صفحه 8 از 8 نخستنخست 12345678
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 76 , از مجموع 76

موضوع: كشاورزي-علوم دامي و طيور-دام-بانك مقالات مربوط به دام2

  1. #71
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    خوراك‏هاى علوفه‏اى و كنسانتره دام

    هرگونه خوراك گیاهى و پرحجم كه ارزش غذایى داشته باشد و خوش‏خوراك هم باشد، علوفه نام دارد.

    الف - علوفه ‏ها

    هرگونه خوراك گیاهى و پرحجم كه ارزش غذایى داشته باشد و خوش‏خوراكهم باشد، علوفه نام دارد.

    یونجه یابیده: این علوفه ارزش غذایى زیادى دارد. یونجه به عنوان یك غذاى عالى در تغذیه دام به خصوص براى گاو شیرى استفاده مى‏شود. پروتئین و كلسیم بالاى این علوفه نشانه مرغوب‏بودن آن است. زمان برداشت یونجه وقتى است كه یك سوم بوته‏ها به گل بنشینند. در جیره غذایى گاو شیرى، بین دو تا چهار كیلوگرم یونجه در روز كافى و مناسب است.

    علف باغ: این علف در تغذیه گاو شیرى و پروارى استفاده مى‏شود. به دلیل داشتن رشته‏هاى بلند، نشخوار دام‏ها را زیاد مى‏كند. به علاوه در گاوهاى شیرى باعث بیشترشدن چربى شیر مى‏شود. براى جلوگیرى از خارج‏شدن سریع خوراك‏هاى آردى از بدن دام‏هاى پروارى از این علوفه استفاده مى‏كنند.

    كاه به علت خشك و پُرحجم‏بودن، ارزش غذایى زیادى براى دام‏ها ندارد. از نظر ارزش غذایى، كاه جو از كاه گندم بهتر است. همچنین كاه گندم از كاه برنج بهتر است. براى دام‏هاى سنگین بهتر است كه كاه به صورت رشته‏هاى بلند باشد. مصرف كاه باید كم و به مقدار لازم باشد. هر چه مقدار این علوفه در جیره غذایى دام‏ها بیشتر باشد، جلوى هضم و مصرف بیشتر غذا را مى‏گیرد. بهت راست كاه را همیشه بعد از خوراك‏هاى دیگر به دام‏ها داد.

    اگر كاه و علوفه‏هاى مانند آن به صورت غنى شده به دام‏ها داده شوند. ارزش غذایى بیشتر مى‏دارند. براى گاوهاى خشك مى‏توان مقدار بیشترى از این علوفه در جیره غذایى قرار داد.

    سیلوها: براى استفاده بیشتر و بهتر از علوفه‏هاى خشك و هضم بهتر این علوفه‏ها، آنها را سیلو مى‏كنند.

    ب - خوراك‏هاى فشرده شده یا كنسانتره دامى

    علوفه‏هاى آردى و خوراك‏هایى كه از رشته‏هاى كمى تشكیل شده‏اند رإ؛



    »ل خوراك‏هاى كنسانتره‏اى مى‏گویند. وقتى مقدار مشخصى از ماده‏هایى مانند جو، سبوس، تفاله چغندر قند، كنجاله تخم پنبه را با تكمیل‏كننده‏هاى معدنى و ویتامینى مخلوط كنند، خوراك كنسانتره تهیه مى‏شود.

    براى برطرف‏كردن نیاز غذایى دام‏هایى كه تولید بالایى دارند، علاوه بر علوفه باید مقدار مشخصى از كنسانتره دامى هم استفاده كرد. به گاوهاى بومى و دورگ روستایى كه بیشتر از هشت كیلوگرم شیر تولید مى‏كنند، باید مقدار مشخصى كنسانتره دامى داد.

    به دامداران عزیز سفارش مى‏شود اگر خوراك را از كارخانه خریدارى مى‏كنند، در هنگام تهیه و مخلوط كردن كنسانتره در كارخانه حضور داشته باشند. به این ترتیب، مى‏توانند كنترل كنند كه از هر ماده‏اى به مقدار مشخص و لازم در كنسانتره مخلوط شده است و جلوى هرگونه تقلب گرفته شود.

    براى تهیه كنسانتره به وسیله خود دامدار، مى‏توانید از دستور زیر استفاده كنید. این دستور براى گاو شیرى كه بین ده تا پانزده كیلوگرم شیر تولید مى‏كند، مناسب است.

    مقدار جو سى و پنج تا چهل درصد، سبوس گندم سى تا سى و پنج درصد، تفاله چغندر قند هشت تا ده درصد، كنجاله تخم پنهب پنج تا هفت درصد، نمك نیم درصد و سبوس برنج شش تا هشت درصد باید باشد. به این ماده‏ها مقدارى كربنات كلسیم یا دى‏كلسیم فسفات هم اضافه مى‏كنند.

    نكته‏هاى مهم در تغذیه مخلوط علوفه و كنسانتره
    براى گاوهاى شیرى روستایى كه تولید شیر آنان به هفت تا هشت كیلوگرم مى‏رسد، لازم نیست كه از كنسانتره استفاده كنید. با علوفه‏هاى مرغوب مى‏توان نیاز غذایى این دام‏ها را برطرف كرد. ولى براى گاوهایى كه در روز بیشتر از هشت كیلوگرم شیر تولید مى‏كنند، باید از كنسانتره استفاده كرد.

    براى این گاوها در برابر هر یك كیلوگرم شیر تولیدى، نیم كیلوگرم كنسانتره دامى لازم است. براى مثال اگر گاوى چهارده كیلوگرم شیر تولید مى‏كند، باید روزانه هفت كیلوگرم كنسانتره به اضافه مقدار لازم علوفه تازه و مرغوب بخورد.

    تغییر جیره غذایى دام باید با احتیاط كم‏كم انجام شود. تا باعث كم‏شدن تولید نشود. اگر در غذاى دام از ضایعات استفاده مى‏شود باید با توجه به نوع ماده افزودنى از مقدار كنسانتره كم كرد.

    علوفه‏هاى سبز، رطوبت زیادى دارند. به همین دلیل دو تا سه برابر علوفه‏هاى خشك باید مصرف شوند. اگر بتوان علوفه و كنسانتره را به طور كامل مخلوط كرد، خیلى مناسب است. اگر این كار انجام نشد، سعى كنید فاصله زمانى بین تغذیه با علوفه و كنسانتره خیلى كم باشد.

    براى بیشترشدن مقدار تولیدشیره مى‏توان تا حدودى از كنسانتره دامى استفاده كرد. مصرف زیاد كنسانتره باعث كم‏شدن چربى شیر مى‏شود. در این حالت باید از علوفه‏هاى مرغوب با رشته‏هاى بلند و كنجاله تخم پنبه استفاده كرد.

    دستور تهیه كسانتره براى گوساله‏هاى پروارى
    مقدار چهل تا چهل و پنج درصد جو، سى تا سى و پنج درصد سبوس، ده تا دوازده درصد تفاله چغندر، سه تا پنج درصد كنجاله تخم پنبه، هشت تا ده درصد سبوس برنج را با مقدارى كربنات كلسیم مخلوط كنید. سپس در اختیار دام‏ها بگذارید.

    فراهم‏كردن خوراك لازم براى دام‏هاى مختلف
    همه دامها براى تولید باید انرژى و پروتئین كافى مصرف كنند. مقدار مصرف ماده‏هاى غذایى دام‏ها با هم فرق مى‏كند.

    الف - گاوهاى شیرده: این گاوها به دلیل تولید شیر، خوراك‏هایى لازم دارند كه پروتئین زیادى داشته باشند. مخلوط علوفه‏هایى مانند یونجه خشك با كنسانتره دامى كه انرژى كافى داشته باشند، بسیار مناسب است.

    مقدار خوراك براى این دام‏ها به نوع دام حك هبومى است یا دورگ و مقدار شیر تولیدى بستگى دارد. مقدار ماده غذایى خشك براى گاوى كه دوازه كیلوگرم در روز شیر مى‏دهد و پانصد كیلوگرم وزن دارد، ده كیلوگرم است. دو كیلوگرم از این مقدار باید كنسانتره باشد.

    در ابتداى دوره شیروارى چون دام وزن زیادى را از دست داده و اشتهاى كمترى دارد، باید از علوفه‏هاى مرغوب و كنسانتره خوب استفاده كرد. به علاوه از دادن علوفه‏هایى مانند كاه و سبوس برنج باید خوددارى شود.

    ب - گاوهاى خشك آبستن

    در آخر دوره شیروارى یعنى سه ماه قبل از زایمان كم‏كم باید از مقدار كنسانتره دامى و علوفه‏هاى مرغوب كم كرد. به جاى آن مى‏توان، خوراك‏هاى كم‏ارزش‏تر را در غذاى دام قرار داد. یعنى مى‏توان به طور كامل از علوفه استفاده كرد و دیگر به دام‏ها كنسانتره نداد. استفاده زیاد از غذاى آردى در گاوهاى خشك باعث چاقى آنان مى‏شود. در نتیجه، سخت‏زایى و بیشترشدن هزینه‏ها را به دنبال دارد.

    دو هفته قبل از زایمان، كم كم مقدار كنسانتره در غذاى دام را اضافه كنید. همچنین از علوفه‏هاى مرغوب مانند یونجه باید در خوراك دام استفاده كرد.

    ج - گوساله ‏هاى پروارى

    سه ماهه اول دوره پروار: در این دوره، استخوان‏ها و اندام گوساله‏ها رشد مى‏كند. بنابراین گوساله‏ها به خوراك‏هایى نیاز دارند كه پروتئین زیادى داشته باشند. براى این كار، علوفه‏هایى مانند یونجه و علف باغ مناسب هستند. به علاوه در مخلوط كنسانتره باید از كنجاله تخم پنبه استفاده كرد. همچنین استفاده از كربنات كلسیم یا پودر آهك و خوراك‏هاى كلسیم‏دار ضرورى است.

    اضافه‏وزن روزانه در این دوره، با هزینه كمتر و سرعت بیشتر انجام شود. بنابراین، پروار دام‏هاى جوان از نظر اقتصادى باصرفه‏تر است.

    سه ماهه دوم پروار: در این دوره گوساله‏ها رشد ابتدایى خود را انجام داده‏اند. در نتیجه، استخوان‏ها و اندام‏ها رشد كمترى دارند. بنابراین، براى پروار و چاق‏شدن گوساله‏ها باید از خوراك‏هاى پرانرژى و علوفه‏هایى كه تا حدودى مرغوب هستند، استفاده كرد.

    آرد جو، تفاله چغندر قند، ملاس، علف باغ و مقدارى یونجه و كاه براى این دوره مناسب هستند. در این دوره براى اضافه‏شدن وزن گوساله‏ها باید هزینه بیشترى كرد. همچنین هفتاددرصد غذاى دام باید از كنسانتره دامى كه مواد پرانرژى دارد، تشكیل شود.

    استفاده از ضایعات در تغذیه دام
    نان خشك
    خوراكى است كه از آرد گندم به دست مى‏آید. این خوراك براى دام‏هاى شیرى و پروارى مناسب است. براى استفاده از این خوراك باید بسیار دقت كرد. زیرا اگر نان خشك كپك زده باشد، باعث مسموم‏شدن دام‏ها مى‏شود. به علاوه در درازمدت در گاوهاى شیرى باعث ناراحتى‏هایى مى‏شود.

    چون نان‏هاى خشك به طور صحیح جمع‏آورى نمى‏شوند، ممكن است لابه‏لاى آنها چیزهایى مانند تیغ، سوزان و پلاستیك وجود داشته باشد. اگر این چیزها خورده شوند، موجب ناراحتى‏هاى مختلف براى دام مى‏شوند.

    چیزهایى مانند میخ یا سوزن به طور مسقیم وارد نگارى حیوان مى‏شوند، كم‏كم از دیواره نگارى مى‏گذرند و به قلب مى‏رسند. در نتیجه باعث مرگ ناگهانى حیوان مى‏شوند. ماده‏هاى پلاستیكى نیز باعث بسته‏شدن روده‏هاى دام مى‏شوند.

    سبوس برنج
    نوع درجه یك آن دانه‏هاى برنج دارد و به شكل آردى است، این نوع از سبوس براى دام‏ها مفید است. اما نوع‏هاى دیگر كه زبره زیادى دارند، براى خوراك دام مفید نیستند. از این ماده در مخلوط كنسانتره براى گاو شیرى شش درصد و براى گاو پروارى نه درصد مى‏توان در نظر گرفت.

    ملاس
    این خوراك، خاصیت انرژى زایى و مُلین بودن دارد. مى‏توان تا ده‏درصد از آن را در جیره غذایى روزانه در نظر گرفت. شروع تغذیه با این خوراك باید كم‏كم باشد. ملاس جایگزین خوبى براى غذاتى مانند جو و ذرت است.

    استفاده از ضایعات براى كم‏شدن قیمت جیره غذایى و استفاهد بهتر و بیشتر از محصولات فرعى كارخانه‏ها بسیار مناسب است. ولى مصرف بیشتر از اندازه و ناگهانى این مواد باعث ناراحتى‏هاى شدید گوارشى براى دام مى‏شود. براى مثال، استفاده از چغندر خوراكى، خربزه، هندوانه و صیفى‏جات دیگر باید كم‏كم شروع شود. یعنى از روزى دویست گرم شروع شود در پایان هم كم‏كم قطع شود.

    روش غنى‏سازى كاه
    به دلیل استفاده زیاد كاه در تغذیه دام، غنى‏سازى این علوفه اهمیت زیادى دارد. براى غنى‏سازى كاه، ابتدا آب و مقدار مشخصى اوره را با هم مخلوط مى‏كنند. اگر ملاس هم وجود داشته باشد، مقدار مشخى از ملاس هم با آن مخلوط مى‏كنند. وقتى اوره و ملاس در آب به خوبى حل شد، آن را بر روى توده كاه مى‏پاشند و كاه را به هم مى‏زنند. سپس آب را در داخل سیلوى سیمانى مى‏ریزند و فشرده مى‏كنند. با این كار هواى داخل سیلو خارج مى‏شود. سپس اب استفاده از پلاستیك روى آن را مى‏پوشانند. این كاه به مدت بیست و پنج روز به همین صورت باقى مى‏ماند و سپس مصرف مى‏شود.

    مقدار ماده‏هاى لازم براى غنى‏سازى كاه
    لاس 4 تا 10 كیلوگرم

    كاه 100 كیلوگرم

    آب 50 تا 80 لیتر

    اوره 4 كیلوگرم

    فایده‏هاى غنى‏سازى كاه
    1- پانزده درصد به ارزش غذایى كاه اضافه مى‏شود.

    2- پروتئین كاه بیشتر مى‏شود.

    3- كاه خوش خوراك مى‏شود.

    4- اگر در غنى‏سازى كاه از ملاس هم استفاده شود، انرژى آن بیشتر مى‏شود.

    نكته‏هاى مهم در تغذیه دام
    1- براى جلوگرى از نفخ دام باید كاه غنى‏شده را همراه با علوفه‏هاى خشك دیگر استفاده كرد. مقدار كاه غنى‏شده را براى گوسفند از دویست گرم و براى گاو از سیصد گرم در روز شروع مى‏كنند. كم‏كم این مقدار را بیشترى مى‏كنند.

    2- سبوس به تنهایى، خوراك كنسانتره به حساب نمى‏آید. از دادن مقدار زیاد این خوراك به دام خوددارى كنید. زیرا باعث كم‏شدن چربى شیر مى‏شود.

    3- آرد گندم براى تغذیه نشخواركنندگان مناسب نیست. چون پروتئین موجود در گندم باعث نفخ در گاو مى‏شود. همچنین حركت شكمبه را كم مى‏كند و باعث ناراحتى‏هاى گوارشى در دام مى‏شود
    __________________
    علوم دامی ... باغبانی ... گیاهپزشكی .. منابع طبیعی و جنگلداری .. علوم آب و خاك..صنایع غدایی .. ماشین آلات كشاورزی و...

    بزرگترين سايت كشاورزي ايران
    بانك مقالات تمامي گرايش هاي كشاورزي در ...

  2. #72
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    اصول نمونه برداری از خوراك

    اصول نمونه برداري و آناليز مواد اوليه خوراك

    همان طور كه ميدانيم هزينه هاي مربوط به مواد اوليه خوراك دام و طيور بالاترين سهم را در تهيه يك تن دان شامل مي شود . براي درك بهتر اين موضوع در جدول زير درصد هاي مربوطه را ذكر مي نمائيم .
    ميانگين درصد هزينه هاي مربوط به تهيه يك تن دان
    نوع هزينه درصد هزينه
    مواد اوليه 3/91
    ساخت دان 05/7
    هزينه هاي اجرايي 44/1
    ساير هزينه ها 20/0
    شايد اينطور تصور شود كه هزينه هاي انجام شده در خصوص نمونه برداري و آناليز نمونه ها سبب افزايش قيمت دان ساخته شده خواهد گرديد. در واقع اين امر بدين صورت نبوده ونتايج حاصل از انجام اين كار در كاهش هزينه ها نقش موثري دارد . فوايد حاصل از آناليز نمونه ها را ميتوان بطور خلاصه اينگونه طبقه بندي نمود:
    1- با انجام آزمايش بر روي نمونه ها و پرداخت هزينه نه چندان بالايي مي توان مانع از خريد محموله هايي شد كه از كيفيت پائيني برخوردارند .
    2- با انجام آزمايش بر روي مواد اوليه ،بسياري از سازندگان دان مجبور به استفاده از مواد اوليه مرغوب خواهند شد .
    3- با جمع آوري اطلاعات مربوط به آزمايشات انجام شده مي توان بهترين فروشنده مواد اوليه كه جنس مرغوب مي فروشد را شناسايي نمود .
    4- انجام آزمايش جهت شناسايي كيفيت مواد سبب كاهش تقلب و تخطي در ساخت دان خواهد شد .
    5- با استفاده از نتايج آزمايشات مي توان جيره اي مناسب با ارزانترين قيمت تهيه نمود.
    6- استفاده از آزمايشات و ارائه آن ، سبب افزايش اطمينان مشتري خواهد گرديد.
    در جدول زير مواد اوليه و نوع آزمايشات مناسب و كاربردي جهت هر
    يك از آنها ارايه مي گردد:
    رطوبت پروتئين چربي فيبر كلسيم فسفر نمك مواد غير قابل صابوني شدن مواد غير قابل حل
    ذرت X X X - - - - -
    گندم X X - X - - - -
    جو X X - X - - - -
    سويا X X - X - - - -
    سبوس گندم X X - X - - - -
    پودر ماهي X X X - X X X -
    صدف - - - - X - - -
    كربنات كلسيم - - - - X - - -
    دي كلسيم فسفات - - - - X X - -
    منوكلسيم فسفات - - - - X X - -
    چربي - - - - - - - - X
    يادآوري برخي نكات مهم در امر نمونه برداري :
    1- پس از هر بار ورود محموله جديد مواد اوليه ، نسبت به نمونه برداري و ارسال سريع آن به آزمايشگاه اقدام نمائيد.
    2- پس از برداشت نمونه آن را به دو قسمت تقسيم نموده يك نمونه را جهت آزمايش ارسال كرده و ديگري را به عنوان شاهد (The check sample) نگهداري نمائيد.
    3- هر نمونه ارسالي ميبايست داراي حداقل وزني برابر نيم كيلوگرم (ترجيحاً بيشتر ) باشد.
    4- بر روي هر نمونه بايستي مشخصاتي از قبيل ، تاريخ ، شماره ، نام شركت يا شخص ، نام ماده ، نوع آزمايش درخواستي قيد گردد.
    5- نمونه مورد آزمايش را سريعاً به آزمايشگاه ارسال نمائيد و نمونه شاهد را در محلي مناسب از نظر دما و رطوبت به شش ماه نگهداري نماييد .
    6- تهيه دفتري به منظور ثبت مشخصات نمونه هاي ارسالي ، و نتايج كسب شده از آزمايشگاه ميتواند شما را در كنترل اطلاعات ياري نمايد.
    7- در صورت كسب نتايج غير منتظره از نمونه هاي ارسالي ، مي توانيد از نمونه شاهد جهت كنترل آزمايشگاه و آزمايش مجدد استفاده نماييد
    __________________
    علوم دامی ... باغبانی ... گیاهپزشكی .. منابع طبیعی و جنگلداری .. علوم آب و خاك..صنایع غدایی .. ماشین آلات كشاورزی و...

    بزرگترين سايت كشاورزي ايران
    بانك مقالات تمامي گرايش هاي كشاورزي در ...

  3. #73
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    دو قلوزايي در گاو شيري

    دو قلوزايي در توليد مثل گاو شيري پيامدي غيرقابل اجتناب بوده و براي گاو شيري يك صفت نامطلوب محسوب مي شود زيرا به طور كل منجر به كاهش سوددهي و كارآيي توليد مثلي دام مي گردد. در يك مطالعه ضررهاي اقتصادي ناشي از هر تولد دوقلو در مقايسه با تولد تك قلو را بررسي كرده كه رقمي در حدود 108 دلار برآورد شده است. همچنين دو قلوزايي موجب كاهش عملكرد توليد مثل دام همراه با افزايش ميانگين روزهاي غيرآبستن دام (open days) و دفعات تلقيح به ازاي هر آبستني دام (services per conception) در طي دوره شيرداري پس از زايمان مي شود به علاوه ، اتيولوژي بسياري از بيماري‌هاي پيش از زايمان گاو مربوط به زايمان‌هاي دوقلو مي‌باشد
    گاوهاي دوقلوزا از نظر مرده‌زايي ، جفت ماندگي‌، متريت ، جابه‌جايي شيردان، كتوز و اسيدوريا در خطر بالاتري بوده و وقوع (incidence) سقط جنين (12% در مقابل 3/29%) ، مرگ جنين گوساله (2/3% در مقابل 7/15%) كاهش وزن گوساله هنگام تولد (6/30% در مقابل 5/43%) و جفت ماندگي (7% در مقابل 34%) در موارد دوقلوزايي در مقايسه با تك قلوزايي بيشتر بوده كه اين امر احتمالاً مربوط به كاهش طول آبستني و افزايش وقوع سخت‌زايي ناشي از دوقلوزايي گاو مي‌باشد . همچنين بايد در نظر داشت كه ميزان حذف در گاوهاي دو قلوزا بيشتر است يكي از اثرات دوقلوزايي در گله كاهش تعداد تليسه‌هاي بارور موجود براي جايگزيني در گله شيري گزارش شده است. اين كاهش ناشي از افزايش مرگ و مير در زمان جنيني در گوساله‌هاي دوقلو و افزايش ميزان تولد گوساله هاي نر در نتيجه تولد گوساله هاي دوقلوي نر همسان (Homozygous) مي باشد .

    مكانيسم‌هاي دوقلوزايي

    گاو گونه‌اي تك قلوزاست (Monotocous) و اين به آن معني است كه در اكثر موارد يك آبستني موفق در گاو منجر به تولد يك گوساله تك قلو مي شود. مكانيسم فيزيولوژيكي موثر در تنظيم تعداد فوليكولهايي كه در طي هر موج فوليكويي به فوليكول رسيده (Dominant) تبديل مي شوند معمولاً موجب انتخاب يك فوليكول رسيده شده كه قادر به تخمك‌گذاري است. آغاز يك تخمك‌گذاري القاء شده يا طبيعي سبب تحريك عوامل موثر در آزاد شدن يك تخمك از يك فوليكول رسيده در زمان تخمك‌گذاري ، مي‌گردد. اگر كليه اين وقايع از زمان لقاح تخمك تا زمان زايمان به طور طبيعي روي دهد منجر به آبستني و تولد يك گوساله خواهد شد به هر حال امكان دارد كه 2 فوليكول از ميان گروه فوليكولهاي در حال رشد در موج فوليكولي به رشد خود ادامه داده و به فوليكول رسيده تبديل شوند كه به آن پديده كوداميننسي (Codaminancy) گويند . اگر عوامل محرك اختصاصي تخمك‌گذراي به طور طبيعي يا زماني كه فوليكولهاي كوداميننت حضور دارند فعال شوند . 2 تخمك هر كدام از يك فوليكول آزاد خواهد شد و اگر ساير وقايع پس از لقاح تا زايمان به طور طبيعي براي هر دو تخمك اتفاق بيافتد دو قلوزايي رخ مي دهد.

    سلولي كه پس از لقاح يك تخمك با يك سلول اسپرم شكل مي گيرد سلول تخم‌ناميده مي‌شود . بنابراين دوقلوهايي كه در نتيجه تخمك‌گذاري و لقاح 2 تخمك ايجاد مي‌شوند دوقلوهاي دو تخمي (Dizygous Twins) ناميده مي شوند. بيشتر دوقلوها در گاو از نوع دو تخمي مي باشند دوقلوهايي دو تخمي مي توانند همجنس يا غير همجنس بوده و شباهت‌هاي فتوتيپي وژنتيكي آنها شبيه برادران و خواهران خود از همان پدر و مادر كه طي زايمان هاي متعدد متولد شده اند مي باشد . همچنين تخمك گذاري يك فوليكول رسيده مي تواند طي رويدادي نادر منجر به دوقلوزايي گردد . دوقلوهايي كه از تخمك‌گذاري و لقاح يك سلول تخمك ايجاد شود را دوقلوهايي تك‌تخمي (Monozygous Twins) گويند دوقلوهاي تك تخمي از نظر فنوتيپي و ژنتيكي يكسان بوده پس بنابراين هميشه از يك جنس اند. مكانيسمي كه منجر به تولد دوقلوهاي تك تخمي مي شود دقيقاً شناسايي نشده است اما دوقلوهاي تك تخمي را ميتوان به عنوان يك شبيه سازي طبيعي در بدن موجودزنده (Invivo)‌به حساب آورد. نسبت دوقلوهاي تك تخمي در گاو كم بوده و نسبت آن حدوداً %4/7 تا 6/13% از كل دوقلوزايي‌ها يا كمتر از%3/0 همه تولدها بيان شده است.

    ميزان دوقلوزايي در گاوشيري

    فاكتورهايي كه خطر دوقلوزايي را در گاو شيري بالا مي برند شامل نژاد دام و تعداد زايمانهاي دام مي باشد همچنين ميزان دوقلوزايي با فصول سال تغيير كرده و ثابت شده كه در طول ماه‌هاي تابستان گرايش به سمت دوقلوزايي بيشتر است. پس از بررسي اثر فصل بر دوقلوزايي مشخص شده كه اين امر به افزايش سطح تغذيه در طي دوره زايمان مربوط مي شود. زماني كه گاوها در فصل تابستان زايمان مي‌كنند و دوباره آبستن مي شوند ، مشخص شده كه در اين زمان يك روند كاهش طول دوره نوري و يك كاهش در حيات مراحل اوليه جنيني گاوهايي كه در تابستان آبستن شده‌‌اند در مقايسه با گاوهايي كه در طول ماه‌هاي سردتر سال‌ آبستن شده‌اند وجود دارد .

    توليد تصاعدي شير و سابقه دوقلوزايي هاي قبلي فاكتورهاي ديگري هستند كه احتمال خطر دوقلوزايي را افزايش مي دهند عموماً نسبت دوقلوزايي در بيشتر نژادهاي گوشتي گاو كمتر از 1% گزارش شده است گستره وقوع دوقلوزايي در گاوهاي شيري بين 5/2% تا 8/5% گزارش شده كه به ميزان زيادي تحت تاثير تعداد زايمان‌هاي گاو مي باشد و احتمال آن 1% براي اولين زايمان تا حدود 10% در ساير زايمانها مي‌باشد.

    تاثير دفعات زايمان بر ميزان دوقلوزايي به طور واضح روشن نشده است اما مي توان آنرا با افزايش توانايي گاوهاي مسن‌تر در جهت نگهداشتن آبستني دوقلوها و همچنين افزايش ميزان اوولاسيون مضاعف يا تاثير اين دو عامل به هم آنرا توضيح داد افزايش ظرفيت رحمي گاوهايي كه دوقلوزاييده اند نيز به عنوان عاملي موثر گزارش شده است. علاوه‌براين ميزان وقوع اوولاسيون مضاعف در گاوهاي شيري شيرده حدود 14% عنوان شده كه در نتيجه افزايش تعداد نتاج دام ميزان دوقلوزايي افزايش يافته است. كينسل و همكاران (1998) نسبت افزايش دوقلوزايي را طي يك دوره 10 ساله گزارش دادند كه در اين گزارش مهمترين عاملي كه سبب بالا بردن ميزان دوقلوزايي شده افزايش در زمان پيك توليد شير در طي دوره بررسي بيان شده است ، آنها همچنين عنوان كردند كه امكان دارد تغذيه گاوها ي پرتوليد با جيره‌هاي حاوي انرژي بالاتر ميزان اوولاسيون مضاعف را افزايش داده و از اين طريق سبب بالارفتن ميزان دوقلوزايي شود. اين اثر شبيه روشي تحت عنوان فلاشينگ (Flushing) در ميش‌ها مي‌باشد كه در اين روش 2 تا 3 هفته قبل از جفت‌گيري به ميش‌هاي جيره‌هايي حاوي پروتئين و انرژي بالاتر داده مي‌شود كه اثرات آن شامل :

    1. رها شدن تعداد تخمك‌ بيشتر

    2. زودتر فحل شدن حيوان

    3. مطمئن بودن وقوع آبستني مي‌باشد.

    بايد توجه داشت كه در اين زمينه در گاو شيري نياز به تحقيقات بيشتر و گسترده‌تري مي باشد.

    افزايش ميزان پروتئين هاي گذرا از شكمبه (Dietary Bypass Protein) مي‌تواند ميزان تخمك‌گذاري و وقوع دوقلوزايي را در ميش‌ها افزايش دهد بنابراين اگر مقاديري از اين پروتئين‌ها به گاو‌هاي شيرده خورانده شود ممكن است به عنوان عاملي در افزايش وقوع دوقلوزايي موثر باشد.

    به طور كل در تحقيقات اخير ميزان دوقلوزايي درگاوهاي شيري در مقايسه با گذشته بالاتر گزارش شده است كه اين نشان مي دهد كه ميزان دوقلوزايي در جمعيت گاوهاي شيري طي زمان رو به افزايش است ، اگر به ارتباط بين دوقلوزايي با تغذيه و يا توليد شير توجه كنيم متوجه خواهيم شد كه افزايش ميزان دوقلوزايي با توجه به گرايش صنعت دامپروري به سوي تغذيه و توليد بهتر غيرمنتظره نخواهد بود.

    فريمارتينيسم (Freemartinism)

    فريمارتينيسم در تليسه‌ها در نتيجه دوقلوزايي و زماني كه پرده‌هاي جنيني ، جنين‌هاي نروماده در طول آبستني بهم جوش خورده و منجر به جابه جا شدن خون بين جنين‌هاي نروماده مي شود ايجاد مي گردد. فاكتورها و هورمون هاي دورن‌ريز يا سلولهاي گوساله نر سبب رشد غيرطبيعي ارگانهاي توليد مثل گوساله‌هاي ماده شده كه در نهايت منجر به ناباوروري مي‌گردد . فريماتينيسم حدوداً در 92% از آبستني‌هاي دوقلو با دو جنس مخالف (Heterosexual Twins) اتفاق مي‌افتد بنابراين حدوداًَ 8% از تليسه‌هاي متولد شده از اين آبستني ‌ها بارور خواهند بود. زيرا احتمال دارد كه پرده‌هاي جنيني به هم جوش نخورده يا جوش‌خوردن آن‌ها پس از دوره زماني تمايز ارگانهاي توليد مثلي روي دهد.

    اولين رخداد ناهنجاري مجراي توليد مثل گوساله‌هاي ماده فريماتين حدود52 تا 49 روز پس از لقاح ايجاد مي شود. شايان ذكر است كه مواردي از فريماتينيسم در گوساله‌ها ماده تك قلو نيز گزارش شده كه احتمالاً اين موارد در نتيجه آبستني‌هاي دوقلويي بوده كه پس از جوش خوردن پرده‌هاي جنيني جنين‌هاي نروماده ، جنين نر سقط شده و قبل از زايمان جذب شده است. به علاوه گاوهاي نري كه به صورت دوقلو با يك تليسه به دنيا مي‌آيند درجات متفاوتي از نقص فعاليت توليدمثلي را نشان داده كه شامل عدم توانايي در توليد اسپرم، كاهش توليد اسپرم و يا افزايش تعداد اسپرما توزوئيدهاي غيرطبيعي مي باشد. به تجربه ثابت شده است كه گاوهاي نري كه با يك تليسه دوقلو به دنيا مي‌آيند مي توانند پس از گذراندن تست‌هاي اصلاح نژادي و تست كيفيت اسپرم به منظور مقاصد اصلاح نژادي و جفت‌گيري در گله به كار روند.

    مديريت گاوهاي دوقلوزا

    مديريت گاوهايي كه دوقلو آبستن‌اند به شناسايي صحيح وجود آبستني دوقلو طي مراحل اوليه آبستني بستگي دارد گاوهايي را كه دوقلو آبستن اند مي توان به طور صحيح 55-40 روز پس‌‌از تلقيح با استفاده از اولتراسونوگرافي به روش مقعدي تشخيص داد تائيد تشخيص نيز ميتواند 70-50 روز پس از تلقيح توسط دامپزشكان ماهر و از طريق لمس مقعدي صورت گيرد.

    پس از تشخيص اينكه گاوشيري دوقلو آبستن است ، چندين پروتكل مديريتي اتخاذ مي شود ؛ مي توان از ادامه نگهداري گاوهاي دوقلوزاي آبستن با روش حذف گاو يا سقط جنين پس از تزريق مواد منقبض كننده رحم (Ecoblic) مثل PGF2α جلوگيري كرد. روش سقط آبستني دوقلو در گاو به نيت باروري مجدد گاو چندان مقبول نبوده و عليه آن چندين عامل را برمي شمرند. اولاً اينكه براساس ميانگين شاخص هاي توليدمثلي و شاخص‌هاي مديريتي كه در گاوهاي شيرده مشخص شده ، ميانگين طول دوره شيردهي گاوهايي كه سقط جنين القايي در آنها صورت گرفته و فاصله زماني تا توليد مثل حدوداً نزديك به 500 روز مي باشد (تقريباً 5/18 ماه طول فاصله بين دوزايش (Calving Interval) مي‌باشد) . ثانياً رخداد دوقلوزايي طي آبستني‌هاي بعدي افزايش مي يابد زيرا گاوهاي دوقلوزا داراي ريسك بالاتر دوقلوزايي در آبستن هاي بعدي مي‌باشند . براين اساس و با مرور موارد ذكر شده در بالا و همچنين با بررسي ارزش گاو ماده و گوساله آن ممكن است حذف دام نسبت به سقط جنين روش اقتصادي تري به نظر برسد.اگر گاوي كه دوقلو آبستن باشد را بخواهند تا زمان زايمان در گله نگهداري كنند مي‌بايست چندين شيوه مديريتي را در نظر داشت. اول اينكه برپايه تحقيقات در گاوهاي گوشتي ، گاوهاي شيري كه دوقلو آبستن‌اند بايد با ميزان بالاتري از مواد غذايي خصوصاً در طول آخر آبستني تغذيه‌ شوند. دوم اينكه به دليل كوتاه بودن طول دوره آبستني گاوهاي دوقلوزا (حدوداً 7 تا 10روز) بيشتر گاوهايي كه دوقلوزا هستند رژيم‌غذايي دوره انتقالي (Transitional period) را كه 2 تا 3 هفته قبل از تاريخ زايمان داده مي‌شود از دست خواهند داد بايد توجه داشت كه زودتر خشك كردن گاو و تغذيه با جيره انتقالي ممكن است كه وقوع مشكلات متابوليك پس از زايمان را در گاوهاي دوقلوزا كاهش دهد. در پايان با كمك نمودن گاو دوقلوزا در زايمان ميتوان مشكلات ناشي از سخت‌زايي ايجاد شده را كاهش داده و تا حدودي ضررهاي اقتصادي ناشي از آن را با كاهش ميزان تلفات جنيني گوساله‌ها كاهش داد.





    ترجمه : مهران خورشيد

    (دانشجوي سال آخر دامپزشكي)

    نويسندگان : Paul M. Fricke and Randy D. Shaver

    University of Wisconcine
    __________________
    علوم دامی ... باغبانی ... گیاهپزشكی .. منابع طبیعی و جنگلداری .. علوم آب و خاك..صنایع غدایی .. ماشین آلات كشاورزی و...

    بزرگترين سايت كشاورزي ايران
    بانك مقالات تمامي گرايش هاي كشاورزي در ...

  4. #74
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    پستان گاو و مراقبت از آن(1)


    مقدمه

    شیر به عنوان یکی از مواد مغذی و ضروری در جیره غذایی انسان جای گرفته است و امروزه تولید شیر و کیفیت آن بسیار مورد توجه است؛ به همین دلیل بر آن شدیم تا مطالبی در زمینه پستان و سلامت آن ارایه دهیم. به لحاظ زیاد بودن مطالب چندین مقاله به صورت پی در پی در این زمینه ارائه می شود.

    بیماری های پستان در مورد تمام حیوانات مزرعه ای مطرح می باشد اما از آنجا که تولید شیر به صورت کلان و اقتصادی توسط گاو انجام می شود لذا بهتر دیدیم مطلب مذکور را از دیدگاه این حیوان بررسی کنیم.

    آناتومی
    پستان در گاو از چهار کارتیه تشکیل شده است؛ که هر کدام از آنها به صورت مجزا بوده و شیر تولیدی آن از طریق سر پستانک همان کارتیه دوشیده می شود. به طور کلی پستان توسط پوست از خارج احاطه شده است. درم و هیپودرم پوست این عضو را به قطعاتی به نام لوب تقسیم کرده که هر لوب از چندین قطعه کوچکتر به نام لوبول تشکیل شده است. لوبول ها توسط انشعابات همبندی و چربی از یکدیگر جدا شده و شامل ساختمان های غددی از نوع لوله ای – آلوئولی با ترشح آپوکرین می باشند.

    پستان توسط سیستم معلقه پستانی از سطح شکمی حیوان به صورت معلق نگاه داشته می شود. این بخش لیگامانی از دو لایه میانی و کناری تشکیل یافته است. لایه میانی دارای بافت الاستیکی بوده و در واقع پستان را به دو قسمت تقسیم کرده و در سطح ونترال به بدن می رسد؛ این درحالی است که لایه کناری از جنس بافت همبند سخت می باشد. هر گونه اختلال در ساختار این لیگامان منجر به اختلال در جای طبیعی پستان می شود که می تواند درصد آلودگی ها و عفونت های پستانی را افزایش دهد.(4)

    سر پستانک قسمتی است که از طریق آن شیر خارج می شود و در واقع بخشی است که پستان از طریق آن با محیط بیرون در ارتباط است. مجرای سر پستانک از بافت پوششی سنگفرشی مطبق شاخی نشده پوشیده شده است و بافت پارین آن دارای عضلات صاف می باشد.(1)

    گردش خون و لنف

    خونرسانی به پستان از طریق سرخرگ های Cranial and Caudal Superficial Epigastric Artery صورت می گیرد و همچنین خون سیاهرگی پستان از طریق Cranial and Caudal Superficial Epigastric Vein جمع آوری می شود. لنف در گردش در بافت پستان در عقده لنفی Inguinal Lymph Node Superficial یا Mammary Lymph Node جمع آوری می شود که این عقده لنفی از سطح پوست قابل لمس می باشد.(4)

    تولید شیر

    به طور کلی پستان تا زمان اولین زایمان در حال رشد و تکامل است. در نزدیکی زایمان روند های هورمونی- عصبی به حالت تعادل می رسند و ترشح شیر آغاز می شود. باید بین ترشح شیر و خروج شیر تفکیک قائل شد. هنگامی که روندهای مذکور به حالت تعادل در آمد شیر از سلول های پوششی غدد پستان ترشح می شود و در فضای داخلی غدد جمع شده و به طرف مجاری شیر حرکت می کند. تولید شیر بدین ترتیب صورت می گیرد که ابتدا در راس سلول های آلوئول، واکوئل های متعدد و کوچک چربی تشکیل شده و به تدریج به یکدیگر متصل می شوند و ایجاد یک واکوئل بزرگ چربی را می کنند. این واکوئل همراه غشای خود از راس آلوئول خارج می شود و در پی خروج آن ذرات پروتئینی که توسط شبکه آندوپلاسمیک تولید شده اند خارج می گردند. بدین ترتیب تولید پروتئین شیر از سلول های آلوئول پستان و از سطح شبکه آندوپلاسمیک دانه دار آنها حاصل می شود.(1)

    ایمنی و دفاع پستان

    عفونت ها و اورام پستان به دلیل نفوذ عامل بیماری زا به داخل مجرای سرپستان و عبور از مکانیسم های دفاعی پستان و دست یابی به بافت های تولید کننده شیر است.

    مکانیسم های دفاعی پستان به دو دسته تقسیم می شود

    1- دفاع غیر اختصاصی

    2- دفاع اختصاصی

    1- دفاع غیر اختصاصی

    1. مجرای سرپستان یا Teat Duct: سر پستانک اولین سد دفاعی پستان در مقابل ورود عوامل مهاجم می باشد. اگر قطر مجرای سرپستانک بزرگتر از حد معمول باشد امکان ایجاد عفونت بیشتر می شود و البته تنگی آن هم نامطلوب است. معمولا 5-6 دقیقه بعد از شیردوشی این مجرا باز است و به همین دلیل باید مانع نشستن گاو بعد از شیردوشی شده که این کار را با ترغیب حیوان به غذا انجام می شود.

    2.کراتین کانال تیت:در مجرای سر پستانک ماده موم مانند از سلول های سنگفرشی مطبق ترشح می شود که کراتین نام دارد. این ماده دارای خواص متعدد فیزیکی و شیمیایی است که بر اساس آنها سه مکانیسم دفاعی مرتبط با آن وجود دارد:

    الف- جذب باکتری به داخل کراتین

    ب- پوسته پوسته شدن کراتین به همراه باکتری های متصل به آن

    ج- خشک شدن داخل مجرا جهت تولید مجدد سطوح کراتینی

    3. خروج مرتب شیر: عفونت های پستانی با ورود عوامل بیماری زا شروع شده و با تکثیر عامل و یا سم زایی عامل در پستان رو به وخامت می گذارد. دوشش شیر همانند یک شستشو میکروارگانیسم ها را می شوید و خارج می کند که این عمل مانع ایجاد و تشدید عفونت های پستانی می شود. دوشش مکرر یکی از روش های درمانی و مهم در اورام پستان محسوب می شود.

    4.عوامل شیمیایی محافظ پستان: این مواد شامل پروتئین های کاتیونیک،لاکتوفرین، آنزیم های پراکسیداز، لیزوزیم و کمپلمان می باشد.

    پروتئین های کاتیونیک با بار مثبت الکتریکی خود به عوامل بیماری زا با بار منفی الکتریکی متصل شده و آنها را خنثی می کند.

    لاکتوفرین یک نوع پروتئین شلاته کننده آهن است که در حضور بی کربنات مانع رشد میکروارگانیسم های محتاج به آهن می شود. لاکتوفرین و بی کربنات در ابتدای دوره خشکی در شیر بالاست. وجود سیترات مانع عمل لاکتوفرین می شود.

    آنزیم های لاکتوپراکسیداز یک سیستم اکسیداتیوی را ایجاد می کنند که برای باکتری های گرم منفی کشنده بوده و برای باکتری های گرم مثبت حالت متوقف کننده فعالیت را دارد.

    2- دفاع اختصاصی

    که شامل ایمنی خونی و سلولی می باشد.

    1. لنفوسیت های B و T: نسبت لنفوسیت ها در شیر تقریبا مشابه خون محیطی است و فقط کمی لنفوسیت B کمی بیش از خون محیطی است

    2.فاگوسیت کننده های پستان: نوتروفیل ها و ماکروفاژها بیش از 80 درصد ایمنی غیر اختصاصی شیر را تشکیل می دهند و در هر سی سی از شیر پستان غیر عفونی 50-200 هزار از این سلول ها یافت می شود. مشخصه شیر ورم پستانی غنی بودن از نوتروفیل و ماکروفاژ می باشد. اینترلوکین ها و پروستاگلاندین که از واسطه های التهابی هستند باعث کموتاکسی فاگوسیت کننده ها به خصوص نوتوفیل ها می شوند.

    3. ایمنی همورال: پادتن های موجود در پستان به عنوان خنثی کننده سموم باکتری، باکتری کش و ماده تحریک کننده سیستم ایمنی مطرح هستند.igG1 از همه مهمتر بوده و ایمنوگلوبولین غالب است. عمل IgA شامل خنثی کردن سموم، ممانعت از تکثیر میکروارگانیسم، جلوگیری از اتصال ارگانیسم به سطوح پوششی و تسهیل دفع باکتری هاست.

    عملکرد igM هنوز به طور کامل مشخص نشده است.(3و2)

    منابع:

    1- پوستی ایرج، ادیب مرادی مسعود، 1379،بافت شناسی مقایسه ای و هیستوتکنیک، تهران

    Smith,Bradford.p,2000,Large Animal Internal Medicine,Usa-2

    3-Andrews.A.H, Blowey.R.W, Boyd.H,Eddy.R.G,2004, Bovine Medicine Disease and Husbandry of Cattle,UK,USA

    4-Konig.H.E,Liebich.H.G, 2004,Veterinary Anatomy of Domestic Mammals,Stuttgart
    __________________
    علوم دامی ... باغبانی ... گیاهپزشكی .. منابع طبیعی و جنگلداری .. علوم آب و خاك..صنایع غدایی .. ماشین آلات كشاورزی و...

    بزرگترين سايت كشاورزي ايران
    بانك مقالات تمامي گرايش هاي كشاورزي در ...

  5. #75
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    پستان گاو و مراقبت از آن (2)

    ورم پستان
    امروزه ورم پستان جز سه بيماري است که در گله ها ضررهاي اقتصادي فراواني به بار مي آورد. ورم پستان در تمام پستان داران وجو دارد اما به دليل استرس شيردوشي که به گاو وارد مي شود، اين بيماري بيشتر در گاو مطرح مي باشد.

    ضررهاي اقتصادي ناشي از ورم پستان تنها مربوط به هزينه هاي درماني و دامپزشکي، کاهش توليد شير و بيرون ريختن شير به دليل آنتي بيوتيک درماني نبوده بلکه حذف دام مبتلا مي تواند ضرر اقتصادي بزرگي محسوب شود. ورم پستان به التهاب بافت پارانشيم غدد پستاني گفته مي شود که باعث تغييرات مرضي در غدد پستاني و تغييرات فيزيکي و شيميايي در شير مي شود. تغيير رنگ شير، لخته در شير،افزايش سلول هاي بدني و گلوبول خهاي سفيد در شير، تغييرات بافت پارانشيم غدد پستاني که با ملامسه قابل تشخيص است از تغييرات پاتولوژيک ورم پستان هستند.(1و2و3و4)
    عوامل ورم پستان

    عوامل ايجاد کننده ورم پستان را مي توان در سه دسته کلي تقسيم بندي نمود:

    1- عوامل بيماري زاي اصلي

    2- عوامل بيماري زاي فرعي

    3- عوامل بيماري زاي غير معمول(7-1)

    1- عوامل بيماري زاي اصلي

    عوامل بيماري زاي اصلي خود به دو گروه تقسيم مي شوند.

    الف- عوامل بيماري زا هاي واگيردار

    ب- عوامل بيماري زا هاي محيطي(4-1)

    الف- عوامل بيماري زاي واگيردار شامل استافيلوکوکوس آرئوس، استرپتوکوکوس آگالاکتيه و مايکو پلاسملا بويس مي باشد.

    1- ورم پستان استافيلوکوکوس آرئوس:

    استافيلوکوکوس آرئوس عامل بيماري زاي موذي بوده و کنترل آن بسيار مشکل است. اين باکتري روي لوزه، واژن و پوست سرپستانک به عنوان فلور طبيعي وجود دارد. زخم هايي که روي سرپستانک ايجاد مي شوند محلي است که اين باکتري نفوذ مي کند و پستان را مورد تهاجم قرار مي دهد.

    <!--[if !vml]--> <!--[endif]--> زخم روي سرپستانک

    اين باکتري هر سه فرم مزمن،تحت باليني و باليني ورم پستان را ايجاد مي کندکه فرم فوق حاد آن ورم پستان گانگرنوس ايجاد مي کند. در اين ورم پستان امکان دارد در شير خون و يا لخته ديده شود.

    اگر شير ورم پستاني ايجاد شده به وسيله باکتري مذکور را به گوساله هاي ماده دهيم باکتري در دهان اين گوساله ها کلونيزه مي شود. از عادات گوساله ههاي ماده ليسيدن سرپستانک هاي يکديگر است که مي تواند منجر به ورم پستان در تليسه ها شود و کوري کارتيه ها را پيش آورد.(6-1)



    <!--[if !vml]--> <!--[endif]--> کارتيه کور در سمت چپ و جلو

    2- ورم پستان استرپتوکوکوس آگالاکتيه:

    مخزن اصلي باکتري انسان و خوک مي باشد، به همين دليل شيوع اين نوع از ورم پستان نشان دهنده عدم رعايت موازين بهداشتي در سالن شيردوشي مي باشد و راه موثر جلوگيري از ايجاد و گسترش آن استفاده از دستکش براي تمام کارگران شيردوشي مي باشد.

    دوره اين ورم پستان نسبت به ورم پستاني که اتافيلوکوکوس آرئوس ايجاد مي کند کوتاهتر بوده و بهتر به آنتي بيوتيک درماني پاسخ مي دهد.(4-1)

    3- ورم پستان مايکوپلاسمايي:

    اين ورم پستان نسبت به ساير عوامل واگيردار ورم پستان کمتر شايع بوده و درمان آنتي بيوتيکي آن نيز مشکل مي باشد. بيشتر در فصول سرد و مرطوب بروز مي کند و علائم به صورت ناگهاني آغاز مي شود. معمولا هر چهار کارتيه را درگير کرده و يک افت ناگهاني در توليد شير ايجاد مي نمايد که حتي مي تواند منجر به قطع شير شود. در ابتداي بيماري پستان سفت و متورم مي شود ولي با گذشت چند روز پستان آتروفي و کوچک مي شود.

    مهمترين راه کنترل اين نوع از ورم پستان جلوگيري از ورود دام آلوده به گله و رعايت بهداشت شيردوشي است.(4-1 و7)

    ب- از عوامل بيماري زاي محيطي مي توان به کلي فرم ها و استرپتوکوکوس ها اشاره کرد.

    کلي فرم ها شامل کلبسيلا، سيتروباکتر، انتروباکتر، پروتئوس، سودوموناس و سرشيا هستند.

    استرپتوکوکوس ها شامل استرپتوکوکوس بويس، استرپتوکوکوس يوبريس، و استرپتوکوکوس ديس گالاکتيه هستند.(4-1)

    انواع ورم پستان هاي محيطي در مقاله شماره 3 توضيح داده خواهد شد.

    1-Radostis.o.m, Gay.c.c, Blood.d.c, Hinchcliff.k.w,2000, Veterinary Medicine,London

    Smith,Bradford.p,2000,Large Animal Internal Medicine,Usa-2

    3-Andrews.A.H, Blowey.R.W, Boyd.H,Eddy.R.G,2004, Bovine Medicine Disease and Husbandry of Cattle,UK,USA

    4- Blowey.r.w, Weaver.a.d, 2003, Color Atlas of Diseases and Disorders of Cattle, London

    5- Laura Haltia, Tuula Honkanen-Buzalski, Irina Spiridonova, Arvi Olkonen and Vesa Myllys, A study of bovine mastitis, milking procedures and management practices on 25 Estonian dairy herds, Acta Vet Scand, 2006,48,1

    6-Osinqa .a, Meyer.p, Dijkstra.rg, Acute severe mastitis in cows of the Dutch-Friesian Breed, Tijdschr Dierqeneeskd, 1976 May;101(10):548-58

    7-Piret Kalmus, Arvo Viltrop, Birgit Aasmäe, and Kalle Kask, Occurrence of clinical mastitis in primiparous Estonian dairy cows in different housing conditions, Acta Vet Scand. 2006; 48(1)



    دکتر آرش پارساي

    دکتر سيد محمد علي خلفي

    دکتر محمد رضا نيکان سرشت

    دکتر مونا محمد اسماعيل
    __________________
    علوم دامی ... باغبانی ... گیاهپزشكی .. منابع طبیعی و جنگلداری .. علوم آب و خاك..صنایع غدایی .. ماشین آلات كشاورزی و...

    بزرگترين سايت كشاورزي ايران
    بانك مقالات تمامي گرايش هاي كشاورزي در .

  6. #76
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    تب هموراژيك(خونريزي دهنده)

    تاريخچه بیماری:

    تب هموراژيك � كنگو كريمه يك تب خونريزي دهنده ويروسي است كه اولين باربصورت حاد در طي سالهاي 1944- 1945 باعث ابتلاي بيش از 200نفر درمنطقه كريمه واقع در اوکراین ( اتحاد جماهيرشوروي سابق) شده است . عامل بيماري بعدها در سال 1956 بهمراه علائم مشابه در كنگو ( زئيرZair ) واقع در قاره آفريقا شناسائي شد. بهمين خاطر نام اين بيماري تركيبي از هر دو محل كريمه و كنگو انتخاب گرديد. نام ديگر بيماري نيز تب خونريزي دهنده آسياي مركزي Central Asian hemorrhagic fever مي‏باشد.

    امروزه در بيشتر كشورها بخصوص كشورهاي همسايه ايران ، ويروس اين بيماري ويا آنتي‏بادي مربوط به آن جداشده، از جمله در كشور عراق، پاكستان، تركيه، افغانستان، دوبي، كشورهاي عربي، قزاقستان، ازبكستان گزارشاتي در اين رابطه وجود دارد.

    در ايران براي اولين بار در يك مطالعه روي كنه‏هاي جدا شده از دامها در سال 1978 ( كنه هاي Ixodidea وargasidae) در خراسان مشخص شد كه اين كنه‏ ها آلوده به ويروس عامل CCHF مي‏باشند. منشاء آن در آن زمان ورود دام ها ی آلوده از مناطق مرزی شرق کشور اعلام شد

    در طي چند سال اخير بيش از صد مورد انساني مظنون به بيماري و 45 مورد تاييد و 15 مورد فوت در استانهاي خوزستان، بوشهر، چهار محال و بختياري، سيستان و بلوچستان، آذربايجان غربي، يزد، كرمان، تهران، اصفهان و فارس گزارش شده اند. خوشبختانه اين بيماري در انسان كمتر يا بندرت اتفاق ميافتد اگرچه ميزان شيوع درحيوانات بيشتر ميباشد.

    در سال 1994 در امارات عربي مشخص شدكه كارگران كشتارگاه دراثر تماس با لاشه دامهاي بومي و دامهاي خريداري شده،- 12 راس دام از 268 دام خريداري شده از ايران بوده است- به بيماري مبتلا گشته‏اند. در آزمايش سرولوژيكي بوسيله ELISA اين دامها داراي آنتي‏بادي برعليه ويروس CCHF بوده اند. همچنين طي آزمايش Antingen. Capture ELISA كنه‏هاي جمع‏آوري شده از روي اين دامها نيز داراي آنتي ژن ويروس CCHF بودند.

    در سال 1996 در آفريقاي جنوبي 15 نفر در اثر تماس با شترمرغ درمزرعه پرورش شترمرغ مبتلا شدند شترمرغ مانند ديگر پرندگان بعنوان مخزن بيماري بحساب مي‏آيد و از مقاومت نسبي طبيعي نسبت به CCHF برخوردار مي‏باشد.

    در سال 1998 دو گزارش از بيماري وجود دارد يكي در پاكستان كه 4 نفر مبتلا شده كه دو نفر از مبتلايان در اثر اين بيماري تلف شدند ودر افغانستان نيز 19 نفر مبتلا شده و12 نفر از مبتلايان مردند.

    بسته به موقعيت جغرافياي محل و اندميك بودن، اين بيماري در منطقه با حدت هاي متفاوتي ايجاد ميشود مثلا در آسيا بيماري حدت بيشتري دارد و همراه با تلفات مي‏باشد ولي در آفريقا كمتر تلفات گزارش شده است و حداكثر علائم خونريز ي Phenomena Hemorrhagic ويا حالتهاي خفيف Mild و يا مخفي Inapparent ديده مي‏شود.

    مشخصات عامل بيماري:

    عامل بيماري ويروسي از خانواده Bunyaviridae و جنس Nairovirus مي‏باشد. اين ويروس داراي پوشش پروتئيني ( Envelop) است و قطر ساختمان ويروس nm100 � 85 مي باشد واز گروه RNA هاي يك رشته‏اي مي‏باشد.

    (Enveloped Virion 85-100nm � Single Strand � negative Sense RNA)

    مقاومت ويروس در برابر حرارت كم است ودردماي c ˚56 بمدت 30 دقيقه از بين مي رود بنابر اين پختن گوشت و يا پاستوريزه كردن شير باعث از بين رفتن ويروس ميگردد، ضمنا ويروس مي‏تواند در خون بمدت ده روز در دماي c40 مقاومت كند. ويروس در محيط اسيدي مثلا اسيد استيك 2% ( ويا محيط اسيدي ايجاد شده پس از جمود نعشي ) از بين مي رود و همچنين در برابر هيپوكلريت سديم يك درصد (Hypochlorite) و محلول 2% Glutaraldehyde و يا ضدعفوني كننده‏هاي فنوليك Phenolic 5 تا 3 درصد، حساس مي‏باشد. صابون و مايعات يا مواد شستشو دهنده با اينكه ويروس از بين نمي برند ولي تا حدي ويروس را غير فعال مي‏كنند.

    راه انتقال بيماري:

    انتقال از طريق گزش كنه يكي از راههاي مهم ابتلاء بحساب مي‏ايد. كنه‏ها بخصوص اعضاي خانواده Hyalomma (گونه ‏هاي مختلف Hyalomm SPP.) از طريق تخمدان آلوده در تمام مراحل رشد آلوده شده و عفونت ‏زا مي‏باشند. كنه بالغ از طريق تخمدان Transovarial ويروس را به نوزادان خود انتقال مي‏دهد. در فصل فعاليت كنه، اوايل بهار تا پائيز، احتمال آلودگي زيادتر مي‏باشد.

    كنه‏ها از طريق گزش حيوانات مختلف از جمله گاو، گوسفند و بز (حيوانات اهلي)، پرندگان بخصوص شترمرغ- در مزارع پرورش شترمرغ حاوي ميزان زيادي كنه مي‏باشد-، جوندگان (حتي جوجه ‏تيغي) و� را مبتلا مي سازند.

    غير از كنه‏، اغلب حشرات نيز با تغذيه ازخون دام‏هاي مبتلا ، مي‏توانند بيماري را به ساير حيوانات و يا انسان انتقال دهند. پرندگاني كه حاوي كنه باشند بخصوص پرندگاني كه بطور فصلي كوچ مي‏كنند مي‏توانند در صورت آلودگي بيماري را به نقاط مختلف پراكنده كنند، ضمنا دام دراثر تماس با خون يا ترشحات مبتلايان آلوده مي‏شود.

    انسان نيز در اثر تماس مستقيم ( پوششهاي مخاطي) با خون و ترشحات يا بافتهاي آلوده دام (بخصوص افرادي كه درصنعت دام نقش دارند از جمله دامپزشكان، دامپروران، كاركنان كشتارگاه) و يا كاركنان بيمارستان مثل پزشكان، پرستاران، بهياران، و�. در اثر تماس با افراد بيمار و يا وسايل آلوده آنها به بيماري مبتلا مي‏شود. ضمنا از طريق تنفس در تماس با دامهاي آلوده نيز امكان ابتلا وجود دارد.

    علائم بيماري:

    پس از دوره كمون 3 تا 12 روزه عفونت خوني ويروس Viremia ايجاد مي‏شود دامها بندرت علائم كلينيكي نشان ميدهند و در اثر عفونت خوني ويروسي تب بمدت يك هفته در دام دوام مي‏يابد و گهگاهي در حالت حاد خونريزي در مخاطات و يا پرخوني ديده مي‏شود و پس از يك هفته دام بعنوان ناقل بيماري ويروس را از خود دفع مي‏‏كند.

    اين بيماري درانسان به صورتهاي حاد، تحت حاد و خفيف يا فرم مخفي گزارش شده است در فرم حاد پس از عفونت خوني ويروس علائم تب و سردرد، درد عضلاني، لرز،گلودرد، دردشكم، تهوع و استفراغ، اسهال، پرخوني ملتحمه چشم و حساسيت به نور ديده مي‏شود و بين روزهاي سوم تا ششم از شروع علائم، دانه‏هاي قرمز جوش مانندي (Petechi) درسطح بدن بخصوص روي سينه و دست و پا و مخاطات بدن (دهان و واژن) ايجاد مي‏شود. در فرم شديد در اثر شدت بيماري لكه‏هاي خونريزي در زير پوست مشاهده مي‏شود كه بهمراه خون دماغ، استفراغ خوني، ملنا (مدفوع خوني در اثر خونريزي در دستگاه گوارش) و خونريزي رحمي مي‏باشد.

    مرگ ممكن است در اثر تداوم اسهال و در نتيجه از دست رفتن مايعات بدن ، خونريزي مغزي و يا ادم ريوي و نارسائي ريوي اتفاق افتد و ميزان مرگ ومير 15-70% گزارش شده است. بيماراني كه بدن آنها در برابر بيماري مقاومت كند از روز دهم به بعد همراه با محو شدن لكه‏هاي خونريزي بهبودي مي‏يابند ولي دوره نقاهت ممكن است تا ماهها به طول انجامد كه بهمراه عوارضي مثل اختلال در CNS م
    انند مننژيت، رعشه و غش، كما و نهايتا خونريزي مغزي، سقط جنين، ريزش مو، تورم مفاصل و اعصاب، زردي در اثر تورم كبد، اختلال در بينايي و شنوائي، لخته گسترده داخل رگي(DIC) Disseminated intravascular coagulation (بهمراه ضايعات كليوي، قلبي و مغزي) ميباشد.

    روش تشخيص:

    درهفته اول بيماري و درمرحله تب ميتوان با نمونه‏گيري از خون ويروس را جدا كرد همچنين مي‏توان ويروس را از نمونه‏هاي بافتي مثل بافت كبد، طحال، كليه، غدد لنفاوي جدا كرد.

    ويروس را مي توان در كشت سلولي تهيه شده از بافت كليه ميمون كشت داد و يا توسط آزمايش PCR (Polymerase Chain reaction) اثر ويروس را در نسخه برداري معكوس Reverse Transcriptase مشاهده كرد.

    بوسيله آزمايشهاي سرمي نيز ميتوان به جستجوي آنتي‏بادي پرداخت از جمله مي توان از آزمايشهائي نظيرE LISA ، IFA (Immunofluerescense Antibody) ، خنثي سازي ,Neutralizing ab CFT Compliment fixation test)- ثبوت عناصر مكمل-) استفاده كرد. معمولا پس از شش روز IgM قابل اندازه گيري ميباشد و تا چهار ماه در خون باقي ميماند ولي IgG را تا پنج سال ميتوان در خون بررسي كرد اما در حالتهاي فوق حاد و مرگ آور در ابتداي بيماري معمولا هيچگونه آنتي بادي در خون (قبل از شش روز) قابل اندازه گيري
    نمي باشد بنابراين تشخيص بر پايه جداسازي ويروس از خون وبافت ها بروش كشت سلولي ويا تشخيص آنتي ژن ويروس بروشهاي IFA, EIA و

    PCR ( polymerase chain reaction) ميباشد.

    همچنين با اندازه‏گيري SGOT و SGPT مي‏توان به عفونت ويروس در كبدViral Hepatitis پي برد معمولا در مبتلايان SGOT بالاتر ازSGPT مي‏باشد.

    درمان و پيشگيري:

    در درمان بيماران غير از مصرف داروي Ribavirin كه براي درمان تب‏هاي هموراژيك باسندرم كليوي مؤثر مي‏باشد مي‏توان از تزريق خون، يا مايعات جايگزين آن جهت كنترل حجم خون و تزريق ويتامينها و � استفاده كرد.

    Ribavirin را مي‏توان بصورت خوراكي و يا تزريقي مصرف نمود. حتي در افراد در معرض خطر توصيه شده كه در جهت پيشگيري Prophylaxy بصورت رژيم پيشگيري كننده بميزان 500 ميليگرم هر شش ساعت يكبار بمدت هفت روز خوراكي مصرف شود.

    استفاده از پلاسماي ايمن Immune Plasma كه تيتر بالايي از آنتي‏بادي خنثي كننده Neutralizing Ab دارا باشد توصيه شده است.

    جهت پيشگيري يك واكسن تهيه شده ولي هنوز بطور گسترده براي انسان بكار نرفته است. بهترين راه پيشگيري محافظت در برابر گزش كنه مي‏باشد. بخصوص افرادي كه در صنعت دام نقش دارند بايد اقداماتي جهت محافظت خود بخصوص در فصل بهار تا پائيز كه فصل فعاليت كنه‏ها مي‏باشد داشته باشند. توصيه شده كه دامها را موقعي به كشتارگاه بفرستند كه حداقل 14روز قبل با كنه تماس نداشته و هيچگونه تب و علائمي دال بر اين بيماري نداشته باشند. بنابراين بايد دامهاي پرواري را مرتب تحت نظر قرار داد و در طي دورة پرواري چندين نوبت سم‏پاشي يا از حمام ضد كنه استفاده كرد.

    كسانيكه در صنعت دام نقش دارند (كاركنان كشتارگاه، دامپروران، دامپزشكان و �) بايد بوسيله پوشيدن دستكش و ساير لباسهاي محافظت كننده خود را محافظت نمايند و هر روز لباس و وسائل را تا حد امكان سم‏پاشي و ضدعفوني كنند.

    وقتي بيمار مبتلا به اين بيماري در بيمارستان بستري شود خطر انتقال عفونت در داخل بيمارستان وجود دارد بايد اقدامات كافي جهت جلوگيري از آلودگي از جمله ايزوله كردن و قرنطينة شخص بيمار، ضدعفوني وسائل در دماي C 60 بمدت يك ساعت و يا استفاده از مواد ضدعفوني كننده جهت وسائل و اشياء كه حساس به حرارت مي‏باشند (از جمله ضدعفوني كردن توسط اتيلن اكسيد)، پوشيدن دستكش ضخيم يا دولا، كلاه، عينك و غيره�

    چون در حال حاضر در ارتباط با كنترل و جداسازي دامهاي مشكوك به آلودگي (حاوي تعدادي كنه و داراي تب يا علائم ديگر) كاري صورت نمي‏گيرد و يا امكان نگهداري و قرنطينه نمي‏باشد، توصيه مي‏شود پس از اقدامات بهداشتي ضمن كشتار، لاشه‏هاي مشكوك را مستقيما عرضة بازار نكنند، بلكه تحت عمل‏آوري حرارت دادن جهت تهيه كالباس و سوسيس درنظر گيرند ويا پس از ايجاد جمود نعشي در لاشه (حداقل پس از 12 ساعت ) مورد مصرف قرار گيرند. بايد توجه كرد كه امعائ و احشائ دام ( شكمبه, روده و معده, كبد ) ومغز

    بعلت عدم ايجاد جمود نعشي بايد طبق ضوابط بهداشتي معدوم گردند و يا تحت عمل‏آوري حرارت دادن در دسترس مردم قرار گيرند.

    هشدار بهداشتي : از خريد گوشتهاي بازرسي نشده بدون مهر دامپزشكي ( كشتار غير مجاز ) خودداري كنيد.
    ترجمه و تنظيم : دكترمحمد سربي

صفحه 8 از 8 نخستنخست 12345678

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •