صفحه 7 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 76

موضوع: كشاورزي-علوم دامي و طيور-دام-بانك مقالات مربوط به دام2

  1. #61
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    الكتروكارديوگرام يك راس گاو مسموم با گياه خرزهره



    پناهنده محمدجواد*

    * دانشگاه آزاد اسلامي واحد کرج، دانشکده دامپزشکي، گروه علوم درمانگاهي


    يک راس تليسه نژاد هلشتاين به سن 10 ماه با تاريخچه حاکي از مسموميت با گياه خرزهره به کلينيک دانشکده دامپزشکي دانشگاه آزاد اسلامي واحد کرج ارجاع داده شد. در معاينه قلب آريتمي قلبي تشخيص داده شد که در الکتروکارديوگرافي بلوک دهليزي – بطني درجه 2 و ريتم گريز بطني مشاهده گرديد. پس از درمان با سولفات آتروپين به ميزان 0.3 ميلي گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن به صورت داخل وريدي، ريتم قلب به حالت طبيعي در آمد اما تاکيکاردي وجود داشت. 3 روز پس از ترخيص دام به محل نگهداري دام مراجعه شد که دام مذکور در سلامت کامل بسر مي برد.

  2. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


  3. #62
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    بررسي مقايسه اي پروتيين هاي مايع مغزي نخاعي و سرم خون گاوميش هاي بومي خوزستان


    خواجه غلام حسين,راضي جلالي محمد



    به منظور بررسي ميزان پروتئين تام و بخش هاي تشکيل دهنده آن در مايع مغزي نخاعي گاوميش هاي بومي خوزستان و مقايسه آن با پروتئين هاي سرم خون، از 51 راس گاوميش بظاهر سالم در دو گروه سني بالاي 18 ماه به عنوان گروه سني بالغ (28 راس) و کمتر از 18 ماه به عنوان گروه نابالغ (23 راس) در دو جنس نر (31 راس) و ماده (20 راس) نمونه گيري به عمل آمد. مايع مغزي نخاعي از فضاي کمري – خاجي و نمونه خون از وريد وداج تهيه گرديد. پروتئين تام مايع مغزي نخاعي و سرم خون بترتيب به روش اتصال به رنگ و روش بيوره و تفکيک بخش هاي مختلف پروتييني اين دو مايع به روش الکتروفورز مورد اندازه گيري صورت گرفت. نتايج نشان داد که الگوي الکتروفورتيکي پروتئين هاي مايع مغزي نخاعي گاوميش هاي بومي خوزستان همانند سرم از 4 بخش آلبومين، آلفاگلوبولين، بتاگلوبولين و گاماگلوبولين تشکيل گرديده است. ميانگين مقادير پروتيين تام مايع مغزي نخاعي (42.9±9.1 ميلي گرم در دسي ليتر)، آلبومين (40.7±8.0 درصد)، آلفاگلوبولين (9.8±3.3 درصد)، بتاگلوبولين (20.8±6.6 درصد)، گاماگلوبولين (28.7±7.2 درصد) و نسبت آلبومين و گلوبولين (0.64±0.22) بطور معني داري پايين تر از مقادير پروتيين هاي سرم خون مي باشد (p<0.01). نتايج نشان داد که ميزان گاماگلوبولين مايع مغزي نخاعي بدون توجه به جنس در نابالغ ها بالاتر از بالغ ها بوده و در گروه سني نابالغ ماده بطور معني داري بالاتر از گروه سني نابالغ نر (p<0.05) مي باشد. ميزان آلبومين مايع مغزي نخاعي در گروه سني بالغ بطور معني داري بالاتر از گروه سني نابالغ مي باشد (p<0.05). بين جنس نر و ماده و همچنين بين بالغ ها و نابالغ ها از نظر پارامترهاي پروتئيني سرم خون اختلاف معني داري مشاهده نگرديد.

  4. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


  5. #63
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    بررسي پاتولوژيك ضايعات غده فوق كليوي گاو در كشتارگاه اهواز



    سياري منصور,رنجبربهادري شاهرخ



    در اين مطالعه 230 جفت غده فوق کليوي مورد بررسي قرار گرفت. از اين تعداد 100 جفت به طور تصادفي انتخاب شده و بعد از مشخص نمودن محل چپ يا راست بودن غدد، به طور کامل، ضايعات ماکروسکوپيک اوليه شامل بزرگ يا کوچک بودن، خونريزي، پرخوني، کيستيک بودن، و غيره در جدول مخصوص به هر غده يادداشت گرديد. اشکال آناتوميکي غدد شامل منجوقي، قلبي و بعضا به اشکال مستقيم، خميده سي شکل و مثلثي بودن شکل آنان مورد دقت قرار گرفت. نمونه هاي پاتولوژيکي از غدد مورد نظر تهيه شده و پس از پايدار شدن در محلول فرمالين ده درصد، از آنها مقاطع پارافيني تهيه و با استفاده از روش هماتوکسيلين و ائوزين، رنگ آميزي گرديدند. ضايعات شامل: فرورفتگي 7 مورد (4.27%)، بافت فرعي قشري 4 مورد (2.44%)، هيپرپلازي ندولر 23 مورد (14.03%)، فيبروز کپسولي 10 مورد (6.1%)، پرخوني 52 مورد (31.7%)، خونريزي 5 مورد (3.05%)، تغييرات دژنواتيو 37 مورد (22.56%)، تلانژيکتازي 1 مورد (0.61%)، فرآيندهاي آماسي 23 مورد (14.02%) و تومور 2 مورد (1.22%) بودند.

  6. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


  7. #64
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    مطالعه ماكروسكوپيك بيضه هاي جنين گاوميش بومي خوزستان (بوبالوس بوباليس)


    مظاهري يزدان,رشيدي هدايت اله,رنجبر رضا



    مطالعه حاضر بر روي بيضه هاي 74 جنين گاوميش به ظاهر سالم داراي طول CRL=4-70cm انجام گرفت. نمونه ها عمدتا از كشتارگاه اهواز جمع آوري شدند. دراين پژوهش ابعاد بيومتريك و نزول بيضه مورد بررسي قرار گرفت. در بررسي بيومتري، بيضه راست و چپ از نظر طول، عرض، ضخامت و وزن مساوي بودند. رشد بيضه در ابتدا سريع بوده ولي بعد كند گرديد. شكل بيضه كه در ابتدا به صورت كروي و كنجدي است، بتدريج به صورت بيضي كشيده نمايان مي شود. همچنين نزول داخلي شكمي، قبل از تولد و تا طول (CRL=20cm) صورت گرفته و بيضه راست زودتر از بيضه چپ وارد مجراي مغابني مي شود ولي هيچ گونه نزول بيضه خارج شكمي قبل از تولد مشاهده نمي شود.

  8. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


  9. #65
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    شناسايي تركيبات فرار پنير سفيد آب نمكي- ايراني به روش گاز كروماتوگرافي- طيف سنجي جرمي (GC-MS)


    هاشمي مريم,آذر مهين,تبارحيدر كورش



    با توجه به ارزش تغذيه اي و اقتصادي پنير و اهميت روزافزون ارتقا ويژگيهاي حسي اين فرآورده مهم لبني، بررسي تركيبات مولد عطر و طعم و عوامل موثر درتشكيل آنها كاملا ضروري مي نمايد. لذا به عنوان بخشي از مطالعه تغييرات بيوشيميايي پنير سفيد آب نمكي- ايراني طي فرآيند رسيدن، از روش گاز كروماتوگرافي- طيف سنجي جرمي (GC-MS) جهت شناسايي تركيبات مولد عطر و طعم استفاده گرديد. مواد فرار پنير سفيد آب نمكي چهل و پنج روزه به روش Likens-Nickerson (SDE) استخراج گرديد. عصاره هاي استخراجي با تزريق يك ميكروليتر از كنسانتره آماده شده به دستگاه گاز كروماتوگرافي GC-8060 متصل شده به طيف سنج Trio-1000 تجزيه گرديدند. شناسايي تركيبات فرار نيز براساس مقايسه طيف ها با كتابخانه NIST صورت گرفت. تعيين مقدار كمي تركيبات فرار با برقراري تناسب بين شدت هر پيك و شدت پيك استاندارد داخلي محاسبه و برحسب نانوگرم به ازا هر گرم پنير ارايه شده است. آناليز و شناسايي تركيبات جداسازي شده نشان داد كه عمده مواد فرار پنير مورد آزمون از انواع كتونها، اسيدها، لاكتونها، آلدئيدها، دي متيل دي سولفيد و تري متيل دي سولفيد تشكيل شده است.

  10. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


  11. #66
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    تعيين ميزان فراواني آبسه هاي كبدي و علل باكتريايي بوجود آورنده آن در گاوان كشتار شده در كشتارگاه اهواز



    قدردان مشهدي عليرضا,قربان پور مسعود,راسخ عبدالرحمان,كاظمي جلال



    عفونتهاي چركي موضعي كبد (آبسه هاي كبدي) فقط زماني باعث بروز نشانه هاي اختلال فعاليت كبدي مي شوند كه به شدت بزرگ يا به ميزان وسيعي متاستاتيك باشند. براين اساس آبسه هاي كبدي معمولا در زمان كشتار يا كالبد گشايي جلب توجه مي كنند. آبسه اغلب بوسيله ديواره فيبروتيك ضخيمي كپسول دار شده و لذا آزمايش هاي هماتولوژيك با تستهاي فعاليت كبدي نمي تواند وجود آبسه را دركبد مشخص سازد. هدف از انجام مطالعه حاضر تعيين ميزان فراواني آبسه هاي كبدي در كشتارگاه اهواز بوده است. در اين بررسي 420 كبد گاو مورد مطالعه قرار گرفت. گاوها از دو جنس انتخاب و به 5 گروه سني (A: زير 2 سال، B: 3-2 سال، C: 4-3 سال، D: 5-4 و E: 5 سال به بالا) تقسيم شدند. در بررسي كبد دامها، تعداد، موقعيت و اندازه آبسه ها تعيين گرديده و سپس نمونه گيري براي كشت باكتريايي انجام مي شد. نتايج با استفاده از آزمون Z و مربع كاي تجزيه و تحليل گرديد. در اين مطالعه از 420 كبد تحت بررسي 25 مورد (5.95%) داراي آبسه بودند. فراواني آبسه در دو جنس نر و ماده به ترتيب 7.6% و 4.7% بوده، اختلاف معني داري را نشان نداد (P<0.05). فراواني آبسه در گروههاي سني E, D, C, B, A نيز به ترتيب 4.2%، 5.1%، 9.5%، 8.5% و 5.6% بود كه در بين بعضي از گروهها اختلاف معناداري مشاهده شد (P<0.05). بيشتر آبسه در لب چپ (56%) و سطح ديافراگماتيك (92.3%) كبد يافت گرديد. اختلاف بسيار معناداري ازنظر محل آبسه در لب هاي مختلف و دو سطح كبد وجود داشت (p<0.01). آركانوباكتريوم پيوژنز (19 مورد) و فوزباكتريوم نكروفروم (3 مورد) از آبسه ها جدا گرديد. در 3 مورد آبسه استريل بود

  12. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


  13. #67
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    بررسي درماتوفيتوز در گاوداري هاي اطراف تهران



    آقاميريان محمدرضا,جهاني هاشمي حسن,پهلوان علي اصغر



    درماتوفيتوز در گاو بسيار مهم بوده و از بعد بهداشت عمومي نيز، با توجه به قابل انتقال بودن به انسان، واجد اهميت است. درماتوفيتوز در گاو گسترش جهاني داشته و در بيشتر موارد، ارگانيسمي كه سبب آن مي شود، ‌تريكوفيتون وروكوزوم است. اين تحقيق به منظور بررسي عوامل مولد درماتوفيتوز در گاوهاي تهران و حومه انجام شد. در آزمايشگاه نمونه ها پتاس 20% شفاف شده براي آزمايش مستقيم استفاده شدند. سپس هر نمونه در دو پليت محيط كشت سابورودكستروزآگار كلرامفنيكل و سيكلوهگزاميددار (scc) كشت و در حرارت 25 و 37 درجه سانتي گراد گرمخانه گذاري شدند و در صورت ظهور پرگنه هاي مشكوك مطابق روش هاي معمول تعيين هويت گرديدند. نتايج نشان داد كه در اين بررسي سر و گردن مهمترين عضوهاي درگير گاو در درماتوفيتوز بوده و تعداد ضايعات از 1 تا 11 عدد متغير بود. اشاعه عفونت در زمستان و بهار بيشتر از فصول ديگر مي باشد. با افزايش سن درماتوفيتوز در گاو كاهش مي يافت و اختلاف معني داري از نظر درماتوفيتور در دو جنس مشاهده نگرديد. تنها درماتوفيتي كه از گاوهاي آلوده جدا شد، تربكوفيتون وروكوزوم بود.

  14. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


  15. #68
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    مطالعه ماكروسكوپيك بيضه هاي جنين گاوميش بومي خوزستان (بوبالوس بوباليس)



    مظاهري يزدان,رشيدي هدايت اله,رنجبر رضا



    مطالعه حاضر بر روي بيضه هاي 74 جنين گاوميش به ظاهر سالم داراي طول CRL=4-70cm انجام گرفت. نمونه ها عمدتا از كشتارگاه اهواز جمع آوري شدند. دراين پژوهش ابعاد بيومتريك و نزول بيضه مورد بررسي قرار گرفت. در بررسي بيومتري، بيضه راست و چپ از نظر طول، عرض، ضخامت و وزن مساوي بودند. رشد بيضه در ابتدا سريع بوده ولي بعد كند گرديد. شكل بيضه كه در ابتدا به صورت كروي و كنجدي است، بتدريج به صورت بيضي كشيده نمايان مي شود. همچنين نزول داخلي شكمي، قبل از تولد و تا طول (CRL=20cm) صورت گرفته و بيضه راست زودتر از بيضه چپ وارد مجراي مغابني مي شود ولي هيچ گونه نزول بيضه خارج شكمي قبل از تولد مشاهده نمي شود.

  16. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


  17. #69
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    اثرات پروتئين و انرژي مصرفي بر توليدمثل در گاوهاي شيري
    مقدمه:
    تغذيه بعد از زايش، زمانيكه توليد شير گاوهاي شيري افزايش مي يابد، مي تواند عملكرد توليدمثلي و به دنبال آن سودبخشي گله را تحت تأثير قرار دهد. بطور كلي، افزايش نيازهاي متابوليكي توليد بالا بهمراه نياز هاي توليدمثلي و سلامت، اثر متقابل بين تغذيه و توليدمثل ( خصوصاً بعد از زايمان ) را به يك موضوع مهم در صنعت گاو شيري تبديل كرده است.

    تحقيقات اخير، نقش مهم تغذيه را در توليدمثل تأييد كرده اند، و در بيشتر حالات، كمبودهاي غذايي شديد باعث مشكلات و بيماريهاي توليدمثلي شده است.
    همچنين، مكانيسم تغذيه اي كه بر روي عملكرد توليدمثلي تأثيرگذار است، بسيار پيچيده بوده و به طور واضح قابل تشخيص نمي باشد. با اين وجود، نقش فاكتورهاي غذايي مانند پروتئين و يا تعادل انرژي، و مكانيسم عملكردشان بر توليدمثل، در سالهاي اخير، بيشتر شناخته شده است.
    نقش پروتئين در توليدمثل
    به منظور افزايش توليد شير و افزايش درآمد، توليدكنندگان شير سعي مي كنند كه مصرف غذا را ، خصوصاً در دوره ابتداي پس از زايمان، حداكثر كنند و از آنجا كه، جيره هاي حاوي پروتئين بالا، در كل ، طعم بهتري داشته و مصرف غذا را افزايش مي دهند، اغلب توليدكنندگان، بيش از نياز گاوها در طول اين دوره، به دامهايشان پروتئين مي خورانند. اين جيره هاي غذايي با ميزان پروتئين بالا، مي توانند بازده توليدمثلي را كاهش دهند.
    در بيشتر مطالعات، افزايش پروتئين خام جيره را، دليل افزايش زمان تا اولين تخمك گذاري بعد از زايمان و افزايش تعداد سرويس ها به ازاء هر آبستني و يا تعداد روزهاي باز مي دانند. به عنوان مثال، تحقيقات انجام شده در دانشگاه اورگان نشان داده است كه گاوهايي كه با پروتئين بيش از حد تغذيه شده اند ( بيشتر از 10-15 درصد نيازهاي بالا ) ، تعداد سرويس بيشتري به ازاء هر آبستني نياز داشتند و در نتيجه فاصله گوساله زايي طولاني تري را نشان دادند. با اين وجود، برخي تحقيقات ديگر، اثرات زيان آور سطوح بالاي پروتئين مصرفي را بر توليد مثل نشان نداده اند. تناقض هاي مشاهده شده در مطالعات و تحقيقات مختلف، مي تواند بدليل منبع پروتئيني جيره مورد استفاده بجاي كل پروتئين خام جيره باشد.
    برخي محقيقين معتقدند كه افزايش پروتئين خام جيره، لزوماً با ميزان آبستني ارتباط نخواهد داشت. علاوه بر آن، كل پروتئين خام جيره، عمل متقابل بين توليدمثل و پروتئين مصرفي را به ميزان كافي شرح نمي دهد.
    بطوركلي مواد پروتئيني در بخشهاي تجزيه پذير پروتئينهايشان متفاوتند. به عنوان مثال دو جيره حاوي 18 درصد پروتئين ممكن است در ميزان پروتئين قابل تجزيه و غيرقابل تجزيه در شكمبه متفاوت باشند. عدم تعادل در منبع و نياز براي پروتئين قابل تجزيه و غيرقابل تجزيه در شكمبه، هر يك ممكن است توليدمثل را تحت تأثير قرار دهند.
    به منظور شرح چگونگي اثر منفي مصرف بيش از حد پروتئين بر باروري، 3 فرضيه كلي ارائه شده است:
    1ـ محصولات فرعي سمي متابوليسم نيتروژن از شكمبه (آمونياك) و كبد (اوره) ممكن است به اسپرم، تخمك و يا ابقاي جنين تازه، زيان برسانند.
    2ـ عدم تعادل در انرژي و پروتئين فراهم شده، ممكن است بازده توليدمثلي را تحت تأثير قرار دهد.
    و 3ـ محصولات فرعي نيتروژن يا مصرف انرژي، ممكن است ترشح گنادوتروپين و يا هورمون پروژسترون را تغيير دهد. ( پروژسترون براي توسعه فوليكولي، عبورجنين در طول لوله رحم تا رسيدن به رحم و بطور كلي در ابقاء آبستني مهم مي باشد). اين تأثيرات، ممكن است بطور منحصر بفرد و اختصاصي، همزمان با هم و يا با همكاري هم و بطور سينرژيك اتفاق بيفتند.
    همچنين، مقدار و منبع پروتئين نيز مي تواند پروژسترون را متأثر سازد. امكان دارد كه در مقاديري از پروتئين خام جيره كه نياز شكمبه را براي پروتئين قابل تجزيه افزايش مي دهد، كاهش در غلظت پروژسترون اتفاق بيفتد. با اين وجود، اثر مصرف پروتئين بر ميزان پروژسترون نياز به مطالعات بيشتري دارد و عواملي مانند، كل انرژي مصرفي و منبع پروتئين نيز بايد مورد آزمايش قرار گيرند.
    بدليل تشابه تغييرات هورموني در گاوهاي تغذيه شده با جيره هاي حاوي پروتئين خام بالا، با آنچه كه در گاوها در اثر كمبود انرژي اتفاق مي افتد، بسياري از اين آثار ممكن است ناشي از اثر متقابل با انرژي بجاي اسيدهاي امينه يا محصولات فرعي نيتروژني از متابوليسم شكمبه باشد. جيره هاي با پروتئين بالا يا جيره هاي حاوي پروتئين قابل تجزيه بيش از حد، مي توانند تعادل منفي انرژي را با افزايش توليد شير شدت دهند.
    بطوركلي اثرات پروتئين غذا بر باروري بسيار پيچيده بنظر مي رسد، فاكتورهاي مختلفي مانند سن، انرژي، پروتئين غيرقابل تجزيه در شكمبه و سلامتي رحم ممكن است واكنش به تغييرات پروتئين مصرفي را تحت تأثير قرار دهند. به منظور حداقل كردن زيانهاي اقتصادي تغذيه غيرمؤثر پروتئين بيش از حد، بر روي توليد و توليدمثل، جيره ها بايد براي تأمين مقادير مناسبي از پروتئين قابل تجزيه و غيرقابل تجزيه در شكمبه، تهيه شوند.
    به عنوان مثال، براي گاوهاي پر توليد و گاوهايي كه در ابتداي شيردهي هستند، 35 درصد پروتئين خام بايد بصورت پروتئين غير قابل تجزيه در شكمبه باشد. پس جايگزين كردن برخي منابع پروتئيني عبوري، خصوصاً در جيره هايي كه بر اساس يونجه (زيرا پروتئين يونجه بسيار تجزيه پذير است) تهيه مي شوند، نياز است.
    نقش تعادل انرژي در توليدمثل :
    انرژي مصرفي مي تواند يكي از مهمترين عوامل تغذيه اي مؤثر بر توليد گاوهاي شيري باشد. انرژي مصرفي ناكافي در تليسه ها و در گاوها در ابتداي شيردهي، عملكرد توليدمثلي را كاهش مي دهد. مصرف انرژي بيش از حد در اواخر دوره شيردهي و در دوره خشكي نيز مي تواند مشكلات چاقي گاو را ايجاد كند كه خود موجب كاهش بازده توليدمثلي آنها در دوره شيردهي بعدي مي شود. زمانيكه تليسه ها با مقادير ناكافي انرژي تغذيه شوند، ديرتر به سن بلوغ جنسي مي رسند و چنانچه جيره هايي كه داراي كمبود انرژي هستند به تليسه هايي كه دوره هاي فحلي طبيعي را شروع كرده اند، خورانده شود، ممكن است موجب توقف دوره فحلي آنها شود. گاوهاي شيرده پرتوليد نيز، در ابتداي دوره بعد از زايمان، ناتوان از مصرف غذاي كافي به منظور تأمين نيازهاي انرژي براي توليد شير هستند.
    وقتي كه موادغذايي مصرفي نتوانند نيازهاي غذايي افزايش يافته براي توليد شير را مرتفع سازند، تعادل منفي انرژي اتفاق مي افتد. در اين شرايط، نيازهاي انرژي بطور ناقص و از طريق متابوليسم ذخاير بدن، مرتفع مي شود كه اين امر نيز به نوبه خود منجر به كاهش وزن بدن و شرايط بدني مي گردد. متابوليسم بيش از حد ذخاير بدن با تصفيه چربي كبدي بعد از زايمان و كاهش عملكرد توليدمثلي در گاوهاي شيري پرتوليد همراه مي باشد.
    البته ميزان و مدت زمان تعادل منفي انرژي در طول ابتداي دوره شيردهي، بيشتر به غذاي مصرفي بستگي دارد تا به توليد شير. مكانيسم هايي كه همراه با غذاي مصرفي ناكافي بعد از زايمان و در نتيجه آن تعادل منفي انرژي ، توليدمثل را متأثر مي سازند، هنوز بطور كامل شناخته نشده اند. با اين وجود، برخي احتمالات وجود دارد كه رابطه آنتاگونيستي بين متابوليسم بعد از زايمان و عملكرد توليدمثلي را روشن مي سازند.
    هورمون لوتئيز كننده ( LH ) ، يك هورمون مهم و حياتي است كه به منظور دوباره برقرار سازي فعاليت تخمدان، رشد نهايي و بلوغ فوليكولهاي تخمداني، تخمك گذاري و ترشح تخمداني پروژسترون مورد نياز مي باشد.
    كمبود انرژي شديد ممكن است ترشح LH را تغيير دهد و در نتيجه، توسعه فوليكولي و تخمك گذاري را به تعويق بيندازد. تعادل منفي انرژي در ابتداي دوره بعد از زايمان، ممكن است كه به باروري پايين همراه با اثرگذاري منفي روي كيفيت فوليكولهاي تخمدان، در طول دوره توليدمثلي، منجر شود. بطور كلي، هر فوليكول، تقريباً 70 روز نياز دارد تا كامل شود و بصورت تخمك آماده گردد. فوليكولهايي كه با چنين شرايط نامطلوب انرژي روبرو مي شوند ( تعادل منفي انرژي شديد در دوره ابتدايي بعد از زايمان)، در اين مدت زمان تعيين شده (70روز)، آمادگي انجام وظايف خود را پيدا نمي كنند.
    گزارش شده است كه فوليكولهاي در حال رشد در گاوهايي كه كاهش شديد وزن را در طول 3 تا 5 هفته بعد از زايمان، بخود ديده اند، فوليكولهاي معيوبي هستند كه در طول دوره توليدمثلي ترشح پروژسترون را كاهش داده و باروري پاييني را ايجاد مي كنند.
    بر اساس مطالب بالا، مشخص مي شود كه توليد شير، كمبود انرژي شديد و از دست دادن شرايط بدني با فاصله تا اولين تخمك گذاري، همبستگي مثبت و با نسبت آبستني به اولين سرويس، همبستگي منفي دارد. به اين ترتيب كه براي گاوها با توليد بالا، مدت زمان طولاني تري براي اولين تخمك گذاري بعد از زايمان لازم است، همچنين نسبت آبستني به اولين سرويس و در كل باروري، در گاوهاي پرتوليد پايينتر است. بنابراين استراتژي هاي تغذيه اي كه شروع تخمك گذاري بعد از زايمان را تسريع مي بخشند، مي تواند بر عملكرد توليدمثلي اثر مثبتي داشته باشد. بطوركلي، براي كاهش شرايط بدني از دست رفته و همچنين كاهش شدت تعادل منفي انرژي بعد از زايمان، به منظور افزايش باروري، راههاي متعددي وجود دارد. دو راه رسيدن به حداكثر تراكم انرژي در جيره غذايي گاوهاي شيري در ابتداي شيردهي ، عبارتند از :
    1ـ افزايش ميزان كربوهيدرات غير سلولزي جيره ( مثل ذرت با رطوبت بالا)
    و 2ـ اضافه كردن چربي ( به عنوان مثال دانه كتان يا چربي عبوري )
    افزايش كربوهيدرات غير سلولزي جيره مي تواند از طريق كاهش نسبت علوفه به كنسانتره و يا بوسيله تغذيه با غلات بيشتر، حاصل شود. هر چند كه، جيره با مقادير بالاي غلات ممكن است منجر به اسيدوز و كاهش چربي شير شود. از طرفي ديگر، ضميمه كردن چربي به منظور افزايش تراكم انرژي جيره، مي تواند غلظت كلسترول پلاسماي مورد نياز براي سنتز پروژسترون را افزايش دهد،كه در نتيجه منجر به توسعه باروري مي شود. علاوه بر اين، جيره گاوهاي خشك، در طول اواخر دوره خشكي ( 2-3 هفته آخر )، بايد به طور مناسب تنظيم شود تا اينكه گاوهاي خشك، شرايط بدني زيادي را از دست ندهند و دچار تعادل منفي شديد انرژي در هنگام زايمان نگردند.
    با توجه به مطالب گفته شده، روشن است كه تغذيه رابطه نزديكي با توليدمثل دارد. از طرفي ديگر نيز، به علت پايين بودن وراثت پذيري بيشتر صفات توليدمثلي، پيشرفت ژنتيكي حاصل از انتخاب براي اين صفات به كندي حاصل مي شود و مي توان گفت كه در كل مديريت (عوامل محيطي مؤثر ) خصوصاً تغذيه نقش بيشتري را در مقايسه با ژنتيك در بازده توليدمثلي ايفا مي كند. كمبودهاي غذايي و فزوني يا نا متعادل بودن غذايي، همگي نشان داده اند كه مي توانند منجر به تغييرات توليدمثلي شوند. و تنها مشكل اصلي نامشخص بودن ميزان اين افزايش، كمبود يا عدم تعادل مي باشد كه توليدمثل راتحت تأثير قرار مي دهد.
    مطالعات و تحقيقات بيشتري بر روي گاوهاي شيري پرتوليد نياز است تا نقش تك‌تك مواد مغذي و اثرات متقابلشان بر روي عملكرد توليدمثلي روشن شود. در حال حاضر، بهترين توصيه، تهيه يك برنامه غذايي براي گاوهاي شيري است كه براي تمام مواد مغذي، بالانس شده باشد و تمامي نيازهاي غذايي دام را برطرف كند. با اين وجود، بايد خاطر نشان كرد كه تغذيه، تنها يكي از دلايل مشكلات و بيماريهاي توليدمثلي است.
    شرايط محيطي، تشخيص بموقع فحلي، زمان تلقيح مصنوعي و ذخيره و حمل اسپرم و رعايت اصول بهداشتي به هنگام زايش نيز مي توانند عملكرد توليدمثلي گله را تحت تأثير قرار دهند. برنامه هاي تغذيه اي مي توانند عملكرد ضعيف توليدمثلي ايجاد شده با مديريت ضعيف را اصلاح كنند.
    منابع مورد استفاده:
    1- Jordan, E.R., Interaction:Genetic and Reproduction, West Virginia University.
    2- Smith, R.D. and Chase, E.L., Nutrition and Reproduction, Cornell University, http://www.wvu.edu/~ exten/infores/pubs/livepoul/dirm14.pdf.
    3- Ahmadzade, A., Effects of Nutrition on Reproduction in Dairy cows, Virginia polytechnic Institute and state University, http://www.dase.vt.edu/extension/nutritioncc/9655.html.
    4- Shaver, R.D. and Howard, W.T., Feeding Dairy Cows For Effective Performance, 404 - Not Found
    __________________
    علوم دامی ... باغبانی ... گیاهپزشكی .. منابع طبیعی و جنگلداری .. علوم آب و خاك..صنایع غدایی .. ماشین آلات كشاورزی و...

    بزرگترين سايت كشاورزي ايران
    بانك مقالات تمامي گرايش هاي كشاورزي در .

  18. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


  19. #70
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    دستورالعمل مبارزه با بروسلوز دامي

    گروه الف (گاوداريهاي صنعتي و نيمه صنعتي) روش مبارزه با بروسلوز در گاوداريهاي صنعتي و نيمه صنعتي براساس واكسيناسيون، تست و كشتار، رعايت مقررات بهداشتي و قرنطينه اي و آموزش و ترويج استوار ميباشد.

    دكتر غلامي كارشناس مبارزه با بيماري هاي مشترك انسان و دام اداره كلدامپزشكي استان اصفهان

    1- مبارزه با بروسلوز در گاو
    بطور كلي در رابطه با برنامه ريزي جهت مبارزه با بروسلوز در گاو، ميتوان اولويت هاي عنوان شده در دو گروه الف و ب را به صورت هدفمند و موثر در سطح كشور بمورد اجرا گذاشت.
    گروه الف (گاوداريهاي صنعتي و نيمه صنعتي) روش مبارزه با بروسلوز در گاوداريهاي صنعتي و نيمه صنعتي براساس واكسيناسيون، تست و كشتار، رعايت مقررات بهداشتي و قرنطينه اي و آموزش و ترويج استوار ميباشد.
    منظور از گاوداري صنعتي گاوداري است كه نگهداري و پرورش گاو در آن براساس شيوه هاي متداول و پيشرفته علم دامپروري همراه با رعايت اصول تغذيه، بهداشت، اصلاح نژاد و مديريت با بكارگيري جديدترين پديده هاي مربوطه باشد.
    منظور از گاوداري نيمه صنعتي گاوداري است كه نگهداري و پرورش گاو در آن براساس شيوه هاي پيشرفته ذكر شده نبوده اما در عين حال مواردي از اصول تغذيه اي، بهداشتي، مديريتي و صنعتي در آنجا اعمال ميگردد.
    1-الف- واكسيناسيون
    واكسيناسيون به منظور افزايش سطح ايمني عليه بروسلوز به يكي از دو روش زير انجام خواهد شد.
    1-1- الف – واكسيناسيون الزامي گوساله هاي ماده 3 تا 6 ماهه با واكسن دز كامل S19 (Fd S19).
    2-1- الف – واكسيناسيون گوساله هاي ماده 4 تا 12 ماهه با واكسن دز كامل
    RB51 (Fd RB51) و تمامي گوسالـــه هاي مـــاده بالاي 12 ماه، تليسه ها و گاوهاي ماده بالــــغ با واكسن دز كاهيـــده RB51 (Rd RB51) و در صورت لزوم ميتوان واكسيناسيون با واكسن Rd RB51 را ساليانه تكرار نمود.
    تذكرات مهم :
    • رعايت زنجيره سرد واكسن از هنگام تحويل از شركت سازنده واكسن تا زمان تزريق به بدن دام و از طرفي توجه به تاريخ انقضاي واكسن الزامي ميباشد.
    • تكان دادن مداوم شيشه حاوي واكسن آماده تزريق از هنگام شروع بكار تا پايان كار واكسيناسيون به منظور دريافت دز واحد واكسن در هر راس دام، الزامي است.
    • تكه برداري از گوش گوساله هاي واجد شرايط سني ( 3 تا 6 ماه ) كه با واكسن F.d S19 مايه كوبي ميشوند با پنس مخصوص تكه برداري S19 كه سوراخ آن بشكل مثلث طراحي شده است انجام پذيرد.
    • هر دز از واكسن F.d S19 معادل 5cc ميباشد كه بايد بطريق زيرجلدي در ناحيه پشت كتف تزريق گردد.
    به منظور مبارزه با بروسلوز در گاوداريهاي صنعتي و نيمه صنعتي مشكل دار(واجد دام راكتور اعم از مثبت يا مشكوك ) درصورت تعهد دامدار مبني بر رعايت كامل مقررات بهداشتي و قرنطينه اي، واكسيناسيون دام ها با واكسن RB51 بشرح زير انجام خواهد شد.
    1-5- قبل از انجام عمليات واكسيناسيون RB51 نسبت به حذف تمامي دام هاي راكتور ( اعزام به كشتارگاه ) و ضدعفوني و شعله دادن جايگاه دام، توسط مديريت گاوداري اقدام لازم بعمل آيد.
    2-5- قبل از واكسيناسيون يا همزمان با واكسيناسيون گوساله هاي ماده 4 تا 12 ماهه با واكسن F.d RB51 به شرطي كه گوساله هاي مذكور قبلا‌ً با واكسن
    S19 مايه كوبي نشده باشند از تمامي آنها خونگيري بعمل مي آيد تا درصورت راكتور بودن نسبت به حذف آنها از گله اقدام گردد.
    3-5- تمامي گوساله هاي ماده بالاي 4 ماه كه قبلاً با واكسن S19 مايه كوبي شده اند، بدون توجه به زمان مايه كوبي S19مجدداً با واكسن Rd RB51 مايه كوبي خواهند شد.
    تذكرات مهم :
    • هر دز از واكسن RB51 اعم از دز كامل يا دز كاهيده معادل 2cc ميباشد كه بايد بطريق زيرجلدي در ناحيه پشت كتف تزريق گردد.
    • ميزان جرم موجود در هر دز از واكسن Rd RB51 معادل يك دهم جرم موجود در هر دز از واكســن Fd RB51 ميباشد.
    2-الف : تست و كشتار
    روش عمليات در رابطه با تست و كشتار به شرح زير ميباشد.
    1-2-الف– در كليه گاوداريهاي صنعتي و نيمه صنعتي تحت پوشش واكسيناسيون S19 پس از ثبت مشخصات دام هاي واجد شرايط خونگيري، با توجه به پديدارشدن آنتي بادي ناشي از واكسن در چندمين روز بعد از واكسيناسيون و حذف تدريجي آن در بيش از 90% دام هاي واكسينه تا 12 ماه بعد از واكسيناسيون و با احتساب 6 ماه سن دام واكسينه، خونگيري از تليسه هاي 18 ماه به بالا بلامانع مي باشد.
    2-2- الف – در كليه گاوداريهاي صنعتي و نيمه صنعتي تحت پوشش واكسيناسيون RB51 پس از ثبت مشخصات دامهاي واجد شرايط خونگيري، با توجه به عدم وجود آنتي بادي مداخله كننده در تست هاي تشخيصي بروسلوز، از گوساله هاي ماده واكسينه در هر سني ( ترجيحاً 12 ماهگي به بالا ) خونگيري بعمل مي آيد.
    3-2- الف – در كليه گاوداريهاي صنعتي و نيمه صنعتي، خونگيري از گوساله هاي ماده واكسينه نشده، با واكسن S19 از 3 ماهگي به بالا امكان پذير ميباشد.
    4-2- الف – خونهاي اخذ شده به همراه فرم هاي ثبت مشخصات دام جهت تعيينوضعيت بروسلوز به آزمايشگاه ارسال ميگردد.
    5-2- الف – چنانچه براساس پاسخ آزمايشگاه، گوساله يا گاوي بعنوان راكتور بروسلوزي شناخته شد سريعاً داغگذاري و حداكثر ظرف مدت 15 روز از تاريخ جواب آزمايش به كشتارگاه اعزام خواهد شد.
    6-2- الف – كليه آزمايشات تشخيصي منحصراً توسط آزمايشگاههاي مجاز مورد تائيد سازمان دامپزشكي كشور انجام ميگيرد.
    7-2- الف – تفسير نتايج آزمايشات انجام شده با توجه به سن دام،تاريخواكسيناسيون، نوع واكسن هاي استفاده شده و اطلاع كامل از وضعيت و سابقهگاوداري بعهده كارشناس خبره شاغل در بخش مبارزه با بيماريهاي مشترك انسان و دام بوده كه با در نظر گرفتن جداول نتايج حاصله از آزمايشات سرولوژيكي صورت ميگيرد.
    • كارشناس خبره به كارشناسي اطلاق ميگردد كه داراي سوابق آموزشي و اجرائي لازم در امر مبارزه با بيماريهاي مشترك باشد.
    3- الف : رعايت مقررات بهداشتي و قرنطينه اي در رابطه با كنترل بروسلوز در گاو چه در واحدهاي آلوده (داراي مورد يا موارد راكتور اعم از مثبت يا مشكوك) و يا واحدهاي پاك، رعايت شرايط بهداشتي و مقررات قرنطينه اي به منظور كنترل و ريشه كني بيماري حائز اهميت ميباشد.
    4- الف : آموزش و ترويج
    به منظور ارتقاء آگاهي پرسنل دامپزشكي و دامداران از جنبه هاي مختلف علمي و بهداشتي ، آموزش و ترويج لازم الاجرا ميباشد.
    گروه ب ( گاوداريهاي سنتي )
    روش مبارزه با بروسلوز در گاوداريهاي سنتي براساس واكسيناسيون فراگير، آموزش و ترويج و رعايت مقررات بهداشتي و قرنطينه اي استوار ميباشد.
    • منظور از گاوداري سنتي گاوداري است كه نگهداري و پرورش گاو در آن بصورت سنتي و مرسوم انجام ميگيرد.
    1- ب : واكسيناسيون
    واكسيناسيون فراگير به منظور افزايش سطح ايمني عليه بروسلوز و تداوم آن در گاوهاي بالغ به روش زير انجام خواهد شد.
    1-1- ب – تمامي گوسالـــه هاي ماده بالاي 3 ماه، تليسه ها و گاوهاي ماده بالغ با واكسن دز كاهيده S19 ( R.d S19 ) مايه كوبي ميشوند.
    2-1- ب – در اين گروه واكسيناسيون با واكسن هاي كاهش جرم يافته S19 ( R.d
    S19 ) هر ساله تكرار و برنامه تست و كشتار متوقف ميگردد.
    تذكرات مهم :
    1- تكان دادن مداوم شيشه هاي حاوي واكسن آماده تزريق از هنگام شروع بكار تا پايان كار واكسيناسيون به منظور دريافت دز واحد در هر راس دام، الزامي است.
    2- رعايت زنجيره سرد واكسن از هنگام تحويل از شركت سازنده واكسن تا زمان تزريق به بدن دام و از طرفي توجه به تاريخ انقضاي واكسن الزامي ميباشد.
    3- ثبت مشخصات دامدار با ذكر تعداد دام واكسينه و تاريخ واكسيناسيون علاوه بر درج در شناسنامه بهداشتي دام، جهت بايگاني در شبكه هاي دامپزشكي شهرستانها به منظور بهره برداري بهينه الزامي است.
    4- تكه برداري از گوش دام هائي كه با واكسن R.d S19 مايه كوبي شده اند با توجه به تكرار سالانه واكسيناسيون ضرورت نداشته ولي نسبت به پلاك كوبي و درج شماره مربوطه در شناسنامه انفرادي دام اقدام گردد.
    5- هر دز از واكسن R.d S19 معادل cc 2 ميباشد كه بايد بطريق زيرجلدي در ناحيه پشت كتف تزريق گردد.
    6- ميزان جرم موجـــود در هر دز از واكسنR.d S19 معادل يكدهم تا يك بيستم جرم موجود در هر دز از واكســن F.d S19 ميباشد.
    7- حتي الامكان سعي شود كه گاوهاي آبستن در مرحله كمتر از 5 ماه آبستني واكسينه شوند، هر چند كه استفاده از واكسن در مراحل بعد نيز با حداقل مخاطره احتمالي همراه ميباشد، لذا درصورت تمايل و درخواست دامدار واكسيناسيون گاو آبستن بالاي 5 ماه نيز بلامانع ميباشد.
    8- طريق مصرف واكسن با توجه به نحوه دستورالعمل توصيه شده توسط سازنده واكسن ملاك عمل ميباشد.
    9- و شناسائي دام مبتلا در اين گروه از طريق كشت ميكربي جنين سقط شده، ترشحات رحمي و شير امكان پذير بوده همچنين امكان تشخيص از طريق آزمايشات سرمي روتين ( رزبنگال، رايت و 2ME ) بشرح زير ميسر ميباشد.
    1-9- خونگيري از دام هاي مورد نظر حداقل 3 ماه بعداز واكسيناسيون انجام پذيرد.
    2-9- خونهاي اخذ شده با ذكر مشخصات دام جهت انجام آزمايشات رزبنگال، رايت و 2ME به آزمايشگاه ارسال گردد تا درصورت مثبت بودن تست سرمي رزبنگال نسبت به سنجش عيار در آزمايشات رايت و 2ME جهت تعيين تيتر پايه اقدام گردد. لازم به ذكر است كه در اين خصوص تيتر پايه مي بايستي براساس تيتر انتهائي يعني آخرين رقتي از سرم كه در آن واكنش وجود دارد ثبت گردد.
    3-9- پس از تعيين تيتر پايه، 3 تا 4 هفته بعد خونگيري مجدد بعمل خواهد آمد. در صورت هر گونه افزايش عيار در آزمايشات رايت و 2ME ، دام راكتور و در غيراينصورت واكنش ناشي از واكسن تلقي گردد.

    10- روش شناسائي دام مبتلا از طريق كشت ميكربي در حجم وسيع امكان پذيرنبوده، لذا بهره گيري از كشت نمونه هاي مرضي محدود به موارد انفرادي ميباشد.
    11- تذكر شماره 9 فقط راهكار شناسائي دام راكتور را به منظور رفع مشكل در موارد خاص ارائه نموده است كه از جمله اين موارد ميتوان به ورود گاو از گاوداريهاي گروه ب به گاوداريهاي گروه الف و همچنين در مورد بعضي از مددجويان كميته امداد امام خميني (ره ) كه تمايـــل دارند از گاوداريهاي گروه ب گاو خريداري نمايند اشاره نمود.
    12- با مسجل شدن آلودگي دام به هر روش و در هر زمان از اجراي برنامه ، كشتار دام آلوده الزامي بوده و طبق روال غرامت به آنها تعلق ميگيرد.
    2- ب : آموزش و ترويج
    آموزش و ترويج دامداران در ارتباط با چگونگي برخورد با دام هاي سقط نموده، جنين هاي سقط شده، مراقبت هاي بهداشتي موقع زايمان و عدم مصرف شير خام در قطع سريعتر سيكل بيماري در دام و كاهش قابل ملاحظه تعداد مبتلايان انساني به بيماري تب مالت بسيار موثر ميباشد. همچنين آموزش واكسيناتور ها و نظارت مداوم بر كار آنها توسط مسئولين دامپزشكي استان الزامي است.
    3- ب : رعايت مقررات بهداشتي و قرنطينه اي ضدعفوني جايگاه و محتويات سقطي و زايماني بوسيله فرمالين و شعله دادن همراه با قرنطينه دام هاي سقط كرده بمدت يك تا دو هفته و جداسازي دام هاي زايمان نموده از گله بمدت حداقل 3 روز به منظور كاهش قابل ملاحظه باكتري بروسلا در محيط حائز اهميت ميباشد.
    تذكرات مهم :
    1- حداقل سن مناسب خونگيري از گاوهاي واكسينه با واكسن S19 بعداز 18 ماهگي ميباشد.
    2- رعايت سن خونگيري در گاوهاي واكسينه با واكسن S19 الزامي است.
    3 - تفسير نتايج آزمايشات فوق بدون اطلاع از سن دام و تاريخ واكسيناسيون دام، فاقد ارزش تشخيصي است.
    4- از گاو مشكوك3 تا 4 هفته بعد خونگيري مجدد بعمل مي آيد‌ ( درصورت امكان حسب نظر دكتر دامپزشك مسئول كل گله را ميتوان خونگيري نمود ) چنانچه در اين مرحله نتايج آزمايشات تكميلي همچنان مشكوك تفسير گردد گاو مذكور راكتور شناخته شده و حداكثر ظرف مدت 15 روز بايد به كشتارگاه اعزام شود. لازم بذكر است در گاوداريهاي داراي دام راكتور اعم از مثبت يا مشكوك از كل گله دو تا سه ماه بعد خونگيري مجدد بعمل خواهد آمد.
    5- در صورت مشكوك بودن دام در نوبت دوم ، اگر در عيار آزمايشات رايت و يا 2ME نسبت به مرحله قبل حداقل يك رقت كاهش مشاهده گرديد دام منفي تلقي ميگردد. مثلاً‌ اگر در مرحله اول خونگيري از يك تليسه 19 ماهه نتايج آزمايشات رايت و 2ME به ترتيب 40/2 و 40/1 باشد و در مرحله دوم خونگيري اين نتايج به 20/4 و 20/2 تغيير نمايد. اين دام منفي تلقي ميگردد.
    6- درصورت مشكوك بودن دام در نوبت دوم، اگر در عيار آزمايشات رايت و 2ME نسبت به مرحله قبل حداقل يك رقت افزايش مشاهده گرديد، دام راكتور مثبت تلقي گرديده و به كشتارگاه اعزام خواهد شد. بعنوان مثال اگر در مرحله اول نتايج آزمايشات رايت و 2ME در يك تليسه 21 ماهه به ترتيب 20/3 و 20/3 باشد و در مرحله دوم اين نتايج به 40/2 و 40/1 تغيير نمايد دام مذكور مثبت تلقي ميگردد.

    2- مبارزه با بروسلوز در گوسفند و بز
    روش مبارزه با بروسلوز در جمعيت گوسفند و بز براساس واكسيناسيون فراگير، آموزش و ترويج و رعايت مقررات بهداشتي و قرنطينه اي استوار ميباشد.
    1-2- واكسيناسيون
    واكسيناسيون فراگير به منظور افزايش سطح ايمني عليه بروسلوز و تداوم آن در دام هاي بالغ به روش زير انجام خواهد شد.
    1-1-2- واكسيناسيون تمامي بره و بزغاله هاي ماده بالاي 3 ماه تا يك ماه قبـــل از جفت گيري با واكسن F.d Rev1
    2-1-2- واكسيناسيون ساير دام هاي بالغ موجود در گله با واكسن R.d Rev1
    3-1-2- واكسيناسيون دام هاي نر داشتي الزامي نبوده ولي درصورت تمايل و درخواست دامدار بلامانع ميباشد.
    4-1-2- برنامه واكسيناسيون به روش فوق الذكر هر ساله در جمعيت گوسفند و بز تكرار و برنامه تست و كشتار متوقف ميگردد.
    تذكرات مهم :
    1- رعايت زنجيره سرد واكسن از هنگام تحويل از شركت سازنده واكسن تا زمان تزريق به بدن دام و از طرفي توجه به تاريح انقضاي واكسن الزامي ميباشد.
    2- هر دز واكسن Rev.1اعم از دز كاهيده و دز كامل يك ميلي ليتر بوده كه mدر زير پوست ناحيه پشت كتف گوسفند و بز تزريق ميگردد.
    3- تعداد جرم موجود در هر دز از واكسن R.d Rev.1 معادل يكهزارم جرم موجود در هر دز از واكسن F.d Rev1 ميباشد.
    4- طريقه مصرف واكسن با توجه به نحوه دستورالعمل توصيه شده توسط سازنده واكسن ملاك عمل ميباشد.
    5- ثبت مشخصات دامدار با ذكر تعداد دام واكسينه و تاريخ واكسيناسيون علاوه بر درج در شناسنامه بهداشتي دام، جهت بايگاني در شبكه هاي دامپزشكي شهرستانها به منظور بهره برداري بهينه الزامي است.
    6- با توجه به تكرار سالانه واكسيناسيون در كل جمعيت گوسفند و بز واجد
    شرايط و همچنين توقف عمليات تست و كشتار در طول برنامه ( مشروط به ثبت مشخصات گله هاي واكسينه ) ، تكه برداري از گوش دام ها ضرورت ندارد.
    7- 2 تا 3 هفته بعداز واكسيناسيون R.d Rev1 و F.d Rev1، بيش از 90% دام ها در آزمايش رزبنگال بايستي واكنش مثبت نشان دهند.
    8- تكان دادن مداوم شيشه حاوي واكسن آماده تزريق از هنگام شروع بكار تا پايان كار واكسيناسيون به منظور دريافت دز واحد واكسن در هر راس دام ، توسط واكسيناتور الزامي است.
    9- نحوه مبارزه با بروسلوز در كانونهائي كه از طرف مركز بهداشت شهرستانها اعلام ميگردد براساس واكسيناسيون فراگير كل جمعيت گوسفند و بز واجد شرايط منطقه اعم از نابالغ و بالغ با واكسن هاي F.d Rev1 و R.d Rev1 استوار ميباشد.
    10- در صورت درخواست كميته امداد امام خميني (ره) يا ساير مراكز معتبر كه در امر خريد و فروش دام فعاليت دارند مبني بر دريافت گواهي سلامت دام از لحاظ بروسلوز صدور تائيديه مبني بر تحت پوشش بودن گله مزبور و گواهي انجام واكسيناسيون بروسلوز در كل جمعيت گوسفند و بز مورد نظر جهت پاسخ به درخواست آنها كفايت مي نمايد.
    11- روش شناسائي دام مبتلا در جمعيت گوسفند و بز از طريق كشت ميكربي جنين سقط شده، شير و ترشحات رحمي امكان پذير ميباشد.
    12- تشخيص دام مبتلا از طريق كشت ميكربي محدود به موارد انفرادي بوده و با مشاهده سقط جنين در گله نيازي به نمونه برداري جهت كشت ميكربي در حجم وسيع نميباشد.
    13- با مسجل شدن آلودگي دام به هر روش و در هر زمان از اجراي برنامه ، كشتار دام آلوده الزامي بوده و طبق روال غرامت به آنها تعلق ميگيرد.
    14- انجام هرگونه واكسيناسيون همزمان با واكسن R.d Rev1 ممنوع بوده و رعايت حداقل 30 روز فاصله بين واكسيناسيون R.d Rev1 با واكسن آبله الزامي است. همچنين قبل از واكسيناسيون سلامت ظاهري دام را در نظر داشته و از واكسيناسيون دام هاي بيماري و تب دار خودداري گردد.
    15- با توجه به اينكه در گله هاي مشكل دار ( آن دسته از جمعيت گوسفند و بز آبستن كه عوامل ايجادكننده سقط در بدن آنها بشكل نهفته يا فعال حضور دارد ) واكسن Rev1 ميتواند بعنوان عامل مستعدكننده در وقوع سقط جنين دخالت نمايد. به منظور اجتناب از ايجاد هرگونه زمينه سازي مستعد در رخداد سقط جنين ، بهتر است واكسيناسيون دام هاي بالغ در پايان فصل زايش تا يك ماه قبل از جفت گيري انجام پذيرد و از واكسيناسيون دام هاي آبستن بويژه دام هاي آبستن 2 تا 4 ماهه خودداري گردد. هرچند كه استفاده از واكسن R.d Rev1 در مراحل آبستني نيز مخاطره چنداني ندارد. لذا درصورت تمايل و درخواست دامدار واكسيناسيون در تمام مراحل آبستني توسط واكسن R.d Rev1 بلامانع ميباشد.
    2-2- آموزش و ترويج
    آموزش و ترويج دامداران در ارتباط با چگونگي برخورد با دام هاي سقط نموده، جنين هاي سقط شده، مراقبت هاي بهداشتي موقع زايمان و عدم مصرف شيرخام ، در قطع سريعتر سيكل بيماري در دام و كاهش قابل ملاحظه تعداد مبتلايان انساني به بيماري تب مالت بسيار موثر ميباشد. همچنين آموزش واكسيناتورها و نظارت مداوم بركار آنها توسط مسئولين دامپزشكي استان الزامي ميباشد.
    3-2- رعايت مقررات بهداشتي و قرنطينه اي
    ضدعفوني جايگاه و محتويات سقطي و زايماني بوسيله فرمالين و شعله دادن همراه با قرنطينه دام هاي سقط كرده بمدت يك تا دوهفته وهمچنين جداسازي دام هاي زايمان نموده از گله بمدت حداقل 3 روز به منظور كاهش يا حذف اجرام بيماري زاي موجود در محيط دامداري حائز اهميت ميباشد.
    __________________
    علوم دامی ... باغبانی ... گیاهپزشكی .. منابع طبیعی و جنگلداری .. علوم آب و خاك..صنایع غدایی .. ماشین آلات كشاورزی و...

    بزرگترين سايت كشاورزي ايران
    بانك مقالات تمامي گرايش هاي كشاورزي در ...

  20. کاربر روبرو از پست مفید فلفل نمك سپاس کرده است .


صفحه 7 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •