آیاغزنویان مروج آیین اسلام بودند؟



به این ترتیب دولت بزرگی که توسط یمین الدوله محمود در نواحی شرقی ایران به وجود آمد و وارث قسمتی از قلمرو آل سامان شد، دولتی فارسی زبان، نظامی و اسلامی بود که خاستگاه نژادی و ملی خاصی نداشت.

ولی در طول مدت استیلای خود که بیش از نیم قرن ***** نکرد، به عنوان مروج و مبلغ آیین اسلام در بین «کفار» هند و همچنین به منزله مدافع مذهب اهل سنت در مقابل تمایلات شیعی و ضد خلافت مورد توجه و تأیید خلیفه بغداد، و تا حدی نیز مقبول و محبوب متشرعه اهل سنت در تمام خراسان قرار گرفت. تشویق و حمایت از شعر و ادب پارسی و حتی عربی، بخشی از میراث فرهنگی سامانیان بود که بر دوش این دولت افتاد.

دستگاه فرمانروایی غزنویان در تمام دوران اعتلای خویش، مدیون ماشین جنگی و تعرضی و همچنین انضباط دیوانی فوق العاده‏ای بود که محمود آن را همچون میراثی عزیز از سامانیان پاس می‏داشت.

در واقع تا زمانی که این ماشین نظامی در حال تعرض و تهاجم بود، اگر چه نتیجه آن، قتل و غارت، چپاول مردمان و گنج اندوزی سلاطین غزنوی بود، اما توانست تا در هدفهای نظامی و جنگی خویش همواره پیشرفت و پیروزی داشته باشد.

گو این که انگیزه اصلی «غزوات» سلاطین غزنه، بیش از آن که بر پایه رواج دین و مذهب باشد، بر پایه چپاول معابد هندوان بود که در راه رسیدن به این هدف از این که از اسلام، چهره‏ای خشن، ستیزه جو، غیر منعطف و ویرانگر تصویر شود نیز هیچ ابایی نداشتند.

از طرفی در اسلام آوردن این دسته از «کفار» نیز پیشرفتی حاصل نکردند. بلکه تنها نتیجه به دست آمده ایجاد کینه‏ای عمیق و تاریخی بین مسلمانان و هندوان بود که طی سده‏های بعد حتی تا به امروز گریبانگر جامعه هندوان و مسلمانان است که بارها به جنگهای فومن، قتل عامهای فجیع و جدایی سازش ناپذیری این دو قوم منجر شده است
.