صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 76

موضوع: كشاورزي-علوم دامي و طيور-دام-بانك مقالات مربوط به دام2

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    New كشاورزي-علوم دامي و طيور-دام-بانك مقالات مربوط به دام2

    پروار بندی گوسفند

    پرورش گوسفند به روش پرواربندی:

    منظور از پروار بندی یعنی چاق کردن و کسب حداکثر اضافه وزن یا تولید لاشه جهت تامین گوشت است.

    پرواربندی به دو روش انجام می شود.

    الف- پروار بندی در محیط محسور ب – پروار بندی در محیط ازاد و مرتع

    روش اول یعنی پروار بندی در مکان های محصور و محدود به دو دسته زیر تقسیم می شود. 1- نگهداری گوسفند پرواری در مکانهای مسقف که به صورت اغل یا سایه بان و حفاظ می باشد

    2- نگهداری گوسفند پرواری در محیط بدون سقف اما محسور که طبعا هزینه کمتری دارد

    روش دوم یعنی پروار بندی در محیط ازاد احتیاج به کارگر کمتری دارد ، کود دام میتواند مستقیما به مرتع باز گردد ، اما طبیعی است که میزان اضافه وزن کمتر باشد و مقداری انرژی و مواد مغذی که باید در دام ها ذخیره گردد در راهپیمایی هدر می رود.

    پروار بندی یکی از بهترین و مهمترین روش های تولید گوشت در تمام دنیا و از جمله کشور ماست پروار بندی عبارت است از مدیریت و تغذیه مناسب دام ها جهت بدست اوردن اضافه وزن در یک مدت یعنی با حد اقل هزینه. هدف از اضافه وزن تامین پروتئین حیوانی مورد نیاز انسان است

    در این تعریف چند نکته قابل توجه وجود دارد.

    1- روش نگهداری و تغذیه دام های پرواری با سایر دام ها متفاوت است و توجه بیشتر را می طلبد

    2- در یک زمان و دوره معین اعمال می شود

    3- بدست اوردن حد اکثر اضافه وزن مورد توجه است پس دام هایی که با سرعت بیشتری رشد می کنند برای پروار بندی مناسب تر اند

    4- اصل توجه به حد اکثر بازده با حداقل هزینه ایجاب می کند حدالامکان از نگهداری دام های مسن تر و بیمار که موجب ایجاد هزینه بیشتر و اتلاف مواد غذایی می شوند برای پروار بندی خود داری شود.

    5- هدف تامین پروتئین حیوانی است که عمدتا در ان چه ما بنام عضله و گوشت می شناسیم و جود دارد بنابراین در پروار بندی به پرورش دام هایی توجه می شود که با سرعت رشد بیشتر به ذخیره بافت های عضلانی در مقایسه با بافت های دیگر می پردازد

    مزایای پرواربندی:

    مهمترینن مزایای پرواربندی را می توان بدین صورت خلاصه کرد:

    1- تولید گوشت : دام های لاغر و سبک وزن پس از یک سری عملیات تبدیل به دام های سنگین وزن شده و به عبارت دیگر به تولید افزوده خواهد شد

    2- مرغوبیت گوشت: گوشت دام های پروار دارای کیفیت بهتر از سایر دام هاست . هر قدر مقدار عضله در مجموع لاشه بیشتر باشد مرغوبیت گوشت بیشتر است و به همین دلیل دام هایی که چنین خصوصیتی را موجب می شوند برای نگهداری بهتر اند و انها دام های جوان هست اند.

    3- برگشت اص سرمایه و سود ان در کوتاه مدت: دوره پرار بندی حدود 2 تا 4 ماه است .پس از فروش دامهای پرواری کل سرمایه و سود به سرمایه گزار بر می گردد .

    4- حفظ مراتع کشور

    5- استفاده از محصولات جنبی

    6- ایجاد اشتغال

    انواع پرواربندی:

    1- پروار بندی بره های شیری 2- پروار بندی به روش مرتع 3- پرواربندی بره های جوان : ( معمولترین روش پرواربندی در ایران همین روش است) 4- پروار بندی گوسفندان پیر

    نکات قابل توجه در پروار بندی : 1- تهیه و خرید دام مناسب در صورت امکان انتخاب نوع بره برای پروار بندی بره نژاد هایی انتخاب شوند که از نظر مقدار رشد و سرعت رشد قابلیت بالایی دارند مثل نژاد ها ی مغانی کردی و شال

    2- رعایت نکات بهداشتی از جمله حداقل دو هفته قبل از شروع پروار بندی به بره ها داروهای ضد انگلی داده می شود همچنین در همین زمان بر علیه بیماری های انتروتوکسمی و اکسینه گردند .

    3- مخارج تغذیه همیشه بالاترین رقم هزینه را تشکیل می دهد لذا قبل از شروع پروار بندی مواد غذایی تهیه شده باشند

    4- هرگونه تغییر یا اضافه کردن مواد پرانرژی یا با کیفیت و ماهیت متفاوت در جیره بره های پرواری نیز باید به تدریج و بنایی باشد.

    5- مدتی پس از پرواربندی بره هایی که رشد خوبی ندارند بایداز گله حذف شوند و به جای انها بره های جدیدجایگزین شوند.

    6- مهمترین مسئله در پرواربندی تنظیم جیره و تغذیه با جیره تنظیمی در برنامه صحیح است.

    ساختمان و تاسیسات:

    پرورش گوسفند و بز نیاز به جایگاه و تجهیزات زیاد و پر خرج در مقایسه با گاو و طیور ندارد. با این که سیستم های پرورش گوسفند متنوع و متعدداند اما به طور کلی در هر سیستم پرورشی ضرورت دارد گوسفند از تاثیر سو عوامل نا مساعد اب و هوایی محافظت گردد.

    اصول جایگاه :

    1- قبل از احداث جایگاه باید اطلاعات کافی از شرایط جغرافیایی منطقه بدست اورد و محلی را انتخاب کرد که از زمین های اطراف بلند تر باشد

    2- گوسفند حیوانی است که حساسیت شدید به باد و کوران دارد لذا برای اسایش حیوان و نیز برای جلوگیری از انتشار بیماری ها باید جهت جایگاه حیوان بر خلاف وزش باد های موسمی منطقه و رو به افتاب باشد .

    3- جایگاه باید به گونه ای احداث شود که بتوان رطوبت ودرجه حرارت ان را کنترل نمود زیرا گوسفند در برابر هوای گرم و مرطوب حساس است و در نتیجه میل به تغذیه در اوکاهش می یابد.

    4- به دلیل الودگی فاضلاب جایگاه گوسفند ، فضولات و نیز بیماری های مشترک بین انسان و دام لازم است جایگاه پرورش گوسفند دور از محل سکونت انسان ها باشد.

    5- محل جایگاه باید به گونه ای انتخای شود که به راحتی به انبار علوفه دست رسی داشته باشد.

    باید جایگاه را با مصالحی ساخت که به منظور مبارزه با افات و امراض گوسفند قابل ضد عفونی کردن باشد

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    جيره دام

    خوراك‏هاى علوفه‏اى و كنسانتره دام
    الف - علوفه ‏ها

    هرگونه خوراك گياهى و پرحجم كه ارزش غذايى داشته باشد و خوش‏خوراكهم باشد، علوفه نام دارد.

    يونجه يابيده: اين علوفه ارزش غذايى زيادى دارد. يونجه به عنوان يك غذاى عالى در تغذيه دام به خصوص براى گاو شيرى استفاده مى‏شود. پروتئين و كلسيم بالاى اين علوفه نشانه مرغوب‏بودن آن است. زمان برداشت يونجه وقتى است كه يك سوم بوته‏ها به گل بنشينند. در جيره غذايى گاو شيرى، بين دو تا چهار كيلوگرم يونجه در روز كافى و مناسب است.

    علف باغ: اين علف در تغذيه گاو شيرى و پروارى استفاده مى‏شود. به دليل داشتن رشته‏هاى بلند، نشخوار دام‏ها را زياد مى‏كند. به علاوه در گاوهاى شيرى باعث بيشترشدن چربى شير مى‏شود. براى جلوگيرى از خارج‏شدن سريع خوراك‏هاى آردى از بدن دام‏هاى پروارى از اين علوفه استفاده مى‏كنند.

    كاه به علت خشك و پُرحجم‏بودن، ارزش غذايى زيادى براى دام‏ها ندارد. از نظر ارزش غذايى، كاه جو از كاه گندم بهتر است. همچنين كاه گندم از كاه برنج بهتر است. براى دام‏هاى سنگين بهتر است كه كاه به صورت رشته‏هاى بلند باشد. مصرف كاه بايد كم و به مقدار لازم باشد. هر چه مقدار اين علوفه در جيره غذايى دام‏ها بيشتر باشد، جلوى هضم و مصرف بيشتر غذا را مى‏گيرد. بهت راست كاه را هميشه بعد از خوراك‏هاى ديگر به دام‏ها داد.

    اگر كاه و علوفه‏هاى مانند آن به صورت غنى شده به دام‏ها داده شوند. ارزش غذايى بيشتر مى‏دارند. براى گاوهاى خشك مى‏توان مقدار بيشترى از اين علوفه در جيره غذايى قرار داد.

    سيلوها: براى استفاده بيشتر و بهتر از علوفه‏هاى خشك و هضم بهتر اين علوفه‏ها، آنها را سيلو مى‏كنند.

    ب - خوراك‏هاى فشرده شده يا كنسانتره دامى

    علوفه‏هاى آردى و خوراك‏هايى كه از رشته‏هاى كمى تشكيل شده‏اند رإ؛



    »ل خوراك‏هاى كنسانتره‏اى مى‏گويند. وقتى مقدار مشخصى از ماده‏هايى مانند جو، سبوس، تفاله چغندر قند، كنجاله تخم پنبه را با تكميل‏كننده‏هاى معدنى و ويتامينى مخلوط كنند، خوراك كنسانتره تهيه مى‏شود.

    براى برطرف‏كردن نياز غذايى دام‏هايى كه توليد بالايى دارند، علاوه بر علوفه بايد مقدار مشخصى از كنسانتره دامى هم استفاده كرد. به گاوهاى بومى و دورگ روستايى كه بيشتر از هشت كيلوگرم شير توليد مى‏كنند، بايد مقدار مشخصى كنسانتره دامى داد.

    به دامداران عزيز سفارش مى‏شود اگر خوراك را از كارخانه خريدارى مى‏كنند، در هنگام تهيه و مخلوط كردن كنسانتره در كارخانه حضور داشته باشند. به اين ترتيب، مى‏توانند كنترل كنند كه از هر ماده‏اى به مقدار مشخص و لازم در كنسانتره مخلوط شده است و جلوى هرگونه تقلب گرفته شود.

    براى تهيه كنسانتره به وسيله خود دامدار، مى‏توانيد از دستور زير استفاده كنيد. اين دستور براى گاو شيرى كه بين ده تا پانزده كيلوگرم شير توليد مى‏كند، مناسب است.

    مقدار جو سى و پنج تا چهل درصد، سبوس گندم سى تا سى و پنج درصد، تفاله چغندر قند هشت تا ده درصد، كنجاله تخم پنهب پنج تا هفت درصد، نمك نيم درصد و سبوس برنج شش تا هشت درصد بايد باشد. به اين ماده‏ها مقدارى كربنات كلسيم يا دى‏كلسيم فسفات هم اضافه مى‏كنند.

    نكته‏هاى مهم در تغذيه مخلوط علوفه و كنسانتره
    براى گاوهاى شيرى روستايى كه توليد شير آنان به هفت تا هشت كيلوگرم مى‏رسد، لازم نيست كه از كنسانتره استفاده كنيد. با علوفه‏هاى مرغوب مى‏توان نياز غذايى اين دام‏ها را برطرف كرد. ولى براى گاوهايى كه در روز بيشتر از هشت كيلوگرم شير توليد مى‏كنند، بايد از كنسانتره استفاده كرد.

    براى اين گاوها در برابر هر يك كيلوگرم شير توليدى، نيم كيلوگرم كنسانتره دامى لازم است. براى مثال اگر گاوى چهارده كيلوگرم شير توليد مى‏كند، بايد روزانه هفت كيلوگرم كنسانتره به اضافه مقدار لازم علوفه تازه و مرغوب بخورد.

    تغيير جيره غذايى دام بايد با احتياط كم‏كم انجام شود. تا باعث كم‏شدن توليد نشود. اگر در غذاى دام از ضايعات استفاده مى‏شود بايد با توجه به نوع ماده افزودنى از مقدار كنسانتره كم كرد.

    علوفه‏هاى سبز، رطوبت زيادى دارند. به همين دليل دو تا سه برابر علوفه‏هاى خشك بايد مصرف شوند. اگر بتوان علوفه و كنسانتره را به طور كامل مخلوط كرد، خيلى مناسب است. اگر اين كار انجام نشد، سعى كنيد فاصله زمانى بين تغذيه با علوفه و كنسانتره خيلى كم باشد.



    براى بيشترشدن مقدار توليدشيره مى‏توان تا حدودى از كنسانتره دامى استفاده كرد. مصرف زياد كنسانتره باعث كم‏شدن چربى شير مى‏شود. در اين حالت بايد از علوفه‏هاى مرغوب با رشته‏هاى بلند و كنجاله تخم پنبه استفاده كرد.

    دستور تهيه كسانتره براى گوساله‏هاى پروارى
    مقدار چهل تا چهل و پنج درصد جو، سى تا سى و پنج درصد سبوس، ده تا دوازده درصد تفاله چغندر، سه تا پنج درصد كنجاله تخم پنبه، هشت تا ده درصد سبوس برنج را با مقدارى كربنات كلسيم مخلوط كنيد. سپس در اختيار دام‏ها بگذاريد.

    فراهم‏كردن خوراك لازم براى دام‏هاى مختلف
    همه دامها براى توليد بايد انرژى و پروتئين كافى مصرف كنند. مقدار مصرف ماده‏هاى غذايى دام‏ها با هم فرق مى‏كند.

    الف - گاوهاى شيرده: اين گاوها به دليل توليد شير، خوراك‏هايى لازم دارند كه پروتئين زيادى داشته باشند. مخلوط علوفه‏هايى مانند يونجه خشك با كنسانتره دامى كه انرژى كافى داشته باشند، بسيار مناسب است.

    مقدار خوراك براى اين دام‏ها به نوع دام حك هبومى است يا دورگ و مقدار شير توليدى بستگى دارد. مقدار ماده غذايى خشك براى گاوى كه دوازه كيلوگرم در روز شير مى‏دهد و پانصد كيلوگرم وزن دارد، ده كيلوگرم است. دو كيلوگرم از اين مقدار بايد كنسانتره باشد.

    در ابتداى دوره شيروارى چون دام وزن زيادى را از دست داده و اشتهاى كمترى دارد، بايد از علوفه‏هاى مرغوب و كنسانتره خوب استفاده كرد. به علاوه از دادن علوفه‏هايى مانند كاه و سبوس برنج بايد خوددارى شود.

    ب - گاوهاى خشك آبستن

    در آخر دوره شيروارى يعنى سه ماه قبل از زايمان كم‏كم بايد از مقدار كنسانتره دامى و علوفه‏هاى مرغوب كم كرد. به جاى آن مى‏توان، خوراك‏هاى كم‏ارزش‏تر را در غذاى دام قرار داد. يعنى مى‏توان به طور كامل از علوفه استفاده كرد و ديگر به دام‏ها كنسانتره نداد. استفاده زياد از غذاى آردى در گاوهاى خشك باعث چاقى آنان مى‏شود. در نتيجه، سخت‏زايى و بيشترشدن هزينه‏ها را به دنبال دارد.

    دو هفته قبل از زايمان، كم كم مقدار كنسانتره در غذاى دام را اضافه كنيد. همچنين از علوفه‏هاى مرغوب مانند يونجه بايد در خوراك دام استفاده كرد.

    ج - گوساله ‏هاى پروارى

    سه ماهه اول دوره پروار: در اين دوره، استخوان‏ها و اندام گوساله‏ها رشد مى‏كند. بنابراين گوساله‏ها به خوراك‏هايى نياز دارند كه پروتئين زيادى داشته باشند. براى اين كار، علوفه‏هايى مانند يونجه و علف باغ مناسب هستند. به علاوه در مخلوط كنسانتره بايد از كنجاله تخم پنبه استفاده كرد. همچنين استفاده از كربنات كلسيم يا پودر آهك و خوراك‏هاى كلسيم‏دار ضرورى است.

    اضافه‏وزن روزانه در اين دوره، با هزينه كمتر و سرعت بيشتر انجام شود. بنابراين، پروار دام‏هاى جوان از نظر اقتصادى باصرفه‏تر است.

    سه ماهه دوم پروار: در اين دوره گوساله‏ها رشد ابتدايى خود را انجام داده‏اند. در نتيجه، استخوان‏ها و اندام‏ها رشد كمترى دارند. بنابراين، براى پروار و چاق‏شدن گوساله‏ها بايد از خوراك‏هاى پرانرژى و علوفه‏هايى كه تا حدودى مرغوب هستند، استفاده كرد.

    آرد جو، تفاله چغندر قند، ملاس، علف باغ و مقدارى يونجه و كاه براى اين دوره مناسب هستند. در اين دوره براى اضافه‏شدن وزن گوساله‏ها بايد هزينه بيشترى كرد. همچنين هفتاددرصد غذاى دام بايد از كنسانتره دامى كه مواد پرانرژى دارد، تشكيل شود.

    استفاده از ضايعات در تغذيه دام
    نان خشك
    خوراكى است كه از آرد گندم به دست مى‏آيد. اين خوراك براى دام‏هاى شيرى و پروارى مناسب است. براى استفاده از اين خوراك بايد بسيار دقت كرد. زيرا اگر نان خشك كپك زده باشد، باعث مسموم‏شدن دام‏ها مى‏شود. به علاوه در درازمدت در گاوهاى شيرى باعث ناراحتى‏هايى مى‏شود.

    چون نان‏هاى خشك به طور صحيح جمع‏آورى نمى‏شوند، ممكن است لابه‏لاى آنها چيزهايى مانند تيغ، سوزان و پلاستيك وجود داشته باشد. اگر اين چيزها خورده شوند، موجب ناراحتى‏هاى مختلف براى دام مى‏شوند.

    چيزهايى مانند ميخ يا سوزن به طور مسقيم وارد نگارى حيوان مى‏شوند، كم‏كم از ديواره نگارى مى‏گذرند و به قلب مى‏رسند. در نتيجه باعث مرگ ناگهانى حيوان مى‏شوند. ماده‏هاى پلاستيكى نيز باعث بسته‏شدن روده‏هاى دام مى‏شوند.

    سبوس برنج
    نوع درجه يك آن دانه‏هاى برنج دارد و به شكل آردى است، اين نوع از سبوس براى دام‏ها مفيد است. اما نوع‏هاى ديگر كه زبره زيادى دارند، براى خوراك دام مفيد نيستند. از اين ماده در مخلوط كنسانتره براى گاو شيرى شش درصد و براى گاو پروارى نه درصد مى‏توان در نظر گرفت.

    ملاس
    اين خوراك، خاصيت انرژى زايى و مُلين بودن دارد. مى‏توان تا ده‏درصد از آن را در جيره غذايى روزانه در نظر گرفت. شروع تغذيه با اين خوراك بايد كم‏كم باشد. ملاس جايگزين خوبى براى غذاتى مانند جو و ذرت است.

    استفاده از ضايعات براى كم‏شدن قيمت جيره غذايى و استفاهد بهتر و بيشتر از محصولات فرعى كارخانه‏ها بسيار مناسب است. ولى مصرف بيشتر از اندازه و ناگهانى اين مواد باعث ناراحتى‏هاى شديد گوارشى براى دام مى‏شود. براى مثال، استفاده از چغندر خوراكى، خربزه، هندوانه و صيفى‏جات ديگر بايد كم‏كم شروع شود. يعنى از روزى دويست گرم شروع شود در پايان هم كم‏كم قطع شود.

    روش غنى‏سازى كاه
    به دليل استفاده زياد كاه در تغذيه دام، غنى‏سازى اين علوفه اهميت زيادى دارد. براى غنى‏سازى كاه، ابتدا آب و مقدار مشخصى اوره را با هم مخلوط مى‏كنند. اگر ملاس هم وجود داشته باشد، مقدار مشخى از ملاس هم با آن مخلوط مى‏كنند. وقتى اوره و ملاس در آب به خوبى حل شد، آن را بر روى توده كاه مى‏پاشند و كاه را به هم مى‏زنند. سپس آب را در داخل سيلوى سيمانى مى‏ريزند و فشرده مى‏كنند. با اين كار هواى داخل سيلو خارج مى‏شود. سپس اب استفاده از پلاستيك روى آن را مى‏پوشانند. اين كاه به مدت بيست و پنج روز به همين صورت باقى مى‏ماند و سپس مصرف مى‏شود.

    مقدار ماده‏هاى لازم براى غنى‏سازى كاه
    لاس 4 تا 10 كيلوگرم

    كاه 100 كيلوگرم

    آب 50 تا 80 ليتر

    اوره 4 كيلوگرم

    فايده‏هاى غنى‏سازى كاه
    1- پانزده درصد به ارزش غذايى كاه اضافه مى‏شود.

    2- پروتئين كاه بيشتر مى‏شود.

    3- كاه خوش خوراك مى‏شود.

    4- اگر در غنى‏سازى كاه از ملاس هم استفاده شود، انرژى آن بيشتر مى‏شود.

    نكته‏هاى مهم در تغذيه دام
    1- براى جلوگرى از نفخ دام بايد كاه غنى‏شده را همراه با علوفه‏هاى خشك ديگر استفاده كرد. مقدار كاه غنى‏شده را براى گوسفند از دويست گرم و براى گاو از سيصد گرم در روز شروع مى‏كنند. كم‏كم اين مقدار را بيشترى مى‏كنند.

    2- سبوس به تنهايى، خوراك كنسانتره به حساب نمى‏آيد. از دادن مقدار زياد اين خوراك به دام خوددارى كنيد. زيرا باعث كم‏شدن چربى شير مى‏شود.

    3- آرد گندم براى تغذيه نشخواركنندگان مناسب نيست. چون پروتئين موجود در گندم باعث نفخ در گاو مى‏شود. همچنين حركت شكمبه را كم مى‏كند و باعث ناراحتى‏هاى گوارشى در دام مى‏شود

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    بيمه دام صنعتي ( گاو اصيل شيري )


    مورد بيمه :

    در حال حاضر تليسه هاي آبستن و گاوهاي شيري حداكثر 8 ساله ، گوساله هاي نر و ماده 3 تا 9 ماهه ، گوساله هاي ماده 9 تا 15 ماهه ( تليسه غير آبستن ) ، گوساله هاي نر پرواري 9 تا 15 ماهه ، گاو نر تخمي رجيستر و گاوهاي نر تخمي غير رجيستر تحت پوشش بيمه قرار مي گيرند.

    عوامل خطر تحت پوشش:

    ·بيمه عمومي دام صنعتي : اغلب بيماريهاي گوارشي ،‌توليد مثلي ، عوارض پستاني ، شكستگيها و در رفتگيها ، بيماريهاي غير واگيردار ، عوامل قهري – طبيعي و غيره.

    ·گزينه هاي انتخابي : افزون بر عوامل فوق ساير عوامل خطر نيز به صورت گزينه هاي انتخابي قابل بيمه مي باشند نظير : بيماريهاي يون ، تب برفكي ، سل و بروسلوز.

    ·گزينه تمام خطر : شامل كليه موارد خسارتي غير مديريتي.

    مدت قرارداد بيمه نامه:

    معادل يكسال شمسي از تاريخ عقد قرارداد.


    بيمه گاوهاي بومي و آميخته

    مورد بيمه :

    گاوهاي بومي و آميخته موجود در واحدهاي واجد شرايط.


    عوامل خطر تحت پوشش :

    ·تلف شدن دام ( لاشه غير قابل استفاده ) به هر علت غير مديريتي.

    ·ذبح اجباري ( لاشه قابل مصرف )به هر علت غير مديريتي.

    مدت قرارداد بيمه نامه:

    معادل يكسال شمسي از تاريخ عقد قرارداد.



    بيمه واحد هاي پرواربندي

    مورد بيمه :

    گوساله هاي نر اصيل ، دورگ ، بومي

    عوامل خطر تحت پوشش :

    تمامي خطرشامل:

    ·تلف شدن دام ( لاشه غير قابل استفاده ).

    ·ذبح اجباري ( لاشه قابل مصرف ).

    مدت قرارداد بيمه نامه:

    گوساله نر اصيل 250 روز ، گوساله هاي نر بومي و دورگ 180 روز مي باشد.

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    علوفه كلزا در تغديه دام
    با افزايش روز افزون جمعيت ،توسعه دامداري ها وبهبود وضعيت تغذيه مردم نياز به منابع جديد غذايي خصوصاً چربي ها و پروتئين هاي گياهي بيشتر احساس ميشود در همين راستا جهت تغذيه علوفه دام ، تحقيقات گسترده اي در زمينه زراعت كلزا شروع شده ،و كشورهاي چين، فرانسه، انگلستان، هندو كانادا پيشگامان كشت و توسعه كلزا مي باشند . ارقام اوليه كلزا به علت داشتن "اسيد اوراسيك" در روغن و گلوكزينوليتهاي سمي در كنجاله كمتر مورد استفاده قرار مي گرفت . اما هم اكنون ارقام يك صفردو صفر كه در ارقام سه صفر اسيد اوراسيك كمتر از دو درصد و گلو كزينوليتهاي سمي كنجاله به 18 تا 30 ميكرو مول در هر گرم كنجاله رسيده است ، براي تهيه علوفه دام مناسب مي باشند . استان گلستان با سطح زير كشت حدود 35 هزار هكتار ، يكي از قطبهاي توليد محصول كلزا در كل دانه هاي روغني كشور مي باشد و با كاهش سطح زيركشت پنبه ، اميد است با توليد علوفه كلزا به صورت علوفه كنجاله سبز يا سيلويي تا حدودی مشكلات دامداران برطرف شود . علاوه براين در مصرف علوفه كلزا بايد احتياط هایي صورت گيرد كه از آن جمله زمان مناسب برداشت علوفه مي باشد كه بايد در اوايل غلاف بندي گياه قطع و به مصرف دام برسد .زيرا بعد از تشكيل غلاف (محل اصلي سنتز گلو كزينوليتها ) درصد مواد سمي علوفه بالا ميرود . همچنين بعد از خشك شدن علوفه ، ودر موقع جمع آوري ساقه هاي خشك ، بايد از خشك بودن علوفه اطمينان حاصل نمود ، زيرا چنانچه علوفه مرطوب برداشت شود ، قارچ ها در علوفه رشد كرده و باعث كپك زدگي مي شود . علوفه كلزا در رژيم غذايي دامها منبع پروتئيني خوبي است كه دامداران براي جلوگيري از تاثيرات سو ء"گلوكزينوليت ها " مجازند كه تنها 50تا 60 در جيره غذايي دامها از آن استفاده كنند . زيرا بيشتر از آن براي دامها مشكلاتي ايجاد مينمايند . به طور كلي بايد پذيرفت كه تغذيه انحصاري نشخواركنندگان از علوفه سبز و تازه كلزا به خاطر بالا بودن مقدار پروتئين خام و كم بودن فيبر صحيح نيست .

    مقدمه:

    بسياري از گونه هاي جنس براسيكا و ساير جنسهاي خانواده ي كروسيفر داراي ارقام علوفه اي هستند كه به صورت علوفه كم و تازه سيلو شده مصرف مي گردد . همچنين گاه ارقام اصلاح شده اين گونه از جمله كلزا در تعليف دامها استفاده ميشود . از مزاياي اين ارقام زمان توليد علوفه در تيپ هاي پاييزه آنهاست كه مصادف با كمبود شديد علوفه مخصوصاً در شرايط آب و هواي ايرا ن مي باشد . گذشته از ارزش و اهميت غذايي ، بالا بودن مقدار روغن و پروتئين در دانه كلزا اين امكان را فراهم مي سازد تا با كشت اين گياه مقدار قابل توجهي روغن و پروتئين هاي گياهي از هر هكتار زمين استحصال نمود . برداشت 3 تن دانه از يك هكتار زمين معادل توليد 1200 كيلوگرم روغن نباتي 1650 كيلوگرم كنجاله در هر هكتار مي باشد . در حالي كه برداشت اين مقدار روغن و پروتئين از ساير دانه هاي روغني مقدور نخواهد بود .كنجاله كلزا در ارقام جديد از نظر كيفي نزديك به كنجاله سويا و حدود 40 درصد پروتئين دارد از اين رو يكي از منابع بسيار غني پروتئين گياهي در تغذيه دام و طيور مي باشد .همچنين كنجاله كلزا حاوي 13در صد فيبر مي باشد . وجود مقدار نسبتاً زياد فيبر در كنجاله يك عامل محدودكننده در استفاده از آن به عنوان خوراك دام محسوب ميشود چرا كه توان توليد انرژي را در جيره غذايي كاهش ميدهد . جدود58_50 درصد وزن خشك دانه كلزا را كنجاله تشكيل مي دهد . پروتئين موجود در كنجاله حاوي تركيب مناسب از اسيدهاي آمينه است و قابل مقايسه ورقابت با كنجاله ساير دانه هاي روغني مي باشد . يكي از مشكلات جديد دامداران استان در تامين علوفه ، كاهش سطح زير كشت پنبه است كه باعث كم شدن كنجاله پنبه در استان شده و در نتيجه با ورود تفاله چغندر قند و ملاس در جيره غذايي دامها ي استان در صد چربي شير كاهش يافته و دامداران منطقه از نظر فروش شير به كارخانه هاي شير پاستوريزه به خاطر افت درصد چربي شير متضرر مي شوند . اميد است با توليد كنجاله كلزا ، تا حدودي مشكلات دامداران استان برطرف شود .

    علوفه كلزا:

    كلزا و خردل قهوه اي يا زرد آسيايي مي توانند در برنامه تغذيه دام ها وارد شوند اما در زمينه مصرف آنها بايد احتياط هايي صورت گيرد اين گياهان مي توانند غذاي خوش طعمي براي دامها مخصوصاً گاوها باشند و بهتر است چند روز به مقدار كم به دام خورانده شود تا با طعم و مزه ي آن سازگار شوند . ميانگين پروتئين خام بر پايه ماده خشك آن 10 تا 12 درصد است كه تا 16 درصد مي تواند افزايش يابد . ميانگين كل مواد معدني قابل هضم ، 50 تا 55 درصد يا بالاتر است .جهت تعيين ارزشهاي واقعي مواد معدني در علوفه ،تجزيه علوفه توصيه ميشود .

    براي بدست آوردن حداكثر ماده خشك و همچنين حفظ پروتئين خوب با سطح انرژي بالاتر ، بهتر است گياهان در مرحله ابتداي غلاف بندي درست قبل از آنكه گلها ريزش كنند ، از محل ريزش برگها بريده شوند . اكثر توليد كنندگان علوفه كلزا اظهار مي دارند كه عدل بندي اين گياهان در رطوبت مناسب مشكل است و پيشنهاد مي كنند كه عدل هايي ساخته شود كه مشكلات ضا يعات علوفه را كاهش دهد و همچنين خرد كردن علوفه خشك، تضمين مناسبي براي خشك شدن يكنواخت است . كلزاوخردل همچنين ميتوانند به عنوان علوفه قصيلي (سيلويي)مطرح شوند . در اين گياهان ميزان رطوبت در زمان برداشت بالا است (80-75درصد ) پلاسيده شدن علوفه سبز در زير65 در صد رطوبت مشكل است و اگر رطوبت در هنگام سيلو كردن بالاي 70 درصد باشد ، مشكلاتي در علوفه سيلوشده بوجود مي آيد . خرد كردن فرآيند (خشك شدن )علوفه را تسريع خواهد نمود . بعضي از توليد كنندگان علوفه سيلويي نتايج خوبي بدست آوردند زماني كه سيلو علوفه كلزا یا خردل با لايه هاي متناوب از كلزا و غلات كه بصورت قصيلي (تر) برداشت شدند ،پر شده بود . و در هنگام تغذيه دام ها لايه ها يا يكديگر اختلاط يافتند . همچنين تجمع باكتري هاي تلقيح كننده در علوفه سيلو شده ممكن است براي گياهاني كه كربوهيدرات محلول كمي دارند ،مفيد باشد .بعضي از توليد كنندگان علوفه معتقدند كه دامها فقط از يك نوع علوفه كلزا تغذيه شوند واگر علوفه خشك باشد بهتر است . در اينجا ذكر اين نكته ضروري است كه فقط 50 تا 60 درصد از كل تغذيه روزانه دامها از علوفه خشك كلزا يا خردل مجاز مي باشد و بيشتراز اين درصد توصيه نمي شود زيرا در اثر رژيم غذايي طولاني مدت دامها از اين منبع غذايي ، ممكن است شرايطي كه كم خوني همو ليتيك ناميده ميشود ،توسعه يابد . تغذيه نزديك به 50 درصد يا كمتر از علوفه كلزا يا خردل در رژيم غذايي روزانه دامها از كم خوني هموليتيك جلوگيري مي كند . تغذيه گاوها از علو فه هاي خانواده براسيكا در دوره هاي طولاني مدت ممكن است به مقدار ناچيز مانع از جذب مواد معدني مخصوصاً مس و سلنيوم شود بنابراين اطمينان از وجود مقادير توصيه شده مواد معدني مخصوصاً مس و سلنيوم در جيره غذايي گاوها،ضروري مي باشد . همچنين به مقادير ناچيز باعث معدني شدن نمك و مكمل هاي معدني مانند مس و سلنيوم ميشود .اين ماده (مس و سلنيوم) بايد به نسبت هاي لازم به محتويات علوفه خانواده براسيكا اضافه شود . اطلاعات نشان ميدهد كه كلزا مي تواند منبع غذايي خوبي براي دامها باشد . هوپ 2001 اظهار ميدارد كه بريدن و قطع به موقع ومناسب علوفه براي جلوگيري از كاهش كيفيت علوفه ضروري مي باشد . حداكثر توليد ماده خشك در علوفه خشك شده زماني بدست مي آيد كه كلزا در ابتداي مرحله غلاف بندي بريده شود .(زيرا بعد از تشكيل غلاف ،ميزان گلوكز ينوليتها در علوفه بالا مي رود چون غلافها محل اصلي سنتز گلوكز ينوليتها هستند ) جهت برداشت كلزا در مرحله ي ابتداي غلاف بندي آب و هوا بايد چند روز مساعد باشد زيرا خشك شدن علوفه كلزا وقت زيادي ميگيرد . در موقع جمع آوري ساقه هاي خشك شده ،باید از خشك بودن علوفه اطمينان حاصل نمائيد زيرا در اثر مرطوب بودن ،قارچ ها در علوفه رشد كرده وباعث كپك زدگي علوفه مي شوند و اگر خشك شدن علوفه مناسب نبود بايد در مزرعه چند روز ديگر باقي مانده تا در اثر هوادهي كاملاً خشك شود .متاسفانه برگهاي خشك شده كانول مستعد (خرد شدن )مي باشند. و به طور ايده آل اگر علوفه خشك شده بعد از شبنم عدل بندي شود از ريزش و خرد شدن برگ ها تا حدودي جلوگيري مي شود . همچنين هوپ 2001 اظهار مي دارد كه كلزا منبع پروتئيني خوبي در رژيم هاي تغذيه حيوانات مي باشد . در نمونه هاي (علوفه خشك كلزا ) كه از شمال (داكوتا) برداشت شده بود حاوي 16 درصد رطوبت و TDN آن 92/106 بر اساس ماده خشك بود .همچنين اگر علوفه كلزا سيلو شود از نظر ارزش غذايي رقيبي براي (علوفه خشك يونجه ) مي باشد . علوفه خشك شده همچنين براي دامها خيلي خوش طعم مي باشد اما براي اين كه دامها با مزه و بوي آن سازگار شوند در ابتدا بايد مصرف آن كم باشد وايده خوب اين است كه در طي اولين روزهايي كه دامها از علوفه خشك كلزا استفاده مي كنند ، علوفه خشك كلزا بايد 10 تا 15 درصد جيره غذايي روزانه دامها را تشكيل دهد .

    ورن ركز(2001) از دانشگاه مركزي( ساسكا چوان كانادا) اظهار مي دارد كه كيفيت تغذيه كلزا وابسته به زمان بلوغ است . كلزا در زمان گل دهي در حدود 14 درصد پروتئين بر اساس بر ماده خشك دارد كه حجم انرژي آن با علوفه سبز غلات مشابه است .با آنكه پروتئين به عنوان مثال كلزا كاهش اما هنوز عمدتاً كيفيت غذايي در حد موثر مي باشد . همچنين ورن ركز (2001) پيشنهاد ميكند كه در اثر سرما و بالا بودن رطوبت هوا ، چون خشك كردن علوفه مقدور نمي باشد ، سيلوكردن علوفه به طور واضح داراي برتري مي باشد . علوفه سبز كلزا جهت سيلوكردن ، به علت اين كه "قند" محلول زيادي ندارد ،نياز به سطوح كربوهيدرات براي باكتريهاي تخمير كننده دارد. سيلوكلزا را مانند هر علوفه ديگر مي توان به صورت لايه لايه پر كرد واگر به صورت لايه هاي متناوب با علوفه سبز غلات در سيلو قرار گيرد ،باعث كمك به فرآيند تخمير سيلو ميشود . در بعضي از مزارع ،كلزا به همراه يولاف وحشي برداشت شده و بعد از خرد كردن به صورت توام سيلو ميشوند . فايده اين عمل داشتن سطح بالاتر از قندهاي محلول در گياه (يولاف وحشي )مي باشد . همچنين ممكن است از توليد كنندگان علوفه سيلويي از اسپري ماده تلقيحي خشك براي كمك به عمل تخمير سيلو استفاده كنند . كه در نهايت بايد محل سيلو كاملاً پوشيده شود تا هوا به داخل سيلو نفوذ نكند . همچنين بر اساس نظر ركز (2201) تنها 40 درصد جيره غذايي روزانه دامها بايد از علوفه كلزا تامين شود . در استان گلستان يكي از علفهاي هرز مزارع كلزا ،(يولاف وحشي ) مي باشد كه در صورت عدم مبارزه شيميايي مشكلاتي در زمان برداشت به وجود مي آيد . پس بهتر است اگر مزرعه كلزایي براي برداشت علوفه اي در نظر گرفته شد . با علف هاي هرز آن مخصوصاً يولاف وحشي مبارزه نشود .

    بريان دويگ (2002) اظهار مي دارد كه زمان برداشت علوفه كلزا هنگامي است كه برگها كاملاً خشك باشد و براي تغذيه از علوفه كلزا عدل بندي شده بهتر است ابتدا توسط يك خرد كننده ، ساقه ها شكسته شود تا دامها تشويق شوند كه بطور خيلي كامل علوفه را مصرف كنند .به نظر دويگ (2002) در كلزا مقدار سولفور بالا مي باشد كه اين مقدار با مس وسلنيوم رابطه دارد . و بايد از معدني شدن مكها و مكملهاي معدني كه محتوي مس و سلنيوم هستند اجتناب شود . همچنين به نظر دويگ 50 تا 60 درصد از چيره غذايي دامها بايد از علوفه كلزا تامين شود و بيشتر از اين مقدار مشكلاتي براي دامها ايجاد مي كند . در يكي از مطالعاتي كه در خصوص انواع مقادير مواد معدني در زراعت كلزا در كشور فرانسه به عمل آمده است ، مواد مهم غذايي استخراج شده از خاك در يك هكتار زراعت كلزا با توليد 5/3 تن محصول به شرح زير بوده است .

    مواد معدني
    مقادير مصرفي(كيلوگرم در هكتار)
    ممقداري كه با محصول برداشت شده (كيلوگرم)
    مقدار برگشتي به زمين با بقاياي گياه (كيلوگرم)

    ازت
    210
    95
    115

    فسفر
    75
    40
    35

    پتاس
    300
    30
    270

    آهك
    150
    15
    135

    منيزيم
    75
    12
    63

    گوگرد
    185
    62
    123


    به طوري كه ملاحظه مي شود اگر در تناوب زراعي ،به سطوح بالاي ازت نياز باشد . كلزا به عنوان يك محصول مناسب در تناوب نمي باشد .زيرا (كاه و كلش) آن محتوي مقادير نسبتاً زيادي ازت مي باشد كه پس از برداشت در مزرعه باقي مانده و متعاقباً معدني مي شود . بالا بودن مقدار ازت در كاه و كلش كلزا تا حدودي نگران كننده است و احتمال بالا بودن نيترات سمي در علوفه وجود دارد . در كلزا نيترات مثل بعضي از گياهان علوفه اي تجمع نمي يابد . اما پتانسيل آن مخصوصاً زماني كه گياه تحت تنش خشكي ، گرما و آب گرفتگي پاي بوته هاي يا آب و هواي سرد قرار مي گيرد ،وجود دارد . بقاياي كلزا در طي زمان اثر سميت خود را از دست مي دهند (نيترات سمي ) ولي دما هاي پايين در طي زمستان ،باعث به تعويق افتادن فرآيند(تجزيه ميكروبي) و (سميت زدايي) مي شود . ركز(2001) اظهار مي دارد كه ممكن است جهت تغديه علوفه كلزا توسط دامها به آناليز علوفه جهت تعيين نيترات نياز باشد و اگر علوفه كلزا بعد از سرمازدگي برداشت شود نيتراتها تا حدودي محدود ميشوند . قطع علوفه سريعاً بعد از سرمازدگي داراي اهميت مي باشد زيرا در اين زمان نيتراتها در ريشه تجمع مي يابند . انتظار مساعد شدن هوا بعد از بارندگي براي برداشت علوفه كلزا به گياه اجازه فتوسنتز مجدد را داده و گياه ميتواند از مقادير بالاي نيتراتها در خاك استفاده نموده و سطح نيترات علوفه بالا مي رود . به طور كلي بايد پذيرفت كه تغذيه انحصاري (نشخواركنندگان ) با علوفه سبز و تازه كلزا صحيح نيست . زيرا از تركيب غذايي نامناسبي برخوردار است :مقادير بسيار زياد (پروتئين) و مقادير كم (الياف) علت اين موضوع مي باشد .

    تركيبات شيميايي و مسموميت هاي ناشي از مصرف علوفه خانواده براسيكا:Brassica napus

    در ايستگاه تحقيقاتي schothoest "هلند" ،مشاهده شد كه تغذيه حيوانات با b.n يخ زده موجب مسموميت با علايم زير شده :

    ناراحتي،ازدياد حركات تنفسي، حركات غير ارادي، سيانوز مخاطات،سقط جنين به خصوص در خوك علايم فوق مشخصه مسموميت با نيتريت است و مي توان چنين نتيجه گرفت كه در نتيجه يخ زدگي b.n و سپس آب شدن آن مقداري از مواد قندي ريشه ها از بين رفته ، موجب ازدياد مقدار نيترات در ريشه ها شده است و اين تغييرات مخصوصا ً در مزارعي كه ميزان ازت نيتريك خاك زياد باشد ، بيشتر مشاهده ميشود .در نشخوار كنندگان نيترات درشكمبه حيوان تبديل به نيتريت دو سود و سپس تبديل به آمونياك مي شود . اما ممكن است نيتريت وارد خون شده موجب تغيير هموگلوبين شود، چنانچه مقدار آن زياد باشد . موجب مسموميت حيوان مي گردد . در حقيقت در اين نوع مسموميت خون نمي توان اكسيژن را به بافت ها و سلولها برساند . دانه در خانواده براسيكا حاوي ماده ضد تيروئيدي به مقدار تقريبي 8 گرم در هر كيلو دانه مي باشد . كه اين ماده مانع رشد حيوان شده و ايجاد گواتر مي نمايد . براي درمان مسموميت بايد بلافاصله رژيم غذايي حيوان را عوض نموده و مواد قندي بيشتري به حيوان خورانده شود . اضافه كردن دانه غلات به جيره غذايي به مدت طولاني بسيار مفيد است .

    Brassica rapa:

    دانه در اين گونه حاوي گلوكزيد allylique و ميروزين است . جراحات باعث مي شود كه معده و قسمتي از روده باريك متورم شود . در پاره اي اوقات در كبد طحال لكه هاي بزرگي نكروزي و احتقان وجود دارد . علايم مسموميت با خستگي و افسردگي و جاري شدن ترشحات مخاطي از بيني و دهان شروع ميگردد ،سپس قولنج حاد روده و معده ظاهر مي گردد . در موقع ظهور مسموميت مي توان از مسهلات روغني ، مواد لعاب دار ، مقويات عمومي و قلبي براي درمان دامهاي مسموم استفاده به عمل آورد .

  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    بيماري هاي متابوليك در گاوهاي شيري

    زايمان و اولين ماه بعد از زايمان دوره بحراني گاوهاي شيري مي باشد بنابراين مديريت صحيح گاوهاي خشك نقش مهمي در كنترل بيماريهاي متابوليكي در زايمان يا دوره نزديك به زايمان را بر عهده دارد، مسائل عمده بوجود آورنده اين اختلالات متابوليكي كه با يكديگر در ارتباط هستند از مسائل مديريتي تغذيه ناشي مي گردند.

    اختلالات عمده متابوليكي در گاوها تازه زا عبارتند از:

    1- تب شير
    2- ادم يا خيز پستاني
    3- كتوزيس
    4- سندرم كبد چرب
    5- جفت ماندگي
    6- جابجايي شيردان
    7- اسيدوزيس
    8- لنگش (Laminitis)

    تب شير:
    تب شير يا فلج ناشي از زايمان يكي از اختلالات متابوليكي معمول در دوره زايمان مي باشد منظور از بيماري تب شير داشتن تب واقعي نيست. بروز تب شير در گاو با سن دا م مرتبط مي باشد و اكثراً در گاوهاي پر توليد با سن بالا ديده مي شود. در حدود 75 % از موارد بروز تب شير 24 ساعت و حدود 5% آن 48 ساعت بعد از زايمان روي مي دهد.

    علايم عمومي بروز تب شير:
    - از دست دادن اشتها
    - عدم فعاليت دستگاه گوارش
    - سرد شدن گوشها و خشك شدن پوزه
    علايم اختصاصي بروز تب شير:
    - عدم تعادل حين راه رفتن
    - زمين گير شدن گاو كه اين حالت در سه مرحله انجام مي گيرد:
    - ايستادن همراه با لرزش
    - افتادن روي سينه
    - افتادن روي پهلو و بي اعتنا بودن به تحريكات محيطي
    تغييرات عمده در خون گاو مبتلا به تب شير شامل كاهش سطح كلسيم خون است, حد طبيعي كلسيم در خون گاوهاي خشك 8- 10 ميلي گرم در 100 ميلي ليتر خون مي باشد، كه اين مقدار در حين زايمان به كمتر از 8 ميلي گرم در 100 ميلي ليتر خون مي رسد. در گاو مبتلا به تب شير سطح كلسيم خون به ترتيب در سه مرحله ذكر شده به 5/6, 5/5 و 5/4 ميلي گرم در 100 ميلي ليتر خون كاهش مي يابد كه اين كاهش سطح كلسيم خون همراه با كاهش فسفر و افزايش سطوح پتاسيم و منيزيم خون مي باشد.
    سطوح كلسيم خون در گاوهاي مبتلا به تب شيربه ترتيب شامل موارد ذيل مي باشد:
    گاو با شير دهي طبيعي 4/8 – 2/10 mg/dl
    زايمان طبيعي 8/6 – 6/8 mg/dl
    بروز تب شير خفيف 5/7 –9/4 mg/dl
    بروز تب شير متوسط 8/6 –2/4 mg/dl
    بروز تب شير شديد 7/5 –5/3 mg/dl
    علل بروز تب شير:
    تب شير در اثر خروج كلسيم از طريق شير بعد زايمان همراه با ناتواني گاو در متعادل نگه داشتن سطح كلسيم خون روي مي دهد. ناتواني گاو نسبت به تغيير متابوليسم كلسيم احتمالاً در اثر عدم تعادل كلسيم, فسفر و منيزيم و افزايش سطح پتاسيم ايجاد مي شود بطور كلي تب شير با تعادل آنيونها و كاتيونها در ارتباط مي باشد. گاو شيري كلسيم مورد نياز خود را از دو منبع تامين مي نمايد: استخوان و جذب كلسيم از دستگاه گوارش.
    در بدن تعادل كلسيم توسط هورمون پاراتيروئيد تنظيم مي گردد و كاهش سطح كلسيم خون باعث آزاد سازي اين هورمون مي شود، اثرات عمده اين هورمون حركت كلسيم از استخوان به طرف خون است. آزادسازي هورمون پاراتيروئيد در گاو مبتلا به كمبود كلسيم موجب تحريك 1و25 دي هيدروكسي (ويتامين D ) مي شود كه باعث افزايش جذب كلسيم در روده كوچك ميگردد. فرم فعال ويتامين D در گاو مبتلا به تب شير افزايش مي يابد ولي تأخير در پاسخ به افزايش اين ويتامين مانع تأثير مناسب آن مي گردد.
    درمان:
    روش مناسب براي درمان بيماري تب شير تزريق وريدي محلول گلوكونات كلسيم مي باشد. از ديگر روشها مي توان تجويز خوراكي 100 گرم كلريد آمونيوم بمدت 204 روز و يا بلوسهاي حاوي كلسيم بالا ( gr75) هشت ساعت قبل از زايمان را نام برد. گاوهايي كه به درمان جواب مثبت نمي دهند مي توان 800-700 گرم Epsom يا سولفات دومنيزي محلول در آب را به گاو داد تا علاوه بر تأمين منيزيم، سموم موجود در روده را نيز دفع نمايد.
    پيشگيري:
    راه سنتي پيشگيري از بيماري تب شير شامل محدود نمودن مصرف كلسيم در دوره خشكي گاو مي باشد تا اينكه گاوها نسبت به كمبود كلسيم سازگاري يافته و توانايي مناسبي در پاسخ به احتياجات بالاي كلسيم در اوايل شير دهي داشته باشند. بنابراين گاوهايي كه در دوره خشكي با جيره هاي محدود از نظر كلسيم و فسفر تغذيه شده اند استخوانها و روده كوچك آنها نسبت به تحريك هورمون پاراتيروئيد و ويتامين D پاسخ مناسبي ميدهد.
    جهت محدود كردن مصرف كلسيم در دوره خشكي از راههاي زير مي توان استفاده نمود.
    - كاهش مصرف كلسيم به 50 گرم در روز (كمتر از 5/0%جيره)
    - كاهش مصرف فسفر به gr 45در روز (كمتر از 35/0%)
    تغذيه با علوفه هايي خشبي داراى كلسيم بالا از قبيل يونجه خشك و سيلاژ در دوره خشكي گاوها بايد محدودتر گردد و بخشي از يونجه جيره غذايي با گراسها يا سيلاژ جايگزين شود تا بدين ترتيب با محدود نمودن مصرف كلسيم در دوره خشكي حدالمقدور از بروز تب شير جلوگيري نمائيم.
    استفاده از مكمل نمكهاي آنيوني در جيره گاوهاي خشك روش موثر ديگر در پيشگيري از بروز بيماري تب شير مي باشد. نمكهاي آنيوني با افزايش آزادسازي كلسيم از استخوانهابروز تب شير را كاهش مي دهند همچنين نمكهاي آنيوني در جيره هاي با سطوح كلسيم بالا نيز موثر مي باشند(150 گرم در روز).
    بايد توجه نمود، زماني كه سطح كلسيم جيره پايين است از نمكهاي آنيوني نبايد استفاده گردد بنابراين آگاهي از تركيبات جيره غذايي بويژه علوفه ها از نظر مواد معدني اهميت بسيار زيادي دارد. pH ادرار با تغييرات حالت اسيدي پايه تحت تأثير قرار مي گيرد. بنابراين دامداران با كنترل نمودن pH ادرار در تعيين ميزان استفاده مناسب از نمكهاي آنيوني در جيره هاي گاوهاي شيري مي توانند استفاده كنند.

    كتوزيس:
    اين اختلال متابوليكي در نتيجه عدم تغذيه مناسب بويژه از لحاظ انزژي در اوايل شير دهي روي ميدهد. با كاهش تدريجي سطح گلوكز خون ذخاير بدني مورد استفاده قرار مي گيرد و معمولاً 10 روز تا 6 هفته بعد از زايمان در اوايل شيردهي گاوهاي پرتوليد مبتلا به كتوزيس تحت كلينيكي يا كتوزيس اوليه مي شوند.
    مسائل ديگري نظير جفت ماندگي، جابجائي شيردان از عوامل مستعد كننده كتوزيس هستند.

    علائم بروز كتوزيس:
    - كاهش اشتها بويژه در جهت مصرف غلات
    - عدم فعاليت شكمبه
    - كاهش وزن
    - كاهش توليد شير
    دو تغيير عمده كه در بيماري كتوزيس روي ميدهد كاهش سطح گلوكز خون و افزايش سطح كتون باديهاي خون است سطح نرمال گلوكز خون در گاوهاي شيري در حدود 50 ميلي گرم در دسي ليتر خون است

  6. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    سازه هاي موثر بر بروز رفتارهاي فحلي در گاو

    چكيده:
    تشخيص ماده گاوهاي فحل از سوي انسان، هم چنان يكي از مشكلات اساسي در گاوداري هايي است كه براي بارور كردن ماده گاوها، تلقيح مصنوعي را به كار مي برند و يا جفتگيري كنترل شده دارند.
    داشتن روش هاي موثر و اقتصادي تشخيص فحلي در گاو، نيازمند شناخت كامل تغييرهاي رفتاري و فيزيولوژيك ماده گاو در طول چرخه فحلي است. پراكنش در بروز رفتارهاي فحلي بين گاوهاي مختلف و هم چنين در خلال چرخه هاي پي در پي هر گاو، اين فرايند را پيچيده مي سازد. در اين مقاله، بسياري از سازه هاي بيولوژيك و محيطي مورد توجه قرار گرفته اند كه بر شدت و طول دوره بروز رفتار هاي فحلي گاوهاي اهلي، تاثير مي گذارند.
    واژه هاي كليدي: گاو، تشخيص فحلي، چرخه فحلي و رفتارهاي فحلي

    مقدمه:
    بي حركت ايستادن و اجازه سواري دادن به گاو نر و يا يك گاو ديگر، اصلي ترين و مطمئن ترين نشانه فحلي، و بهترين شاخص است كه نشان مي دهد ماده گاو يا تليسه، در گامه پيش از تخمك ريزي قرار دارد و آماده پذيرش جنسي است. شدت و طول دوره بروز رفتارهاي فحلي در خلال چرخه فحلي، بين گاوهاي مختلف، بسيار متغيير است. تعداد جفتگيري موفقيت آميز با گاو نر، مي تواند تا 20 بار نيز برسد. "برهم كنش اجتماعي"، سازه هاي مديريتي، نوع ساختمانهاي نگهداري و امكانات آن، محيط فيزيكي، تغذيه، سن، وضعيت فيزيولوژيكي، سازه هاي ژنتيكي، و بود يا نبود گاو نر در گله، بر بروز رفتارهاي فحلي تاثير مي گذارند. هدف اين مقاله ، بررسي جنبه هاي مهمتر اين سازه ها، بر رفتار فحلي در گاو است.
    بر هم كنش هاي اجتماعي(Social interactions)
    بر هم كنش هاي اجتماعي، از جمله "چيرگي اجتماعي"(Social dominance)(چيره بودن بر ديگر افراد گله) بر بروز رفتارهاي فحلي، تاثير مي گذارند. در تليس هايي كه به شكل گروهي نگهداري مي شوند، برخي از تليسه هاي فحل، سواري مي گيرند. گاو هاي درشت جثه چيره، ممكن است از سواري گرفتن گاوهاي زيردست(Subordinate)با جثه كوچك، جلوگيري كنند، هر چند كه در برخي پژوهش ها، رابطه اي بين درجه اجتماعي(Social Rank) و بسامد سواري از نظر تعداد سواري داده شده و تعداد سواري گرفته شده، مشاهده نشده است. بر هم كنش هاي اجتماعي، بر زمان بندي بروز رفتار فحلي در گله و احتمالا بر ساز و كارهاي فيزيولوژيك موثر بر فحلي، تاثير مي گذارند. در شرايطي كه فحلي در گاوهاي گله همزمان شده بود، درجه اجتماعي گاوهاي چيره، اثر بسيار شديدي بر طول دوره فحلي و نيز تعداد گاوهايي داشت كه در هر زمان معين، فحل بودند. زماني كه اقدام به همزمان سازي فحلي در گله مي شود، ماده گاوها، تمايل به تشكيل گروه هايي دارند كه انها را "گروه فعال جنسي"(Sexuall Active Group)مي نامند. جابجايي گاو ها در اين گروه ها، اغلب بسيار زياد است و اعضاي گروه، پيوسته، تغيير مي كنند. عملكرد جنسي گاوهاي نري كه پيش از جفتگيري با ماده گاو ، سواري گرفتن و يا سواري دادن ديگر گاوها را مشاهده كرده اند، افزايش مي يابد. با همزمان كردن فحلي، تعداد گاوهايي كه در تشكيل " گروه جنسي فعال " شركت مي كنند، افزايش مي يابد. همزمان شدن فحلي ماده گاوها، به طور طبيعي نيز اتفاق مي افتد و بين گاوهاي جوان تر، شايع تر است. پديده همزمان شدن فحلي در طبيعت نيز نشان مي دهد، گاوهاي فحل به گونه اي بر فحلي ديگر گاوهاي فحل در گله، اثر مي گذارند. متراكم شدن بروز فحلي، بين گاوهاي اصطبل هاي جاور نيز رخ ميدهد، به ويژه اگر امكان تماس حسي وجود داشته باشد. در گروه هاي جنسي فعال، ماده گاوها، گاوهاي ماده ويژه اي را به عنوان شريك جنسي،(Sexual partner) بر مي گزينند و اين تمايل، در گاوهاي مسن تر بيشتر ديده مي شود. ماده گاوها ، جذابيت جنسي كمتري براي ديگر گاوهاي گروه دارند اما بندرت به سوي آنها مي روند و يا در زمان فحلي تمايل به سواري گرفتن دارند. برخي گاوها، درست بر عكس اين رفتار را نشان مي دهند.
    سازه هاي مديريتي
    تشخيص فحلي، يكي از مهمترين نگراني هاي گاوداريهايي است كه علاقه مند به بكارگيري تلقيح مصنوعي هستند. دقت و كارايي مشاهدات مستقيم، به بسامد مشاهدات، طول دوره هر مشاهده، و زمان بندي دوره هاي مشاهده، بستگي دارد. براي افزايش كارآيي تشخيص فحلي، مي توان از روش همزمان سازي فحلي، بهره گرفت. بسامد بروز فحلي و طول دوره فحلي، كاملا متغيير بوده است و از اين نظر، بين گاوهايي كه فحلي طبيعي داشتند و آنهايي كه با پروستاگلاندين همزمان شده بودند، تفاوتي ديده نشده است. در گاوهاي كوهان دار در مكزيك، طول ميانگين دوره فحلي در حالت طبيعي و در گاوهاي همزمان شده با پروستاگلاندين به ترتيب، 3/15 و 3/13 ساعت و در تليسه ها 7/21 و 8/19 ساعت بود. كارايي تشخيص فحلي در روش PRID و ايمپلاتست پروژسترون تقريبا برابر با 70 درصد ولي براي روش پروستاگلاندين، 44 درصد بود. مطالعه گاوهاي اروپايي نشان داده است كه تراكم دام درواحد سطح موجب افزايش بسامد و برهم كنش هاي جنسي بين ماده گاوها مي شود. گاوهايي كه در اصطبل نگهداري مي شوند نسبت به آنهايي كه در مراتع هستند، در هر دوره فحلي، سواري بيشتري مي دهند. در مرتع ، زمان بيشتري صرف چرا مي شود و از اين رو، زمان كمتري براي بروز برهمكنش هاي رفتاري وجود دارد. نوع مواد بستر نيز مي تواند بر بسامد رفتاري فحلي اثر داشته باشد. سطوح لغزنده، تاثير نامطلوبي بر بروز فحلي دارند. سواري گرفتن گاوهاي فحل روي سطوح چوبي بيشتر از سطوحي است كه با كاه پوشيده شده اند(به ويژه، براي گاوهاي مسن تر) و براي سطوح سيماني بيشتر از خاكي است.برخي پژوهشگران، نشان داده اند كه سطوح بتوني، به ميزان زيادي بسامد سواري دادن و طول دوره فحلي را نسبت به سطوح خاكي، كاهش مي دهند.زماني كه مشكلات سم در گله شايع تر باشد، تفاوت بين سطوح بتوني و خاكي از نظر بسامد سواري، به مراتب بيشتر است. سروصداي بلند از ديگر سازه هايي است كه فعاليت سواري دادن را كاهش مي ده، به ويژه اگر صدا نا منظم و غير عادي باشد. سقف هاي كوتاه ساختمان، عمق زياد گل ولاي، در انتظار زمان شيردوشي و تغذيه (شرطي است) بودن نيز بسامد سواري دادن را كاهش مي دهند.
    سازه هاي محيطي
    سازه هاي محيطي، بر فعاليت هاي جنسي و بازدهي توليد مثل گاو، تاثير مي گذارند. حتي "فاز ماه"(Lunar phase) مي تواند بر فعاليت فحلي تاثير داشته باشد. در اواخر پاييز و اوايل زمستان رفتار فحلي، در مقايسه با تابستان، كمتر، و چرخه هاي فحلي نا منظم و تعداد روزهاي باز در ماه هاي زمستان بيشتر گزارش شده است. تداوم دماي محيطي بالا، موجب كوتاه شدن دوره فحلي و كاهش شدت فحلي در گاوهاي شيري مي شود. انتقال گاوهاي اروپايي به نواحي نيمه گرمسيري و گرمسيري موجب كوتاه شدن طول دوره فحلي شد كه ناشي از تاثير تغييرات تغذيه اي، آب و هوا، و انگل ها بر توليد مثل است. در حالي كه نزادهاي كوهان دار، در ماههاي گرم سال، رفتارهاي فحلي بيشتري را نشان مي دهند، در گاوهاي اروپايي، هواي سرد(اگر زياد شديد نباشد) تاثير مهاري كمتري بر بروز فحلي دارد تا هواي گرم. در ماههاي تابستان، طول دوره فحلي ماده گاوهاي هولشتن(لا ضريب چاقي لاغري6/2)، در محيط كاملا خنك(16 ساعت) بيشتر از محيط نسبتا خنك(5/11 ساعت) بود. برخي گزارش ها حاكي از اين هستند كه فحلي، هنگام شفق و در ساعت هاي روشنايي، اغاز مي شوود در حالي كه برخي گزارش ها مي گويند كه بيشترين فعاليت سواري، هنگام عصر و شب، رخ مي دهد. اين در حالي است كه برخي پژوهشگران تفاوتي در بسامد فعاليت جنسي بين روز و شب مشاهده نكردند. بيشتر يافته ها درباره گاوهاي كوهان دار، نشان مي دهند كه احتمال بروز رفتارهاي فحلي، در ساعات هاي تاريكي و يا ساعت هاي آغازين صبح، بيشتر است. شدت رفتار فحلي، تحت تاثير زمانمي از شبانه روز است كه فحلي آغاز مي شود. فعاليت جنسي گاوهايي كه فحلي آنها در صبح اغاز شده بود، نسبت به انهايي كه در عصر آغاز شده بود، بيشتر بود_4/11 سواري در ساعت در برابر6/7). سازه هاي ديگري مانند باد شديد، باران شديد و رطوبت زياد نيز موجب كاهش فعاليت هاي حركتي وابسته به فحلي مي شوند.
    تغذيه
    سازه هاي تغذيه اي مي توانند موجب مهار چرخه تخمداني شوند اما بطور كلي، تا زماني كه چرخه هاي تخمداني، طبيعي باشند، تاثيري بر چگونگي بروز فحلي ندارند. افزايش و يا كاهش شديد مقدار خوراك گاوهاي گوشتي، شروع فحلي پس از زايش را در مقايسه با گاوهايي كه وضعيت بدني متوسط تا خوبي داشتند، به تاخير انداخت. كمبود شديد پروتئين موجب بروز ناهنجاريهاي توليد مثلي و تغذيه با مقادير زياد پروتئين، موجب تاخير در بلوغ و افزايش تعدا روزهاي باز در گاوهاي شيري مي شود. كمبود ويتامين A، موجب تاخير در بلوغ مي شود. در بسيار موارد، تعادل انرژي تاثير به سزايي بر از سرگيري چرخه هاي تخمداني پس از زايش دارد، به گونه اي كه تعادل منفي انرژي بروز فحلي پس از زايش را به تاخير مي اندازد. تعادل منفي انرژي و يا چاقي زياد تليسه ها تاثيري بر طول دوره فحلي نداشت. تغذيه تليسه ها با جيره هايي كه 80، 100 و 120 درصد نيازهاي انرژي و پروتئين را تامين مي كرد نيز تاثيري بر طول دوره فحلي و فعاليت هاي سواري آنهانداشت. كمبود مينرال ها نيز بر توليد متل تاثير مي گذارد. كمبود فسفر، فحلي پس از زايش را به تاخير مي اندازد اما تغذيه جيره هايي كه 73،138،246 درصد نيازهاي فسفر تليسه هاي شيري شيري را تامين مي كرد. تاثيري بر طول دوره فحلي و بسامد سواري دادن، نداشت. كمبود كبالت، چرخه هاي فحلي را منظم مي كند و كمبود منگنز، فحلي پس از زايش را به تاخير مي اندازد و اگر شديد باشد موجب قطع كامل چرخه هاي تخوداني مي شود. كمبود بتاكاروتن نيز موجب كاهش شدت رفتارهاي فحلي شده است.
    سن و وضعيت فيزيولوژيكي گاو
    گفته مي شود كه طول دوره فحلي تليسه كمتر از گاو است اما برخي پژوهش ها تفاوت آشكاري در ميانگين طول دوره فحلي تليسه ها (5/5± 6/14 ساعت) و گاوهاي مسن تر را(4/4±1/15 ساعت) نديدند. شدت رفتار فحلي با افزايش سن افزايش يافت (5/5 سواري بيش از نخستين ابستني تليسه ها، 3/6 سواري در تليسه هاي زايش اول ، و 9/7 سواري در گاو هاي مسن تر) و گاوهاي مسن تر، در آغاز دوره فحلي، نسبت به گاوهاي جوان تر، فعاليت سواري بيشتري را نشان دادند. تعداد سواري گرفتن از تليسه ها و گاوهاي فحل، كاملا متغيير است;تعداد سواري در گاوهاي شيرده، بين 3-140 و در تليسه ها، بين 3-225 بار متغيير بود تمايل به تشكيل "گروههاي جنسي فعال" با افزايش سن، كاهش مي يابد و تركيب گروه هاي جنسي فعال ممكن است كاملا متفاوت باشد. در مقايسه با گاوهاي مسن تر، تعداد گروه هاي فعال جنسي در تليسه ها، كمتر اما تعداد افراد در هر گروه، بيشتر بود."گروه هاي فعال جنسي" كه كمتر از 6 عضو داشتند، ناپايدارتر بودند و گاوها تمايل بيشتري به شركت در گروه هايي داشتند كه پيشينه آشنايي با آنها را داشتند. با پيشرفت دوره فحلي ، تغييراتي نيز در فعاليت جنسي ديده مي شود. سواري دادن يا گرفتن در چند ساعت آغازين دوره فحلي واقعي، بيشتر است و سپس به تدريج، كاهش مي يابد. شيردهي و يا حضور گوساله، موجب تاخير در آغاز چرخه فحلي مي شود و رفتار فحلي را مهار مي كند. در سه ماه اول پس از زايش، ميانگين تعداد سواري هاي داده شده يا گرفته شده به ازاي هر ماده گاو و در هر دوره فحلي، با هر نوبت فحلي پس از زايش افزايش يافت. در فعاليت هاي سواري دادن و يا گرفتن، در 98 درصد موارد، حداقل يكي از گاوها، فحل بود و در 71 درصد موارد، هر دو گاو فحل بودند. در گاوهاي اروپايي، نزديك به 6درصد گاوهاي آبستن، در فعاليت هاي سواري شركت مي كنند. اين رقم در گاوهاي زيبو، كمتر از 2 درصد است. فعاليت سواري گاوهاي آبستن، اغلب به 100 روز نخست آبستني، محدود مي شود كه غلظت استروژن خون معمولا پايين است. گاوهاي اروپايي، اغلب در مرحله پرواستروس و مت استروس، تمايل به سواري گرفتن دارند اما گاوهاي براهمن در اين مراحل، هم سواري مي دهند و هم سواري مي گيرند.استرس موجب كاهش طول دوره فحلي و يا مهار آن مي شود. انتقال گاوهاي زيبو به مراتع جديد و يا محصور كردن آنها در اصطبل، فعاليت فحلي آنها را كاهش مي دهد. توفانهاي موسمي گرمسيري نيز تاثير همانندي دارند. تزريق 320 واحد بين المللي ACTHدر مرحله پرواستروس، موجب تاخير در بروز فحلي و كاهش طول دوره فحلي در تليسه ها شد. اينفيوژن كورتيزول در مرحله پرواستروس به تليسه ها براي 90 ساعت، به طور كامل موجب مهار سرژLH و رفتار فحلي شد بدون اين كه تاثيري بر غلظت پلاسمايي استراديول داشته باشد. يكبار تزريق كورتيزول (تا 200 ميلي گرم) به تليسه هاي تخودان برداري شده اي كه استراديول دريافت كرده بودند، تاثيري بر ويژگي هاي فحلي نداشت. يك تزريق 4 ميلي گرمي دگزامتازون به چنين تليسه هايي، درصد تليسه هاي فحل را كاهش داد اما تاثيري بر رفتار فحلي تليسه هايي تداشت كه فحلي نشان دادند. افزايش غلظت استراديول موجب سرژ گونادوتروپين ها و بروز فحلي مي شود اما رابطه مستقيمي بين غلظت استراديول و يا پروژسترون با شدت رفتارهاي فحلي ديده نشد. از سويي، كاهش غلظت پروژسترون و افزايش استراديول موجب تحريك فعاليت جنسي در مراحل پاياني دوره فحلي شد. گاوهايي كه دوره فحلي طولاني تري داشتند، نرخ آبستني بالاتري نيز داشتند. شدت رفتارهاي فحلي تاثيري بر نرخ آبستني نداشت اما افزايشي برابر 12 درصد در نرخ آبستني نيز براي گاوهايي گزارش شده است كه فعاليت جنسي آنها در فحلي پس از زايش، بيشتر بود.
    سازه هاي ژنتيكي
    طول دوره فحلي و شدت رفتارهاي فحلي، تفادت هايگونه اي و ژنتيكي نشان مي دهند. دامنه طول دوره فحلي (پذيرش جنسي) ماده گاوهاي اروپايي بين 4 تا 48 ساعت(ميانگين هايي بين 6/13 و 3/19 ساعت) و ميانگين آن در گاوهاي هندي (كوهان دار) 8/0± 7/6 ساعت (انحراف معيار) گزارش شده است. تفاوت هايي از نظر شدت رفتار فحلي بين گاوهاي اروپايي و هندي نيز گزارش شده است. گاوهاي براهمن در هر ساعت دوره فحلي، به طور متوسط يكبار سواري دادند در حالي كه اين رقم براي گاوهاي شاروله 8/2 بود. شدت رفتارهاي فحلي گاوهاي براون سويس، كمتر از نژاد هاي شيري ديگر بود و بطور كلي، نژادهاي تيره رنگ نسبتبه گاوهاي دارايموهاي سفيد يا قرمز، شدت فحلي بيشتري نشان دادند. به طور كلي، شدت رفتارهاي فحلي در گاوهاي مناطق گرمسيري، كمتر است و رفتارهاي شديد فحلي تنها در 30 - 20 افراد گله گزارش شده است. ضريب وراثت پذيري شدت رفتارهاي فحلي، پايين است(21/0) كه نشان مي دهد چرا دخترا هر گاو نر، شدت فحلي، متفاوتي دارند.
    اثر گاو نر
    در ساعت هاي آغازين روز، گاوهاي نر در گروه هاي "نا هم جنس"،از نظر جنسي فعال تر هستند. در اين ساعت ها، طول دوره فحلي گاوهاي ماده نيز بيشتر است. الگوي فعاليت جنسي گاوهاي نر در برابر همان ماده گاوهاي فحل، نيز متفاوت است. اگر چه حضور گاو نر تي زر (Teaser)موجب بهبود فرايند تشخيص فحلي در گاوهايي مي شود كه فحلي طبيعي دارند، اما اين اثر در گاوهايي كه با روش هاي هورموني همزمان شده اند، ديده نشده است. گاوهاي تي زر، در بيشتر موارد تنها از برخي گاوهاي فحل همزمان شده، سواري مي گيرند و به برخي از آنها نيز توجه نمي كنند. حضور گاو نرف زمان اولين تخمك ريزي و فحلي پس از زايش را تحت تاثير قرار مي دهد و موجب كاهش برهم كنش بين ماده ها و نيز از هم گسيختگي "گروه هاي جنسي فعال" مي شود. تفاوت هاي موجود در رفتارهاي جنسي بين گاوهاي نر، بر كاربرد آنها براي تشخيص فحلي، اثر مي گذارد. در حالي كه يك گاو نر پس از از 50 ساعت نزديك به 30 درصد از ماده گاوهاي فحلي را شناسايي كرده بود، گاو نر ديگري پس از 60 ساعت، نخستين سواري خود را انجام داد. جفتگيري با گاو نر و يا تلقيح مصنوعي، موجب كوتاه شدن طول دوره فحلي مي شود. تحريك سرويكس، موجب آزاد سازي اكسي توسين مي شود كه احتمال مي رود ، سازه فيزيولوژيكي براي كاهش طول دوره فحلي باشد.

  7. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    تعيين جنسيت گوساله پيش از تولد

    در سالهاي اخير، بيوتكنولوژي به پيشرفتهاي قابل توجهي در توليد محصولات كشاورزي و دامي دست يافته است كه شامل انتقال يك ژن ويژه از يك گونه به گونه ديگر براي توليد ارگانيسم ترانسژن، توليد دامها و گياهان مشابه از نظر ژنتيكي و آميخته كردن انواع مختلف سلولها براي توليد محصولات مفيد دارويي مي باشد. پيشرفتهاي حاصله كاربردهاي زيادي در توليدات دامي از طريق افزايش رشد دام، ظرفيت توليدمثلي، سلامتي دام و توسعه محصولات جديد دامي، داشته اند. اما مبحثي كه طي سالها،توجه مطالعات و آزمايشات تحقيقاتي زيادي را بخود معطوف ساخته است، امكان ايجاد و توسعه تكنيكي است كه بتواند، به منظور پيش بيني جنس گوساله، اسپرم را در ابتداي كار، تعيين جنس كند. توانايي و امكان تعيين جنسيت گوساله، يك هدف قديمي صنعت گاو شيري و گوشتي در دنيا بوده است و در حال حاضر به عنوان يكي از تكنيكهاي توليدمثلي مطلوب شناخته شده است. اين روش، سيستمي است دقيق به منظور جداسازي كروموزومهاي جنسي X و Y در اسپرم كه با امر تلقيح مصنوعي همراه است و اثرات بسياري بر بازده توليد شير و گوشت خواهد داشت. اين تكنولوژي كاربرد زيادي به منظور تغييرات و اصلاح ژنتيكي دام دارد كه يك مثال بارز آن در صنعت گاو شيري است. به عنوان مثال در يك گله گاو شيري، به منظور تأمين 20 درصد جايگزين گله، بايد چيزي بيشتر از نصف گله با نرهاي موردنظر آميزش داده شوند. اما چنانچه تليسه ها با اسپرم از قبل تعيين شده ، آميزش داده شوند، كمتر از يك سوم گله به منظور فراهم كردن جايگزين، نياز خواهد بود.
    اولين پيشرفت حاصله در جداسازي كروموزمهاي جنسي در اسپرم از طريق كشف اين موضوع بدست آمد ه اسپرم هاي تعيين كننده افراد ماده (X )، 3-4 درصد DNA بيشتري از اسپرم هاي تعيين كننده افراد نر (Y ) دارند (البته اين ميزان بستگي به گونه موردنظر دارد). در حاليكه اين تفاوت در ميزان DNA بسيار ناچيز به نظر مي رسد، اما براي ايجاد و توسعه روشي به منظور جداسازي اسپرم هاي تعيين كننده جنس نر ( اسپرم هاي داراي كروموزوم Y) و اسپرم هاي تعيين كننده جنس ماده ( اسپرم هاي داراي كروموزوم X ) مورد استفاده قرار مي گيرد. جداسازي اسپرمها به دو گروه اسپرمهاي دراري كروموزوم X و كروموزوم Y، بر اساس تفاوت در ميزان DNA آنها و با استفاده از ميزان رنگ فلورسانتي كه از DNA تابيده مي شود، انجام مي گيرد. زمانيكه پرتو ليزر، به رنگ فلورسانت بر روي DNA تابيده مي شود، آن را روشن مي كند و هر اسپرم نوري را نسبت به ميزان DNA موجود، پراكنده مي سازد. به دنبال آن اسپرمها از يكديگر جدا شده و درون 2 لوله مجزا جمع آوري مي شوند. پس به دليل اينكه اسپرم داراي كروموزوم جنسي X ( تعيين كننده جنس ماده ) حاوي DNA بيشتري است، در نتيجه نور بيشتري را ساطع مي كند و مي تواند از اسپرم داراي كروموزوم Y، با استفاده از روند سيتومتري جدا شود. دقت اين تكنيك بالاست و در نخستين آزمايشات ،بيشتر از 90 درصد گوساله ها، بدنبال استفاده از اين روند، مطابق با جنسي كه قبل تعيين شده بودند، متولد شدند. اما با وجود دقت بالاي كار، استفاده از اشعه ليزر مي تواند قابليت زنده ماندن اسپرمي كه طي اين روند، تعيين جنس شده است را كاهش دهد و در نتيجه، بازده كار پايين آيد.
    اين روش به توليدكنندگان گاو شيري، اين امكان را مي دهد تا گاوهاي شيري برتر و پرتوليد را با اسپرم داراي كروموزوم X به منظور توليد تليسه ها، و گاوهاي ماده با توليد پايين تر را با اسپرم داراي كروموزوم Y از نرهاي گوشتي به منظور توليد گوساله هاي نر، تلقيح كند. پس با استفاده از اين روش هميشه مي توان، تليسه جايگزين را از گاوهاي شيري با توليد بالا و گوساله نر آميخته تيپ گوشتي با ارزش بالا را از گاوهايي كه توليد پايين دارند، بدست آورد. در صنعت گاو گوشتي، نيز، ماده ها با عملكرد بالا مي توانند با اسپرم داراي كروموزوم X به منظور توليد تليسه به عنوان جايگزين آميزش داده شوند، كه در نتيجه آن ، سرعت پيشرفت ژنتيكي درون گله نيز افزايش مي يابد. كاربرد ديگر اين روش مي تواند در توسعه و افزايش لاين هاي مادري و آميخته هاي تجارتي باشد. استفاده از اسپرم تعيين جنس شده ، افزايش گاوهاي ماده گله با صفات مادري عالي را ( بازده توليدمثلي بالا، توليد شير خوب و رفتار مادري مناسب ) به منظور آميزش با نرها براي توليد فراهم خواهد ساخت كه اغلب گوساله هايي با صفت پرواري و لاشه خوب، توليد مي كنند. با اجراي اين تكنينك، امكان سازگار كردن گاوهاي ماده با محيط و توليد گوساله‌هاي يكنواخت‌تري كه گوشت با كيفيت بالا توليد مي كنند، نيز وجود خواهد داشت.
    در حال حاضر، در حاليكه، اسپرم تعيين جنس شده در مطالعات نامحدودي از توليد جنين در محيط آزمايشگاه استفاده مي شود، هزينه بالا و بازده پايين آن در صورت كاهش قابليت زنده ماندن اسپرم ها، نشان مي دهد كه اسپرم تعيين جنس شذه از طريق اين تكنولوژي، هنوز براي استفاده وسيع در تلقيح مصنوعي، مناسب نمي باشد. اين روش كه بر اساس ميزان DNA انجام مي گيرد، به درجه بالايي از مهارتهاي تكنيكي نياز دارد و دربرگيرنده تعدادي از روش هاي مشخص و اصلاح شده مي باشد.
    با اين وجود، علم جديد پروتئوميكس ، روش ديگري را براي توسعه روش علمي و اقتصادي تعيين جنس اسپرم، پيشنهاد كرده است. به اين ترتيب كه، با استفاده از پروتئينهاي ويژه كروموزوم جنسي (Scsps ) ، كه بر روي سطح اسپرم قرار دارند، به منظور پيشرفت روش جداسازي كروموزومهاي جنسي X و Y در اسپرم ها، اجراي يك روش ايمنولوژيكال را فراهم مي سازد كه براي اسپرم ها كمتر مضر و مخرب خواهد بود. (شكل 3 )
    در اين روش، آنتي باديها، اسپرم ها از يك جنس را به يكديگر چسبانده و پيوند مي دهند و اسپرمي كه معلق مانده و تركيب نشده، از جنس مخالف بوده كه مي تواند به راحتي جدا شود و براي امر تلقيح مصنوعي مورد استفاده قرار گيرد.بطور كلي اين تكنولوژي، به دامداران كمك مي كند تا جنس مطلوب خود را به هر ميزان كه موردنياز است، بدون توليد جنس ديگر، افزايش دهند. به گفته محققين، اين روش جديد، مي تواند، بطور بالقوه سالانه، ميليونها دلار را در صنعت پرورش گاو ذخيره كند.

    1- سيتومتري : شمارش سلولها با استفاده از سيتومتر
    2- پروتئوميكس : يك زمينه جديد علمي در مطالعات ژنتيكي است كه به بررسي تمامي پروتئينهاي بيان شده توسط يك ژنوم مي پردازد، كه شامل شناسايي پروتئينهاي بدن، تعيين وظايفشان و ... مي باشد. پروتئوميكس بسيار به مطالعه ژنوم پيوسته است.
    3- ترمينال – كراس : يك شيوه تلاقي گري است كه در آن همه نتاج حاصل از تلاقي ( آميخته گري ) فروخته و يا كشتار مي شوند و در گله جايگزين مورد استفاده قرار نمي گيرند.

  8. #8
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    اثر طول دوره ي روشنايي روزانه و هورمون رشد (تروپست)بر توليد شير در گاوها

    هورمون رشد كه هورموند سوماتوتروپيك يا سوماتوتروپين (bst) نيز ناميده ميشود ٬در گونه هاي مختلف بين 178 تا 196 اسيد آمينه داشته و با تاثير گذاري بر روي همه ي سلول هاي بدن به ويژه استخوان و ماهيچه ٬براي ادامه ي رشد خطي بدن لازم است . اين هورمون از قسمت قدامي غده ي هيپوفيز ترشح ميشود وحدود 30 تا 40 درصد سلولهاي اين ناحيه از نوع سوماتوتروپ هستند كه هورمون رشد را ترشح ميكنند . ترشح زياد اين هورمون پيش از بلوغ موجب رشد بيش از اندازه استخوانها شده و حالت ژيگانتريزم را به وجود مي آورد ٬ در حالي كه ترشح زياد پس از بلوغ باعث ناهنجاري هاي آكرومگالي كه با پهن شدن استخوانها همراه است ٬خواهد شد و كمبود آن طي دوران ابتدايي زندگي باعث بروز ناهنجاريهايي در رشد و كوتولگي مي شود .
    اثر متابوليك هورمون رشد :
    از جمله اثرات متا بوليك مي توان به ذكر موارد زير اكتفا نمود :
    1- افزايش ميزان سنتز پروتئين در كليه سلولهاي بدن كه اثر را با افزايش در سرعت انتقال اسيدهاي آمينه به سلول بدن اعمال مي كند وموجب افزايش سنتز پروتئين ونگهداري ازت در بدن ميشود .
    2- افزايش فراخواني اسيدها ي چرب از بافت چربي ٬ افزايش اسيدهاي چرب آزاد در خون و افزايش استفاده از اسيدهاي چرب براي توليد انرژِي
    3- كاهش ميزان مصرف گلوكز در سراسر بدن.اين هورمون سبب كاهش چربي در لاشه و افزايش ميزان گلوكز خون نيز ميگردد ٬به اين ترتيب در واقع هورمون رشد پروتئين هاي بدن را افزايش ميدهد ٬ذخاير چربي را به مصرف مي رساند و كربوهيدرات ها راحفظ مي كند . دراين مقاله مشخص خواهد شد كه روش هاي مختلف نوردهي مصنوعي به همراه تزريق هورمون رشد (سوماتوتروپين گاوي)بر روي گاوهاي شيري تا چه حد مي تواند در افزايش توليد شير ٬چربي تصحيح شده (fcm) ٬ پروتئين و لاكتوز شير نقش داشته باشد . در آزمايشي به مدت 140 روز بر روي 40 گاو شيري كه از لحاظ شير دهي (dim) با هم برابر بوده و بيشتر از 70 روز از توليد شير آنها مي گذشت ٬با استفاده از 4 گروه آزمايشي كه شامل : دوره ي روشنايي روزانه ي طبيعي روشنايي روزانه ي طبيعي به همراه تزريق عضلاني روزانه 14 ميلي گرم هورمون ٬روشنايي طولاني (18 ساعت روشنايي و 6 ساعت تاريكي مطلقاز 5 صبح لغايت 23) ٬روشنايي طولاني به همراه تزريق عضلاني روزانه 14ميلي گرم هورمون بود٬انجام شد ٬ مشخص شد كه استفاده از 18 ساعت روشنايي 6 ساعت تاريكي در مقابل حالت معمول روشنايي ميتواند به مقدار 9/1 كيلو گرم در روز ٬فاكتور تصحيح چربي شير را افزايش دهد . اين در حالي است كه استفاده از ساعت هاي بيشتر روشنايي طي روز به همراه تزريق هورمون مي تواند فاكتور تصحيح شير را تا 7/7 كيلوگرم در روز افزايش دهد. توليد شير بيشتر و تداوم شير دهي از جمله راههاي رسيدن به آن ٬ استفاده از اثر تحريكي ترشح شير (شير سازي ) از تزريق هورمون مي تواند باشد . در اين مقاله مشخص شد كه استفاده از روشنايي طولاني نسبت به روشنايي طبيعي ميتواند شير را در 8 تا 10 درصد در گاوها افزايش دهد و بيش از تركيب روش هاي 3 بار دوشش روزانه و تزريق 14 ميلي گرم هورمون رشد (تروپست)٬سبب افزايش افزايش توليد شير خواهد شد . به طوري كه در ساير كتابها و مقالات نيز به اين موضوع اشاره شده است كه تزريق هورمون به گاوهاي شير ده سبب افزايش توليد شير شده و استفاده از اين هورمون به همراه پرولاكتين جهت رشد پستانها ٬ضروري است وتداوم شير دهي در گاو نيز بيشتر به اين هورمون وابسته است . افزايش ماده خشك مصرفي (dmi) در گروه هايي كه از 18 ساعت روشنايي در روز استفاده مي كردند نسبت به روشنايي معمولي مقدار 800 گرم در روز بود و در همين شرايط به همراه استفاده از هورمون رشد ٬مقدار ماده ي خشك مصرفي تا 2 كيلوگرم در روز افزايش داشت .
    مطلب فوق ميتواند يكي از دلايل افزايش در توليد شير ٬متعاقب مصرف خوراك بيشتر باشد . در حال حاضر نتايج آزمايشها نشان ميدهد كه استفاده از هورمون و يا طول روشنايي روزانه ي بيشتر هر كدام به تنهايي مي تواند منجر به توليد بيشتر شير شود ولي از تركيب اين دو روش با هم نتايج بهتري حاصل ميشود . استفاده از هورمون رشد با جا به جايي ذخيره ي انرژي در بدن گاوها٬به افزايش شير كمك ميكند و هر گونه كاهش در بالانس انرژي را توسط افزايش در مصرف ماده ي خشك جبران ميكند .
    همچنين در كل روش هاي مورد استفاده ي آزمايشي ٬تفاوتي از نظر آماري در لاكتوز و پروتئين شير مشاهده نمي شود .
    نتيجه :
    استفاده از دوره ي روشنايي طولاني هورمون رشد به طور مستقل سبب افزايش در توليد شير گاوهاي شير ده بود. نتايج مطالعات كنوني پيشنهاد كرد كه تركيبي از روشهاي فوق به همراه 3 بار دوشش روزانه تاثير به سزايي روي توليد شير ٬تحريك وترشح شير و افزايش در ماده ي خشك مصرفي داشته است .

  9. #9
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    اثرات پروتئين و انرژي مصرفي بر توليدمثل در گاوهاي شيري
    مقدمه
    تغذيه بعد از زايش، زمانيكهتوليد شير گاوهاي شيري افزايش مي يابد، مي تواند عملكرد توليدمثلي و به دنبال آنسودبخشي گله را تحت تأثير قرار دهد. بطور كلي، افزايش نيازهاي متابوليكي توليد بالابهمراه نياز هاي توليدمثلي و سلامت، اثر متقابل بين تغذيه و توليدمثل ( خصوصاً بعداز زايمان ) را به يك موضوع مهم در صنعت گاو شيري تبديل كرده است. تحقيقات اخير،نقش مهم تغذيه را در توليدمثل تأييد كرده اند، و در بيشتر حالات، كمبودهاي غذاييشديد باعث مشكلات و بيماريهاي توليدمثلي شده است. همچنين، مكانيسم تغذيه اي كه برروي عملكرد توليدمثلي تأثيرگذار است، بسيار پيچيده بوده و به طور واضح قابل تشخيصنمي باشد. با اين وجود، نقش فاكتورهاي غذايي مانند پروتئين و يا تعادل انرژي، ومكانيسم عملكردشان بر توليدمثل، در سالهاي اخير، بيشتر شناخته شده است.
    نقش پروتئين در توليدمثل
    به منظور افزايش توليد شير و افزايش درآمد،توليدكنندگان شير سعي مي كنند كه مصرف غذا را ، خصوصاً در دوره ابتداي پس اززايمان، حداكثر كنند و از آنجا كه، جيره هاي حاوي پروتئين بالا، در كل ، طعم بهتريداشته و مصرف غذا را افزايش مي دهند، اغلب توليدكنندگان، بيش از نياز گاوها در طولاين دوره، به دامهايشان پروتئين مي خورانند. اين جيره هاي غذايي با ميزان پروتئينبالا، مي توانند بازده توليدمثلي را كاهش دهند. در بيشتر مطالعات، افزايش پروتئينخام جيره را، دليل افزايش زمان تا اولين تخمك گذاري بعد از زايمان و افزايش تعدادسرويس ها به ازاء هر آبستني و يا تعداد روزهاي باز مي دانند. به عنوان مثال،تحقيقات انجام شده در دانشگاه اورگان نشان داده است كه گاوهايي كه با پروتئين بيشاز حد تغذيه شده اند ( بيشتر از 10-15 درصد نيازهاي بالا ) ، تعداد سرويس بيشتري بهازاء هر آبستني نياز داشتند و در نتيجه فاصله گوساله زايي طولاني تري را نشاندادند. با اين وجود، برخي تحقيقات ديگر، اثرات زيان آور سطوح بالاي پروتئين مصرفيرا بر توليد مثل نشان نداده اند. تناقض هاي مشاهده شده در مطالعات و تحقيقات مختلف،مي تواند بدليل منبع پروتئيني جيره مورد استفاده بجاي كل پروتئين خام جيره باشد. برخي محقيقين معتقدند كه افزايش پروتئين خام جيره، لزوماً با ميزان آبستني ارتباطنخواهد داشت. علاوه بر آن، كل پروتئين خام جيره، عمل متقابل بين توليدمثل و پروتئينمصرفي را به ميزان كافي شرح نمي دهد. بطوركلي مواد پروتئيني در بخشهاي تجزيه پذيرپروتئينهايشان متفاوتند. به عنوان مثال دو جيره حاوي 18 درصد پروتئين ممكن است درميزان پروتئين قابل تجزيه و غيرقابل تجزيه در شكمبه متفاوت باشند. عدم تعادل درمنبع و نياز براي پروتئين قابل تجزيه و غيرقابل تجزيه در شكمبه، هر يك ممكن استتوليدمثل را تحت تأثير قرار دهند.
    به منظور شرح چگونگي اثر منفي مصرف بيش از حدپروتئين بر باروري، 3 فرضيه كلي ارائه شده است:
    1ـ محصولات فرعي سمي متابوليسمنيتروژن از شكمبه (آمونياك) و كبد (اوره) ممكن است به اسپرم، تخمك و يا ابقاي جنينتازه، زيان برسانند.
    2ـ عدم تعادل در انرژي و پروتئين فراهم شده، ممكن است بازدهتوليدمثلي را تحت تأثير قرار دهد.
    و 3ـ محصولات فرعي نيتروژن يا مصرف انرژي،ممكن است ترشح گنادوتروپين و يا هورمون پروژسترون را تغيير دهد. ( پروژسترون برايتوسعه فوليكولي، عبورجنين در طول لوله رحم تا رسيدن به رحم و بطور كلي در ابقاءآبستني مهم مي باشد). اين تأثيرات، ممكن است بطور منحصر بفرد و اختصاصي، همزمان باهم و يا با همكاري هم و بطور سينرژيك اتفاق بيفتند. همچنين، مقدار و منبع پروتئيننيز مي تواند پروژسترون را متأثر سازد. امكان دارد كه در مقاديري از پروتئين خامجيره كه نياز شكمبه را براي پروتئين قابل تجزيه افزايش مي دهد، كاهش در غلظتپروژسترون اتفاق بيفتد. با اين وجود، اثر مصرف پروتئين بر ميزان پروژسترون نياز بهمطالعات بيشتري دارد و عواملي مانند، كل انرژي مصرفي و منبع پروتئين نيز بايد موردآزمايش قرار گيرند.
    بدليل تشابه تغييرات هورموني در گاوهاي تغذيه شده با جيرههاي حاوي پروتئين خام بالا، با آنچه كه در گاوها در اثر كمبود انرژي اتفاق مي افتد،بسياري از اين آثار ممكن است ناشي از اثر متقابل با انرژي بجاي اسيدهاي امينه يامحصولات فرعي نيتروژني از متابوليسم شكمبه باشد. جيره هاي با پروتئين بالا يا جيرههاي حاوي پروتئين قابل تجزيه بيش از حد، مي توانند تعادل منفي انرژي را با افزايشتوليد شير شدت دهند.
    بطوركلي اثرات پروتئين غذا بر باروري بسيار پيچيده بنظر ميرسد، فاكتورهاي مختلفي مانند سن، انرژي، پروتئين غيرقابل تجزيه در شكمبه و سلامتيرحم ممكن است واكنش به تغييرات پروتئين مصرفي را تحت تأثير قرار دهند. به منظورحداقل كردن زيانهاي اقتصادي تغذيه غيرمؤثر پروتئين بيش از حد، بر روي توليد وتوليدمثل، جيره ها بايد براي تأمين مقادير مناسبي از پروتئين قابل تجزيه و غيرقابلتجزيه در شكمبه، تهيه شوند. به عنوان مثال، براي گاوهاي پر توليد و گاوهايي كه درابتداي شيردهي هستند، 35 درصد پروتئين خام بايد بصورت پروتئين غير قابل تجزيه درشكمبه باشد. پس جايگزين كردن برخي منابع پروتئيني عبوري، خصوصاً در جيره هايي كه براساس يونجه (زيرا پروتئين يونجه بسيار تجزيه پذير است) تهيه مي شوند، نيازاست.
    نقش تعادل انرژي در توليدمثل :
    انرژي مصرفي مي تواند يكي ازمهمترين عوامل تغذيه اي مؤثر بر توليد گاوهاي شيري باشد. انرژي مصرفي ناكافي درتليسه ها و در گاوها در ابتداي شيردهي، عملكرد توليدمثلي را كاهش مي دهد. مصرفانرژي بيش از حد در اواخر دوره شيردهي و در دوره خشكي نيز مي تواند مشكلات چاقي گاورا ايجاد كند كه خود موجب كاهش بازده توليدمثلي آنها در دوره شيردهي بعدي مي شود. زمانيكه تليسه ها با مقادير ناكافي انرژي تغذيه شوند، ديرتر به سن بلوغ جنسي ميرسند و چنانچه جيره هايي كه داراي كمبود انرژي هستند به تليسه هايي كه دوره هايفحلي طبيعي را شروع كرده اند، خورانده شود، ممكن است موجب توقف دوره فحلي آنها شود. گاوهاي شيرده پرتوليد نيز، در ابتداي دوره بعد از زايمان، ناتوان از مصرف غذاي كافيبه منظور تأمين نيازهاي انرژي براي توليد شير هستند. وقتي كه موادغذايي مصرفينتوانند نيازهاي غذايي افزايش يافته براي توليد شير را مرتفع سازند، تعادل منفيانرژي اتفاق مي افتد. در اين شرايط، نيازهاي انرژي بطور ناقص و از طريق متابوليسمذخاير بدن، مرتفع مي شود كه اين امر نيز به نوبه خود منجر به كاهش وزن بدن و شرايطبدني مي گردد. متابوليسم بيش از حد ذخاير بدن با تصفيه چربي كبدي بعد از زايمان وكاهش عملكرد توليدمثلي در گاوهاي شيري پرتوليد همراه مي باشد. البته ميزان و مدتزمان تعادل منفي انرژي در طول ابتداي دوره شيردهي، بيشتر به غذاي مصرفي بستگي داردتا به توليد شير. مكانيسم هايي كه همراه با غذاي مصرفي ناكافي بعد از زايمان و درنتيجه آن تعادل منفي انرژي ، توليدمثل را متأثر مي سازند، هنوز بطور كامل شناختهنشده اند. با اين وجود، برخي احتمالات وجود دارد كه رابطه آنتاگونيستي بينمتابوليسم بعد از زايمان و عملكرد توليدمثلي را روشن مي سازند.
    هورمون لوتئيزكننده ( Lh ) ، يك هورمون مهم و حياتي است كه به منظور دوباره برقرار سازي فعاليتتخمدان، رشد نهايي و بلوغ فوليكولهاي تخمداني، تخمك گذاري و ترشح تخمداني پروژسترونمورد نياز مي باشد. كمبود انرژي شديد ممكن است ترشح Lh را تغيير دهد و در نتيجه،توسعه فوليكولي و تخمك گذاري را به تعويق بيندازد. تعادل منفي انرژي در ابتداي دورهبعد از زايمان، ممكن است كه به باروري پايين همراه با اثرگذاري منفي روي كيفيتفوليكولهاي تخمدان، در طول دوره توليدمثلي، منجر شود. بطور كلي، هر فوليكول،تقريباً 70 روز نياز دارد تا كامل شود و بصورت تخمك آماده گردد. فوليكولهايي كه باچنين شرايط نامطلوب انرژي روبرو مي شوند ( تعادل منفي انرژي شديد در دوره ابتداييبعد از زايمان)، در اين مدت زمان تعيين شده (70روز)، آمادگي انجام وظايف خود راپيدا نمي كنند. گزارش شده است كه فوليكولهاي در حال رشد در گاوهايي كه كاهش شديدوزن را در طول 3 تا 5 هفته بعد از زايمان، بخود ديده اند، فوليكولهاي معيوبي هستندكه در طول دوره توليدمثلي ترشح پروژسترون را كاهش داده و باروري پاييني را ايجاد ميكنند.
    بر اساس مطالب بالا، مشخص مي شود كه توليد شير، كمبود انرژي شديد و از دستدادن شرايط بدني با فاصله تا اولين تخمك گذاري، همبستگي مثبت و با نسبت آبستني بهاولين سرويس، همبستگي منفي دارد. به اين ترتيب كه براي گاوها با توليد بالا، مدتزمان طولاني تري براي اولين تخمك گذاري بعد از زايمان لازم است، همچنين نسبت آبستنيبه اولين سرويس و در كل باروري، در گاوهاي پرتوليد پايينتر است. بنابراين استراتژيهاي تغذيه اي كه شروع تخمك گذاري بعد از زايمان را تسريع مي بخشند، مي تواند برعملكرد توليدمثلي اثر مثبتي داشته باشد. بطوركلي، براي كاهش شرايط بدني از دست رفتهو همچنين كاهش شدت تعادل منفي انرژي بعد از زايمان، به منظور افزايش باروري، راههايمتعددي وجود دارد. دو راه رسيدن به حداكثر تراكم انرژي در جيره غذايي گاوهاي شيريدر ابتداي شيردهي ، عبارتند از :
    1ـ افزايش ميزان كربوهيدرات غير سلولزي جيره ( مثل ذرت با رطوبت بالا)
    و 2ـ اضافه كردن چربي ( به عنوان مثال دانه كتان ياچربي عبوري )
    افزايش كربوهيدرات غير سلولزي جيره مي تواند از طريق كاهش نسبتعلوفه به كنسانتره و يا بوسيله تغذيه با غلات بيشتر، حاصل شود. هر چند كه، جيره بامقادير بالاي غلات ممكن است منجر به اسيدوز و كاهش چربي شير شود. از طرفي ديگر،ضميمه كردن چربي به منظور افزايش تراكم انرژي جيره، مي تواند غلظت كلسترول پلاسمايمورد نياز براي سنتز پروژسترون را افزايش دهد،كه در نتيجه منجر به توسعه باروري ميشود. علاوه بر اين، جيره گاوهاي خشك، در طول اواخر دوره خشكي ( 2-3 هفته آخر )،بايد به طور مناسب تنظيم شود تا اينكه گاوهاي خشك، شرايط بدني زيادي را از دستندهند و دچار تعادل منفي شديد انرژي در هنگام زايمان نگردند.
    با توجه به مطالبگفته شده، روشن است كه تغذيه رابطه نزديكي با توليدمثل دارد. از طرفي ديگر نيز، بهعلت پايين بودن وراثت پذيري بيشتر صفات توليدمثلي، پيشرفت ژنتيكي حاصل از انتخاببراي اين صفات به كندي حاصل مي شود و مي توان گفت كه در كل مديريت (عوامل محيطيمؤثر ) خصوصاً تغذيه نقش بيشتري را در مقايسه با ژنتيك در بازده توليدمثلي ايفا ميكند. كمبودهاي غذايي و فزوني يا نا متعادل بودن غذايي، همگي نشان داده اند كه ميتوانند منجر به تغييرات توليدمثلي شوند. و تنها مشكل اصلي نامشخص بودن ميزان اينافزايش، كمبود يا عدم تعادل مي باشد كه توليدمثل راتحت تأثير قرار مي دهد. مطالعاتو تحقيقات بيشتري بر روي گاوهاي شيري پرتوليد نياز است تا نقش تك‌تك مواد مغذي واثرات متقابلشان بر روي عملكرد توليدمثلي روشن شود. در حال حاضر، بهترين توصيه،تهيه يك برنامه غذايي براي گاوهاي شيري است كه براي تمام مواد مغذي، بالانس شدهباشد و تمامي نيازهاي غذايي دام را برطرف كند. با اين وجود، بايد خاطر نشان كرد كهتغذيه، تنها يكي از دلايل مشكلات و بيماريهاي توليدمثلي است. شرايط محيطي، تشخيصبموقع فحلي، زمان تلقيح مصنوعي و ذخيره و حمل اسپرم و رعايت اصول بهداشتي به هنگامزايش نيز مي توانند عملكرد توليدمثلي گله را تحت تأثير قرار دهند. برنامه هاي تغذيهاي مي توانند عملكرد ضعيف توليدمثلي ايجاد شده با مديريت ضعيف را اصلاح
    كنند.

  10. #10
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    چه هنگام ميتوانيد به كودكانتان شير گاو بدهيد؟

    براي اولين سال زندگي شير مادر يا شير خشك مهمترين منبع شير به شمار مي آيد.
    شير گاو براي اولين سال زندگي اصلا مناسب نيست اما از حدود 7 ماهگي به بعد كمي شير گاو و يا غذاهايي كه حاوي مقادير كمي شير گاو هستند ميتوانند به عنوان يك غذاي كمكي مورد استفاده قرار بگيرند.
    ميتوانيد شير را با غذاهاي جامد مثل پوره سيب زميني يا برنج مخلوط كنيد و يا ميتوانيد مقدار كمي شير را با ميوه هاي تازه مخلوط نماييد. با افزودن ادويه و پوره سبزيجات به شير ميتوانيد يك غذاي لذيذ و خوشمزه براي كودكتان تهيه كنيد.
    شير گاو، چه وقت و چه مقدار
    از چه هنگام ميتوان به كودك شير گاو داد؟ در اولين سال زندگي يك كودك شير مادر و شير هاي خشك بهتر از شير گاو تشخيص داده شده اند و شير گاو اصلا براي اين امر مناسب نيست . اما از حدود 7 ماهگي كمي شير گاو و يا غذاهايي كه حاوي مقادير بالاي شير هستند بعنوان مهمترين مكمل هاي غذايي به غذاي كودكان افزوده مي گردد.
    راههاي زيادي براي آغاز استفاده از شير گاو وجود دارد مثلا ميتوانيد آنها را به پوره ها و غذاهاي كودكان- تهيه شده از غلات- استفاده نماييد.
    همچنين ميشود مقداري شير كامل را با ميوه هاي تازه مخلوط كرد و مصرف نمود. با تركيب نمودن كمي شير كامل و پوره سبزيجات و كمي ادويه يك غذاي عالي براي نوزادان و كودكان تهيه نمود.
    هر چه سن كودكان افزايش مي يابد نگراني از كمبود كلسيم نيز افزايش مي يابد. بيش از بيست درصد از كودكان مقادير ناكافي از كلسيم را دريافت ميكنند. اين امر بدان علت است كه اكثر كودكان از نوشيدنيهايي استفاده ميكنندكه حاوي مقادير ناكافي سديم مي باشد.
    سالهاي اوليه زندگي يك كودك زمان رشد و تكامل استخوانهاي اوست لذا مصرف مواد غذايي حاوي كلسيم زياد در اين سن بسيار مفيد ميباشد.
    در اين مورد شير يك نوشيدني خوب و مفيد است زيرا قند موجود در شير(لاكتوز) و همچنين ويتامينd موجود در آن از عواملي هستند كه موجب افزايش جذب كلسيم مي شوند.

صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •