صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 23

موضوع: معرفی کتابهای مدیریتی

  1. #11
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    مدیریت در عرصه فرهنگها : مباحث و دیدگاهها

    پت جوینت ، ملکم وار
    نشر مشترک سازمان سمت و مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)
    مترجم:محمد تقی نوروزی

    فصل اول: مقدمه: رويكردهاي ميان‌فرهنگيفصل دوم: ايجاد شبكه‌ها و گذر از مرزها: پوياييهاي توليد دانش در جهان فرامليتيفصل سوم: فرهنگ: مرور نظريفصل چهارم: نقش علوم اجتماعي در مطالعه تحول اقتصادي و فرهنگيفصل پنجم: رهيافتهاي عمل‌گرا و كل‌گرا به مديريت در دموكراسيهاي ...
    فصل ششم: فرهنگهاي ملي و ارزشهاي كاركنان سازماني: زماني براي نگاهي ديگربخش دوم: مطالعات منطقه‌اي فصل هفتم: مديريت در امريكا: بازآفريني فرهنگ رقابت‌جوييفصل هشتم: وقتي جهان مي‌چرخد: تغييرات كوتاه‌مدت در دسته‌هاي بين‌الملليفصل نهم: تصويرهايي از اروپا: گذشتهۀ حال و آيندهفصل دهم: نگرشها، ارزشها و الزامات رهبري مقايسه‌اي فرهنگي ...
    فصل يازدهم: حساسيت به فرهنگ اجتماعي در تصميم‌گيري مديريتي: مطالعه‌اي ...
    فصل دوازدهم: مقايسه نقشها، ادراكات و رفتار مديريتي در بريتانيا و آلمانفصل سيزدهم: توسعه مديريت: تضادها و تنگناهاي پديد آمده در بررسي ...
    فصل چهاردهم: مديريت در آسيا: ابعاد ميان فرهنگيفصل پانزدهم: ارزشهاي كاري در ژاپن: كار و انگيزش كاري در يك فضاي تطبيقيفصل شانزدهم: فرهنگ، آموزش و صنعت: مديريت مطالعات مديريتي در ژاپنفصل هفدهم: زير و رو شدن جهان: تجارت در آسيابخش سوم: مباحث ميان فرهنگي فصل هجدهم: در جستجوي مدل فراملي: مطالعه گزينه‌هاي ساختاري در شركتهاي...
    فصل نوزدهم: جابه‌جايي مديران اجرايي: تاكتيكهاي فردي و سازمانيفصل بيستم: كارآفرينان در محيطها و فرهنگهاي مختلف، در بريتانيا، نروژ و ...
    فصل بيست‌و‌يكم: فرهنگ، رفتار مصرف كننده و بخش‌بندي بازار جهانيفصل بيست‌ودوم: عوامل ميان‌فرهنگي مزيت رقابتي در داخل و خارج

    خلاصه كتاب
    كتاب مديريت در عرصه فرهنگها مباحث و ديدگاهها حاصل كار شبكه‌اي بين‌المللي از دانشمندان مديريت در اقصي‌نقاط جهان (برزيل، كانادا، جمهوري چك، فرانسه، هنگ‌كنگ، آلمان، هلند، نروژ، لهستان، سوئد، انگلستان و ايالات متحده امريكا) و حتي دانشگاهها و دانشكده‌هاي بازرگاني است. ضمن اينكه بر تشريك مساعي قبلي دو ويراستار آن، كه در ويرايش قبلي با عنوان مديريت در فرهنگهاي مختلف منتشر شد استوار گرديده است.
    بيشتر مقالات مجموعه حاضر به طور خاص براي گنجاندن در اين كتاب سفارش داده شده است. برخي از مقاله‌ها نسخه‌هاي تجديد نظر شده مقاله‌هاي علمي‌اي است كه در همايشهاي سالهاي 1994 و 1995 در زمينه مديريت ميان‌فرهنگي عرضه گرديد.
    اين كتاب در سه بخش مقدمه كلي، مطالعات منطقه‌اي و مباحث ميان‌فرهنگي و در بيست‌ و دو فصل تأليف و براي دانشجويان رشته مديريت در مقطع كارشناسي ارشد و دكترا به عنوان منبع اصلي درس «مديريت تطبيقي» به ارزش ۴ واحد و كمك‌درسي براي دروس «مديريت بين‌الملل» و «رفتار سازماني پيشرفته» ترجمه شده است


  2. #12
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    چگونه تبليغات موفق بسازيم؟




    عنوان كتاب: چگونه تبليغات موفق بسازيم؟
    نويسنده: اي. دي. فاربي
    مترجمين: شادي گلچين فر - امير بختائي
    نوبت چاپ: اول 1386
    ناشر: سازمان مديريت صنعتي- تهران، خيابان وليعصر، نبش خيابان جام جم
    مركز پخش: پخش سينا - تهران، خيايان انقلاب، خيابان 12 فروردين، خيابان شهيد نظري، پلاك 258
    تلفن مركز پخش: 66481514 و 66417346 و 66401783



    كتاب "چگونه تبليغات موفق بسازيم؟" يكي از كتابهاي چاپ شده تحت عنوان «سري بازاريابي در عمل» است كه اخيراً ترجمه و چاپ شده است. اين كتاب شامل دوازده فصل است كه هر فصل به بررسي فعاليت‌هاي مورد نياز جهت طراحي و توليد تبليغات پرداخته و به صورت گام به گام، مديران و كارشناسان شركت‌ها را با شيوه‌هاي صحيح انجام تبليغات آشنا مي‌سازد.

    در پايان هر فصل در قالب يك چك ليست، ابزاري مفيد و كاربردي براي سنجش و ارزيابي وضعيت فعلي تبليغاتي شركت‌ها آورده شده است. مطالب كتاب كاملاً به روز بوده و كليه مراحل و فرايندهاي برنامه‌ريزي و اجراي تبليغات را تشريح كرده است.



    برخي از موضوعاتي كه در كتاب مورد بررسي قرار گرفته‌اند عبارتند از:
    - هدفگذاری و تدوين استراتژي تبليغاتي

    - خريد فضاي تبليغاتي از رسانه‌ها

    - طراحی و تدوين پيام‌هاي اثربخش

    - تبليغات آنلاين

    - بودجه‌بندي و ارزيابی نتايج تبليغات

    - آگهی‌هاي استخدامي

    - انتخاب شركت تبليغاتي

  3. #13
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    به همين آساني
    سراينده: مجتبي كاشاني
    ناشر: انتشارات دستان تلفن 6954800
    نوبت چاپ: چاپ اول، 1383
    شمارگان: 3000 نسخه
    بها: 2200 تومان


    مجموعه شعر حاضر هفتمين دفتر شعرمجتبي كاشاني متخلّص به م سالك كه از همراهان و نويسندگان مقالات مديريتي تدبير و مولف كتـــاب نقش دل در مديريت است مي باشد، كه در اختيار دوستداران قرار گرفته است.

    شاعر عاشق خدمت به خدا و مردم و ميهن خويش است. و نگاه او به عشق از اين زاويه قابل بررسي است. شاعر عشق موردنظر خود را چنين توصيف مي كند:
    عشق مانند هوا
    همه جا موجود است
    تو نفسهايت را قدري جانانه بكش» (ص 55)
    او در شعرهاي خود همواره با نگاه سبز به زندگي مي نگرد و هيچگاه خستگي خدمت به مردم را به روي خود نمي آورد و به رغم همه مشكلات و كسالتهاي جدي سالهاي اخير و موانع پيش رو نااميدي را به خود راه نمي دهد:
    «درمسيري كه سخت كوتاه است
    واي برسينه اي كه پرآه است
    شب نمي ماند اين چنين تيره
    بعد از او نوبت سحرگاه است» (ص 26)
    سراينده كه سالها زندگي خود را وقف توسعه دانش و مشاوره مديريت كرده به خوبي آگاه است كه در جهان پرشتاب امروز، سازماني مي تواند به بقاي خود ادامه دهد كه با زمان همگام شود و اصول تغيير را به خوبي در سازمان خويش بپذيرد و محقق سازد و از اين رو تمايلي به درجازدن و كار يكنواخت ندارد:
    نو بگوئيم و نو بينديشيم
    عادت كهنه را بهم بزنيم» (23)
    به رغم ماشيني شدن زندگي و دورشدن مردم از يكديگر، شاعر هنوز براين باور است كه عاطفه و محبت در جامعه صنعتي امروز بكلي از بين نرفته و هنوز مي توان عده زيادي را در راستاي خدمت به نيازمندان از راه عشق بسيج كرد:
    مطمئنم اگر سلام كني
    پاسخي مي شود شنيد. هنوز (ص 127)
    شاعر سالهاست كه در كنار تلاش مديريتي، كار خدمت رساني به نيازمندان در نقاط محروم كشور را در قالب مدرسه سازي آغاز كرده و فعاليتهاي اين شاعر و مشاور مديريت خستگي ناپذير در مجله اي به نام ياوري كه صاحب امتيازي ومديريتش را برعهــــده دارد منعكس مي شود. او هنوز اميدوار است كه در سالهاي آينده عمرش تعدادي ديگر مدرسه به كمك ديگر نيكوكاران براي نيازمندان بسازد و درشعر مدرسه عشق در همين كتاب مي گويد:
    در مجالي كه برايم باقي ست
    باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم (ص 31).
    كه در آن همواره اول صبح
    به زباني ساده مهر تدريس كنند
    در پايان از كتاب به همين آساني شعري مناسب حال مديــران و كارآفرينان برگزيده ايم كه آن را مي خوانيد:
    بياموز
    گلم از خود رهيدن را بياموز
    به سرمنزل رسيدن را بياموز

    مجال تنگ و راهي دور در پيش
    به پاهايت دويدن را بياموز

    زمين بي عشق خاكي سرد و مرده است
    به قلب خود تپيدن را بياموز

    جهان جولانگهي همواره زيباست
    به چشمت خوب ديدن را بياموز

    بياموز، آفريدندت توانا
    توانا، آفريدن را بياموز

    جهان طعم شراب كهنه دارد
    به لبهايت چشيدن را بياموز

    تو اهل آسماني اي زميني
    به بال خود پريدن را بياموز

    صدايت مي كنند از عالم عشق
    به گوش جان شنيدن را بياموز

    نسيمي باش و از باد بهاري
    سحرگاهان وزيدن را بياموز

    تو ابر رحمتي گاهي فرو ريز
    زاشك خود چكيدن را بياموز

    گذارت گر ز راهي پرگل افتاد
    به دست خود نچيدن را بياموز

    به عاشق غمزه و غم مي فروشند
    تو از اول خريدن را بياموز

    سبك همواره بار زندگي نيست
    به دوش خود كشيدن را بياموز

    كمانت مي كند اين بار سنگين
    تو پيش از آن خميدن را بياموز

    جهان از هردو دارد، شادي و غم
    شكيب داغ ديدن را بياموز

    به دنيا دل سپردن نيست دشوار
    زدنيا دل بريدن را بياموز

    نياسودن به دوران جواني
    به پايان آرميدن را بياموز

    به جولان در سخن سالك مپرداز
    دمي در خود خزيدن را بياموز
    تهران - 1382/3/20


    مديريت نگرش
    نويسنده: جان ماكسول
    مترجم: مهندس فضل الله اميني
    ناشر: فرا تلفن 8880700
    نوبت چاپ: چاپ اول، زمستان 82
    شمارگان: 5000 نسخه
    بها: 1800 تومان


    زندگاني انسانها سرشار از ناآرامي و حوادث تلخ است. آنها در معرض انبوه اطلاعات فزاينده قرار دارند. در سي سال گذشته حجم اطلاعات بشر به مراتب بيش از اطلاعاتي شده كه در پنج هزار سال گذشته گردآورده است. اطلاعات مندرج در يك شماره نيويورك تايمز بيش از ميانگين اطلاعاتي است كه انسان قرن هفدهم انگلستان مي توانست در سراسر عمر خود به دست آورد. در پنج سال گذشته حجم اطلاعات دنيا دوبرابر شد و اين روند دوبرابر شدن همچنان ادامه دارد.

    كتاب حاضر مخاطبان را با مقوله نگرش آشنا مي سازد. مؤلف اعتقاد دارد كه نگرش و ديدگاه انسانها در زندگاني آنها اثر عميق دارد.

    نگـــــــرش اشخاص بر رابطه هاي آنها اثر مي گذارد، تلقي آنها را از شكست و ناكامي تغيير مي دهد و راه رسيدن به موفقيت كاميابي را درپيش پاي مخاطبان مي گذارد. نگرش انسان مي تواند سبب بالاگرفتن يا فروافتادن او شود.

    كتاب حاضر كه در سه بخش تدوين شده با هدف تواناكردن خوانندگان و تيم هاي آنها در راه موفقيت نوشته شده است و به مخاطبان كمك مي كند تا به نگرش درست مجهز شوند و مؤلف با زباني شيوا و روان از عهده اين مهم برآمده است. به همين دليل خواندن آن به كليه مديران، استادان و دانشجويان رشته مديريت توصيه مي شود.


    تفكر استراتژيك
    نويسندگان: اندي بروس - كن لانگدن
    مترجم: سعيد عليميرزايي
    ناشر: انتشارات سارگل تلفن 8954041
    نوبت چاپ: چاپ اول، 1383
    شمارگان: 4000 نسخه
    بها: 2500 تومان


    برخورداري از توانايي برنامه ريزي بلندمدت و بهسازي عملكرد در كوتاه مدت از بايدهاي مديريتي است. كتاب تفكر استراتژيك شما را در تعيين مسير حركت به سوي موفقيت و توسعه مهارت در انجام استدلالهاي منطقي و برنامه ريزي گروهي ياري مي دهد.

    در اين كتاب كليه ابعاد مختلف تدوين و اجراي استراتژي، از تحقيق و جمع آوري اطلاعات زمينه اي و رسيدن به يك استراتژيك جديد گرفته تا بازنگري و سازگار شدن با شرايط موجود موردبررسي قرار گرفته اند.



    101 نكته كليدي در سراسر كتاب وجود دارند كه توصيه هاي عملي بيشتري را در اين زمينه در اختيار شما قرار مي دهند. در انتها نيز يك آزمون خودآزمايي ارائه شده است كه به كمك آن مي توان اثربخشي خود را به عنوان يك متفكر استراتژيك ارزيــــابي كرد. شما مي توانيد در برنامه ريزي هاي بلندپروازانه خود براي آينده، از كتاب حاضر به عنوان مرجعي ارزشمند جهت حفظ مسير تفكر خود استفاده كنيد.
    استراتژي بازاريابي با رويكردي تصميم محور
    مترجم: دكتر سيد محمد اعرابي و داود ايزدي
    ناشــر: دفتر پژوهشهاي فرهنگي - تلفن 8315240 - 6417532
    نوبت چاپ: چاپ اول، 1383
    شمارگان: 3000 نسخه
    بها: 6900 تومان


    كتاب استراتژي بازاريابي ترجمه كاملي از جديدترين مباحث مديريت استراتژيك بازاريابي و برنامه ريزي استراتژيك بازاريابي است كه به همت چهارتن از محققان و مؤلفان مطرح حوزه بازاريابي نوشته شده است.

    اين كتاب از كليه تحقيقات اصيل پــژوهشگران، تجربيات مفيد كارآفرينان، برنامه هاي موفق مديران استراتژيك بازاريابي و طرحهاي موثر مشاوران در موسسات صنفي وخدماتي بهره گرفته است تا بتواند الگويي جامع و كاربردي از مديريت استراتژيك بازاريابي و استراتژي هاي بازاريابي براي مشاركت در دنياي واقعي فراهم آورد.

    كتاب شامل 4 بخش و 14 فصل است. بخش اول و دوم به بررسي عوامل دروني و بيروني مي پردازد تا به عنوان ورودي در بخش سوم مورداستفاده قرار گيرد. بخش سوم به طراحي استراتژي هاي بازاريابي و بخش چهارم به اجرا و كنترل استراتژي هاي تدوين شده اختصاص يافته است.

    كتاب حاضر به لحاظ ويژگيهايي كه دارد مي تواند براي مديران، دانشجويان رشته مديريت و بازاريابي و ديگر علاقه مندان به اين حوزه سودمند باشد.


    برنامه ريزي آموزش ضمن خدمت كاركنان در سازمانها، موسسات و صنايع مؤلف: دكتر داود محمدي
    ناشر: انتشارات پيام و پيوند نو تلفن 6409531
    نوبت چاپ: چاپ اول، 1382
    شمارگان: 2200 نسخه
    بها: 2500 تومان


    علماي علم مديريت براين باورند كه مهمترين عامل توسعه و رشد شركتها در جهان امروز توجه به آموزش نيروي انساني است. از اين رو سازمانها مي بايد به تامين طيفي از آموزشهاي كاربردي در درون يا خارج از محيط كار اقدام كنند.

    يكي از اهداف مهم هر واحد آموزشي، اطمينان از اين مسئله است كه آموزشهاي ضمن خدمت به صورت اثربخش ارائه شده است. كتاب حاضر، حاصل سالها كار مشاوره، طراحي دوره هاي آموزش، اجراي دوره هاي آموزشي و اجراي پروژه هاي پژوهشي در زمينه بهسازي نيروي انساني در سازمانها و صنايع بخش دولتي و خصوصي است و با هدف ارائه مراحل آموزش اثربخش تأليف شده است تا مورداستفاده مسئولان و دست اندركاران امور آموزشي در سازمانها، موسسات، وزارتخانه ها و صنايع قرار گيرد.

    اين كتاب از دو بخش مجزا تشكيل شده است. بخش اول شامل مباحث نسبتاً جامع و جديدي درمورد آموزش خصوصاً در بعد آموزش ضمن خدمت كاركنان و مديران است. بخش دوم با هدف فراهم آوردن يك راهنماي كاربردي نسبتاً جامع جهت برنامه ريزي آموزش ضمن خدمت كاركنان نگاشته شده است تا متوليــــــــان مربوطه بتوانند در برنامه ريزي هاي مربوطه در سازمان خود و اجراي برنامه ها از آن استفاده كنند.


    جادوي واقعي
    نويسنده: دكتر وين داير
    مترجم: علي علي پناهي
    ناشر: انتشارات بوعلي تلفن 8772029 - 8794218
    نوبت چاپ: چاپ اول، 1382
    شمارگان: 2000 نسخه
    بها: 2900 تومان


    انسانها در طول تاريخ همواره به دنبال دستاوردهاي جديدي براي رسيدن به سعادت و خوشبختي بوده اند. گاهي از رهگذر انديشيـــدن به واقعيتها و زماني به دنبال انديشه هاي جادويي.

    در اين راستا، بشر به عنوان قائم مقام خداي رحمان، شگفتيهاي زيبايي از خود نشان داده است و ثابت كرده آنجايي كه بخواهد، مي تواند واقعيتها را جادوگرانه خلق كند و به پديده اي به ظاهر جادويي، رنگ واقعيت بخشد.

    مؤلف كه يكي از استادان برجسته فناوري فكر در آمريكاست، به پديده هاي بشري و الهي نگاه زيبايي دارد. وي انسان را يك موجود الهي و معنوي مي داند كه در يك جسم انساني، قالب اختيــار كرده است. او انسان را يك روح الهي مي داند كه در جسمي تجلي پيدا كرده است. با اين تعريف، او بر اين بـــاور است كه انسان مي تواند واقعيت و جادو را در كنار هم عينيت بخشد، و با اين نگاه قدرتمندانه و توانگرانه، از زندگي خود يك شاهكار بسازد و جادوي واقعي را در زندگي خود خلق كند.

    دكتر «وين داير» براي رسيدن به چنين تفكري از منابع شرق و حتي آثار مولانا استفاده بسيار كرده است. او عاشق مولوي است و انديشه هاي عرفاني او الهام گرفته از مكتب عرفان شرق است.

    از اين رو، كتاب ارزشمند حاضر را به تمامـــي علاقه مندان به فناوري فكر توصيه مي كنيم.


    نظارت آموزشي، بسترساز بهبود كيفيت آموزشي
    مؤلف: دكتر ايرج سلطاني
    ناشر: انتشارات اركان - اصفهان تلفن 2341339
    نوبت چاپ: چاپ اول، تابستان 1383
    شمارگان: 2000 نسخه
    بها: 1600 تومان


    نظارت آموزشي ازجمله سازوكارهايي است كه گرايش آن معطوف به اصلاح فراينـــدهاي مختلف ياددهي - يادگيري، تسهيل گري، تواناسازي، حذف فرايندهاي زائد و بهبود فرايندهاست و از اين طريق كمك زيادي به بهبود كيفيت آموزشي مي كند.

    نظارت آموزشي مطلوب مي تواند بدون تحميل هزينه و نيروي انساني اضافي به نظامهاي آموزشي موجب افزايش كارايي معلمان و فراگيران، بهبود كيفيت، اصلاح و جايگزين شدن الگوهاي نوين تدريس به جاي الگوهاي سنتي شود.
    نظارت آموزشي به عنوان يكي از نقشهاي مهم معلمان امروزي درآمده و درصورتي كه در نظامهاي آموزشي چنين نقشي توسط ديگران انجام نگيرد بايستي ازطريق «خودنظارتي» توسط معلمان و با كمك ساير كارگزاران آموزشي انجام گيرد.

    كتاب حاضر كه در 10 فصل تدوين شده، عمدتاً حاصل تجارب مؤلف در تعامل با معلمان و نظام آموزشي سازمانها و آموزش و پرورش است. به دليل داشتن ويژگيهاي مثبت خواندن اين كتاب براي مديران آموزشي، معلمان، ناظران آموزشي و دانشجويان سودمند است.


    ارزيابي مالي پروژه هاي سرمايه گذاري
    مؤلف: دكتر پيمان نوري بروجردي
    ناشر: مؤلف، تلفن مركز پخش: 8731726
    نوبت چاپ: چاپ اول، 1383
    شمارگان: 3000 نسخه
    بها: 1450 تومان


    در اين كتاب مؤلف سعي كرده مفاهيم علمي مربوط به موضوع را با استفاده از مثال طوري براي خوانندگان تشريح كند كه براي آنها قابل استفاده تر باشد. همچنين درمورد مباحث نظري، تمرينهايي با راه حل ارائه گرديده است كه قطعاً در فراگيري بهتر موضوع موثر خواهدبود.

    روشهاي تنزيلي و غيرتنزيلي، خالص ارزش فعلي، خالص ارزش نهايي شده، نرخ بازده داخلي، شاخص سودآوري، دوره بازيافت سرمايه، نقطه سربسر و كاربرد نقطه سربسر تك محصوله در ارزيــــابي مالي پروژه هاي سرمايه گذاري ازجمله محورهاي موردبحث در كتاب حاضر است كه خواندن آن را به دانشجويان رشته هاي حسابداري و مديريت بازرگاني، مديريت علوم بانكي و بيمه به عنوان كمك درسي در درس مديريت مالي در مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد، مديران وكارشناسان بخشهاي اعتباري بانكهاي كشور توصيه مي كنيم.

    مديريت صنعتي
    فصلنامه علمي - پژوهشي دانشكده حسابداري و مديريت دانشگاه علامه طباطبايي شماره 3، زمستان 82
    بها: 600 تومان

    تامين اجتماعي
    فصلنامه موسسه عالي پژوهش تامين اجتماعي
    شماره 15، سال پنجم - زمستان 82
    بها: 1250 تومان

    حوزه و دانشگاه
    فصلنامه علمي - تخصصي موسسه پژوهشي حوزه و دانشگاه
    سال نهم - شماره 37، زمستان 82
    شمارگان: 1500 نسخه
    بها: 500 تومان

    هميار
    فصلنامه فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي اتحاديه سراسري تعاونيهاي مصرف كاركنان دولت (اسكاد)
    سال ششم، شماره 21 - بهار 83
    بها: 400 تومان

    مطالعات راهبردي
    فصلنامه پژوهشكده مطالعات راهبردي
    شماره 23، بهار 83 ، 210 صفحه
    بها: 1100 تومان

    پژوهشنامه اقتصادي
    فصلنامه پژوهشكده امور اقتصادي
    سال چهارم، شماره اول، بهار 83
    بها: 400 تومان

    خلاقيت شناسي و كارآفريني
    مجله علمي، آموزشي و پژوهشي در حوزه علوم بين رشته اي خلاقيت شناسي ، كارآفريني و triz
    سال دوم، شماره 4، بهار 1383

    پژوهشنامه بازرگاني
    فصلنامه علمـي - پژوهشي
    شماره 30 - بهار 83
    ناشر: موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني
    بها: 500 تومان

    علم و آينده
    فصلنامه ستاد پيشبرد علوم - ايران 1400
    سال سوم، شماره 9 - تابستان 83
    ناشر: وزارت علوم ، تحقيقات و فناوري

    راهبرد
    نشريه مركز تحقيقات استراتژيك
    شماره 32 - تابستان 83
    بها: 1000 تومان

  4. #14
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض




    مولف :دکتر حبیب اله دعایی
    نــاشــر : بیان هدایت نور
    زمان چاپ : چاپ اول / 1385
    معرفی : سید محمد باقری زاده



    1ـ معـرفـی
    کتاب مدیریت صادرات و واردات، دارای یک پیشگفتار، سیزده فصل و فهرست منابع فارسی و انگلیسی می باشد که در چهارصدونه (409) صفحه تدوین و منتشر شده است.
    کتاب بر اساس سر فصل های مصوب تدوین شده که گوشه ای از مسایل و موارد مرتبط در امر تجارت خارجی در آن مطرح شده است. نوسینده طی فصل‌های اول تا چهارم به بررسی و شناخت بازرگانی خارجی کشور پرداخته که زمینه را برای ورود به مباحث تخصصی تر در امر صادرات و واردات فراهم می آورد.
    آشنایی با سازمان ها و شبکه های خدمات بین المللی در امر تجارت خارجی در فصل های پنجم تا دهم آمده و در فصل یازدهم کاربرد بازاریابی ترکیبی در بازرگانی خارجی مطرح گردیده است. با توجه به نقش و اهمیت سازمان تجارت جهانی در امر صادرات و واردات در فصل دوازدهم به این مهم پرداخته و در انتها روش ها و شیوه های تجارت الکترونیک را در فصل سیزدهم مطرح نموده است.

    2 ـ مقدمه
    علم اقتصاد ثابت کرده است، تنها در یک اقتصاد آزاد رقابتی است که بهترین و مناسب ترین تصمیمات اقتصادی، تخصیص منابع، اثر بخشی و کار آیی عوامل تولید، مخصوصاً منابع انسانی، میزان استفاده از سرمایه و فناوری اتخاذ می شود. ساز و کارهای قیمت، نیروی محرکه کل نظام اقتصادی آزاد رقــابتی است. نظام اقتصاد آزاد رقابتی، جهان را به شکل یک بازار وسیع می بنید. وظیفـــه دولت‌ها در نظام اقتصاد رقابتی فراهم کردن محیط سالم در همه زمینه ها، بسترسازی برای رقابت و به عهده گرفتن وظـــایف و مسئولیت هایی است که مردم تـــوسط نمایندگان خود به عهده دولت می‌گذارند تا خواست ها و نیازهای مردم را در کلیه زمینه ها فراهم سازند. توجه به این امر مهم در قالب مفاهیم و مباحث صادرات و واردات خودنمایی می‌کند.

    3 ـ محتـوای کتـاب
    1ـ3ـ توسعه دو روند مهم در عرصه بین المللی ـ روند جهانی شدن و رشد تکنولوژی ـ دولت ها را به این امر ترغیب و تشویق می نماید که هر چه بیشتر و مناسب تر در جهت ایجاد و توسعه هماهنگی ساختاری در بدنه اصلی و رسمی دولت و نهاد های دولتی قدم برداشته تا بتوانند در این عرصه متحول و رقابتی به حیات خود ادامه دهند.
    کشورهای مختلف برای موفقیت نظام صادراتی خود سازمان ها و نهادهای مختلفی را تأسیس کرده اند. باید توجه داشت که تعدد سازمان ها تأثیر گذارد و مرتبط با صادرات غیر نفتی نمی تواند توسعه صادرات را تضمین کند، بلکه کارآمدی آن ها می تواند تأثیر مثبت داشته باشد (5)
    در کشور ما نیز نهاد های مختلفی وجوددارد که در مراحل مختلف با صادرات غیر نفتی مرتبط هستند. از جمله این سازمان ها می توان به موارد زیر اشاره نمود (17) :
    الف ـ وزارت بازرگانی
    ب ـ مرکز توسعه صادرات ایران
    پ ـ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
    ت ـ بانک توسعه صادرات ایران
    ث ـ صندوق ضمانت صادرات ایران
    ج ـ موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران
    چ ـ گمرک جمهوری اسلامی ایران
    ح ـ سازمان بنادر و کشتیرانی و هواپیمایی
    خ ـ مرکز خدمات صادراتی
    د ـ اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران
    در بحث صادرات غیر نفتی، سازمان‌های دست اندرکار آن نقش مهمی در تصمیم گیری اقتصاد کشوردارند . عدم وجود عزم ملی در توسعه صادرات غیر نفتی به دلیل وجود درآمدهای سرشارنفتی ساختار تجاری کشور را تک قطبی کرده است . به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی، جهش صادراتی نیازمند عرضه کالاهای مزیت دار کشور است. علاوه بر دستگاه های ذکر شده دستگاه‌های دیگری مانند شرکت های بیمه نیز در امر صادرات موثرند ( 18).
    2ـ3ـ در دنیای امروز صادرات یا تکیه بر محصولات نهایی و تکمیل شده از راهکارهای مهم توسعه اقتصادی می‌باشد.
    کشورهای متعددی که تا چند سال پیش به لحاظ اقتصادی قابل مقایسه با ایران نبودند، امروز به جایی رسیده اند که تولیدات آن ها سهمی چند برابر سهم ایران را در تجارت جهانی دارا هستند.
    یکی از مفاهیم مهم و اساسی در برقراری مبالادت تجاری مختلف بین کشورها، مفهوم مزیت نسبی و هزینه فرصت تولید کالاها و خدمات است. عواملی که باعث ایجاد مزیت نسبی می شوند عبارتند از : منابع طبیعی، منابع انسانی، منابع فنی و منابع مالی( 025).
    دستیبابی به اهداف راهبرد توسعه صادرات غیر نفتی و کسب در آمدهای ارزی بیشتر نیازمند تحول اساسی در ابعاد فرهنگی پیکره اقتصادی کشور و ایجاد ارتباط منطقی و بهینه بین بخش های مختلف اقتصاد است و تا زمانی که محصولات تولیدی کشور نتوانند با محصولات مشابه خارجی برابری کنند، جهش در صادرات غیر نفتی فراهم نخواهد شد. برای رسیدن به جهش صادرات لازم است که تحولی عمیق در همه ابعاد تولید، تجارت، قوانین، ساختارهای اقتصادی و اجتماعی به وجود آید. (53).
    3ـ3ـ هزاره سوم بر اساس تحلیل‌های موجود، هزاره ای در اختیار سرمایه خـواهد بود. در عصر جـدیـدی که پیش‌روی بشریت قرار دارد ، قدرت نظامی به تدریج غروب خواهد کرد و تا دهه های آینده قدرت اقتصادی همراه با دیپلماسی همسو با آن، سرنوشت سایر بخشهای پژوهشی مرتبط، به فرآیند خلاقیت و نوآوری سرعتی دو چندان بخشیده و این به معنای داشتن بازارهای وسیع تر است.
    بررسی وضعیت کشور ما درصد سال اخیر بیانگراین است که کشورما در دوره پیشرفت های خیره کننده جهان صنعتی، هم چنان به صورت سنتی و ساکن عمل کرده است. امروزه صادرات، عملیاتی بسیار ماهرانه وتخصصی است. در شرایط نوین تجارت جهانی، بهره گیری از فضای مقررات زدایی، سازوکارهای سریع و ساده در تشریفات گمرکی و بیمه ای و بانکی از عناصر تحقق جهش صادراتی است(62).
    4ـ3ـ با تـوجه به این که توسعه صادرات غیر نفتی و رهـایـی از درآمد تک محصولی یکی از اهداف نظام اقتصادی
    کشورمان است. لذا برای غلبه بر مشکلات و افزایش صادرات و حرکت به سمت جهش صادراتی راه حل ها و پیشنهادهایی ارائه شده که برخی از این راه حل ها عبارتند از:
    الف ـ مشخص شدن جایگاه قانونی بازرگانی خارجی.
    ب ـ سیاست گذاری و برنامه ریزی صحیح صادراتی.
    پ ـ اجتناب از تصمیم گیری ها مقطعی
    ت ـ ارائه آموزش های لازم و موثر در امر صادرات .
    ث ـ تربیت مدیران و بازاریاب‌های مجرب .
    ج ـ بالابردن کیفیت کالاها.
    چ ـ مبارزه با صادرات غیر قانونی.
    5ـ3ـ جـهان در دو دهـه اخیر با تحولات پس شگرفـی روبـه رو شده است. مفهـوم ایـن تحولات ایـن است کـه
    روش های دیرین کسب و کار در آینده کارآیی خود را از دست خواهند داد. بسیاری از کشورهای توسعه یافته با بهره گیری از سازمان های تحقیقاتی، اطلاعاتی، تبلیغاتی و بازاریابی، بازرگانی خود را شتاب بخشیده اند. ازدیدگاه بازرگانی، اطلاعات پایه و محور اساسی در بازار محسوب می شوند ( 115) .
    در دنیای امروز، اغلب کشورهایی که سهم بالایی در تجارت جهانی دارند از طریق تشکیل دفاتر نمایندگی بازرگانی در کشورهای خارجی فعال هستند. متاسفانه نقش این نمایندگی هنوز برای کشور ما آن طور که باید و شاید شناخته نشده است (126) .
    تحقیق لازمه برنامه ریزی است و هر جامعه ای نیازمند سرمایه گذاری در امر تحقیقات است. سازمان های تحقیقاتی و اطلاعاتی با تأمین اطلاعات مناسب می توانند بستر لازم جهت افزایش حضور و رقابت در بازارهای جهانی را فراهم نمایند. (131).
    6ـ 3ـ امروزه تجارت بین المللی در تأمین نیاز کشورهای مختلف جهان به کالاو مواد گوناگون نقش به سزایی دارد.
    بانک ها به عنوان موسسات مالی نقش بسیار مهمی در فرآیند تجارت بین‌المللی دارند. غیر از بانک ها سازمان‌ها و موسسات دیگری نیز در تجارت جهانی موثر هستند که عمده ترین آن ها به شرح زیر است (151):
    الف ـ صندوق بین المللی پول
    ب ـ گروه بانک جهانی
    پ ـ بانک بین المللی ترمیم و توسعه
    ت ـ موسسه بین المللی توسعه
    ث ـ سازمان تضمین سرمایه گذاری چند جانبه
    ج ـ مرکز بین المللی رفع مشاجرات سرمایه گذاری
    چ ـ بانک توسعه اسلامی
    به نظر می‌رسد توسعه تجارت جهانی این توانایی بالقوه را فراهم می آورد که منافع بی شماری را به کشورهای در حال توسعه ارزانی داشته و فقر جهانی را ریشه‌کن سازد. کشورهای صنعتی پیشرفته که در ابتدای صنعتی شدن، صنایع خود را از سیاست های حمایتی کاملی برخوردار می کردند، برای دیگران چیزی درست بر خلاف آن را توصیه می‌کنند. کشورهای غنی از طریق نهادهای بین المللی هم چون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به ندرت قادر به مدرن سازی کشورهای فقیر بوده اند و امروزه اثرات تخریبی سیاست‌های خود را برروی بخش فقیر تر جهان در حال توسعه تأیید کرده‌اند(157).
    7ـ3ـ گذشته از موضوع گسترش فرهنگ و خدمات بیمه که خود نوعی صادرات محسوب می شود، نقش بیمه در روند تجارت غیر قابل انکار است. در حال حاضر صنعت بیمه جز در موارد محدودی از فعالیت های اقتصادی که از سود تضمین شده ای برخورداراست، نقش عمده ای در اقتصاد کشور ندارد. این در حالی است که صنعت بیمه می تواند نقش کلیدی در توسعه امور اقتصادی داشته باشد، امنیت در تجارت مفهومی در بیمه دارد (180).
    8ـ3ـ به عقیده کارشناسان، موفقیت‌های راهبردی در زمینه رشد و توسعه اقتصادی کشورهای صنعتی شده و تازه،
    مدیران سرمایه گذاری های کلان در زیر ساخت ها و تجهیزات حمل ونقل و نیز توسعه مهارت های حمل و نقل است (185).
    توجه به نیاز تجارت بین المللی و حساسیت نقش کشورمان به عنوان محور اصلی ترانزیتی ایجاب می نماید تا علاوه بر تجهیز بنادر جنوبی در سواحل شمالی نیز توسعه بنادر و ساخت بندر جدید متصل به راه آهن مد نظر قرار گیرد. برخورداری از امنیت و مزیت جغرافیایی یکی از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند زمینه ساز توسعه این صنعت باشد(201).
    به نظر کارشناسان، بهره گیری از سیستم پیشرفته اطلاعات سبب می‌شود تا مشتریان حمل و نقل گرد هم آیند و بتوانند از دلایل هر گونه تأخیر و یا کیفیت نامناسب در حمل ونقل محموله‌ها مطلع شوند (213).
    9ـ3ـ توسعه روز افزون تجارت از اوخر قرن نوزدهم میلادی و اویل قرن بیستم ایجاد بورس کالا را به عنوان یک ابزار موثر در گسترش روابط بین المللی سبب شد. بورس کالا برای کل بازار و نظام عرضه و تقاضا و قیمت گذاری منافعی در بردارد. در ایران بورس فلزات و بورس محصولات کشاورزی فعالیت دارند، مطالعاتی نیز برای راه اندازی بورس کالایی نیز صورت گرفته است. (227).
    اهداف برقراری تجارت الکترونیکی در کشور با اهداف ایجاد بازاری نظیر بورس فلزات هم پوشانی دارد. ایران برای راه اندازری چنین سیستمی به چند فاکتور مهم نیازمند است که عمده ترین آن ها وجود یک بستر مخابراتی و بانکی قوی و هم چنین یک مرکز رایانه ای پویا و کارآمد برای سرویس دهی به این شبکه است(243).
    10ـ3ـ رسیدن به بازارهای گسترده جهانی، مستلزم حرکت به سوی اقتصاد باز، به کارگیری استراتژی های جهش
    صادراتی و نگاه مدبرانه به نیاز ها و خواسته‌های مشتریان در بازارهای مختلف است. یکی از سکوهای بسیار مهم در معرفی و شناساندن توانمندی ها، برپایی نمایشگاه است.در حال حاضر کشورهای پیشرفته جهان علاوه بر برخورداری از همه امکانات در تجارت جهانی، برپایی نمایشگاه ها را از رسالت های مهم خود می دانند(249).
    11ـ3ـ تحقیق برای افزایش صادرات غیرنفتی در کشورمان امری الزامی است. هرچند اقداماتی صورت گرفته اما این اقدامات باید و شاید نبوده است. پیشرفت ارتباطات و توسعه شبکه ها، فعالیت های بازاریابی را بسیار پیچیده و تخصصی کرده به طوری که یکی از محورهای اصلی فعالیت های بازاریابی و مدیریتی محسوب می‌شود(285).
    به منظور ایجاد توانایی در وضع قیمت‌های مناسب، شرکت ها به سرمایه‌گذاری در زیر ساخت ها و فرایندها احتیاج دارند تا یک استراتژی قیمت گذاری داشته باشند . میتوان در استراتژی بازاریابی از قیمت به عنوان تقویت کننده سایر متغیرهای بازاریابی استفاده کرد، یا وسیله توسعه فعالیت و یا بهبود تصویر شرکت نزد مشتریان به کاربرد (321).
    12ـ3ـ جهانی شدن اقتصاد با پدیده‌های گسترش یافته‌ای همچون سازمان تجارت جهانی، استانداردسازی مالی،
    ایزو و کنترل کیفیت با سرعت در حال رشد است. این نگرش افق جدیدی در برابر دیدگان بشر امروزی گشوده است.
    بین المللی شدن به شرایطی دلالت دارد که معاملات خارجی مشخص افزایش می یابد و جهانی شدن بر شرایطی دلالت دارد که اقتصاد همه کشورها به خصوص بازارهای مالی آن ها چنان یکپارچه می‌شوند که یک بازار جهانی واحد را به وجود می آورند (328).
    سازمان تجارت جهانی یک نقش محوری در اقتصاد جهان و تک تک کشورها بر عهده گرفته است. این سازمان از محدوه سنتی و مسایل مرتبط با موافقت‌نامه عمومی تعرفه و تجارت فراتر رفته و تجارت خدمات و حقوق مالکیت فکری را نیز در برگرفته است. (336).
    با توجه به این که تجارت خارجی هر کشور موتور محرکه اقتصادی آن کشور محسوب می شود ، به نظر می رسد که یکی از عوامل رشد اقتصادی کشور، پایین بودن سهم تجارت خارجی ایران در جهان است ـ ( چهل صدم درصد در سال 2003 میلادی (349).
    13ـ3ـ رشد فوق العاده «وب» محیط جدیدی برای بازرگانان به وجود آورده است که به تجارت الکترونیک موسوم است. در ساده ترین تعریف می توان گفت که تجارت الکترونیک «انجام معاملات تجاری در یک قالب الکترونیکی‌» است. (366) .
    راه اندازی تجارت الکترونیکی به لحاظ کاهش هزینه مبالادت ، سرعت بخشیدن به انجام مبادله ، تقویت موضع رقابتی کشور در جهان ، بهره گیری از فرصت های زود گذر در عرصه صادرات و حتی خرید به موقع کالا از خارج دارای منافع متعددی است و زمینه ساز کاهش هزینه و تورم و افزایش صادرات و تولید و اشتغال می‌باشد(390).
    بستر سازی مطلوب برای توسعه فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات ( ICT) در ساختار سازمانی نیازمند شناخت کافی و نگرش مثبت مدیران به ضرورت‌های حضور این پدیده در روند فعالیت‌های سازمان است. با توجه به اهمیت و ضرورت این پدیده هر مدیر پیشرو و آینده نگر ناگزیر از انجام زمینه‌سازی‌های لازم و انجام مشاوره علمی و فنی با صاحبان دانش فن آوری اطلاعات و ارتباطات است. (396).

    4 ـ بهره‌مندان کتاب
    کتاب بر اساس سر فصل ها ی مصوب تدوین شده و به گوشه ای از مسایل و موارد مـرتبط با تجارت خارجی اشاره دارد که می‌تــواند برای کارشناسان مرتبط با امر بازرگانی، کارشناسان تصمیم ساز و برنامه ریز و دانشجویان رشته های مرتبط با این حوزه و همه افراد علاقمند به فعالیت در مقوله صادرات مفید و کارساز باشد.

  5. #15
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    _ سازمان استراتژي محور
    مؤلفان: رابرت اس. كاپلان و ديويدپي. نورتون
    مترجم: پرويز بختياري
    ناشر: سازمان مديريت صنعتي
    نوبت چاپ: پنجم، سال 1386
    شمارگان: 3300 نسخه
    بها: 6500 تومان
    تلفن: 66401783


    در دهه هاي اخير، مقوله استراتژي همواره يكي از بحث‌انگيزترين مباحث مديريت بوده و لذا همچنان كه انتظار مي‌رفت كتاب حاضر توانسته است طي چاپهاي قبلي، مديران شركتها و سازمانها را در اين حوزه ياري دهد.
    باتوجه به اينكه متون علمي موجود در حوزه مديريت استراتژيك، اغلب در زمينه چگونگي تدوين استراتژي است، كتاب حاضر كه متن اصلي آن توسط دانشگاه هاروارد منتشر شده است، مي تواند به عنوان مكملي در چرخه آموزش مديريت استراتژيك مورداستفاده دانشجويان دوره‌هاي كارشناسي ارشد و دكترا در گرايش مديريت استراتژيك قرار گيرد.
    علاوه براين، مباحث كتاب به لحاظ كاربردي بودن، نه تنها براي مديران، بلكه براي مشاوران مديريت به منزله راهنمايي جهت پياده سازي طرحهاي استراتژي مي‌تواند قابل استفاده باشد.



    _ حسابداري مديريت
    نويسنده: شيم - سيگل
    مترجم: پرويز بختياري
    ناشر: سازمان مديريت صنعتي
    نوبت چاپ: سوم، 1386
    شمارگان: 2000 نسخه
    بها: 4700 تومان
    تلفن: 66401783


    انتشار كتاب حاضر در راستاي سياستهاي اصولي انتشارات سازمان مديريت صنعتي صورت گرفته است. اين كتاب ازنظر محتواي غني و برخورداري از مثالها و تمرينهاي مناسب، مي تواند نياز دانشجويان دوره هاي حسابداري، مالي و مديريت در مقاطع كارشناسي و كارشناسي اشد را تاحد زيادي رفع كند؛ ضمن آنكه مطالب كتاب به طور مستقل نيز مورداستفاده مسئولان مالي و مديران بنگاهها خواهدبود.
    مثالهاي متعددي نيز در متن كتاب همراه با حل آنها ارائه شده است و لذا از ترجمه حل تمرينهاي آخر فصول كتاب خودداري شده است تا زمينه لازم براي چالش فكري دانشجويان فراهم شود.


    _ اخلاق حرفه اي در مديريت
    نويسنده: جان ماكسول
    مترجم: شمس آفاق ياوري
    ناشر: فرا
    نوبت چاپ: اول، پاييز 86
    شمارگان: 3000 نسخه
    بها: 2700 تومان
    تلفن: 88880700

    نويسنده در كتاب حاضر شاه‌كليدي را براي بازشناختن كار اخلاقي از غيراخلاقي نشان داده است و آن را «كليد طلايي اخلاق» ناميده است. وي كليد را اين‌گونه دردست خواننده مي گذارد كه آن‌گاه كه بر سر يك دوراهي اخلاقي سرگردان ايستاده‌ايد، خود را جاي طرف مقابل قرار دهيد و از خود بپرسيد كه: «مايلم در اين وضعيت چگونه با من رفتار شود؟»
    كتاب ماكسول بر آن است كه در دامچال‌هاي بي‌اخلاقي، راه را از چاه براي خواننده روشن سازد. درنهايت هدف اين كتاب، ياري رساندن به خواننده است تا بتواند براي زيستن و رعايت اخلاق در كسب و كار، راه‌حلي مناسب يافته و موفقيت‌هاي فراواني نيز به دست بياورد.‌


    _ هزار راه موفقيت
    نويسنده: رابرت آلن
    مترجم: سيدبهشاد ياسيني
    ناشر: فرا
    نوبت چاپ: اول، پاييز 86
    شمارگان: 5000 نسخه
    بها: 5000 تومان
    تلفن: 88880700


    موفقيت، حاصل يك خواستن مشفقانه است. نخستين گام براي دستيابي به موفقيت، ايجاد توقع مثبت از خودمان است. براي رسيدن به موفقيت‌هاي بزرگ بايد آرزوهاي بزرگ داشت.
    كتاب حاضر كه در قطع خشتي به تازگي چاپ ومنتشر شده است، مجموعه اي است ارزشمند از زبان صدها انسان موفق در سراسر جهان كه راز دستيابي به موفقيت خود را براي جويندگان و پويندگان مسير موفقيت بازگو كرده‌اند

  6. #16
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    آموزه‌هاي كسب و كار و كارآفريني در دنياي امروز
    تأليف و ترجمه: خليل جعفرپيشه
    ناشر: سامان گستر اصفهان
    نوبت چاپ: اول، سال 1386
    شمارگان: 1000 نسخه
    بها: 3100 تومان
    تلفن: 1160559 - 0913

    در تهيه كتاب حاضر، تلاش شده است، آموزه‌هاي لازم به منظور توسعه فرهنگ كارآفريني با بهره‌گيري از مشاهدات و تجربه هاي عيني نويسنده و استفاده از آخرين منابع و رهيافت‌هاي جهاني گردآوري شده و در قالب موضوعات كاربردي در دسترس علاقه‌مندان قرار گيرد. علاوه بر اين قبل از پرداختن به موضوع اصلي كتاب، محورهاي ديگري از آموزه‌ها و الزامات فرهنگ كارآفريني براي آگاهي هرچه بيشتر صاحبان كسب و كار و كارآفرينان مورداشاره قرار گرفته است.


    _ ارائه خدمت به مشتري
    نويسندگان: توني‌ينوبي و سين‌مك مانوس
    مترجم: رضا مؤمن خاني
    ناشر: انستيتو ايزايران
    نوبت چاپ: اول، پاييز 86
    شمارگان: 2000 نسخه
    بها: 1400 تومان
    تلفن: 22254078


    رقابت روزافزون باعث شده است كه كسب و كارهاي امروز بيش از هر چيز به ايجاد يك رابطه بلندمدت با مشتري بينديشد و اين رابطه مستلزم كسب رضايت او از اين رابطه است. همين مطلب موجب شده است كه شركتها در ارائه خدمت به مشتري از يكديگر پيشي گرفته و هر روز به ارائه خدمات جديدتري بپردازند.
    كتاب حاضر كه براي ارج گذاردن به مشتري تأليف شده است، ضمن بيان چگونگي ارتباط موثر با مشتريان به اين سوال كلي پاسخ مي دهد كه چرا خدمت به مشتري مهم است؟
    كتاب، تركيب مناسبي از مباحث تئوريك و پيشنهادهاي عملي به زبان ساده است كه درحد نياز مديران امروز كسب و كار تدوين و منتشر شده است. به اين ترتيب كتاب حاضر تنها به ارائه راه‌حل نپرداخته، بلكه با آموزش ادبيات موضوع، راه بروز خلاقيت و بومي سازي مطالب را فراهم آورده و براي كمك به اين مساله و نيز خلاصه كردن مفاهيم، از طراحيهاي ساده ولي پرمعني بهره گرفته است.



    _ برنامه‌ريزي و مديريت هدف گراي پروژه Lfa
    تدوين و گردآوري: علي اكبر احمدي جوقي و مهدي مهدوي عرب
    ناشر: انستيتو ايزايران
    نوبت چاپ: اول، پاييز 86
    شمارگان: 2000 نسخه
    بها: 1000 تومان
    تلفن: 22254078

    كتاب حاضر، برنامه ريزي و مديريت پروژه را از منظري موردتوجه قرار مي دهد كه در كشور كمتر مطرح شده است. اين كتاب به برنامه‌ريزي و مديريت هدف‌گراي پروژه براساس روش‌شناسي (logical Framework Approach) Lfa مي‌پردازد.
    Lfa يا «رويكرد چارچوب منطقي» يك روش‌شناسي تحليلي براي بهبود كيفيت پروژه‌ها ازطريق برنامه ريزي هدف‌گراست. اين روش نيز مي تواند براي تجزيه و تحليل، ارزيابي و پيگيري پروژه نيز مورداستفاده قرار گيرد.
    مخاطبان كتاب، را مي توانند تمامي مديران و بخصوص مديران ارشد و تصميم‌ساز سازمانها، مديران پروژه‌ها و تمامي دست‌اندركاران پروژه‌ها بويژه پروژه‌هاي بزرگ و توسعه‌اي تشكيل دهند.‌



    _ مهارتهاي تصميم گيري
    نويسنده: روسل جونس
    مترجم: علي اكبر احمدي جوقي
    ناشر: انستيتو ايزايران
    نوبت چاپ: اول، پاييز 86
    شمارگان: 2000 نسخه
    بها: 900 تومان
    تلفن: 22254078

    موفقيت به طوركلي حاصل اين دو امر مهم است: 1– كيفيت تصميم‌هاي اتخاذشده، 2– توانايي در اجراي تصميم‌هاي گرفته شده.
    كتاب حاضر كه در قطع جيبي و حجمي اندك چاپ و منتشر شده است، درواقع به اين پرسش كلي پاسخ مي دهد كه از ميان گزينه هاي مختلف چگونه انتخاب و تصميم‌گيري كنيم.
    كتاب در دو بخش سازماندهي شده است: بخش اول كه فصلهاي 1 و 2 را دربرمي گيرد از يك مقدمه، با يك تعريف از تصميم و يك چارچوب براي انتخاب و اتخاذ تصميم تشكيل شده است.
    بخش دوم شامل فصلهاي 3 تا 6 به تشريح اصول چارچوب، پويايي گروه، متدولوژي‌ها و ابزارهاي مرتبط، چگونگي مبادله تصميم و نتيجه گيري و ذكر چند نكته مي پردازد.



    _ تفكر مثبت
    مؤلف: سوزان كوئيليام
    مترجم: مهربانو عنقايي
    ناشر: به تدبير
    نوبت چاپ: دوم، سال 86
    شمارگان: 3000 نسخه
    بها: 1200 تومان
    تلفن: 44092605


    تفكر مثبت به شما نشان مي دهد كه چگونه نگرش خود را به زندگي دگرگون كنيد، به طوري كه بتوانيد احساس خوبي درمورد خودتان داشته باشيد و پيوندهاي باارزش برقرار كنيد. كتاب به تشخيص حوزه‌هاي منفي زندگي‌تان كمك مي كند و نشان مي دهد كه چگونه درمورد عقايد منفي خود بازنگري كنيد.
    تمرينهاي خود ارزيابي شما را قادر مي سازد كه نگرش مثبت خود را ارزيابي كنيد. علاوه بر اين داشتن نگرش مثبت قوي به شما كمك مي كند كه بهترين‌ها را در زندگي به دست آوريد.



    _ ايجاد تعادل بين كار و زندگي
    مؤلفان: رابرت هالدن و بن رنشاو
    مترجم: فروزنده شهبازلو
    ناشر: به تدبير
    نوبت چاپ: دوم، سال 86
    شمارگان: 3000 نسخه
    بها: 1200 تومان
    تلفن: 44092605

    كتاب حاضر به شما در درك معناي موفقيت كمك مي‌كند و توضيح مي‌دهد كه چگونه مي توانيد با چشم‌اندازها و هدفهاي نوين زندگي كنيد. توصيه‌هاي كاربردي كتاب شامل 101 پند كوتاه به شما نشان مي‌دهد كه چگونه توجه خود را بر اولويتهاي واقعي متمركز كرده و چگونه نگرشهاي مناسب درزمينه موفقيت را در خويش و گروه‌كاري خود پرورش دهيد.
    فنون عملي كتاب نشان مي دهد كه چگونه هدفهاي خود را تعيين كنيد و تصميم بگيريد. تصاوير و نمودارهاي مندرج در كتاب، خواننده را براي درك درست‌تر از مفهوم موفقيت ياري مي‌رسانند.
    كتاب «ايجاد تعادل بين كار و زندگي» ازجمله كتابهايي است كه تحت عنوان كلي «راهنماي مديران» چاپ و به بازار نشر عرضه شده است.

  7. #17
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    - رفتار انسانی در کار
    ( نویسنده: کیت دیویس و جان نیواستروم / ترجمه: محمد علی طوسی )

    2- رهبری سازمانی
    ( نویسنده: نرمال فریگال / ترجمه: ایرج والی پور )

    3- رهبری کار آفرین
    ( نویسنده: جان کارتر / ترجمه: محمد علی طوسی )

    4- روانشناسی مدیریت و سازمان
    ( نویسنده: امین الله علوی )

    5- سازماندهی 5 الگوی کارساز
    ( نویسنده: هنری مینتزبرگ / ترجمه: ابوالحسن فقیهی و حسین وزیری )

    6- سازمان های کار آفرین
    ( نویسنده: جلیل صمد آقایی )

    7- فرهنگ سازمانی
    ( نویسنده: محمد علی طوسی )

    8- نظریه سیستم ها
    ( نویسنده: چارلز وست و چرچمن / ترجمه: رشید اصلانی

  8. #18
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    مديريت و رفتار؛

    متن كامل كتاب
    ســوپــــر مــــاركـت بـهـشتــي
    P a r a d i s e M a r k e t
    گردآورندگان: سمیه زارعی، سعیده سالمی
    انتشارات ضریح آفتاب، طراحی؛ شرکت انتشاراتی ایــلیــا- مدیریت: مصطفی فخری
    اين كتاب مديريتي نيست. ولي حاوي داستان ها و حکایت های كوتاهي است كه در مباحث رفتاري براي مديران آموزه هاي قابل توجهي دارد... شكل خدا مدت زيادي از تولد برادر ساكي كوچولو نگذشته بود. ساكي مدام به پدر و مادر خود اصرار مي‌كرد و از آن‌ها می‌خواست تا او را با نوزاد جديد تنها بگذارند. پدر و مادر مي‌ترسيدند ساكي هم مثل بيشتر بچه‌هاي چهار پنج ساله نسبت به برادرش حسودي كند و بخواهد به او آسيبي برساند. به همین دلیل جوابشان همواره منفي بود. اما در رفتار ساكي هيچ نشاني از حسادت ديده نمي‌شد، با نوزاد مهربان بود و اصرارش هم براي تنها ماندن با او روز به روز بيشتر مي‌شد،‌ بالاخره پدر و مادر تصميم گرفتند با خواسته او موافقت كنند. ساكي با خوشحالي وارد اتاق نوزاد شد و در را پشت‌ سرِ خود بست. اما در كاملاً بسته نشده بود و پدر و مادر كنجكاوش مي‌توانستند مخفيانه مواظب او بوده و حرف‌هایش را بشنوند. آن‌ها ساكي كوچولو را ديدند كه آهسته به طرف برادر كوچكترش رفت. صورتش را روي صورت او گذاشت و به آرامي گفت: «ني‌ني كوچولو، به من بگو خدا چه شكليه؟ من کم کم داره يادم ميره.» بال‌هاي آدمي پرنده‌اي بر شانه‌هاي انسان نشست. انسان با تعجب رو به پرنده كرد و گفت: «من كه درخت نيستم!تو نمي‌تواني روي شانه‌ي من آشيانه بسازي.» پرنده گفت: «من فرق درخت‌ها و آدم‌ها را خوب مي‌دانم، اما گاهي پرنده‌ها و انسان‌ها را اشتباه مي‌گيرم.» انسان خنديد و به نظرش اين بزرگترين اشتباه ممكن بود. پرنده گفت: «راستي، چرا پر زدن را كنار گذاشتي؟» انسان منظور پرنده را نفهميد، اما باز هم خنديد. پرنده گفت: «نمي‌داني چه‌قدر در آسمان جاي تو خالي است.» و انسان ديگر نخنديد. گویی در اعماق خاطراتش چيزي را به ياد آورد. چيزي كـه نمي‌دانست چيست. شايد يك آبي دور، يك اوج دوست داشتني. پرنده گفت: «غير از تو پرنده‌هاي ديگري را هم مي‌شناسم كه پر زدن از يادشانرفته است. درست است كه پرواز براي يك پرنده ضرورت است، اما اگر تمرين نكند آن را فراموش خواهد کرد. پرنده اين را گفت و پر زد.» انسان با دیدگانش پرنده را دنبال كرد تا اين كه چشمش به يك آبي بزرگ افتاد و به ياد آورد روزي نام اين آبي بزرگ بالاي سرش آسمان بود. و چيزي شبيه دلتنگي در دلش موج زد. آن‌گاه خدا بر شانه‌هاي كوچك انسان دست گذاشت و گفت: «يادت مي‌آيد تو را با دو بال و دو پا آفريده بودم؟ زمين و آسمان هر دو براي تو بود. اما تو آسمان را نديدي. راستي عزيزم، بال‌هايت را كجا گذاشتي؟ انسان دست بر شانه‌هايش گذاشت و جاي خالي چيزي را احساس نمود. آن‌گاه سر در آغوش خدا گذاشت و گريست!» مسافر و درخت كوله ‌پشتي‌‌ را برداشت‌ و به‌راه‌ افتاد. رفت‌ كه‌ دنبال‌ خدا بگردد و گفت: «تا كوله‌ام‌ از خدا پر نشود برنخواهم‌ گشت.» نهالي‌ رنجور و كوچك‌ كنار راه‌ ايستاده‌ بود. مسافر با خنده‌‌ رو به‌ درخت‌ كرد و گفت: «چه‌ تلخ‌ است‌ كنار جاده‌ بودن‌ و نرفتن.» و درخت‌ زير لب‌ گفت: «ولي‌ تلخ‌‌تر آن‌ است‌ كه‌ بروي‌ و بي‌‌ره آورد برگردي. كاش‌ مي‌دانستي‌ آن‌چه‌ در جست‌وجوي‌ آني، همين‌جاست.» مسافر رفت‌ و گفت: «يك‌ درخت‌ از راه‌ چه‌ مي‌داند، پاهايش در گِل‌ است، او هيچ‌گاه‌ لذت‌ جست ‌وجو را نخواهد يافت.» و نشنيد كه‌ درخت‌ پاسخ داد: «اما من‌ جست‌وجو را از خود آغاز كرده‌ام‌ و سفرم‌ را كسي‌ نخواهد ديد، جز آن‌ كه‌ بايد.» مسافر رفت‌ در حالی‌که كوله‌اش‌ سنگين‌ بود. هزار سـال‌ گذشت، هزار سال‌ پرپيچ و خم‌، هزار سال پست و بلند. مسافر بازگشت. رنجور و نااميد. خدا را نيافته‌ بود، اما غرورش‌ را گم‌ كرده‌ بود. به‌ ابتداي‌ جاده‌ رسيد. جاده‌اي‌ كه‌ روزي راه خود را‌ از آن‌ آغاز كرده‌ بود. درختي‌ هزار ساله، بلندبالا و سرسبز كنار جاده‌ بود. زير سايه‌اش‌ نشست‌ تا لَختي‌ بياسايد. مسافر درخت‌ را به‌ ياد نياورد. اما درخت‌ او را مي‌شناخت. درخت‌ گفت: «سلام‌ مسافر، در كوله‌ات‌ چه‌ داري، مرا هم‌ ميهمان‌ كن.» مسافر گفت: «بالا بلند تنومندم، شرمنده‌ام، كوله‌ام‌ خالي‌ است‌ و هيچ‌ چيز ندارم. » درخت‌ گفت: «چه‌ خوب، وقتي‌ هيچ‌ چيز نداري، همه‌ چيز داري. اما آن‌ روز كه‌ مي‌رفتي، در كوله‌ات‌ همه‌ چيز داشتي، غرور كمترينش‌ بود، جاده‌ آن‌ را از تو گرفت. حالا در كوله‌ات‌ جا براي‌ خدا هست.» و قدري‌ از حقيقت‌ را در كوله‌ مسافر ريخت. دست‌هاي‌ مسافر از اشراق‌ پر شد و چشم‌هايش‌ از حيرت‌ درخشيد و گفت: «هزار سال‌ رفتم‌ و پيدا نكردم‌ و تو نرفته‌، اين‌ همه‌ يافتي!» درخت‌ گفت: «زيرا تو در جاده‌ رفتي‌ و من‌ در خودم. و پيمودن‌ خود، دشوارتر از پيمودن‌ جاده‌هاست.» عشق و زمان در جزيره‌اي زيبا تمام احساسات زندگي مي‌کردند. شادي، غم، غرور، عشق و.... روزي خبر رسيد که به زودي جزيره به زير آب خواهد رفت. همه‌ي ساکنين جزيره قايق‌هاي خود را آماده و جزيره را ترک کردند. در لحظات واپسین زماني كه جزيره داشت كم‌كم به زير آب مي‌رفت، عشق از ثروت که قايقي با شکوه داشت کمک خواست و گفت: «آيا مي‌توانم با تو همسفر شوم؟» ثروت گفت: «نه! كشتي من انباشته از طلا و نقره است و جايي براي تو ندارم.» عشق از غرور که با کرجي زيبای خود راهي مکاني امن بود کمک خواست. غرور گفت: «نه! تمام بدنت خيس و کثيف شده و قايق زيباي مرا کثيف خواهي کرد.» غم در نزديکي عشق بود. پس عشق به او گفت: «اجازه بده که با تو بيايم. غم با صداي حزن‌آلود گفت: آه! من خيلي ناراحتم، و دوست دارم تنها باشم.» عشق سراغ شادي رفت و او را صدا زد، اما او آن‌قدر غرق شادي و هيجان بود که حتي صداي عشق را نشنيد. آب هر لحظه بالاتر مي‌آمد و عشق ديگر نااميد شده بود، که ناگهان صدايي سالخورده گفت من تو را خواهم برد. عشق از خوشحالي فراموش کرد نام پيرمرد را بپرسد و بي‌درنگ سوار قايق شد. هنگامی‌که به خشکي رسيدند پيرمرد به راه خود ادامه داد و عشق تازه متوجه شد که چه‌قدر مديون آن پيرمرد است. عشق نزد علم رفت و گفت: «آن پيرمرد چه کسي بود که جان مرا نجات داد؟» علم پاسخ داد: «زمان!» عشق با تعجب پرسيد چرا زمان به من کمک کرد؟ علم لبخندي خردمندانه زد و گفت: «زيرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است.» تقسيم هستي روز قسمت بود. خدا هستي را قسمت مي‌کرد. خداوند گفت: «چيزي از من بخواهيد، هرچه باشدشما را خواهم داد. سهمتان را از هستي طلب کنيد، زيرا خداوند بخشنده است.» و هر كسي چيزي طلبيد. يکي بالي براي پريدن و ديگري پايي براي دويدن، يکي جثه‌اي بزرگ خواست و آن يکي چشماني تيز. يکي دريا را انتخاب کرد و آن يکي آسمان را. در اين ميان کرمي کوچک جلو آمد، رو به خدا کرد و گفت: «خدايا من چيز زيادي از اين هستي نمي‌خواهم. نه چشماني تيز، نه جثه‌اي بزرگ، نه بالي، نه پايي، نه آسمان و نه دريا، تنها کمي از خودت را به من ارزاني ‌دار و بس!» و خدا کمي نور به او داد. نام او کرم شب تاب شد. خدا گفت: «آن که نوري با خود دارد بزرگ است، حتي اگر به قدر ذره‌اي باشد. تو حالا همان خورشيدي که گاهي زير برگی کوچک پنهان مي‌شوي!» و رو به ديگران كرد و گفت: «کاش مي‌دانستيد که اين کرم کوچک، بهترين را خواست. زيرا که از خدا جز خدا نبايد طلبيد.» ايستگاه آخـر قطاري كه به مقصد خدا مي‌رفت، لَختي در ايستگاه دنيا توقف كرد و پيامبر رو به جهانيان نمود و گفت: «مقصد ما خداست. كيست كه با ما سفر كند؟ كيست كه رنج و عشق را توأمان بخواهد؟ كيست كه باور كند دنيا ايستگاهي است تنها براي گذشتن؟ » قرن‌ها گذشت اما از بيشمار آدميان جز اندكي بر آن قطار سوار نشدند. از دنيا تا خداوند هزار ايستگاه بود. در هر ايستگاه كه قطار مي‌ايستاد، مسافري پياده مي‌شد. قطار مي‌گذشت و سبك مي‌گشت، زيرا سبكي قانون راه خداست. قطاري كه به مقصـد خدا مي‌رفت، بـه ايستگاه بهشت رسيد. پيامبر گفت اين‌جا بهشت است. مـسافران بهشتي پياده شوند، اما اين‌جا ايستگاه آخر نيست. مسافراني كه پياده شدند، بهشتي شدند. اما اندكي، ماندند. قطار دوباره راه افتاد و بهشت را پشت سر گذاشت. آن گاه خدا رو به مسافرانش كرد و گفت: «درود بر شما، راز من همين بود. آن كه مرا مي‌خواهد، در ايستگاه بهشت پياده نخواهد شد.» و آن هنگام كه قطار به ايستگاه آخر رسيد ديگر نه قطاري بود و نه مسافري! عطيه‌هاي آسماني با مردي كه در حال عبور بود، برخورد كردم. از او معذرت خواستم و او نيز بسيار مؤدبانه از من عذرخواهي نمود. ما خداحافظي كرديم و هر یک به راهمان ادامه داديم. شب همان روز، در حال پختن شام، پسرم خيلي آرام كنارم ايستاد. همين كه برگشتم به اوبرخورد کردم و او را به زمین انداختم. با اخم گفتم: « از سر راهم برو كنار.» قلب كوچكش شكست و رفت. نفهميدم كه چه‌قدر تند حرف زدم. آن شب بيدار بودم و فكر مي‌كردم، صدايي آرام در درونم گفت: «زماني كه با غريبه‌اي برخورد مي‌كني، با خوش‌رويي عذر خواهي مي‌كني؛ اما با فرزند خود كه او را بی نهایت دوست داري رفتار بدی داشتی. برو به كف آشپزخانه نگاه كن. آن‌جا، نزديكِ دَر چند شاخه گل مي‌بيني؛ آن‌ها گلهايي هستند كه او برايت آورده است. خودش آن‌ها را چيده؛ صورتي و زرد و آبي. آرام ايستاده بود تا تو را غافل‌گير كند و تو هرگز اشك‌هايي كه چشم‌هاي كوچكش را پر كرده بود نديدي.» در اين لحظه احساس حقارت كردم و اشك‌هايم سرازير شد. آرام رفتم و كنار تختش زانو زدم. ـ بيدار شو كوچولو، بيدار شو. اين‌ها گل‌ها‌يي هستند كه تو برايم چيده‌اي؟ او خنديد و گفت: «آن‌هارا كنار درخت پيدا كردم. چيدمشون چون مثل تو خوشگلن. مي‌دونستم دوستشون داري، مخصوصاً آبيه‌رو.» گفتم: «پسرم واقعاً ازرفتاري كه امروز داشتم، متأسفم. نبايد آن‌طور سرت داد مي‌زدم. گفت: اشكالي نداره من به هر حال دوستت دارم مامان.» گفتم: «من هم دوستت دارم پسرم، گل‌ها رو هم دوست دارم، مخصوصاً گل آبي‌رو.» دست‌ها... دوست‌ها روزي معلمي در سر كلاس درس مسابقه‌اي ترتيب داد؛ ظرفی آب، يك قطعه صابون و يك قوطی جوهر خودنويس آورد. بچه‌ها را به صف کرد و مسابقه شروع شد. قرار بود هر یک از بچه‌ها دست خود را که قبلاً جوهری شده بود، بدون کمک کسی و بدون کمک دست ديگر، با آب و صابون پاک کند. به این صورت که راست دست‌ها باید دست راست خود را جوهری کرده و با همان دست، جوهر را با آب و صابون تميز مي‌کردند و چپ دست‌ها هم به همين ترتیب. برای هرکس زمان گرفته مي‌شد و در پایان هر کس که زمان کم‌تری صرف کرده و دستش را نیز تميزتر شسته بود، برنده اعلام مي‌شد. مسابقه تمام و برنده مشخص شد. اما هنوز مقداري جوهر بين انگشتان دست فرد برنده مانده و کاملاً تميز نشده بود. معلم، نفر آخر را (که زمان بیشتری صرف کرده و دستش کمتر تميز شده بود) آورد و اين بار اجازه داد تا از هر دو دست خود برای تمیزکردن جوهر خودنویس استفاده کند. زمان گرفتند و ديدند در زمانی بسيار کم‌تر از نفر اول، دست خود را کاملاً تميز نمود و هيچ اثری از جوهر بر روی دستش نماند. معلم بچه‌ها را جمع کرد و به آن‌ها گفت: «ديديد! ما همه مثل آن دست هستيم. اگر روزی همه‌ی عزم خود را جزم کنيم که درون خود را پاک کرده و شستشو دهيم، باز هم جاهايی باقی می‌ماند که دستان ما به آن نخواهد رسید. اما اگر يك دوست خوب و صادق مثل آن دستمان وجود داشته باشد، خيلی راحت‌تر و بهتر می‌توانيم خود را اصلاح کنيم.» فرصت‌هاي زندگي مرد جواني در آرزوي ازدواج با دختر زيباروي کشاورزي بود. به نزد کشاورز رفت تا از او اجازه كسب كند. کشاورز با نگاهش او را برانداز نمود و گفت: «پسرجان، برو در آن قطعه زمين بايست. من سه گاو نر را به ترتيب آزاد مي کنم، اگر توانستي افسار يكي از اين سه گاو را بگيري، مي‌تواني با دختر من ازدواج کني.» مرد جوان، به انتظار اولين گاو در مرتع ايستاد. در طويله باز شد و بزرگترين و خشمگين‌ترين گاوي که در تمام طول عمرش ديده بود به بيرون دويد. با خود فکر کرد شايد گاو بعدي، گزينه‌ي بهتري باشد، پس به کناري دويد و اجازه داد گاو از مرتع عبور کرده و از در پشتي خارج شود. دوباره در طويله باز شد. باورکردني نبود! تا آن لحظه چيزي به اين بزرگي و ترسناكي نديده بود. با سم به زمين مي‌کوبيد و خرخر مي‌کرد. با خود گفت: «گاو بعدي هر چه‌قدر بزرگ و ترسناك باشد، از اين گاو بهتر است.» وحشتزده به سمت حصارها دويد تا اجازه دهد گاو از مرتع عبور نموده و از در پشتي خارج شود. براي بار سوم در طويله باز شد. لبخند بر لبان مرد جوان ظاهرگشت. اين ضعيف‌ترين، کوچک‌ترين و لاغرترين گاوي بود که تا كنون مي‌ديد. در جاي مناسبي قرار گرفت و درست به موقع بر روي گاو پريد. دست خود را دراز کرد تا افسار گاو را بگيرد اما گاو، افساري نداشت! موهبت روزي مردي ثروتمند با اتومبيل جديد و گران‌قيمت خود باسرعت زياد از خياباني كم رفت و آمد عبور مي‌كرد. ناگهان از بين دو اتومبيل پارك شده در كنار خيابان، پسر بچه‌اي پاره آجري به سمت او پرتاب نمود. پاره آجر به اتومبيل برخورد كرد. مرد پايش را روي ترمز گذاشت، سريع پياده شد و متوجه شد اتومبيل صدمه زيادي ديده است. به طرف پسرك رفت و او را سرزنش نمود. پسرك گريان، با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پياده رو كه برادر فلجش از روي صندلي چرخ‌دار به زمين افتاده بود، جلب نماید. پسرك گفت: «اين‌جا خيابان خـلوتي است و بـه ندرت كسـي از آن عبور مي كند. برادر بزرگـم از روي صندلي چرخ‌دارش به زمين افتاده و من توان كافي براي بلند كردن او را ندارم و ناچار شدم برای متوقف نمودن شما از اين پاره آجر استفاده كنم.» مرد بسيار متأثر شد و از پسر عذرخواهي كرد. برادر پسرك را روي صندلي نشاند، سوار اتومبيل شد و به راهش ادامه داد. در راه با خود می‌اندیشید در زندگي چنان با سرعت حركت نكنيم تا ديگران مجبور شوند براي جلب توجه ما پاره آجر به طرفمان پرتاب كنند! خدا در روح ما زمزمه مي‌كند و با قلب ما حرف مي‌زند. اما گاهي اوقات، زماني كه وقت شنيدن نداريم، او به اجبار، پاره آجر به سمت ما پرتاب مي‌كند. اين انتخاب ماست كه به نداي او گوش بسپاريم و يا.... قدرت انديشه پيرمردی تنها در روستايي زندگي مي‌کرد. او قصد داشت مزرعه‌ي سيب زميني خود را شخم بزند، اما کار بسيار سختي بود و تنها پسرش که مي‌توانست به او کمک کند در زندان به‌سر می‌برد. پيرمرد نامه‌اي براي پسرک نوشت و وضعيت خود و مزرعه را براي او توضيح داد: "پسر عزيزم من حال خوشي ندارم، چرا که امسال نخواهم توانست سيب‌زميني بکارم. من نمي‌خواهم اين مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت هميشه زمان کاشت محصول را دوست مي‌داشت. من براي کار در مزرعه خيلي پير شده‌ام. اگر تو اين‌جا بودي تمام مشکلات من حل مي‌شد و مزرعه را براي من شخم مي‌زدي. دوست‌دار تو پدر! " پس از مدتي پيرمرد اين تلگراف را دريافت کرد: "پدر، به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن، من آن‌جا اسلحه پنهان کرده‌ام." سپيده دم روز بعد، 12 نفر از مأموران و افسران پليس محلي نزد پیرمرد آمدند و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اين‌که اسلحه‌اي پيدا کنند. پيرمرد بهت زده نامه‌ي ديگري براي پسرش فرستاد و او را از آن‌چه روی داده بود مطلع کرد و از این امر اظهار سردرگمی نمود؟ پسرش پاسخ داد: "پدر برو و سيب زميني‌هايت را بکار، اين بهترين کاري بود که از اين‌جا مي‌توانستم برايت انجام بدهم." زنجيره‌ي عشق يک روز سرد زمستاني، زمانی که اسمیت از محل کار خود به خانه بر مي‌گشت، در راه زن مُسني را ديد. ماشين زن خراب شده بود و زن ترسان در ميان برف و سرما ايستاده بود. زن براي كمك دست تکان داد. مرد پياده شد، خود را معرفي کرد و گفت: «چه كمكي از دست من بر مي‌آيد.» زن گفت: «صدها ماشين از مقابل من رد شده‌اند ولي کسي كمكي به من نكرد، اين واقعاً لطف شماست.» وقتي اسميت لاستيک را تعویض کرد و آماده رفتن شد، زن پرسيد: «من چه‌قدر بايد بپردازم؟» و او به زن گفت: «شما هيچ بدهي‌اي به من نداريد. من هم در چنين شرايطي بوده‌ام و همان‌طور که من به شما کمک کردم روزي نیز فردی به من کمک کرد. اگر واقعاً مي‌خواهيد جبران كنيد، شما نیز به دیگران کمک کنید و نگذاريد زنجيره‌ي عشق به شما ختم شود!» چند مايل جلوتر، زن کافه‌ی کوچکي ديد، به داخل كافه رفت تا چيزي بخورد و بعد به راه خود ادامه دهد. ولي نتوانست بدون توجه به لبخند شيرين زن پيش‌خدمتي که مي بايست هشت ماهه باردار مي بود و از خستگي روي پا بند نبود، بگذرد. او داستان زندگي پيش‌خدمت را نمي‌دانست و احتمالاً هم هيچ‌گاه نمي‌فهميد. زماني‌که پيشخدمت رفت تا بقيه‌ي صد دلار را بياورد، زن از در بيرون رفته و بر روي دستمال سفره يادداشتي باقي گذاشته بود. وقتي پيش‌خدمت نوشته‌ي زن را خواند، اشک در چشمانش جمع گردید. در يادداشت چنين نوشته شده بود: "شما هيچ بدهي‌اي به من نداريد. من هم در چنين شرايطي بوده‌ام و همان‌طور که من به شما کمک کردم، روزي فردی هم به من کمک کرد. اگر واقعاً مي‌خواهيد بدهي خود را به من بپردازيد، شما نیز به دیگران کمک کنید و نگذارید زنجيره‌ي عشق به شما ختم شود!". همان شب وقتي زن پيش‌خدمت به خانه برگشت، در حالي‌که به آن پول و يادداشت زن فکر مي‌کرد به شوهرش گفت: «واقعاً خوشحالم اسمیت. همه چيز كم‌كم درست خواهد شد.» تقويم خدا دو روز مانده به پايان جهان، تازه فهميد كه اصلاً زندگي نكرده است. تقويمش پرشده و تنها دو روز خط نخورده باقي مانده بود. پريشان شد و آشفته و عصباني نزد خداوند رفت تا روزهاي بيشتري از خدا بگيرد. داد زد و بد و بيراه گفت، خدا سكوت كرد. آسمان و زمين را به هم ريخت، خدا سكوت كرد. جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت، خدا سكوت كرد. به پر و پاي فرشته و انسان پيچيد، خدا سكوت كرد. كفر گفت و سجاده دور انداخت، خدا سكوت كرد. دلش گرفت و گريست و به سجاده افتاد، خدا سكوتش را شكست و گفت: عزيزم، يك روز ديگر هم رفت. تمام روز را به بد و بيراه گفتن و جار و جنجال راه انداختن از دست دادي. تنها يك روز ديگر باقيست. بيا و لااقل اين يك روز را زندگي كن. لابه‌لاي هق‌هق گریه‌اش گفت: اما با يك روز... با يك روز چه مي‌توان كرد... خدا گفت: «آن‌كس كه لذت يك روز زيستن را تجربه كند، گويي كه هزارسال زيسته است و آن‌كه امروزش را در نيابد، هزار سال هم به كارش نمي‌آيد.» و آن‌گاه سهم يك روز زندگي را در دستانش ريخت و گفت: «حالا برو و زندگي كن.» او مات و مبهوت به زندگي كه در گودي دستانش مي‌درخشيد، نگاه كرد. اما مي‌ترسيد حركت كند، مي‌ترسيد راه برود، مي‌ترسيد زندگي از لاي انگشتانش بريزد. قدري ايستاد، بعد با خودش گفت: «وقتي فردايي ندارم، نگه داشتن اين زندگي چه فايده‌اي دارد، بگذار اين يك مشت زندگي را نیز مصرف كنم.» آن وقت شروع به دويدن كرد. زندگي را به سر و رويش پاشيد، زندگي را نوشيد، زندگي را بوييد و چنان به‌وجد آمد كه ديد مي‌تواند تا ته دنيا بدود، مي‌تواند بال بزند، مي‌تواند پا روي خورشيد بگذارد. مي‌تواند... او در آن يك روز آسمان خراشي بنا نكرد، زميني را مالك نشد، مقامي را به دست نياورد اما... اما در همان يك روز دست بر پوست درخت كشيد. روي چمن خوابيد. كفش‌دوزكي را تماشا كرد. سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد و به آن‌هايي كه او را نمي‌شناختند سلام كرد و براي آن‌هایی كه دوستش نداشتند از ته دل دعا نمود. او در همان يك روز آشتي كرد و خنديد و سبك شد، لذت برد و سرشار شد و بخشيد، عاشق شد و عبور كرد و تمام شد. او همان يك روز زندگي كرد اما فرشتگان در تقويم خدا نوشتند، امروز او در گذشت، كسي كه هزار سال زيسته بود! پيله‌ی كرم ابريشم روزي سوراخی کوچک در پيله‌ای ظاهر شد. شخصي نشست وساعت‌ها تقلاي پروانه براي بيرون آمدن از سوراخ کوچک پيله را تماشا کرد. ناگهان تقلايپروانه متوقف شد و به نظر رسيد که دیگر توانی برای ادامه تلاش ندارد. آنشخص به فکر فرو رفت و تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با برش قيچي سوراخ پيله را گشاد نمود. پروانه در حالی‌که جثه‌اش ضعيف و بالهايش چروکيده بود بهراحتي از پيله خارج شد. شخص به تماشايپروانه نشست. او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و از جثه اومحافظت کند اما چنين نشد. در واقع پروانه ناچار شد همه‌ي عمر را روي زمين بخزد. وهرگز نتوانست با بال‌هايش پرواز کند. آن شخص مهربان نفهميد که سختی‌ها و تقلا‌های پروانهبراي خارج شدن از سوراخ ريز پیله را خدا به این دلیل براي پروانه قرار داده بود تا به وسيله این تلاش‌ها مايعي از بدن پروانه ترشح شود تا پس از خروج از پيله به او امکان پرواز دهد. گاهي اوقات سختی‌ها لازمه‌ي زندگی بوده و تلنگری برای تلاش بیشتر هستند. مشکلات بزرگ برای انسان‌های بزرگ است. این مشیت الهی است و اگر خداوند مقرر مي‌فرمود تا بدون هيچ مشکلي زندگي کنيمفلج مي‌شديم، به اندازه‌ي کافي نیرومند نمي‌شديم و هرگز بالی برای پرواز نداشتیم. طناب‌های ابلیس مردی کنار بیراهه‌ای ایستاده بود، ابلیس را دید که طناب‌هایی بر دوش دارد و در حال گذر است.کنجکاو شد و پرسید: «ای ابلیس این طناب‌ها برای چیست‌؟» و او جواب داد برای اسارت آدمیزاد. طناب‌های نازک برای افراد ضعیف‌النفس و سست ایمان و طناب‌های کلفت برای کسانی است که دیر وسوسه می‌شوند. سپس از کیسه‌ای طناب‌های پاره شده را بیرون ریخت و گفت: «این طناب‌ها را نیز انسان‌های با ایمان که راضی به رضای خداوندند و بر او توکل دارند پاره کرده‌اند و اسارت را نپذیرفتند.» مرد گفت: «طناب من کدام است؟» ابلیس گفت: «اگر کمکم کنی تا این طناب‌های پاره را گره بزنم خطای تو را به حساب دیگران می‌گذارم.» مرد قبول کرد. ابلیس خنده‌کنان گفت: «عجب با این ریسمان‌های پاره هم می‌شود انسان‌هایی چون تو را به بندگی گرفت!» عطیه‌ي عشق دخترک نابینا در فکر فرو رفته بود، با خود می‌اندیشید و در درون خود جز تنفّر نسبت به تمام هستی، چیز دیگری نمی‌یافت. از تمام دنیا و حتی از خود نیز متنفّر بود و در این میان تنها یک‌ نفر را دوست داشت، کسی که همواره در کنار او بود و در زمان سختی‌ها یار و یاور او. به او گفته بود: « اگر روزی بینا شدم، حتی اگر فقط برای یک لحظه بتوانم دنیا را ببینم، با تو ازدواج خواهم کرد.»و همین‌طور هم شد. در یک روز زیبا شخصی پیدا شد که حاضر بود چشمان خود را به دختر نابینا هدیه دهد و به این ترتیب دخترک بینا شد و توانست آسمان، زمین،رودخانه‌ها، درختان،آدمیان و پرنده‌ها راببیند. دیگر از دنیا متنفّر نبود و آن را با تمام وجود احساس می‌کرد و دوست می‌داشت. دوست و یاور همیشگی‌اش به دیدنش آمد و حرف‌های دخترک را به او یادآور شد:« بیا و با من عروسی کنببین که سال‌های سال منتظرت مانده‌ام». دختر برخود لرزیدو به زمزمه با خود گفت: « این چه بخت شومی است که مرا رها نمی‌کند، او هم که نابینا است.»و دختر قاطعانه جواب داد: «قادر به همسری با او نیست.» پسرک رو به سویی دیگر کردتا دختر اشک‌هایش را نبیند و در حالی که از او دور می شدهِق هِق کنان گفت:« پس به من قول بده که مواظب چشمانم باشی.» تصویر آرامش در سرزمینی دور پادشاهی مسابقه‌ای ترتیب داد و جایزه‌ي بزرگی برای هنرمندی در نظر گرفت که بتواند به بهترین شکل، آرامش را تصویر کند. نقّاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلو ها، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب، رودهای آرام، کودکانی که در خاک می‌دویدند‌، رنگین‌کمان در آسمان، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ و ... . پادشاه تمام تابلو‌ها را بررسی نمود، امّا سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد. اولی، تصویر دریاچه‌ي آرامی بود که کوه‌های عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود. در جای جایش می‌شد ابرهای کوچک و سفیـد را دید، و اگـر دقیق نگاه مـی‌کردند، در گوشـه‌ي چپ دریاچه، خانه‌‌ي کوچکی با پنجره‌های باز قـرار داشت، دود از دودکش آن بر می‌خاست که نشان می‌داد شام گرم و خوشمزه‌ای آماده است. تصویر دوم هم کوه‌ها را نشان می‌داد. اما کوه‌ها ناهموار و قله‌ها تیز و دندانه‌ای بود. آسمان بالای کوه‌ها بطور بی‌رحمانه‌ای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل‌آسا بود. این تابلو هیچ ‌وجه تشابهی با تابلو‌های دیگری که برای مسابقه فرستاده شده بودند، نداشت. اما وقتی با دقت به تابلو نگاه می‌کردی، در بریدگی صخره‌ای شوم، جوجه‌ي پرنده‌ای را می‌دیدی که آن‌جا، در میان غرش وحشیانه‌ي طوفان، آرام نشسته بود. پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده‌ي جایزه‌ي بهترین تصویر آرامش، نقاشی دوم است. و بعد توضیح داد: «آرامش چیزی نیست که در مکانی بی‌سر و صدا، بدون مشکل و سختی یافت شود، بلکه چیزی است که در این شرایط سخت، آرامش را در قلب ما حفظ می‌کند. این تنها معنای حقیقی آرامش است.» جهنم زیبا می‌شود درويشی قصه‌ي زير را تعريف می‌کرد: يکی بود، يکی نبود. مردی بود که زندگی‌اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود.وقتی مُرد همه می‌گفتند به بهشت رفته است. آدم مهربانی مثـل او حتماً به بهشت می‌رود. در آن زمان بهشت هنوز به مرحله‌ي کيفيت فراگير نرسيده بود و استـقبال از او با تشريفات مناسب انجام نشد. فرشته‌ي نگهبانی که بايد او را به بهشت راهنمایی می‌کرد، نگاه سريعی به فهرست نام‌ها انداخت و وقتی نام او را نيافت او را به جهنم فرستاد. در جهنم هيچ‌کس از آدم دعوت‌نامه نمی‌خواهد، هر کس به آن‌جا برسد می‌تواند وارد شود. مَرد وارد شد و آن‌جا ماند. چند روز بعد شيطان با خشم به دروازه‌ي بهشت رفت، يقه‌ي فرشته‌ي نگهبان را گرفت و گفت اين کار شما اشتباه محض است. نگهبان که نمی‌دانست ماجرا از چه قرار است پرسيد: چه شده؟ شيطان که از خشم قرمز شده بود گفت: مردی را که به جهنم فرستاده‌ايد همه چیز را در آن‌جا بر هم زده است. از زمان ورودش نشسته و به حرف‌های ديگران گوش می‌دهد و به درد و دلشان توجه می‌کند. حالا همه در جهنم با هم گفت‌وگو می‌کنند، يک‌ديگر را در آغوش می‌کشند و می‌بوسند. جهنم جای اين کارها نيست! لطفاً اين مَرد را پس بگيريد. وقتی قصه به پايان رسيد درويش گفت: « با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف در جهنم افتادی، خود شيطان تو را به بهشت بازگرداند.» عشق برابر است با عشق روزي روزگاري پسرك فقيري زندگي مي‌كرد كه ناچار بود براي گذران زندگي و تأمين مخارج تحصيلش دست‌فروشي کند. از اين خانه به آن خانه مي‌رفت تا شايد بتواند پولي بدست آورد. روزي متوجه شد كه تنها يك سكه 10 سنتي برايش باقيمانده است و اين درحالي بود كه شديداً احساس گرسنگي مي‌كرد. تصميم گرفت از خانه‌اي مقداري غذا تقاضا كند. به‌طور اتفاقي درب خانه‌اي را زد. دختر جوان و مهربانی در را باز كرد. پسرك با ديدن چهره‌ي مهربان دختر خجالت کشید و به‌جاي غذا ، فقط يك ليوان آب درخواست كرد. دختر كه متوجه گرسنگي شديد پسـرك شده بود بـه‌جـاي آب برايش يك ليوان بزرگ شير آورد. پسـر با تمأنينه و به آهستگي شير را سر كشيد و گفت:‌ «چه‌قدر بايد به شما بپردازم؟» دختر پاسخ داد: «چيزي نبايد بپردازي.» پسرك گفت: «پس من از صميم قلب از شما سپاسگذاري مي‌كنم.» سال‌ها بعد دختر جوان به شدت بيمار شد. پزشكان محلي از درمان بيماري او اظهار عجز نمودند و او را براي ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بيمارستاني مجهز، متخصصين نسبت به درمان او اقدام نمایند. دكتر، جهت بررسي وضعيت بيمار و ارائه‌ي مشاوره فراخوانده شد. هنگاميكه متوجه شد بيمارش از چه شهري به آن‌جا آمده برق عجيبي در چشمانش درخشيد. بلافاصله بلند شد و به‌سرعت به‌طرف اتاق بيمار حركت كرد. لباس پزشكي‌اش را بر تن كرد و براي ديدن مريض وارد اتاق گردید. در اولين نگاه او را شناخت. سپس به اتاق مشاوره بازگشت تا هر چه زودتر براي نجات جان بيمار اقدام كند. از آن روز به بعد زن را مورد توجّهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از يك تلاش طولاني عليه بيماري، پيروزي از آنِدكتر گرديد. آخرين روز بستري شدن زن در بيمارستان بود. به درخواست دكتر هزينه‌ي درمان زن جهت تأئيد نزد او برده شد. گوشه‌ي صورت‌حساب چيزي نوشت، آن را درون پاكتي گذاشت و براي زن ارسال نمود. زن از باز كردن پاكت و ديدن مبلغ صورت‌حساب واهمه داشت. مطمئن بود كه بايد تمام عمر را بدهكار باشد. سرانجام تصميم خود را گرفت و پاكت را باز كرد. چيزي توجه‌اش را جلب نمود. چند كلمه‌اي روي قبض نوشته شده بود. آهسته آن‌را خواند: «بهاي اين صورت‌حساب قبلاً با يك ليوان شير پرداخت شده است.» پدر مهربان و پسر ... مرد جواني آخرين روزهاي دانشگاه را سپري مي‌كرد و به زودي فارغ‌التحصيل مي‌شد. چندين ماه بود كه يك اتومبيل اسپورت بسيار زيبا چشمش را گرفته بود. از آن‌جايي كه مي‌دانست پدرش به راحتي قدرت خريد آن ماشين را دارد به او گفت كه داشتن اين اتومبيل همه‌ي آرزوي اوست. با نزديك شدن به روز فارغ‌التحصيلي مرد جوان دائماً به دنبال علايمي حاكي از خريد ماشين بود. بالاخره در صبح روز فارغ‌التحصيلي پدر او را به اتاق خود فرا خواند و به او گفت كه چه‌قدر از داشتن چنين فرزندي به خود مي‌بالد و چه‌قدر او را دوست دارد. سپس هديه‌اي را كه بسيار زيبا پيچيده بود به دست او داد. مرد جوان كنجكاو و البته با نوعي احساس نا‌اميدي هديه را كه يك انجيل جلد چرمي دوست داشتني بود باز كرد. با ديدن هديه مرد جوان از كوره در رفت، صدايش را بلند كرد و با عصبانيت گفت: با اين همه پولي كه داري فقط يك انجيل به من مي‌دهي؟ و مانند گردبادي خشمگين خانه را ترك گفت و انجيل مقدس را در آن‌جا باقي گذاشت. سال‌هاي بسياري گذشت و مرد جوان موفقيت‌هاي بسياري در راه تجارت كسب نمود. در همين سال‌ها تلگرافي با اين مضمون دريافت كرد كه پدرش درگذشته و همه‌ي دارايي خود را به او واگذار كرده است و او بايد هرچه زودتر به خانه‌ي پدري رفته و به امور رسيدگي نماید. و این در حالی بود که او پدرش را از صبح روز بعد از فارغ‌التحصيلي نديده بود. وقتي به خانه‌ي پدري رسيد، ناگهان غم و پشيماني بر دلش نشست. به بررسي اوراق بهادار پدر پرداخت و در ميان آن‌ها انجيلي را كه پدرش به او هديه داده بود به همان نوي، همان‌طور كه او آن را سال‌ها پيش باقي گذاشته بود، پيدا كرد در حالي كه قطرات اشك به روي گونه‌هايش سرازير شده بود، كتاب مقدس را باز كرد و به ورق زدن پرداخت و در حالي كه مشغول خواندن آيه‌هاي آن بـود، ناگهان يك سوييچ اتومبيل كه در پاكتي در پشت آن قرار داشت به زمين افتاد روي آن، نام طرف معامله نوشته شده بود و اين نام مالك اتومبيل اسپورت مورد علاقه او بود هم‌چنين روي آن تاريخ روز فارغ‌التحصيلي او درج شده و به طور كامل پرداخت گرديده بود. همه چیز زیباست خردمند پیری در دشتی پوشیده از برف قدم می‌زد که به زن گریانی رسید و دلیل گریستن زن را از او پرسید. زن در جواب گفت: « به زندگی‌ام می‌اندیشم، به جوانیم، به زیبایی که در آینه می‌دیدم، و به مردی که دوست داشتم. خداوند بی‌رحم است که قدرت حافظه را به انسان بخشیده است. می‌دانست که من بهار عمرم را به یاد می‌آورم و می‌گریم.» مرد خردمند در میان دشت پر برف ایستاد، به نقطه‌ای خیره شد و به فکر فرو رفت. زن از گریستن دست کشید و پرسید: «در آن‌جا چه می‌بینید؟» خردمند پاسخ داد: «دشتی از گل سرخ. خداوند، آن‌گاه که قدرت حافظه را به من بخشید، بسیار سخاوتمند بود. می‌دانست در زمستان، همواره می‌توانم بهار را به‌یاد آورم ... و لبخند بزنم.» پل محبت دو برادر با هم در مزرعه‌ي خانوادگی خود کار می‌کردند، یکی از آن دو ازدواج کرده بود و خانواده‌ي بزرگی داشت و دیگری مجرد بود. شب که می‌شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود خود را با هم نصف می‌کردند، یک روز برادر مجرد با خود فکر کرد و گفت: درست نیست که ما همه چیز را نصف کنیم. من مجرد هستم و خرجی ندارم، ولی او خانواده‌ي بزرگی را اداره می‌کند. بنابراین شب که شد، یک کیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برد و روی محصول او ریخت. در همین اثنا برادری که ازدواج کرده بود با خودش فکر کرد و گفت: درست نیست که ما همه چیز را نصف کنیم. من سروسامان گرفته‌ام، ولی او هنوز ازدواج نکرده است و باید آینده‌اش تأمین شود، بنابراین شب که شد کیسه‌ای پر از گندم برداشت و مخفیانه به انبار برد و روی محصول او ریخت. سال‌ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند که چرا ذخیره‌ی گندمشان همیشه با یکدیگر مساوی است، تا آن که در یک شب تاریک، دو برادر در راه انبار به یکدیگر برخورد كردند و سپس بدون این‌که حرفی بزنند کیسه‌هایشان را زمین گذاشتند و یکدیگر را در آغوش گرفتند. دوستی دو دوست با پای پیاده از جاده‌ای در بیابان عبور می‌کردند. بین راه سر موضوعیاختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند، یکی از آن‌ها از سر خشم بر چهره‌ي دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود سخت آزرده شد ولی بدون آن که چیزی بگوید روی شن‌های بیابان نوشت:« امروز بهترین دوست من بر چهره‌ام سیلی زد.» آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آن‌جا بمانند و کنار برکه‌ي آب استراحت کنند، ناگهان شخصی که سیلی خورده بود لغزید و در برکه افتاد. نزدیک بود غرق شـود که دوستش بـه کمکـش شتـافت و او را نجـات داد. بعـد از آن کـه از غـرق شدن نجـات یافت بـرروی صخره‌ای سنگی این جمله را حک کرد: « امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد.» دوستش با تعجب از او پرسید: «بعد از آن‌که من با سیلی تو را آزردم تو آن جمله را روی شن‌های صحرا نوشتی ولی حالا این جمله را روی صخره حک می‌کنی؟» دوست دیگر لبخندی زد و گفت: « وقتی کسی ما را آزار می‌دهد باید آن را روی شن‌های صحرا نوشت تا بادهای بخشش آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی در حق ما می‌کند باید آن را روی سنگ‌ها حک کرد تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد.» حماقت دیوانگی در زمان‌های قديم وقتی هنوز راه بشر به زمين باز نشده بود، فضيلت‌ها و تباهی‌ها دور هم جمع شده بودند. ذکاوت گفت: بياييد بازی کنيم، مثلاً قايم باشک. ديوانگی فرياد زد: آه چه عالی، من چشم می‌گذارم. چون کسی نمی‌خواست دنبال ديوانگی بگردد همه قبول کردند. ديوانگی چشم‌هايش را بست و شروع به شمردن کرد: «يک ... دو ... سه ...» همه به دنبال جايی بودند تا پنهان شوند. لطافت خود را به شاخ ماه آويزان کرد. خيانت داخل انبوهی از زباله‌ها مخفی شد. اصالت به ميان ابرها رفت و هوس به سمت مرکز زمين به راه افتاد. دروغ که می‌گفت به اعماق کوير خواهد رفت، در اعماق دريا پنهان شد. طعم داخل يک سيب سرخ قرار گرفت. حسادت هم به داخل چاه عمیقی فرو رفت. تقریباً همه پنهان شده بودند و ديوانگی هم‌چنان می‌شمرد: «هفتاد و سه ... هفتاد و چهار...» اما عشق هنوز مردد بود و نمی‌دانست کجا مخفی شود. البته تعجبی هم نداشت زیرا پنهان کردن عشق خيلی سخت است. ديوانگی داشت به عدد 100 نزديک می‌شد که عشق تصمیم گرفت وسط يک دسته گل رز، آرام بنشیند. ديوانگی فرياد زد، دارم ميام، دارم ميام و در همان ابتدای کار تنبلی را پیدا کرد. تنبلی اصلاً تلاش نکرده بود تا خود را مخفی کند! بعد هم لطافت را يافت و خلاصه نوبت به ديگران رسيد. اما از عشق خبری نبود. ديوانگی ديگر خسته شده بود که حسادت آرام در گوش او گفت: «عشق در آن سوی گل رز مخفی شده است.» ديوانگی با هيجان زيادی يک شاخه از درخت کَند و آن را با تمام قدرت داخل گلهای رز فرو کرد. صدای ناله‌ای بلند شد. عشق از داخل شاخه‌ها بيرون آمد، دست‌ها‌يش را جلوی صورتش گرفته بود و از بين انگشتانش خون می‌چکید. شاخه‌ي درخت چشمان عشق را کور کرده بود. ديوانگی که خیلی ترسیده بود با شرمندگی گفت: «حالا من چکار کنم؟ چگونه مي‌توانم جبران کنم؟» عشق جواب داد: «مهم نيست دوست من، تو ديگر نمي‌توانی کاری بکنی، فقط خواهش می‌کنم از اين به بعد يارِ من باش. همه جا همراهم باش تا راه را گم نکنم.» و از آن روز تا ابد عشق و ديوانگی همراه يکديگر به احساس تمام آدم‌های عاشق سَرَک می‌کشند! درس زندگی در یک روز گرم و زیبا، معلم و شاگردي در يك مزرعه‌ي پر از گل در زير درختي نشسته بودند. ناگهان شاگرد پرسيد: مدتي است كه سؤالي فكرم را مشغول ساخته است. آيا شما مي‌توانيد مرا راهنمايي كنيد؟ معلم لبخندي زد و گفت: «خوشحال خواهم شد اگر بتوانم.» شاگرد گفت: «چگونه مي‌توانيم شريك روح و زندگي خود را بيابيم؟» آموزگار مدتي فكر كرد و سرانجام گفت: «سؤال سخت و در عين حال آساني است.» و سپس به مزرعه‌ي روبه‌رو اشاره كرد و گفت: «همان‌طور كه مي‌بيني در اين مزرعه گل‌هاي بسياري روييده است. شروع به حركت كن و هرگاه به زيباترين گل رسيدي آن را بچیـن و براي مـن بياور. اما به ياد داشته باش كه اجازه نداري به عقب برگردي هم‌چنين تنها مي‌تواني يك گل بچینی. حالا برو.» شاگرد حركت كرد و پس از مدتي بازگشت. معلم به او گفت: «تو باز گشتي اما من گلي در دست‌هايت نمي‌بينم؟» شاگرد جواب داد: «در مسير حركتم گل‌هاي زيادي ديدم اما با خود فكر كردم شايد بهتر و زيباتر از اين گل هم باشد پس به حركت ادامه دادم و آن‌گاه زماني رسيد كه خود را در پايان راه ديدم و چون گفته بوديد كه نبايد به عقب بازگردم، پس دست خالي بازگشتم.» معلم گفت: «براي يافتن شريك زندگي هرگز مقايسه نكن و اميدوار نباش كه شخص بهتري را مي‌يابي. اين تنها وقت تلف كردن است چرا كه زمان به عقب باز نمي‌گردد. سعي كن شريكت را همان‌گونه كه هست بپذيري.» نسبت با خدا در تعطيلات كريسمس، در يك بعد از ظهر سرد زمستاني، پسر شش، هفت ساله‌اي جلوي ويترين مغازه‌اي ايستاده بود. او كفش به پا نداشت و لباس‌هايش پاره و مُندَرِس بود. زن جواني از آن‌جا مي‌گذشت. همين‌كه چشمش به پسرك افتاد، آرزو و اشتياق را در چشم‌هاي آبي او خواند. دست كودك را گرفت و داخل مغازه برد و برايش كفش و يك دست لباس گرمكن خريد. آن‌ها بيرون آمدند و زن جوان به پسرك گفت: «حالا به خانه برگرد. امیدوارم تعطيلات شاد و خوبي داشته باشي.» پسرك سرش را بالا آورد، نگاهي به او كرد و پرسيد: «خانم! شما خدا هستيد؟!» زن جوان لبخندي زد و گفت: «نه پسرم. من فقط يكي از بندگان او هستم.» پسرك گفت: «مطمئن بودم با او نسبتي داريد.» اعجاز دعا زني با لباس‌هاي کهنه و مندرس و نگاهي مغموم وارد خواربار فروشي محله شد و با فروتني از صاحب مغازه خواست تا کمي خواربار به او بدهد و به نرمي توضیح داد که شوهرش بيمار است و نمي‌تواند کار کند و صاحب شش بچه است که در حال حاضر گرسنه می‌باشند. صاحب مغازه با بي‌اعتنایي نيم نگاهي به زن انداخت و با حالت بدي سعي کرد او را از مغازه بيرون کند. زن نيازمند درحالي که اصرار مي‌کرد گفت: «آقا ... شما را به خدا قسم مي‌دهم. به محض اين‌که بتوانم پولتان را پس خواهم داد.» صاحب مغـازه به تنـدی در پاسخ زن گفت که به هیچ‌وجه نسیه نخواهد داد. در همیـن حیـن مشتـري ديگري که کنار پيش‌خوان ايستاده بود و گفت و گوي آن دو را مي‌شنيد به مغازه دار گفت: «ببين اين خانم چه مي‌خواهد ... هزینه‌ي خريد اين خانم را من پرداخت می‌کنم.» خواروبار فروش گفت: «لازم نيست ... خودم مي‌دهم ... ليست خريدت کو؟» زن لیست خرید را به مغازه‌دار نشان داد و مرد گفت: «ليستَت را بگذار روي ترازو، به اندازه وزنش هرچه خواستي بِبَر.» زن با خجالت لحظه‌ای مکث کرد، از کيفش تکه کاغذي درآورد و چيزي رويش نوشت و آن را روي کفه ترازو گذاشت. همه با تعجب ديدند که کفه‌ي ترازو پايين رفت. خواروبار فروش باورش نمي‌شد. مشتري از سر رضايت خنديد. مغازه دار با ناباوري شروع به گذاشتن جنس در کفه‌ي ديگر ترازو کرد ولی کفه‌ي ترازو برابر نشد. آن قدر جنس گذاشت تا بالاخره کفه‌ها برابر شدند. در اين وقت خواروبار فروش با تعجب و دلخوري تکه کاغذ را برداشت تا ببيند روي آن‌چه نوشته شده است. کاغذ ليست خريد نبود بلکه دعاي زن بود که نوشته بود: « اي خداي عزيز، تو از نياز من آگاهی. خود آن را برآورده کن.» فقط اوست كه مي‌داند وزن دعاي پاك و خالص چه‌قدر است. دعا بهترين هديه‌ي رايگاني است كه مي‌توان به هر كسي داد و پاداشی بسيار گرفت. سوپر مارکت بهشتی سال‌ها پیش که از بزرگ‌راه زندگی عبور می‌کردم، به تابلویی برخورد نمودم که روی آن نوشته شده بود: «سوپر مارکت بهشتی» هنگامی‌که جلوتر رفتم، درها رقص‌کنان باز شدند و من داخل سوپر مارکت شدم. در آن‌جا گروهی از فرشتگان میزبان را دیدم. آن‌ها همه‌جا حضور داشتند. یکی از آن‌ها سبدی در اختیارم گذاشت وگفت: « این را بگیر و با دقت خرید کن.» هر چه که انسان به آن نیازمند بود در آن‌جا پیدا می‌شد. ابتدا مقداری شکیبایی برداشتم. عشق نیز در همان قفسه بود. در قفسه‌ي پایین‌تر ادراک بود که در همه‌ي مکان‌ها و زمان‌ها به آن نیاز پیدا می‌کردی. یکی دو جعبه دانش و معرفت برداشتم و مقداری ایمان و یک بسته نیکوکاری. سپس مقداری قدرت و شهامت خرید کردم که به من کمک می‌کردند از این مسابقه سربلند بیرون آیم. سبدم کاملاً پر شده بود ولی ناگهان به خاطرم رسید که به مقداری بخشندگی نیز نیاز دارم و سپس اندکی هم رستگاری در سبد گذاشتم، چرا که رستگاری مایه‌ي نجات است. سعی کردم که هرچه را لازم است به مقدار کافی بردارم و سپس شروع به حساب و کتاب کردم تا صورت حساب سوپر مارکت را بپردازم. همان‌طور که از راهرو بالا می‌رفتم دعا و نیایش را دیدم و آن‌ها را در سبد چیدم چرا که می‌دانستم هنگامی‌که از این مکان بیرون بروم مرتکب گناه خواهم شد. آرامش و سرور آخرین چیزهایی بودند که به وفور در قفسه‌ها دیده می‌شدند. ستایش و ثنا نیز در همان نزدیکی قرار داشتند، آن‌ها را نیز برداشتم. سپس نزد فرشته حسابدار رفتم و گفتم: «اکنون چه‌قدر باید بپردازم؟» او لبخندی زد و گفت: «هر کجا که دوست داری آن‌ها را همراه خود ببر.» دوباره سؤال خود را تکرار کردم و او گفت: « خداوند صورت حساب شما را مدت‌ها قبل پرداخت کرده است.»

  9. #19
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    معرفي كتاب
    _ واژگوني بوروكراسي
    نويسندگان: ديديوازبرن، پيتر پلاستريك
    مترجم: غلامحسين خانقايي
    ناشر: فرا
    نوبت چاپ: اول، بهار 1386
    شمارگان: 3000 نسخه
    بها: 5900 تومان

    كتاب حاضر، واژگوني بوروكراسي حاكم بر نظام دولتي را با پياده سازي پنج استراتژي پايه اي ممكن مي داند و اين پنج استراتژي عبارتند از: شفاف سازي مأموريت، نتيجه گرايي، مشتري مداري، توان افزايي افراد جامعه و نهادهاي مردمي، و درنهايت ايجاد فرهنگي كه تحول را پشتيباني نمايد.
    هريك از مفاهيم بازآفريني مطرح شده در كتاب به كمك نمونه هاي بسياري از مبارزات انسانها در سطح دولتهاي محلي، ايالتي و ملي تشريح شده و نويسندگان ضمن ارائه راه حل‌هاي عملي و معقول براي حل مسايل مبتلا به جامعه، روش شناسي مفيد و ارزنده اي را براي ايجاد تحول اساسي در همه سطوح دولت دراختيار خواننده قرار مي‌دهند.
    نويسندگان با استفاده از تعداد زيادي موردهاي واقعي نشان مي دهند كه چگونه مي توانيم (دي ان اِ) هر سازمان را به منظور ايجاد نظامي مبتني بر شفافيت هدف و كيفيت خدمت به نحو موفقيت آميزي برنامه ريزي مجدد كنيم.
    خواندن اين اثر به همه متخصصان امور اجرايي خدمات عمومي، مقامات دولتي در همه سطوح و خوانندگاني كه دغدغه حل مسايل اجتماعي و نوسازي دولت را دارند توصيه مي شود.
    _ قضاياي موردي واقعي بازاريابي با نگرش بازار ايران
    مؤلف: پرويز درگي
    ناشر: موسسه خدمات فرهنگي رسا
    نوبت چاپ: اول، 1386
    شمارگان: 2800 نسخه
    بها: 2800 تومان


    مطالعه دقيق موارد و قضاياي مطرح شده در اين كتاب مي تواند فرصت مناسبي براي پيوند علم و عمل بازاريابي و يادگيري و فراگيري نكات آموزنده و ارزنده تازه‌اي باشد. كتاب حاضر درعين حال مي تواند گامي مناسب و محركي جديد براي گردآوري، تحقيق و انتشار كتابهايي ديگر در اين حوزه باشد. طبيعي است هر اندازه پيوند علم و دانش بازاريابي با تجربيات و واقعيت‌هاي جامعه بيشتر شود، ارزش دانش بازاريابي بيشتر و بهتر جلوه‌گر خواهدشد.
    ساختار اين كتاب به گونه اي است كه خواننده در فصل اول آن، رهنمودهاي فرد آر.ديويد را براي تهيه يك تجزيه وتحليل موردي و چگونگي حل آن مطالعه مي كند. در ادامه آن نيز راهكارهاي ارائه شده از سوي يكي از اساتيد ايراني و توصيه هاي نگارنده كتاب آمده است. در فصل دوم چند نمونه از تجزيه و تحليل‌هاي موردي آورده شده كه همگي نمونه هاي واقعي از كسب و كار ايران هستند.
    مطالب ارائه شده در كتاب به صورتي است كه استادان و مدرسان مباحث استراتژي و بازاريابي مي توانند از اين تجزيه و تحليل‌هاي واقعي بازار ايران در ارتقاي بهره وري تدريس خود استفاده كنند. علاوه بر اين دانشجويان رشته هاي مديريت بازرگاني، مديريت اجرايي و رشته هاي مرتبط ديگر نيز مي توانند با حل اين قضايا نگرش خود را ارتقا دهند تا پس از فارغ‌التحصيلي با كارآمدي بيشتري در رفع مشكلات اقتصادي گام بردارند.
    _ اصول حسابداري (2)
    نويسندگان: دكتر حسن همتي، هدي همتي
    ناشر: انتشارات ترمه
    نوبت چاپ: اول، 1386
    شمارگان: 2200 نسخه
    بها: 4500 تومان


    اثر حاضر بخشي از مجموعه اي است كه براساس جديدترين رويه هاي حسابداري در دنيا مطابق با سرفصل انقلاب فرهنگي ايران تهيه و تدوين شده است.
    نويسندگان كتاب ضمن استفاده از آخرين منابع و مآخذ علمي تلاش كرده اند كه مطالب هريك از فصول گام به گام تشريح شده و مباني نظري مربوط به آن به زبان ساده بيان شود.
    در ابتداي هرفصل اهداف يادگيري ارائه شده است تا خواننده در شروع كار از محتواي كل فصل، اطلاع حاصل كند علاوه بر اين ازنظر كاربردي، تئوري‌هاي مختلف با مثالهاي متعدد براي يادگيري بهتر آمده است. همچنين در پايان هر فصل براي افزايش كارايي بيشتر استفاده كنندگان به اندازه كافي تمرين و مسايل پيش بيني شده است.
    مخاطبان اصلي كتاب را دانشجويان دوره هاي كارداني، كارشناسي رشته هاي حسابداري، مديريت صنعتي، بازرگاني و ساير علاقه منداني تشكيل مي دهند كه مايلند در سطح اصول، اطلاعات لازم را كسب نمايند.
    _ طراحي و توليد محصول
    نويسندگان: كارل ت. اولريچ، استيون د. اپينگر
    مترجمان: علي پورقاسمي، محمد جبل عاملي فروشاني، مازيار سلامت
    ناشر: نشر اشاره با همكاري شركت فرهنگي ارزشي سايپا
    نوبت چاپ: اول، 1386
    شمارگان: 2000 نسخه
    بها: 6500 تومان


    كتاب حاضر با هدف ايجاد هماهنگي ميان عوامل اصلي توليد و به منظور يكپارچه سازي وظايف بازاريابي، طراحي، و ساخت و ايجاد ارتباط مناسب ميان گروههاي تخصصي تدوين شده است. نويسندگان كتاب كه از مدرسان معتبرترين دانشگاههاي آمريكا هستند، با استفاده از تجربيات آموزشي و حرفه اي خود و با بياني روشن، مسير توليد محصول را از زماني كه ايده اي در ذهن طراح جرقه مي‌زند تا زماني كه محصول به دست مشتري مي‌رسد توضيح داده اند.
    شيوه‌هاي يكپارچه كتاب، تصميم گيري و حل مساله را براي گروههاي مختلف درون بنگاههايي كه قصد توليد محصول را دارند، آسان مي سازد. دانشجويان و دانش آموختگان رشته هاي مديريت اجرايي، مديريت بازرگاني، رشته هاي فني مهندسي، و طراحي صنعتي به عنوان كاربران اصلي اين كتاب معرفي شده اند. درهرحال كتاب حاضر به عنوان مرجعي براي تمامي دست اندركاران طراحي و توليد محصول قابل استفاده است. علاوه بر مطالب كتاب، تمرينات، و مثالهاي موردي هر فصل، سايت اينترنتي نيز توسط نگارندگان راه اندازي شده كه به تعميق مفاهيم كمك مي كند.
    _ نيازسنجي آموزشي (مفاهيم – روشها و كاربردها)
    نويسندگان: دكتر مهدي ابزري، محمدرضا دلوي، دكتر احمد غضنفري
    ناشر: انتشارات موسسه علمي دانش‌پژوهان برين – انتشارات اركان دانش
    نوبت چاپ: اول، بهار 1386
    شمارگان: 1000 نسخه
    بها: 2400 تومان


    تعيين نيازهاي آموزشي اولين گام برنامه ريزي آموزش كاركنان و نخستين عامل ايجاد و تضمين اثربخشي كاركرد آموزش و بهسازي است كه اگر به درستي انجام شود مبناي عيني‌تري براي برنامه‌ريزي به عنوان نقشه اثربخشي و ساير فعاليتها فراهم خواهدشد. درواقع كليه تصميمات در مورد تدارك اهداف خاص، محتواي آموزشي مناسب و استفاده موثر از ساير منابع و امكانات محدود (انساني، مالي و مادي) تابعي از مطالعات نيازسنجي است.
    براي اجراي يك فعاليت آموزشي، نياز به بررسي و نيازسنجي آموزشي امري ضروري است و درواقع مي توان با پاسخگويي به پرسشهاي زير نياز آموزشي را سنجيد:
    1 – هدفهاي سازمان كدامند؟ 2 – چه وظايفي بايد انجام شوند تا اين هدفها به دست آيد؟ 3 – هريك از كاركنان بايد چه رفتارهايي داشته باشند تا بتوانند وظايف تعيين شده را انجام دهند؟ 4 – كاركنان براي اجراي رفتارهاي لازم از نظر مهارت، دانش و نگرشها چه كمبودهايي دارند؟
    نتيجه اينكه تعيين نيازهاي آموزشي، نقطه آغاز هر نوع فعاليت آموزشي است.
    مطالعه كتاب «نيازسنجي آموزشي» كه با دقت و صرف وقت زياد و با بهره‌گيري از منابع معتبر علمي تأليف شده، به همه علاقه‌مندان به مباحث مديريت بويژه حوزه آموزش توصيه مي شود.
    _ سيستمهاي اطلاعات مديريت (نگرش راهبردي)
    مؤلف: دكتر اصغر صرافي زاده
    ناشر: انتشارات ترمه
    نوبت چاپ: اول، 1386
    شمارگان: 2200 نسخه
    بها: 5000 تومان


    در هزاره سوم نقش فناوري اطلاعات در كسب و كار قطعا بيش از گذشته خواهدبود و مي توان پيش بيني كرد كه بسياري از شرايط و موقعيت‌هاي كسب و كار را تغيير و با دگرگوني شگرف مواجه نمايد. در چنين شرايطي مديران و كاركنان بايد با مفاهيم فناوري اطلاعات و موضوعات مربوط به آن آشنا شوند و از نقش آنها در كسب و كار هزاره سوم آگاه شوند.
    كتاب حاضر كه در 7 فصل تنظيم شده با هدف تشريح مفــاهيم پايه در سيستمهاي اطلاعات مديريت و كـــاربرد آن تدوين شده و داراي رويكردي راهبردي است.
    مفاهيم پايه اي سيستمهاي اطلاعات، انواع كاربردهاي سيستمهاي اطلاعات، معرفي و كاربرد شبكه و ارتباطات، توسعه سيستمهاي اطلاعاتي، و مسايل مرتبط با فناوري اطلاعات در آينده سازمانها از مفاهيم مطرح در اين كتاب هستند.
    كتاب حاضر علاوه بر كاربرد در دوره‌هاي كارشناسي ارشد و كارشناسي رشته هاي مديريت و فناوري در دانشگاهها، مي تواند مورداستفاده مديران و كارشناسان سازمانها و علاقه مند به بحث سيستمهاي اطلاعات مديريت و فناوري اطلاعات قرار گيرد.
    _ سيستم مديريت برخود (رويكرد سيستماتيك به شناسايي و مديريت خويشتن)
    مؤلفان: سيدمحمدرضا حسينيان، پانته‌آ جهانگير
    ناشر: نشر كمال تربيت
    نوبت چاپ: اول، 1386
    شمارگان: 3000 نسخه
    بها: 2800 تومان


    كتاب حاضر روشي را به خواننده معرفي مي كند تا با كاوش در رفتارها و پندارهاي خود بپردازد. اين كتاب همچون يك روان‌شناس، شما را با چگونگي برنامه ريزي زندگي خود و كسب و توسعه مهارتهاي لازم آن آشنا كرده، با سوالات خود به درون شما نفوذ مي كند، ضعف‌ها و قدرتهاي تان را برمي شمرد و درنهايت شما را به بازنگري در خود دعوت مي كند.
    اين كتاب، رويكردي سيستماتيك به شناسايي و مديريت خويشتن داشته و حاوي موضوعاتي است كه از تلفيق تكنيك‌هاي مديريت و روان‌شناسي حاصل شده است. همچنين در پايان هركدام از بخشهاي فصول مختلف كتاب، سوالات و تمرينات مختلفي طراحي و گردآوري شده تا به درك بيشتر موضوعات كمك كرده و با كاربردي كردن مسايل، نشان دهنده نقاط ضعف و قوت آن موضوع در هر فرد باشد.
    مطالبي كه در اين كتاب عنوان شده است، حاصل گردآوري موضوعات بسيار متنوع و مـــرتبط با سيستم موردنظر، جمع آوري برخي از مدلها و متون و نيز ترجمه برخي ازكتب و مقالات خارجي است.
    مطالعه اين كتاب كه داراي 5 فصل، يك پيوست و نيز مصاحبه با يكي از مديران موفق است به تمامي علاقه‌مندان به اين گونه مباحث توصيه مي شود.
    _ مديريت فرايندهاي كسب و كار بهبود يا مهندسي مجدد (به همراه مدل فرايندي apqc)
    مؤلف: محمدرحمان زاده هروي
    ناشر: انتشارات تك رنگ
    نوبت چاپ: اول، تابستان1386
    شمارگان: 3000 نسخه
    بها: 5000 تومان


    بي ميلي گروهي از مديران و كارشناسان سازمانهاي بزرگ نسبت به تبادل دستاوردهاي مديريتي بين سازمانها، مانع از مبادله روان تجارب بين مديران و كارشناسان سازمانها و تبديل آن به نتايج علمي مي شود. مبادله اطلاعات ناشي از تجارب، كاري سودمند است و اين امكان را فراهم مي سازد كه با شنيدن نظر و تجربه ديگران، به اصلاح عملكرد و روش كاري خود بپردازيم.
    مؤلف همچنانكه خود مي گويد مفهوم مهندسي مجدد فرايندها بويژه عنصر محوري آن؛ يعني فرايند، علي‌رغم كاربرد گسترده آن در مديريت و اداره سازمانها، به اندازه كافي براي كاربران آن روشن نيست و برهمين اساس به تدوين اين كتاب دست يازيده است.
    كتاب كه با ياد زنده ياد دكتر محمدعلي طوسي و در چهار فصل و يك پيوست تنظيم و تدوين شده، خواننده را با مفاهيم مهندسي مجدد فرايندها، معنا و مفهوم فرايندها، روشهاي شناسايي فرايندها، مقايسه مفاهيم بهبود و مهندسي مجدد فرايندها با مفاهيم انقلاب و اصلاح و بالاخره بنگاههاي اقتصادي كشور كه رويكرد مهندسي مجدد در آنها انجام شده آشنا مي سازد. در پيوست كتاب نيز، مدل فرايندي
    apqc كه متن ويرايش سال 2006 است، عينا ترجمه شده و به عنوان يك مدل عرضه شده است.
    مطالعه كتاب براي تمام مديراني كه علاقه‌مند به مقوله مهندسي مجدد فرايندها هستند سودمند است.

  10. #20
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    راهكارهاي‌ عملي‌ مديريت‌ اثربخش‌ نويسندگان: فرد اي. فيدلر، مارتين‌ ام‌ - چمرس، لينداماهار مترجم: دكتر خداداد بخشي‌ ناشر: تورنگ، چاپ‌ اول، 1381، 331 صفحه‌ از: سيدمحمد باقري‌زاده‌ معرفي‌

    ‌ ‌كتاب‌ داراي‌ دومقدمه‌ - مقدمه‌ مترجم‌ و مقدمه‌ كتاب‌ - و چهار بخش‌ است. بخش‌ نخست- شناسايي‌ شيوه‌ رهبري‌ شما، بخش‌ دوم، شناخت‌ موقعيت‌ رهبري‌ شما، بخش‌ سوم‌ - ايجاد بهترين‌ محيط‌ رهبري، و بخش‌ چهارم، به‌ مديريت‌ مديران‌ اختصاص‌ يافته‌ است.

    ‌ ‌در مقدمه‌ كتاب‌ اشاره‌ شده‌ كه: «همه‌ ما در طول‌ زندگي‌ خود حداقل‌ فرد موفقي‌ را ديده‌ايم‌ كه‌ با احراز مقام‌ جديد به‌ موقعيتهاي‌ چشمگير مشاغل‌ قبلي‌ خويش‌ دست‌ نيافته‌ است، درصورتي‌ كه‌ در شغل‌ جديد نيز از همان‌ اقتدار و فنون‌ لازم‌ اداري‌ بهره‌مند بوده‌ است.

    ‌ ‌كار عمده‌ «فرد فيدلر» اين‌ بوده‌ كه‌ اين‌ امكان‌ را براي‌ ديگران‌ فراهم‌ كند كه‌ توانايي‌ خود را بر روي‌ تفاهم‌ و پذيرش‌ شيوه‌هاي‌ اداري‌ افراد متمركز سازند و اثرات‌ مثبت‌ و منفي‌ شيوه‌ها را دقيقاً‌ موردتوجه‌ قرار دهند. نه‌ اينكه‌ بلافاصله‌ در مقام‌ تغيير شيوه‌ها برآيند.

    ‌ ‌فيدلر و ديگرهمكارانش‌ نه‌ تنها به‌ درك‌ نسبتاً‌ كامل‌ و تئوري‌ اساسي‌ رهبري‌ دست‌ يافتند، بلكه‌ همچنين‌ عواملي‌ را ذكر كردند كه‌ يك‌ فرد ممكن‌ است‌ بتواند باتوجه‌ به‌ آن‌ عوامل‌ يا ضوابط. خود را موردارزيابي‌ قرار دهند بدون‌ اينكه‌ مترصد معجزه‌ يا وقايع‌ غيرمنتظره‌ باشند». نظريه‌ و طرز فكر فيدلر در امر مديريت‌ اثر بسزايي‌ از خود به‌جا گذاشته‌ است‌ و اين‌ نظريه‌ و طرز فكر موضوع‌ پژوهشي‌ است‌ كه‌ در اين‌ كتاب‌ آمده‌ است.

    بخش‌ نخست‌ - شناسايي‌ شيوه‌ رهبري‌ شما

    ‌ ‌اين‌ بخش‌ به‌ شناسايي‌ شيوه‌ رهبري‌ شما توجه‌ دارد. نويسندگان‌ در مقدمه‌ اين‌ بخش‌ اشاره‌ دارند كه‌ رهبري‌ نزد افراد متفاوت، معاني‌ متفاوتي‌ دارد. رهبري‌ دربرگيرنده‌ مفاهيمي‌ ازقبيل: توان‌ مشاوره، حل‌ و فصل‌ مشكلات‌ و معضلات، اعطأكننده‌ روحيه‌ مهرباني، متقاعد ساختن‌ مديران‌ و كاركنان‌ زيرمجموعه‌ سازماني‌ مبني‌ بر انجام‌ كار و ماندن‌ در سازمان، اجراي‌ موفقيت‌آميز وظيفه‌ كاري‌ مشترك‌ و... است.

    ‌ ‌در ادامه‌ مطرح‌ ساخته‌اند كه‌ اين‌ برنامه‌ يعني‌ برنامه‌اي‌ كه‌ در كتاب‌ طراحي‌ شده، آنگونه‌ طراحي‌ شده‌ تا به‌ شما كمك‌ كند يك‌ رهبر موثرتر شويد. اين‌ برنامه‌ اصولاً‌ يك‌ برنامه‌ خود-آموز است. اين‌ برنامه‌ آموزشي‌ بر يك‌ تئوري‌ رهبري‌ به‌ نام‌ «مدل‌ اضطراري» مبتني‌ است‌ كه‌ در سالهاي‌ گذشته‌ توسعه‌ يافته‌ است. اين‌ تئوري‌ بر دوعامل‌ استوار است. «عامل‌ نخست‌ شخصيت‌ رهبران‌ است‌ كه‌ سبك‌ وشيوه‌ رهبري‌ آنها را مشخص‌ و آشكار مي‌ سازد. عامل‌ دوم‌ ميزان‌ كنترل‌ و نفوذي‌ است‌ كه‌ رهبران‌ مي‌توانند روي‌ رفتار، وظيفه‌ و عملكرد گروه‌ در موقعيتهاي‌ ايجاد شده‌ داشته‌ باشند. (23)

    ‌ ‌اين‌ فصل‌ به‌ شما كمك‌ مي‌كند تا مقاصد اصلي‌ موقعيت‌ رهبري‌ را بشناسيد. تا چه‌ اندازه‌ مي‌توانيد با افرادي‌ كه‌ براي‌ شما كار مي‌كنند ارتباط‌ برقرار سازيد و يا تحت‌ چه‌ شرايطي‌ شيوه‌ رهبري‌تان‌ مي‌تواند اثربخش‌ باشد. براي‌ اين‌ منظور دستورالعملي‌ را تحت‌ عنوان‌ حداقل‌ شرايط‌ مطلوبيت‌ همكاران‌ يا افراد آورده‌ است‌ كه‌ درصورت‌ تكميل‌ و براساس‌ بازخورد ارائه‌ شده‌ در خود-آموز پاسخ‌ به‌ دست‌ مي‌آيد.

    ‌ ‌در ادامه‌ به‌ معرفي‌ دو نوع‌ رهبري‌ اشاره‌ دارد. شيوه‌ رهبري‌ ارتباطگرا و شيوه‌ رهبري‌ وظيفه‌گرا رهبران‌ ارتباطگرا همواره‌ مشتاق‌ هستند كه‌ وظايف‌ گروهي‌ يا سازمان‌ ازطريق‌ وجود روابط‌ حسنه‌ بين‌ افراد گروه‌ به‌ نحو مطلوب‌ انجام‌ پذيرد. بديهي‌ است‌ افراد گروه‌ نيز در اين‌ صورت‌ به‌طور يكپارچه‌ عمل‌ خواهندكرد. رهبران‌ و يا افراد وظيفه‌گرا و يا وظيفه‌محور تنها در فكر انجام‌ دادن‌ كار هستند. آنان‌ عزت‌ نفس‌ يا احترام‌ خود را در كارهاي‌ انجام‌ يافته‌ ملموس‌ و مشهود مي‌بينند. آنها قوياً‌ به‌ دنبال‌ اين‌ موضوع‌ هستندكه‌ به‌ هر شكل‌ شده‌ كار يا وظيفه‌اي‌ كه‌ به‌ عهده‌شان‌ گذاشته‌ شده‌ است‌ را با موفقيت‌ انجام‌ دهند، هرچند هيچ‌ نوع‌ پاداشي‌ هم‌ در كار نباشد. (37)

    بخش‌ دوم‌ - شناخت‌ موقعيتهاي‌ رهبري‌

    ‌ ‌اثربخشي‌ رهبران‌ و گروههاي‌ آنان‌ به‌ دو عامل‌ عمده‌ بستگي‌ دارد، نخست‌ انگيزه‌ اساسي‌ بنيادي‌ رهبران‌ - شيوه‌ رهبري، دوم‌ تعداد كنترل‌ و تاثيري‌ كه‌ بر موقعيت‌ رهبري‌ دارد. درخصوص‌ ميزان‌ و تعداد كنترل‌ و تاثير بخشيدن‌ در موقعيت‌ به‌ سه‌ عامل‌ مهم‌ توجه‌ داده‌اند.

    1 - رابطه‌ رهبر - عضو

    2 - ساختار وظيفه‌

    3 - قدرت‌ مقام‌

    ‌ ‌اين‌ سه‌ عامل‌ مهم‌ براي‌ سنجش‌ و اندازه‌گيري‌ ميزان‌ كنترل‌ يك‌ موقعيت‌ رهبري‌ به‌ كارگرفته‌ مي‌شوند.(67) براي‌ هريك‌ از عوامل‌ معيارها و روشهاي‌ سنجش‌ را ارائه‌ داده‌اند.

    ‌ ‌در ارتباط‌ با سنجش‌ روابط‌ رهبر - عضو، ضمن‌ ارائه‌ معيار و نحوه‌ استفاده‌ از آن‌ اضافه‌ مي‌كنند كه‌ روابط‌ رهبران‌ با اعضاي‌ گروه‌ مهمترين‌ و تنها عامل‌ با اهميت‌ در تعيين‌ و تشخيص‌ كنترل‌ موقعيتي‌ است. اگر شما حمايت‌ اعضاي‌ گروه‌تان‌ را داشته‌ باشيد، اگر مطمئن‌ باشيد كه‌ افراد گروه‌ شما، كار خود را خوب‌ و از روي‌ اشتياق‌ انجام‌ مي‌دهند، در اين‌ صورت‌ از ميزان‌ قابل‌ توجهي‌ كنترل‌ و نفوذ بهره‌مند هستيد.(91)

    ‌ ‌دومين‌ گام‌ در تعيين‌ و تشخيص‌ كنترل‌ يا نظارت‌ موقعيتي، سنجش‌ ساختار وظيفه‌ است. ساختار وظيفه‌ يعني‌ ميزان‌ و اندازه‌اي‌ كه‌ رويه‌هاي‌ اجرايي، مقاصد و ارزشيابي‌ وظيفه‌ مي‌تواند وسيله‌ آنها تعريف‌ شوند.(131)

    ‌ ‌آخرين‌ گام‌ در سنجش‌ و اندازه‌گيري‌ كنترل‌ موقعيت، تعيين‌ مقدار قدرتي‌ است‌ كه‌ به‌ جايگاه‌ رهبري‌ داده‌ شده‌ است. يك‌ روش‌ ساده‌ و متعارف‌ كه‌ يك‌ سازمان‌ به‌ رهبر قدرت‌ مي‌دهد اين‌ است‌ كه‌ او را در مقامي‌ مي‌نشاند كه‌ آن‌ مقام‌ داراي‌ حقوق، وظايف‌ و تعهدات‌ خاص‌ مي‌باشد.

    ‌ ‌در ادامه‌ بحث‌ سنجش‌ قدرت‌ مقام‌ مي‌افزايند كه‌ به‌ خاطر داشته‌ باشيد كه‌ قدرت‌ و اختيار به‌سادگي‌ به‌ رهبران‌ داده‌ نمي‌شود، و هيچ‌ رهبري‌ صاحب‌ قدرت‌ مطلق‌ نيست، بلكه‌ قدرت‌ و اختيار از تمايل‌ و اشتياق‌ افراد سازمان‌ نسبت‌ به‌ مقبوليت‌ رهبر براي‌ رهبري‌ سرچشمه‌ مي‌گيرد.

    ‌ ‌قدرت‌ رهبري‌ همچنين‌ به‌ اطلاعات‌ و دانشهاي‌ مربوطه‌ و توانايي‌ رهبر به‌ محول‌ كردن‌ وظايف‌ به‌ زيردستان‌ بستگي‌ دارد.

    ‌ ‌درنهايت، قدرت‌ رهبران‌ و مديران‌ به‌ ميزان‌ حمايت‌ افراد مافوق‌ از آنان‌ مربوط‌ مي‌شود. چنانچه‌ توصيه‌هاي‌ رهبران‌ از طريق‌ سرپرستان‌ مافوق‌ موردتاييد و قبول‌ قرار گيرد، ميزان‌ قدرت‌ رهبري‌ از زاويه‌ ديد افراد سازمان‌ به‌ ميزان‌ قابل‌ توجهي‌ افزايش‌ پيدا مي‌كند.(150)

    بخش‌ سوم‌ - ايجاد بهترين‌ محيط‌ رهبري‌

    ‌ ‌در اين‌ بخش‌ ابتدا به‌ اين‌ نكته‌ اساسي‌ توجه‌ داده‌اند كه‌ چگونه‌ مي‌توان‌ شيوه‌ رهبري‌ را با موقعيت‌ شغلي‌ تطبيق‌ داد؟ در اين‌ ارتباط‌ به‌ طبقه‌بندي‌ سه‌گانه‌ كنترل‌ موقعيتي‌ يعني‌ كنترل‌ عالي، كنترل‌ متوسط‌ و كنترل‌ ضعيف‌ و موقعيتهايي‌ كه‌ رهبران‌ در آنها دارند پرداخته‌ و مطرح‌ كرده‌اند كه‌ موضوع‌ اصلي‌ و اساسي‌ در رهبري، انطباق‌ بين‌ شيوه‌هاي‌ رهبري‌ و موقعيت‌ رهبري‌ است‌ كه‌ زمينه‌ را درجهت‌ كنترل‌ و اثربخشي‌ براي‌ رهبر فراهم‌ مي‌كند. رهبران‌ وظيفه‌گرا بهترين‌ عملكرد خود را در موقعيتهايي‌ با كنترل‌ عالي‌ و ضعيف‌ نشان‌ مي‌دهند و رهبران‌ ارتباطگرا در موقعيتهاي‌ با كنترل‌ متوسط‌ يا متعادل‌ بهترين‌ عملكرد را دارند.

    ‌ ‌مساله‌اي‌ كه‌ براي‌ رهبران‌ حائزاهميت‌ مي‌باشد اين‌ است‌ كه‌ در موقعيتهايي‌ قدم‌ بگذارند و يا در موقعيتهايي‌ باقي‌ بمانند كه‌ بتوانند بهتر و به‌ نحو شايسته‌تري‌ انجام‌ وظيفه‌ كنند. نكته‌ ديگري‌ كه‌ به‌ همان‌ اندازه‌ اهميت‌ دارد اين‌ است‌ كه‌ از درگيري‌ و قدم‌ گذاشتن‌ در موقعيتهايي‌ كه‌ شانس‌ توفيق‌ نداريد اجتناب‌ ورزيد.

    ‌ ‌درمورد مهندسي‌ موقعيتهاي‌ رهبري‌ به‌ نكته‌اي‌ مهم‌ اشاره‌ دادند و آن‌ نكته‌ اين‌ است‌ كه‌ شيوه‌ اصلي‌ رهبري‌ شما قسمتي‌ از شخصيت‌ شما است. اين‌ همان‌ الگوهاي‌ بافته‌ از درون‌ شخصيت‌ است‌ كه‌ سبب‌ برگزيدن‌ رفتارها مي‌شود.(231) پس‌ به‌ مراتب‌ آسان‌تر است‌ كه‌ موقعيت‌ را تغيير دهيد يا تعديل‌ كنيد تا اينكه‌ شخصيت‌ خويش‌ را تغيير دهيد. سه‌ بعد موقعيت‌ شغلي‌ - روابط‌ رهبر - عضو، ساختار وظيفه، و قدرت‌ مقام‌ يا شغل‌ - حيطه‌هايي‌ هستند كه‌ شما مي‌توانيد ازطريق‌ آنها موقعيتهاي‌ رهبري‌ خويش‌ را تعديل‌ يا مهندسي‌ كنيد.(233) يادگيري‌ اين‌ مطالب‌ كه‌ چگونه‌ اين‌ عوامل‌ با هم‌ تنظيم‌ و تعديل‌ گردند تا با شيوه‌ رهبري‌ همسو گردند، خود از مهمترين‌ اقداماتي‌ است‌ كه‌ مي‌توانيد عملكرد رهبري‌ را بهبود بخشيد.

    بخش‌ چهارم‌ - مديريت‌ مديران‌

    ‌ ‌در اين‌ فصل‌ اين‌ موضوع‌ پيگري‌ شده‌ كه‌ چگونه‌ مي‌توانيد افراد يا مديران‌ بخشهاي‌ اداري‌ تحت‌ نظر خود را كمك‌ كنيد تا عملكردشان‌ موثرتر باشد، چون‌ عملكرد آنان‌ بازتابي‌ از رهبري‌ شما خواهدبود.

    ‌ ‌شما به‌ عنوان‌ مقام‌ مافوق‌ ساير رهبران، در يك‌ مقام‌ و موقعيت‌ عالي‌ قرار داريد كه‌ درباره‌ انواع‌ موقعيتهاي‌ رهبري‌ كه‌ آنها در آن‌ به‌ نحو مطلوب‌ و شايسته‌اي‌ عمل‌ مي‌كنند مي‌توانيد به‌ رايزني‌ و هدايت‌ بپردازيد. شما نه‌ تنها قادريد آنان‌ را راهنمايي‌ كنيد، بلكه‌ با تغييرموقعيت‌ رهبري‌شان‌ مي‌توانيد كمكهاي‌ ملموس‌ و شاياني‌ به‌ آنها برسانيد. راههاي‌ متعددي‌ وجود دارد كه‌ با استفاده‌ از آنها مي‌توانيد موقعيت‌ شغلي‌ مديران‌ زيردست‌ خود را با تواناييهايشان‌ همسو سازيد.(270)

    ‌ ‌براي‌ اينكه‌ يك‌ رهبر ازلحاظ‌ مدت‌ زمان‌ بتواند به‌ سطح‌ مطلوب‌ وكامل‌ تجربه‌ برسد ازنظر نوع‌ شغلي‌ كه‌ دارد متفاوت‌ است. مثلاً‌ افرادي‌ كه‌ نسبتاً‌ مشاغل‌ ساده‌تري‌ دارند به‌ نسبت‌ آنهايي‌ كه‌ مشاغل‌ مشكل‌ و پيچيده‌اي‌ دارند به‌ وقت‌ كمتري‌ نيازمند هستند. ويا رهبراني‌ كه‌ افراد مشكل‌آفرين‌ در سازمان‌ خود دارند طبيعي‌ است‌ كه‌ وقت‌ بيشتري‌ نياز دارند تا مديراني‌ كه‌ چنين‌ كاركناني‌ در سازمان‌ خويش‌ ندارند.(299)

    ‌ ‌در آخرين‌ قسمت‌ اين‌ بخش‌ به‌ موضوع‌ انتقال‌ و چرخش‌ پرداخته‌ و مي‌نويسند كه‌ در چند سال‌ گذشته‌ مديران‌ متوجه‌ شده‌اند كه‌ برنامه‌هاي‌ انتقال‌ و چرخش‌ گاهي‌ اوقات‌ مي‌تواند روي‌ افراد، يك‌ واحد سازماني‌ اثرات‌ مثبت‌ و سازنده‌اي‌ داشته‌ باشد و اين‌ يك‌ نظر يا باور نسبتاً‌ تازه‌اي‌ است.

    ‌ ‌نقل‌ و انتقالات‌ و اقدامات‌ چرخشي، اصولاً‌ بايد سبب‌ تغيير موقعيتها در سازمانها شود و درنتيجه، بهبود عملكردها را درپي‌ داشته‌ باشد. ولي‌ گاه‌ ديده‌ مي‌شود كه‌ اين‌ اقدامات، بهبود عملكردها را در بعضي‌ مديران‌ به‌ دنبال‌ دارد و در بعضي‌ مواقع‌ سبب‌ كاهش‌ عملكرد آنان‌ مي‌شود.

    ‌ ‌ازسوي‌ ديگر احراز يك‌ شغل‌ و ماندن‌ براي‌ مدت‌ زيادي‌ در آن، در بعضي‌ افراد به‌ عملكرد ضعيف‌ منتهي‌ مي‌گردد. پس‌ از گذشت‌ زماني، آنها نسبت‌ به‌ شغل‌ خود كسل‌ و خسته‌ مي‌شوند و ديگر مانند روزهاي‌ نخست‌ علاقه‌ چنداني‌ به‌ آن‌ ندارند وبراي‌ تحقق‌ شغلي‌ فاقد انگيزه‌ كافي‌ و چالش‌ مربوطه‌ هستند و مثل‌ ابتداي‌ كار از خويش‌ خلاقيت‌ نشان‌ نمي‌دهند در مقابل‌ اشخاصي‌ ديده‌ مي‌شوند كه‌ از تداوم‌ شغل‌ به‌ گرمي‌ استقبال‌ و پيشرفت‌ و بازدهي‌ كار را در ثبات‌ شغلي‌ جستجو مي‌كنند.(304)

    ‌ ‌نويسندگان‌ در يادداشت‌ نهايي‌ به‌ نكاتي‌ توجه‌ داده‌اند كه‌ در بهبود بخشي‌ عملكرد و حفظ‌ تعالي‌ آن‌ ضروري‌ هستند. اولاً‌ اين‌ كتاب‌ به‌ رهبري‌ موثر توجه‌ دارد. رهبران‌ و مديران‌ در رابطه‌ با امور سازمان‌ بايد با زيردستان‌ به‌ مشورت‌ و رايزني‌ بپردازند. آنها بايد چنان‌ جو‌ و شرايطي‌ در سازمان‌ به‌وجود آورند كه‌ زمينه‌ رشد و تعالي‌ مهارتهاي‌ حرفه‌اي‌ كاركنان‌ در آنجا فراهم‌ شود و درنهايت‌ بايد چنان‌ گروه‌ رضايت‌ بخشي‌ ايجاد كنند كه‌ با انگيزه‌ مطلوب‌ به‌ سوي‌ اهداف‌ مشترك‌ قدم‌ بردارند.(319o (



    منبع : تدبیر شماره 132

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •