروز كرامت نيست. هدف آن‏ها بندگى خدا و دعوت مردم به توحيد و بندگى خداوند متعال است و كراماتشان در جهت دعوت مردم به ماوراى طبيعت و حقايق معنوى يا كمك به رفع مشكلات مردم تحقق مى‏يابد. در حقيقت مَثَل آن‏ها مَثَل ظرف لبريز از آب است كه گاه آب از آن سرازير مى‏شود؛ اما هدف مرتاضان رسيدن به شهرت يا تقويت نفس است.
    3. عرفا بسته به درجه قربشان داراى قدرت تصرف و كارهاى خارق‏العاده متنوع و گسترده‏اند؛ زيرا آن‏ها خدايى شده‏اند وخداى عالم نامحدود است. پس هر چه بهره آن‏ها از فيض الهی بيش‏تر باشد، قدرت بيش‏ترى دارند. در حالى كه مرتاضان از قدرت محدود و كارهايى با تنوع اندك بهره مى‏برند؛ مثلاً آن‏ها نمى‏توانند مرده زنده كنند، ولى عارف بالله با اجازه الاهى مرده زنده مى‏كند.
    4. تمام كارهاى عارفان با توجه به اجازه و رضايت الاهى براساس شرع و فضائل اخلاقى است؛ بدون اجازه الاهى به هيچ كارى دست نمى‏يازند و در همه حال بنده اويند. مقام آن‏ها مقام فناى فى الله و بقاى بالله است؛ برخلاف مرتاضان كه براساس خواهش نفس كار مى‏كنند و چه بسا كارهاى خلاف اخلاق نيز انجام مى‏دهند.
    5. كارهاى مرتاضان بر آموزش وتمرين استوار است و انجام هر كارى با آموزش و تمرين و پشتكار فرد ميسر مى‏شود؛ اما عارف بر اساس بندگى و مقام قرب داراى قدرت تصرف مى‏شود و در اين جهت از كسى آموزش خاصى نمى‏بيند.
    پى‏نوشت:
    1. الميزان فى تفسير القرآن، سيد محمد حسين طباطبائى، ج 6، ص 206.
    2. مرحوم ملاصدرا مى‏فرمايد: و ليس عندنا من شرط الولاية ظهور الكرامة و خوارق العادة.(مفاتيح الغيب، ص‏488)
    3. شرح فارسى مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، عبدالرزاق گيلانى، تصحيح دكتر سيد جلال الدين محدث(ارموى)، ج‏2، ص 537ù536.

    منبع : پرسمان

    مُرتاض اصطلاح خاصی برای افرادی که بر نَفْس خود پا گذاشته،‌از راه ریاضت، ‌دارای قدرت عجیب و غریب می شوند. سرزمین هند، ‌خاستگاه چنین افرادی است.
    البته از نظر دینی، ریاضت های این چنینی که از لذّت های حلال چشم پوشی کرد، مورد قبول نیست و تحمّل ریاضت های مشقّت بار منع شده است.
    مرتاض در اثر ریاضت و تحمل رنج های فوق العاده، از نیروی مخصوصی برخوردار می شود که گاه اعجاب برانگیر است، مثلاً با نگاه می توانند قطاری از کار بیندازند،‌و یا بدون آب و غذا مدت مدیدی حتی در جایی که فضا برای تنفس وجود ندارد، زنده می مانند و این جز به تربیت جسم میسر نمی شود و خدا در دنیا پاداش رنج هایی را که کشیده اند بدانها می دهد.
    اما این که ریاضت علاوه بر اذیت و آزار جسم با تفکر نیر همراه باشد، بحث مفصلی را می طلبد که در این پاسخ نمی گنجد.
    دین اسلام مسلمانان را به نوعی ریاضت دعوت کرده و آن جز سرکوبی نفس اماره (دستور دهنده به بدی) نیست.
    خداوند می فرماید: "و از نعمت های حلال و پاکیزه ای که خدا به شما روزی داده است،‌بخورید و از (مخالفت) خدایی که به او ایمان دارید بپرهیزید!".5
    آن ها که بر نفس اماره غلبه می کنند و در مبدأ و معاد تفکر می کنند دارای قدرت های الهی و معنوی می شوند و بر بسیاری از غرائب دست خواهند یافت و نیازی به روش مرتاضان ندارند.

    پی نوشت
    5 مائده (5) آیة‌88.

    ___________________
    این مرتاض که ادعا می شود بیش از 400 سال سن دارد و از جایگاه بسیار بالایی در میان طرفداران خود برخوردار است از میان مراجعه کنندگان خارجی خود تنها به این مقام ارشد ایرانی اجازه دیدارهای منظم با خود را داده است.

    در حالی که از گوشه وکنار خبرهایی درباره باب شدن پیش بینی و غیب گویی س ی اسی در میان برخی مدیران حکایت دارد خبرنگار جهان به گوشه هایی از ارتباط یک مقام ارشد کشور با یک مرتاض هندی که ادعا می شود عمری 400 ساله دارد پی برد.
    به گزارش جهان این مقام ارشد کشور در چند سال اخیر سفرهای متعددی به هند داشته است که فاصله زمانی برخی از این سفرها کمتر از 50 روز بوده است.
    وی در این سفر به دیدار مرتاضی می رود که ادعا می شود بیش از 400 سال سن دارد و از جایگاه بسیار بالایی در میان طرفداران خود برخوردار است و نکته جالب این است که این مرتاض از میان مراجعه کنندگان خارجی خود تنها به این مقام ارشد ایرانی اجازه دیدارهای منظم با خود را داده است.
    در این دیدارها فرد مذکور در جریان پیش بینی و آینده نگریهای مرتاض در خصوص تحولات جهان و بعضاً ایران قرار می گیرد و تاکنون بسیاری ازاین ایده ها و پیش بینی ها به داخل کشور هم منتقل شده و تلاش های مختلفی هم صورت گرفته است تا به نوعی از این افکار و نقطه نظرات در برنامه ها و سیاست گزاریها استفاده شود که با برخی مخالفت و مقاومتهای گسترده مواجه شد.

    البته این مقام در داخل کشور هم دیدارهای بسیار منظمی با برخی از چهره ها و افراد عجیب و غریب در مناطق کویری و مرزی ایران انجام داده که که گرایشات مشابهی با مرتاض هندی دارند، و انتقادات بسیاری هم از این جهت به وی وارد شده که تاکنون در جهت رفع شبهات و انتقادات در این خصوص اقدام خاصی را صورت نداده است.
    منبع: جهان نیوز

  16. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


  17. #9
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    24 برون فکنی روح(بخش دوم)

    موضوعات جالب و خواندني در مورد متا فيزيك و ماوراء
    بسم الله الرحمن الرحیم
    برون فکنی روح
    يكي از دلايل بسيار محكم علمي و تجربي بر اثبات اصل وجود روح و تجردو مادي نبودن آن خلع روح از بدن است كه در اصطلاح علمي به آن((برون فكني روح)يا برون افكني روح ميگوبند كه گاهي به پرواز روح يا سفر روحي تعبير ميشود .
    اين مساله همچنين ثابت ميكند انسان علاوه بر مادي فيزيكي داراي بدن مثالي يا بدن اثيرينيز هست كه روح به هنگام جدايي از جسم در آن قرار ميگيرد
    طرح روحي يا برون فكني روح پديده اي است كه شخص مي تواند با اراده به وسيله عوامل ديگر و يا بدون هيچ عاملي روح خود و بلكه روح ديگران را ازجسم فيزيكي خارج نمايد.
    علت اينكه در تعريف قيد (با اراده) يا (بدون اراده)آمده آن است كه برون فكني روح دو نوع است و اين دو نوع با هم متفاوت است يكي ((برون فكني ارادي))كه هيچ عامل ديگري در آن دخيل نيست وشخص ميتواند با اراده هود آن را انجام دهد.
    ديگري ((برون فكني غير ارادي))كه در اثر عوامل ديگر مانند بيهوشي و خواب مغناطيسي مديوم به طور ناخودآگاه صورت ميگيرد و به طور غالب فرد ار جدايي روح از بدنش آگاهي ندارد و ممكن است بعد از آن متوجه گردد.
    از اين رو برون فكني روح ميتواند به طرق گوناگون و در زمان هاي مختلف صورت گيرد:
    1-در بيداري همراه با اختيار كه اين كار فقط توسط افراد بزرگ و عارف و متخصص قابل انجام مي باشد البته همه متيوانند انجام بدهند اما بايد قدرت روحي مناسبي نيز داشته باشند.
    به اين قسم برون فكني ارادي ميگويند.
    2-در بيداري ولي بدون اراده و اختيار بلكه با عوامل ديگر صورت ميگيرد يعني با خود به خود خلع روح صورت ميگيرد و يا ديگري اين عمل را در او انجام ميدهد(برون فكني غير ارادي)
    3-در مواقع خواب البته هر خوابي برون فكني نيست بلكه پيش از آن تصميم بر برون فكني لازم است(خروج غير ارادي يا بذون فكني ارادي)
    4--به هنگام بيهوشي مغناطيسي يا خواب مصنوعي-هيپنوتيزم (خروج غير ارادي)
    5-به هنگام بيهوشي مديوم در ارتباط روحي(غير ارادي)
    6-به هنگام بيهوشي جراحي(غير ارادي و غير طبيعي)
    7-به هنگام بيهوشي از طريق داروهاي مخدر و بيهوش كننده (برون فكني غير ارادي)
    دوستان اين تعريف كلي از برون فكني روح بود انشاالله مطالب بيشتري در آبنده براتون مينويسم

  18. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


  19. #10
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    24 برون فکنی روح

    موضوعات جالب و خواندني در مورد متا فيزيك و ماوراء
    بسم الله الرحمن الرحيم

    تخليه روح

    يكي از كارهائي كه انسان ميتواند در اين عالم بخوبي
    انجام دهد و بوسيله آن روحش يعني خودش را بشناسد و از آن بهرهائي

    بردارد موضوع تخيله روح است. شما همانطوري كه
    وقتي هوا بسيار گرم است و لباس ضخيم ناراحتتان كرده و نميتوانيد با

    وجود آن استراحت كنيد و يا فعاليتهاي سريعتان ادامه
    دهيد آنوقت لباسها را از تن مي كنيد و مشغول كارها و يا استراحت

    مي گرديد. همچنين اگر شما خودتان را شناخته باشيد و
    بدانيد كه شما همان روح هستيد و بدن براي شما بمنزله لباسي است كه

    در برداريد وقتي مي خواهيد كارهاي فوق العاده مهمي كه
    يا بايد سريع انجام شود و يا بنوعي بدن مزاحمت براي آن كارها دارد

    بايد بتوانيد خود را از بدنتان بيرون بياوريد و آن كار را
    انجام دهيد.

    مثلا اگر عمل جراحي ميخواهيد بكنيد چرا قبل از آنكه
    شما را بيهوش كنند و بدنتان را مثل لباس اجبارا" از تنتان بكنند خودتان

    باختيار خودتان بدنتان را ترك نمي كنيد و از مظرات
    داروهاي بيهوش كننده خود را حفظ نمي نمائيد.

    يكي از علماء مشهد كه ار شاگردان مرحوم آيه الله ميرزاي اصفهاني بود چند مرتبه احتياج بعمل جراحي پيدا كرد. ناظران عيني

    ميگفتند قبل از آنكه او را بيهوش كنند خودش روحش را تخليه كرد و بعد هم ميگفت من مي ديدم چگونه مرا جراحي مي كردند.

    آن عالم بزرگ فعلا از دنيا رفته است.خدا رحمتش كند. يكي از علماء مشهد كه خدا رحمتش كند داراي هنر تخليه روح بود او

    باختيار خودش بهر كجا كه مي خواست و با بدن براي او ممكن نبود كه برود تخليه روح ميكرد و مي رفت.

    يك روز يك استاد سلوك از او سؤال كرد كه تخليه روح براي شما ناراحتي ندارد؟

    فرمود: نه همانگونه كه شما ميخوابيد و رفع خستگي مي كنيد من هم تخليه روح ميكنم و رفع خستگي مي نمايم با اين تفاوت كه

    شما وقتي خسته مي شويد و مي خوابيد نمي فهميد كه چه وقت خوابتان برده و بعد از آنكه خوابتان برد بكجا رفته ايد و چه ديده

    ايد و چه كرده ايد ولي من اينها را مي فهمم و در اختيار دارم. يك روز همين عالم با فرد ديگري از علماء كه او هم اهل كار بود

    در منزلي نشسته بودند بنا گذاشتند كه روحشان را تخليه كنند و با يكديگر به كربلا بروند و حضرت امام حسين(ع) را زيارت

    كنند. آنها متكائي زير سرشان گذاشتند و هر دو بخواب عميقي فرو رفتند و پس از يكساعت هر دو با هم بيدار شدند . آنها تمام

    آنچه را كه ديده بودند براي يكديگر نقل ميكردند. مثلا يكي از آنها مي گفت: فلان عالم در حرم بود و در فلان محل از حرم

    نشسته بود و مشغول دعاء بود . ديگري هم كه او را ديده بود تصديق مي كرد. و مي گفت من هم مقداري در كنار او نشستم. او

    فلان دعاء را از فلان كتاب ميخواند.

    استادي ميگفت: من جمعي از علماء مشهد را ميشناسم كه يا تخليه روح ميدانند و يا تخليه روح بدون اختيار برايشان اتفاق افتاده

    است.مرحوم شيخ علي السلام قدرت بر تخليه روح داشت و مكرر اتفاق مي افتاد كه روحش را تخليه ميكرد و از جائي كه

    ميخواست مطلع شود اطلاع حاصل مي نمود. و با ارواح علمائي كه از دنيا رفته بودند تماس ميگرفت.

    موفق باشيد.

  20. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •