صفحه 2 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 76

موضوع: كشاورزي-علوم دامي و طيور-دام-بانك مقالات مربوط به دام2

  1. #11
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    تغذيه گاوهاي پرواري با محتويات بستر طيور گوشتي

    تغذيه گاوها عمدتاً بر مبناي استفاده از محصولات فرعي و ساير مواد مغذي هستند كه منحصراً بوسيله نشخواركنندگان قابل هضم باشد. يكي از خوراكهاي غير معمول كه در تغذيه گاو قابل استفاده مي باشد، فضولات بستر جوجه هاي گوشتي مي باشد. در صنعت پرورش جوجه هاي گوشتي ، حجم قابل توجهي از فضولات بسترتوليد مي شود كه به عنوان يك فراوري جانبي (by -product ( محسوب مي شود. كاربرد اصلي فضولات مرغي، براي حاصلخيزي زمينهاي زراعي مي باشد. بهرحال استفاده از محتويات بستر جوجه هاي گوشتي صرفاً به عنوان كود، نمي تواند بازدهي مناسبي را به دنبال داشته باشد و در اصطلاح هزينه جايگزيني مواد مغذي كه از ساير منابع غذائي فراهم مي شود ، در مورد بستر جوجه هاي گوشتي زماني كه كود مرغي به جاي اينكه در حاصلخيزي مزارع استفاده شود در تغذيه گاوهاي گوشتي استفاده شود ، 4 برابر بيشتر است ( بازده استفاده از بستر طيور در تغذيه گاوهاي گوشتي بيشتر از استفاده آن در حاصلخيزي مزارع است ) . محتويات بستر طيور منبع خربي از پروتئين ، انرژي ، مواد مغذي براي گاوهاي آبستن و گاوهاي داشتي است كه ساختار صنعت پرورش گاو شيرده را در كشور تشكيل مي دهند. بعلاوه از ديدگاه اقتصادي استفاده از محتويات بستر طيور را در تغذيه باعث حفظ مواد مغذي گياهان مي شود. اين مواد مغذي شامل نيتروژن ، فسفر ، پتاسيم و مواد معدني است كه در مراتعي كه كود گاوها تغذيه شده با بستر طيور پخش شده به فراواني در خاك وجود دارد. يكي از مزاياي بستر جوجه هاي گوشتي اين است كه تا مسافتهاي طولاني قابل نقل و انتقال است، بدون اينكه ارزش اقتصادي آن تحليل يابد. توليد كنندگان و دامداران ايالت آلباما براي كاهش هزينه هاي خوراك خود از اين منبع عمده موجود، در تغذيه گاوهاي خود استفاده مي كنند. بيشتر دامداران ايالت آلباما با كاربرد اين مواد جانبي در تغذيه گاوهاي به مقدار قابل توجهي باعث كاهش هزينه خوراك شده اند. بهر حال بعضاً در بعضي توليد كنندگان و پرورش دهندگان گاو گوشتي يك بي ميلي آشكار در رابطه با استفاده از بستر جوجه هاي گوشتي در تغذيه وجود دارد. چرا كه افكار عمومي رشد و نمو سبزيجات و گياهان را در فضولات حيواني پذيرفته اند نبايد فراموش كرد كه فرايند استفاده از غذا در داخل بافتهاي گياهي ، فرايندي با پيچيدگيهاي گياهي كمتر نسبت به همان فرايند در دستگاه هاضمه گاو مي باشد. بطوري كه مواد غذائي مورد استفاده توسط گاو كاملاً كاملاً شكسته و تجزيه مي شود و مورد فرآوري كامل قرار مي گيرد. گاوي كه روانه كشتارگاه مي شود، 15 روز قبل بايد تغذيه از بستر جوجه هاي گوشتي در آن قطع شده باشد در حالي كه قارچ خوراكي كه در بستري از كود پرورش داده شده است همان روز مي تواند مستقيماً به فروشگاه خواربارفروشي فرستاده شود. بهرحال در صنعت پرورش گاو گوشتي بايد از هر عملي كه سلامتي گوشت توليدي را زير سئوال مي برد ، اجتناب نمود. بستر طيور گوشتي چندين سال است كه در تمامي مناطق كشور بدون هر گونه مشاهده اثرات جانبي مضرر براي انسان يا حيوان مصرف كننده آن ، مورد استفاده قرار گرفته است بعلاوه در ايالت آلباما ، استفاده از بستر جوجه هاي گوشتي عمدتاً در گاوهاي آبستن و گاوهاي داشتي استفاده مي شد كه كمتر چنين گاوهاي مورد خريد و فروش يا كشتار قرار گرفته مي شود. گزارشات متعدد حاكي از كاربرد ناچيز بستر جوجه هاي گوشتي در تغذيه گاوهاي پرواري است و اگرچه درموارد نادر استفاده نيز 15 روز قبل از زمان كشتار گاو ، مصرف فضولات بستر در جيره غذائي قطع مي شود بنابراين با اين راهكار هر نوع خطر احتمالي تهديد كننده سلامت انسان ، كاملاً مرتفع خواهد گرديد.

  2. #12
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    بيماري كتوز در گاوهاي شيري
    اين بيماري اغلب در دوره ي تغذيه زمستاني و نيز به هنگام حضور گاوها در جايگاههاي بسته اتفاق مي افتد . احتمال بروز اين بيماري در گاوهاي مسن بيشتر از تليسه هاي تازه زا مي باشد .
    مبناي بروز اين عارضه يكسوي تغييرات در روند سوخت و ساز است كه بطور عمده محور آنها كاهش در گلوكوز خون وافزايش توليد اجسام كتوني در خون است . تركيبات كتوني فرآورده هاي واسطه متابوليكي ناشي از جابه جاشدن چربي هاي ذخيره اي بدن مي باشد . عمده تركيبات كتوني شامل بتاهيدروكسي بوتيرات (bhb) استواستات و استون است . عارضه فوق به دليل جمع شدن اجسام كتوني در خون و ادرار گاو٬ كتوز ناميده ميشود . افزايش اجسام كتوني در مايعات بدن به هنگام توازن منفي انرژي در طولاني مدت وضرورت تجزيه ي چربي ها در بدن به هنگام گرسنگي ٬تغذيه ناكافي و توليد بالاي گاو ها صورت مي گيرد . در حيوانات نشخواركننده سلولهاي پوششي شكمبه اجسام كتوني را با استفاده از اسيدهاي چرب فرار شكمبه بخصوص بوتيرات توليد مي كنند . مواد سيلويي كه اسيد بوتيريك زياد دارند موجب ابتلاي او به كتوز مي شوند . علاوه بر تغيير در سو در سوخت و ساز اسيدهاي چرب در كبد يكي از تغييرات اصلي در كتوز كاهش زياد غلظت گلوكز در خون و مقدار گليكوژن در كبد است . كاهش گلوكز خون مسوول افزايش اسيدهاي چرب آزاد در كبد است . در صورت طبيعي بودن غلظت گلوكز خون ٬اسيدهاي چرب آزاد در خون كم است همگام با كاهش غلظت گلوكز پلاسما ميزان اسيدهاي چرب آزاد پلاسما افزايش مي يابد زيرا اسيدهاي چرب از بافتهاي ذخيره چربي آزاد ميشوند . همزمان با كاهش گلوكز خون٬ حيوانات نشخواركننده گلوكز خود را از طريق منابع غير گلوكزي مانند اسيد پروپيونيك ٬ اسيدلاكتيك گليسرول و برخي اسيدهاي آمينه به دست مي آورند . هنگامي كه گلوكز به منظور توليد انرژي و تشكيل لاكتوز به مصرف مي رسد ممكن است اگزالواستات ترجيحاً براي تشكيل گلوكز به كار رود كه اين امر منجر مي شود كه مقدار اگزالواستات ناشي از گلوكونئوژنز كه براي مصرف استيل كوآ در چرخه كربس لازم است كاهش يابد و ازاين رو استيل كوآ به مواد كتوني مانند استواستات ٬بتاهيدروكسي بوتيرات و مقدار اندكي استون تبديل مي شود .
    مواد كتوني به وسيله بافتهاي بدن به جز كبد ٬ به ويژه به وسيله ماهيچه ها اكسيده مي شوند . اگر توليد مواد كتوني بيشتر از مصرف آنها به وسيله بافتهاي محيطي باشد بيماري كتوز رخ خواهد داد . يكي ديگر از عوامل بروز كتوز چاقي زياد است كه سبب كاهش اشتها ٬ افزايش تجزيه چربي بدن ٬ افزايش تجمع چربي در كبد افزايش ميزان توليد اجسام كتوني است . عدم دريافت مقادير كافي انرژي بعد از زايمان موجب بروز كتوز ميگردد . نشانه هاي كتوز شايع ترين نشانه كتوز كاهش وزن است .
    كاهش وزن به دليل مصرف چربي هاي بدن و از دست دادن آب به سرعت رخ مي دهد گاو كتوزي اغلب افسرده بوده٬ تمايلي به حركت نداشته و موهاي آن زبر و خشن است . دماي بدن و ضربان قلب و تنفس اغلب عادي بوده نفس گوئي بوي استون مي دهد برخي از گاوها ممكن است تلوتلو بخورند ٬ماهيچه ها به ويژه ماهيچه هاي مياني پهلو بلرزند ٬ گاو تعادل خود را از دست دهد و به ظاهر كور به نظر رسد . تشخيص كتوز ميزان گلوكز و مواد كتوني خون بهترين پارامتر تشخيص بيماري كتوز است. مقدار گلوكز خون از ميزان طبيعي 2/2 تا 8/2 ميلي مول در ليتر به 4/1 ميلي مول در ليتر و مجموع مواد كتوني خون از 75/1 ميلي مول در ليتر به 5 ميلي مول در ليتر مي رسد و در گاوهاي به شدت كتوزي آنزيم آسپارت آمينوتر انسفراز افزايش مي يابد كه نشانه اي از آسيب ديدن جگر و بي اشتهايي است .
    انواع كتوز اوليه در گاوهايي كه در مراحل نخستين شير دهي جيره هاي پرانرژي مصرف مي كنند ديده مي شوند پارامتر هاي موثر بر بروز اين بيماري مصرف زياد سپيلاژ با با اسيد بوتريك زياد ٬ كم تحركي ٬چاقي زياد به هنگام زايش و ناراحتي هاي گوارشي كتوز ثانويه در پي هر بيماري پيش مي آيد كه موجب كاهش مصرف غذا در آغاز شيردهي شود .
    بيماريهايي كه بيشتر موجب كتوز مي شوند عبارتند از : جابجايي شيردان٬ التهاب رحم (متريت) ٬ورم پستان و كبد چرب ٬ صدمه اصلي وارده از كتوز ثانويه كبد چرب است در هنگام زايش تجمع چربي ها در كبد با وسعت زيادي صورت ميگيرد اما اثر خود را پس از زايمان نمايان مي سازند اين مساله عمل گلوكونئوژنز كبد را مختل كرده و خطر ابتلاي گاو را به محض شروع شيردهي به شدت افزايش مي دهد گاوهاي متاثر ظرف هفته اول يا دوم زايمان كتوز را نشان مي دهند غلظت مواد كتوني خون در كتوز ثانويه به اندازه كتوز اوليه بالا نيست . با اين امكان بهبود در كتوزهاي نوع ثانويه پس از درمان ضعيف تر است چون درمان تاثيركمي در بهبود آسيبهاي وارد آمده به كبد در اثر ورود چربي ها و كاهش ظرفيت گل.كونئوژنز گاو به دنبال دارد . يكي از روشهاي درمان كتوز تزريق وريدي 500 ميلي ليترمحلول گلوكز 50 درصد است تا گلوكز خون را افزايش دهد اما بدليل توليد لاكتوز براي شير و كاهش گلوكز اگر تزريق هاي پي در پي گلوكز انجام نشد بيماري دوباره بر ميگردد .
    براي پرهيز از تزريق هاي پي در پي مي توان پروپيلين گلايكول را به گاو خورانيد كه مقدار آن 125 تا 250 گرم و 2بار در روز است . و در همين مقدار آب حل ميشود . روش ديگر تزريق بعضي از هورمون هاي گلوكوكورتيكوئيدي به تنهايي و يا همراه با تزريق وريدي گلوكز مي باشد . گلوكوكورتيكوئيدها باعث توليد گلوكز از اسيدهاي آمينه مي شوند. تزريق يك دوز گلوكوكورتيكوئيدي 5 تا 50 ميلي گرم دگزامتازون در درمان كتوز موثر است و نيز گزارشات ارايه شده حاكي از آن است كه مصرف دوازده گرم نياسين به مدت يك هفته غلظت كتون پلاسما را كاهش ميدهد اما نشان داده شده كه نياسين بر روي كاهش غلظت Nefa پالاسما يا افزايش گلوكز خون نقشي ندارد .
    لازم به ذكر است خوراندن شكر يا ملاس در درمان كتوز تاثيري ندارد زيرا ميكرواورگانيسم هاي شكمبه آنها را به اسيدهاي چرب فرار تجزيه مي كنند . بهترين روش پيشگيري توجه به تغذيه و مديريت درست براي تامين انرژي مورد نياز گاو است . گاو به هنگام زايش نبايد زياد چاق يا لاغر باشد ٬ به گاوهايي كه سابقه ابتلا به كتوز دارند به مدت 6 تا 8 هفته بعد از زايمان گليكول پروپيلين يا پروپيونات سديم خورانده شود . جيره آغاز شير دهي بايد بيشترين مقدار از مواد پيش ساز گلوكز و كمترين مقدار از مواد پيش ساز كتونها را داشته باشد ٬ ميزان انرژي مصرفي گاو را بايد تا اندازه اي افزايش دادكه موجب كاهش اشتها نشود ٬ گاوها با علوفه مرغوب تغذيه شوند و از مصرف مواد سيلويي نامرغوب و داراي اسيد بوتيريك بالا جلوگيري شود ٬ ويتامين و مينرال در مقادير بسنده براي گاوها فراهم شود

  3. #13
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    تعيين ارزش غذايی گياه موخور جهت استفاده در تغذيه دام
    مقدمه:

    تكاپوي بشر براي بدست آوردن مواد غذايي كه ناشي از نياز طبيعي موجودات زنده است، قرن‌هاست كه روبه فزوني گرفته و تمايل براي فراهم كردن غذايي مناسب‌تر و با كيفيتي بهتر انگيزه اصلي تلاش براي توليدات متنوع‌تر مي‌باشد. اين عامل اصولاً محرك اصلي تفكر بشر و نوآفريني‌هاي او در ايجاد و توسعه صنايع كشاورزي ، ‏‏دامداري و غذايي است[1 ].



    در پي افزايش نقش تغذيه در اقتصاد دامپروري، از اواسط قرن اخير تاكنون، شناسايي ارزش مواد غذايي و مواد خوراكي و تعيين احتياجات غذايي حيوانات(مزرعه‌اي) توجه متخصصين، بخصوص علوم دامي را به خود معطوف داشته و تحقيقات بيشماري در اين مدت انجام گرفته است [4 ].

    مراتع مهمترين بخش از منابع تجديد شوندة كشور است كه به دليل پايين بودن هزينه تأمين علوفه از آنها در مقايسه با هزينه توليد علوفه از طريق كشت آبي فشار زيادي بر آن وارد مي شود[3 ].

    در شرايط معمولي به طور متوسط 4/21 ميليون تن علوفه خشك در مراتع توليد مي شود كه 50 درصد آن معادل 7 /10 ميليون تن در تغذيه دام به مصرف مي رسد و 50 درصد باقيمانده آن جهت ادامه حيات مراتع وحفظ آن باقي مي‌ماند[2 ].

    اين مقدار حدود 60 ميليون واحد دامي را تعليف مي‌كند؛ حال آنكه طبق آمار، جمعيت دام كشور رقمي در حدود 107 ميليون واحد دامي است كه تقريباً دو برابر ظرفيت مراتع كشور را تشكيل مي‌دهد. اين مسأله سبب چراي بيش از حد مراتع كشور را به دنبال دارد. پس بهبود كيفي دام از طريق افزايش كمي و كيفي علوفه (مرتعي و غيرمرتعي) امري اجتناب ناپذير است[3 ].

    بنابراين با توجه به افزايش تعداد دام در مراتع و پايين بودن ظرفيت توليدي آنها نياز به استفاده از منابع غذايي غير مرتعي ضروري به نظر مي رسد. به منظور رسيدن به هدف فوق، ارزش غذ ايي گياه موخور بررسي شده است. بلوط غرب3 به عنوان يكي از گياهان شاخص و شايد با اهميت ترين گياه در منطقه رويشي غرب كشور است كه جايگاه ويژه اي بخصوص در محيط طبيعي ايلام دارد. موخورها (بطوركلي دارواشها) از جمله گياهان نيمه انگلي هستند كه در رويشگاه زاگرس بيشتر بر روی بلوطها و بسياري از درختان و درختچه‌ها رشد مي‌كنند و سبب ايجاد اختلال در روند طبيعي حيات آنها مي‌شوند و حدوث خسارت گاهاً به قدري شديد است كه حتي باعث مرگ درختان تنومند و بزرگ بلوط نيز مي‌‌شود ( مشاهدات پژوهشگران) . براي مبارزه با اين گياه نيمه انگل بر اساس مدارك و شواهد، مؤثرترين راه قطع مكانيكي شاخه آلوده مي‌باشد كه لاجرم هزينه‌هايي را نيز به همراه خواهد داشت[5].

    با توجه به كمبود علوفه در منطقه جهت چراي دام، در اين تحقيق سعي بر آن شد تا ارزش غذايي گياه موخور جهت تغذيه دام مشخص گردد كه از اين طريق با توصيه استفاده از اين گياه در جيره غذايي دامها ، هم بخشي از نياز غذايي دام مرتفع ‌شود و هم از ميزان فشار بر مراتع كاسته شود.

    نمونه‌برداري از گياه موخور:

    براي بدست آوردن نمونه‌اي يكدست جهت برآورد ارزش غذايی گياه موخور در چهار جهت جغرافيايي جنگلهاي اطراف شهر ايلام حركت نموده و از شاخ و برگ تازه گياه موخور در هر جهت مقداري به وزن يك كيلو‌گرم برداشت گرديد (جمعاً 4 كيلو‌گرم). نمونه‌برداري در اوايل فصل تابستان و پايان دورة گلدهي و به حداكثر رسيدن رشد‌ زايشي انجام گرفت. نمونة هر جهت جغرافيايي در كيسه نايلوني ريخته شده و سريعاً به آزمايشگاه دانشكده كشاورزی دانشگاه ايلام منتقل گرديد و هر چهار كيلو‌گرم بطور كامل با هم مخلوط شدند و از آن، يك كيلوگرم جهت بررسيهاي آزمايشگاهي جدا گرديد. اين يك كيلوگرم شاخ و برگ گياه موخور معرف هر چهار جهت جغرافيايي و به عبارت بهتر معرف موخورهاي جنگل اطراف شهر مي‌باشند. نتايج و بحث نتايج مربوط به تجزيه شيميايي بدست آمده از گياه موخور در زير مي‌آيد.

    جدول شماره 5- ميانگين كل تركيبات شيميايي گياه موخور (بر اساس صددرصد ماده خشك)



    ماده خشك %
    رطوبت %
    پروتئين خام %
    چربي خام %
    الياف خام %
    كلسيم %

    402
    0/0
    0/4 9
    12/0
    25/0
    13/1

    فسفر %
    سديم %
    سديم %
    پتاسيم %
    منيزيم %
    آهن%

    3/20
    6/5
    6/5
    56/13
    71/71
    29/28




    بر اساس نتايج، ميزان پروتئين گياه موخور، به عنوان يك فاكتور بسيار اساسي56/13 درصد است كه نسبت به ميزان اين عامل در بسياري از خوراكهاي رايج در تغذيه دام ( كاه برنج، كاه گندم، كاه جو و علف خشك مرتع) در حد مناسبي است و مي‌تواند به عنوان يك ماده خوشخوراك مورد توجه قرار گيرد. ميزان چربي اندازه‌گيري شده، 6/5 درصد است كه باز هم در مقايسه با چربي موجود در بسياري از علوفه‌هاي رايج در تغذيه دام از كيفيت و جايگاه مناسبي برخوردار بوده و با توجه به اينكه چربي شكل اصلي ذخيره انرژي در حيوانات است و به عنوان عايق حرارتي نيز حائز اهميت مي باشد از اين نظر بسيار انرژي‌زا و گرم كننده است و مي‌توان از آن در اوقات سرد سال استفاده نمود. ميزان الياف خام اندازه‌گيري شده 3/20 درصد است كه در مقايسه با بسياري از خوراكهاي رايج از كيفيت مناسبتري برخوردار است. كم بودن الياف خام بر ميزان خوشخوراكي و قابليت هضم ماده غذايي مي‌افزايد و ميزان پروتئين جذب شده را افزايش مي‌دهد. چون ميزان بافت فيبري در ساقه و شاخه گياه موخور اندك مي‌باشد (علت ترد بودن ساقه و شاخه موخور) كم بودن ميزان الياف خام دور از انتظار نبوده است. ميزان عناصر معدني كلسيم، فسفر، پتاسيم، سديم، منيزيم و آهن به ترتيب: 13/1، 25/0، 12/0، 4 ، 09/0 درصد و 402 قسمت در ميليون بوده است كه عناصر فسفر، سديم ،پتاسيم و آهن از حد مورد نياز گوسفند بيشتر بوده و نمايانگر كيفيت بسيار مناسب آنهاست و مقدار عناصر كلسيم و منيريم اندكي كمتر از حد مورد نياز گوسفند است كه در صورت استفادهء خالص بايستي حتماً از منابع ديگري اين كمبود جبران شود. قابل ذكر است كه در ميزان عناصر معدني بر اساس شرايط آب و هوايي و خاك تغييراتي ايجاد خواهد شد. به طور كلي بر اساس نتايج بدست آمده از تعيين ارزش غذايي گياه موخور، اين گياه در جايگاه بسيار مناسبي براي تغذيه قرار داشته و خوراكي بسيار ايده‌آل و پر انرژي و گرما‌زا مي‌باشد و در رديف گياهان خوشخوراك و با قابليت هضمي بالا مي‌باشد و استفاده از اين گياه براي تغذيه دام بويژه در اوقات سرد سال توصيه مي‌گردد. بنابراين با برداشت اين گياه جهت تغذيه دام به چند هدف ارزشمند مي‌توان رسيد: 1- كمك به كاهش ميزان خسارت وارده موخورها به درختان بويژه بلوط در رويشگاه غرب كشور 2- تأمين قسمتي از علوفه مورد نياز دام و آن هم با كيفيتي بالا 3- كاهش در هزينه خوراك دام 4- جبران كمبود مواد غذايي و عناصرموجود در بعضي خوراكهاي مورد استفاده در تغذيه دام



    منابع:
    1-خادمي، ا. ،1376 ، تركيب شيميايي، ارزش غذايي و موارد استفاده مالت جو، مجله زيتون، شماره 133
    2-خلد برين، ‌ع. ،1377 ، نگاهي به منابع طبيعي ايران ، انتشارات مؤسسه پژوهشي كاريز، 52 ص.
    3-رنجبري ، ا ر. 1374 ، تعيين عناصر معدني گياهان غالب در چهار منطقه عمده استان اصفهان، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تربيت مدرس.
    4-فضائلي، ح. و همكاران، 1379 ، تعيين تركيبات شيميايي و انرژي خام خوراكهاي دام استان گيلان، ‌مجله پژوهش و سازندگي، شماره 46
    5-- ناجي، ح ر.، 1380، بيولوژي و اكولوژي دارواشها و روشهاي مبارزه با آنها، دومين همايش ملي گياهپزشكي جنگلها، مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع

  4. #14
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    نحوه كار با پايوت هاي اسپرم منجمد

    نگهداري و ذخيره سازي اسپرم :
    يك تانك ذخيره ازت مايع با ظرفيت حداقل يك يا دوهفته به همراه كانيستر براي نگهداري اسپرمها لازم است . بعلاوه ، استفاده از دماسنج ، غلاف تلقيح مصنوعي و دستمال كاغذي و تفنگ تلقيح مصنوعي نيز ضروري است .

    چند نكته ضروري:

    1- غلاف هاي تلقيح مصنوعي را هرگز در در محل هاي گرم در برابر نور مستقيم خورشيد قرار ندهيد .

    2- غلاف هاي بسيار سرد ممكن است در هنگام قرارگيري در تفنگ تلقيح شكسته شده و ترك بردارند ، لذا از آنها استفاده نكنيد .

    3- كانتينر ازت را بر روي سطح چوبي و در محل خشك نگهداري كنيد .

    4- ميزان افت ازت كانتيتر ها را دقيقاً بررسي كرده و ياداشت نمائيد ، درصورتيكه پرت ازت از حد استاندارد بالاتر است ، آن را تعويض نمائيد .

    5- قبل از آب كردن اسپرم ، آن را به آرامي تكان دهيد تا نيتروژن مايع باقي مانده درانتهاي پايوت خارج شود .

    6-براي آب كردن ، اسپرم منجمد به مدت 45 ثانيه در آب 35 درجه سانتي گراد قرار دهيد

    7- بهتر است بيش از سه پايوت اسپرم همزمان آب نكنيد ، تا دماي آب درحد مناسب باقي بماند .

    8- بعد از خارج كردن پايوت از آب آنها را كاملاً با دستمال خشك كنيد.

    9- شماره اسپرم مورد نظر را مجدداً كنترل نمائيد .

    10- اگر نتوانستيد شماره روي اسپرم را بخوانيد ، از آن براي تلقيح مصنوعي استفاده نكنيد .

    11- نوك پايوت اسپرم را كاملاً به صورت صاف و افقي با قيچي قطع كنيد .

    12- هرگز با تاخير در تلقيح باعث سرد شدن مجدد پايوت اسپرم به خصوص در هواي سرد نشويد .

    13- دقت كنيد در صورتيكه پايوت رادرون تفنگ قرار ندهيد ، ظرف 30 ثانيه دماي آن به درجه حرارت محيط تغيير خواهد يافت.

    14 – تفنگ تلقيح را قبل از قرار دادن پايوت اسپرم ، بوسيله دست خود در درون پارچه يا حوله اي 5 الي 6 بار حركت داده و گرم كنيد .

  5. #15
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    پیشگیری از جا به جایی شیردان

    پیشگیری از جا به جایی شیردان :

    به دليل مصرف پايين خوراك در قبل زايمان و افزايش تدريجي مصرف بعد از زايمان ،دوره انتقال ، دوره مخاطره آميز مهمي براي جابه جايي شير دان (LDA)مي باشد .روشهاي خوراك دادن مديريتي كه از ساير اختلالات پس از زايمان جلوگيري مي كند احتمال ابتلا به جا به جایی شیردان را كاهش ميدهد . در گاوهايي كه نمره وضعيت بدني بالايي در هنگام زايش دارند ، احتمال ابتلا به كتوز و جابه جايي شيردان افزايش مي يابد . تغذيه مقادير زياد و كم كنسانتره در طول دوره قبل از زايمان ممكن است احتمال ابتلا به LDA را افزايش دهد مديريت آخور فاكتور مخاطره آميز مهم براي جابه جايي شيردان مي باشد فضاي نا كافي آخور ، رقابت زياد در آخور،محدود بودن زمان دسترسي به آخور و محدودبودن قابليت دسترسي به خوراك ممكن است مصرف را محدودكند . پر نشدن شكمبه به دليل مصرف كمتر خوراك مجال بيشتري را براي جابه جايي شير دان فراهم مي كند .اهميت روشهاي مديريت آخور كه مصرف خوراك را در سبب شناسي LDAمحدود مي كند ٬احتمالاً در اوايل دوره پس از زايش بيشترين عامل است كه به دليل مصادف شدن با وقايعي است كه در دوره انتقال اتفاق مي افتد .مخلوط كردن جيره به شكل tmrمي تواند غلظت واقعي جیره هاي مصرف شده را نسبت به خصوصيات مواد مغذي جيره فرموله شده تغيير دهد، جدا كردن غذاها درtmr در آخور نيز مي تواند سبب اين مساله شود . زياد مخلوط كردن TMR ممكن است باعث خرد شدن ذرات درشت و سبب كاهش شكل فيزيكي فيبر گردد . برنامه هاي انتقالي ومديريت آخور بايستي به دقت در گله هاي كه مشكل LDA دارند ، مورد نظارت قرار گيرد .

    مقدمه :

    Shaver در یك نشریه عوامل تغذیه ای را كه برای جابه جایی شیر دان خطر ناك هستند ٬ منتشر كرد .هدف از این مقاله اهمیت یافته ها و اطلاعات جدید در ارتباط با جابه جایی شیر دان و بحث اعمال مدیریتی ضروری برای پیشگیری از این اختلال متابولیكی می باشد .جابه جایی شیردان سبب اتلاف اقتصادی از طریق هزینه های درمان ٬ حذف كردن نابهنگام و كاهش تولید در گله های شیری می شود . هزینه های متداول درمان از 100تا 200 دلار برای هر مورد بوده و از 10 درصد از گاوهایی كه مبتلا به جابه جایی شیردان تشخیص داده میشوند حذف شده یا قبل از معاینه بعدی میمیرند . گاوهای درمان شده ای كه در گله باقی می مانند 350كیلوگرم ٬ شیر كمتر در ركوردگیری ماه بعدی نسبت به گاوهایی كه به جابه جایی شیردان مبتلا نشدند تولید می كنند .

    80تا 90درصد جابه جایی های شیر دان به طرف سمت چپ بوده و به طور متوسط ٬میزان وقوع سالانه برای جابه جایی شیردان به سمت چپ (LDA)در گاوهای شیری از 4/1تا 8/5 درصد می باشد . طبق یك سر شماری از 71 گله شیری با 574گاو ٬ میزان وقوع 3/3 درصد را برایLDA (صفر تا 14 درصد ) از سر شماری 61 گله شیری با تولید بالا با متوسط تولید شیر 24000 پوند در هر دوره گزارش كردند .

    دوره انتقال :

    80 تا 90 درصدLDA در ماه اول بعد از زایمان تشخیص داده شده اند كه نسبت تشخیص LDA در دو هفته اول بعد از زایمان در مطالعات مختلف دامنه ای از 52تا 86 درصد برآورده شده است . این بیانگر این است كه دوره انتقال 2 تا 4 هفته قبل از زایمان تا 2 تا 4 هفته بعد از زایمان دوره احتمال خطر اصلی برای LDA است . دوره انتقال با كاهش مصرف غذا بعد از زایمان مشخص شده و با افزایش تدریجی در مصرف غذا بعد از زایمان ادامه می یابد . مصرف كم غذا در طول دوره انتقال یك عامل خطر برای LDA به دلیل خالی بودن نسبی شكمبه ٬ كاهش نسبت علوفه به كنسانتره در گله هایی كه به صورت TMR (جیره كاملا مخلوط )تغذیه نمی شوند و افزایش وقوع سایر اختلالات پس اززایمان است .خالی بودن نسبی شكمبه٬ فرصت بیشتری برای جابه جایی ایجاد می كند ٬ كاهش نسبت علوفه به كنسانتره با مصرف بیش از حد كنسانتره نسبت به علوفه حاصل می شود كه در خالی ماندن شكمبه سهیم است . كاهش مصرف ماده خشك در هفته نهایی قبل از زایمان حدود 35درصد است كه سبب افزایش غلظت های تری گلیسرید در كبد ٬ بلافاصله بعد از زایمان میشود.وقوع همزمان اختلالات بعد از زایمان به عنوان فاكتور های اصلی برای وقوع LDA اشاره شده اند .

    اختلالات پس از زایمان :

    در گاوهای مبتلا به كتوز خفیف ٬جفت ماندگی ٬ التهاب رحم(متریت ) و یا تب شیر تحت بالینی خطر ابتلا به جابه جایی شیردان در آنها بیشتر است . پیشنهاد شده است كه تغذیه و اعمال مدیریتی كه از سایر اختلالات پس از زایمان پیشگیری می كنند ٬ احتمال ابتلا بهLDA را نیز كاهش میدهند . برعكس مشخص شده است كه LDA خطر ابتلا به سایر اختلالات پس از زایمان را افزایش می دهد . گزارش شده است گاوهایی كه به LDA مبتلا می باشند خطر ابتلا به كتوز و التهاب رحم در آنها زیاد است .این پیشنهاد میكند كه تغذیه و اعمال مدیریتی كه موجب پیشگیریLDA می شود وقوع تعداد دیگری از اختلالاتی را كه به زایمان مربوط می شوند ٬ نیز كاهش میدهد .كتوزو LDA اختلالات بعد از زایمان هستند كه شدیداً با یكدیگر ارتباط دارند .





    شرایط بدنی گاو:

    گاوهایی كه نمره وضعیت بدنی بالایی در هنگام زایمان دارند ٬خطر ابتلا جابه جایی شيردان در آنها بيشتر است ميزان وقوع در 95 گله شيرده صنعتي با 1401 راس گاو در هنگام زايمان براي گاوهاي لاغر نمره وضعيت بدني بين( 25/3-75/2) وچاق (بيش از 4) به ترتيب 1/3،3/6،121/8 درصد بود ميزان افزايش وقوع براي گاوهاي چاق احتمالاً مربوط به افزايش كتوز وكبد چرب و كاهش بيشتر مصرف غذا قبل از زايمان و افزايش تدريجي مصرف غذا بعد از زايمان باشد . دراين مطالعه گاوهايي كه نمره بدني بالايي در هنگام زايمان داشتند خطر ابتلا به كتوز در آنها افزايش يافت ميزان وقوع براي گاوهايي با نمره وضعيت بدني كم ،متوسط و بالا در هنگام زايمان به ترتيب 9/8 ،5/11 و 7/15 درصد بود . افزايش وقوع كتوز در گاوهاي چاق در هنگام زايمان ممكن است اين گاوها را براي وقوع بيشتر LDA مستعد كنند . متحققين اروپايي گاوها را هنگام زايمان بر اساس نمره وضعيت بدني 3-2 (پايين) 4-3(متوسط) 5--4(بالا) در دو آزمايش مورد بررسي قرار دادند . در طول 16هفته اول پس از زايمان گاوهاي داراي نمره وضعيت بدني بالا در هنگام زايمان ماده خشك كمتري مصرف كردند و ديرتر به حداكثر مصرف ماده خشك رسيدند نتايج مشابهي را TREACHER و همكاران با استفاده از دوگروه از گاوهاي با نمره وضعيت بدني 3 و 5 در هنگام زايمان گزارش كردند .

    افزايش تدريجي تغذيه با كنسانتره:

    افزايش تدريجي تغذيه با كنسانتره در هفته هاي آخر قبل از زايمان روشي معمول در گله هاي شيري صنعتي مي باشد . CURTIS و همكارا ن گزارش كردند گاوهايي كه انرژي و پروتئين را به صورت افزايش تدريجي تغديه با كنسانتره دريافت مي كردند خطر ابتلا به LDA و كتوز كمتري داشتند .

    COPPOCK و همكاران جيره هاي كاملاً مخلوط شده حاوي 30،6/45،60و75درصد علوفه بر اساس ماده خشك را به 40 راس گاو هلشتاين از 4 هفته قبل از زايمان تا 4 هفته بعد از زايمان تغذيه كردند . LDA در گاوهايي كه با جيره حاوي علوفه زياد تغذيه ميشدند مشاهده نشد . ميزان وقوع LDA در گاوهاي تغذيه شده با جيره هاي حاوي 30،45و 60 درصد علوفه به ترتيب 36، 40و 7/16 درصد بود .در اين مطالعه به جاي اينكه يك افزايش تدريجي در مقدار كنسانتره در طول چند هفته آخر قبل از زايمان انجام شودیك تغییر ناگهانی در جیره كاملا مخلوط شده برای درصدهای بالای كنسانتره در 4 هفته قبل از زایمان انجام شد . اين تغيير ناگهاني در جيره احتمالا واكنشLDA به تغذيه كنسانتره بالاتر را شديدتر كرد ،اما منعكس كننده روشهاي افزايش تدريجي تغذيه كنسانتره براي گله هاي شير ده صنعتي است كه بصورت TMR تغذيه ميشوند . محققين اروپايي گزارش كردند كه سطح برش عرضي پرزهاي شكمبه اي هنگامي كه گاوها در دوره خشك ٬جيره كم انرژي مصرف مي كردند كاهش پيدا كرده و برش عرضي پرزهاي شكمبه 2-1 هفته قبل از زايش به كمترين حد خود رسيده بود . سطوح برش عرضي پرزهاي شكمبه تدريجاًبعد از اينكه گاوها مصرف جيره هاي پر انرژي مخصوص گاوهاي شيري را از 2 هفته قبل از زايش شروع كردند ،افزايش يافت ، اما سطح برش عرضي 8 تا 8 هفته بعد از زايمان به حداكثر خود رسيد. اين نتايج نشان داد كه ظرفيت جذب اسيدهاي چرب فرار در شكمبه در طول دوره انتقال در حداقل است . تغذيه زياد كنسانتره احتمال بروز اسيدوز و LDAرا ممكن است به دليل عدم توانايي در افزايش ظرفيت جذبي پرزهاي شكمبه قبل از مصرف جيره هاي پر انرژي در بعد از زايمان افزايش دهد . عادت پذيري جمعيت ميكروبي شكمبه قبل از زايمان به جيره هاي پر انرژي نيز ممكن است اهميت زيادي داشته باشد . علاوه بر اين تغذيه زياد كنسانتره قبل از زايش ممكن است مصرف انرژي را افزايش و آزاد سازي اسيد چرب را از بافت چربي كاهش دهد كه ممكن است وقوع كبد چرب و كتوز را كاهش دهد .

    تغذيه با كنسانتره بعد از زايمان :

    دادن جيره هاي كاملاً مخلوط مخصوصاًدر اوايل بعد از زايمان به گاوهاي شيري صنعتي كه جثه بزرگي دارند، روشي متداول مي باشد .نشان داده شده است كه فرموله كردن جیره گاوهای تازه زایمان كرده كه كمتر از 21درصدNDF آن از علوفه می باشد ، مطلوب نيست .دانشمندان ايالات اوهيو جيره گاوهاي تازه زايمان را كه حاوي 18،21،25درصد NDF از علوفه بودند ، مورد مقايسه قرار دادند . توليد شير و ماده خشك مصرفي گاوهاي تازه زايمان كرده (30روز اول دوره شيردهي )در جيره هايي كه 21 درصد NDF جيره از علوفه تامين ميشد بيشترين بود .نشان داده شده است كه جيره گاوهاي تازه زايمان كرده اي كه جاوي 35 تا 40 درصد كربوهيدرات غيراليافي (NFC بر اساس ماده خشك ) مي باشد مطلوب است. تخم پنبه كامل ،پوسته سويا و تفاله چغندر قند اجزا تشكيل دهنده خوبي براي محدود كردن غلظت هاي نشاسته در جيره گاوهاي تازه زايمان كرده مي باشد .همچنين تخم پنبه كامل بخش مهمي ازفيبر موثر را تشكيل مي دهد . مكمل كردن غذا به وسيله بافرهاي بيكربنات سديم در پيشگيري از كاهش PH شكمبه تاثير دارد، اين ممكن است به پيشگيري از لنگش و LDAكمك كند . توصيه ميشود ميزان استفاده از بيكربنات سديم 75/.تا 1درصد ماده خشك جيره هاي كاملاً مخلوط باشد .

    هيپوكلسيمي (كاهش كلسيم خون):

    از مطالعه 10راس گاو هلشتاين در يك گله گاو شيري صنعتي ٬ دانشمندان فلوريدا گزارش كردند گاوهايي كه در هنگام زايمان هيپوكلسيمي داشتند (كل كلسيم سرم خون كمتر از9/7 ميلي گرم در 100 ميلي ليتر و كلسيم يونيزه سرم خون كمتر از 4 ميلي گرم در 100 ميلي ليتر) خطر ابتلا به LDA در آنها افزايش يافت .اين افزايش خطر ابتلا به LDA براي گاوهاي واجد كلسيم خون پايين در هنگام زايمان ممكن است ناشي از كاهش تحرك شكمبه وشيردان باشد . همچنين فرمول كردن جيره هاي قبل از زايمان براي اختلاف كاتيون –آنيون جيره در پيشگيري از LDA مفيد مي باشد .

    شكل فيزيكي جيره :

    محققان اوكلاهما گزارش كردند گاوهايي كه با يونجه خشك آسياب شده (64/. سانتي متر) و كنسانتره پلت شده (48/.سانتي متر ) به صورت TMR تغذيه مي شدند در شروع زايمان احتمال ابتلا بيشتري براي LDA (4/17در مقايسه با 6/1درصد)نسبت به گاوهايي كه جيره استاندارد حاوي سيلوي سورگوم (27/1سانتي متر)وكنسانتره مخلوط به علاوه علوفه خشك خرد نشده دريافت داشتند ، نشان دادند . گاوهايي كه LDA در آنها ديده شد ، 18-8 روز پس از زايش تشخيص داده شدند . اين نتايج روشن ساخت كه يك تغيير فوق العاده در شكل فيزيكي جيره (TMR پلت شده) در اوايل دوره پس از زايش، شيوع LDA را افزايش ميدهد. فقدان شكل فيزيكي باعث كاهش در ميزان جويدن ،پر نشدن شكمبه ،عدم تحرك و عدم تشكيل توده يا تله فيبري و افزايش غلظت اسيدهاي چرب فرارVFA شكمبه اي ميشود كه ممكن است تمام اين موارد روي سبب شناسي LDA تاثير بگذارند .به دليل تغييرات فيزيولوژيكي و متابوليكي در دوره انتقال اهميت شكل فيزيكي به عنوان فاكتور احتمالي براي وقوع LDA در اوايل دوره پس از زايمان احتمالاً بيشترين خواهد بود .

    اطلاعات در خصوص تاثير حاصل از تغيير فيزيكي سيلو و TMR بر روي وقوعLDA كم است .پيشنهاد شده است كه جيره هاي دوره انتقال بايستي حاوي ذرات درشت كافي براي رسيدن به ميزان جويدن بهتر و پر شدن شكمبه باشد. گنجاندن 3 تا 5 پوند علوفه خشك در TMR براي گاوهاي انتقالي مي تواند كمك مناسبي براي اين توصيه هاي درشت باشد .

    برنامه علوفه اي گاو خشك :

    برنامه هاي علوفه اي مختلفي براي دوره خشك گاوهاي شيرده مورد استفاده قرار ميگيرد ،اما اطلاعات راجع تاثير آنها بروقوع LDA محدود است . محققان پورديوميزان وقوع 5/3، 10 و10 درصد براي LDA در برنامه هاي علوفه اي گاو خشك حاصل ازمصرف جيره هاي علوفه خشك خرد شده ،سيلوي محصولات علوفه اي و سيلوي ذرت گزارش كردند .

    محققان آگواي برنامه هاي علوفه اي گاو خشك را كه شامل علوفه خشك بلند ،50 درصد علوفه خشك بلند و 50 درصد سيلوي ذرت (بر اساس ماده خشك ) و محدود كردن سيلوي ذرت به 1درصد وزن بدن به علاوه 1/1 كيلوگرم مكمل پروتئين مايع بود ، براي هر راس گاو ارزيابي كردند. ميزان وقوع LDA براي علوفه خشك ٬ علوفه خشك سيلوي ذرت وسيلوي ذرت به تنهايي به ترتيب 3، 3/4 و3/6 درصد بود . ميزان وقوع كتوز براي علوفه بيشتر بود (1/9 در مقايسه با 3/6 تا 4/6 درصد) و وقوع بيشتر LDA با سيلوي ذرت ناشي از پر نشدن شكمبه باشد كه مربوط مي شود به محدود بودن انرژي جيره و فقدان شكل فيزيكي لازم. وقوع بيشتر كتوز با علوفه خشك مي تواند مربوط به كمبود انرژي جيره باشد . كمترين وقوع LDA و كتوز براي تغذيه توام سيلوي ذرت و علوفه خشك مشاهده شد .جيره هايي كه تماماً از سيلوي ذرت تشكيل مي شوند نبايستي براي گاوهاي خشك استفاده شوند .اگر گاوها به طور محدود تغذيه شوند ممكن است پر شدن شكمبه براي جلوگيري از LDA كافي نباشد ، اما مصرف انرژي زياد ممكن است سبب چاق شدن بيش از حد گردد كه با اختلالات متابوليكي مرتبط است . به هر حال استفاده كنترل شده از سيلوي ذرت به عنوان جزيي از برنامه هاي علوفه براي گاوهاي خشك مي تواند سودمند باشد . توصيه ميشود كه سيلوي ذرت را به 50 درصد يا كمتر بر اساس ماده خشك در برنامه علوفه اي گاوهاي خشك محدود كنيد . سيلوي ذرت 50 تا 80 درصد (بر اساس ماده خشك) برنامه علوفه اي گاوهاي خشك در آزمايشات Mashek و beede تشكيل ميداد كه ميزان وقوع LDA 3/4 درصد براي 3 هفته اول دوره تغذيه اي شروع زايمان در مقايسه با 3/8 درصد براي 6 هفته اول دوره تغذيه اي شروع زايمان بود و 5/7 درصد درمقايسه با 3/10 درصد براي جيره هاي شروع زايمان با و بدون مكمل كردن دانه ذرت بدست آمد . اما تغذيه جيره هاي شروع زايمان با مقدار كمتري از سيلوي ذرت در برنامه علوفه اي ميتواند وقوع LDA را كاهش دهد كه دراين آزمايشات مشاهده گرديد.

    مديريت آخور:

    CAMERON وهمكاران اشاره كردند كه مديريت آخور به عنوان يك فاكتور احتمالي مخاطره آميز برايLDA ميباشد كه ازطريق تاثير بر روي مصرف خوراك و غلظت هاي واقعي مواد مغذي جيره مصرف شده بيان مي شود . اشتباهات در مواد مغذي جيره مخلوط مي تواند به دليل اشتباهات در تركيب مواد مغذي طراحي شده براي هر يك از اجزاء تشكيل دهنده غذا اتفاق بيافتد .استفاده از اعداد جداول براي تركيب مواد مغذي اجزاي تشكيل دهنده غذا مي تواند منبع خطا باشد .اشتباه در تجزيه مواد مغذي مي تواند در نتيجه تكنيك نمونه برداري ضعيف در مزرعه ، تعداد نمونه برداري از غذا و تجزيه غلط آزمايشگاهي باشد . متفاوت بودن لايه هاي علوفه در سيلوهاي زميني (سيلوي يونجه مخلوط با سيلوي ذرت يا سيلو با كيفيت هاي مختلف )و يكنواختي نسبي نمونه و غذاي برداشت شده از زمين ميتواند منجربه اختلاف بين علوفه آزمايشگاهي و غذاي واقعي بشود . اشتباهات در مواد مغذي جيره مخلوط مي تواند به دليل مقادير غلط اجزاء تشكيل دهنده غذايي كه به TMR افزوده ميشود رخ دهد . اين ميتواند مربوط به اشتباه در ارتباط بين متخصصين تغذيه ، مدير گله وآخور غذا خوري باشد . برنامه هاي كامپيوتري كه امروز قابل دسترسي هستند ، وسيله مطلوبي براي هر پيمانه ، ثبت مقداري از هر يك از اجزاء تشكيل دهنده كه به طور واقعي به پيمانه افزوده مي شود و در كل مقدار پيمانه كه براي هر قفس داده مي شود . اين برنامه ها به طور چشمگيري اشتباه اپراتور را كاهش ميدهند كه با مخلوط كردن غذا ارتباط دارد .

    مخلوط هاي غلط و ناجورTMR مي تواند ناشي از مديريت غلط در فرايند مخلوط كردن باشد ، اشتباه در مخلوط كردن مي تواند به دلايل زيراتفاق بيافتد

    1- اندازه پيمانه خيلي كوچك باشد .

    2- اندازه پيمانه بيشتر از ظرفيت مخلوط كن باشد .

    3- وارد كردن اشتباه اجزاء تشكيل دهنده غذا در داخل مخلوط كن

    4- مخلوط كردن در مدت زمان خيلي كم (كاملاً مخلوط نمي شود ).

    5- مخلوط كردن به مدت خيلي زياد (باعث كاهش شكل فيزيكي جيره وفيبر مي شود) گاوهايي كه به كندي TMR دريافت مي كنند ممكن است به لنگش و LDA بيشتر مستعد شوند . در عين حال گاوهايي كه ماده خشك مصرفي پاييني دارند نيز ممكن است به LDA بيشتر مستعد شوند عواملي كه ممكن است كه باعث تغذيه كندTMR يا ممكن است مصرف غذا را محدود كند عبارتند از :

    1- محدود بودن فضاي آخور

    2- محدود بودن مدت زمان دسترسي به غذا

    3- محدود بودن تغذيه در مقابل تغذيه براي 5 تا 10درصد پس مانده .

    4- برنامه تغذيه اي ناهماهنگ

    5- رقابت در خوردن.

    نتيجه گيري :

    · گله هايي كه برنامه هاي مديريتي و تغذيه اي ضعيفي براي گاو انتقالي دارند ، خطر ابتلا به LDA در آنها زياد است .

    · گاوهايي كه نمره وضعيت بدني بالايي دارند به مقدار بيشتري LDA در آنها متحمل است .

    · مديريت آخور يك فاكتور احتمالي خطر برايLDA مي باشد .

    · اشتباهات زيادي درمخلوط كردن غذا و مديريت آخور وجود دارد كه مي تواند در گله هاي شيري صنعتي اتفاق بيافتد كه باعث تغييرات در مصرف نسبي مواد مغذي در جيره فرموله شده ميشود . اين تغييرات مخصوصاً براي ذرات درشت كه آماده جدا شدن در آخور هستند ،پديد مي آيد . جدا كردن غذا ممكن است كه يك فاكتور احتمالي مخاطره آمير مهم در ابتلا LDAباشد.

  6. #16
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    اثر طول دوره ی روشنایی روزانه و هورمون رشد (تروپست)بر تولید شیر در گاوها
    هورمون رشد كه هورمون سوماتوتروپیك یا سوماتوتروپین (bst) نیز نامیده میشود ٬در گونه های مختلف بین 178 تا 196 اسید آمینه داشته و با تاثیر گذاری بر روی همه ی سلول های بدن به ویژه استخوان و ماهیچه ٬برای ادامه ی رشد خطی بدن لازم است . این هورمون از قسمت قدامی غده ی هیپوفیز ترشح میشود وحدود 30 تا 40 درصد سلولهای این ناحیه از نوع سوماتوتروپ هستند كه هورمون رشد را ترشح میكنند . ترشح زیاد این هورمون پیش از بلوغ موجب رشد بیش از اندازه استخوانها شده و حالت ژیگانتریزم را به وجود می آورد ٬ در حالی كه ترشح زیاد پس از بلوغ باعث ناهنجاری های آكرومگالی كه با پهن شدن استخوانها همراه است ٬خواهد شد و كمبود آن طی دوران ابتدایی زندگی باعث بروز ناهنجاریهایی در رشد و كوتولگی می شود .

    اثر متابولیك هورمون رشد :

    از جمله اثرات متا بولیك می توان به ذكر موارد زیر اكتفا نمود :

    1- افزایش میزان سنتز پروتئین در كلیه سلولهای بدن كه اثر را با افزایش در سرعت انتقال اسیدهای آمینه به سلول بدن اعمال می كند وموجب افزایش سنتز پروتئین ونگهداری ازت در بدن میشود .

    2- افزایش فراخوانی اسیدها ی چرب از بافت چربی ٬ افزایش اسیدهای چرب آزاد در خون و افزایش استفاده از اسیدهای چرب برای تولید انرژِی

    3- كاهش میزان مصرف گلوكز در سراسر بدن.این هورمون سبب كاهش چربی در لاشه و افزایش میزان گلوكز خون نیز میگردد ٬به این ترتیب در واقع هورمون رشد پروتئین های بدن را افزایش میدهد ٬ذخایر چربی را به مصرف می رساند و كربوهیدرات ها راحفظ می كند . دراین مقاله مشخص خواهد شد كه روش های مختلف نوردهی مصنوعی به همراه تزریق هورمون رشد (سوماتوتروپین گاوی)بر روی گاوهای شیری تا چه حد می تواند در افزایش تولید شیر ٬چربی تصحیح شده (fcm) ٬ پروتئین و لاكتوز شیر نقش داشته باشد . در آزمایشی به مدت 140 روز بر روی 40 گاو شیری كه از لحاظ شیر دهی (dim) با هم برابر بوده و بیشتر از 70 روز از تولید شیر آنها می گذشت ٬با استفاده از 4 گروه آزمایشی كه شامل : دوره ی روشنایی روزانه ی طبیعی روشنایی روزانه ی طبیعی به همراه تزریق عضلانی روزانه 14 میلی گرم هورمون ٬روشنایی طولانی (18 ساعت روشنایی و 6 ساعت تاریكی مطلقاز 5 صبح لغایت 23) ٬روشنایی طولانی به همراه تزریق عضلانی روزانه 14میلی گرم هورمون بود٬انجام شد ٬ مشخص شد كه استفاده از 18 ساعت روشنایی 6 ساعت تاریكی در مقابل حالت معمول روشنایی میتواند به مقدار 9/1 كیلو گرم در روز ٬فاكتور تصحیح چربی شیر را افزایش دهد . این در حالی است كه استفاده از ساعت های بیشتر روشنایی طی روز به همراه تزریق هورمون می تواند فاكتور تصحیح شیر را تا 7/7 كیلوگرم در روز افزایش دهد. تولید شیر بیشتر و تداوم شیر دهی از جمله راههای رسیدن به آن ٬ استفاده از اثر تحریكی ترشح شیر (شیر سازی ) از تزریق هورمون می تواند باشد . در این مقاله مشخص شد كه استفاده از روشنایی طولانی نسبت به روشنایی طبیعی میتواند شیر را در 8 تا 10 درصد در گاوها افزایش دهد و بیش از تركیب روش های 3 بار دوشش روزانه و تزریق 14 میلی گرم هورمون رشد (تروپست)٬سبب افزایش افزایش تولید شیر خواهد شد . به طوری كه در سایر كتابها و مقالات نیز به این موضوع اشاره شده است كه تزریق هورمون به گاوهای شیر ده سبب افزایش تولید شیر شده و استفاده از این هورمون به همراه پرولاكتین جهت رشد پستانها ٬ضروری است وتداوم شیر دهی در گاو نیز بیشتر به این هورمون وابسته است . افزایش ماده خشك مصرفی (dmi) در گروه هایی كه از 18 ساعت روشنایی در روز استفاده می كردند نسبت به روشنایی معمولی مقدار 800 گرم در روز بود و در همین شرایط به همراه استفاده از هورمون رشد ٬مقدار ماده ی خشك مصرفی تا 2 كیلوگرم در روز افزایش داشت .

    مطلب فوق میتواند یكی از دلایل افزایش در تولید شیر ٬متعاقب مصرف خوراك بیشتر باشد . در حال حاضر نتایج آزمایشها نشان میدهد كه استفاده از هورمون و یا طول روشنایی روزانه ی بیشتر هر كدام به تنهایی می تواند منجر به تولید بیشتر شیر شود ولی از تركیب این دو روش با هم نتایج بهتری حاصل میشود . استفاده از هورمون رشد با جا به جایی ذخیره ی انرژی در بدن گاوها٬به افزایش شیر كمك میكند و هر گونه كاهش در بالانس انرژی را توسط افزایش در مصرف ماده ی خشك جبران میكند .

    همچنین در كل روش های مورد استفاده ی آزمایشی ٬تفاوتی از نظر آماری در لاكتوز و پروتئین شیر مشاهده نمی شود .

    نتیجه :

    استفاده از دوره ی روشنایی طولانی هورمون رشد به طور مستقل سبب افزایش در تولید شیر گاوهای شیر ده بود. نتایج مطالعات كنونی پیشنهاد كرد كه تركیبی از روشهای فوق به همراه 3 بار دوشش روزانه تاثیر به سزایی روی تولید شیر ٬تحریك وترشح شیر و افزایش در ماده ی خشك مصرفی داشته است .

  7. #17
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    نقش تغذیه در راندمان تولید مثل گاو
    گاهی دامدارانی كه مشكلات تولید مثل را در گله های خود تجربه كرده اند ٬ از این كه این مشكلات با تغذیه در ارتباط است تعجب می كنند ٬ هر چند كه كمبودهای تغذیه ای یا جیره های نامتعادل ٬یكی از علل كاهش راندمان تولید مثل هستند . عدم موفقیت در راندمان تولید مثلی می تواند ناشی از بیماری ٬مسمومیت و مشكلات مربوط به مدیریت باشد . گرما واسترس گرمایی خود به تنهایی بیشترین نقش را در ضعف راندمان تولید مثل در گله هایی كه از تلقیح مصنوعی استفاده می كنند ٬ایفا می كند . علی رغم تمام پیشرفت ها در علم تغذیه ٬ مشكلات مربوط به تغذیه هنوز تولید مثل را تحت الشعاع خود قرار می دهد . گاوها در ابتدای دوره ی شیر دهی مقادیر زیادی مواد مغذی نیاز دارند . در طول 120 روز اول شیر دهی گاوها تقریباً نیمی از تولید كل دوره ی خود رادارند و مواد مغذی برای نگهداری و تولید شیر مصرف می شوند . اگر این نیازها برطرف نشوند ٬ تولید مثل گامی به عقب بر می دارد و كاهش درصد باروری را شاهد می شویم . كلید این كه گاوهای اصیل شیری را به حداكثر پتانسیل ژنتیكی خود برای تولید شیر برسانیم و در عین حال سطح معقول و كافی از آبستنی را نیز داشته باشیم ٬ تهیه ی جیره ای متعادل از علوفه و غلات با كیفیت و همین طور مواد معدنی و ویتامین ها وبه حد اكثر رساندن مصرف این جیره می باشد . امروز بسیاری از كارشناسان٬ برنامه های غذایی را به عنوان مشكل اصلی در ضعف باروری گله می دانند . كمبود موادمعدنی ٬ میزان ناكافی ویتامین ها عدم تعادل انرژی و پروتئین و دریافت بیش از حد پرو تئین به عنوان عوامل ناباروری و كاهش راندمان تولید مثل شناخته می شوند .
    در هنگام مطالعه در مورد مشكلات تولید مثلی گله ٬ تغذیه باید همواره مد نظر باشد . با این وجود دو حقیقت در مورد رابطه ی بین تغذیه و تولید مثل باید همواره در ذهنمان باشد :

    - تغذیه تنها یكی از عوامل موثر در كاهش تولید مثل است و عوامل دیگر نادیده گرفته شوند . عواملی همچون ضعف در فحل یابی یا مشكلات بهداشتی گاوداری و بهداشت خود گاو هنگامی كه مشكلات تغذیه ای فاحش نیستند ٬ نقش خود را بیش از تغذیه ایفا می كنند .

    - هنوز در مورد برهم كنش بین تغذیه و تولید مثل اطلاعات كافی در دست نیست بنابراین بهترین توصیه ٬ استفاده از جیره های متعادل از نظر انرژی ٬ مواد معدنی و ویتامین بر اساس احتیاجات تغذیه ای گاوها و مقدار كیفیت غذای مصرفی و محاسبه می باشد .

    تولید شیر و تولید مثل :

    رابطه بین سطح شیر تولیدی و تولید مثل ٬ موضوع بسیاری از بحث ها می باشد . بسیاری از تحقیقات نشان داده اند كه تفاوتی بین راندمان تولید مثل در گاوها ی پر تولید و كم تولید وجود ندارد البته این تحقیقات خیلی هم كامل و قابل اعتماد نیستند به طوری كه اخیراً در تعدادی از گله های ایالات متحده مشاهده شده كه درصد باروری در گاوهای كه میانگین تولید 60 روز اول آنها به طور روزانه 18 kg بوده 60% و آنهایی كه پرتولید بوده اند میانگین 40 kg را داشته اند ٬ 25% بوده است . مطالعات بعدی نیز این موضوع را تایید كردند كه گاوهای پر تولید دیر تر از گاوهای كم تولید به تلقیح جواب می دهند و محتاج به روزهای باز بیشتر بوده و دفعات تلقیح نیز بیشتر هستند و خوشبختانه وارثت پذیری این خصیصه بسیار كم میباشد . این موضوع به این معنی است كه ما برای حل مشكل باروری و تولید مثل باید بیشتر به فیزیولوژی ٬ تغذیه و مدیریت توجه كنیم تا ژنتیك . تعدادی از عوامل تغذیه ای موثر در تولید مثل به شرح زیر می باشند :

    1- انرژی :

    انرژی دریافتی در بسیاری از گله ها مهمترین فاكتور موثر بر راندمان تولید مثل است . انرژی دریافتی ناكافی در تلیسه ها و گاوهای بالغ شیر ده در اوایل دوره ٬ راندمان باروری را كاهش میدهد . دریافت بیش از حد انرژی در اواخر دوره ی شیر دهی یا در دوره ی خشكی می تواند سبب چاقی گاوها و كاهش بازده تولید مثل در دوره ی بعد شود . اكثراً گاوهای پر تولید در ابتدای دوره ی شیر دهی دارای بالانس منفی انرژی هستند به دلیل این كه نمی توانند غذای كافی برای برآوردن نیازهای تولید بالای خود دریافت كنند . بدین نحو انرژی موجود در بافت های بدن بسیج می شوند و كاهش وزن رخ می دهد . فاكتور های وابسته به این بالانس منفی انرژی به عنوان دلایل شكست در باروری تلقی می شوند. بازگشت به سیكل فحلی بستگی به بالانس منفی انرژی در سه هفته ی اول شیردهی دارد . هر چه بالانس منفی انرژی بیشتر باشد ٬ فاصله تا اولین تخمك گذاری طولانی تر می شود . كمبود انرژی باعث بالاتر رفتن میزان فحلی خاموش نیز می شود .نكته ی دیگر آن كه یكی دیگر از عواملی كه تحت تاثیر بالانس منفی انرژی باعث بالارفتن گوساله زایی و كاهش تولید مثل می شود ٬ كم شدن وزن در اوایل شیر دهی است . به طوری كه در یك تحقیق انجام شده گاوهایی كه در ابتدای دوره شیر دهی وزن می گیرند ٬ میزان آبستنی 67% داشته اند و آنهایی كه كم وزن می كردند 44% آبستنی داشته اند . نمره ی وضعیت بدنی نیز نقش موثری در تشخیص میزان آبستنی دارد ( چاق=5 ٬ لاغر= 1) به طوری كه آنهایی كه نمره وضعیت بدنشان كمی بیش از یك است فاصله گوساله زایی طولانی تر و میزان آبستنی كمتر دارند . از طرف دیگر دریافت بیش از حد انرژی نیز گاوها را به سمت چاق شدن و باز مشكل كاهش تولید مثل سوق می دهد ٬ به طوری كه در این گاوها جفت ماندگی نیز به میزان نسبتاً زیادی دیده می شود . همین طور آلودگی كیست های تخمدانی نیز در آنها به چشم می خورد كه تمام این ها عوامل كاهش راندمان باروری هستند .

    2- پروتئین :

    كمبود پروتئین در گاوهای شیری سبب فحلی خاموش و كاهش آبستنی شود به گونه ای كه در تولید شیر و مصرف غذا نیز كاهش به چشم می خورد . اگر پروتئین به جیره اضافه شود ٬ بعد از 2 تا 3 روز ٬ رشد در تولید شیر را می توان مشاهده كرد و البته تلیسه ها نسبت به گاوهای بالغ و شكم چندم در مقابل كمبود پروتئین حساس تر هستند . تلیسه هایی كه دچار كمبود شدید پروتئین باشند كاهش در رشد اسكلت را بخصوص در بخش لگن نشان می دهند . این تلیسه ها سیكل فحلی را دیر شروع می كنند و در زایمان نیز دچار مشكل می شوند و ممكن است از نظر شیر واری نیز تحت تاثیر قرار گیرند و شیر قابل توجهی تولید نكنند . افراط در پروتئین جیره ( بیشتر از cp 20 – 17%) باعث كاهش میزان آبستنی و افزایش دفعات تلقیح به ازای هر آبستنی و روزهای باز بیشتر می شود . البته تحقیقات یك نتیجه ی واحد را نشان نداده اند و ممكن است به مقدار و نوع پروتئین ها و میزان انرژی جیره بستگی داشته باشد تا مقدار پروتئین خام . وقتی تعداد زیادی پروتئین قابل تجزیه در شكمبه به حیوان داده شود یا حیوان انرژی كمی دریافت كند ٬ آمونیاك به سیستم پروتئین میكروبی ملحق نشده و به داخل خون جذب می شود به این ترتیب این میزان زیاد آمونیاك و اوره در خون ممكن است سبب كاهش باروری در هنگامی شوند كه انرژی به سوی تولید شیر یا تولید مثل سوق داده شده است . در بعضی از تحقیقات نشان داده شده است كه نیتروژن اوره ای خون (Bun) بیشتر از m1 100/20mg شانس ابستنی را كاهش می دهد .

    3- مواد معدنی :

    كمبود یا نامتعادل بودن مواد معدنی یكی دیگر از عوامل تغذیه ای كاهش راندمان تولید مثل است . واضح است كه میزان كافی از این مواد باید در جیره تهیه شود ولی به طور كلی در مورد حد كمبود آنها اختلاف نظر وجود دارد . مسلماً زیاده روی در آنها نیز مضر است .

    - فسفر : این عنصر بیشترین پیوند را باكاهش راندمان تولید مثل دارد. تخمدان های غیر فعال ٬ بلوغ جنسی دیر رس و میزان كم آبستنی ٬ نتیجه ی كمبود تغذیه ی فسفر می باشند به طوری كه دریافت 80- 70% میزان مورد نیاز و كاهش فسفر در سرم خون موجبات افزایش تعداد دفعات تلقیح برای هر آبستنی را فراهم می كند .

    - كلسیم : بیشتر مطالعات در مورد كلسیم و اثر آن بر تولید مثل مربوط به نسبت كلسیم و فسفر می باشد . نسبتهای 1 به 5/1 و1 به 5/2 و P :ca اثری در كاهش باروری نداشته است با این حال باید توجه كرد كه مقدار مصرف هر یك از این ها توسط گاو می باشد كه اهمیت زیادی دارد . برای گاوهای شیری باید همیشه میزان كافی از این عنصر را فراهم كرد و برای گاوهای خشك نیز باید مطلوب تر ین و بهینه ترین سطح از كلسیم و فسفر را تغذیه كرد تا وقوع تب شیر كاهش یابد چرا كه گاوهایی كه دچار تب شیر می شوند نسبت به گاوهایی كه تب شیر نگرفته اند در حین زایمان 2 برابر بیشتر احتیاج به كمك دارند و 2/4 برابر بیشتر دچار متریت می شوند ٬ پس سعی در كاهش تب شیر ٬ كمك شایانی در به حداكثر رساندن میزان آبستنی می كند .

    - سلنیوم : خاك یكی از منابع فقیر سلنیوم است ٬ پس فرآورده های كشاورزی كه در این خاكها كشت شوند نیز دارای این كمبود هستند. این امر به خصوص در زمانی كه گاوداری به صورت كشت و صنعت باشد ٬ بسیار مشهود است . كمبود سلنیوم یكی از عوامل ایجاد جفت ماندگی است كه به همراه ویتامین E می توان از این عارضه جلوگیری كرد . تغذیه ی 1mg سلنیوم به گاوهایی كه دچار كمبود سلنیوم هستند ٬ می تواند این عارضه را برطرف كند . كمبود سلنیوم میتواند عامل سقط نیز باشد ٬ جیره های گاوداری ها باید حداقل ./1 ppm به ازای هر یك كیلوگرم ماده ی خشك سلنیوم داشته باشند تا سطح آن را در خون 8-10 ppm/100 m1 ثابت نگه دارند .

    - ید : اثر ید بر غده تیروئید می تواند در تولید مثل موثر باشد . باید مطمئن شد كه هر گاو به طور روزانه 15-20 mg ید دریافت كند . از مشكلات زیادی دریافت كردن ید سقط جنین ٬ كاهش مقاومت در برابر بیماری و عفونت ها می باشند .

    - پتاسیم : بسیاری از تحقیقات نشان داده اند كه دریافت مقادیر بالایی از پتاسیم ممكن است باعث به تعویق افتادن بلوغ ٬ تاخیر تخمك گذاری ٬ تضعیف جسم زرد و موجب عدم فحلی گردد .

    - مس: كمبود مس باعث مرگ و میر زود هنگام جنین ٬ كاهش فعالیت تخمدانها ٬ كاهش فحلی و كاهش میزان آبستنی و افزایش جفت ماندگی و افزایش سخت زایی می گردد . وجود مقادیر بالایی گوگرد ٬ كلسیم ٬ آهن ٬ روی ٬ مولیبدون در جیره یا آب موجب كاهش استرس حیوان به این عنصر می شود .

    - روی: در گاو نر كمبودآن باعث عدم ساخت اسپرم و در گاو ماده باعث تاخیر در بلوغ جنسی و ناهنجاری های رحمی می گردد .

    ویتامین ها :

    ویتامین های مورد نیاز گاوها توسط ساخت آنها در شكمبه ٬ روده و بافت ها و همچنین از طریق خوراكها تامین می شود .در جیره هایی كه به گاو های خشك داده می شود ٬ باید اطمینان داشت كه برای وضعیت بدنی نامناسب نباشند و بایست میزان كافی و متعادل از ویتامین ها و و مواد معدنی تهیه گردد .

    Vit A : ویتامینی است كه در طول آبستنی موجب سلامت بافت ها می گردد . در صورت كمبود تاخیر در بلوغ جنسی ٬ سقط ٬ جنین مرده یا ضعیف ٬ جفت ماندگی و متریت اتفاق می افتد . مقدار پیشنهادی ویتامین A برای گاوهای شیری 30000-50000 IU می باشد . گاوهایی كه علوفه ی نامرغوب یا فقیر از ویتامین A دریافت می كنند ٬ باید این ویتامین ها را به صورت مكمل خوراكی یا تزریقی دریافت كنند .

    در میان غذاها ٬ علوفه های سبز وتازه منابع این ویتامین هستند . سیلوی یونجه نیز از منابع بتا كاروتن محسوب می شود . در حالی كه سیلوی ذرت جزء منابع فقیر است . از دیگر مشكلاتی كه كمبود بتاكاروتن در گاوها وتلیسه ها می تواند ایجاد كند عبارتند از :

    - تاخیر در بازگشت رحم به حالت اولیه بعد از زایمان .

    - تاخیر در اولین فحلی بعد از زایمان

    - تاخیر در تخمك گذاری

    - بالا بردن میزان كیست های تخمدانی

    - سقط و مرگ جنین در ابتدای آبستنی

    تقریبا 300 mg/day از بتاكاروتن می تواند روند آبستنی را در مسیر عادی خود نگه دارد . می توان گفت اگر مقدار بتا كاروتن در خون حیوان كمتر از 100 mg/100 ml باشد ٬ حیوان دچار كمبود است و باید آن را جبران كرد .

    vit D : این ویتامین برای متابولیسم كلسیم و فسفر نیاز است و البته به ندرت در گاوداری های صنعتی كمبود آن مشاهده گردد زیرا میزان كافی از آن را با تابش خورشید می سازند . مقدار نیاز حیوان به این ویتامین 10000IU در روز است .

    Vit E : هنوز دلیل واضح و قانع كننده ای منوط به دخیل بودن كمبود آن در پایین آوردن راندمان تولید مثل وجود ندارد و میزان نیاز آن به درستی مشخص نیست .

    غلظت های پیشنهادی در ماده ی خشك جیره

    عناصر پر مصرف

    كلسیم

    فسفر

    منیزیم

    پتاسیم

    سدیم

    كلر

    گوگرد


    60/. درصد

    38/. درصد

    20/. درصد

    90/. درصد

    18/. درصد

    25/. درصد

    20 /. درصد

    عناصر كم مصرف

    آهن

    كبالت

    مس

    منگنز

    روی

    ید

    سلنیوم


    50 ppm

    ./10 ppm

    10 ppm

    40 ppm

    40 ppm

    ./60 ppm

    ./30 ppm

    ویتامین ها

    ویتامین A

    ویتامین D

    ویتامین E


    3193 IU/Kg

    991 IU/kg

    15/5 IU/kg




    سخن آخر آن كه وجود جیره های كاملاً متعادل و بالانس شده از مواد غذایی با كیفیت می تواند خیالمان را از بابت تغذیه راحت كند و البته این كه در اینمورد نباید وسواس به خرج داد یعنی اگر یك میزان از ماده ی غذایی برای حیوان كافی است ٬ دوبرابر آن مفید نمی باشد و می تواند مضر نیز باشد . در ضمن ارتباط با آزمایشگاههای تجزیه ی مواد و خون می تواند مارا در مدیریت بهتر تغذیه كمك كنند و البته وجود یك متخصص خوشنام و بااطلاع كه بتوان به صورت دائم با آن مشاوره كرد نیز می تواند كار ما را تضمین كند و اگر به موارد بالا عمل نشود و تنها در موقع ایجاد مشكل آن را مد نظر قرار دهیم ٬ گریزی از كاهش راندمان آبستنی و تحلیل گله نداریم .

  8. #18
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    نحوه كار با پايوت هاي اسپرم منجمد
    نگهداري و ذخيره سازي اسپرم :يك تانك ذخيره ازت مايع با ظرفيت حداقل يك يا دوهفته به همراه كانيستر براي نگهداري اسپرمها لازم است . بعلاوه ، استفاده از دماسنج ، غلاف تلقيح مصنوعي و دستمال كاغذي و تفنگ تلقيح مصنوعي نيز ضروري است .

    چند نكته ضروري:

    1- غلاف هاي تلقيح مصنوعي را هرگز در در محل هاي گرم در برابر نور مستقيم خورشيد قرار ندهيد .

    2- غلاف هاي بسيار سرد ممكن است در هنگام قرارگيري در تفنگ تلقيح شكسته شده و ترك بردارند ، لذا از آنها استفاده نكنيد .

    3- كانتينر ازت را بر روي سطح چوبي و در محل خشك نگهداري كنيد .

    4- ميزان افت ازت كانتيتر ها را دقيقاً بررسي كرده و ياداشت نمائيد ، درصورتيكه پرت ازت از حد استاندارد بالاتر است ، آن را تعويض نمائيد .

    5- قبل از آب كردن اسپرم ، آن را به آرامي تكان دهيد تا نيتروژن مايع باقي مانده درانتهاي پايوت خارج شود .

    6-براي آب كردن ، اسپرم منجمد به مدت 45 ثانيه در آب 35 درجه سانتي گراد قرار دهيد

    7- بهتر است بيش از سه پايوت اسپرم همزمان آب نكنيد ، تا دماي آب درحد مناسب باقي بماند .

    8- بعد از خارج كردن پايوت از آب آنها را كاملاً با دستمال خشك كنيد.

    9- شماره اسپرم مورد نظر را مجدداً كنترل نمائيد .

    10- اگر نتوانستيد شماره روي اسپرم را بخوانيد ، از آن براي تلقيح مصنوعي استفاده نكنيد .

    11- نوك پايوت اسپرم را كاملاً به صورت صاف و افقي با قيچي قطع كنيد .

    12- هرگز با تاخير در تلقيح باعث سرد شدن مجدد پايوت اسپرم به خصوص در هواي سرد نشويد .

    13- دقت كنيد در صورتيكه پايوت رادرون تفنگ قرار ندهيد ، ظرف 30 ثانيه دماي آن به درجه حرارت محيط تغيير خواهد يافت.

    14 – تفنگ تلقيح را قبل از قرار دادن پايوت اسپرم ، بوسيله دست خود در درون پارچه يا حوله اي 5 الي 6 بار حركت داده و گرم كنيد

  9. #19
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    مطالبی در مورد خوراك دام - پنبه دانه
    مقدمه
    با توجه به روند فزاينده افزايش جمعيت ، منابع محدود و فقر و گرسنگي پنهان لازم است برنامه اقتصادي همه جانبه اي در بخش كشاورزي و زير مجموعه آن دامپروري تدوين گردد. پرورش دام وطيور يكي از مواردي است كه با بهینه سازی زمان و سرمایه ما را به اهداف اقتصادي مي رساند. بدين لحاظ نياز به مديريت چنين واحدهايي است تا با تاكيد بر اصلاح نژاد دام وطيور جهت بالارفتن راندمان توليدبهترين شرايط محيطي را فراهم نمايند. از اين لحاظ كه غذا در پرورش دام و طيور بيشترين هزينه را دارد مساله عمده و اساسي است. پنبه دانه می تواند امروزه به دليل كيفيت مناسب و اقتصادي سهم بسزايي در جيره نشخواركنندگان داشته باشد و در جیره طیوربه صورت كنترل شده مورد استفاده قرارگیرد.كيفيت اسيدهاي آمينه پروتئين هاي حيواني نسبت به گياهي ارجحيت دارد اما اين پروتئين ها هزينه بالاي دارند بنابراين لازم است از پروتئين هاي نباتي استفاده شود . بر اين اساس در اين مقاله سعي شده است كه اهميت اين ماده غذايي را از لحاظ تركيبات آن بيان شود . به طور كلي مي توان گفت كه تركیبات حاصل از پنبه دانه يك ماده غذايي بهداشتي و اقتصادي است و به لحاظ تركيبات شيميايي مناسب می تواند در جيره دام و طيور نقش مهمي ايفا كند.
    گیاه پنبه :
    1- پیشینه :
    پیشینه كشت پنبه به منظور تهیه پارچه و لباس به 500 سال قبل می رسد . فرودوت تاریخ نویس یونانی از این محصول به نام درخت یَشم در هندوستان نام برده است. برخی مبدا كشف پنبه را آسیا و گروهی افریقا می دانند. كشت پنبه در ایران پیشینه ای دراز دارد و در تذكره ها وكتاب های كهن ازكشت این محصول در ایران یاد شده است . ماركوپولو نیز در سفرنامه خود از كشت پنبه در ایران نام برده است . بذر الیاف متوسط كنونی در زمان قاجاریه توسط یك كشیش آمریكایی به ایران آورده شده است و قبل از آن ( ورود الیاف متوسط كنونی ) كشت نوعی پنبه بومی با الیاف كوتاه معمول بود كه بیشتر مصرف داخلی داشت.
    2- طبقه بندی گیاهی :
    پنبه گیاهی است گل دار ، دولپه ای از خانواده malvaceae و از جنس gossypium و ریشه آن عمودی است .ارتفاع بوته در تمام رقم ها گوناگون از 6-5/2 سانتیمتر متفاوت است . در آب و هوای معتدل گیاهی است یك ساله ولی در برخی نقاط اگر با زمستان و یخبندان همراه نباشد طول عمر گیاه به چند سال هم می رسد . از نظر گیاهشناسی پنبه به دو گروه بزرگ تقسیم می شود:
    * پنبه آسیایی شامل گونه های :
    G.arboteum و G.herbaceum
    * پنبه امریكایی شامل گونه های :
    G.religiusum و G. hirsitum و G.harbadense
    3- تركیبات و كاربرد آن :
    پنبه از دو قسمت تارهای سپید رنگ و دانه تشكیل شده است . ویژگی تارهای پنبه این است كه قابلیت ریسیده شدن و پس از آن بافت پذیری دارد. این ویژگی ها از همان زمان های دور در بهره گیری از این گیاه بوده است .
    پنبه از نظر اندازه تارها به سه دسته تقسیم می شوند:
    1- تار كوتاه درازای كمتر از 25 میلیمتر
    2- تار متوسط درازای 32-25 میلیمتر
    3- تار بلند درازای بیش از 32 میلیمتر
    از تارهای پنبه در كارخانه های ریسندگی ، نخ تهیه می كنند. پس از تهیه نخ ، انواع پارچه بافت می شود . دانه پنبه از سه قسمت تشكیل شده است :
    · لینتر یا كركهای كه سطح دانه را می پوشانند و 19-2 % وزن دانه را در رقم های گوناگون تشكیل می دهد و از آن نخ ، كاغذ ، پلاستیك ، فیلم ، نمد ، موكت و وسایل بهداشتی تهیه می شود.
    · پوسته كه مغز را می پوشاند و 45-40 % وزن دانه را تشكیل می دهد و به رنگ قهوه ای تیره تا سیاه دیده می شود . از پوست دانه خوراك دام ، كود ، پلاستیك و لاستیك مصنوعی تهیه می كنند.
    · مغز پنبه دانه كه به رنگ سفید روشن است و از روغن و پروتئین تشكیل شده است و 55-50 % وزن دانه را تشكیل می دهد . از مغز دانه روغن خوراكی ، صابون ، گلیسیرین و از تفاله آن كود و خوراك دام تهیه می شود. با تولید هر 100 كیلوگرم الیاف پنبه ف حدود 160 كیلوگرم دانه پنبه از گیاه پنبه تولید می شود.
    هرچند نزدیك به 5000 سال پنبه را به دلیل استفاده از الیاف آن می كاشته اند ، ولی مصرف دانه آن برای تامین مواد غذایی از قرن نوزدهم رایج شده است . در زمان های قدیم هندی ها و چینی ها روش تهیه روغن از پنبه را ابداع كرده اند و آن را به عنوان سوخت چراغ به كار می بردندو كنجاله آن را به دام می دادند . تولید روغن از پنبه بار اول در سال 1767 در امریكا انجام شد و نیمه اول قرن نوزدهم در اروپا كارخانه های روغن كشی آغاز به كار كردند . اولین كارخانه روغن كشی در ایران از سال 1317 تاسیس شد .
    4- ارقام :
    انواع گونه های پنبه كه در ایران كشت می شوند عبارتند از :
    · رقم ساحل كه تنها در مازندران و گرگان و گنبد كاشته می شود.
    · رقم ورامین كه به جز مازندران ، فارس ، گرگان ، و گنبد در سایر مناطق نیز كشت می شود.
    · رقم بومی كه در استانهای خراسان ، فارس ، سمنان ، كرمان ، اصفهان ، یزد و مركزی كاشته می شود.
    در ایران در دشت گنبد و گرگان بهترین نوع پنبه كاشته می شود.
    جایگاه پنبه دانه در طبقه بندی خوراك :
    خوراكهاي مورد نياز در تغذيه طيور از موادي مغذي تشكيل شده كه پس از جذب و ورود به خون هر يك به طريقي در اعمال حياتي بدن حيوان نقش ايفا مي كنند .مواد مغذي به طور كلي شامل كربوهيدراتها و چربيها ، پروتئين ها ، مواد معدني ، ويتامين ها ، آب و تركيبات اضافي مي باشند. پروتئين ها از واحدهايي بنام اسيد آمينه تشكيل شده اند و حدود 20 درصد وزن يك مرغ و 5/12 درصد وزن تخم مرغ از آنها تركيب يافته است. بعضي اسيدهاي آمينه به واسطه انتقال گروه آميني ازاسيدهاي آمينه ديگر بوجود مي آيند . ولي تعدادي تحت عنوان اسيدهاي آمينه ضروري به اندازه كافي در بدن حيوان ساخته نمي شوند اين دسته اسيدهاي آمينه عبارتنداز : آرژنين ، متيونين ، لوسين ، ايزولوسين ، گلوتامين ، هستيدين ، فنيل آلانين ، ليزين ، تريپتوفان ، تره ئونين و والين . در تعادل جيره بيشتر به پنج اسيد آمينه آرژنين ، تريپتوفان ، ليزين ، متيونين ، و سيستين را ملاك قرار مي دهند . اصولا پروتئين ها شامل : دو منبع گياهي و حيواني است كه بسته به خصوصيات ذكر شده مي توان به نسبت از تركيب آنها استفاده نمود . معمولا فرآورده هاي با منشا حيواني توازن اسيد آمينه بهتري دارند و قادرند مواد معدني ضروري و ويتامين ها را تامين كنند. در حال حاضر در تهيه خوراك طيور استفاده از مكملهاي پروتئيني حيواني كمتر از سابق است . از جمله مهمترين منابع پروتئيني حيواني مي توان از پودر ماهي ، پودر گوشت ، پودر خون ، پودر شير ، پودر گوشت استخوان دار پودر پر ، پودر كشك ، اب پنير خشك شده ، باقي مانده كشتارگاههاي طيور و مواد محلول ماهي را نام برد. امروزه با توجه به مشكلات تهيه مواد غذاي سرشار از پروتئين از منابع حيواني سعي شده ازمكملهاي پروتئيني نباتي كه بيشتر فرآورده هاي فرعي كنجاله دانه هاي روغني هستند اين مساله را حل نمايند پروتئين هاي نباتي از لحاظ توازن اسيدهاي آمينه ، منابع فقيرتري هستند از جمله مهمترين منابع پروتئين هاي نباتي مي توان به غلات تقطير شده خشك ، كنجاله سويا ، كنجاله پنبه دانه ، كنجاله بذرك ، كنجاله كلزا ، كنجاله گلرنگ ، كنجاله كنجد ، دانه باقلا و .... اشاره نمود. از ميان آن دسته پروتئين هاي نباتي كه به طور معمول در مناطقی كه كشت پنبه صورت می گیرد، استفاده مي شوند كنجاله پنبه دانه اهميت بيشتري از نظر اسيد آمينه ليزين دارد. ولي در مجموع دركاربرد پروتئين هاي نباتي بايد ميزان و نوع اسيدهاي آمينه و نيز مواد سمي موجود در آن برآورده شود. تازماني كه از هر مكمل جديد تاريخچه مصرف مناسبي در دسترس نيست قبل از استفاده در جيره مي بايست به دقت مورد بررسي قرارگيرد.
    فرآورده های پنیه دانه:
    1- خوراك تخم پنبه cottonseed feed
    نوعی خوراك دام و طیور مركب از كنجاله پنبه دانه( پس از استخراج قسمت عمده روغن از دانه های روغنی ، تفاله باقیمانده كنجاله خوانده می شود ، برای تغذیه دام استفاده می شود) و پوست پنبه دانه . این خوراك كمتر از 36% پروتئین خام دارد ، ولی میزان پروتئین خام آن نباید از 22% كمتر باشد .
    2- آرد پنبه دانه cottonseed flour
    نوعی فرآورده غذایی كه از تخم پنبه پاك شده از الیاف و پوست كنده ( بدون لینتر ) بدست می آید . تخم پنبه به طور نازك غلتك زده می شود و برای مدت 5/1 ساعت در 225 درجه فارنهایت پخته می شود . با این عمل حالت پلاستیكی پیدا می كند و خارج كردن روغن از آن آسانتر می شود . كنجاله پرس شده سرد می شود و آن را قبل از آرد كردن با آسیاب چكشی به مدت 30 روز ذخیره می كنند ، سپس آرد از یك الك شماره 200 عبور داده می شود . این فرآورده رنگ روشن ، مزه آجیلی دارد و حاوی 5/57 % پروتئین خام می باشد.
    3- پوست پنبه دانه cottonseed hull
    پوسته خارجی تخم پنبه مد نظر است .28% پنبه دانه پس از فرآوری ،پوست دانه تشكیل می دهد. بخشی از پس مانده حاصل از روغن كشی از تخم پنبه است،كه از آن در تغذیه دام استفاده می شود . قابلیت هضم پروتئین پوسته بسیار ناچیز و مجموع مواد غذایی آن 7/43 % است . این خوراك را باخوراك های غنی از پروتئین مثل كنجاله پنبه دانه به دام ها تغذیه می كنند .
    4- كنجاله تخم پنبه cottonseed meal
    جهت تعيين ميزان هر ماده غذايي در جيره دام و طيور مي بايست به اين نكات توجه داشت كه :
    1- ماده غذايي اقتصادي و بهداشتي باشد.
    2- تمام نيازهاي لازم را تامين كند.
    يكي از مواد غذايي مورد مصرف در پرورش دام و طيور ، كنجاله پنبه دانه است كه پس از كنجاله سويا و ذرت ، می توان گفت بيشترين اهميت را دارد و فاكتورهاي فوق را در بر مي گيرد بدين ترتيب لازم است شناختي بر آناليز مواد مغذي و ديگر خصوصيات آن داشت. بيشترين اهميت كنجاله پنبه دانه مربوط به پروتئين آن مي گردد اما به همراه پروتئين مواد تركيبات ديگري نيز در آن وجود دارد .
    خوراك تخم پنبه معمولا به عنوان محصولی با 41% پروتئين شناخته مي شود اما به شكل كنجاله با 35% پروتئين قابل دسترسی است. خوراك (كنجاله) تخم پنبه از لحاظ درصد پروتئين بسيار بالا بوده كه با كشيدن روغن از تخم پنبه بدست می آيد.
    دو روش مختلف برای روغن كشی وجود دارد كه ميزان روغن باقيمانده در كنجاله فرق مي كند. ميزان روغن باقيمانده در كنجاله تعيين كننده ميزان انرژی آن است. كنجاله تخم پنبه لذيذ بوده و استفاده ازآن جهت جيره غذايی روزانه احشام متداول است.با داشتن حدود 1% فسفر و 80-70 % مواد غذايی خوراك (كنجاله) تخم پنبه، منبع پروتئين عالی برای طيف وسيعی از احشام مي باشد. خوراك را ميتوان به شكل گلوله ای ( پلت) با اندازه های مختلف برای كاربرد های مختلف
    (1/4", 3/8",1/2", 3/4" , 7/8") نيز فرآوری كرد.
    كنجاله تخم پنبه دارای ماده گوسيپول مي باشد كه ماده ای سمی است. اما در شرايط معمولی حتی پر شير ترين گاوها هم باندازه ای كنجاله تخم پنبه مصرف نمی كنند تا اين موضوع باعث مسموميت آنها شود.
    كنجاله تخم پنبه هم مي تواند بعنوان 1- جيره مستقل غذايی و 2- مكمل غذايی پروتئينه با تركيب ساير غلات مصرف شود. و3- مي تواند جايگزين كنجاله سويا در تمامی جيره غذايی گردد.
    نوعی خوراك دام پروتئینی مشهور است كه از آسیاب كردن تخم پنبه كه قسمت اعظم روغن آن استخراج شده باشد ، بدست می آید. روش جدید استخراج روغن از دانه گیاهان، به طریق شیمیایی و با استفاده از حلال های خاصی می باشد. این روش، محصول بیشتری تولید می كند، با صرفه تر است و سریع تر هم انجام می پذیرد. روشی دیگر برای استخراج روغن از دانه گیاهان، بدون استفاده از حلال صورت می گیرد و به استخراج فیزیكی معروف است. در این روش روغن را با روش های مكانیكی فشردن، استخراج می نمایند. از این روش معمولاً برای تهیه روغن های خوراكی استفاده می شود.
    اگر روغن كشی تخم پنبه به روش حلال انجام شود كنجاله تخم پنبه حاصل حدود 41 % پروتئین خام خواهد داشت و اگر روغن كشی به طریق مكانیكی صورت گیرد كنجاله حاصل حدود 36% پروتئین خام خواهد داشت . طبق استاندارد سازمان تغذيه دام آمريكا ميزان پروتئين باقيمانده با روش فرآوری فشاری نبايد كمتر از 36% باشد.
    مواد خوراكی باید به طور مداوم مورد بررسی قرار گیرند تا از ثبات تركیبات آنها و همچنین عدم آلودگی آنها اطمینان حاصل شود.
    مقایسه كنجاله پنبه دانه با كنجاله سویا:
    1- میزان كمتری پروتئین و مقدار بیشتری فیبر دارد. كه بالا بودن میزان فیبر آن موجب پایین آمدن سطح انرژی قابل متابولیسم می گردد.
    2- مقدار بسیاری از اسیدهای آمینه ضروری در كنجاله تخم پنبه كمتر از كنجاله سویا است و قابلیت استفاده آنها برای طیور پایین تر است .
    3- در دانه پنبه رنگدانه ای به نام گوسیپول وجود دارد كه تاثیرات سوئی بر رشد ، تولید مثل و رنگ زرده تخم مرغ دارد.
    *گوسیپول Gossypol:
    بعضی از غلات و منابع پروتئین گیاهی دارای سموم طبیعی هستند كه می توانند در عملكرد حیوان مصرف كننده موثر باشد . گوسیپول یكی از عناصر بازدارنده و در حقیقت به عنوان ماده سمی برای حیوانات تك معده ای محسوب میگرددكه در رنگدانه های بعضی از منابع گیاهی از جمله مغز تخم پنبه پراكنده و ذخیره شده است . حداقل 15 نوع از این رنگدانه در روغن استخراج شده و یا در كنجاله پنبه دانه شناسای شدهاند ، لیكن مهمترین آنها دارای فرمول شیمیایی است كه برای اولین بار توسط دانشمند انگلیسی لانگمور به سال 1886 از بقایای حاصل از روغن پنبه دانه در تصفیه با قلیا جدا گردید. و در سال 1898 مارچلیوسكی آن را به حالت جامد خالص و زرد رنگ تهیه نمود و بدین نام خوانده شد.
    كنجاله تخم پنبه حاوی یك ماده سمی به نام گوسیپول Gossypol است كه همین ماده میزان مصرف آن را در جیره طیور و خوك محدود می كند.
    گوسیپول یك تركیب آلدئید پلی فنولیك ، آنتی اكسیدان و پلیمریزه كنده است.این تركیبات به شدت فعالند ، خواص اسیدی داشته ، مثل تركیبات فنلی و آلدئیدی عمل میكنند ، در قلیای رقیق حل شده و تشكیل نمك می نمایند.گوسیپول به دلیل دلشتن خاصیت پلی مورفیسم دارای نقطه ذوب متفاوت بوده ، همچنین دارای ایزومز نوری می باشد در میان هشت رنگدانه موجود در غدد رنگدانه ای تخم پنبه ، مهمترین رنگدانه است . گوسیپول می تواند به شكل آزاد و فعال در رنگدانه ها و یا به شكل پیوندی در تركیب با پروتئین و یا مواد دیگر باشد. گوسیپول آزاد با گروه اپسیلون آمین آزاد لیزین و احتمالاَ آرژنین و سیستئین واكنش داده و سبب دناتوراسیون پروتئین می گردد و ارزش تغذیه ای پروتئین و همچنین راندمان استحصال پروتئین را كاهش می دهد.
    علاوه بر آن كنجاله تخم پنبه حاوی تركیبات سیكلوپروپیونید است كه این تركیبات در صورت زیاد بودن در جیره مرغ های تخم گذار موجب كمرنگ شدن زرده تخم مرغ می شود .
    گوسیپول در ریشه گیاه پنبه تولید و سپس به دانه منتقل می شود . واریته های از این گیاه وجود د ارد با وجود اینكه گوسیپول در ریشه گیاه ساخته می شود،ولی به دانه منتقل نمی شود، در نتیجه تخم پنبه در چنین سویه های عاری از گوسیپول است. گوسیپول ممكن است یا به شكل تركیبی و یا به صورت آزاد باشد كه در حالت اول برای حیوانات تك معده ای غیرسمی و در حالات دوم در مقادیر بالا سمی است .
    در صورتی كه گوسیپول كنجاله پنبه دانه گرفته شود ، از آن می توان بدن مشكل در جیره طیور نیز استفاده كرد ، ولی از كنجاله تخم پنبه معمولی نمی توان بیش از 15% كل جیره استفاده نمود .
    كنجاله تخم پنبه عموماَ به عنوان یك ماده خوراكی با كیفیت در جیره های طیور مطرح نیست . هر چند كه به دلایل اقتصادی ، اغلب آن را در نقاط تولید شده مصرف می كنند . مهمترین محدودیت های كاربرد این كنجاله وجود فیبر بالا و گوسیپول در آن می باشد .
    گوسیپول رنگدانه پلی فنولیك ( polyphenolic ) زردی می باشد كه در غده های پنبه دانه یافت می شود . در بیشتر كنجاله ها ، مقدار گوسیپول كل حدود 1% است كه تنها1/0 % آن به صورت آزاد می باشد . گرچه باقیمانده گوسیپول متصل تقریباَ بی اثر است ، اما متاسفانه می تواند با لیزین كنجاله به هنگام فرآوری آن متصل شود و هر دوقسمت گوسیپول و لیزین متصل را از دسترس پرنده خارج سازد .
    كمترین مقدار گوسیپول به صورت آزاد ، در كنجاله تخم پنبه تولید شده ، با فشار حلزونی و روش كاربرد توام فشار و حلال بین 02/0 تا 05/0 درصد و بیشترین مقدار آن در روش استخراج با حلال بین 04/0 تا 4/0 درصد حاصل می شود.
    در اسب ونشخواركنندگان در مقابل مصرف گوسیپول تا حدودی مقاوم هستند . دلیل اصلی مقاومت نشخواركنندگان به خاطر تشكیل تركیبات پروتئینی محلول و پیچیده در معده است كه در مقابل آنزیم ها مقاوم هستند. گرچه گوسیپول تاثیر چندانی بر عملكرد نشخواركنندگان ندارد لیكن تاثیر منفی آن می تواند در گوساله های كوچك كه هنوز شكمبه آنها توسعه نیافته بروز نماید.
    در حیوانات تك معدهای چون مرغ ، گوسیپول به شكل آزاد سبب مسمومیت گردیده و موجب كم اشتهایی و كاهش وزن بدن می گردد.
    استفاده از كنجاله پنبه دانه در تغذ یه دام و طیور :
    واریته های بدون غده ( GLANDIESS) پنبه دانه فاقد گوسیپول نیز وجود دارند . پرندگان می توانند معمولاَ مقدار نسبتاَ بالای گوسیپول را بدون هیچ گونه تاثیری بر عملكردشان تحمل نمایند و هر چند كه حتی مقدار بسیار پایین آن موجبات تغییر رنگ زرده و سفیده را در پرندگان تخم گذار فراهم می كند. تغییر رنگ زرده به صورت های سبز – قهوه ای – سیاه به میزان گوسیپپول جیره و مدت انبار كردن تخم بستگی دارد. افزایش مدت انبار كردن بویژه در هواه خنك 5 درجه سانتیگراد كه سبب تغییر سریع در PHزرده می شود ، بر تیرگی زرده می افزاید . با توجه به اینكه گوسیپول با آهن تشكیل كمپلكس می دهد ، از این واكنش می توان به طور موثری در حذف سم یا غیر سمی كردن كنجاله استفاده كرد . فراهم نمودن نسبت 1 به 1 گوسیپول آزاد و آهن می تواند سبب افزایش مقدار مصرف كنجاله درجیره های گوشتی و همچنین مرغ های تخم گذار شود. از آنجا كه بیشتر نمونه های كنجاله پنبه دانه دارای 1/0 % گوسیپول آزاد هستند با افزودن 5/0 كیلوگرم سولفات آهن در هر تن خوراك می توان مسمومیت حاصل از آن را برطرف نمود . با افزودن آهن ، جوجه های گوشتی و مرغ های تخم گذار بدون هیچ گونه تاثیرمنفی می توانند به ترتیب تا 300 و 30 قسمت در میلیون ( PPM ) گوسیپول آزاد در جیره را تحمل نمایند.
    اگر كنجاله پنبه دانه حاوی مقداری روغن باشد ، اسید های چرب سیكلوپروپیونید ممكن است سبب تغییر رنگ تخم مرغ شوند. این اسید های چرب در غشای ویتلین Vitellin Membrane زرده تغییر شده و قابلیت نفوذ پذیری آن را به آهن كه تنها در زرده وجود دارد تغییر می دهد. آهن تراوشده با كُن آلبومین Conalbumin در بخش سفیده تشكیل كمپلكس می دهد و رنگ صورتی زرده را باعث می شود ، كه تنها راه جلوگیری از آن استفاده از كنجاله های پنبه دانه با مقدار بسیار ناچیز روغن می باشد .
    محدودیت های كه باعث می شود نتوان به مقدار زیاد در جیره از آن استفاده كرد عبارتند از :
    تغییر رنگ زرده تغییر رنگ آلبومن
    میزان روغن میزان گوسیپول قابلیت استفاده لیزین
    محدودیت كنجاله پنبه دانه برای پرندگان تخمگذار در سنین 0 تا 4 هفتگی: حداكثر 5% جیره
    محدودیت كنجاله پنبه دانه برای پرندگان گوشتی در سنین 4 تا 8 هفتگی : حداگثر 10% جیره
    مسمومیت دام ها بویژه خوك در اثر مصرف كنجاله پنبه دانه معمولی زیاد حادث می شود . ماده سمی گوسیپول در كنجاله تخم پنبه معمولی موجب سفت شدن و بزرگ شدن شكم در اثر تجمع مایعات و ضعف عمومی می شود . ظاهراَ مرگ در اثز خیز قلب و شش یا جگر رخ خواهد داد.
    استفاده از كنجاله تخم پنبه در جیره مرغ های تخم گذار برای متخصصین تغذیه و تولیدكنندگان از دیر باز یك مشكل بوده است . گزارش های اولیه در مورد لكه دار شدن تخم مرغ مرغ های تخمگذار كه از كنجاله تخم پنبه تغذیه نموده اند به سالهای 1819 برمی گردد. در دهه 1930 گوسیپول به عنوان ماده موثر در تغییر رنگ زرده در مرغ های تغذیه شده با كنجاله تخم پنبه شناخته شد . بزودی روشن شد كه در تغذیه مرغ های تخم گذار با كنجاله پنبه دانه دو مشكل بوجود می آید :
    1- سفیده تخم های ذخیره شده به رنگ صورتی تغییر رنگ می دهد و این حالت غیر طبیعی به عنوان سفیده صورتی رنگ شناخته شده است .
    2- مشكل دیگر كه ممكن است به طوز همزمان رخ دهد ، رنگ قهوه ای یا زیتونی زرده می باشد .
    3- مشكل دوم از تداخل گوسیپول حاصل از غدد رنگدانه ای تخم پنبه باآهن موجوددر زرده تخم مرغ حاصل می شود.

  10. #20
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    دوقلوزایی همیشه سودمند نیست
    زمانی كه یك گاو دوقلو باردار است مشكلات آن بیشتر است. دوقلوها در همگام تولد اكثرا ضعیف‌تر هستند. تلیسه‌هایی كه با یك گوساله نر به صورت دوقلو متولد شده‌اند در 90 درصد موارد غیربارور هستند كه به نام فری مارتین (نروك) شناخته می‌شوند. چنین تلیسه‌هایی به دلیل هورمون‌های برادر دوقلوشان كه بر روی مراحل توسعه مجاری تناسلی آن‌ها تاثیر می‌گذارد و مانع از رشد طبیعی این مجاری می‌شود، عقیم می‌مانند. ولی ظاهرا به صورت گوساله ماده هستند. یك تست فوری برای گوساله‌های ماده فری مارتین فرو كردن لوله باریكی در واژن آن‌ها است كه بیش از 2 – 3 اینچ به داخل نمی‌رود ولی در تلیسه‌های طبیعی میله به اندازه 6 اینچ به داخل واژن فرو می‌رود. عمل آنالیز و آزمایش كروموزومی برای تشخیص مشكلات ارثی تولیدمثلی گوساله‌ها عمل هزینه‌بردار وغیراقتصادی است.

صفحه 2 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •