صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 55

موضوع: كشاورزي-علوم دامي و طيور-دام-بانك مقالات مربوط به دام

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    New كشاورزي-علوم دامي و طيور-دام-بانك مقالات مربوط به دام

    در اين قسمت ميتوانيد به بهترين مقالات مربوط به نگهداري دام دست يابيد

    دوستان عزيز از ارسال تاپيك نظر و تشكر در اين قسمت خوداري كنيد

    با تشكر

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    عوامل زيادي منجر به از دست رفتن آبستني مي شوند.

    واضح است كه نرخ لقاح در تليسه هاي شيري و گوشتي و گاوهاي غير شيرده گوشتي زيادتر از گاوهاي شيرده گوشتي و گاوهاي شيرده و غير شيرده شيري است. ميزان از دست رفتن آبستني در گاوهاي شيرده شيري ممكن است از زمان لقاح تا پايان آبستني به 60 درصد برسد.

    در آخرين مقاله ام زمان و ميزان از دست رفتن آبستني را در گاوهاي شيري و گوشتي مورد بررسي قرارداديم . واضح است كه نرخ لقاح در تليسه هاي شيري و گوشتي و گاوهاي غير شيرده گوشتي زيادتر از گاوهاي شيرده گوشتي و گاوهاي شيرده و غير شيرده شيري است. ميزان از دست رفتن آبستني در گاوهاي شيرده شيري ممكن است از زمان لقاح تا پايان آبستني به 60 درصد برسد. عدم موفقيت در آبستني ناشي از عدم لقاح يا ازدست رفتن آبستني بعد از شكل گيري جنيني است. در اين مقاله مي خواهيم برخي از عوامل شناخته شده موثر بر از دست رفتن آبستني را در گاوها بررسي كنيم.
    كيفيت فوليكول و تخمك
    غلظت كم پرو‍ژسترون در طول چرخه فحلي و پس از تلقيح مصنوعي ممكن است منجر به ايجاد فوليكول هاي دايمي در گاو شود. فوليكول هاي دايمي باعث ايجاد تخمك هايي مي شوند كه باروري كمي دارند و منجر به مرگ در مراحل اوليه نطفه گي و كمي بعد از آبستني مي شوند. تخمك هايي كه از فوليكول هاي با اندازه كوچك تر ايجاد مي شوند. در پاسخ به تزريق GnRH (در برنامه هاي تلقيح زمان بندي شده) منجر به كاهش نرخ گيرايي مي شوند. علاوه بر اين تغيير اندازه فوليكول هاي آزاد شده نيز ممكن است باعث كوتاه شدن چرخه هاي فحلي و كاهش نرخ آبستني شود.
    نقش حياتي پرو‍ژسترون
    ترشح پروژسترون توسط جسم زرد براي ترشحات طبيعي رحم كه باعث زنده نگه داشتن نطفه اوليه تا زمان برقراري اتصال ضعيف بعد از روزهاي 18 تا 22 مي شود. ضروري است گاوهايي كه غلظت پروژسترون خون آنها كمتر از ميزان طبيعي است. در معرض خطر از دست رفتن آبستني هستند.
    زمان بندي همه چيز است
    افزايش سه برابر غلظت پروژسترون پس از آزاد شدن تخمك و بعداز شروع فعاليت جسم زرد ممكن است رشد نطفه و توانايي آن در ترشح علايم آبستني (اينترفرون – tau) را به خطر بيندازد. زمان بندي ضعيف در ايجاد اين علايم آبستني ممكن است باعث كاهش نرخ گيرايي شود. دادن پروژسترون تكميلي در طول هفته اول بعد از تلقيح مصوني اثرات مثبتي روي رشد نطفه و بهبود نرخ گيرايي داشته است.
    تشخيص آبستني
    هنگامي كه رشد ترافكتودرم (جفت اوليه) و نطفه به هردليلي كاهش مي يابد. معمولاً جسم زرد چروكيده شده و نطفه از دست مي رود.
    - اگر نطفه نتواند هورمون هاي تحليل برنده جسم زرد را سركوب كند،جسم زرد نابالغ شروع به چروكيدن مي كند و باعث از دست رفتن آبستني مي شود.
    - اگرنطفه در حال رشد نتواند علايم لازم براي نگه داري جسم زرد را ايجاد كند و يا جسم زرد نتواند به موادي كه در حالت طبيعي عملكرد آن را كنترل مي كنند پاسخ دهد،جسم زرد تحليل مي رود. كاهش ترشح پروستاگلندين توسط رحم باعث پايداري و بقاء آبستني از طريق كاهش مرگ نطفه مي شود.

    نقش تنش گرمايي
    افزايش دما و رطوبت محيطي بقاء و كيفيت تخمك را به خطر مي اندازد . همچنين باعث كاهش نرخ لقاح و رشد اوليه نطفه مي شود.
    - نرخ آبستني گاوهايي كه قبل از تلقيح در معرض تنش گرمايي بوده اند،فقط به اندازه 33 درصد گاوهايي است كه تحت پوشش گرمايي قرار نداشته اند.
    - جنين هاي گاوهايي كه در معرض تنش گرمايي نبوند،هنگامي كه به گاوهاي ماده اي كه در معرض تنش گرمايي بودند منتقل شدند،نرخ آبستني زيادتري نسبت به گاوهايي كه در معرض تنش گرمايي بودند و تلقيح مصنوعي شدند،داشتند.

    تلاش هايي براي كاهش تنش گرمايي در گاوهايي كه قبل از شيردهي در جايگاه هاي بسته بودند،انجام شده است. استفاده از پنكه ،آب پاش و نيز آب سرد كافي و در دسترس در راهروهاي خروجي سالن شيردوشي و جايگاه هاي بسته ،بسيار موثر است.


    تلقيح مصنوعي زمان بندي شده يا اثرات چرخه فحلي
    آيا ازدست رفتن آبستني در گاوهايي كه براساس فحلي تلقيح مي شوند و گاوهايي كه تلقيح مصنوعي آنها در زمان خاصي است تفاوت دارد؟ در يك مطالعه نشان داده شد كه تلقيح مصنوعي زمان بندي شده باعث افزايش از دست رفتن آبستني مي شود.با اين وجود نتيجه شش مطالعه ديگر نشان داد كه ميزان از دست رفتن آبستني در گاوهايي كه با تشخيص فحلي تلقيح شدند. 5/1 درصد بالاتر بود. درصد از دست رفتن آبستني در 1366 گاوي كه براساس تشخيص فحلي تلقيح شده بودند،به طور متوسط 7/12 درصد و در 756 گاوي كه براساس برنامه زمان بندي شده تلقيح شده بودند 2/11 درصد بود.
    استفاده از تلقيح مصنوعي زمان بندي شده در گاوهايي كه از نظر توليد مثلي قبل از تلقيح داراي علايم فحلي و يا فاقد علايم تشخيص داده شدند ،چگونه است؟ ميزان از دست رفتن آبستني در 1245 گاو شيري كه قبل از تلقيح علايم چرخه فعلي را داشتند 7/15 درصد بود. اين ميزان در 213 گاوشيري فاقد علايم 3/26 درصد گزارش شد. اين مطالعه نشان مي دهد اگرگاوهاي فاقد علايم فحلي بعد از همزمان سازي فحلي و تلقيح براساس برنامه زمان بندي شده آبستن شوند،ميزان تلف شدن در انتهاي مرحله نطفه گي ،بين تشخيص هاي اول و دوم (انتهاي مرحله نطفه گي يا ابتداي مرحله جنيني ) زيادتر از گاوهاي داراي چرخه فحلي است.
    ساير عوامل ...
    گاوهاي كه وزن بدن خود را در طول ماه اول شيردهي يا بين روزهاي 28 تا 56 آبستني از دست مي دهند،نرخ آبستني آنها دو تا سه برابر كاهش مي يابد. شرايط متابوليكي گاوها همانند تغييرات در شرايط بدني ، بر بقاء نطفه و جنين تاثير مي گذارد. براساس مطالعات مختلف شواهد كمي وجود دارد كه نشان مي دهد توليد شير يك عامل خطرناك براي افزايش از دست رفتن آبستني در گاوهاي شيري است. مشكلات مربوط به زايش و انتقال كه بر سلامت گاوها تاثير مي گذارد و محيط رحمي را به خطر مي اندازد براي بقاء جنيني مضر است. كنجاله تخم پنبه داراي گوسيپول است كه براي سلول هاي پستانداران سمي است. افزايش غلظت گوسيپول خون،كيفيت و رشد نطفه و نرخ آبستني را كاهش مي دهد. گاوهايي كه جيره هاي غني از گوسيپول دريافت مي كنند،ميزان تلف شدن جنيني زياد و نرخ گيرايي كمي دارند.
    افزايش بقاء نطفه....
    استفاده از هورمون رشد گاوي در گاوها باعث افزايش نرخ لقاح،رشد و كيفيت نطفه مي شود. افزايش نرخ گيرايي نتيجه كاهش تلف شدن نطفه بين روزهاي 31 و 45 بود. تزريق 3300 واحد بين المللي گنادوتروپين جفت انساني در روز پنجم پس از تلقيح مصنوعي باعث افزايش نرخ گيرايي در روزهاي 28،42،90 مي شود ولي بر روي ميزان تلف شدن در مرحله انتهاي نطفه گي و مرحله جنيني بي تاثير است. تزريق گنادوترپين جفت انساني باعث شكل گيري بيشتر بافت لوتئال مي شود. در يك مطالعه ميزان تلف شدن جنيني در گاوهايي كه از گنادوتروپين جفت انساني استفاده كرده بودند نسبت به گاوهايي كه فقط جسم زرد داشتند ،8 برابر كاهش يافت .
    هنگامي كه گاوها در روزهاي 8 تا 12 چرخه فحلي هستند و همزمان سازي فحلي آنها شروع ميشود،استفاده از برنامه هاي تلقيح مصنوعي زمان بندي شده باعث افزايش نرخ گيرايي مي شود.
    استفاده از مكمل هاي چربي به ميزان 2 تا 4 درصد جيره گاوهاي شيري شيرده و گوشتي ،َتاثير مثبت روي توان انر‍ژي و شرايط توليد مثلي گاوها دارد. در برخي از مطالعات نشان داده شده كه استفاده از منابع چربي غني شده از اسيدهاي چرب امگا – 3 ممكن است به دليل جلوگيري از ساخت پروستانوئيدها كه براي تشخيص مادري آبستني مفيد است،باعث افزايش بقاء جنين شود. استفاده از مكمل هاي چربي قبل از زايش باعث افزايش نرخ آبستني بعد از زايش مي شود. استفاده از نمك هاي كلسيمي لينولئيك اسيد و منو اسيد 18- c ترانس در مقايسه با نمك هاي كلسيمي روغن خرما باعث افزايش نرخ گيرايي در گاوهاي شيرده مي شود. اين افزايش ناشي از افزايش نرخ لقاح و كيفيت نطفه هاست.
    به نظر مي رسد گاوهاي شيري شيرده به دليل نرخ لقاح ضعيف (76 درصد) بقاء كم نطفه در اوايل آبستني (50 درصد) و تلف شدن نطفه و جنيني زياد (60 درصد) ،حساسيت زيادتري به عدم موفقيت توليد مثلي دارند. تحقيقات زيادتري لازم است تا بتوان ايجاد آبستني و بقاء آن را افزايش داد. تلقيح مصنوعي موفقي داشته باشيد.
    منبع : گروه فني شركت تعاوني كشاورزان و دامپروران صنعتي وحدت اصفهان (نشريه هوردز ديري من)

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    اكوئي لايزر رشد(مخصوص اسبهاي ورزشي)
    اكوئي لايزر رشد، يك مكمل ويتامينه، مواد معدني و املاح ضروري است كه بطور اختصاصي براي اسبهاي كورس، پرش، چوگان، استقامت ( بخصوص در شرايط آب و هواي گرم) فرموله شده و مورد مصرف اين دسته از اسبهاي ورزشي قرار ميگيرد.
    موارد مصرف:

    1-
    جبران كمبودهاي مواد معدني و ويتامينها در اسبهاي كورس، پرش، چوگان و استقامت

    2-
    اسبهاي تحت استرس (حمل و نقل در مسافتهاي طويل)

    3-
    تنظيم آب و الكتروليتهاي بدن

    4-
    جبران بي اشتهايي، خستگي مفرط، از دست دادن آب بدن، گرفتگي عضلات و كوفتگي بعد از مسابقه

    5-
    كمك به اسبهايي كه در راندهاي آخر مسابقه دچار ضعف و عدم توانايي در به پايان رسانيدن مسابقه ميشوند

    6-
    تنظيم و افزايش متابوليسم چربي ها در كبد

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    نكات كاربردی در مدیریت تغذیه ای گاو های شیری

    مدیران موفق واحد های تولید دامی با عجین نمودن هنر و تجربه ی گذشتگان با علوم پیشرفته ی تغذیه ای امروزی كه آمیزه ای جالب توجهی را تحت عنوان مدیریت تغذیه ای به وجود آورده اند كه با كاربرد علمی این برنامه ها در مزارع دامپروری و با سود آورنمودن این بخش تولیدی برای سرمایه گذاران این واحد ها كه زمینه ی مطمئنی در رابطه با تضمین اقتصادی فعالیتشان فراهم می آورند . مدیران مذبور عمده علت موفقیتشان را علم وعلاقه به زمینه ی مورد فعالیت و تحت نظر گرفتن نكات ریزی می دانند كه اگر چه ساده و عملی هستند ولی اغلب از دید افراد پنهان مانده و یا به مورد اجراگذاشته نمی شوند . در ذیل به تعدادی از آنها كه می توانند در زمینه ی تغذیه كاربردی گاوهای شیری مفید و سودمند باشند كه اشاره می شود :

    نكات عمومی در تغذیه گاوهای شیری :

    1- گاوها را بر اساس مرحله ی شیرواری یا میزان تولید كه دسته بندی نموده و و بر اساس نیازهایشان تغذیه نمایند .
    2- در طول سال از برنامه ی تغذیه ای كه اقتصادی و متعادل شده باشد و بتواند نیازهای حیوان را برآورده نماید استفاده كنید .
    3- جهت مصرف حداكثر میزان خوراك اختصاصی كه خوش خوراكی جیره مد نظر بوده و برای این منظور از اقلام خوراكی متنوع و با كیفیت خوب استفاده نمایید .
    4- دستگاه گوارش گاوها از قسمت های بسیار فعال بدن هستند برای كار بهتر این دستگاه از دادن مواد معین غافل نباشید .
    5- دفعات خوراكی دادن به گاوها را تنظیم نموده و مطابق برنامه عمل نمایید .
    6- گاوها علاقه خاصی به استفاده از علوفه های تازه و آب دار دارند كه در صورت در دسترس و ارزان بودن در تغذیه ی آن را به كار ببرید .
    7- تركیبات مواد مغذی اقلام خوراكی متنوع و متغییر است . با آنالیز آزمایشگاهی آنها از اجزای مواد مغذی جیره ی فرموله شده اطمینان حاصل نمایید .
    8- آب تمیز كه سالم و گوارا به صورتی دائمی در اختیار گاوها قرار دهید

    9- شرایط محیطی مناسبی به خصوص در فصول تابستان و زمستان برای گاوها فراهم نمایید .
    10- هر گونه تغییری در جیره ی غذایی را به تدریج به انجام برسانید .
    11- از جیره های مخلوط استفاده كنید (كنسانتره –علوفه )
    12- ضمن خشبی بودن علوفه ی مصرفی كه قلعه های خرد شده علوفه ریز باشد .
    13- تدابیر لازم جهت به حد اقل رسانیدن تلفات خوراك را به عمل آورید .
    14- جهت اطمینان از میزان كافی خوراك مصرفی در جیره حد اطمینان را مد نظر بگیرید .
    15- ضمن اختصاص دادن گارگران دلسوز و وظیفه شناس جهت رسیدگی به تغذیه گاوها كارگران این بخش را به دفعات عوض نكنید .
    16- تغذیه از موارد بودار را در 5/0 تا 2 ساعت قبل از شیر دوشی یا بعد از شیر دوشی به انجام رسانید
    17- علوفه را به مدت طولانی ذخیره ننموده و در موقع مصرف از عدم وجود كپك و قارچ زدگی و اجسام خارجی مطمئن شوید .
    18- برای مقابله با عوارض مصرف جسم خارجی احتمالی مگنت یا آهن ربا به حیوان بخورانید .
    19- برنامه ی مبارزه با انگل ها به خصوص انگلهای دستگاه گوارش را با جدیت پی گیری كنید .
    20- در موقع استفاده از جیره های حاوی ذرات ریز یا آردی به منظور بازده بهتر خوراك مصرفی و جلوگیری از ضایعات تنفسی از مواد خیس كننده و چسباننده نظیر چربی یا ملاس استفاده كنید .
    تغذیه ی دوره ای گاوهای شیری :
    تغذیه ی دوره ای یا مرحله ای عبارتست از طراحی برنامه های تغذیه ای گاوها براساس میزان تولید – مصرف غذا – تغییر وزن بدن و زایمان .
    ترتیب تولید در گاوهای شیری به صورت زیر می باشد :
    1- دوره ی اوج شیر دهی
    2- دوره ی افزایش اندوخته های بدن (افزایش وزن ) . 5و4- دوره ی خشك (2 ماه پایانی آبستنی )
    بر اساس پنج مرحله تولید حیوان به شرح زیر می باشد :
    1- از هنگام زایمان تا 80 روز بعد از آن
    2- 80 تا 200 روز بعد از زایمان
    3- 200 تا 305 روز بعد از زایمان
    4- 45 تا 60 روز قبل از زایمان
    5- گروه گاوهای كه دوره خشكی آنها رو به اتمام است با توجه به این مراحل برنامه های تغذیه ای اختصاصی جهت تولید بیشتر و نگهداری سالم گاوهای شیری اعمال می گردد :
    1- برنامه های تغذیه ای در مرحله اول تولید :
    پس از زایش تولید شیر به سرعت افزایش می یابد و در 6 تا 8 هفته به بیشترین مقدار می رسد اما مصرف غذا نسبت به نیازهای تولیدافزایش نمی یابد به گونه ای كه بیشترین مقدار مصرف ماده ی خشك 12 تا 15 هفته پس از زایش خواهد بود از این رو بیشترین ماده گاوهای شیرده برای 8 تا 10 هفته در حالت تعادل منفی انرژی خواهند بود . گاوهای پر شیر احتمالاً تا هفته ی بیستم و یا بیشتر در تعادل منفی انرژی خواهند بود .
    گاو شیر ده كمبود انرژی دریافتی برای تولید شیر را از اندوخته های بدن تامین كرده و در این دوره از وزن آن كاسته می شود دوران بحرانی تغذیه ی گاوهای شیر ده از زمان زایش تا اوج شیر دهی است . هر كیلوگرم افزایش شیر در این دوره 200 كیلوگرم شیر بیشتر در كل دوره ی شیر دهی را در پی خواهد داشت .
    در این دوره رعایت نكات ذیل ضروری است :
    - از تغییرات ناگهانی و سریع جیره كه موجب ناراحتی های گوارشی می شود خود داری نموده و تغییرات تدریجی را دست كم دو هفته پیش از زایش آغاز نمایید .
    - از افزایش كنسانتره تا موقع برطرف شدن تنش های مربوطه به زایش خودداری نموده و سطح آن را در حدی نگهدارید كه گاو شیر ده با دریافت حداقل مقدار ADF (18 تا 19 درصد ) ضمن بر خورداری از سلامتی دستگاه گوارش شیر با كیفیتی نیز تولید كند . میزان مصرف كنسانتره نباید بیش از 5/2 درصد وزن بدن باشد . تعداد دفعات تغذیه ای كنسانتره باید افزایش یافته و هر بار با مقدار اندكی كنسانتره تغذیه شود .
    - دقت كافی در مورد تامین مواد مورد نیاز گاو شیر ده و نسبت صحیح آن با انرژی كه میزان قابل توجهی از آن از اندوخته های چربی بدن تامین می شود اعمال نمایید در این مرحله از مواد ازته ی غیر پروتیینی با تجزیه ی كم در شكمبه استفاده كنید .
    - با استفاده از علوفه های مرغوب و باكیفیت خوب و عوامل اشتها آورمصرف ماده ی خشك را افزایش دهید .
    - سعی كنید علوفه های مورد تغذیه به قطعات ریز خرد نشوند و در صورت الزام از چنین علوفه هایی برای حفظ تعادل PH شكمبه و كاهش اسیدوز و دیگر ناراحتی های گوارشی بافرهای شیمیایی نظیر بی كربنات سدیم استفاده كنید .
    - عوامل استرس زا نظیر واكسیناسیون سم چینی حمام ضد كنه و..... را به بعد از سپری شدن اوج شیر دهی موكول كنید .
    - استفاده از مكمل نیاسین كه ممكن است از دوره ی خشك آغاز شده باید برای گاوهای پر شیر ادامه یابد در این حالت مصرف غذا احتمالاً بیشتر و احتمال بروز كنیوز كمتر خواهد بود .
    - با تغذیه ازمكمل های پر انرژی نظیر چربی و ملاس مصرف انرژی را بالا ببرید .
    2- مدیریت تغذیه ای در مرحله دوم شیر دهی :
    در این دوره گاو مرحله حساس پیك (peak) با حداكثر تولید را سپری كرده و واكنش های حیوان به حالت عادی برگشته و می تواند در صورت برخورداری از جیره ی متوازن توانایی های تولیدی خویش را بروز دهد . در این مرحله مدیریت گاوداری گاوهای مورد نظر را از لحاظ وضعیت بدنی بررسی نموده و در صورت برخورد با موارد غیر عادی نظیر رشد بی رویه گاوها و یا لاغری بیش از حد آنها درصدد اصلاح جیره بر آیید .
    3- مدیریت تغذیه ای در مرحله آخر شیر دهی :
    مدیریت تغذیه ای گاوهای شیرده در این مرحله آسان تر از مراحل دیگر است زیرا در این مرحله مصرف مواد غذایی بیشتر از نیازهای تولید شیر بوده تولید شیر رو به كاهش است .
    نكاتی كه مد نظر مدیریت گاوداری باید باشد عبارتند از:
    - كاهش وزن ایجاد شده در آغاز دوره ی شیر دهی باید به گونه ای جبران شود كه گاودر آغاز دوره ی خشك از وزن مناسبی برخوردار باشد .
    - حداكثر كوشش در رابطه با تداوم شیر دهی در حد امكان به عمل آید .
    - تلیسه های جوان نیازهای ویژه ای برای رشد دارند . بنابر این برای ایجاد رشد در تلیسه 2 ساله 20 درصد و برای تلیسه های 3 ساله 10 درصد از مواد غذایی بیشتر از تعداد مورد نیاز برای نگهداری منظور شود .
    - با توجه به تقاضای كم مواد مغذی می توان نسبت علوفه به كنسانتره را افزایش داده و با استفاده از تركیبات ازت دار غیر پروتئینی هزینه های غذایی را كاهش داد .
    - جهت خشك كردن گاوها در پایان این مرحله میتوان غذا و آب مصرفی را محدود نمود .
    4- مدیریت تغذیه ای گاوهای خشك :
    به منظور آماده سازی گاو برای شیر دهی بعدی باید یك دوره ی خشك در نظر گرفته شود . با در نظر گرفتن یك دوره ی خشك 60 روزه تولید شیردهی بعد برای بیشتر ماده گاوها بهینه خواهد بود . .اگر دوره ی خشك كمتر از 40 روز باشد بافت پستان زمان كافی برای بازسازی نداشته و در نتیجه تولید شیر در شیر دهی ایده آل نخواهد بود . اگر دوره ی خشك بیش از 70 روز باشد گاوبیش از اندازه چاق می شود درحالی كه تولید شیر در شیر دهی بعد بیشتر نبوده و دشواری چاقی نیز در پی خواهد آمد . گفته می شود كه بازدهی مصرف انرژی برای بافت سازی به هنگام شیر دهی بیشتر از دوره ی خشك است از این رو باید كوشش كرد كه كاهش وزن گاو در هفته های پایانی شیر دهی جبران گردد . بدین ترتیب افزایش وزن ماده گاو در دوره خشك بیشتر مربوط به رشد جنین خواهد بود .
    مواردی كه در این مرحله در زمینه تغذیه ی گاوها در نظر می باشند عبارتند از :
    - مصرف كلسیم باید به كمتر از 100 گرم در روز محدود شود و هم زمان فسفر كافی در اختیار گاو ها قرار گیرد ( 35 تا 40 گرم فسفر در روز برای نژادهای بزرگ) كلسیم بیشتر به ویژه اگر جیره از نظر فسفر كمبود داشته باشد احتمال بروز تب شیر را افزایش خواهد داد .
    - اگر علوفه كمبود سلنیوم دارد باید روزانه 3 تا 5 میلی گرم سلنیوم به علوفه اضافه كرد . اگر مصرف ویتامین E در خوراك زیاد نباشد موجب جفت ماندگی می شود .
    - از تغذیه ی زیاد مواد معدنی باید خودداری كرد (به ویژه مخلوط بافر های نمك های سدیم ) و مصرف نمك طعام را باید به حداكثر 28 گرم در روز محدود نمود .
    مصرف زیاد نمك موجب نگهداری آب در بدن و ایجاد خیز یا ادم در برخی گاوها به ویژه تلیسه های شكم اول می شود .

  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    آیا افزودنی های مخمری فایده ای دارند؟
    امروزه با وجود حاشیه سودهای بسیار كم ،یقیناً نمی توانیم به امید تولید یك كیلوگرم شیر بیشتر،از هر ماده ای در جیره ها استفاده كنیم. همه ما می خواهیم فقط از موادی استفاده كنیم كه سودآور باشند.متاسفانه موارد زیادی وجود دارند كه می توانند بر تولید شیر تاثیر بگذارند از جمله تغییرات علوفه مصرفی،تغییرات كارگران و تغییرات آب و هوا . اگر مصرف یك افزودنی خوراكی موجب 5/2 كیلوگرم افزایش در تولید شیر شود ،اثر این افزودنی قطعاً مشخص خواهد بود اما تشخیص افزایش یك كیلوگرمی درتولید شیر دشوار است. گاهی تنها راه برای تصمیم گیری درست برای خرید یك ماده افزودنی ،درك مسائل بیولوژیكی مرتبط وارزیابی مطالعات كنترل شده مربوط به آن می باشد.
    بیش از یك صد سال است كه افزودنی های مخمری مورد استفاده دام قرار میگیرد. هر چند در حدود 500 گونه مختلف مخمر وجود دارد،ولی معمول ترین آنها كه مورد تغذیه گاو قرار می گیرد،
    Saccharomyces cerevisiae می باشد كه به نام مخمر نانوایی نیز شناخته شده است.
    مخمر،میكروبی است كه مستقیماً به حیوان تغذیه میشود(DFM). انجمن خوراك و دارو (FDA) فرآورده های DFM را تحت عنوان موجودات ریز زنده طبیعی تعریف می كند. این تعریف شامل باكتری ها و قارچ ها( مانند مخمر و Aspergillus oryzae) می شود. بسیاری از مواد تجاری قابل دسترس DFM حاوی مخمر به اضافه محصولات میكروبی مانند Lactobacillus acidophilus و Bacillus subtilis می باشند.بعضی از محصولات DFM فقط حاوی محصولات باكتریایی هستند. این محصولات باكتریایی اساساً در سطح روده گاو عمل می نمایند،در حالی كه محصولات مخمری بیشتر در سطح شكمبه اثر می كنند.
    مخمرهای زنده در مقایسه با نوع كشت شده...
    افزودنی های مخمری به دو صورت وجود دارند. مخصولات مخمری زنده ،حاوی سلول های مخمر خشك شده اند و ممكن است دارای مقداری از محیطی كه مخمر بر روی آن رشد نموده یا یك ماده حامل مانند پوسته برنج باشند.تراكم سلول های مخمر زنده بر مبنای اصطلاح «واحد های تشكیل دهنده كلونی» یا cfu در هر گرم است. مخمر خشك شده خالص ،نباید حاوی كمتر از 15 میلیارد cfu درهر گرم باشد.
    سازندگان محصولات مخمر زنده استدلال می كنند كه این سلول ها از نظر متابولیكی فعال هستند و حتی اگر هم واقعاً در محیط شكمبه رشد نكنند،قابلیت بهتری برای رها سازی فراورده های خود دارند. این فراورده ها توسط میكروب های شكمبه مورد بهره برداری قرار می گیرد.
    تولیدات كشت شده مخمری ضرورتاً حاوی سلوله های زنده مخمرها نیستند. بنابراین تولیدكنندگان آنها هیچ گونه غلظت و تراكمی بر حسب cfu تبلیغ نمی كنند. محصولات مخمر كشت شده حاوی سلول های مخمر مرده،محیطی كه مخمر بر روی آن كشت داده شده و متابولیت هایی است كه طی مرحله تخمیر توسط سلول های زنده مخمرتولید شده است.
    به طوركلی مقدار بیشتری از مخمرهای كشت داده شده (روزانه 60-50 گرم) در مقایسه بامحصولات مخمری زنده _5/0 تا 1 گرم به ازای هر راس) به گاو تغذیه می شوند. افرادی كه مصرف مخمر كشت شده را ترجیح میدهند بر این باورند كه سلول های مخمر زنده به علت رقابت ناشی از باكتری های موجود در شكمبه سرعت رشد پایین سلوهای مخمری و سرعت نسبتاً بالای عبور مواد از شكمبه نمی توانند به خوبی در شكمبه رشد كنند.
    هدف استفاده از این محصولات آن است كه افزودنی های مخمری علاوه بر مواد مغذی موجود در خوراك ها و علوفه ها،عوامل دیگری را نیز فراهم كنند. این عوامل برای میكروب های شكمبه مفید هستند. سلول های مخمری موادی مانند ویتامین های B ،آنزیم ها،ایزو اسیدها (اسكلت اسیدهای آمینه) و عوامل ناشناخته رشد از تامین می كنند كه موجب تحریك باكتری های شكمبه ،به ویژه باكتری های هضم كننده الیاف می شوند.
    مخمرها می توانند در شكمبه مفید باشند....
    مطالعات نشان می دهند كه افزودنی های مخمری ،مقداری اسید مالیك نیز تامین می كنند كه به طور اختصاصی به رشد باكتری های مصرف كننده اسید لاكتیك كمك می كند. این كمك خوبی است،چرا كه اسید لاكتیك ،یك اسید خیلی قوی است كه با مصرف جیره های حاوی كنسانتره زیاد و اسیدوز شكمبه به وجود می آید.لازم است كه اسید لاكتیك تولید شده مصرف گردد تا ph شكبه پایدار باقی بماند،به طوری كه میكروب های شكبه خصوصاً باكتری های هضم كننده الیاف بتوانند بهتر رشد كنند. همچنین سلول های زنده مخمری می توانند اكسیژن موجود در شكمبه را مصرف كنند و به تحریك رشد باكتری های شكمبه كمك كنند ،زیرا باكتری های در شرایط غیر هوازی بهتر رشد می كنند.
    اثرات كلی افزودنی های مخمری در شكمبه عبارتند از بهبود مصرف ماده خشك و الیاف،افزایش سرعت هضم الیاف و پایداری بهتر PH شكمبه. با این حال نباید توقع داشته باشید كه افزودنی های مخمری در حل مساله اسیدوز شكمبه و مصرف خوراك معجزه كنند. انها فقط در این موارد می توانند كمك كننده باشند،ولی نمی توانند جایگزین مدیریت خوب تغذیه باشند.
    به لحاظ اثرات تنظیم و تعدیل كنندگی افزودنی های مخمری بر PH شكمبه،این مواد افزودنی به ویژه جهت كاهش نوسانات مصرف خوراك ،برای مصرف در دوره انتقال توصیه می شوند. محققین در دانشگاه كالیفرنیا دریافتند گاوهایی كه مخمر كشت شده مصرف نمودند،تا زمان نزدیك تری نسبت به زایمان (7 روز در مقایسه با 10 روز قبل از زایمان) الگوی طبیعی مصرف خوراك خود را حفظ كردند و در نتیجه پس از زایمان نیز زودتر به الگوی طبیعی مصرف خود بازگشتند (14 روز در مقایسه با 20 روز پس از زایمان ).
    طی سالیان دراز،مطالعات زیادی روی افزودنی های مخمری انجام گرفته است. محققان دانشگاه دلاور ،32 مطالعه را كه در آنها از افزودنی مخمر استفاده شده بود مورد بررسی قرار دادند و دریافتند كه به ازای هر راس گاو تولید شیر روزانه به طور متوسط 13/1 كیلوگرم افزایش یافته است. بهترین پاسخ به مصرف افزودنی های مخمری در ابتدای دوره شیردهی به دست آمد.
    نتایج تحقیقات متغیرند....
    نتایج یك مطالعه در دانشگاه پنسیلوانیا در سال 1999 نشان داد كه مصرف مخمر زنده به همراه یك فرآورده یك آنزیمی در مرحله قبل و بعد از زایمان تاثیری بر میزان مصرف خوراك یا تولید شیرگاوها نداشت. محققین به این نتیجه رسیدند كه پیش بینی شرایط لازم برای پاسخ مناسب و دلخواه به مصرف مخمرهای افزودنی زنده دشوار است. در سال 1998 مطالعه مشابهی در دانشگاه راتگرز با مصرف همان محصولات انجام شد. در این مطالعه مصرف مخمر به همراه آنزیم موجب بهبود مصرف ماده خشك (18/1 كیلوگرم) بهبود تولید شیر (62/3 كیلوگرم) و بهبود هضم ADF (4/2 درصد) شد.
    با استفاده از مخمر كشت شده مطالعه دیگری توسط محققان دانشگاه ویسكانسین در 11 گاوداری تجاری (شامل 585 راس گاو شیری) انجام گرفت. متوسط تولید شیر این گاوداری ها در دامنه 9950 تا 11800 كیلوگرم به ازای هر راس بود. تمام این گاوداری ها از یك خوراك كاملاً مخلوط (TMR9 برای همه گروه ها استفاده نموده و میانگین روزهای شیردهی انها برابر 140 روز بود. در این مطالعه 8 گله پاسخ مثبت در تولید شیر داشتند و به طور متوسط تولید شیر هر راس گاو 900 گرم افزایش یافت.
    تولید پروتئین شیر با مصرف مخمر كشت شده افزایش یافت (164/1 در مقایسه با 137/1 كیلوگرم) هر چند مقدار چربی شیر از 65/3 به 55/3 درصد كاهش یافت. ولی تولید كل چربی هر گاو تغییری نیافت. استفاده از مخمر كشت شده ه سنت به ازای هر راس گاو هزنیه در بر داشت و قیمت شیر به ازای هر 45 كیلو گرم 82/11 دلار بود. به طور كلی محققن در این مطالعه نتیجه گیری كردند كه مخمر كشت شده روزانه به ازای هر راس گاو 13 سنت سود به همراه داشته است. پاسخ گاوها برای رسیدن به نقطه سربه سر سود و زیان برای مصرف مخمر كشت شده برابر 325 گرم تولید شیر بیشتر در روز بود . در مطالعه انها 73 درصد گاوها به نقطه سربه سر سود و زیان رسیدند.
    با این وجود چرا 3 گاوداری از 11 گاوداری تحت مطالعه،پاسخی به مصرف مخمر كشت شده نشان نداند؟ حال اگر شما از مخمر افزودنی استفاده كنید،آیا ضمانتی هست كه گاوهای شما جز 27 درصد باقی مانده گاوها نباشند كه پاسخ مثبتی به این افزودنی نشان ندادند؟ این مساله همیشه در مورد مصرف افزودنی مخمری وجود داشته است. سازندگان افزودنی lsoplus كه یك منبع ایزواسیدی برای شكمبه است نیز یك چنین مشكلی داشتند. به همین دلیل این محصول 15 سال پیش در بازار وجود داشت،اما در حال حاضر دیگر وجود ندارد. بعضی از گاوداران این افزودنی را خیلی دوست داشتند و نتایج خوبی گرفتند،اما بعضی دیگر اصلاً نتیجه ای از مصرف آن ندیدند.
    به طور كلی احتمال حصول پاسخ مثبت از مصرف افزودنی های مخمری خیلی زیاد است. به ویژه در اول دوره شیردهی . اگر سایر مسائل گاوداری شما به خوبی تحت مدیریت هستند،افزودنی های مخمری ارزش امتحان را دارند. امیداواریم در آینده برای مصرف این فرآورده ها اطلاعات كامل تری برای پیش بینی نتایج كاربرد از سوی سازندگان آنها به دست آوریم.
    منبع: گروه فنی شركت تعاونی كشاورزان و دامپروران صنعتی وحدت اصفهان (نشریه هوردز دیری من)

  6. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    چگونه گوساله مبتلا به اسهال را مدیریت كنیم؟
    اسهال گوساله مشكل متداولی است و در نتیجه باری جایگزینی موادی كه در دوره اسهال از دست می روند فرمول های الكترولیتی بسیاری طراحی شده اند. برای انتخاب بهترین راهكار مواجهه با اسهال گوساله در گاوداری تان با دامپزشك خود مشورت كرده و روش مایع درمانی مناسبی را انتخاب كنید. با این اوصاف در ادامه چند روش برای شروع كار ارائه می گردد:
    اولین نكته قابل توجه این است كه آیا گوساله قادر به ایستان هست یا از این امر امتناع می ورزد. در حالت دوم مایع درمانی از دهان كافی نیست و تزریق داخل وریدی مایعات برای تصحیح عدم تعادل الكترولیت ها ضروری است.
    نكته بعدی توجه به سن گوساله است . گوساله هایی كه در كمتر از 8 روزگی دچار اسهال می شوند با گوساله هایی كه بعد از 8 روزگی به اسهال مبتلا می شوند،متفاوت اند. اسهال در سنین زیر 8 روزگی عدم تعادل شدیدی در اسید- باز ایجاد نمی كند. لذا در این گوساله ها اغلب می توان با استفاده از یك مكمل كه فاقد بی كربنات باشد،الكترولیت ها را جایگزین كرد. در حالی كه در گوساله های مسن تر،استفاده از بی كربنات سودمند تر خواهد بود .حال وضعیت گوساله را كنترل كنید. اگر گوساله كمی افسرده است و واكنش مكیدن ضعیف است ،احتمالاً به مقدار بیشتری الكترولیت نسبت به گوساله هایی كه هنوز توانایی مكیدن از بطری شیر دارند نیاز دارد.
    اصولاً مصرف مایعات در گوساله مبتلا به اسهال باید افزایش یابد تا از كم شدن آب بدن جلوگیری كند. مصرف شیر برای پیش گیری از كاهش وزن و التیام جراحات وارده به دستگاه گوارش باید ادامه یابد،ولی حجم شیر مصرفی باید به گونه ای تغییر كند كه امكان مصرف محلول های حاوی الكترولیت اضافی وجود داشته باشد.
    برخی مدارك و شواهد نشان می دهند كه مصرف یك ماده ژل مانند ممكن است به درمان اسهال كمك كند.برای این منظور بسته ای از ژل پكتین را می توان به حدود 2 لیتر محلول الكترولیت اضافه كرد.
    اسهال گوساله می تواند توسط عوامل متعددی ایجاد شود و درمان نیز بسته به شدت علایم و زمان ابتلا به بیماری متفاوت خواهد بود.اگر سوال خاصی دارید.باید با دامپزشك خود مشورت كنید.
    منبع: گروه فنی شركت تعاونی كشاورزان و دامپروران صنعتی وحدت اصفهان (نشریه هوردز دیری من)

  7. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    غلبه بر پنومونی با تغییر شكل جایگاه گوساله

    ریك و مادرش مارج،پرورش دهنده گوساله های سفارشی هستند.آنها با تغییر كاربردی دو مرغداری از آن برای پرورش گوساله های شیرخوار و از یك اصطبل بزرگ تر برای نگهداری گوساله های از شیر گرفته شده استفاده می كردند. هر یك از اصطبل های مرطوب هر 6 هفته با 160 گوساله پر می شد. گوساله ها تا 4 هفته شیر مصرف می كردند و پس از گرفتن از شیر برای هر یك هفته در همان جایگاه ها نگهداری می شدند. یك هفته استراحت برای تمیز كردن و آماده سازی اصطبل ها جهت ورود گروه بعدی در نظر گرفته شده بود. حداقل به صورت نظری برنامه به این شكل بود.
    اگر گوساله ها ضعیف تر بودند مدت طولانی تری شیر می خوردند و همین امر سبب می شد دوره استراحت واز شیرگیری فشرده تر می شود.وقتی همه چیز طبق برنامه پیش می رفت گوساله های جدید هر سه هفته وارد جایگاه های جایگزین می شدند.اولین هفته نگهداری از گوساله های جدید برای ریك و مارج روزهای پر مشغله ای بود. وقتی كارها به روال عادی خود بر می گشت،ریك برای اضافه كاری به مغازه جوشكاری پایین جاده می رفت و مارج هم دوست داشت به مسافرت برود. باوجود این كه او خودش را تقریباً بازنشسته می دانست. ولی بیشتر از یك كارگر تمام وقت كار می كرد.
    گوساله ها سرفه می كردند....
    یك روز جمعه بعدازظهر مارج با من تماس گرفت و گفت گوساله هایی كه این هفته از شیر گرفته می شوند،به پنومونی مبتلا شده اند. وضعیت این گروه تا چهار هفتگی خوب بود. درمان با آنتی بیوتیك های تزریقی كمی موفقیت آمیز بود،ولی بیشتر گوساله ها سرفه می كردند و كنسانتره كمی می خوردند. اگر نیاز بود این گوساله ها مدت بیشتری شیر مصرف كنند برنامه مسافرتی مارج برای 10 روز آینده به هم می خورد.
    دستیار من گوساله ای را اوایل این هفته كالبد گشایی كرده بود. نتایج حاكی از وجود عفونت مانمیا(كه پاستورلا نیز نامیده می شود) در ریه ها بود. مانمیا یكی از باكتریی هایی است كه به طور طبیعی در بینی گاو زندگی می كند. این باكتری در اثر ضعف سیستم ایمنی كه توسط عفونت های ویروسی یا تهویه نامناسب پدید می آید وارد ریه ها می شود. این گوساله ها تحت برنامه واكسیناسیون وسیع قرار گرفته بودند و آزمایش های كالبد گشایی اثری از وجود ویروس نشان نداده بود. اما باید توجه كرد كه ویروس ها می توانند به صورت نهفته هم باشند. لذا لازم دانستم كه برخی موارد را بررسی كنم.
    بسیاری از گوساله ها در غرب میانه داخل ساختمان هایی نگهداری می شوند كه در اصل برای اهداف دیگری ساخته شده اند. ساختمان های گوساله های ریك و مارج در واقع با هدف ایجاد یك مزرعه مرغ تخمگذار 000/40 راسی بنا شده بود.در دهه 1980 فعالیت این ساختمان های كوچك كه به دلیل نیاز به نیروی كار زیاد ،مزیت اقتصادی نداشت متوقف شد و حدود یك دهه خالی ماند.جهت تغییر كاربری این ساختمان ها برای پرورش گوساله ،دیواره های داخلی و سقف برداشته شد و دیواره های جانبی كوتاه و پرده نصب شد و خط الراس شیروانی باز بود. در ساختمانی كه 20/12 متر عرض داشت. عرض خط الراس باز 45 سانتی متر بود لبه سقف حدود 5/30 سانتی متر جلوتر از لبه دیوار بود تا دیواره های جانبی كه می توانست توسط پرده بسته شود را محافظت كند.
    خط الراس سقف با یك سرپوش منحصر به فردی كه هنگام باران می شد آن را بست ،تكمیل شده بود.اما وقتی باز بود محافظت كمی در برابر باران ایجاد می كرد باد و باران مشكلات همیشگی بودند. اما در بیشتر اوقات كارگری در ساختمان می ماند تا به این جزئیات رسیدگی كند. طرح اولیه ساختمان به گونه ای بود كه هر شش گوساله در یك جایگاه گروهی قرار می گرفتند. ولی به دلیل اسهال و مكیدن ناف همدیگر اخیراً این جایگاه های گروهی به جایگاه های انفرادی تغییر یافتند.جایگاه ها،كوچك تر از فضای توصیه شده 3/2 متر مربع بودند. ولی در عوض بستر خیلی خوب و تمیز بود.
    دو هفته باران آمده بود و باد می وزید و وقتی من برای بازدید به مزرعه ریك و مارج رفتم نیز همین طور بود. بیشتر خط الراس شیروانی ها برای جلوگیری از ورود باران بسته بود و پرده های یك طرف به علت وزش باد تقریباً به طور كامل بسته بود. كیفیت هوای داخل جایگاه ها به علت تجمع آمونیاك و سایر گازها پایین بود.
    گوساله ها به هوای تازه نیاز داشتند. ولی چگونه می توانستیم بدون مرطوب شدن جایگاه ها و سایر مشكلات این نیاز را تامین كنیم. ریك متذكر شد كه سرپوش سقف این ساختمان نسبت به سایر ساختمان ها كمتر مانع ورود باران می شود. زیرا تغییر این ساختمان در زمستان بوده و توجه كمتری به جزئیات شده است.
    توصیه معمول برای هواكش سقف ها،طول حداقل 16 سانتی متر ارتفاع با عرض حداقل 15 سانتی متر می باشد. اگر قرار باشد سرپوشی روی خط الراس نصب شود،من همین فاصله را می پسندم و مایلم این فاصله تا 45 سانتی متر هم برسد. علاوه بر این نصب یك باران گیر عمودی بر بالای سقف ،از جاری شده باران و ورود آن از خط الراس باز به داخل جایگاه ها جلوگیری می كند. وقتی فضای باز زیر سرپوش محاسبه می شود ارتفاع باران گیر نیز به داخل جایگاه ها جلوگیری می كند. وقتی فضای باز زیر سرپوش محاسبه می شود ارتفاع باران گیر نیز باید حساب شود.سر پوش باید حداقل 15 سانتی متر از هر طرف روی خط الراس را بپوشاند و اگر سرپوش خیلی بلند است این میزان به مقدار قابل توجهی می تواند باشد. سرپوش ساختمان ریك كمتر از 5 سانتی متر روی لبه ها را می پوشاند و زمانی كه باز بود باران مستقیم وارد ساختمان می شد سرپوش خط الراس باز.......
    آیا ما یك راه حل سریع ارائه كردیم؟ بله فضای باز خط الراس می تواند باریك تر شود و سرپوش در تمام مدت باز بماند. ارتفاع كافی سرپوش سبب شد ما بتوانیم تركیبی از یك صفحه l شكل تنگ كننده خط الراس و باران گیر را از مواد به كار رفته در سقف و الوارها بسازیم و آن را به راس چهارچوب پیچ كنیم.
    هوا صاف شد و دو روز طول كشید تا ریك كارش را تمام كند. دیگر گوساله های مبتلا به پنومونی بالینی در این گروه دیده نشدند و مارج توانست به مسافرت برود. توجه به این نكته ضروری است كه هوای تازه یكی از نهاده های ضروری برای پرورش گوساله ها و نیز سایر حیوانات اهلی است.

  8. #8
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    تغذيه گاو خشك و انتقالي

    دوره Far-off ( خشكي
    اهداف دوره Far-off خشكي شامل :
    - حفظ نمره وضعيت بدني
    - حفظ ذخائر پروتئيني و عضلاني
    - نوسازي ديواره شكمبه و فراهم كردن ويتامين ها و مواد معدنيمورد نياز مي باشد.

    طي دوره Pre-fresh مواد مغذي مورد نياز افزايش يافته درحالي كه ماده خشك مصرفي كاهش مي يابد. غلظت مواد مغذي جيره بايد افزايش يابد. توازنمواد معدني جيره در اين دوره مهم مي باشد. نياز است ميكروب هاي شكمبه و پرزهايشكمبه نيز براي سطوح بالاتر كنسانتره آماده باشند. در اين دوره خوشخوراكي جيره مهماست.
    انرژي مورد نياز يك گاو تازه زا معمولا بيشتر از انرژي تأمين شده مي باشد. هر اقدام جهت كاهش (درجه) كتوز مزمن، به افزايش ماده خشك مصرفي، افزايش شير توليديو توليد مثل بهتر منجر خواهد شد. به ويژه گروه هاي گاو تازه زا به توليدكننده كمكميكند تا زمان مصرف علوفه با كيفيت بالاتر و افزودنيهاي خوراكي را براي گاوهايي كهبيشترين پاسخ را دارند برنامه ريزي نمايند. افزودني هاي خوراكي گاو تازه زا شاملپروپيونات كلسيم، كولين، نياسين و كشت مخمر مي باشد.
    افراد بسياري فقط يك هدفبراي گاو تازه زا دارند، آن ها مي خواهند دامپزشك را دور نگه داشته و خودشان نيز ازگاو نگهداري نكنند.
    هدف اصلي مشاهده جفت ماندگي ، كتوز حاد و تب شير كم و ياجابجايي شيردان خوب است .
    اما توليد بالاتر تنها به شرطي تأمين مي شود كه مابراي گاو تازه زا اهداف بيشتري در نظر بگيريم. آن ها بايد تا جايي كه ممكن است زود،و به مقدار زيادي خوراك بخورند و داراي مشكلات متابوليكي تحت باليني كمي باشند.

    اهميت گوساله زايي گاو برايتوليد شير
    تعدادي از توليدكنندگان اهميت كمي به بيماري هايمتابوليكي مي دهند، زيرا آن ها با گاو تازه زا براي مدت طولاني سروكار ندارند. هرچند، آنها نمي توانند تشخيص دهند، ولي مشكلات مزمن ( تحت باليني ) مي تواند بهتوليد شير آسيب وارد نمايد. پيش بيني مي شود كه 50 درصد گاوها داراي تب شير مزمن درروز زايش مي باشند. اين مسئله گاو را به كمتر خوردن و ايجاد ساير مشكلات سلامتيمستعد مي كند. بيشتر گاوهاي پرتوليد، كتوز مزمن را تجربه كرده اند. كاهش شدت كتوزمي تواند باعث شود كه گاو حوراك بيشتري خورد ه و 5/45 تا 7/47 كيلوگرم شير در روز وشايد بيشتر توليد نمايد.

    تغذيه و مديريت گاو Far-off
    دوره Far-off از روز 60تا21 پيش از زايش را شامل ميشود. اهداف دوره Far-off شامل حفظ و نگهداري وضعيت بدني، حفظ ذخاير پروتئيني وعضلاني، نوسازي ديواره شكمبه و فراهم كردن ويتامين ها و مواد معدني مورد نياز ميباشد.

    مصرف
    براي گاوهاي Far-off ، ماده خشك مصرفي مورد انتظار 2/2-2 درصداز وزن بدن مي باشد. بنابراين يك گاو 614 كيلوگرم مي تواند 6/13-3/12 كيلوگرم مادهخشك را در هر روز مصرف نمايد. گاوها به مقادير ويژه اي ( پوند يا گرم ) از موادمغذي نياز دارند نه به درصدهاي مواد مغذي. بنابراين، جيره ها را با مقادير واقعيبراي سنجش ماده خشك مصرفي متوازن كنيد.

    وضعيت بدني
    بهترين حالت اين است كه گاوهاي خشك داراي نمره وضعيت بدني 5/3 باشند واين وضعيت را تا روز زايش حفظ نمايند.گاوها در اواخر دوره شيردهي از انرژي جيرهبراي جايگزين كردن ذخاير بدني، كارآمدتر از گاوهاي خشك مي باشند (بازده 75 درصد درمقابل 60 درص) .بنابراين، توصيه مي شود كه گاوها طي اواسط تا اواخر دوره شيردهينمره وضعيت بدني خود را افزايش داده و نمره وضعيت بدني مناسب براي گوساله زايي را (5/3) به جاي دوره خشكي در اين زمان به دست آورند. اگر گاوها در اواخر دوره شيردهيبسيار سنگين باشند، بايد از مقدار انرژي جيره در آن زمان كاست. هيچ وقت نبايد تلاشكرد تا جيره گاوها را طي دوره خشكي افزايش داد زيرا گاوها در معرض شرايط نامطلوبكتوز قرار گرفته و شروع به ذخيره چربي در كبد مي نمايند.
    پژوهشگران ايالتميشيگان دريافتند كه گاوهايي كه طي دوره خشكي چربي بدني ذخيره كردند، در دورهشيردهي بعدي داراي شير توليدي بيشتري بوده و در اولين تلقيح آبستن مي شوند. اما،گاوها در اين مطالعه در داراي نمره وضعيت بدني 77/2 بودند. گاوها بسيار لاغر بوده وبه وزن بدن بيشتري نياز داشتند. در اين شرايط، بهتر اين است كه نمره وضعيت بدني طيدوره خشكي افزايش يابد. اما، بايد تلاش كنيم كه در مرحله اول گاو لاغر وارد دوره Dry-off نشود. اين مساله به ويژه زماني اهميت بيشتري دارد كه گاوهاي خشك لاغرنتوانند از گاوهايي كه داراي شرايط مناسب براي خوراكدهي هستند، جدا شوند. گاوهاييكه داراي نمره وضعيت بدني بالا هستند ( بيشتر از 75/3) با احتمال بيشتري مصرف كمتر،كتوز و ساير بيماري هاي متابوليكي را در قبل و بعد از زايش دارا هستند.

    ذخاير پروتئيني وعضلاني
    (NRC (1989توصيه نموده است كه جيره هاي گاوهاي خشكداراي 12 درصد پروتئين خام باشد. بيشتر متخصصان تغذيه معتقدند كه اين توصيه برايدوره Far-off مي باشد. بعضي متخصصان تغذيه 13-12 درصد پروتئين خام را براي اطمينانتوصيه كرده اند. (NRC (2001 پروتئين قابل متابوليسم مورد نياز را بر اساس روزهايآبستني و وزن گوساله متولد شده پيش بيني نموده است. براي مثال گاوي با وزن 730كيلوگرم كه در روز 240 آبستني قرار دارد 4/14 كيلوگرم ماده خشك در هر روز مصرفخواهد كرد و به 871 گرم پروتئين قابل متابوليسم در هر روز نياز دارد. اين مقداربرابر با 6 درصد پروتئين قابل متابوليسم در جيره ها يا 9/9 درصد پروتئين خام ميباشد، به شرط آن كه جيره به خوبي براي بخش هاي پروتئيني متوازن شده باشد.يك زيرنويسدر (NRC (2001 به خواننده توضيح مي دهد كه 12 درصد پروتئين خام مي تواند به طورحقيقي موردنياز باشد تا نياز گاوها برآورده شود و اين به علت اتلاف پروتئين ميباشد.
    خورانيدن پروتئين كمتر از حد، طي دوره خشكي مي تواند ذخاير پروتئيني گاورا تهي نمايد. اين مساله مي تواند توليد شير ، عملكرد توليدمثل و سلامت گاوها طيدوره شيردهي بعدي را كاهش دهد.در مطالعه اي، افزايش پروتئين جيره از 9 به 13 درصددر تليسه ها از روز70 تا 0 پيش از زايش، مقدار شير را در اولين دوره شيردهي از 807/10 كيلوگرم به 720/11 كيلوگرم افزايش داد. متاسفأنه بسياري از گاوداران برايگاوهاي Far-off جيره هاي سيلويي و داراي علوفه با كيفيت پايين يا مرتع در نظر ميگيرند. آنها هيچ پروتئيني را اضافه نكرده و بنابراين بخش پروتئيني جيره 8 تا 10درصد مي باشد.

    نوسازي ديوارهشكمبه
    مطلوب ترين حالت اين است كه طي دوره Far-off ، جيره هايبا علوفه بالا به ويژه علوفه داراي ساقه هاي بلند نظير يونجه خورانيده شود. علوفهبه حفظ پرشدگي بالاي شكمبه، تحريك حركت عضله و ترميم ديواره آسيب ديده آن در شرايطيكه به گاوها جيره هاي با غلات بالا خورانيده مي شود، كمك مي نمايد. اين مساله ميتواند ماده خشك مصرفي و توليد بالاتر را بعد از زايش تحريك كند. مزيت ديگر خورانيدنجيره با علوفه بالا، اين است كه در مجموع، داراي انرژي كمتري هستند و به جلوگيري ازچاق شدن گاو طي دوره خشكي كمك مي نمايند. انواع مختلفي از علوفه مي تواند به گاوهاي Far-off خورانيده شود. درصد سديم و پتاسيم جيره Far-off براي جلوگيري از تب شير مهمنمي باشد، ولي به طور قطع جيره گاوهاي پيش از زايش بايد از نظر مواد معدني متوازنباشد. علوفه هائي كه محتوي مقدار زيادي دانه مي باشند، مثل سيلوي ذزت ، بايد بصورتمحدود خورانده شوند و معمولاً بهترين راه اين است كه ذرت سيلويي به 40-30 درصد ازماده خشك جيره محدود شود.

    ويتامين ها و موادمعدني
    اگر يك گاو در دوره Far-off در معرض محدوديت ويتامين هاو مواد معدني موردنياز قرار گيرد، اثرات آن تا زمان بعد از زايش يا تا زمان توليدمثل بعدي گاو ديده نخواهد شد. مواد معدني كمياب و ويتامين E به طور ويژه اي برايجلوگيري از جفت ماندگي و ادم پستان مهم مي باشد. امكانات زيادي براي افزودن ويتامينها و مواد معدني براي گاوهاي شيري فراهم نشده است.
    بعضي گاوداران سعي مي كنندتا مكمل ها را به صورت انتخاب آزاد بخورانند. اين روش قابل اطمينان نمي باشد. اگرخورانيدن به صورت گروهي باشد، مهمترين كار اين است كه مكمل ها را با TMR مخلوط كنيم

    مديريت و تغذيهگاوهاي خشك Pre-fresh
    در 15-10 سال گذشته، گاوداران شير توليدي را در مزرعه شانافزايش دادند زيرا شروع به خورانيدن جيره Pre-fresh به گاوهاي خشك از 21 روز قبل اززايش تا روز زايش نمودند. مديريت وتغذيه گاو طي سه هفته قبل از زايش و بعد از آن،به مقدار زيادي توليد گاوها را براي يك دوره شيردهي كامل تعيين مي نمايد. طي دوره Pre-fresh احتياجات تغذيه اي گاوها افزايش مي يابد در حالي كه ماده خشك مصرفي كاهشمي يابد بنابراين غلظت مواد مغذي جيره بايد افزايش يابد. توازن مواد معدني جيره دراين زمان بسيار مهم مي باشد. همچنين، ميكروب هاي شكمبه و پرزهاي شكمبه از تنظيمتدريجي به كنسانتره بيشتر سود مي برند.

    مزاياي بسيار زيادي در جيره Pre-fresh وجود دارد:
    1) بيماري هاي متابوليكي كاهش مي يابد كه به علت بهبود توازنمواد معدني مي باشد. اگر تمام گاوهاي خشك در يك گروه باشند، به علت هزينه هاي مكملو وجود علوفه، مشكل خواهد بود كه مواد معدني مناسب تامين گردد.
    2) كتوز حاد ومزمن كاهش مي يابد. اين امر با افزايش غلظت انرژي جيره انجام مي شود. اگر يك مزرعهدار فقط يك گروه خشك داشته باشد، غلظت انرژي نمي تواند افزايش يابد، چون گاوهاي Far-off بسيار چاق خواهند بود. اغلب، كتوز قبل از زايش توسعه مي يابد. اين مساله ( كتوز) يكباره شروع مي شود و آشكار نمي باشد و كنترل سرعت پيشرفت به سمت مشكلات كتوزبعد از زايش حتي با بهترين جيره گاو تازه زا هم مشكل مي باشد.در نهايت، با تطبيقميكروب هاي شكمبه، مشكلات متابوليكي رفع شده و حفظ تا حد امكان بالاي مصرف در طولدوره Pre-fresh ، مصرف بعد از زايش را افزايش خواهدداد. هرگونه اقدام جهت بهبودي درمصرف گاو تازه زا به شير توليدي بيشتر، مشكلات سلامتي تحت باليني (مزمن)كمتر،عملكرد توليدمثلي بهتر و سودمندي بيشتر منجر خواهد شد.
    ..
    مصرف
    پژوهش ها در دانشگاه ويسكانسين نشان دادند كه گاوها به طورقابل توجهي ماده خشك مصرفي شان را طي هفته آخر پيش از زايش كاهش مي دهند. ميانگينماده خشك مصرفي براي سه هفته قبل از زايش 20 درصد كمتر از مصرف گاوهاي خشك Far away مي باشد. بيشتر اين كاهش طي هفته آخر پيش از زايش رخ مي دهد. ماده خشك مصرفي درگاوهايي كه قرار است 2 گوساله به دنيا بياورند زودتر از ساير گاوها كاهش مي يابد. دلايل كاهش مصرف مي تواند شامل تغييرات شرايط هورموني، كتون هايي كه با شروعاستفاده گاو از چربي بدنش افزايش مي يابند و بزرگي گوساله باشد.
    NRC 2001 پيشبيني كرده است كه گاوي با 751 كيلوگرم وزن در 270 روزگي آبستني، 7/13 كيلوگرم مادهخشك مصرف مي كند. ولي در 279 روزگي آبستني فقط 1/10 كيلوگرم مصرف مي نمايد.
    وقتي جيره اي براي يك گروه Pre-fresh فرموله مي شود، فرض براين استكه مقداري برابر 75/1 درصد وزن بدن يا 5/10 كيلوگرم ماده خشك براي گاوهاي هلشتاين. مي توانند مصرف نمايند.در هر مرحله مديريت بايد گاوهاي Pre-fresh را براي يك پوندماده خشك مصرفي بيشتر ترغيب كرد. اين مسئله وقتي كه گاوهاي Pre-fresh به راحتي بهمقادير كافي آب تميز دسترسي داشته باشند، حياتي تر است. آب به گاوها كمك مي كند كهمصرف بيشتري داشته باشند. پژوهشگران ويسكانسين نشان دادند كه گاوهايي كه طي دوره Pre-fresh به مقدار كمي خوراك مي خوردند ماده خشك مصرفي آن ها در 3 هفته بعد اززايش كمتر بوده است.
    انرژي
    در همان زمان كه ماده خشك مصرفي كاهش مي يابدرشد جنين و رشد بافت پستاني افزايش مي يابد و اين باعث افزايش مجموع مواد مغذيموردنياز مي شود. پژوهشگران در دانشگاه كورنل انرژي مورد نياز براي رشد جنين و سايربافت هاي وابسته به آبستني را پيش بيني كردند.اما انرژي مورد نياز براي رشد پستانرا بررسي و تعيين نكردند.
    آنها دريافتند كه توصيه هاي NRC1989 براي گاوهاي بالغ ( 25/1 مگاكالري بر كيلوگرم ) براي تأمين احتياجات نگهداري و رشد جنيني كافي است. اما اين غلظت انرژي طي هفته آخر پيش از زايش وقتي كه مصرف كاهش مي يابد كافي نميباشد. همچنين نياز است كه غلظت انرژي براي تليسه هاي زايش اول بالاتر باشد كه اينمساله به علت مصرف كمتر آن ها و انرژي اضافي مورد نياز براي رشدشان مي باشد. به ايندلايل و به دليل اينكه بيشتر مزرعه ها امكانات براي 2 گروه گاو Pre-fresh راندارند، بيشتر متخصصين تغذيه جيره هاي Pre-fresh را براي 54/1 مگاكالري بركيلوگرمانرژي خالص شيردهي متوازن مي كنند.
    خورانيدن علوفه هاي حاوي الياف با قابليت هضم بالا به تامينانرژي موردنياز گاو Pre-fresh كمك مي كند. اگر ما محاسباتي براي اين كاهش ماده خشكمصرفي و افزايش انرژي مورد نياز با افزايش غلظت انرژي جيره انجام ندهيم مي توانيمانتظار داشته باشيم كه گاوها مقادير اضافي چربي ذخيره شده شان را موبيليزه كرده وداراي سطوح بالايي از NEFA پيش از زايش باشند.
    اين مساله مي تواند ماده خشك مصرفي پيش از زايش را كاهش داده وباعث كاهش ماده خشك مصرفي، كتوز و سندرم كبد چرب به دنبال زايش شود. پژوهشگرانايالت ميشيگان 30 درصد افزايش در ماده خشك مصرفي را وقتي كه غلظت انرژي جيره از 32/1 مگاكالري بر كيلوگرم به 54/1 مگاكالري بر كيلوگرم و پروتئين خام را از 13 به 16 درصد در حدود 3 هفته قبل از زايش افزايش دادند مشاهده نمودند. ماده خشك مصرفي ازحدود 12 كيلوگرم به 7/15 كيلوگرم در روز افزايش يافت و بالاي 14 كيلوگرم در روز تاهفته آخر پيش از زايش باقي ماند. فرض مي شود كه انرژي اضافي به طور بارز از NFC تأمين شده باشد.
    در مطالعه بعدي كه در ايالت ميشيگان انجام شد، نتايج مشابهيمشاهده گرديد و نيز نتيجه گرفته شد كه خورانيدن جيره با انرژي و پروتئين بالاترمنجر به موبيليزاسيون كمتر چربي بدني پيش از زايش مي شود. NRC 2001 براي گاوهاي Pre-fresh 4/14 مگاكالري در هر كيلو گرم NEL در هر روز پيشنهاد كرده است. به علتتفاوت در پيش بيني ماده خشك مصرفي، اين مساله به غلظت انرژي 05/1 مگاكالري بركيلوگرم در روز 270 آبستني ( 7/13 كيلوگرم ماده خشك مصرفي) و 44/1 مگاكالري بركيلوگرم در 279 روز آبستني( 9/16 مگاكالري در روز ) كه براي آماده سازي شكمبه،افزايش مصرف وجلوگيري از جابجايي شيردان به سمت چپ بعد از زايش تعبير مي شود. دامنهتوصيه شده براي انرژي جيره Pre-fresh استاندارد در NRC، 54/1-62/1 مگاكالري بركيلوگرم باشد. ..
    كربوهيدرات هاي غيراليافي
    ..
    نياز است كه سطوح NFC در جيره هاي pre-fresh به 4 دليل مختلف بالاتر باشد :
    1) همانطور كه بالابحث شد نياز است كه جيره pre-fresh حاوي غلظت بالاتري از انرژي باشد معمولا اقتصاديترين راه براي تأمين اين نياز، NFC مي باشد.
    2) پروپيونات ( اسيد چرب فراري كهاصولا از تخمير NFC توليد مي شود ) طول پرزهاي شكمبه را افزايش مي دهد. پرزهايشكمبه برآمدگي هاي انگشت مانندي هستند كه اسيدهاي چرب فرار را از شكمبه جذب ميكنند، تحريك رشد پرزها پيش از زايش، جذب، اسيدهاي چرب فرار بعد از زايش را افزايشمي دهند. اسيدهاي چرب فرار به عنوان يك منبع انرژي براي گاو استفاده مي شود وپروپيونات به ويژه براي كاهش كتوز مورد نياز است. حذف اسيدهاي شكمبه نيز براي كنترلاسيدوز شكمبه مهم است.
    3) سطوح بالاتر NFC به انطباق ميكروب هاي شكمبه به جيرهشيردهي كمك مي كند. افزايش رشد ميكروب هاي تخمير كننده NFC پيش از زايش، وقوعاسيدوز و مشكلات مربوط به خوراك وقتي كه يك گاو زايش مي كند و جيره اي با NFC بيشتررا مصرف مي كند، كاهش مي دهد
    4) پروپيونات براي به دست آوردن انرژي از چربيبدني و كاهش كتوز مصرف مي شود. سطوح NFC طي دوره pre-fresh بايد به32 تا 33 درصدماده خشك افزايش يابد. در يك جيره معمول، اين مقداربرابر 6/3 تا5/4 كيلوگرم دانههاي اضافه شده است. در جيره گاوهاي دوشا، مهم است كه مخلوطي از منابع NFC وارد شود. بعضي از آن ها به سرعت تخمير شوند ( نظير قندها و ذرت با رطوبت بالا ) و بعضي از آنها آرام تر تخمير شود ( نظير آرد ذرت )، اين امر هضم كلي NFC ، تعداد باكتري هايشكمبه و مقدار پروتئين ميكروبي در دسترس براي استفاده توسط گاو را افزايش ميدهد
    پروپيوناتكلسيم
    وارد كردن 11/0 كيلوگرم پروپيونات كلسيم( يا معادل مكملتجاري آن)، در جيره هاي pre-fresh، دز بيشتري از پروپيونات را تأمين مي كند كه كتوزحاد و مزمن را كاهش مي دهد. پروپيونات در كبد براي تبديل استات حاصل از چربيموبيليزه شده به انرژي به جاي تبديل استات به كتون ها استفاده مي شود.

    الياف مؤثر
    با افزايش بخش دانه اي درجيرهpre-fresh و هورمون هاي آبستني، مصرف تحت تأثير قرار مي گيرد. مصرف روزانه بااحتمال بيشتري نوسان مي كند. نوسانات روزانه ماده خشك مصرفي داراي اثر منفي برسلامت شكمبه بوده و ميانگين ماده خشك مصرفي در هر روز را كاهش مي دهد. اين امر دركمترين حالت مي تواند مصرف در بعد از زايش را كاهش دهد. بدتر از آن اين كه نوساناتدر مصرف، خطر كتوز، تب شير و جابجايي شيردان را افزايش مي دهد. الياف موثر بلند بهپر نگه داشتن شكمبه و عملكرد بهتر آن طي دوره pre-fresh كمك مي كند. بنابراين اهميتدارد كه سطوح كافي الياف مؤثر ( معمولاٌ بيش از 32 درصد NDF علوفه اي ) در جيره pre-fresh حفظ شود. حدود 3/2 كيلوگرم علف خشك گراس با كيفيت بالا ( كمتر از 65 درصد NDF ) مي تواند به تأمين الياف بلند مناسب كمك نمايد.

    پروتئين
    پژوهشگران كورنل، مقدار پروتئين جيره هاي pre-fresh تليسه هاي زايش اول را از 12 تا 15 درصد با استفاده از پروتئين عبوريافزايش دادند. هدف آن ها تأمين DIP مورد نياز ميكروب هاي شكمبه و بيشتر كردن توليدپروتئين ميكروبي و سپس تأمين اسيدهاي آمينه عبوري اضافي براي تأمين مابقي احتياجاتگاو بود. آن ها درصد پروتئين شير را بعد از زايش افزايش دادند و سرويس ها به ازايهر آبستني گرايش به كاهش داشت. آن ها همچنين كاهش نمره وضعيت بدني بعد از زايش راكم كردند كه اين نتايج كتوز كمتر بعد از زايش را نشان مي دهد. احتياجات پروتئينگوساله در حال رشد داخل بدن گاو براي رشد عضلاني شبيه همان است كه براي انرژي گفتهشد بدون پروتئين جيره اي كافي در پيش از زايش، گاو پروتئين كمتري را براي استفادهدر بعد از زايش ذخيره مي كند. اين امر مي تواند اثر منفي بر توليد پروتئين شيرداشته باشد. اسيدهاي آمينه ويژه اي ممكن است براي كمك به پاك كردن چربي تجمع يافتهدر كبد كمك كنند. اسيدهاي آمينه ويژه اي نيز ممكن است به جذب و استفاده چربي برايانرژي كمك كنند. پروتئين ممكن است در جذب كلسيم، كاهش تب شير مزمن و افزايش مادهخشك مصرفي مهم باشد. NRC1989 فقط 12 درصد پروتئين خام را در جيره pre-fresh پيشنهادمي كند.
    پژوهشگران در مورد كافي بودن يا نبودن آن توافق ندارند. آزمايش هايبرخي پژوهشگران تفاوتي را در پاسخ به پروتئين اضافي خورانيده شده بين سطوح نسبتاًبالاي پروتئين قابل تجزيه يا سطوح نسبتاً بالاي پروتئين غير قابل تجزيه بودند، مشخصنكردند.
    پروتئين قابل تجزيه مي تواند تلف شود و بارگيري نيتروژن اضافي مي تواندبه طور مخالف اين گاوها را تحت تأثير قرار دهد.

    يك آزمايش در مزرعه كورنل نشان داد كه خورانيدن بيش از 12درصد پروتئين خام طي دوره pre-fresh خطر جفت ماندگي و كتوز را كاهش مي دهد. تجربهبا بسياري از گله هاي تجاري نيز از خورانيدن سطوح بالاتر پروتئين حمايت مي كند. بهعلت اين تجارب و آزمايشات كورنل كه قبلا مورد بحث قرار گرفت بسياري از متخصصينتغذيه توصيه مي كنند جيره پيش از زايش حاوي 15-14 درصد پروتئين خام باشد كه حدود 30درصد از پروتئين به شكل پروتئين محلول، 60 درصد آن پروتئين قابل تجزيه(DIP) و 40درصد آن پروتئين غير قابل تجزيه(UIP) باشد. ورود بعضي پروتئين هاي سوياي فرآيند شدهو پروتئين هاي حيواني براي بهبود كيفيت اسيدهاي آمينه عبوري (UIP ) توصيه شده است. پروتئين اضافي به ويژه براي تليسه هاي زايش اول مهم است.901 گرم پروتئين قابلمتابوليسم براساس NRC 2001 در روز 270 آبستني و 810 گرم در روز 279 آبستني توصيهمي شد. با استفاده از پيش بيني 13/7 كيلوگرمي و 1/10 كيلوگرمي ماده خشك مصرفي، بهشرط اين كه جيره به خوبي براي بخش هاي پروتئين متوازن شده باشد، به ترتيب برابر با 5/6 درصد پروتئين قابل متابوليسم و 8 درصد پروتئين قابل متابوليسم براي 270 و 279روزگي آبستني يا 8/10 درصد و 4/12 درصد پروتئين خام مي باشد. يك زيرنويس در NRC(2001) به خواننده توضيح مي دهد كه 12 درصد پروتئين خام مي تواند به طور حقيقيموردنياز باشد تا نياز گاوها برآورده شود كه به علت اتلاف پروتئين مي باشد و درتوصيه هاي NRC در جيره هاي استاندارد گاوهاي close up12 درصد پروتئن خام توصيه شدهاست.

    ويتامين ها و مواد معدني
    سطوح كافي مواد معدني و توازنمواد معدني براي كنترل مشكلات متابوليكي هم حاد و هم مزمن مهم مي باشد. يكي ازمشكلات متابوليكي معمولاً منجر به ساير مشكلات متابوليكي و كم شدن توليد مي شود.

    مديريت خوراكدهي و خوشخوراكي جيره
    گاوهاي pre-fresh سخت گيرترين گروه تغذيه كننده در مزرعه هستند.
    - علوفه جيره بايدتازه و بدون كپك باشد و از باقيمانده ( sweeping) خوراك گاوهاي دوشا به عنوان بخشياز جيره pre-fresh استفاده نشود. TMR
    -گروه pre-fresh يك روز در ميان خورانيدهنشود. حداقل 1 بار در روز و بهتر است 2 بار در روز TMR تازه در دسترس قرار بگيرد.
    - هرگز اجازه داده نشود آخور در طول روز خالي بماند 10(درصد باقيمانده توصيه ميشود)
    - احتياط شود كه نمك هاي آنيوني و چربي هاي عبوري و پروتئين هاي حيوانيكه خيلي خوشخوراك نيستند حداقل باشد و به تدريج اضافه شود.
    - علوفه داده شده درجيره گاوهاي دوشا، برا ي حداقل كردن تنظيمات بعد از زايش، به گاوهاي pre-fresh نيزخورانيده شود.

    محيط
    تنش و سطوح NEFA خون مرتبط بااسترس بوسيله تأمين يك جايگاه داراي تهويه خوب، تميز و خشك و داراي بستر خوب برايگوساله زايي، كاهش مي يابد. استرس گرمايي را حداقل كنيد و از انتقال گاو در زمانزايش جلوگيري كنيد.

    نياسين
    نياسين يك ويتامين محلول در آب مي باشد كه توسطميكروب هاي شكمبه توليد مي شود. نياز به نياسين به ويژه طي دوره انتقال بيشتر ازچيزي است كه در شكمبه توليد مي شود. نياسين مي تواند در كبد در متابوليسم چربي هاكمك كند و بنابراين افزودن 6 تا 12 گرم نياسين به جيره مي تواند سطوح كتون خون راكاهش دهد. هر چند اطلاعات مخالف از محققان نيز موجود مي باشد.

    كولين
    كولين يك ويتامين محلول در آب مي باشدكه نظيرنياسين توسط ميكروب هاي شكمبه توليد مي شود. همانند نياسين، محققان اكنون بر اينباورند كه ميكروب هاي شكمبه نمي توانند كولين كافي براي تأمين تمام نيازهاي گاو رابه ويژه طي دوره انتقال بسازند. كولين در بخشي از ساختار ديواره سلولي به ويژهغشاهاي سلول وجود دارد. كولين در استفاده از چربي ها و انتقال آن ها از كبد به شكلليپوپروتئين ولي با چگالي بسيار كم ( VLDL ) دخالت دارند. البته، كولين بخصوص طيدوره انتقال براي گاوها حياتي مي باشد تا به آن ها در پاك كردن كبد از چربي تجمعيافته براي جلوگيري از سندرم كبد چرب كمك نمايد. باكتري هاي شكمبه بيشتر كولين جيرهاي مصرف شده توسط گاو را تجزيه مي كنند. بنابراين كولين افزوده شده بايد به شكلمحافظت شده در برابر شكمبه خورانيده شود

  9. #9
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    آیا معاینات پس از زایش ارزشمند هستند؟

    ما تنها با استفاده از لمس كردن بسیاری از آندومتریت ها را تشخیص نمی دهیم.بسیاری از درمان ها فایده ای ندارند. آبستن كردن گاوها در زمان مناسب حیاتی است . وقتی كه نرخ آبستنی مشكل دارد،باید ركوردها،گاوها و برنامه های خود را دوباره ارزیابی كنید. در بسیاری از دامداری ها با تلقیح گاوهای باز میتوان به پیشرفت های زیادی دست یافت.
    یك مشكلی كه بسیاری از دامداران و دامپزشكان با آن درگیر هستند گاوهای ناپاك می باشد،یعنی آنهایی كه دچار آندومتریت هستند. التهاب لایه داخلی رحم(آندومتریوم) می تواند ایجاد آبستنی و حفظ آن را توسط گاو دچار مشكل كند. درهر حال یك اشتباه بالقوه توجه زیاد به تعداد كمی گاو مشكل دار در ازای كاهش عملكرد كل گله است.
    وضعیت طبیعی كدام است؟
    پس از زایمان رحم باید خود را بازسازی كند تا برای آبستنی بعدی آماده شود. این مرحله جمع شدن نام دارد و شامل دفع بافت ها و انقباض گردن رحم و شاخ های آن به اندازه كمتر از 5 سانتی متر می باشد. در گاوهای سالم این جمع شدن سه تا چهار هفته به طول می انجامد. شما بازسازی میكروسكوپیك را حدوداً 6 هفته پس از زایمان خواهید داشت. در همین زمان مغز و تخمدان ها باید دوره های فحلی معمول را دوباره ایجاد كنند به این دلیل است كه دوره انتظار اختیاری برای جفت گیری حداقل حدود 50 روز به طول می انجامد.
    بسیار مهم است كه بدانیم ترشح بافت ها و مایعات از رحم برای دو تا سه هفته پس از زایش طبیعی است در طول این مدت ترشحات باید از حالت رقیق (آبكی) و خونی به موكوسی غلیظ تر ،سفید تا شفاف تغییر كند.الزاماً تمام گاوها در هفته های اول پس از زایش دچار آلودگی باكتریایی رحم می شوند. با این حال پاك شدن یا نشدن یك گاو از این باكتری ها و جمع شدن موفق رحم به میزان زیادی بستگی به عمل سیستم ایمنی در دوره انتقال دارد.گاوهای مورد نظر ما آنهایی هستند كه نتوانسته اند باكتری ها را از رحم خود طی سه هفته پاك كنند. اگر گاو در حد انتظار خوراك مصرف می كند و شیر می دهد بسیار مشكل یا غیر ممكن است كه گاوهای سالم را از انها كه دچار آندومتریت می شوند (التهاب 21 روز یا بیشتر پس از زایش )،تشخیص داد.گاوهای مبتلا به آندومتریت عفونت های دارند كه بیش از 3 هفته پس از زایش ادامه دارد و سبب التهاب لوله های رحم و گاهی گردن می شود چرك ممكن است از طریق گردن رحم به خارج دفع شود. آندومتریت رحم را تبدیل به محیط نامناسبی برای جنین كرده و همچنین ممكن است عمل تخمدان را تحت تاثیر قرار دهد.در نتیجه احتمال آبستنی كاهش می یابد.
    گاوهای دچار آندومتریت ظاهراً مریض نیستند و تب ندارند. انها از آندومتریت نمی میرند و تولید شیر آنها تحت تاثیر قرار نمی گیرد. اثر آن به طور كامل روی باروری است. بر این اساس شما باید گاوهایی را كه دارای باروری ضعیف هستند پیدا كنید.درمان باید این امكان را به انها بدهد تا نسبت به عدم درمان زودتر آبستن شوند.
    در گذشته گاوها در هفته 2 تا 4 پس از زایش مورد معاینه (ملامسه) قرار می گرفتند كه برخی از آنها به طوری مورد ناپاك تشخیص داده می شدند.آنگاه یك درمان انجام می شد و گاو مجدداً چند هفته بعد معاینه می گردید و در ان زمان ممكن بود كه گاو بهبود یافته اعلام شود.
    مشكلی كه این داستان دارد آن است كه مشخص نیست آیا گاو واقعاً مشكلی داشته كه آبستن شدن او را تحت تاثیر قرار دهد. به علاوه نمی دانیم كه آیا درمان ارائه شده هیچ تاثیری در بهبود وضعیت و زمان لازم برای آبستن شدن گاو داشته است یا خیر.
    ما تلاش كردیم گاوها را در هفته 4 تا 5 پس از زایش بر پایه آن كه كیفیت تولید مثلی آنها حداقل یك ماه بعد چگونه خواهد بود،مشخص كنیم. یك ماه بعد یعنی زمانی كه دوره های تولید مثلی آغاز می شود این هدف بزرگی است ما نمی توانیم یك نمونه شیر را امروز بگیریم و بفهمیم كه آیا گاو ماه آینده دچار ورم پستان می شود از سوی دیگر برای آن كه مداخله درتولید مثل در زمانی قبل از دوره تولید مثلی دارای ارزش باشد باید گاوهایی كه به طور بالقوه دچار مشكلات هزینه بر هستند شناسایی شده و نرخ آبستنی در این گاوها بهبود یابد.در سال 2002 گروه تحقیق ما در دانشگاه گوئلف نتایج یك مطالعه میدانی وسیع را درباره راه های تشخیص آندومتریت منتشر كرد. ما همچنین درمان با پروستاگلندین یا یك آنتی بیوتیك داخل رحمی را مقایسه كردیم. نكته مهم آن بود كه پی بردیم آندومتریت با نرخ آبستنی پایین تر ارتباط دارد.
    یافته های كلیدی ما عبارت بودند از:
    وجود دو علامت درگاوها به عنوان آندومتریت بالینی تشخیص داده می شد. ترشح چرك و گردن رحمی كه هنگام لمس (20 تا 33 روز پس از زایش) اندازه ای بیش از 5/7 سانتی متر داشته باشد.
    بسیارمهم است كه داخل واژن را برای وجود چرك جستجو كنیم. تقریباً نیمی از موارد این گونه تشخیص داده شدند. اگر تنها جستجو را در خارج از واژن انجام داده و معاینه می كردیم،بسیاری از موارد از دست می رفتند. ما از یك واژینوسكوپ مقوایی یكبار مصرف استفاده نمودیم. گزینه دیگر آن است كه با استفاده از دستكش تمیز دست را به آرامی وارد واژن كنیم و آن را برای وجود چرك بررسی كنیم.البته وسیله جدیدی در نیوزیلند ساخته شده كه امیدوار كننده است.
    با امتحان كردن وجود چرك در واژن فهمیدیم كه لمس اندازه و تقارن یا قوام رحم راه خوبی برای تشخیص آندومتریت نمی باشد(اگر چه روش های سنتی اجرا می شوند).
    تقریباً 17 درصد گاوها به آندومتریت بالینی مبتلا بودند. در 27 گله ای كه ما مورد مطالعه قرار دادیم،نرخ وقوع از 5 تا 26 درصد متفاوت بود.
    نرخ آبستنی گاوهای مبتلا به آندومتریت 27 درصد كاهش داشت.نیمی از گاوهای مبتلا به 151 روز و گاوهای سالم به 119 روز برای آبستن شدن نیاز دارند.گاوهای مانده دوقلوزا یا مبتلا به متریت (سبب بیمار شدن گاو طی یك هفته پس از زایش می شود).بسیار بیشتر به آندومتریت دچار می شدند. با این حال نیمی از مواد آندومتریت ،هیچ یك از عوامل خطر گفته شده را دارا نبودند.
    درمان های بسیاری از جمله تزریق پروستاگلندین یا سایر هورمون ها و تزریقات داخل رحمی متفاوت به كار گرفته شده است. متاسفانه بسیاری از تحقیقات انجام شده در گذشته معیار مشخصی برای تشخیص نداشتند.فاقد گروه كنترل بودند یا اثرات باروری را دقیق ارزیابی نكرده اند . هنوز سوالات عملی بسیاری وجود دارد كه نیاز به تحقیقات بیشتر دارد. در مطالعه ما اگر چه توانستیم گاوهای مبتلا به آندومتریت را بسیار زود تا روز بیستم تشخیص دهیم. هیچ یك از درمان ها (پروستاگلندین یا تزریق آنتی بیوتیك رحمی) تا چهار هفته پس از زایش سودمند نبودند. درمان هیچ اثری در از بین رفتن چرك نداشت.77 درصد از گاوها ظرف دو هفته پاك شدند.
    به هر حال نتیجه مهم آبستن شدن است. برای افزایش نرخ آبستنی فاصله بین هفته های چهارم و پنجم پس از زایش را كه از آنتی بیوتیك داخل رحمی استفاده می كردیم در مقایسه با گروهی كه در آن زمان هیچ كاری نمی كردیم زمان مناسبی یافتیم اما داروی مورد استفاده ما در كانادا موجود می باشد نه در ایالات متحده .
    این یافته به معنای آن نیست كه سایر آنتی بیوتیك هایی كه در شرایط دیگری استفاده می شوند دارای اثر مناسب هستند. به علاوه شواهد كمی تجویز سایر محصولات را توصیه می كند. در كل در مطالعه ما زمانی كه پروستاگلندین بین روز 20 تا 33 پس از زایش تجویز گردید سبب بهبود نرخ آبستنی نشد. نتایج ما استفاده از پروستاگلندین را قبل از چهار تا پنج هفته پس از زایش توصیه نمی كند.این اعتقاد بیشتر مورد تایید ماست كه پروستاگلندین به همه گاوها چهار تا شش هفته پس از زایش موثر می باشد. ما باید درباره زمان صحیح استفاده و نیاز به تجویز دوباره پروستاگلندین در درمان آندومتریت بیشتر بیاموزیم.
    آندومتریت های تحت بالینی نیز وجود دارند.....
    تحقیقات اخیر در كورنل و گوئلف اشاره میكند كه آندومتریت تحت بالینی نیز رایج است و یك سوم تا نیمی از گاوها را در 40 تا 60 روز پس از زایش مبتلا می كند. این مساله به وضوح نرخ آبستنی را كاهش می دهد.برای تشخیص آندومتریت تحت بالینی نیاز به آزمایش سلول های رحم توسط میكروسكوپ است . بنابراین هنوز به صورت رایج قابل استفاده نیست.
    آندومتریت اثر زیادی بر تولید مثل دارد. سوال اصلی این است كه آیا معاینه گاوها با هدف پیدا كردن و درمان آندومتریت ها در مقایسه با تلاشی كهخ برای تلقح موثر قسمت اعظم گاوهای سالم گله انجام می شود. مفید است؟ اگر درگله تان معاینات پس از زایش انجام می دهید،حداقل مطمئن شوید كه زمان و روش های مورد استفاده شما برای یافتن گاوهایی كه واقعاً مشكل دارند مناسب است. تا چهار هفته پس از زایش صبر كنید و معاینات لازم برای یافتن چرك در واژن را انجام دهید.
    تشخیص و درمان آندومت تنها براساس لمس رحم ،سبب تشخیص تعداد قابل ملاحظه ای مثبت كاذب خواهد شد. بسیاری از درمان ها ،گاوها را زودتر آبستن نمی كنند.
    نكاتی جهت پیشگیری از آندومتریت
    جیره انتظار زایش را براساس نیازهای مندرج در NRC (2001) حداقل برای سه هفته تغذیه كنید. این جیره خصوصاً باید حاوی ppm 3/0 سلنیوم و 1000 تا 2000 واحد بین اللمللی ویتامین E برای هر گاو در روز باشد.
    در گروه قبل از زایش (مخلوط تلیسه و گاو) متوسط ماده خشك دریافتی برای هر راس در روز باید 3/11 كیلو گرم یا بیشتر باشد.
    حداقل 60 سانتی متر آخور برای هر گاو در نظر بگیرید.
    زایمان با امتیاز بدنی 5/3 انجام شود
    تراكم را كاهش دهید(حداقل 3/9 متر مربع بستر معمولی برای هر گاو یا تراكم كمتراز 100 درصد در فری استال ها).
    زمانی كه شاخص حرارت – رطوبت بیشتر از 72 است. از هواكش و آب پاش استفاده كنید.
    امكان دسترسی نامحدود به آب تمیز را فراهم كنید.

  10. #10
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    روش های ساده تر جهت بررسی كارایی آغوز


    انتقال غیرفعال آنتی بادی ها از طریق استفاده موثر آغوز برای گوساله های تازه متولد شده بسیار حیاتی است.موفقیت در انتقال غیر فعال پادتن ها به مقدار ،كیفیت و جذب آغوز خورانده شده به گوساله طی 24 ساعت اول پس از تولد بستگی دارد. لذا باید بر نحوه مصرف آغوز در بدو تولد نظارت كامل داشته باشیم.
    روش های مختلفی برای اندازه گیری نقص در انتقال غیر فعال (FPT) وجود دارد. دستگاه های الایزا (ELISA) و رادیال ایمونو دیفیوژن به صورت مستقیم غلظت ایمونوگلوبولین جی (IgG) سرم را اندازه گیری می كنند. اما در برخی روش های كل مواد جامد سرم اندازه گیری می شود. درهر حال اندازه گیری انتقال غیرفعال مشكل و وقت گیر است.
    «ری فراكتومتری» فنی است كه برای اندازه گیری نقص در انتقال غیرفعال در شرایط مزرعه مورد استفاده قرار می گیرد. به طور خلاصه در این روش پرتویی از نور به نمونه ای از سرم تابانده می شود و دستگاه ری فراكتومتر میزان انعكاس و شكست نور را در اثر برخورد با پروتئین خون اندازه می گیرد.
    در گوساله های تازه متولد شده از 1 تا 7 روزگی ،پادتن ها (ایمونو گلوبولین ها) قسمت اعظم پروتئین های خون را به خود اختصاص می دهند. بنابراین اندازه گیری كل پروتئین به وسیله ری فراكتومتری می تواند برای تخمین ایمونو گلوبولین های كه از طریق انتقال غیرفعال وارد بدن شده اند مورد استفاده قرار گیرد. اگر چه انجام ری فراكتومتری كار ساده ای است اما به دستگاه سانتریفوژی نیاز دارد تا سرم را از نمونه های خون جدا كند . یعنی شما برای انجام چنین آزمایشی در گاوداری خود به یك دستگاه سانتریفوژ نیاز دارید.
    برای این كه مشخص شود آیا استفاده از سانتریفوژ ضرورتی دارد یا نه ،ما نتایج حاصل از ری فراكتومتری سرمی را در دو تكرار با هم مقایسه كردیم كه در یكی قبل از برداشت سرم،سانتریفوژ صورت گرفته بود و در دیگری سانتریفوژ انجام نشده بود. علاوه بر این ،دو روش ری فراكتومتری را هم مقایسه كردیم.
    ارزیابی ها
    آزمایش ما بر روی گله های تجاری جنوب اونتاریو انجام شد. ما گله ها را هفته ای یكبار دو هفته یكبار در طول یكسال بازدید می كردیم.
    نمونه های خون از سیاهرگ گردنی گوساله های 1 تا 7 روزه گرفته می شد. نمونه ها در لوله های بدون مواد ضد انعقاد جمع آوری می گردید. یك نمونه خون از هر گوساله سانتریفوژ سرم آن جدا و در یخچال نگهداری می شد. به نمونه دیگر از هر گوساله اجازه انعقاد داده می شد و سپس در یخچال قرار می گرفت.رنگ نمونه به عنوان شاخصی از همولیز(شكست گلبول های قرمز خون) ثبت می گردید. ما در مدت 1 تا 6 روز پس از برداشت نمونه های خون ،نمونه های سانتریفوژ شده و نشده را با استفاده از یك ری فراكتومتری دیجیتال آنالیز می كردیم.
    یك دسته از سرم های سانتریفوژ شده به وسیله یك ری فراكتومتر دستی نیز آنالیز می شدند. نتایج این آزمایش با ماشین معمولی مورد مقایسه قرار گرفت.
    ما در این مطالعه مجموعاً از 234 گوساله كه از 61 گاوداری مختلف اتخاب شده بودند،استفاده كردیم. متوسط غلظت كل مواد جامد سرم برای نمونه های سانتریفوژ شده كه با استفاده از ری فراكتومتری اندازه گرفته شد،5/5 گرم در دسی لیتر در دامنه ای از 9/3 تا 1/8 گرم در دسی لیتر بود. در حالی كه متوسط كل مواد جامد برای سرم های سانتریفوژ نشه 4/5 گرم در دسی لیتر بود(با دامنه 7/3 تا 8/7 گرم در دسی لیتر) . بین نتایج حاصل از سرم های سانتریفوژ شده و نشده 95 درصد همبستگی وجود داشت و درصد همولیز درهر دو نوع سرم سانتریفوژ شده و نشده 6 درصد بود.
    چه چیزی را خوب در نظر بگیریم؟
    اجازه دهید مقادیر كمتر از 5 گرم در دسی لیتر را به عنوان حدی كه انتقال غیرفعال ضعیف بوده،در نظر بگیریم. در این حالت حدود 25 تا 28 درصد از گوساله ها به مقدار كافی ایمونوگلوبولین از آغوز جذب نمی كنند. آزمایشات آماری ما نشان داد كه تفاوت معنی داری بین روش های برداشت سرم وجود نداشته است.
    در یك مجموعه 164 راسی از گوساله ها،سرم های حاصل از سانتریفوژ توسط دو دستگاه ری فراكتومتر دیجیتال و دستی مورد آزمایش قرار گرفت و تفاوتی در نتایج به دست نیامد. بیشتر متخصصان سلامت حیوانات ،غلظت كل مواد جامد كمتر از 5 گرم در دسی لیتر را به عنوان شاخص نقصان انتقال غیرفعال ایمنی در نظر می گیرند. نكته ارزشمند این است كه در حدود یك چهارم از گوساله هایی كه از مزارع مختلف اونتاریو در این آزمایش استفاده شدند،ایمنی خوبی را از آغوز كسب كردند و لذا در معرض خط مرگ كمتری قرار داشتند.
    نتایج این آزمایش پیشنهاد می كند كه غلظت كل مواد جامد اندازه گیری شده با ری فراكتومتر در سرم های سانتریفوژ نشده به طور موفقیت آمیزی به تعیین و شناسایی گوساله های در معرض خطر كمك می كند و تفاوت معنی داری در نتیجه دو نوع دستگاه ری فراكتومتر در این آزمایش وجود نداشته است. اهمیت درجه حرارت نمونه ها درزمان قرائت ری فراكتومتری و تاثیر بالقوه همولیز نمونه ها،عناوین مطالعات بعدی هستند. به علاوه نیاز به مطالعاتی است تا اثر این عوامل مختلف روی ویژگی های آزمایش ری فراكتومتری كل مواد جامد سرم را در مقابل روشی كه به صورت مستقیم میزان ایونوگلوبولین ها را اندازه گیری می كند. مانند روش رادیال ایمونو دیفیوژن تعیین كنیم.

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •